عرفان هراسی
نویسنده: شیخ روح الله شفیعیان
اخیرا جریان مکتب تفکیک در شهر مشهد در یک هماهنگی نامیمون موجی از اشکالات و اتهامات را متوجه مرحوم علامه طهرانی، بیت معظم له و مکتب عرفانی ایشان نمودهاند و در مقابل بسیاری از ارادتمندان آن بزرگ بدین اتهامات پاسخ دادهاند. در این صفحه مجموعه اشکالات و پاسخهای آنها را ارائه مینماییم.
فهرست
ــ عرفانهراسی و عرفانهراسان
ــ زنگ خطر کی به صدا در آمد
ــ شیخ حامدرضا معاونیان به منبر میرود
ــ پانویس
أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيم
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ صَلَّى اللَهُ عَلَى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ ءَالِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ وَ لَعْنَةُ اللَهِ عَلَى أعْدآئِهِمْ أجْمَعينَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلّابِاللَهِ الْعَلىِّ الْعَظيم
عرفانهراسی و عرفانهراسان
از دیرباز فضای عمومی حوزه علمیه خراسان با مطالب عقلی و حکمی بیگانه بوده و به ویژه پس از حضور شیخ حرّ عاملی در شهر مشهد، رنگ و بویی ضد فلسفی به خود گرفته است. پس از افول محض حوزههای علمیه در دوران رضاخانی، مرحوم میرزا مهدی اصفهانی از نبود عالمان فرهیخته استفاده نمود و در فضای از حکمت و عرفان بیگانهٔ مشهد تفکری عقلستیز را ترویج نمود که امروزه ما آن را با نام مکتب تفکیک میشناسیم.
این جریان هرگز شاخصههای اصلی یک مکتب فکری را نداشته و در طول این هفتاد سال تنها و تنها آنچه فردی را شایسته عنوان «تفکیکی» مینماید مخالفت عملی با عرفان و فلسفه است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری عارف و حکیمی بینظیر، دم مسیحایی پیر جماران [۱] و پیگیریها و مطالبات جدی و مکرر خلف صالح ایشان تا حد زیادی این جریان را به حاشیه راند و کرسیهای رسمی فلسفه را در حوزه مشهد برپا ساخت. از سویی دیگر هجرت سراسر نور و برکت مرحوم علامه آیت الله سید محمدحسین حسینی طهرانی در سال ۱۴۰۰ به مشهد، انتشار آثار متعدد ایشان و اهتمام معظم له به تربیت طلابی مهذب و آشنا با عرفان و حکمت، رفته رفته گرایشهای عقلی و عرفانی را در حوزه خراسان جانی دوباره بخشید.
متأسفانه هر چه تفکر تفکیکی در حوزه خراسان بیشتر ریشه میدواند دقت و اجتهاد نیز کمرنگتر میشد تا آنجا که پس از سالها محصول حوزه خراسان خلاصه میشد در خطیبان چیرهدست و منبریان مجلسگردان! و چه گواهی بالاتر از این که اگر از ایشان بپرسید محصولات علمی این مکتب هفتاد ساله چیست سکوت پاسخ شما خواهد بود.
از آن سو محصول مکتب تربیتی مرحوم علامه طهرانی که بر تربیت طلاب به شیوه اجتهادمحور و تمرکز ایشان بر تحقیق و غور در تراث اصیل حوزوی تأکید داشت، امروزه طلابی است که کمّاً و کیفاً به حدّی رسیدهاند که بحمد الله نه تنها بیشتر اساتید فلسفه، پژوهشگران و نویسندگان و نخبگان و ممتازان حوزه مشهد از اراتمندان و علاقهمندان مرحوم علامه طهرانی هستند بلکه در فضای تبلیغی و اجتماعی شهر مشهد نیز وزنه مهمی محسوب میشوند.
تفکیکان گرچه در بدنه حوزه علمیه از اکثریت افتادند اما از آنجا که بسیاری از هیأتهای مذهبی شهر همچنان از منبریهای این جریان استفاده مینمایند توانستهاند تا حد زیادی پایگاه اجتماعی خویش را حفظ کنند با این وجود در چند سال اخیر و با شدت یافتن فعالیتهای اجتماعی اراتمندان و علاقهمندان مرحوم علامه طهرانی در سطح مشهد، ایشان پایگاه اجتماعی خویش را نیز در خطر دیدند.
زنگ خطر کی به صدا در آمد؟
روز جمعه ۲۷ شعبان المعظم امسال (۱۴۴۰ ه.ق) آیتالله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی فرزند دوم مرحوم علامه طهرانی پس از مدتها بیماری از دنیا رفتند. مراسم ختم ایشان و حضور حداقل هزار معمم در این مراسم به خوبی روشن ساخت که هماکنون بدون شک علاقهمندان به عرفان و مرحوم علامه طهرانی مهمترین مجموعه حوزوی شهر مشهد را تشکیل میدهند و چه زنگ خطری بالاتر از این برای مخالفان عرفان و حکمت؟!!
چند روز بعد یعنی دوازدهم ماه مبارک رمضان، به مناسبت سیوششمین سالروز رحلت آیت الحق حاج سید هاشم حداد، همایشی در محل حسینیه آیت الله بهجت مشهد برگزار گردید. استاد وکیلی در این همایش با عنوان از «حداد روح مجرد تا حداد دیگران» به ایراد سخنرانی پرداخته و در ضمن آن به شبهاتی پیرامون کتاب روح مجرد پاسخ دادند. بیشتر این شبهات ناشی از تفاوت روایتگری مرحوم علامه حسینی طهرانی از شخصیت مرحوم حداد با دیگر کسانی بود که آن کوه توحید را درک کرده بودند.
حداد روح مجرد تا حداد دیگران
کمیت و کیفیت شرکتکنندگان به حدی بود که مخالفان عرفان و حکمت دگر تاب نیاوردند و ضمن تشکیل جلساتی همقسم شدند تا یک بار برای همیشه!! کار مکتب فکری علامه طهرانی را یکسره نموده به هر قیمتی شده ارادتمندان و علاقهمندان ایشان را منزوی سازند.«يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ».
مهمترین تصمیم اینکه در کنار سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی پرمخاطب خود از منبریهای مشهدی نیز در تخریب این بیت استفاده نمایند.
شیخ حامدرضا معاونیان به منبر میرود
آغازگر راه شیخ حامدرضا معاونیان بود که در شب هجدهم ماه مبارک رمضان در هیأت عشاق الحسین مشهد به منبر رفت و علامه طهرانی را صیّاد، شیّاد، رهزن و از همه عجیبتر پیر بیپیر بیپدر خطاب کرد و ضرر ایشان را برای اسلام از لشگر یزید بیشتر دانست!!