اخبار روز : افغانستان و نشستهای نمایشی و دسته بندیهای سلیقه ای
دیپلماسی ایرانی: دومین دور از نشست وزیران امور خارجه همسایگان افغانستان به علاوه روسیه در تاریخ ۵ آبان ماه با حضور وزرای امور خارجه ایران، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان و حضور مجازی وزرای امور خارجه روسیه و چین برگزار و در خاتمه طبق معمول بیانیه پایان نشست منتشر شد.
در این بیانیه بر عدم دخالت در امور داخلی افغانستان، احترام به آمال مردم افغانستان در ایجاد صلح و ثبات، توسعه و روابط متوازن با همسایگان، نگرانی عمیق از اوضاع بغرنج امنیتی، اجتماعی و اقتصادی و وضعیت انسانی در افغانستان، حمایت قاطع همسایگان برای دستیابی به صلح و ثبات و وحدت ملی افغانستان، انجام تعهدات کشورهای مسئول ایجاد مشکلات در افغانستان برای کمک به انتقال با ثبات اوضاع، انجام تعهد سازمانهای بین المللی و منطقه ای به ویژه آژانسهای سازمان ملل و اعضای شورای امنیت برای حل سیاسی افغانستان و کمک به این کشور، کمک از جامعه جهانی و کشورهای اعانه دهنده برای ادامه کمک به افغانستان تاکید شد.
از ۱۱ بند بیانیه پایانی این نشست بندهای ۱ تا ۶ خطاب به ملت و احزاب افغانستان برای سر و سامان دادن اوضاع با رعایت موازین بین المللی و حقوق مردم، و بندهای ۷، ۸ ،۹ ،۱۱ خطاب به جامعه جهانی برای کمک به افغانستان و بند ۱۰ دایر بر ضرورت ملاقاتهای مستمر نمایندگان ویژه افغانستان اشاره دارد.
برگزاری هر نشستی که منتج و منجر به کاهش یا حل مشکلات افغانستان، ایجاد صلح و ثبات و امنیت پایدار و توسعه اقتصادی و سیاسی و عدالت اجتماعی، حکومت قانون و حفظ حقوق همه اقوام و مذاهب، حسن همجواری با همسایگان و در نهایت کاهش خشونت و تروریسم و جنایات سازمان یافته از جمله مواد مخدر شد، مورد ستایش هر تحلیلگر و کارشناس سیاسی است و ایجاب می کند که بازیگران دولتی و غیر دولتی و نهادهای مختلف نیز از آن حمایت کنند، ولی کاملا روشن است که موفقیت آمیز شدن هر نشست و تحرکی مستلزم الزامات ویژه خود است که در صورت رعایت نکردن این ملزومات به همان اندازه و میزان موفقیت آن را تحت تاثیر قرار می دهد.
کشورهای همسایه افغانستان هر کدام حساسیتها و ملاحظات ویژه خود را دارند ولی می توان بنیادگرایی، بی ثباتی، افراطگرایی، ناامنی، تروریسم، جنایات سازمان یافته و مواد مخدر، کم و بیش فصل مشترک همه این کشورهاست. همسایگان افغانستان دارای توان و امکانات متفاوت هستند، چین با توان اقتصادی و نظامی و دفاعی و حضور و نفوذ در سازمان های منطقه ای و بین المللی و داشتن رابطه استراتژیک با پاکستان به عنوان کشور تاثیرگزار در افغانستان، بر این امید است که با کمک اقتصادی به افغانستان در جهت پیشبرد توسعه اقتصادی، این کشور را یاری کند و در نتیجه مناطق مسلمان نشین خود در سین کیانگ را از اثرپذیری ایدئولوژی افراط گرایی طالبان مصون نگه دارد.
کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان که از آسیب پذیری بیشتری برخوردار و به تنهایی قدرت جلوگیری از نفود افراطی گرایی را ندارند، سخت متکی به حمایت روسیه هستند.
پاکستان که افغانستان را عمق استراتژیک خود می پندارد، حیات و ممات خود را در گرو تحولات و اوضاع در افغانستان می داند از این رو حساسیت فوق العاده ای نسبت به افغانستان دارد و بر توان نظامی دفاعی، جمعیت ۲۰۰ میلیونی و قدرت اطلاعاتی خود به ویژه نفوذ سازمان مخوف I.S.I و وابسته کردن افغانستان برای دسترسی به بنادر و…. دل بسته و سر و سامان دادن به این ملاحظات، در اولویت سیاست خارجی اسلام آباد مرکزیت دارد.
در این میان افغانستان اهمیت ویژهای برای کشورمان دارد که باید به ظرائف و حساسیتهای آن واقف و با دقت و ظرافت آن را مدیریت کرد.
روسیه که فاقد مرز مشترک با افغانستان است هر گونه تهدید امنیتی در کشورهای همجوار افغانستان در آسیای میانه را تهدیدی علیه منافع خود می داند و تا حد امکان از این کشورها حمایت می کند، گرچه در صورت اضطرار ابایی ندارد که دست از حمایت آنان بردارد. روسیه نفوذ افراطی گرایی نوع طالبان و داعش در مناطق مسلمان نشین را تهدید حیاتی برای خود می پندارد ولی توان نظامی و امنیتی و اقتصادی و نفوذ در سازمان های منطقه ای و بین المللی را نقطه قوت خود در حفاظت و حراست از منافع خود می داند.
