عزیزانگرامی لطفا این مطلب را بدقت بخوانید نادم نمیشوید سخنان “ماکسیم گورکی” نویسنده انقلابی روسیه ۱۰۵ سال پیش!!
در جهان سه گونه دزد هست
١- دزد معمولی
٢- دزد سیاسی
٣- دزد مذهبی
و اما دزدان معمولی کسانیاند که؛
پول،
کیف،
جیب،
ساعت،
زر و سیم،
وسایل خانه و…….شما را برای سیرکردن شکم خودشان و فرزندانشان میدزدن.
دزدان سیاسی کسانیاند که؛
آینده،
آرزوها،
رویاها،
کار،
زندگی،
حق،
حقوق،
دسترنج،
دستمزد،
تحصیلات،
توانایی،
اعتبار،
آبرو،
سرمایههای ملی شما
و حتی مالیات شما را میدزدند و چپاول میکنند!
و شما را در سیهروزی و بدبختی نگه میدارند…
دزدان مذهبی کسانی هستند که؛
این دنیای زیبایتان را،
جرات اندیشیدنتان را،
علم و دانشتان را،
عقل و خِردتان را،
جشن و شادمانیتان را،
سلامتی تن و روانتان را،
دارایی و مالتان را
و …… میدزدند!
و تازه یک چیزهایی نیز به شما گران میفروشند!
مانند خدا،
دین،
بهشت،
خرافات،
جهل،
غم،
اندوه،
سوگواری،
افسردگی و…………!
دزدان مذهبی با سخنان فریبنده ،
باغِ بهشت را به شما نشان می دهند
و دروغ میگویند،
میفریبند،
سواری میگیرند
شما را در فرومایگی ، فقر ، بدبختی ، نکبت و……..
نگه میدارند!
تفاوت جالب اینها در اینست که؛
دزدان معمولی،
شما را انتخاب میکنند،
اما شما، دزدان سیاسی و دزدان مذهبی را خودتان انتخاب میکنید
و به آنها ارج میدهید و آنها را بزرگ میشمارید.
تفاوت دیگر و بزرگتر اینکه؛ دزدان معمولی؛
تحت تعقیب پلیس قرار میگیرند،
دستگیر میشوند،
شکنجه میشوند،
شلاق میخورند،
زندان میروند،
دست و پایشان را به چپ و راست میبُرند،
تحقیر میشوند و…….!
اما دزدان سیاسی و مذهبی؛
هر دو توسط قانون و پلیس حمایت و محافظت میشوند!
پست و مقام بالاتری می گیرند، زور میگویند،
ستم میکنند
و از شما طلبکار هم می شوند و…….!
سخنرانی “ماكسيم گوركى” نويسنده نامدار روس در کانون نویسندگان روس در سال ۱۹۱۶ مسکو!
و این چیزی است که به وضوح در افغانستان دیده می شود و بدتر اینکه ملا های افغانستان متاسفانه که سیاست مدار هم هستند یک تیر و دو فاختک میزنند….
ضرورت مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا
اميرپرويز پويان
خاطره رفيق پويان را گرامی میداريم در شرايط اوجگيری جنبش مسلحانه خلق ايران که اکنون به عنوان واقعيتی انکارناپذير به رشد تصاعدی خود ادامه میدهد، خاطره رفيقی را گرامی میداريم که با نثار خون پاکش جنبش مسلحانه خلق ما را آبياری کرد. رفيق اميرپرويز پويان در سال ۱۳۲۵ در شهر مشهد به دنيا آمد. تحصيلات ابتدائی و متوسطه را در اين شهر گذراند. رفيق از همان دوران نوجوانی با مشاهده عينی فقر تودههای مردم و تماس مستقيم با آنها، تحت تاثير فضای سياسی خانوادهاش با مسائل سياسی جامعه آشنايی پيدا میکرد و در حد همان شناخت ابتدائی از تضاد خلقبا دشمن، به اعمالی نظير پخش اعلاميه و به راه انداختن اعتصاباتی که جنبه سياسی داشت در مدرسه و تشويق اطرافيان به فعاليتهای سياسی اقدام مینمود و در ضمن با مطالعه و بحث و تحليل از مسائلی که در اطرافش اتفاق میافتاد، آگاهی سياسی خود را رشد میداد. فعاليتهای سياسی مشخص رفيق پويان از سالی که وارد دانشگاه شد، شکل گرفت. در اين سالها بود که به اتفاق رفقا مسعود احمدزاده و عباس مفتاحی گروهی را تشکيل داد. ادامه متن را اینجا بخوانید