عمران خان: ما به کمک امریکا برای افغانستان، انتحاری تربیت کردیم
عمران خان؛ نخستوزیر پاکستان اعتراف کرده که کشورش در دهه ۸۰ میلادی برای پایان اشغال افغانستان از شوروی، ماموریتهای حملات انتحاری بهراه انداخته بود.
او روز جمعه (۲۲ سنبله) در مصاحبه اختصاصی با تلویزیون دولتی روسیه (راشا تودی) گفتهاست که این کشور نخست مجاهدین را برای پایان اشغال افغانستان تمویل کرد و پس از آن افرادی را برای حملات انتحاری زیر نام «جهاد» آموزش دادهبود.
عمران خان گفت: «این افراد توسط پاکستان آموزش داده شدند و توسط سازمان سی.آی.ای امریکا تمویل مالی شدند. اکنون که امریکا آنجا حضور دارد همین افراد که در پاکستان حضور دارند، آمدند و گفتند که بهخاطر حضور امریکا جهاد میکنند. این جهاد نیست، این تروریزم است.»
او در عین حال از مقصر شناختهشدن پاکستان از سوی واشنگتن در شکست مذاکرات امریکا و طالبان انتقاد کرده و آن را غیر عادلانه خواندهاست.
نخستوزیر پاکستان گفته که بزرگترین هزینه را پاکستان در این جنگ داده که شامل از دستدادن ۷۰ هزار انسان و ۱۰۰ میلیارد دالر از نظر اقتصادی میشود.
او گفت: «در پایان، ما به دلیل عدم موفقیت امریکاییها مقصر شناخته شدیم. من فکر میکنم که این موضوع در مورد پاکستان بسیار ناعادلانه است.»
پیش از این، سفیر افغانستان در امریکا نیز پاکستان را مقصر اصلی جنگ افغانستان خواندهبود. رویا رحمانی روز پنجشنبه گفت که ثبات افغانستان غالباً توسط گروههای تروریستی مستقر در پاکستان تهدید میشود.
امروز هم صدیق صدیقی؛ سخنگوی ریاست جمهوری در یک نشست خبری گفت که پاکستان تعهدات خود را در زمینه مبارزه با تروریزم عملی نکرده و همچنان به حمایت از گروههای تروریستی در خاکش ادامه میدهد.
هیات گفتگو کننده دولت افغانستان با طالبان تعیین شد

وزارت دولت در امور صلح افغانستان از تشکیل یک هیات ۲۱ نفری مذاکرهکننده با گروه طالبان خبر داده است.
این وزارتخانه شب گذشته پنجشنبه (۷فروردین/حمل) با نشر یک اعلامیه نوشت این هیئت پس از “غور و مداقه و مشورههای لازم با تمام جناحها و اقشار تاثیرگذار جامعه” تعیین شده است.
در این اعلامیه آمده است که محمد معصوم استانکزی، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان رهبری این هیئت را بر عهده دارد.
فاطمه گیلانی، نادر نادری، عبدالمتین بیک، فوزیه کوفی، ضرار احمد مقبل، عبدالهادی ارغندیوال، محمد رسول طالب، حبیبه سرابی، غیرت بهیر، محمد حفیظ منصور، غلام فاروق مجروح، عنایت الله بلیغ، باتور دوستم، کلیمالله نقیبی، محمد ناطقی ، ایوب انصاری، شهلا فرید، شریفه زرمتی، خالد نور، امین احمدی اعضای این هیئت ۲۱ نفری هستند.
به نقل از این اعلامیه سلام رحیمی، وزیر دولت در امور صلح تاکید کرده که این وزارت برای “پیشبرد روند صلح و مدیریت تمامی میکانیزمهای تصمیمگیری، سهولتهای مورد نیاز را از سوی دولت فراهم میکند و امور اجرایی مربوط را مسئولانه به پیش خواهد برد.”
قرار است پس از رهایی زندانیان دو طرف، گفتگوی مسقیم دولت افغانستان و طالبان آغاز شود.
امید میثم، معاون سخنگوی ریاست اجرایی پیشین افغانستان در واکنش به فهرست هیات گفتگوکننده که از سوی دولت منتشر شد، میگوید “این فهرست جامع نیست.”
آقای میثم امروز به بیبیسی گفت: این فهرست نهایی نیست. ایجاب میکند که مشورتهای بیشتر و فراگیرتر صورت بگیرد تا در روشنایی رایزنی و تبادل نظر با تمام بزرگان و طرفهای موثر در روند مصالحه افغانستان یک ترکیب جامع و همه شمول نهایی شود.
نجیبه انوری، سخنگوی وزارت دولت در امور صلح افغانستان امروز به بیبیسی گفت: این هیات پس از غور و مشورتهای لازم و مکرر با تمام جناحها و اقشار تاثیرگذار جامعه تعیین شده است.
سفارت آمریکا در افغانستان ضمن استقبال از این اقدام در صفحه رسمی این نهاد نوشت که “این افراد انتظارات ملت را بر دوش خود حمل میکنند.”
این سفارتخانه در ادامه نوشت: ما آمادهایم تا آمادگیها برای گفتگوی رو در روی آنان (هیات مذاکره کننده دولت افغانستان) با طالبان را تسهیل کنیم تا وعده صلح در افغانستان را به واقعیت تبدیل کنیم.
نشستهای دولت افغانستان و طالبان
دولت افغانستان و گروه طالبان تاکنون دو بار از طریق کنفرانس ویدیویی در خصوص اقدامات لازم برای رهایی زندانیان گفتگو کردهاند.
اولین گفتگوی مستقیم دولت افغانستان و طالبان چهار روز قبل با محور آزادی زندانیان دو طرف آغاز شد.
در دومین نشست طالبان و دولت افغانستان، طرفین توافق کردند که رهایی زندانیان از ۳۱ مارس آغاز شود.
سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر گفته آنها برای تصدیق زندانیان خود یک هیات را به زندان بگرام خواهند فرستاد تا رهایی زندانیانشان مطابق فهرست داده شده انجام شود.
طالبان در مورد شمار زندانیانی که رها خواهند شد، چیزی نگفته است.
اما شورای امنیت ملی افغانستان با نشر خبرنامهای گفت که آزادی زندانیان مطابق با فرمان محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری این کشور صورت خواهد گرفت.
در این خبرنامه آمده که نخست صد نفر از زندانیان طالبان با درنظرداشت سن، وضعیت بهداشتی و آسیب پذیری آنها در برابر ویروس کرونا “به خاطر همدردی بشری” و بعد از گفتن تضمین از گروه طالبان و زندانیان مبنی بر برنگشتنشان به میدان جنگ، رها خواهند شد.
پس از این نشست زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان در توئیتی گفت این یک “پیشرفت مثبت” است و این ملاقاتها از پیشرفت خوب این روند اطمینان میدهد.

رهایی زندانیان طالبان
رهایی پنج هزار زندانی طالبان از سوی دولت و یک هزار زندانی دولت از سوی طالبان، بخشی از توافقنامه صلح طالبان و آمریکا بود که به تاریخ دهم حوت/اسفند به امضا رسید.
چرا ترامپ میخواهد با وجود کرونا آمریکاییها به سر کار برگردند

برای بیش از یک هفته، مقامهای دولت ترامپ و رهبران ایالتهای آمریکا از لزوم “پهنکردن منحنی” شیوع ویروس کرونا حرف زدهاند، یعنی محدودکردن شیوع بیماری برای پیشگیری از این که نظام درمانی آمریکا کم بیاورد. با این حال عوارض اقتصادی سنگین این تصمیمها دارد واضحتر میشود.