نشست وزرای امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان در تهران نوعی موفقیت تشریفاتی و تبلیغاتی برای کشورمان به حساب می آید، ولی نمی توان آن را قرین موفقیت و تصمیم ساز در امور افغانستان دانست. در نشست تهران جای چند عنصر کاملا خالی بود، از جمله 1- عدم حضور دولت مسئول افغانستان، ۲- عدم حضور نمایندگان مردم افغانستان، ۳- عدم حضور کشورهای عمده کمک کننده به افغانستان، 4- شکل سلیقه ای داشتن این نشست با حضور روسیه بدون اینکه همسایه افغانستان باشد. فراموش نکنیم که روسیه اولین اشغالگر و متجاوز به افغانستان بود که از خاطره مردم افغانستان محو نمی شود لذا نباید درصدد تطهیر جنایتهای ارتش سرخ در افغانستان بود. بدیهی است روسیه در ویرانی افغانستان نقش به سزایی دارد که باید در جبران خسارت به افغانستان متعهد شود. از طرف دیگر حضور روسیه در این نشست حساسیت های دیگری ایجاد می کند که در عدم موفقیت این نشست بی تاثیر نیست.
هم زمان با برگزاری این نشست در تهران، یک مقاماتحادیه اروپا گفت: “این اتحادیه می خواهد که حضور حداقلی در افغانستان داشته باشد”. علاوه بر این همزمان با این نشست امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه طالبان در دوحه با نمایندگان ۱۴ کشور غربی از جمله “ایان مک کاری” نماینده آمریکا دیدار و تبادل نظر کرد.
در تجزیه و تحلیل نهایی، افغانستان معضلی است که دردهای آن با ژستهای نمایشی و تشریفاتی و محصور ماندن در دسته بندی های سلیقه ای و محدود، به خصوص کناره گیری آمریکا و متحدین غربی، علاج نمی شود و می طلبد که در سطح جهان شمول به آن نگریست و گرنه هر نشست محدود و تشریفاتی تنها در سطح “نشستیم و گفتیم و برخاستیم” باقی می ماند.
سفیر روسیه: مسکو آماده پذیرش طالبان در سازمان ملل نیست
سفیر روسیه در سازمان ملل متحد گفت که هیچ شخصی در به رسمیت شناختن طالبان عجلهای ندارد و مسکو اجازه حضور نمایندگی طالبان را در سازمان ملل متحد نمیدهد.
به نقل از خبرگزاری رویترز، واسیلی نبنزیا، سفیر روسیه در سازمان ملل متحد همچنین افزود که سازمان ملل متحد و تحریمهای یکجانبه علیه رهبران طالبان احتمالا نه به این زودی اما به هر حال بایستی بررسی شوند.
نبنزیا به خبرنگاران گفت: مسئله به رسمیت شناختن طالبان زمانی مطرح خواهد شد که جامعه جهانی از وعدهها و تعهدات مقامات طالبان اطمینان حاصل کند.
وی همچنین به وعدهها و درخواستهای طالبان از جمله حقوق بشر، حقوق زنان و دختران و مبارزه با تروریسم و مواد مخدر از زمان سقوط دولت تحت حمایت غرب در اوایل ماه اوت اشاره کرد.
سازمان ملل متحد در حال بررسی ادعاهای رقیب مبنی بر اینکه چه کسی نمایندگی طالبان را در سازمان ملل برعهده خواهد داشت، است. طالبان، سهیل شاهین، سخنگوی خود در دوحه را به عنوان سفیر افغانستان در سازمان ملل متحد معرفی کردند؛ در حالی که غلام اسحاقزی، سفیر دولت سرنگون شده افغانستان به دنبال ماندن در کرسی افغانستان در سازمان ملل متحد است.
نبنزیا، سفیر روسیه در سازمان ملل متحد گفت: هنگامی که اعتبارنامه ارائه میشود، این اعتبارنامه از طرف رئیس یک دولت ارائه میشود. حال اگر توسط رئیس دولتی که هیچ شخصی آن را به رسمیت نمیشناسد، ارائه شود، خودتان نتیجهگیری کنید که چه اتفاقی رخ خواهد داد.
کمیته اعتبارنامه سازمان ملل ۹ عضو دارد که آمریکا، چین و روسیه از جمله اعضای این کمیته هستند که قرار است تا پایان سال تصمیم نهایی را مبنی بر این ادعاهای مشابه افغانستان بگیرند.
++++
یک محقق چینی گفت کشورش پیش از کشورهای همسایه افغانستان و روسیه، دولت طالبان را به رسمیت نخواهد شناخت.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا به نقل از رویترز، «هو شیشنگ» کارشناس جنوب آسیا در انستیتو روابط بینالملل چین (CICR) تاکید کرد پکن اولین کشوری نخواهد بود که دولت طالبان را در افغانستان به رسمیت خواهد شناخت.
شیشنگ افزود: وقتی چهار کشور چین، ایران، روسیه و پاکستان در مورد دولت طالبان به یک اجماع برسند، اوضاع فرق میکند، ولی در هر صورت چین اولین کشوری نخواهد بود که طالبان را به رسمیت خواهد شناخت.
این محقق مسائل جنوب آسیا گفت: آمریکا بعد از خروج از افغانستان در پی گسترش روابط با هند است، این موضوع به هند اعتماد به نفس و جرات بیشتری میدهد و ممکن است در روابط هند و چین هم تاثیر بگذارد.
هو شیشنگ افزود: این تلقی عمومی وجود دارد که طالبان به دنبال جلوگیری از گسترش تفکرات اسلامگرایی مسلح نیست و قصد دارد جلوی آشوب در افغانستان را بگیرد؛ این برای چین و امنیت پروژه جاده ابریشم بسیار ضروری است اما از سوی دیگر آمریکا به دنبال به چالش کشیدن چین در مناطق حساسی چون دریای جنوبی، تایوان و شبهجزیره کره است. آمریکا در ۲۰ سال گذشته ۲ تریلیون دلار در افغانستان پول خرج کرده و تنها اگر ۵۰ میلیارد دلار آن را برای بیثبات کردن چین خرج کند، این کشور را دچار مشکل خواهد کرد.
