آمریکا ‘برای سومین بار مانع از صدور بیانیه شورای امنیت برای آتشبس میان اسرائیل و فلسطینیها شد’
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۷ مه ۲۰۲۱، ۰۹:۵۶ GMT
منبع تصویر،REUTERS
خبرگزاریهای بینالمللی و رسانههای منطقه گزارش دادهاند که آمریکا برای سومین بار در یک هفته گذشته مانع از طرح و بررسی پیشنویس بیانیه آتشبس میان اسرائیل و فلسطینیان در شورای امنیت سازمان ملل شده است.
خبرگزاری فرانسه و سایت تایمز اسرائیل به نقل از دیپلماتهای شورای امنیت از مخالفت آمریکا با درخواست علنی آتشبس خبر دادهاند.
جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید هم گفته است که هدف آمریکا توقف درگیریهاست اما افزوده ایالات متحده معتقد است مذاکرات دیپلماتیک فشرده و بیسر و صدا با رهبران منطقه، از درخواست عمومی برای برقراری آتشبس موثرتر است.
نروژ، تونس و چین در پیش نویس بیانیهای که به ۱۵ کشور عضو شورای امنیت ارائه دادند خواهان توقف خشونتها، احترام به قوانین بشردوستانه بینالمللی از جمله حفاظت از جان غیرنظامیان به ویژه کودکان شده بودند.
به گفته مقامهای بهداشتی نوار غزه در یک هفته گذشته بیش از ۲۰۰ فلسطینی از جمله ۵۸ کودک و ۳۴ زن در حملات اسرائیل کشته شدهاند. مقامهای اسرائیل میگویند ۱۰ نفر از جمله دو کودک در اسرائیل جان خود را از دست دادهاند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز پنجشنبه برای بررسی بحران خاور میانه جلسه فوقالعاده برگزار میکند.
تلاشهای بینتیجه
منبع تصویر،REUTERS
توضیح تصویر،
محل اصابت راکت در شهر اشدود در جنوب اسرائیل
با آغاز دومین هفته از حملات اسرائیل به نوار غزه و راکتباران شهرهای جنوبی اسرائیل، تلاشهای دیپلماتیک برای پایان دادن به این درگیری تشدید شده اما نتیجهای نداشته است.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا خواهان پایان فوری خشونتها شده و از اسرائیل و فلسطینیان خواسته که از جان غیرنظامیها به خصوص کودکان محافظت کنند.
وزیر خارجه آمریکا از تلاشهای دیپلماتیک “فشرده” برای رسیدن به آتشبس خبر داده و گزارشها درباره مانعتراشی ایالات متحده در شورای امنیت سازمان ملل را رد کرده است.
امانوئل مکرون و عبدالفتاح سیسی، روسای جمهور فرانسه و مصر هم بعد از دیدار در پاریس بر لزوم توقف فوری درگیریها میان اسرائیل و فلسطینیان تاکید کردند.
آقای مکرون گفت فرانسه این بار هم از نقش مصر در میانجیگری میان دو طرف استقبال میکند.
کشته شدن فرمانده ارشد جهاد اسلامی
صبح امروز ارتش اسرائیل اعلام کرد که در حملات هوایی دیشب “۳۵ هدف تروریستی” را بمباران و ۱۵ کیلومتر از شبکه تونلهای جنبش حماس در نوار غزه را نابود کرده است. اسرائیل همچنین گفته است که در این حملات خانه ۹ نفر از فرماندهان ارشد حماس را هدف قرار داده است.
به گفته ارتش اسرائیل در این حملات یکی از فرماندهان ارشد جنبش جهاد اسلامی فلسطین هم کشته شده است.
حسام ابو هربید، فرمانده جهاد اسلامی در شمال غزه بود و به گفته خبرنگاران یکی از مهمترین فرماندهانی است که در حملات اسرائیلی در یک هفته اخیر کشته شده است.
این فرمانده جهاد اسلامی در اردوگاه پناهجویان جبالیا در شمال غزه هدف قرار گرفته است.
- درخواست جامعه جهانی برای پایان دادن به درگیریها، ‘وخیمتر’ شدن اوضاع در غزه
- حمله اسرائیل به ساختمان شبکه الجزیره و خبرگزاری آسوشیتدپرس در غزه
- بحران غزه باعث تعلیق روند گسترش روابط اسرائیل و اعراب میشود
منبع تصویر،EPA
توضیح تصویر،
تظاهرات حمایت از فلسطین در نقاط مختلف جهان برگزار شده است – آمستردام، ۱۶ مه
این حملات که بامداد امروز دوشنبه با ۵۴ جنگنده و در عرض ۲۰ دقیقه صورت گرفت، از جمله شدیدترین حملات هوایی اسرائیل به غزه در یک هفته اخیر گزارش شده است.
ارتش اسرائیل میگوید این حملات در واکنش به پرتاب ۶۰ راکت از غزه به شهرهای بئرشبع و اشکلون (عسقلان) صورت گرفته است.
تعداد راکتهای شلیک شده از نوار غزه نسبت به دو شب قبل از آن که ۱۲۰ و ۲۰۰ راکت پرتاب شده بود، کاهش یافته است.
سپر دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل اغلب راکتهای شلیکشده را قبل از اصابت، رهگیری و منهدم میکند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل میگوید حملات به غزه “با تمام قوت” ادامه خواهد داشت.
او روز یکشنبه بعدی از جلسه کابینه امنیتی در نطقی تلویزیونی به مردم اسرائیل گفت: “ما تا هر زمان که لازم باشد اقدام میکنیم تا آرامش و آسایش را به شما شهروندان اسرائیل برگردانیم. این کار زمان میبرد.”