هفته پیش استیو منوچین، وزیر دارایی آمریکا، پیشبینی کرد که بیکاری در کشور به ۲۰ درصد هم برسد. قرار است پنجشنبه این وزارتخانه تعداد کسانی را که هفته پیش به جمع بیکاران افزوده شدند منتشر کند و این آمار قطعا میلیونی خواهد بود. یک گزارش موسسه گلدمن سکس برآورد کرده که ممکن است تولید ناخالص داخلی آمریکا در سهماهه دوم سال تا ۲۴ درصد کمتر شود و به این ترتیب رکورد کاهش قبلی را که ۱۰ درصد در سال ۱۹۵۸ بود، بشکند.
ولی روز دوشنبه در جلسه خبری کاخ سفید درباره ویروس کرونا، رئیسجمهور گفت: “آمریکا دوباره و بهزودی سر کار برمیگردد.”
در ساعات پایانی شامگاه یکشنبه ترامپ نگرانیهایش را بیرون داده بود. با حروف بزرگ، سبکی که آن را برای مسائل ظاهرا اضطراری نگه داشت، توییت کرد: “ما نمیتوانیم اجازه بدهیم که درمان، بدتر از خود مشکل باشد. در پایان این دوره ۱۵ روزه، تصمیم میگیریم که به چه سمتی میخواهیم برویم!”
این دوره ۱۵ روزه که رئیسجمهور به آن اشاره کرده، روز ۱۶ مارس آغاز شد؛ وقتی که کاخ سفید توصیههای مرکز مهار و پیشگیری بیماریها، سیدیسی، را اعلام کرد که همه آمریکاییها را تشویق کرده تا جای ممکن از خانه کار کنند و جمعشدن را به گروههای کمتر از ۱۰ نفر محدود کنند.
چنان که معمول است، توییت رئیسجمهور ممکن است ناشی از تماشای یک گزارش در شبکه خبری فاکس باشد. یکشنبه عصر در برنامه این تلویزیون، استیو هیلتون که مجری آن است (و قبلا هم مشاور نخستوزیر وقت بریتانیا دیوید کامرون بوده) هشدار داد که سقوط اقتصادی میتواند خودش به مرگ و مشقت اجتنابپذیر عدهای منجر شود؛ و اینکه “درمان” میتواند بدتر از “بیماری” باشد.
هیلتون گفت: “طبقه حاکم ما و سخنگوهای آنان، درباره این ویروس هراس میبافند. آنها استطاعت مالی یک تعطیلی تا زمان نامعلوم را دارند. طبقه کارگر آمریکا این استطاعت را ندارند. آنها با این تعطیلی، در هم کوبیده میشوند.”در آمریکا با افزایش شمار ایالتهایی که دستور دادهاند ساکنانشان هرجا که هستند بمانند، کسبوکارها در آمریکا کرکره را پایین کشیدهاند و به شهروندان در هر جای آمریکا گفته شده که کمتر از خانه بیرون بروند و در روابط اجتماعیشان فاصله را حفظ کنند. اما شاید دونالد ترامپ نظر دیگری داشته باشد.
حامیان ترامپ شاید دارند به موضع چند هفته پیش برمیگردند که میگفتند دشمنان سیاسی رئیسجمهور دارند از این ویروس استفاده میکنند تا با لطمهزدن به اقتصاد، به جایگاه سیاسی او لطمه بزنند.
صبح دوشنبه رئیسجمهور روی همین موضع ماند؛ با بازتوییتکردن از کسانی (بعضی فقط با چند صد دنبالکننده) که خواستار آن بودند به آمریکاییها اجازه داده شود بعد از پایان این دوره ۱۵ روزه به سر کار برگردند.
گری کوئن، مشاور اقتصادی ارشد ترامپ هم به این همصدایی پیوست؛ البته کمی غیرمستقیم. او در توییتر پرسید: “آیا الآن وقتش است که درباره لزوم تعیین تاریخی برای دوباره راهافتادن اقتصاد حرف بزنیم؟ سیاستگذاران اقدامهای عمدهای در زمینه بهداشت عمومی و اقتصادی کردهاند تا به ویروس کرونا واکنش نشان دهند، اما کسبوکارها شفافیت لازم دارند. وگرنه آنها بدترین حالت را فرض میکنند و برای بقای خودشان تصمیمهایی میگیرند.”
با این حال این نتیجهگیری برای همه محافظهکاران نیست. روز یکشنبه استیو بنون، مشاور ارشد ستاد انتخاباتی ترامپ و استراتژیست سابق ترامپ در کاخ سفید که بعد از رفتن از دولت بارها له و علیه رئیسجمهور موضع گرفته، خواستار یک جداسازی سختگیرانه و “چکشی” شد.
او در مصاحبه صبحگاهی با شبکه خبری فاکس گفت: “همین حالا با یک تعطیلی کامل، با چکش بکوبید روی ویروس. از بسته مشوقهای مالی استفاده کنید که جلوی بحران اقتصادی را بگیرید.”
لینزی گراهام، سناتور جمهوریخواه که معمولا حرفش نزد رئیسجمهور خریدار دارد، در این باره هشدار داده؛ با چاشنی کمی تمجید. او توییت کرد: “بهترین تصمیم رئیسجمهور ترامپ این بود که از خیلی زود، جلوی سفر از چین را گرفت. امیدوار ام این تصمیم را با طرح این ایده که از سیاستهای تهاجمی مهار بیماری در ایالات متحده عقبنشینی کنیم، زیر پا نگذاریم.”
دستور دولت در ۳۱ ژانویه فقط ورود شهروندان خارجی که اقامت آمریکا را ندارند و در دو هفته قبلش به چین سفر کرده بودند را محدود کرد. گراهام در توییتش این تصمیم را جور دیگری معرفی کرد. با این حال رئیسجمهور این اقدام را به عنوان شاهدی بر اینکه زود درباره شیوع ویروس عمل کرد، تبلیغ میکند.
در همین حال افراد دیگری در دولت ترامپ همچنان بر لزوم اجرای سختگیرانه حفظ فاصله اجتماعی تاکید میکنند؛ چیزی که میتواند به معنی شکاف فزاینده باشد بین کارشناسان درمانی در دولت و آنهایی که تمرکزشان بر تبعات اقتصادی است.
مثلا صبح دوشنبه جرومی آدامز، که عنوان سمتش «جراح کل» است و در واقع سخنگوی ارشد دولت آمریکا درباره مسائل بهداشت عمومی است، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: “میخواهم آمریکا درک کند که این هفته، هفته بدی خواهد بود. و همین حالا هم مردم به اندازه کافی این مساله را جدی نگرفتهاند.”
هر اقدام دولت برای کاهش توصیهها همچنین میتواند به اصطکاک با فرمانداران ایالتها منجر شود که تعداد فزایندهای از آنها دارند محدودیتها بیشتری بر تحرک و تجمع ساکنان میگذارند.
یکی از تحسینبرانگیزترین نقاط قوت نظام حکمرانی فدرالی آمریکا این است که به ایالتها – معروف به لابراتوارهای دموکراسی – اجازه میدهد آزادی عمل داشته باشند که سیاستها و راهحلهای خودشان را برای مسائل سیاسی عاجل اعمال کنند. هرچند این نظام هیچوقت به این شکل آزموده نشده. چندان که برخی فرمانداران درباره خطرات یک واکنش وصلهپینهای به یک بحران ملی در حوزه سلامت هشدار میدهند.