درخواست چین و روسیه برای پایان تحریمهای مالی افغانستان
سازمان ملل در حالی با هشدار درباره وخامت بحران انسانی و فقر در افغانستان، بر لزوم افزایش کانالهای امدادرسانی به این کشور تأکید کرد که پیشتر چین و روسیه نیز خواهان آزادسازی اموال بلوکه شده این کشور شده بودند.
به گزارش «رویترز»، مقامات این سازمان با اعلام ناتوانی از تأمین نقدینگی لازم برای حل معضل کمکهای بشردوستانه به میلیونها شهروند گرسنه افغان، همکاری جهان را برای نجات این کشور از فروپاشی اقتصادی ضروری خواندند. یکی از مقامات این نهاد بینالمللی که نامش را فاش نکرد گفت: «آنچه در نهایت نیاز داریم راهکار سیاسی است چراکه برداشتن تحریمها و آزادسازی میلیاردها دلار نقدینگی بلوکه شده افغانستان در بانکهای غربی میتواند راهگشا باشد.»
این در حالی است که بانک جهانی در حال حاضر دسترسی دولت طالبان را به حدود ۴۴۰ میلیون دلار ذخیره اضطراری مسدود کرده و حدود ۱۰ میلیارد دلار ذخیره بانک مرکزی افغانستان نیز در بانکهای خارجی بویژه امریکایی بلوکه شده و خزانهداری امریکا نیز تاکنون برنامهای برای آزادسازی این سرمایه عظیم ارائه نکرده است.
در این شرایط «ماری الن مک گرورتی»، رئیس بخش برنامه غذایی جهان معتقد است: «ما در حال حاضر از نقدینگی محدودی که در کشور وجود دارد استفاده میکنیم اما این امر نمیتواند دوامی داشته باشد چراکه اوضاع روز به روز وخیمتر میشود. در حال حاضر حدود ۸,۷ میلیون نفر در آستانه قحطی و گرسنگی قرار گرفتهاند که بزودی فقر و گرسنگی را به معضلی خارج از کنترل بدل خواهند کرد.»
سازمان ملل در حالی بر درخواست کمک جهان به افغانستان تأکید دارد که بسیاری از کشورها برای تحت فشار قراردادن مقامات طالبان، تشکیل دولت فراگیر و تضمین رعایت حقوق زنان و دختران را شرط مشروعیت بینالمللی شبه نظامیان به عنوان دولت افغانستان و همچنین کمک به این کشور خواندهاند. اما «استفن دوجاریک»، سخنگوی سازمان ملل معتقد است: «سازمان ملل از کشورها میخواهد شرایطی را فراهم کنند که کمکهای نقدی آنها در اختیار سازمانهای امدادی در داخل افغانستان قرار گیرد.» چراکه مقامات این سازمان کمکهای وعده داده شده در نشست ماه گذشته سازمان ملل را ناکافی میدانند.
با این حال به نوشته طلوع نیوز، سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر در توئیتی خواستار تحقق هر چه سریعتر این وعدهها شده است: «زمستان در حال نزدیک شدن است و ضروری است که هرچه زودتر حدود یک میلیارد یوروی وعده داده شده در کنفرانس مجازی گروه بیست برای مردم فقیر، آسیبپذیر و آواره افغانستان فراهم شود. همچنین از جامعه جهانی میخواهیم که در راستای آزادسازی ذخایر ارزی و از سرگیری پروژههای توسعهای کمک کنند. امارت اسلامی برای همکاری با مؤسسات و نهادهای بشری آماده است.»
وعده جدید امریکا به افغانستان
دولت جو بایدن در شرایطی که از آزادسازی ثروت بلوکه شدن افغانستان در بانکهای خود و حتی رفع تحریم این کشور عقبنشینی نمیکند به تازگی از تخصیص حدود ۱۴۴ میلیون دلار کمک بشردوستانه به این کشور پرده برداشته است. به نوشته واشنگتن پست، رقم وعده داده شده میزان کمک امریکا به این کشور و پناهجویان افغان در منطقه را تا نزدیک به ۴۷۴ میلیون دلار در سال میرساند که به گفته سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده «بالاترین رقم کمک از سوی هر کشوری» به شمار میرود. این کمک قرار است تا زمستان برای حل بحران گرسنگی به افغانستان وارد شود.
در عین حال آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا در بیانیهای اعلام کرد این کمک به مردم تعلق دارد: «در واقع منافع این کمک بشردوستانه برای مردم است نه طالبان. ما همچنان رفتار طالبان را زیر نظر داریم.»
اما وانگ یی، وزیرخارجه چین در حالی که جامعه بینالمللی را به حمایت از پروژه نجات افغانستان از بحران انسانی، سقوط اقتصادی، تهدیدات تروریستی و رفع مشکلات دولت آن دعوت کرد، گفت: «کشورهای غربی و در رأس آنها امریکا باید تحریمها را برداشته و با طالبان رفتاری منطقی و عملگرایانه داشته باشند.»