اعتراف آمریکا؛ اقدامات دولت افغانستان در مناطق شیعهنشین نمادین است
وزارت امور خارجه آمریکا در گزارشی تازه اعتراف کرد که طرحهای توسعهای و امنیتی دولت افغانستان در مناطق شیعهنشین این کشور نمادین است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وزارت خارجه آمریکا با انتشار «گزارش آزادی مذهبی بینالمللی 2020» اظهارداشت که رسانهها و نمایندگان جوامع شیعه در افغانستان میگویند که «طرحهای امنیتی و توسعهای دولت در مناطق شیعهنشین ناکافی و تنها اقداماتی نمادین است».
گزارش افزود که دولت افغانستان در انجام اقدامات موثر برای محافظت از جامعه شیعه این کشور از جمله در برابر بازیگران غیر دولتی ناکام بوده است.
در ادامه این گزارش آمده است که اعضای جامعه شیعه میگویند که در طول سال 2020 در حفاظت شیعیان توسط نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان هیچگونه افزایشی صورت نگرفته است.
وزارت امور خارجه آمریکا همچنین تاکید میکند که به غیر از معاونت دوم ریاست جمهوری و استقرار شماری از شیعیان به عنوان معاون وزیر، والی و یک نفر به عنوان عضو دادگاه عالی افغانستان، شیعیان برخلاف سالهای گذشته هیچ حضوری در سطح کرسیهای کابینه ندارند.
گزارش میافزاید که رهبران شیعه ضمن متهم کردن دولت به حاشیهراندن گروههای اقلیتی توسط دولت همچنان اظهار میکنند که نسبت مناصب رسمی شیعه منعکس کننده نسبت واقعی جمعیت شیعیان در افغانستان نیست.
وزارت امور خارجه آمریکا همچنین جمعیت افغانستان در نیمه سال 2020 را 36.6 میلیون نفر تخمین زد و مدعی شد که شیعیان بین 10 تا 15 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
پیش از این نیز آمار منتشر شده توسط وزارت امور خارجه آمریکا درباره جمعیت شیعیان در افغانستان واکنشهایی را در پی داشت.
«سرور دانش» معاون دوم رئیس جمهور افغانستان آمار منتشر شده را نادرست خوانده بود و تاکید کرده بود: آمار اعلام شده نشانگر درصد واقعی جمعیت هزارهها و شیعیان در افغانستان نیست و اگر وزارت امور خارجه آمریکا منابع موثقی در این رابطه دارد باید آن را اعلام کند.
«کریم خلیلی» رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان نیز در واکنش به تفرقهافکنی آمریکا درباره ترکیب جمعیتی این کشور گفته بود که افغانستان از لحاظ ترکیب قومی، کشور اقلیتها است و هیچ اکثریتی در آن وجود ندارد.
چین خواستار تضمین صلح افغانستان توسط سازمان
وزیر خارجه چین خواستار تضمین برقراری صلح در افغانستان توسط سازمان ملل پس از خروج نظامیان آمریکایی و ناتو از این کشور شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «وانگ یی» وزیر خارجه چین اظهار داشت که سازمان ملل قابلیت تضمین برقراری صلح و ثبات در افغانستان پس از خروج نظامیان آمریکایی و ناتو را دارد.
وزیر خارجه چین با اشاره به خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان گفت: شتابزدگی در خروج این نیروها صدمه قابل توجهی به روند صلح دولت کابل و طالبان وارد کرد است.
به گزارش «تاس»، وانگ یی افزود: ما باور داریم که سازمان ملل میتواند نقش مناسبی در این شرایط ایفا کند.
وزیر خارجه چین در تماس با «شاه محمود قریشی» همتای پاکستانی خود اظهارداشت که کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای باید توجه ویژهای به روند صلح در افغانستان داشت باشند و پکن و اسلامآباد نیز ضمن تقویت گفتوگوهای استراتژیک، نقش فعالتری برای تامین صلح در افغانستان ایفا کنند.
پیش از این نیز «هوا چونینگ» سخنگوی وزارت خارجه چین گفته بود که اعلام ناگهانی خروج کامل نیروها از افغانستان منجر به حملات انتحاری پیاپی در سراسر افغانستان شده است.
چونینگ همچنین از نیروهای خارجی مستقر در افغانستان خواست تا با در نظر داشت امنیت مردم، به طور مسئولانه از این کشور خارج شوند تا از ایجاد آشفتگی و رنج بیشتر مردم افغانستان جلوگیری شود.
رئیس جمهور چین و نخست وزیر پاکستان نیز پیش از این با اشاره به تاثیر روند صلح افغانستان در امنیت منطقهای تاکید کرده بودند که جنگ این کشور راه حل نظامی ندارد و روند صلح افغانستان به رهبری و مالکیت افغانها سبب صلح و ثبات خواهد شد.
افغانستان، برنامه ایالات متحده برای یک فاجعه تازه
نوشته مانلیو دینوچی، برگرفته از تارنمای شبکه ولتر، برگردان: فرهاد بارکزوی
رییس جمهور بایدن، بطور رسمی و برخلاف دیدگاه جنرالان خویش، خروج نظامیان خویش را اعلان نمود. در حقیقت کمتر از یک پنجم شمار موجود نیروهای ایالات متحده در کشور خارج ساخته می شود، در حالی که پایگاه های تازه یی در چهار اطراف مملکت برپا می شوند. لذا بطور کل، ساختارهای نطامی که ماموریت اداره کشور را به عهده می گیرند، افزایش خواهند یافت. و آن واحد های که افغانستان را ترک می کنند، به خانه های خویش برنخواهند گشت، بل دوباره به سوریه و عراق فرستاده می شوند.