رئیسجمهور یکشنبه بعد از ظهر در یک توییت، امکان چنین تنشی را برجسته کرد؛ وقتی که به فرماندار ایلینوی تاخت – کسی که پیشتر از واکنش دولت ترامپ به ویروس کرونا انتقاد کرده بود. رئیسجمهور در توییتر نوشت: “فرماندار ایلینوی و یک گروه خیلی کوچک از فرمانداران بهخصوص… نباید دولت فدرال را بابت کوتاهیهای خودشان سرزنش کنند.”

به نظر میرسد رئیسجمهور به جهات مختلفی کشیده میشود و مطابق معمول، گفتوگوهای درونیاش را در توییتر مطرح میکند.
او در کنفرانس خبری روز دوشنبه به نظر میرسید از مشاوران بهداشتیاش فاصله میگیرد. از جمله گفت: “اگر به پزشکان باشد، شاید آنها بگویند کلا تعطیل نگه داریم. کلا همه دنیا را تعطیل کنیم. نمیشود با یک کشور این کار را کرد. بهخصوص کشور شماره یک در سرتاسر جهان.”
او خودش را یک “رئیسجمهور دوره جنگ” معرفی میکند؛ در نبرد با شیوع ویروس کرونا. ولی او همچنین خیلی از سال گذشته را صرف راهانداختن یک کارزار برای انتخاب مجددش به ریاستجمهوری در انتخابات ماه نوامبر کرد با این ادعا که رشد اقتصادی بیسابقه و بیکاری پایین در دوره زمامداری او اتفاق افتاده. که حالا انگار هر دو آنها دارد دود میشود.
ترامپ نه تنها به این موضوع از جایگاه رئیسجمهوری نگاه میکند یعنی انتخابات مجددش به احیای اقتصادی بستگی دارد، بلکه او یک تاجر هم هست: امپراتوریاش از تفریحگاهها، هتلها و زمینهای گلف که بعضیهایشان طبق گزارشها همین حالا هم مشکلات مالی دارند، حالا با یک تهدید وجودی مواجه اند.
او روز دوشنبه در اشاره به اقتصاد آمریکا گفت: “یک زمانی باید سر کار برگردیم و حرکت کنیم. نمیخواهیم شرکتها را از دست بدهیم. نمیخواهیم کارگران را از دست بدهیم. میخواهیم از کارگرانمان حمایت کنیم. این است که فکر کنم بهنسبت زود یک کاری خواهیم کرد.”
بیش از سه سال دولتداری ترامپ تا همین حالا هم به قدری تلاطم و ماجرا داشته که برای دو دوره ریاستجمهوری کافی اند. و اغلبشان هم ساخته خودش بودهاند.
شیوع ویروس کرونا بحرانی است که میتواند دوره ریاستجمهوری یک نفر را تعریف کند. بحرانی که به نظر میرسد جایی نگذاشته برای راهحلهای معجزهآسای که ترامپ در مواقعی به آنها امید داشته، و گزینههای پیش رو برای آن، انتخاب بین بد و بدتر است.
کرونا در افغانستان؛ دومین مرگ و وضع محدودیت رفت و آمد در سه شهر

وزارت صحت/بهداشت افغانستان دومین مرگ در نتیجه بیماری کرونا را در شهر هرات این کشور تایید کرد.
وحیدالله مایار، سخنگوی این وزارتخانه امروز (چهارشنبه ششم حمل/فروردین) در یک نشست خبری گفت که این فرد زن ۴۵ سالهای بوده که نیمه شب گذشته در شفاخانهای در شهر هرات جان باخته است.
نخستین مورد مرگ در اثر بیماری کرونا چند روز پیش در ولایت بلخ ثبت شده بود.
همزمان، امروز برای جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری کرونا در شهرهای هرات، زرنج و فراه در غرب افغانستان که در همسایگی ایران قرار دارند، محدودیت تردد روزانه آغاز شد.
- کرونا در افغانستان؛ فرار دهها فرد مشکوک از شفاخانه
- کرونا در افغانستان؛ غنی ۴۰۰ میلیون افغانی برای هرات اختصاص داد

افزایش چشمگیر بیماران
به گفته آقای مایار، روز گذشته با شناسایی ۳۳ مورد تازه بیماری، شمار مبتلایان به کرونا در افغانستان به ۷۹ نفر رسید.
او میگوید که بیشترین موارد بیماری همچنان در ولایت هرات شناسایی شدهاند. با ۳۲ مورد تازه اکنون شمار بیماران کرونا در این ولایت به ۵۴ نفر رسیده است.
هرات در غرب افغانستان، ولایتی هممرز با ایران است که کانون ویروس کرونا در افغانستان خوانده میشود. بازگشت هزاران مهاجر افغان از ایران، این ولایت را با آسیب پذیری بیشتری رو به رو کرده است.
روز گذشته یک مورد تازه دیگر بیماری در کابل پایتخت افغانستان نیز شناسایی شده است.
آقای مایار میگوید مورد تازه، یکی از کارمندان افغان در یکی از سفارتخانههای خارجی در کابل بوده است.
به گفته وی، یک مورد مشکوک دیگر از پارلمان این کشور نیز ثبت شده که زیر معاینه است. پیش از این نتیجه دو مورد مشکوک از مجلس نمایندگان منفی اعلام شد.
چهار مورد مثبت بیماری کرونا روز گذشته در بین اعضای نیروهای ناتو نیز شناسایی شد.

هشدارهای تازه از شیوع کرونا در افغانستان
سخنگوی وزارت بهداشت میگوید در بین ۳۲ واقعه شناسایی شده تازه در هرات، کسانی نیز هستند که نه به ایران سفر داشتند و نه با کسانی که از این کشور برگشتند در ارتباط بودند.
به گفته او، این هشداری تازه از گردش ویروس در جامعه است و به همین دلیل باید مردم محدودیتهای تازه در ترددهای روزانه را بسیار جدی بگیرند.
در بدترین حالت ممکن چه خواهد شد
آقای مایار گفت که به اساس محاسبه احتمالی تازهای که از بانک جهانی به آنها رسیده، در ۹ ماه آینده در صورتی که اصلا اقداماتی برای جلوگیری از شیوع کرونا صورت نگیرد، در بدترین وضعیت، ممکن است شمار مبتلایان در افغانستان به ۲۶.۸ میلیون و شمار تلفات به ۶۱۵ هزار نفر برسد، اگر اقدامات در حد متوسط باشد، احتمال دارد شمار مبتلایان ۱۸.۴ میلیون و شمار تلفات ۴۲۳ هزار نفر باشد و اگر اقدامات جدی گرفته شود، شمار مبتلایان ممکن است به ۶۳۰ هزار نفر و شمار تلفات به ۱۴ هزار نفر برسد.
روز گذشته وزیر بهداشت نیز گفت که به اساس احتمالات سازمان بهداشت جهانی در بدترین شرایط علایم در شانزده میلیون بیمار دیده خواهد شد، ۷۰۰ هزار نفر از آنها به مداوای داخل بستر، ۲۳۳ هزار نفر به مراقبتهای جدی نیاز خواهند داشت و احتمال دارد حدود ۱۱۰ هزار نفر نیز در نتیجه بیماری کرونا جان دهند.
مقامهای وزارت صحت عامه تاکید دارند که این آمار پیشبینیهای احتمالی است و در صورت عملی شدن تدابیر پیشگیرانه، وضعیت به این شکل نخواهد بود.
مهرداد فرهمند گزارش می دهد.
سقوط حکومت تحمیلی اشرف غنی حتمی است
بزرگ راه ها و بنادر را تصرف کنید؛ ورنه، خفه می شوید؛ می میرید!