خبرگزاری «تاس» روسیه نیز به نقل از ضمیر کابلوف، فرستاده روسیه به افغانستان نوشت: «در حال حاضر کمکهای بشردوستانه اولویت دارند و امیدواریم شرکای امریکایی به وعدههایشان عمل کنند و با همکاری نزدیک با تروییکا و قدرتهای منطقهای در مسیر مناسب حرکت کنند. افغانستان در اولویت دستورجلسه ما قرار دارد و در این راستا با بازیگران مهم و شرکای بینالمللی همکاری خواهیم داشت.»/ ایران
دیوانگان قدرت چه می گویند؟
جمهور : رنگین دادفر سپنتا میگوید زلمی خلیلزاد در خانه حامد کرزی مخالفان به قدرترسیدن اشرفغنی از راه تقلب را تهدید کرده بود.
سپنتا این مطلب را در واکنش به اظهارات اخیر خلیلزاد که گفته لجاجت اشرفغنی و خودخواهی نخبگان افغان باعث فروپاشی دولت شد، مطرح کردهاست.
او افزودهاست: «جنون غنی به حفظ قدرت غیرقانونی و دشمنی او با صلح و دولت قانون آشکار بود؛ اما آقای خلیلزاد! مگر شما نبودید که در منزل آقای کرزی مخالفان به قدرترسیدن دکتر غنی از راه تقلب را تهدید کردید؟»
سپنتا اضافه کردهاست که در آن زمان خلیلزاد خواهان برگزاری مراسم تحلیف غنی شده و عبدالله را تهدید کرده بود که اگر مراسم تحلیف برگزار کند علیه او از نیروهای امریکایی استفاده میکند.
او نوشتهاست: «غنی دستنشانده دولت و دستگاه تان بود و شما نیز از همان دیوانگان قدرت غیرقانونی هستید. تاریخ شما را به یاد خواهد داشت و ما مردم افغانستان نیز از یاد نخواهیم برد.»
انتظار میرود این افشاگری های مقامات و مهره های پیشین علیه همدیگر ادامه داشته باشد؛ زیرا این میتواند بخشی از تاریخ معاصر افغانستان و آنچه در پشت پرده سیاست های بحران زا و ویرانگر بازیگران این سناریوی غمانگیز جریان داشته را برای مردم افغانستان و نسلهای آینده برملا کند.
اگرچه هدف از موضعگیریهای افشاگرانه مقام های سابق علیه همدیگر که با مصاحبه های پی در پی زلمی خلیلزاد؛ کارگردان اصلی این سناریوی کثیف شروع شده، تبرئه خود و تخطئه دیگری است؛ اما بدون شک بیانات و مواضع دیوانگان قدرت علیه همدیگر، مردم افغانستان را بیش از پیش به این نتیجه میرساند که چه کسانی با سرنوشت آنها بازی کرده اند و چرا فجایع جاری رقم خورده است.
در این میان، هیچ کبوترسفیدی وجود ندارد؛ از خلیلزاد تا اشرف غنی و صالح، از کرزی تا سپنتا و از متین بیگ تا بسم الله محمدی.
همه آنها متهم، همه آنها مسئول اند.
در این میان افشاگری های جدید دکتر رنگین دادفر سپنتا؛ مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه دوران کرزی شاید بیش از دیگران قابل توجه باشد.
او چهره باسواد، علمی و آکادمیک در دولت کرزی محسوب می شد؛ کسی که مسیری از دانشگاه آخن آلمان تا دالان های قدرت در کابل را پیمود و بدون شک از ناظران، آگاهان و حتی آمران و عاملان اصلی بازی های سیاسی و پیامدهای فاجعه بار آن در ۲۰ سال اخیر کشور محسوب میشود.
اگرچه او اشرف غنی و زلمی خلیلزاد را دیوانگان قدرت می داند و خود را در کنار مردم افغانستان را از قربانیان سیاست ها، تصمیمات و رفتارهای آنان به شمار می آورد؛ اما این چیزی نیست که آقای سپنتا را تبرئه کند و اتهامهای سنگینی که متوجه او به عنوان چهره ای علمی و شخصیتی شاخص آکادمیک، سیاستمدار، هایدگرشناس و معلم اخلاق سیاسی را به سادگی کنار بگذارد.
به عنوان نمونه در همین موضع گیری های متقابل زلمی خلیلزاد و مهرههای سابق دولت افغانستان از جمله دکتر رنگین دادفر سپنتا میتوان این پرسش را مطرح کرد که اگر آنان در گذشته متوجه برنامه های امریکا و خلیلزاد برای براندازی نظام و به قدرت رساندن طالبان بودند چرا در همان زمان به عنوان نخبگان و رهبران افغان برای جلوگیری از بروز فجایع و بحرانهایی که اکنون در کشور جریان دارد دست به افشاگری نزدند؟
آقای سپنتا که میگوید خلیلزاد رسما در خانه کرزی، دکتر عبدالله و مخالفان به قدرت رسیدن اشرف غنی از راه تقلب را تهدید به استفاده از نیروی نظامی امریکا کرده بود، چرا در همان زمان این واقعیت تلخ و تکان دهنده را با مردم افغانستان، رسانه های جمعی و افکار عمومی در میان نگذاشت؟
آیا این بدان معنا نیست که خود آقای سپنتا بخشی از این بازی بوده و یا مرعوب تهدیدهای خلیلزاد شده و یا اساساً با آن موافق بوده و از قدرت گیری عنصر خطرناکی مانند اشرف غنی به مثابه یک فاشیست بالفطره و خاین ملی حمایت میکرده است؟
از سوی دیگر چه کسی به خلیلزاد به عنوان سفیر یک کشور بیگانه صلاحیت داده بود تا اینگونه در امور داخلی افغانستان دخالت کند و مقدرات سیاسی و امنیتی کشور را به تنهایی رقم زند؟ این پرسش بیش از هر کس دیگری متوجه رنگین دادفر سپنتا است؛ کسی که تمام هستی و هویتش را به کار گرفته بود تا پیمان استراتژیک و امنیتی افغانستان و امریکا امضا شود و از اصلی ترین نویسندگان، تدوین کنندگان و تحمیل کنندگان این پیمان ننگین و استعماری محسوب می شود.