جنرال سکات میلر، فرمانده نیروهای ایالات متحده و متحدان شان در افغانستان به تاریخ ۲۵ ماه اپریل سال ۲۰۲۱ آغاز خروج نیروهای خارجی را، که بر مبنای تصمیم رییس جمهور جو بایدن به تاریخ ۱۱ سپتامبر تکمیل خواهد شد، اعلان نمود. آیا ایالات متحده آمریکا به این ترتیب جنگی را که نزدیک به ۲۰ سال آنرا ادامه دادند، خاتمه خواهند بخشید؟ برای درک آن لازم است تا پیش از همه بیلانسی از پیامدهای این جنگ را ارایه کرد. بیلانس تلفات انسانی حد اکثر غیر قابل محاسبه است. شمار « کشته های میدان جنگ از میان نظامیان ایالات متحده به نزدیک به ۲۵۰۰ تن و زخمی های شدید به بیشتر از ۲۰۰۰۰ تن می رسد. تعداد قراردادیان کشته شده، (اجیرشده گان ایالات متحده)، نزدیک به ۴۰۰۰ تن می باشد و در این میان تعداد زخمیان معلوم نیست. تلفات نظامیان افغان در حدود ۶۰۰۰۰ تن ارزیابی شده است. شمار کشته شده گان غیر نظامی در میان افغانها غیر قابل محاسبه است: از قول سازمان ملل، تنها در طی ده سال، تعداد آن به نزدیک به یکصد هزار تن می رسد. مرگ های غیر مستقیم از بابت بیماری و فقر ناشی از پیامدهای اجتماعی و اقتصادی جنگ را ناممکن است تثبیت کرد.
بیلانس اقتصادی بطور نسبی قابل محاسبه است. نیویارک تایمز بر مبنای داده ها و ارقام اطلاعات پوهنتون/یونیورسیتی براون، می نویسد که ایالات متحده به ارزش ۲۰۰۰ میلیارد دالر هزینه کرده اند و مبلغ ۵۰۰ میلیارد دالر دیگر، مصارف جنگجویان سابق اردو/ارتش، بر آن افزوده می شود. تمام شد اجرای عملیات جنگی مبلغ ۱۵۰۰ میلیارد دالر محاسبه شده، اما مبلغ دقیق معلوم نیست. آموزش و تسلیحات نیروهای مسلح افغان (اضافه تر از ۳۰۰۰۰۰ تن) ۸۷ میلیارد دالر هزینه برداشته است. برای « حمایت اقتصادی و بازسازی کشور » ۵۴ میلیارد دالر پرداخته شده، که بخش قابل ملاحظه آن به دلیل موجودیت فساد و عدم موثریت در بخش اعمار بیمارستان های که هیچ بیمار را تداوی نکردند، و مکاتب که هیچ شاگرد و محصلی را آموزش نداده و حتا در پاره یی از موارد خیالی بودند، به هدر رفته است.
برای مبارزه با مواد مخدر ۱۰ میلیارد دالر مصرف شده، البته با این دستاورد: ساحه زیر کشت خاشخاش چهار مرتبه گسترده تر گردیده، در حدی که این به بخش فعالیت اصلی اقتصادی افغانستان مبدل گردیده و در حال حاضر ۸۰٪ تریاک تولید شده غیر قانونی در جهان را تشکیل می دهد. ایالات متحده برای تمویل جنگ در افغانستان بطور سنگینی وامدار گردیده اند: به این ترتیب، آنها از پول مردم/دولت مبلغ ۵۰۰ میلیارد دالر را پرداخت کرده اند، که این رقم تا سال ۲۰۲۳ به اضافه تر از ۶۰۰ میلیارد خواهد رسید. علاوه بر آن، برای آنعده نظامیان ایالات متحده که زخمهای شدید و معلولیت ها را از جنگ های افغانستان و عراق باخود آورده بودند، مبلغ ۳۵۰ میلیارد دالر تا اکنون هزینه شده و تا سال آینده این رقم به ۱۰۰۰ میلیارد افزایش خواهد یافت. نیم این مبلغ، پیامد جنگ افغانستان است.
بیلانس سیاسی/نظامی این جنگ، که دریاهای از خون را جاری ساخته و منابع بیشمار را به آتش کشیده، برای ایالات متحده آمریکا فاجعه بار بود، البته سوای مجمع نظامی/صنعتی که از این بابت به سودهای عظیم دست یافته است. نیویارک تایمز می نویسد: « طالبان، که نیرومندتر از پیش شده اند، بخش اعظم از خاک کشور را زیر کنترول دارند و یا برای آن می جنگند. » لذا انتونی بلینکین وزیر خارجه و سایرین پیشنهاد می کنند که ایالات متحده بطور رسمی طالبان را به رسمیت شناخته و تمویل مالی کنند، زیرا به این شکل « پس از به قدرت رسیدن کلی یا قسمی شان، آنها می توانند به ساده گی از جانب قدرت های جهانی به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت مالی آنها قرار گیرند ».
نیویارک تایمز گزارش می دهد که در عین زمان « پنتاگون، آژانس های جاسوسی آمریکایی و متحدان غربی آنها در حال تمرکز بر تدوین برنامه هایی قرار دارند تا یک نیروی غیر مرئی، اما قدرتمند تری را در منطقه جابجا نمایند که متشکل از بی پیلوتها (درونها)، هواپیماهای بمبارد دوربرد و شبکه های جاسوسی باشد. » بر اساس فرمان بایدن، نیویارک تایمز همچنان نوشته که ایالات متحده آمریکا ۲۵۰۰ تن سربازان خود را بیرون می کشند، « اما پنتاگون در حال حاضر به اضافه شمار نیروهای که بطور رسمی در بالا از آن یاد شد، به تعداد ۱۰۰۰ تن نظامی دیگر نیز در افغانستان دارد که به نیروهای ویژه زیر فرماندهی خودش و سی آی ای مربوط می شوند ». به آنها شمار ۱۶۰۰۰ تن اجیران ایالات متحده اضافه می شود که می توانند جهت آموزش نیروهای مسلح دولتی افغان گماشته شوند. هدف رسمی برنامه ستراتیژیک نو چنین است: « جلوگیری از آنکه افغانستان بار دیگر به عنوان پایگاه تروریستی تهدید کننده برای منافع ایالات متحده مبدل گردد. » اما هدف واقعی همان است که ۲۰ سال پیش تعیین شده بود: حضور نظامی قدرتمند در این منطقه، واقع در چهارراه میان خاورمیانه، آسیای مرکزی، آسیای باختری و خاوری، با اهمیت ستراتیژیک درجه یک و بیش از همه بر ضد روسیه و چین.