مطلع شدید که امریکا به تخلیۀ اتباع خود از افغانستان فراخوان داده است. « درین معنی» نکته ای است که شما جنگ دیده ها عمیق تر از دیگران از آن استفهام می کنید.اشرف غنی و گروه کوچکش، طرف اصلی قضیه نیست. نیروهای حکومت همه شمول باید هرچه سریع تر، مسیرهای عمدۀ تدارکاتی شمال به کابل، کابل – ننگرهار وکابل – هرات، بنادر و شاهرگ های عایداتی به شمول تورخم، چمن، اسلام قلعه، حیرتان، آقینه، شیرخان بندرو فراه را به تصرف خود در آورند. درغیرآن، خفه می شوند و می میرند.هراندازه ای که در برابر متقضای تاریخ، تعلل صورت گیرد، تاوانش، استخوان شکن خواهد بود. درین مبارزه تاریخی، به کاربستن قدرت و ارادۀ ملی برای بقای افغانستان و دست آورد های نوزده سال اخیرکارگر می افتد. دوران صبراستراتیژیک به سر آمده است و اکنون معادل شکست استراتیژیک است.
فریبرز رئیس دانا به علت ابتلا به کرونا درگذشت

رسانه های ایران گزارش داده اند که فریبرز رئیس دانا، نویسنده و اقتصاددان در سن هفتاد و یک سالگی به علت ابتلا به ویروس کرونا درگذشته است.
خبرگزاری ایسنا می گوید آقای رئیس دانا در بیمارستان تهران فوت کرده است. بر اساس این گزارش او از شش روز پیش در بیمارستان بستری شده بود.
آقای رئیسدانا متولد ۱۳۲۷ در تهران، از استادان اقتصاد دانشگاه تهران و عضو کانون نویسندگان ایران بود که تحصیلاتش را در سطح دکتری رشته اقتصاد و علوم سیاسیِ مدرسه اقتصاد لندن گذرانده بود.

- ویروس کرونا؛ درسهایی که میتوانیم از شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی یاد بگیریم
- کرونا؛ ویروسها چطور نامگذاری میشوند
- مبارزه با کرونا؛ حکومت اقتدارگرای چین به دموکراسیها چه یاد داد؟
- بحران کرونا و احتمال ایجاد تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران
- چگونه هکرها از ترس ناشی از ویروس کرونا سوءاستفاده میکنند؟

آقای رئیس دانا به دلیل مواضع سیاسی اش بارها از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی احضار و بازجویی شده و به زندان افتاده بود.
آمار رسمی کرونا در ایران؛ تعداد قربانیان به ۶۱۱ نفر رسید

وزارت بهداشت ایران گفته است شمار افراد مبتلا به ویروس کرونا در این کشور به ۱۲ هزار ۷۲۹ نفر رسیده و تا کنون ۶۱۱ نفر هم جان خود را از دست دادهاند.
کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت ایران گفته است از ظهر دیروز تا امروز (شنبه ۲۴ اسفند)، ۱۳۶۵ مورد بیمار جدید مبتلا به ویروس کرونا در ایران شناسایی شده و کل مبتلایان به ۱۲۷۲۹ نفر رسیده است.
مشاهدات خبرنگاران و اظهارنظرهای مقامهای رسمی از جمله نمایندگان مجلس ایران حاکی از آن است که آمار واقعی افراد مبتلا و افرادی که جان خود را از دست دادهاند، احتمالا بیشتر از آماری است که دولت ایران اعلام میکند.
- قرارگاه کرونا تصمیم به ‘خلوت کردن’ اماکن عمومی ایران گرفت
- مقام ایرانی به تاخیر در تشخیص ورود کرونا اذعان کرد
- شیوع کرونا؛ ایران از صندوق بینالمللی پول ۵ میلیارد دلار کمک درخواست کرد
آقای جهانپور گفته است تا کنون حال ۴۳۳۹ نفر از بیماران مبتلا به ویروس کرونا بهبود یافته است.
آمار جدید در حالی اعلام میشود که شهرهای مختلف ایران با شیوع ویروس دست و پنجه نرم میکنند.
مقامهای استانهای مختلف ایران در چند روز گذشته به طور مکرر از مردم خواستهاند با توجه به نزدیک بودن ایام نوروز از سفر خودداری کنند.
آستان قدس رضوی گفته است حرم امام رضا، از اماکن مهم برای شیعیان در این ایام پذیرای زائران نخواهد بود.
قرار است تا ساعاتی دیگر سیاستهای جدیدی برای مقابله با شیوع ویروس کرونا اعلام شود. انتظار میرود محدودیتهای جدیدی به خصوص در شهرهای بزرگ از جمله تهران اعمال شود.
با شیوع گسترده ویروس کرونا در ایران و انتشار گزارشهایی در مورد کمبود تجهیزات پزشکی، ایران اعلام کرد از صندوق بینالمللی پول درخواست کمک ۵ میلیارد دلاری کرده است.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران همچنین فهرستی از اقلام پزشکی مورد نیاز این کشور را در توییتر خود منتشر کرده و وزارت امور خارجه ایران هم خواهان رفع تمام تحریم های آمریکا شده است.

اشرف غنی در افغانستان فردی بی ریشه است
اشرف غنی در افغانستان فردی بی ریشه است. او جز سازمان سی آی ای و لابی برخی از جریانات وابسته به آی اس آی کسی را در آمریکا ندارد. اشرف غنی مجموعا بنا بر دستور کار می کند. ولی آقای خلیل آقای دوست محمد و آقای محقق و حتی سیاب و دیگران و آقای اسماعیل خان و تمام جریانات جهادی امروز در جبهه آقای عبداله قرار دارند و در حقیقت می خواهند در مقابل آمریکا قرار بگیرند.
به گزارش راهبرد معاصر؛ با توجه به سوگند دو رییس جمهور در افغانستان می توان گفت که در افغانستان کار نشد ندارد و می شود. امروز افغانستان در شرایط خاص و پیچیده ای قرار دارد که نتیجه اقدامات نسنجیده و مداخله گرایانه آمریکا است. خروجی توافق دوحه همین وضعیت است. اگر آمریکایی ها حسن نیت نسبت به افغانستان داشتند می توانستند اجازه بدهند مراسم تحلیف در هفته های گذشته انجام شود و مساله آقای عبداله و آقای اشرف غنی یکسره شود سپس توافق نامه را با طرف طالبان امضا کنند. ولی این توافق نشان داد مساله دولت و مردم افغانستان برای آنها اهمیتی ندارد و در حقیقت توافق دوحه به معنی عبور از ساختار سیاسی و دولت فعلی افغانستان می باشد که نتیجه آن را در مراسم تحلیف شاهد بودیم و به نوعی تخریب ساختار صورت گرفت که برای آقای اشرف غنی و آقای عبداله مناسب نبود.
آنچه که آقای عبداله انجام داد کاری سیاسی در موضع انفعال بود و حداقل کاری بود که او می توانست انجام بدهد ولی مسئولیت این وقایع بر دوش شخص اشرف غنی افتاد. او در انتخابات و شمارش آرا شرایطی را به وجود آورد و عملکرد بد ستاد انتخابات نیز با خانمی که برای این مسئولیت تعیین شده بود واضح بود عملکرد بد این فرد قابل توبیخ است.