مردم افغانستان حتماً به یاد دارند سخنرانی های آتشین آقای سپنتا در دفاع از پیمان های استراتژیک و امنیتی در تالارهای شورای ملی را که چگونه شخصیت های مستقل و حامی استقلال و اقتدار افغانستان را تحقیر می کرد و با مطرح کردن اتهامات سنگین و استفاده از زبان زور و تهدید و ارعاب و فشار امنیتی و زدن برچسپ های ننگین و زننده ای مانند جاسوسی برای بیگانگان، مسیر استعمار امریکایی برای سلطه بر سرنوشت افغانستان را هموار می ساخت تا عنصر نفرت انگیزی مانند خلیلزاد در خانه حامد کرزای بتواند سران سیاست افغانستان را به زبان صریح تهدید به استفاده از نیروی نظامی کند و آنان را به سکوت وادارد تا مهره ای مزدور و دست نشانده مانند اشرف غنی را به قدرت برساند.
البته در این میان، نقش مزورانه و ریاکارانه حامد کرزی و برنامه های شیطنت آمیز او برای به قدرت رساندن اشرف غنی در سال ۲۰۱۴ را نیز نباید از یاد برد. در آن زمان آقای کرزی به لحاظ قومی در زمین اشرفغنی بازی میکرد؛ زیرا هر دو پشتون بودند نه لزوما درانی و غلجایی. کرز به جای اعتنا و اتکا به آرای دموکراتیک و انتخاب آزاد همه آحاد مردم افغانستان با تقسیم کشور به شمال و جنوب و تطمیع مدیران فاسد کمیسیون های انتخاباتی با تزریق بی رحمانه پول، نتیجه صریح و واضح انتخابات سراسری ریاست جمهوری را به نفع جریان تقلب دگرگون کرد و زمینه های قدرت گیری فاشیست بدنام و نفرت انگیزی مانند اشرف غنی را فراهم ساخت.
در این میان، بدون شک، رنگین دادفر سپنتا نیز از بازیگران اصلی این نمایش خیانتکارانه بود و مردم افغانستان هرگز نقش و سهم او در این بازی مزورانه را از یاد نخواهند برد.
به این ترتیب انتظار می رود با موجی که به تازگی به راه افتاده دیوانگان قدرت به افشاگری علیه همدیگر ادامه دهند تا مردم افغانستان در جریان جزئیات ریز بازی های پشت پرده و خیانت های بزرگ ملی این عناصر مزدور و دست نشانده و خودفروخته و خودفریفته قرار بگیرند و تاریخ و نسل های آینده به درستی درباره آنان داوری کنند.
طالبان هنوز خوی ۲۰ سال گذشته خود را حفظ کرده
کارشناس مسائل افغانستان گفت: بعد از گذشت ۴ ماه هنوز مردم افغانستان از طالبان ترس دارند، زیرا به نظر من طالبان هنوز خوی ۲۰ سال گذشته خود را حفظ کرده است از این رو هنوز مردم افغانستان از حکومت طالبان وحشت دارند.
کیومرث یزدان پناه کارشناس مسائل افغانستان در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، درباره نشست همسایگان افغانستان در تهران، اظهار کرد: نشست تهران بیشتر جنبه هماهنگی کشورهای همسایه افغانستان برای حل مشکلات داخلی این کشور در زمینههای مختلف اکنون را دارد.
وی ادامه داد: در مذاکرات دوحه قرار بود طالبان میان رو عضو دولت قبلی افغانستان جای بگیرد، اما با خروج بیبرنامگی نیروهای آمریکایی این فرصت به طالبان داده شد تا بتوانند حکومت را به طور کامل در اختیار بگیرد.
کارشناس مسائل افغانستان گفت: بعد از گذشت ۴ ماه هنوز مردم افغانستان از طالبان ترس دارند، زیرا به نظر من طالبان هنوز خوی ۲۰ سال گذشته خود را حفظ کرده است از این رو هنوز مردم افغانستان از حکومت طالبان وحشت دارند.
یزدان پناه تصریح کرد: بحث اصلی کشورهای همسایه افغانستان این است که آیا باید حکومت جدیدی که به نام امارت اسلامی شناخته میشود را به رسمیت بشناسند یا نه؟.
وی بیان کرد: دغدغه اصلی کشورهای همسایه افغانستان حضور گروههای تروریستی در این کشور است، زیرا ممکن است این گروههای تروریستی در قالب مهاجران به کشورهای همسایه از جمله ایران حضور یابند و مشکلات امنیتی برای این کشورها ایجاد کنند.
این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به اظهارات مقامات پاکستان گفت: به نظر بنده سیاست و گفتمان آقای عمران خان نخست وزیر پاکستان و وزیر خارجه این کشور در رابطه با حمایت از طالبان هیچ توجیهی ندارد و اگر چنین اتفاقی را رقم بزنند به نظر بنده دچار یک خطای راهبردی شده اند
یزدان پناه با بیان اینکه شاید موضعگیری پاکستان در رابطه با طالبان در رسمیت شناختن این کشور نباشد، تاکید کرد: طالبان پرچم رسمی افغانستان را از صحنه نقشه سیاسی برچیده است و این کشور تا برنگرد به یک روال معمولی و رعایت پروتکلهای رایج در نظام روابط همسایگی دنیا این حکومت را به رسمیت نخواهد شناخت.