مانلیو دینوچی، منبع: ایل مانیفستو (ایتالیا)
چین خروج امریکا را از افغانستان چگونه میبیند؟
اطلاعات روز : در هشت مِی بمبگذاری در نزدیک مکتبی در کابل دستکم ۸۵ کشته و بیش از ۱۶۰ زخمی برجای گذاشت. هرچند کسی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است اما این بمبگذاری، با توجه به تصمیم ایالات متحده مبنی بر خروج کامل نیروهایش تا یازده سپتامبر ۲۰۲۱ از افغانستان، نگرانی را دربارهی آینده این کشور افزایش داده است.
واکنش چین سریع و لحن آن تُند بود. وزارت امورخارجه چین یک روز بعد از بمبگذاری با نشر بیانیهای آنرا محکوم کرد و در کنار آن «تصمیم ناگهانی» ایالات متحده را مبنی بر خروج نظامی کامل از افغانستان «که منجر به یک سری بمبگذاریها در بسیاری از مناطق افغانستان شده است» مورد انتقاد قرار داد. لحن انتقادی وزارت امورخارجه چین این پرسش را مطرح میکند که بیجینگ خروج امریکا را از افغانستان چگونه میبیند؟
بیجینگ همانطور که مدتها در خصوص حضور امریکا در افغانستان موضع انتقادی داشت، خروج امریکا را از این کشور نیز بهدلیل چشمانداز بیثباتی بیشتر در افغانستان پس از خروج امریکا، مورد انتقاد قرار داده است. جامعه سیاست خارجی چین دربارهی اهداف امریکا در منطقه بهشدت بدگمان و با خروج امریکا در ماههای پیشرو از افغانستان، دربارهی احتمال گسترش هرجومرج و بیثباتی به مرزهای غربی خود، عمیقا نگران است.
نگرش متناقض چین در مورد خروج نیروهای ایالات متحده
چین طی این بیست سال گذشته نسبت به حضور ایالات متحده در افغانستان نگرش «متناقض» داشته است. از یک سو، چین جنگ و حضور امریکا و «دستکاری» یا «تحریف» سیاست افغانستان به دست ایالات متحده را دلیل بیثباتی در این کشور دانسته است. از نظر بیجینگ جنگ افغانستان سالها قبل از هدف اصلی خود که مقابله با تروریسم بود منحرف شده و به نقشهای برای کنترل قلب اوراسیا و حیات خلوت چین تبدیل شده است. از اینرو، در کل، حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان بهشدت منفی و بهعنوان مایه نگرانی و منبع بیثباتی منطقهای به تصویر کشیده شده است.
اکنون از قضا چین نسبت به خروج نیروهای امریکایی از افغانستان نیز موضع نسبتا انتقادی اختیار کرده است. همانطور که از بیانیه وزارت امورخارجه چین در مورد بمبگذاری مکتب[سیدالشهدا] برمیآید، چین بدترشدن اوضاع امنیتی افغانستان را به تصمیم «ناگهانی» ایالات متحده مبنی بر خروج نیروهایش از افغانستان نسبت میدهد و واشنگتن را به خاطر رفتار «غیرمسئولانه»اش مقصر میداند. چین تقریبا از هر فرصتی استفاده میکند تا ایالات متحده را مقصر وخامت اوضاع در افغانستان (بهویژه مناطق شهری این کشور) و وقوع احتمالی یک جنگ داخلی دیگر قلمداد کند.
این نگرش متناقض چین نسبت به حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان بیانگر محاسبات چندوجهی بیجینگ است. چین دوست دارد که ایالات متحده در «طولانیترین جنگ تاریخ» خود درگیر بماند و درحالیکه این جنگ ثروت ملی و برتری اخلاقی ایالات متحده را در منطقه و سراسر جهان میفرساید، در خون خود همچنان دست و پا زند. در واقع چین همواره جنگهای امریکا را در افغانستان و عراق بهعنوان نعمت الهی برای بیجینگ تلقی کرده که پس از سال ۲۰۰۱ «پنجره فرصت استراتژیک» طلایی را به روی چینیها برای توسعه قدرت بیجینگ در منطقه بدون جلب توجه ایالات متحده گشود. از اینرو چین جنگ ایالات متحده در افغانستان را برای خود منفی دانسته اما دستوپازدن ایالات متحده را در منجلاب این جنگ به نفع خود میداند.
چین (که به دنبال تزریق مقداری انرژی مثبت به روابط خود با ایالات متحده است) امیدوار بوده که افغانستان بتواند به زمینه همکاری بین دو قدرت تبدیل شود. در حقیقت در سالهای اخیر ایالات متحده و چین یک کانال رسمی برای مشوره و رایزنی در خصوص افغانستان باز کردهاند. علاوه براین، بیجینگ معتقد بود که میتواند «از موضوعات موردنگرانی مشترک» از جمله مسأله افغانستان، برای خنثاکردن سیاست «خصمانه» امریکا در قبال چین استفاده کند؛ به عبارت دیگر، چین امیدوار بود که میتواند در خصوص افغانستان با واشنگتن همکاری کند و در ازای این همکاری، در سایر زمینهها از ایالات متحده امتیازاتی را دریافت کند. به گفته تحلیلگران چینی که من با آنها در جریان جلسات دیپلماتیک «غیررسمی» طی این چند ماه گذشته صحبت کردهام، چین با رویکارآمدن بایدن آماده شد «درخواستهای» احتمالی امریکا را برای همکاری بیجینگ در خصوص مسائلی از جمله کوریای شمالی، افغانستان، ایران و تغییرات اقلیمی مدنظر بگیرد. نمایندگان چین کاملا این را واضح ساخته بودند که اگر اداره جدید ایالات متحده به سیاستهای چین در سین کیانگ، هنگ کنگ، تایوان و تبت غرض نگیرد، بیجینگ آماده همکاری با واشنگتن است. با اینحال پتانسیل همکاری بین دو کشور پس از دیدار جنجالی نمایندگان بیجینگ و واشنگتن در ماه مارچ در آلاسکا که در آن مشاور امنیت ملی، جیک سالیوان و وزیر امورخارجه، آنتونی بلینکین با عضو پولیتبوروی حزب کمونیست چین، یان جیچی و وزیر امورخارجه بیجینگ، وانگ یی، گفتوگو کردند، به طرز چشمگیری کاهش یافت. با وجود این، بیجینگ هنوز امیدوار است که واشنگتن برای کمک به چین متوسل شود (و اگر شود، چین با اشتیاق پاسخ خواهد داد).