کلیه طرف ها نسبت به آنچه اتفاق افتاده ناراضی بودند. این عقیده در افغانستان وجود دارد که اگر آرا درست شمارش می شد آقای عبداله انتخاب می شد. در انتخابات قبلی نیز به نظر بسیاری آقای عبداله پیروز میدان بود که با برخی دخالت ها آقای غنی انتخاب شد. به عقیده من، کار اشرف غنی حرکتی در چهارچوب سناریو آمریکایی ها خواهد بود. عدم خروج اشرف غنی از موضع منفی خود اوضاع افغانستان را پیچیده تر خواهد کرد. ادامه این وضعیت ساختار افغانستان را به فروپاشی نزدیک می کند و این همان چیزی است که آمریکایی ها می خواستند و مسئولیت آن را بر دوش خود افغانها سوار می کنند و از پذیرش نقش خود شانه خالی می کنند.
بنابراین شرایط پیچیده است و بهترین وضعیت عبور از انتخابات است و این دو نفر باید به نوعی توافق کنند و حتی اگر شده دولتی موقت و فراگیر شکل بدهند تا نتایج گفتگوی آمریکایی ها و طالبان مشخص شود و سپس انتخاباتی مجدد برگذار کنند.
اگر عبدالله فرمان لغو ریاست جمهوری اشرف غنی را صادر نمی کرد باید فاتحه کار سیاسی را می خواند از جهتی ایستادگی او در برابر آمریکایی ها نیز در خور توجه است. او علی رغم تمام فشار های ایالت متحده که در چندین دور دیدار آقای خلیل زاد با او ایجاد شد کنار ننشست. امروز تمام جریانات سیاسی افغانستان از او حمایت می کند. اشرف غنی در افغانستان فردی بی ریشه است. او جز سازمان سی آی ای و لابی برخی از جریانات وابسته به آی اس آی کسی را در آمریکا ندارد. اشرف غنی مجموعا بنا بر دستور کار می کند. ولی آقای خلیل آقای دوست محمد و آقای محقق و حتی سیاب و دیگران و آقای اسماعیل خان و تمام جریانات جهادی امروز در جبهه آقای عبداله قرار دارند و در حقیقت می خواهند در مقابل آمریکا قرار بگیرند. تا زمانی که آمریکا در صحنه افغانستان باشد طالبان نیز در این کشور وجود دارد و با همکاری پاکستان به سمت تجزیه افغانستان پیش می روند تا این کشور را وارد چالش جدیدی کنند. این بازی خطرناک مدتها است آغاز شده و باید از آقای عبداله حمایت کرد.
آقای اشرف غنی در خرداد ماه رییس جمهور افغانستان نبود و تا اینجا 8 ماه در موضع رییس جمهور عمل کرده است. همچین گرین کارت آمریکا را دارد و دستور خود را از بیرون از خاک افغانستان می گیرد. چرب و شیرین قدرت این پشتون را نگه داشته است. خلیل زاد نیز یک پشتون متعصب و ضد اسلامی است. اشرف غنی نیز در همین موضع قرار دارد و فردی سکولار است. آنها چیزی را به نام غیر پشتون به رسمیت نمی شناسند.
تنها راه شکل دادن به دولتی موقت توسط این دو فرد است. آنها باید مساله طالبان را یکبار برای همیشه حل کنند چون طالبان برای فروپاشیدن این ساختار آمده است. طالبان را باید پاکستان دید و مردم افغانستان نمی خواهند زیر سلطه پاکستان باشند.
با توجه به این روال حتما درگیری در افغانستان وجود دارد. حالت های مختلفی وجود دارد. آمریکایی ها بر سر آزادی زندانی ها با اشرف غنی در حال معامله هستند و او می تواند با استفاده از همین موضوع آمریکایی ها را وارد مراسم تحلیف خود کند ولی اگر آمریکایی ها بخواهند عبداله را به حاشیه برانند باید انتظار وضعیت نظامی جدیدی در افغانستان باشیم و درگیری ها وارد فاز جدیدی شود. چون دو پادشاه در اقلیمی نگنجند. چون حامیان عبداله عبداله ریشه های قومی و جهادی دارند و قطعا مناطقی از افغانستان مثل پنجشیر و شمال کابل کماکان از عبداله حمایت می کنند و دسته بندی جدیدی اتفاق می افتد و در حقیقت اشرف غنی در این میان قر بانی می شود و ساختار فرو می پاشد و جنگی در می گیرد.
این بازی ساخته دست آمریکا است و در نهایت به این جمع بندی می رسند که اگر می خواهند ثبات و امنیت به افغانستان برگردد اول باید آمریکا را اخراج کنند چون تمام این مسائل مشغول اشغالگری آمریکا در افغانستان است. طالبان وجود ندارد این افراد مهره های بازی آمریکا هستند و توسط آمریکایی حفظ شده اند و تا به اینجا رسیده اند. هدف آمریکا تجزیه افغانستان است تا هر یک از پنج پایگاههای نظامی اش در یک منطقه جدید را مدیریت کنند و اهداف منطقه ای آمریکا را به خوبی پیش ببرند. این برنامه آمریکا برای بلند مدت است.
طالبان برای ورد به قدرت راهی جز حضور در انتخابات ندارد
یک کارشناس مسائل افغانستان گفت: طالبان نمی تواند از طریق اقدام نظامی به قدرت برسد و این را هم به خوبی می داند بنا براین طالبان راهی جز اینکه شریک قدرت شود و در انتخابات سراسری نیز شرکت کند، ندارد.
پیرمحمد ملازهی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به برگزاری مراسم تحلیف جداگانه از سوی عبدالله عبدالله و اشرف غنی گفت: همان طور که انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان جنبه قومی داشت، اعلام نتایج و برگزاری مراسم تحلیف نیز جنبه قومی پیدا کرده است. اشرف غنی در جنوب و پشتون ها و عبدالله از سوی اقوام شمال افغانستان حمایت می شوند. البته به نظر اشرف غنی زرنگی کرد و دستور اعلام نتایج انتخابات را به کمیسیون مربوطه داد و آنها هم او را پیروز میدان اعلام کردند.
وی گفت: اکنون فقط دو دولت و فرد و قوم نداریم که خود را پیروز میدان می داند بلکه طالبان نیز به این جرگه پیوسته و ادعاهایی دارد و موازی عبدالله و غنی است.
ملازهی با اشاره به حضور سفیران خارجی و مقامات ناتو در مراسم تحلیف اشرف غنی تصریح کرد: شانس عبدالله برای تغییر شرایط به نفع خود کم است. معتقدم عبدالله عبدالله بیشتر از آن که بخواهد تغییری در شرایط دهد به دنبال سهم خواهی است. تیم عبدالله به زودی برای تشکیل دولت مشترک وارد مذاکره با اشرف غنی خواهد شد و باب مذاکره هم باز گذاشته شده است.
این کارشناس مسائل افغانستان ادامه داد: دست بالای اشرف غنی به او کمک خواهد کرد تا هیأتی مذاکراتی برای حضور در مذاکرات بین الافغان در آینده را تشکیل دهد. اگر غنی و طالبان به آتش بس برسند موضع اشرف غنی بیشتر تقویت خواهد شد و دیگر گروه های سیاسی چاره ای جز پذیرش او نخواهند داشت.
وی درباره دستور آزادی ۵ هزار زندانی طالبان از سوی اشرف غنی و تاثیر آزادی این افراد به لحاظ سیاسی و اجتماعی و امنیتی بر افغانستان و مخالفت اولیه اشرف غنی با آزادی زندانیان طالبان که از شروط توافق آمریکا و طالبان است اظهار کرد: با آزادی زندانیان طالبان ولو در یک زمانبندی بدون شک موضع طالبان تقویت میشود. نیروهای طالبان آموزش دیده هستند از این رو تاثیرات سیاسی و اجتماعی و امنیتی بر این کشور خواهد داشت.