وی گفت: تا زمانی که طالبان به اصول و قواعد بین المللی پایبند نباشد به نظر بنده آقای عمرانخان چین اشتباه راهبردی را نخواهد کرد و طالبان را به رسمیت نمیشناسد.
داعش زیر چتر حمایت آمریكا
آمریکاییها هر جا بخواهند مسلط شوند، گروههای تروریستی را راهاندازی و حمایت میکنند تا به بهانه مقابله با تروریسم در آن کشور جا باز کنند! از عراق و سوریه و یمن گرفته تا لیبی و سومالی و سایر کشورها در شرق آسیا و آفریقا.
۱۰ سال پیش بود که بخشهایی از اظهارات هیلاری کلینتون (وزیر خارجه وقت ایالاتمتحده آمریکا)در یکی از جلسات کنگره در اینترنت پخش شد که گفته بود «طالبان و القاعده را ما به وجود آوردیم»! از آن زمان تاکنون این فیلم بارها در شبکههای مجازی و رسانههای داخلی و خارجی پخش شده است.
کلینتون در این ویدئو میگوید: «کسانی که امروز ما با آنها [در افغانستان و پاکستان] در جنگ هستیم، ۲۰ سال پیش خودمان به وجود آوردیم. زمانی که درگیر جنگ سرد با شوروی سابق بودیم. شوروی افغانستان را اشغال کرده بود و ما نمیخواستیم شاهد کنترل شوروی بر آسیای میانه باشیم. رئیسجمهور ریگان با تأیید کنگره به پشتیبانی از ارتش پاکستان پرداخت. بعد هم القاعده را به انواع تجهیزات جنگی مجهز کردیم. حتی از عربستان سعودی هم کمک مالی و انسانی گرفتیم و اجازه دادیم اسلام وهابی [القاعده] در افغانستان رشد کند تا ما بتوانیم شوروی را شکست بدهیم و البته موفق هم شدیم!»
او همچنین میگوید: «پس از عقبنشینی شوروی از افغانستان ما میلیاردها دلار خسارت دیدیم و مهار القاعده را از دست دادیم و …»
نکته جالبتوجه آن است که پیش از اعترافات صریح هیلاری کلینتون، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران داخلی و خارجی، القاعده را ساختهوپرداخته آمریکاییها میدانستند؛ واقعیتی که تا آن زمان از سوی مقامات کاخ سفید تکذیب میشد!
حالا پس از گذشت بیش از سه دهه از تأسیس القاعده توسط آمریکاییها، جریانهای تکفیری تحت عنوان «داعش»، «جبهه النصره»، «احرارالشام»، «بوکو حرام»، «الشباب» و… از خطرناکترین گروههای تروریستی هستند که گذشته مشترکی با القاعده داشته و اساساً زاییده همان القاعده قبلی و دستپرورده آمریکاییها هستند.
داعش مجموعه ای است که از دل القاعده بیرون آمد؛ همان مجموعهای که هیلاری کلینتون دموکرات ۱۰ سال پیش در جلسه با اعضای کنگره از دست داشتن آمریکا در تأسیس و تجهیز آن پرده برداشت.
جالبتوجه آنکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا سال ۹۵ و در آغاز کارزار انتخاباتی این کشور، هیلاری کلینتون و اوباما را بنیانگذاران داعش خواند وگفت: «دولت ما داعش را رها کرده است. باراک اوباما و هیلاری کلینتون مشترکا بنیانگذار داعش هستند.»
ترامپ گفت: «آن طوری که در تیمهای ورزشی یک جایزه برای مؤثرترین بازیکن داریم، اگر داعش بخواهد جایزه مؤثرترین بازیکن بدهد باید این جایزه را به هیلاری کلینتون بدهد، که تنها رقیبش برای این عنوان باراک اوباما است.»
همچنین «مایک پنس» معاون او با صدور بیانیهای اعلام کرد که سیاستهای اوباما و کلینتون به ایجاد داعش منجر شد.
پیش از آن و در تیرماه ۹۳، «راند پاول» سناتور جمهوریخواه آمریکا صریحاً اعلام کرد که «متحد داعش در سوریه بودیم و اوضاع عراق نتیجه همین همکاری است»
همچنین ادوارد اسنودن، پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا در افشاگریهایش گفته بود «سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل در شکلگیری داعش نقش داشتند و در عملیاتی با نام «لانه زنبور» گروه داعش را تشکیل دادند.»
اظهارات دیپلمات بازنشسته وزارت خارجه آمریکا به نام «مایکل اشپرینگمن» نیز گواه دیگری بر این ادعاست. وی گفته بود که عملیات مخفیانه ایالاتمتحده همراه با متحدانش در خاورمیانه به تأسیس گروههای تروریستی ضد غربی منجر شده است.
«ریچارد هیدن بلک» عضو جمهوریخواه مجلس سنای ایالت ویرجینیای آمریکا، با استناد به تحقیقات یک آژانس اطلاعاتی دفاعی آمریکا در سال ۲۰۱۳، که افشاگر روابط میان واشنگتن و تکفیریها بود، گفت: «آنها حقیقتاً یکسان و یکی هستند. آنها بخشی از یک ارتش مشترک هستند.»
اردیبهشت ۹۵ بود که همزمان با انتشار اخباری که حاکی از کشف سلاحها و تجهیزات آمریکایی در اردوگاههای داعش بود، یک فایل ویدیویی، تصاویری از ارسال سلاح و تجهیزاتی را که توسط هواپیماهای آمریکایی و با چتر در منطقه «مکحول» عراق برای داعشیها ریخته میشد را نشان میداد.