شک و بدبینی بیجینگ: ایالات متحده چه را از افغانستان خارج میکند؟
یکی از ویژگیهای بارز روایت چین در مورد خروج ایالات متحده از افغانستان، شک و تردید مداوم بیجینگ در مورد این خروج است. پرسش اساسی بیجینگ این است: ایالات متحده دقیقا چه را از افغانستان خارج میکند؟ از منظر چین، حتا اگر ایالات متحده نیروهای رسمی خود را از افغانستان خارج کند، احتمالا حضور امنیتی یا مهمتر از آن نفوذ خود را به واسطه نیروهای امنیتی خصوصی، پیمانکاران دفاعی و شرکای محلی خود حفظ خواهد کرد. در حال حاضر حدود ۲۵۰۰ سرباز امریکایی و اگر نیروهای ویژه را نیز در نظر بگیریم حدود ۳۳۰۰ پرسنل نظامی ایالات متحده در افغانستان مستقر است. این تعداد از نیروهای امریکایی هرچند در موقعیتی نیستند که بتوانند نقش تعیینکننده در میدان جنگ داشته باشند، اما حضور این نیروها یک پیام سیاسی و نمادین دارد و آن اینکه ایالات متحده همچنان در افغانستان دخیل و متعهد است. بنابراین، خروج این نیروها نیز صرفا نمادین خواهد بود.
تحلیلگران چینی راههای متعددی را شناسایی کردهاند که از طریق آنها ایالات متحده میتواند به اعمال نفوذ خود در افغانستان ادامه دهد. چین معتقد است که ایالات متحده تعداد قابلتوجهی از پرسنل امنیتی «غیررسمی» خود را در افغانستان حفظ خواهد کرد. علاوه براین، واشنگتن از طریق شبکههای سیاسی گسترده و شرکای خود در افغانستان، همچنان به اعمال نفوذ بر کابل ادامه خواهد داد. ایالات متحده یک شبکه پیچیده و فراگیر از شرکا، روابط و توافقهای حامی-کارگزار را با نخبگان سیاسی افغانستان ایجاد کرده است. این روابط در آینده نیز نقش مهمی در سیاست افغانستان خواهد داشت. درحالیکه ایالات متحده تلاش میکند با متحدان و شرکای خود در جنوب آسیا هماهنگ شود، بیجینگ به وضوح آنرا تلاش ایالات متحده برای حفظ جایگاه مرکزی خود در ترتیبات آینده در خصوص افغانستان میبیند.
از نظر چین، تصمیم اداره بایدن مبنی بر خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان، با هدف بستن «یک فصل تحقیرآمیز» در کتاب سیاست ایالات متحده اعلام شده است؛ از نظر چین، ایالات متحده با بستن این فصل دوش خود را از مسئولیت مادی و اخلاقی خود در قبال افغانستان سبک میکند، بدون اینکه قدرت اعمال نفوذ خود را در افغانستان یا جایگاه خود را بهعنوان تصمیمگیرنده آجندا از دست دهد. از نظر چین، این خروج واشنگتن را از زیر بار مسئولیت نمادین و سیاسی «طولانیترین جنگ» ایالات متحده آزاد میکند، اما آزادی عملیاتی امریکا را افزایش میدهد، نظارت عمومی را کاهش میدهد و نگرانی واشنگتن را درباره خدشهدارشدن اعتبار بینالمللیاش برطرف میکند. از منظر چین، این رویکرد مسئولیت سیاسی، مالی و اعتباری امریکا را در قبال افغانستان کاهش میدهد، اما عین توانایی و مزایا را برای اعمال نفوذ بر اوضاع داخلی افغانستان برای ایالات متحده حفظ میکند.
چالشها و فرصتها
اتخاذ این رویکرد مسلما در چین خبر خوبی تلقی نمیشود. وقتی ایالات متحده از مسئولیتهای مادی و معنوی خود در قبال افغانستان سبکدوش شود، آن وقت رویکرد این کشور در قبال افغانستان امکان دارد در خدمت یک آجندای کلانتر و احتمالا انعطافپذیرتر، واقعبینانهتر و تاکتیکیتر قرار گیرد. به نظر میرسد چین و نیاز واشنگتن به تمرکز بر رقابت «قدرتهای بزرگ» به طور قابلملاحظهای در تصمیم اداره بایدن به خروج از افغانستان نقش داشته است. اظهارات اخیر بلینکن مبنی براینکه ایالات متحده اکنون باید انرژی و منابع خود را روی مسائل مهمتر از جمله روابط خود با چین متمرکز کند، از نظر چین به منزله تأیید این امر است که خروج استراتژیک ایالات متحده از افغانستان دست واشنگتن را برای رقابت شدیدتر با چین باز میکند.