ملازهی خاطرنشان کرد: به نظرم تنها راه حل این است که اشرف غنی، عبداله عبداله و طالبان به جمع بندی مشترک بر سر قدرت برسند. مساله این است که طالبان باید در قالب یک حزب سیاسی درآید. هیچ یک از این گروه ها که به یکی از قومیت ها در افغانستان متصل هستند نمی توانند به تنهایی و با جنگ داخلی به قدرت برسند، راه حل این است توزیع قدرت اتفاق بیفتد. اگر طالبان دست به سلاح بردارد برای تصاحب قدرت قطعا قومیت ها در شمال هم دست به سلاح خواهند برد.
راهبرد آمریکا حضور طولانی مدت در افغانستان است
رییس پیشین ستاد افغانستان وزارت امور خارجه راهبرد آمریکا را حضور طولانی مدت در افغانستان عنوان کرد و گفت: تداوم شرایط فعلی افغانستان، ایران، کشورهای آسیای مرکزی، پاکستان، روسیه و حتی چین را تهدید خواهد کرد.
«محسن پاکآیین» در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، با اشاره به وضعیت کنونی افغانستان و تحلیف همزمان «اشرف غنی» و «عبدالله عبدالله» به عنوان رییسجمهور گفت: افغانستان چندین دهه است که در دستیابی به ثبات و آرامش ناکام بوده و اعلام پیروزی اشرف غنی و عبدالله عبدالله در انتخابات و برگزاری دو مراسم تحلیف ریاستجمهوری، بیثباتی در این کشور را علنیتر کرده است.
وی با بیان اینکه عدم مشروعیت سیاسی اشرف غنی و عبدالله عبدالله، موضوعی جدی است، اظهار داشت: در کشور ۳۵ میلیونی افغانستان، اشرف غنی فقط ۹۰۰ هزار رای و عبدالله نیز ۷۰۰ هزار رای کسب کرده است. این میزان رای نشان میدهد که هیچ کدام از این دو نفر مطلوب قاطبه مردم افغانستان نبودهاند و بعید است بتوانند امورات کشور را مدیریت کنند.
این کارشناس مسائل افغانستان با بیان اینکه تنها راه مناسب برای حل بحران، ائتلاف رقبای ریاست جمهوری بود که این امر هم ممکن نشده است، تصریح کرد: ضعف جدی اشرف غنی در اداره کشور و جلب نظر مردم و به ویژه گرایش غیر متعارف وی به آمریکا، یکی از علل اصلی وضعیت فعلی است. مردم افغانستان انسانهای آزادهای هستند و سالها برای استقلال کشور خود با شوروی سابق و آمریکا مبارزه کردهاند.
پاکآیین با بیان اینکه مردم افغانستان از حضور اشرف غنی در پایگاه نظامی آمریکا برای ملاقات با ترامپ بسیار آزرده خاطر هستند، خاطرنشان کرد: در شرایط فعلی که موقعیت اشرف غنی ضعیفتر از گذشته است، وابستگی وی به آمریکا برای حفظ قدرت بیشتر شده و جای پای کاخ سفید در افغانستان محکمتر خواهد شد.
وی ادامه داد: عبدالله عبدالله که از حمایت اقوام غیرپشتون از جمله ازبکها، تاجیکها و شیعیان برخوردار است هم نمیتواند بدون جلب نظر پشتونها کار مهمی انجام دهد و با این اوصاف آینده سیاسی افغانستان اصلا روشن نیست.
اختلافات عبدالله و غنی اجازه آغاز گفتوگوهای بینالافغانی را نمیدهد
این دیپلمات پیشین راهحل خروج افغانستان از بن بست کنونی را انجام گفتوگوهای بینالافغانی بدون دخالت کشورهای خارجی دانست و اظهار داشت: گروههای افغانی امروز با این وضعیت بسیار فاصله دارند. طالبان طی مذاکره با آمریکا به دنبال کسب امتیاز حداکثری است و تمایلی به گفتوگوهای بینالافغانی نشان نمیدهد.
پاکآیین با بیان اینکه عمق اختلافات عبدالله عبدالله و اشرف غنی اجازه آغاز گفتوگوهای بینالافغانی را نمیدهد، تصریح کرد: به نظر می رسد بیثباتی در افغانستان ادامه خواهد یافت. در این میان آمریکا وعده خروج نیروهای خود از افغانستان را داده و با آغاز این اقدام به دنبال کسب دستاورد برای سیاست خارجی ترامپ در آستانه انتخابات ریاستجمهوری است.
وی با بیان اینکه بعید است آمریکا در شرایطی که همه عوامل قدرت در افغانستان با مشکل مواجه هستند، افغانستان را ترک کند، خاطرنشان کرد: پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان خواهد ماند و وجود داعش که مورد حمایت آمریکا است، حضور نظامی نیروهای آمریکایی در این کشور را توجیه میکند.
تداوم بحران افغانستان، ایران را تهدید میکند
این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به دخالتهای آمریکا در امور داخلی افغانستان ابراز داشت: آمریکا تلاش کرد تا کشورهای بیشتری بهخصوص غربیها در مراسم تحلیف غنی شرکت کنند که موفق نشد. هیچ کدام از کشورهای همسایه به جز پاکستان نیز در مراسم تحلیف غنی شرکت نکردند. این وضعیت شکننده بودن وضعیت غنی را تائید میکند.
پاکآیین در پاسخ به این سوال که تداوم شرایط کنونی چه تبعات و پیامدهای برای افغانستان و منطقه به ویژه ایران دارد، بیان کرد: بیثباتی و ناامنی در افغانستان به طور طبیعی امنیت منطقه را تهدید خواهد کرد. افغانستان ناامن و بیثبات جولانگاه گروههای تروریستی خواهد شد. امروز داعش به نیابت از آمریکا از شمال افغانستان به دنبال گسترش در آسیای مرکزی و حرکت به سوی روسیه است.
وی افزود: تداوم شرایط فعلی افغانستان، ایران، کشورهای آسیای مرکزی، پاکستان، روسیه و حتی چین را تهدید خواهد کرد و این کشورها باید در تماس با دولت افغانستان، مساعی خود را برای یافتن راهکارهایی برای تقویت ثبات در این کشور را پیدا کنند.
دیپلماسی ایران در افغانستان باید فعال شود
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی درباره جایگاه و توان ایران برای حل بحران سیاسی افغانستان یادآور شد: ایران دوست کشور و مردم افغانستان است و همواره از گفتوگوهای بینالافغانی حمایت کرده و طی هماهنگی با دولت افغانستان و برای تشویق طالبان برای پیوستن به مذاکرات صلح، تلاشهای سازندهای را از طریق مذاکره با طالبان آغاز کرد.
پاکآیین اضافه کرد: ایران به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان احترام گذاشته و مخالف حضور نیروهای بیگانه به خصوص آمریکا در این کشور است. در برهه فعلی هم دیپلماسی ایران در افغانستان باید فعال شده و با تشویق گفتوگوهای بینالافغانی برای استقرار صلح در این کشور تلاش کند.
راهبرد آمریکا حضور طولانی مدت در افغانستان است
وی درباره تاثیر تداوم وضعیت کنونی در افغانستان بر روند صلح در این کشور و همچنین قدرتگیری طالبان دارد، عنوان کرد: به نظر من طالبان در این وضعیت دست بالا را دارد. رقبای این گروه یعنی دولت و ائتلاف اقوام غیر پشتون در حالت ضعف قرار دارند، آمریکا به دلیل انتخابات ریاست جمهوری نیازمند به مذاکره و دادن امتیاز به طالبان است.