در سوریه نیز آمریکا با بمباران نیروهای ارتش سوریه و همپیمانانش، در مسیر تحرک آنان علیه داعش سنگاندازی میکرد یا آنکه شبکه بزرگ قاچاق انسان، پول و سلاح داعش در اردوگاههای تحت کنترل نیروهای دمکراتیک سوریه (که مستقیم زیر نظر نظامیان آمریکایی کار میکردند) فعالیت میکرد.
«ماریا زاخاروا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه پس از حمله جنگندههای ارتش آمریکا به مواضع ارتش سوریه در گفتوگو با شبکهی تلویزیونی «روسیه ۲۴» گفت: «اگر پیشتر به این شک داشتیم که جبههالنصره اینگونه موردحمایت قرار میگیرد، اکنون پس از حملهی هوایی امروز علیه ارتش سوریه به این نتیجه واقعاً دهشتناک برای کل جهان رسیدیم: کاخ سفید از داعش حمایت میکند.»
بسیار روشن است که آمریکاییها هر جا بخواهند مسلط شوند، گروههای تروریستی را راهاندازی و حمایت میکنند تا به بهانه مقابله با تروریسم در آن کشور جا باز کنند! از عراق و سوریه و یمن گرفته تا لیبی و سومالی و سایر کشورها در شرق آسیا و آفریقا.
آنها با بهانه مبارزه با تروریسم به عراق حمله کردند یا نیروهای نظامی خود را به افغانستان و پاکستان گسیل کردند و در آن کشورها پایگاه نظامی تأسیس کردند.
از این رو به نظر میرسد حالا که دولت سیزدهم روی کار آمده است لازم است با تغییر رویکرد از فاز دیپلماسی منفعل (هشت سال گذشته) به فاز دیپلماسی فعال در پروژههای منطقهای و بینالمللی خود، موضوع «نقش امریکا در روی کار آمدن جریانهای تکفیری و تروریستی و حمایت از آنها» را پیگیری کند و با تبیین و روشنگری و مطالبه گری در افکار عمومی جهانیان، پوزه مدعیان دروغین حقوق بشر را به خاک بمالد.
انتصاب فرستاده جدید افغانستان در پاکستان
منابع ارشد طالبان افغانستان اعلام کردند که فرستاده جدیدی را برای اداره سفارت این کشور در پاکستان منصوب و اعزام کردهاند.
به نقل از خبرگزاری رویترز، این انتصاب جدید در حالی صورت گرفته که دولت جدید طالبان افغانستان اداره شبکهای از هیاتهای خارجی را در این کشور آغاز کرده است.
“محمد شکیب” به عنوان دبیر اول یا کاردار سفارت افغانستان در اسلامآباد منصوب شده چون این سفارتخانه از زمانی که دولت اشرف غنی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان سفیرش را در ژوئیه سال جاری میلادی بابت اتهام ربوده شدن دختر سفیر افغانستان در پاکستان خارج کرد، فاقد سفیر بود.
از آنجایی که دولت اسلامآباد، دولت جدید طالبان افغانستان را به رسمیت نشناخته است، شکیب قرار نیست عنوان رسمی سفیر را داشته باشد بلکه مسئول سفارتخانه خواهد بود.
یکی از سخنگوهای وزارت خارجه پاکستان گفت، این انتصاب برای تضمین عملکرد و ادامه فعالیت سفارتخانه است. میلیونها پناهجوی افغان در پاکستان حضور دارند و مسائل مربوط به صدور ویزا هم مطرح است.
دو مقام افغان نیز برای اداره کنسولگریهای واقع در شهرهای کویته و پیشاور منصوب شدهاند که نزدیک دو گذرگاه اصلی مرزی با افغانستان هستند.
یکی از رهبران ارشد طالبان که خواست نامش فاش نشود، گفت: متوجه شدیم که پاکستان هنوز ما را به عنوان دولتی مشروع در افغانستان به رسمیت نشناخته اما ما این تدابیر را برای تسهیلات عمومی انجام دادیم.
دو تن دیگر از مقامهای ارشد طالبان در وزارتخانههای خارجه و کشور نیز این انتصابها را تایید کرده و گفتند که چنین اقداماتی هم در قطر و امارات صورت گرفتهاند.
هیچ کشوری طالبان را که در ماه اوت جاری میلادی دولت مورد حمایت غرب را در کابل برکنار کردند، به رسمیت نشناخته و سفارتهای افغانستان هنوز توسط سفرای منصوب شده دولت قبلی اداره میشوند که بسیاری از آنها منتقدان سرسخت طالبان هستند./ ایسنا.
پروژه تاپی، نقطه وصل امارت طالبان با جمهوری ترکمنستان
ایندیپندنت فارسی : رشید مردوف، وزیر خارجه ترکمنستان صبح امروز شنبه، ۳۰ اکتبر، برای ملاقات با سران دولت طالبان وارد کابل شد. بلال کریمی از سخنگویان طالبان با نشر تصاویری از جریان ورود مردوف به کابل گفته است، ملا امیرخان متقی وزیر خارجه طالبان، از آقای مردوف در فرودگاه کابل پذیرایی کرده است. به گفته بلال کریمی، رئیس پروژه تاپی نیز وزیر خارجه ترکمنستان را در این سفر به کابل همراهی میکند. قرار است وزیر خارجه ترکمنستان و رئیس پروژه تاپی با مقامات بلندپایه طالبان ازجمله ملا محمدعیسا آخوند ملاقات و در مورد روابط دو کشور ازجمله ازسرگیری کار پروژه تاپی صحبت کنند.