این امر در سطوح مختلف پیامدهای قابلتوجهی برای چین دارد. بیجینگ ایالات متحدهای را که حواسش کمتر پرت باشد به نفع خود نمیداند. اتخاذ رویکرد توسط واشنگتن همچنین این معناست که ایالات متحده به راحتی از اهرم فشار و نفوذ خود در افغانستان حتا فقط برای مقابله با نقش بالقوه چین در این کشور دستبردار نخواهد بود. آنچه احتمالا برای چین بسیار مهم و بسیار نگرانکننده است، این است که وقتی ایالات متحده جنگ خود را در افغانستان به صورت رسمی پایان دهد، آن وقت میتواند از افغانستان یک بار دیگر برای اهداف تاکتیکی خود در منطقه استفاده کند. برداشت چین این است (و مهم نیست چقدر اشتباه باشد) که همین ایالات متحده بود که با آموزش، تمویل و تجهیز اسامه بن لادن و طرفدارانش در دوران اشغال افغانستان به دست شوروی، از افغانستان برای مقابله با گسترش نفوذ مسکو در منطقه استفاده کرد. گرچه احتمالا چین هرگز اقدام به حمله به افغانستان خواهد کرد، اما چنین تواناییهای امریکا در افغانستان تأثیرات جدی بر امنیت داخلی چین در سین کیانگ و فراتر از آن دارد. در چارچوب رقابت ایالات متحده و چین، احتمال تبدیلشدن افغانستان به میدانی بر نبرد بر سر نهتنها نفوذ سیاسی بلکه برای رقابت امنیتی، نیز به صورت قابل توجه افزایش یافته است.
چین چه خواهد کرد؟
به نظر میرسد سیاستگذاران چین در مورد اینکه آیا خروج ایالات متحده از افغانستان برای چین در منطقه چالشها را افزایش خواهد داد یا فرصتهای بیشتری را به همراه خواهد آورد، اختلاف نظر دارند. اولتر از همه اکثر تحلیلگران چینی در مورد چشمانداز سیاسی افغانستان پس از خروج ایالات متحده بدبین به نظر میرسند. از نظر آنها، حکومت اشرف غنی شانس زیادی برای دوام آوردن در جنگ قدرت با طالبان در سالها یا حتا ماهها آینده ندارد. اما این رقابت بر سر قدرت میتواند کشور را به راحتی وارد جنگ داخلی دیگر بکند و چین را در برابر پیامدهای خود از جمله رشد بنیادگرایی اسلامی و افراطیگرایی آسیبپذیر سازد. از این نظر، دیدگاه مشترک تحلیلگران چینی این است که افغانستان پس از خروج ایالات متحده با یک دوره بیثباتی شدید روبرو خواهد شد و منطقه به شمول چین نیاز به رسیدگی به نابسامانیها بهجامانده از ایالات متحده در افغانستان خواهند داشت.
اما چین در مقایسه با یک سال پیش به طور فزایندهای نسبت به چشمانداز بیثباتی در افغانستان پس از خروج ایالات متحده از این کشور، تسلیمشده به نظر میرسد و بنابراین فعالانه و با شتاب بسیار برای سناریویی آماده میشود که ظاهرا پیامد اجتنابناپذیر خروج امریکا از افغانستان خواهد بود. میکانیسم گفتوگوها بین وزیر/معاون امورخارجه چین، افغانستان و پاکستان از سال ۲۰۱۷ به این سو ادامه دارد. این میکانیسم بهعنوان کانال اصلی چین برای پیشبرد گفتوگوی استراتژیک، مشورههای امنیتی ضدتروریسم و گفتوگو برای همکاری سهجانبه، ظاهر شده است. چین پیوسته در روند استانبول مشارکت داشته و در مذاکرات دوحه و مسکو نیز دخیل بوده است. ماه نوامبر سال گذشته شی جینپینگ در اجلاس سازمان همکاری شانگهای بر اهمیت گروه تماس افغانستان در روند صلح و بازسازی پسا منازعه افغانستان تأکید کرد.
در حالت ایدهآل، چین دوست دارد که یک حکومت انتقالی در افغانستان ایجاد و به دنبال آن یک انتخابات سرتاسری برای تشکیل دولت ائتلافی که هم اداره فعلی غنی و هم گروه طالبان را در بر گیرد، برگزار شود. این همان تعریف پیش فرض روند گذار به «رهبری، مالکیت و تحت کنترل افغانها» است.
در بدترین حالت که در آن روند مصالحه سیاسی به شکست منجر میشود و چارچوبهای منطقهای قادر به ایجاد راهحل برای افغانستان نیستند، چین احتمالا برای برقراری ثبات در افغانستان از سازمان ملل خواستار مداخله خواهد شد. پیام اخیر تحلیلگران چینی در مورد اینکه چین احتمالا بتواند نیروهای حافظ صلح به افغانستان «تحت شرایط منشور سازمان ملل متحد و در صورتی که وضعیت امنیتی این کشور جنوب آسیایی پس از خروج نیروهای امریکایی تهدیدی برای سین کیانگ تلقی شود» اعزام کند، یک سیگنال است و هدف آن ارزیابی امکان چنین اقدامی است.
اینکه در آیندهی پیش رو حضور امنیتی خود چین در امتداد مرز با افغانستان (و حتا در داخل افغانستان تحت لوای همکاری دو جانبه) افزایش یابد، کاملا قابل تصور است. در سالهای اخیر گزارشها و شواهد زیادی درباره فعالیتهای این چنینی از جانب چین، از جمله کمک چین به افغانستان برای نظارت بر دالان واخان منتشر شده است. همچنین در ماه جنوری گزارش شد که یک حلقه جاسوسی چین در افغانستان دستگیر شده است.
چین هنوز امیدوار است که توسعه اقتصادی بتواند افغانستان را به ثبات رساند. چین میخواهد افغانستان را به ابتکار کمربند و راه اضافه کند و این کشور را بهعنوان افزونهای به دالان اقتصادی چین و پاکستان تبدیل کند. این طرح اولین بار در سال ۲۰۱۷ ارائه شد و در سال گذشته، پس از آغاز انتقال کالاهای تجاری از طریق افغانستان به بندر گوادر در پاکستان در سال ۲۰۲۰، شاهد «نشانههای دلگرمکننده» بوده است. چین میداند که توسعه اقتصادی در افغانستان و ائتلاف منطقهای در زمینه اقتصاد، پس از خروج ایالات متحده همچنان چالشبرانگیز باقی خواهد ماند. اما به رغم این درک، توسعه اقتصادی و گنجاندن افغانستان در ابتکار اقتصادی منطقهای چین هدفی است که بیجینگ به احتمال زیاد از دنبال کردن آن دست نخواهد کشید.