این دیپلمات پیشین با بیان اینکه طالبان کماکان از سوی داعش تهدید میشود، گفت: اگر طالبان دست از تمامیتخواهی بردارد و به دنبال منافع ملی و استقرار صلح در افغانستان از طریق گفتوگو با گروههای داخلی و دولت باشد، میتواند قدرت خود را تثبیت کند اما این گروه باید بداند که آمریکا اگرچه به صورت تاکتیکی امتیازاتی به طالبان میدهد اما راهبرد حضور طولانی در افغانستان را دنبال کرده و در زمان خود، طالبان را هم آزار خواهد داد.
اما و اگرهای هیأت مذاکرهکننده هنوز باقی است
۸ صبح : پس از چندین ماه رایزنی در پیوند به چگونهگی ترکیب هیات مذاکرهکننده صلح، زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه ایالات متحده امریکا، سرانجام فهرست اعضای این هیات را با شماری از چهرههای سیاسی در میان گذاشته است. به شمول چهار زن، نام پانزده نفر در این فهرست دیده میشود. مسوولان وزارت دولت در امور صلح اما این فهرست را نهایی نمیدانند. آنان میگویند نام اعضای هیات مذاکرهکننده صلح به زودی همهگانی خواهد شد.
زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه ایالات متحده امریکا در امور صلح افغانستان، روز یکشنبه، بیستوپنجم حوت، فهرست ابتدایی اعضای هیات مذاکرهکننده صلح دولت افغانستان با گروه طالبان را با شماری از چهرههای سیاسی در میان گذاشته است. در این فهرست نام باتور دوستم عضو حزب جنبش ملی، کریم امین عضو حزب اسلامی، ضراراحمد مقبل از افراد نزدیک به حامد کرزی، محمد ناطقی عضو حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، رسول طالب مشاور رییس جمهور غنی، حبیبه سرابی معاون شورای عالی صلح، کلیمالله نقیبی عضو حزب جمعیت اسلامی، عنایتالله بلیغ عضو حزب دعوت اسلامی به رهبری عبدرب الرسول سیاف، نادر نادری رییس کمیسیون اصلاحات اداری، متین بیگ رییس ارگانهای محلی، عبدالهادی ارغندیوال رییس حزب اسلامی، زینب موحد عضو حزب جمعیت، اورزلا نعمت، جنرال ایوب انصاری و شریفه زرمتی شاملاند.
محمد ناطقی، رییس کمیته سیاسی احزاب که نامش شامل این فهرست است، در صحبت با روزنامه ۸صبح گفت این فهرست از سوی آقای خلیلزاد با شماری از چهرههای سیاسی در میان گذاشته شده است. آقای ناطقی افزود، در حال حاضر رایزنیها برای آوردن تغییرات در این فهرست ادامه دارد. به گفته او، احتمال دارد سه عضو این هیات تغییر یابند.
مسوولان وزارت دولت در امور صلح اما این فهرست را تا کنون تایید نکردهاند. ناجیه انوری، سخنگوی این وزارت، به روزنامه ۸صبح گفت، فهرست نهایی به زودی همهگانی خواهد شد. خانم انوری برخی از جزییات این فهرست را با روزنامه ۸صبح در میان گذاشت. به سخن او، این هیات شامل پانزده عضو خواهد بود که یک سوم آن را زنان تشکیل خواهند داد. سخنگوی وزارت دولت در امور صلح ترکیب اعضای این هیات را همهشمول خواند و خاطرنشان ساخت که اعضای این هیات پس از رایزنیها با طرفهای دخیل در روند صلح و چهرههای سیاسی کشور نهایی شده است.
این فهرست پس از آن با شماری از چهرههای سیاسی در میان گذاشته شده است که بر اساس خبرنامه ارگ ریاست جمهوری، زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه ایالات متحده امریکا در امور صلح، پیش از چاشت روز یکشنبه، بیستوپنجم حوت، با رییس جمهور غنی دیدار کرده است. در خبرنامه ارگ آمده است که در این دیدار درباره گامهای بعدی روند صلح و دوام کاهش چشمگیر خشونت در کشور بحثهای مفصل صورت گرفته است.
همچنان وحید عمر، مشاور ارشد رییس جمهور غنی در امور روابط عامه و استراتژیک، تایید کرده است که فهرست هیأت مذاکرهکننده دولت افغانستان با گروه طالبان نهایی شده است. آقای عمر اما افزوده است که جزییات این فهرست همزمان با مشخص شدن تاریخ مذاکرات بینالافغانی همهگانی خواهد شد.
با این حال، قصر سپیدار با ترکیب این فهرست منصوب به آقای خلیلزاد مخالفت کرده است. مجیبرحمان رحیمی، سخنگوی عبدالله عبدالله، در صفحه فیسبوکش به نشر این فهرست پانزده نفری اشاره کرده و گفته است که این فهرست نهایی نیست و مورد تایید آقای عبدالله نمیباشد. آقای رحیمی افزوده است: «شاید تعدادی از این چهرهها شامل هیأت باشند، اما این فهرست از دولت همهشمول نمایندهگی نمیکند و مورد تأیید ما نیست.»
این همه در حالی است که برخی از چهرههای سیاسی به شمول عبدالله عبدالله، حامد کرزی، گلبدین حکمتیار، کریم خلیلی، محمد محقق و… بر همه شمول بودن هیات مذاکرهکننده صلح تاکید کرده و گفتهاند که تعیین اعضای این هیات به گونهی یکجانبه روند صلح را با چالش مواجه میکند. در خبرنامه این سیاستگران که روز یکشنبه، بیستوپنجم حوت نشر شد، آمده است که آنان هیأتی را توظیف کردهاند تا روی گزینش یک هیأت مذاکرهکننده جامع، همهشمول و قابل قبول، کار کنند.
تا کنون اما روی زمان و مکان آغاز مذاکرات بینالافغانی میان حکومت افغانستان و گروه طالبان توافق صورت نگرفته است. هرچند طبق موافقتنامه امریکا و طالبان که در دهم حوت در قطر امضا شد، قرار بود این مذاکرات در بیستم حوت آغاز شود، اما اختلاف حکومت با گروه طالبان روی چگونهگی رهایی زندانیان گروه طالبان از دلایل تأخیر مذاکرات بینالافغانی عنوان شده است.
وحید عمر، مشاور ارشد رییس جمهور غنی در نشستی با خبرنگاران گفته است که رهایی زندانیان طالبان جزو روند صلح است و حکومت افغانستان این زندانیان را رها خواهد کرد. او افزوده است که دولت افغانستان در حال حاضر فهرست زندانیان طالبان را به ارزیابی گرفته و پس از درجهبندی بر اساس نوعیت جرم و عمر آنان، به گونهی تدریجی از زندان آزاد خواهند شد. آقای عمر اما کاهش خشونتها از سوی گروه طالبان را پیششرط رهایی این زندانیان عنوان کرده است. گروه طالبان اما از این پیش گفتهاند که آنان با ایالات متحده امریکا موافقت کردهاند که زندانیان آنان آزاد خواهند شد و هیچ پیششرط حکومت افغانستان را نخواهند پذیرفت.
چین چه گونه توانست قهرمان مبارزه با کرونا شود؟
پیک نت: در ایران عمده خبرها به گسترش بیماری کرونا و خطرهای اجتماعی برآمده از آن اختصاص یافته است. در این میان روزهای گذشته خبر رسید که این بیماری که از چین آغاز شده بود بتدریج در حال عقب نشینی است و دولت آن کشور بیمارستان های صحرایی و بیمارستان بزرگی را که در ظرف ده روز در شهر ووهان ساخته بود تعطیل کرده است.