این نخستین سفر یک مقام بلندپایه دولت ترکمنستان به افغانستان، پس از فروپاشی دولت پیشین و مسلط شدن طالبان بر آن کشور است. ترکمنستان از کشورهای هممرز با افغانستان است و به دلیل برخی پروژههای اقتصادی ازجمله پروژه تاپی، در سالهای اخیر هم با حکومت پیشین افغانستان و هم با گروه طالبان روابط و تعامل فراوان دارد.
ترکمنستان، در دوازدهم جولای و یک ماه قبل از مسلط شدن طالبان بر افغانستان، میزبان هیاتی از اعضای طالبان بود. سفر هیات طالبان به ترکمنستان در حالی انجام شد که شهرستانهای شمال افغانستان در مرز با ترکمنستان، توسط این گروه تصرف شده بودند. هیات طالبان در آن سفر، به دولت ترکمنستان وعده داد که هیچ خطری متوجه مرز این کشور با افغانستان نخواهد بود و طالبان آسیبی به پروژههای اقتصادی ترکمنستان در افغانستان نمیرساند.
اوایل ماه اکتبر، قربان قلی بردی محدوف، رئیسجمهوری ترکمنستان نیز از آمادگی کشورش برای همکاری نزدیک با دولت طالبان خبر داد. در پی آن، هوجه اویزوف سفیر ترکمنستان در کابل، چندین بار با مقامات دولت طالبان ازجمله با ملا امیرخان متقی وزیر خارجه و ملا محمدعیسا آخوند وزیر معادن در کابینه این گروه دیدار و گفتوگو کرد.
محور این گفتگوها، روابط تجاری میان ترکمنستان و دولت طالبان، ازسرگیری کار پروژه تاپی و توسعه روابط دوجانبه بوده است. به نظر میرسد، پروژه تاپی محور گفتوگو میان رشید مردوف وزیر خارجه ترکمنستان در ملاقات با سران دولت طالبان در کابل است. این پروژه که گاز ترکمنستان را به پاکستان و هند منتقل میکند، از افغانستان میگذرد و منفعت بزرگی برای اقتصاد افغانستان دارد.
تاپی چیست؟
تاپی اختصار نام چهار کشور ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند است. هرچند ریشههای این پروژه به توافقات ابتدایی میان ترکمنستان و پاکستان در سال ۱۹۹۵ میلادی برمیگردد، اما کار علمی این پروژه در ترکمنستان، در سال ۲۰۱۵ و با حمایت بانک انکشاف آسیایی آغاز گردید.
قرار است گاز ترکمنستان توسط لوله گاز تاپی، از طریق افغانستان به پاکستان و هند منتقل شود. این پروژه ۱۸۱۴ کیلومتر طول دارد که ۸۱۶ کیلومتر آن در داخل خاک افغانستان واقعشده است. هزینه مجموع این پروژه ۲۲ میلیارد وپانصد میلیون دلار است و افغانستان سالانه از این پروژه حدود ۴۰۰ میلیون دلار نفع میبرد. بر اساس گزارشهایی که دولت پیشین افغانستان از این پروژه ارائه کرده بود، قرار است با تطبیق این پروژه، برای هزاران نفر در داخل افغانستان شغل فراهم شود و سالانه ۵۰۰ میلیون مترمکعب گاز نیز سهم افغانستان از این لوله گاز خواهد بود.
بخش مربوط به افغانستان در پروژه تاپی، در سال ۲۰۱۶ آغاز گردید، اما گسترش جنگ، بحران سیاسی و ابهام در سرنوشت پروژههای اقتصادی باعث شد کار آن متوقف گردد. بر اساس برنامه از پیش تعیینشده، قرار بود بخش مربوط به افغانستان، در سال ۲۰۱۹ تکمیل گردد. لوله گاز تاپی در افغانستان، از مسیر هرات، فراه، نیمروز، هلمند و قندهار میگذرد و پس از سال ۲۰۱۶ که کار این پروژه در افغانستان آغاز گردید، حملات گسترده طالبان در این استانها و در مسیر عبور این لوله گاز افزایش یافت.
پیشروی و تسلط طالبان بر قسمتهایی از مسیر عبور لوله گاز تاپی باعث شد ترکمنستان روابط خود را با طالبان توسعه دهد. ترکمنستان با تأمین ارتباط با طالبان، تلاش نمود با تطمیع این گروه، از آسیب رسیدن به پروژه تاپی جلوگیری نماید. اکنون که طالبان بر افغانستان مسلط است، پروژه تاپی به نقطه وصل میان امارت طالبانی و جمهوریت سکولار ترکمنستان تبدیل شده است.
این پروژه اقتصادی اکنون برای طالبان یک لقمه آماده برای تغذیه دولتشان است. اعلام آمادگی رئیسجمهور ترکمنستان برای همکاری نزدیک با دولت طالبان و سفر وزیر خارجه آن کشور به کابل، نشان میدهد که ترکمنستان همچنان بهدنبال تطبیق این پروژه است. طرفداران این پروژه در افغانستان و ترکمنستان، آنرا ادامه مدرن جاده ابریشم میدانند و معقتداند که تطبیق آن تحول بزرگی را در اقتصاد و توسعه کشورهای ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند رقم خواهد زد.
هرچند دولت طالبان تاکنون توسط هیچیک از کشورها به رسمیت شناخته نشده و به آن ثبات و پایداری نرسیده تا شریک قابلاعتماد برای تطبیق یکی از مهمترین پروژههای اقتصادی در منطقه باشد، اما ترکمنستان به دلیل منفعت بزرگی که در این پروژه دارد، هر شانسی را برای پیروزی در این پروژه امتحان خواهد کرد.