منافع ژئواقتصادی چین در افغانستان با آرزوی دیرینهی پاکستان مبنی بر تبدیلشدن اسلامآباد به مرکز تجاری منطقهای همسویی دارد. و حمایت چین از این هدف پاکستان، نشاندهنده باور بیجینگ به این است که پاکستان پس از خروج نیروهای امریکایی نیز نقش اساسی را در ایجاد ثبات در افغانستان خواهد داشت. چین از این نیز آگاه است که چگونه پاکستان دربارهی کنترل خود بر اوضاع اغراق میکند و برای پیشبرد منافع خاص اسلامآباد با طرفهای درگیر منازعه افغانستان بازی میکند. با اینحال، از منظر چین نفوذ پاکستان در افغانستان (حتا اگر اغراقآمیز باشد) یک واقعیت سیاسی است که نمیتوان آنرا نادیده گرفت. علاوه براین، اهداف چین و پاکستان در افغانستان اگر یکسان نباشند دستکم همسو هستند. این همسویی بهویژه در کانتکست مقابله با نفوذ هند در منطقه، صدق میکند.
نگاه به آینده
بهطور کلی واکنش چین در مورد خروج نیروهای امریکایی از افغانستان پیچیده است. در کوتاهمدت، بیجینگ نگران است که افغانستان در نبود ارتش ایالات متحده دچار هرجومرج شود و ناگزیر به لانهی افراطگرایی اسلامی تبدیل شود. اما در بلندمدت، سیاستگذاران چین عمیقا نسبت به اهداف ایالات متحده بدگمانند و تصور میکنند که ایالات متحده نفوذ خود را در افغانستان حفظ و از آن برای پیشبرد منافع خود در منطقه استفاده خواهد کرد. علاوه براین، بیجینگ میترسد که ایالات متحده، پس از آنکه به حضور نظامی رسمی خود در افغانستان پایان داد، از این کشور برای تضعیف جایگاه منطقهای چین و منافع کلیدی بیجینگ استفاده کند.
یون سون مدیر «برنامه چین» و یکی از مدیران «برنامه آسیا» در «مرکز استیمسون» است.
منبع: یون سون، وار آن د راکس
پیوندهای فرهنگی، تسکین قلب داغدیده مردم افغانستان است
وزیر فرهنگ و ارتباطات افغانستان با اشاره به اهمیت روابط فرهگی این کشور با ایران گفت: پیوندهای فرهنگی، تسکین قلب داغدیده مردم افغانستان است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان، در عصر شعر لاله های دشت برچی که توسط نهاد کتابخانه های عمومی کشور، به مناسبت گرامیداشت یاد شهدای دانشآموز مکتب سیدالشهدای کابل مجازی برگزار شد، گفت: ملت شریف افغانستان روزها و روزگار سخت، دردناک و حزن انگیزی را می گذراند. ما با یک دشمن جنایتکار و دست های پیدا و پنهانی رو به رو هستیم که با هستی ما بازی می کند.
محمد طاهر زهیر، افزود: ملت شریف افغانستان روزها و روزگار سخت، دردناک و حزن انگیزی را می گذراند. شرایطی بی نهایت دشوار. ما با یک دشمن جنایتکار و دست های پیدا و پنهانی رو به رو هستیم که با هستی و حیات ما بازی میکند. ما با دشمن بی رحمی مواجه هستیم که ذرهای رحم و شفقت نمی شناسد.
وی با اشاره به واقعه تروریستی دشت برچی، اضافه کرد: یک هفته از حادثه خونین مدرسه سیدالشهدا می گذرد. در این حادثه بیشتر از ۲۵۰ نفر شهید و مجروح شدند. تصور کنید دشمنان افغانستان و این ملت چقدر قساوت به کار بردند علاوه بر بمبی که جلوی مدرس منفجر کردند، در چهار طرف مدرسه مین گذاری کردند تا به هر طرفی که این معصومان بی پناه رو آوردند، از همان جهت بمبی منفجر شد و صدای انفجاری شنیده شد. تصور کنید در یک لاله زار، یک غول بیابانی وارد این لاله زار شود و با بی رحمی تمام همه را با خاک یکسان کند.
طفلکان معصوم و بی پناهی که به کام مرگ فرستاده شدند مانند همان لالههای دشت بودند که توسط دشمنان افغانستان از زمین چیده و راهی دیار مرگ شدند. حادثه ای بی نهایت دردناک و حزن انگیر که تصور هم تا حدی ناممکن است.
وزیر فرهنگ افغانستان، اظهار داشت: این حادثه موجب همبستگی ملتها، موجب بیداری وجدانها و ایجاد ک فضای عاطفی و همبستگی و اتحاد شد، از همه کسانی که در این مسیر گام برداشتند تشکر می کنیم، به خصوص از مردم شرف جمهوری اسلامی ایران، فرهنگیان و مسئولانی که مسئولانه و انسان دوستانه به ما دلداری دادند.
وی با بیان این که افغانستان قربانی ترس و وحشت است، بیان کرد: مقاومت در افغانستان، فرقه نمیشناسد و شیعه و سنی ندارد اما نیاز به هم سویی همسایگان در این زمینه است که مقاومت را تقویت کنند.
زهیر در پایان گفت: وزارت فرهنگ افغانستان، تحکیم روابط فرهنگی را مهم می داند و گسترش روابط بر اساس فرهنگ بسیار مهم است. امیدوارم بیش از پیش گسترش یابد، ما در این راستا آماده ایم و از هر نوع همکاری استقبال می کنیم.
گسترش دانش، مقاومت در برابر افراط است
سفیر ایران در کابل نیز با اشاره به تسلیت مقامات ایرانی به مردم افغانستان گفت: ابعاد گسترده این واقعه از دیگر واقعههای تروریستی بیشتر بود و مردم ایران نیز بیشتر از همیشه عکس العمل نشان می دادند.