در حالیکه در روزهای نخست شیوع بیماری در چین بسیاری از کشورهای جهان گسترش این بیماری را به ضعف مدیریت و رهبری این کشور نسبت می دادند یا مبارزه رهبران آن کشور با شیوع بیماری را تمسخر می کردند و حتی برخی مانند آمریکا از شیوع همه گیری بیماری ابراز رضایت کرده و آن را بسود اقتصاد آمریکا معرفی می کردند، اکنون با موفقیت چین در کنترل و خاتمه بیماری نه تنها همه آن ضد تبلیغات به عکس خود تبدیل شده بلکه مجموع کشورهای غربی و سرمایه داری دربرابر آزمونی بسیار سخت قرار گرفته اند، آزمون احتمال تلفات بالای بیماری، گسترش طولانی مدت آن و بالاخره پیامدهای سخت اقتصادی آن بر اقتصاد اروپا و آمریکا. این در حالیست که همه این کشورها از فرصت و تجربه چند ماهه چین نیز در آمادگی در مقابله با بیماری برخوردار هستند، فرصتی که چین فاقد آن بود و باید نو و جدید بودن ویروس را تشخیص می داد و تصمیماتی را بسرعت می گرفت و به مرحله اجرا می گذاشت. همان یکی دو هفته اولیه که در مبارزه با این ویروس جنبه حیاتی دارد و چین برخلاف دیگر کشورهای جهان فاقد آن بود.
بسیاری از مردم جهان با قرنطینه همچون راهکار چین برای مبارزه با بیماری آشنا هستند و بسیاری آن را امری ساده می پنداشتند یا هنوز می پندارند. از جمله در ایران. در حالیکه چنین نبود و نیست. به گفته کارشناسان در صورت عدم موفقیت چین در اعمال سیاست قرنطینه حداقل 10 تا 20 میلیون تن در چین براثر ویروس کشته می شدند و کل اقتصاد این کشور فرو می پاشید که پیامدهایی وحشتناک برای همه جهان داشت. از جمله این پیامدها به غیر از گسترش تلفات وحشتناک انسانی در دیگر کشورها ناشی از سفر و فرار و مهاجرت و غیره تنها در یک قلم می توان به کمبود دارو اشاره کرد. کافیست اشاره کنیم که بزرگترین تولیدکنندگان دارو در جهان چین و هند هستند و مواد اولیه دارویی هند نیز از چین وارد می شود. هم اکنون بسیاری از دیگر داروها در جهان به دلیل کاهش تولید چین و کاهش صادرات مواد اولیه به هند با کمبود مواجه شده است.
پذیرش و در پیش گرفتن سیاست قرنطینه در چین در درجه نخست به معنای درک این واقعیت بود که دارو، واکسن یا راهی برای مبارزه با بیماری وجود ندارد. (درست بر خلاف ادعاهای پوچی که افرادی بعنوان متخصص در سیمای جمهوری اسلامی مطرح کرده اند) تنها راه جلوگیری از سرایت آن به دیگران است. اما این تنها بخش نخست و کوچک مسئله است. قرنطینه یک شهر 11 میلیونی یعنی با جمعیتی معادل تهران یا پاریس به این آسانی نیست. ناگزیر کردن مردم یک شهر 11 میلیونی به قرنطینه یعنی تامین خوراک برای 11 میلیون تن در روز یا اجبار قانونی مردم به زدن ماسک یعنی تامین روزانه 11 میلیون ماسک فقط برای این شهر و نزدیک به روزانه 600 میلیون ماسک برای تمام مردم چین. زیرا برخلاف تصور عمومی تنها شهر ووهان چین نبود که در قرنطینه قرار داشت، بلکه تقریبا تمام شهرهای بزرگ چین در نوعی قرنطینه قرار گرفته بود. مثلا پکن با جمعیتی معادل 21 میلیون تن از جمله شهرهای دیگر چین بود که در آن مقررات قرنطینه اجرا می شد. تنها تفاوت قرنطینه پکن با ووهان در آن بود که مردم حق داشتند از پکن خارج شوند و از ووهان حق نداشتند.
بنابراین تامین آب و غذا و ماسک روزانه برای صدها میلیون چینی به سازماندهی نیاز داشت که از عهده تقریبا بیشتر کشورهای جهان خارج است. نیروی این سازماندهی تشکیل می شد از اعضای حزب کمونیست چین، کمیته ها و شوراهای محلات و بالاخره داوطلبان. این مجموعه در تمام خیابانها و محلات چادرها و پستهای بازرسی برقرارکرده و دمای بدن مردم را کنترل می کردند، کارتهای روزانه ورود و خروج برای آنان ترتیب می دادند، آذوقه و ماسک به آنها می رساندند، کسانی که دارای علائم بیماری بودند را به بیمارستانها معرفی می کردند یا ناگزیر از قرنطینه خانگی می کردند.
در ظرف مدتی کوتاه تقریبا همه مردم دارای شناسنامه بهداشتی شده و وضعیت آنان از نظر بیماری کرونا مشخص و برای آنها ابزارهای تشخیص سلامت تهیه شد، برنامههایی بر روی موبایل برای تشخیص محل حضور بیماران یا مشکوکان به کرونا تدوین شد، بین معلمان مدارس و دانش آموزان آنها تماس مستقیم برقرار شد و برنامه مدرسه از راه دور به شکل دو طرفه و واقعی عملی شد. البته اجبار مردم به اقامت در خانه نارضایتیهایی را نیز بدنبال داشت. برخی مخالفان دولت چین مانند فنگ بین و کیوشی از این فرصت برای طرح انتقادها استفاده کردند یا به تهیه گزارشها از وضع مردمی که در قرنطینه هستند دست زدند و آن را همچون یک فاجعه معرفی کردند. ولی با توجه به اینکه اکثریت مردم چین با وجود خستگی برآمده از اقامت طولانی در خانه با این اقدامات موافق بودند، این مخالفتها چندان توجهی جلب نکرد و حکومت هم با تساهل نسبت به آن برخورد کرد. برخلاف آنچه تبلیغ می شود در واقع چین یکی از کشورهایی است که بزرگترین شبکه اینترنتی در جهان در آن وجود دارد و کار به شکلی است که عملا مردم بدون اینترنت نمی توانند زندگی کنند و همه مردم زیر پوشش این شبکه هستند.
امروز می توان گفت دولت چین از آزمون مبارزه با ویروس کرونا سربلند بیرون آمده است. مشروعیت و مقبولیت این دولت پس از این آزمون در نزد مردم آن کشور دهها برابر شده است. این همان چیزیست که غرب بیش از هرچیز از آن ناراحت و نگران است، بویژه که این موفقیت و این محبوبیت در خود اروپا نیز رو به گسترش است. همه امیدها برای زیر سوال بردن نظام حاکم بر چین نه تنها دیگر در خود چین کسی را جلب نمی کند، بلکه برای بسیاری در اروپا و آمریکا پرسشهایی درباره تواناییهای چین برای مهار بحران و ناتوانی کشورهای غربی بوجود خواهد آمد. شک نیست که چین توانایی خود را برای مقابله با بحران مرهون انقلاب چین است، انقلابی که داشتن کار و مسکن و بهداشت و آموزش را برای مردم آن کشور به یک حق تبدیل کرد. ضرورت و تعهد دولت این کشور به تامین این حق و شبکه وسیعی که در حول آن شکل گرفته است، نقش درجه اول را برای موفقیت چین در انجام قرنطینه ملی در این کشور و دفع بیماری با کمترین تلفات داشت.