بهادر امینیان، افزود: اکنون در افغانستان، در وضعیت بحرانی قرار داریم و اشغالگران خارجی که ۲۰ سال در این کشور حضور داشتند، افغانستان را ترک کردند و با دشمنان این مردم که برای مقابله با آنها وارد این کشور شده بودند توافق کردند.
وی اضافه کرد: این توافق نه تنها هیچ دستاوردی برای مردم نداشت، بلکه تاوان این اتفاقات را مردم افغانستان دادند و دختران مظلومی که هر کدام برای خود آرزو و امید داشتند با خون خود بهای آن را پرداختند و آرزوها و امیدهای آنها با واقعه ای فاجعه آمیز به پایان رسید. این فاجعه به قدری بزرگ است که هیچ کس مسئولیت آن را بر عهده نمی گیرد.
سفیر ایران در افغانستان ادامه داد: پرچم مقاومت در برابر افراط و سلفی گری را در دست بگیرند که این راه از گسترش آگاهی می گذرد.
امینیان به مردم افغانستان و اهالی فرهنگ تسلیت گفت و ابراز امیدواری کرد انتقام خون شهدای برچی با گسترش فرهنگ و تداوم راه مقاومت گرفته شود.
در ادامه شاعرانی چون افشین علا، سید سکندر حسینی، محمدکاظم کاظمی، زینب بیات، سید راحل موسوی، سید رضا محمدی، ابوطالب مظفری، سید حکیم بینش، سید ضیا قاسمی، احمد شهریار، علی ذوالقدر، محمد مهدی عبداللهی، مریم زندی (کودک و نوجوان-ایران)، سورنا جوکار (کودک و نوجوان-ایران)، همچنین جمعی از دبیران محافل ادبی نهاد شامل حمید حمزه نژاد، حمید حسینیان، منوچهر پروینی، عاطفه جوشقانیان، مسعود طاهری و شورای ادبی نهاد کتابخانههای عمومی کشور و جمعی از هنرمندان شاخص افغانستانی در این نشست به شعرخوانی پرداختند.
به گزارش ایرنا، بر اثر انفجاری که شنبه هفته گذشته (۱۸ اردیبهشت) در مقابل مدرسه سیدالشهدا (ع) واقع در غرب کابل (پایتخت افغانستان) رخ داد، بیش از ۸۵ تَن کشته و ۱۵۰ تَن نیز زخمی شدند، بیشتر شهیدان و مجروحان این حادثه تروریستی دردناک از دانشآموزان دختر بودند.
اتصال ریلی ایران به چین از مسیر افغانستان
۲۰ آذر ماه سال گذشته بالاخره قطعات یک، دو و سه راهآهن خواف-هرات با دستور روسای جمهور ایران و افغانستان افتتاح شد و ازهمان ابتدا مقرر شد تا فاز چهام این خط ریلی که به مزار شریف میرسد را طرف افغانستانی اجرایی کند که با اعلام آمادگی ایران برای سرمایهگذاری میلیارد دلاری وارد فاز تازهای شده است.
پیش از این محمد اسلامی – وزیر راه و شهرسازی – در روز افتتاح این پروژه در سال گذشته اظهار کرد: اجرای پروژه راهآهن خواف – هرات به طول ۲۲۵ کیلومتر در برنامه قرار داشت که ما ۱۴۰ کیلومتر آن را در برنامه داشتیم که با فرمان روسای جمهور دو کشور ایران و افغانستان افتتاح شد. برای ۸۵ کیلومتر باقیمانده در تلاش هستیم تا با همکاری متفاوت تر بتوانیم از اتصال کامل این خط، بهرهمند شویم.
وی افزود: این خط ریلی با قابلیت جابهجایی ۶ میلیون تن بار و یک میلیون نفر مسافر در سال به دومین مرکز جمعیتی کشور افغانستان متصل شده است و امروز که این خط برقرار میشود سهم بزرگی در ترانزیت برای کشور افغانستان و برای تبادلات بین دو کشور و تجارایران و افغانستان فراهم خواهد شد. در سال جاری بیش از ۱۰ میلیون تن بار ترانزیتی بین دو کشور، کشورهای منطقه و بنادر جنوبی و شمالی و کریدور شرق- غرب و شمال- جنوب تبادل شد. هدفگذاری برای رسیدن به ۵۰ میلیون تن بار در سال برای ترانزیت است که در دستور کار قرار دارد و با این روش، سهم قابلملاحظهای در افغانستان و از طریق افغانستان و بالعکس به نقاط مختلف جهان فراهم میشود.
حالا به نظر میرسد ایران قصد دارد سرمایهگذاری را در تکمیل این مسیر انجام دهد. چرا که سید حسین میر شفیع –مشاور وزیر راه و شهرسازی – در این باره گفت: پروژه راهآهن هرات- مزارشریف در شمال افغانستان، از پروژه هایی است که در برنامه سرمایه گذاری و تکمیل توسط شرکتهای ایرانی است. این مسیر ریلی میتواند ارتباط ریلی ایران را به آسیای میانه و کشور چین، فراهم کند. طول این راه آهن ۶۵۶ کیلومتر است. از طریق رسمی اعلام آمادگی شده است که این راه آهن با سرمایه گذاری بخش خصوصی ایران اجرا شده و به بهره برداری برسد. برآورد اجرای این پروژه ۲.۲ میلیارد دلار است.
وی افزود: البته زمینههای مشترک بسیار مناسبی در حوزه حمل و نقل در افغانستان برای سرمایهگذاری وجود دارد که و این پروزهها که مبلغ مورد نیاز برای سرمایهگذاری در آنها به ۳.۱ میلیارد دلار میرسد در حال مذاکره با طرف افغانستانی است.
با این سرمایهگذاری ایران در این خط ریلی به نظر میرسد که مشکلات افغانستان در تکمیل راهآهناش حل شود و ایران نیز بتواند از طریق این خط ریلی به آسیای میانه و چین متصل شود.