ارگ: بازرسی ومراقبت حریم هوایی افغانستان را پس از ۲۶ سال بدست گرفتیم
- دولت افغانستان میگوید حالا شهروندان افغانستان بازرسی ومراقبت حریم هوایی کشور را به دست گرفتند
ریاست جمهوری افغانستان از افتتاح یک سیستم رادار پیشرفته در فرودگاه بینالمللی کابل ، پایتخت افغانستان خبر داده است.
شاه حسین مرتضوی، از سخنگویان ارگ ریاست جمهوری به بیبیسی گفت با استفاده از این سامانه ، بازرسی ومراقبت حریم هوایی این کشور که از ابتدای ۱۳۷۱ به این سو در دست افغانستانی ها نبود،بوسیله خود آنها انحام خواهد گرفت.
او میگوید که با این رادار پیشرفته که در کمتر کشوری وجود دارد، بر کل فراسوی افغانستان مراقبت خواهند داشت.
به گفته وی، دولت افغانستان امیدوار است با استفاده از این سامانه ، از فرامون افغانستان به عنوان یک چهارراه اقتصادی در منطقه استفاده شود و درآمد و تجارت هوایی در این کشور افزایش یابد.
- افغانستان سه مرکز هواپیمای بدون سرنشین ایجاد میکند
- شرکتهای هواپیمایی افغانستان و مشکلات ادامه پرواز
محمود شاه حبیبی، رئیس اداره هوانوردی ملکی افغانستان میگوید این سیستم شامل شبکهای است که در ۳۶ منطقه در سراسر افغانستان نصب شده و از طریق آن تمام حریم فضایی افغانستان کنترل میشود.
به گفته او، هزینه ابتدایی این سامانه حدود ۳۰ میلیون دلار بوده و سالانه به ۱۰ میلیون دلار بودجه برای نگهداری و مراقبت آن نیاز است.
آقای حبیبی میگوید که انتقال کنترل حریم فضایی افغانستان از نیروهای ناتو و آمریکایی در اوایل سال ۲۰۱۶ به دولت افغانستان صورت گرفته بود اما تاکنون خارجیها نیز در مدیریت این بخش همکار افغانها بودند.
او میگوید: “قبلا در بخش کنترل حریم فضایی خارجیها هم کار میکردند و فعلا افغانها آموزش دیده و در حال آموزش هستند، حالا امور بیشتر آن به دست افغانها است و اکنون هم ظرفیت سازی ادامه دارد.”
حق نشر عکسSHAHHUSSAIN MURTAZAVI/FACEBOOKImage captionسیستم پیشرفته رادار امروز از سوی رئیس جمهوری افغانستان در فرودگاه بینالمللی “حامد کرزی” در کابل افتتاح شد
آقای حبیبی میگوید در چند ماه گذشته این اداره از این سیستم به گونه آزمایشی استفاده کرده و امروز این پروژه رسما افتتاح شد.
به گفته وی، با استفاده از این رادار، هر هواپیمایی که وارد فضای افغانستان شود، دیده و کنترل میشود و این سبب مصون شدن حریم فضایی این کشور میشود.
آقای حبیبی میگوید این رادار غیرنظامی است که ممکن شماری از هواپیماهای نظامی با سیستمهای پیشرفته را نبیند و رادار نظامی نیز به زودی فعال خواهد شد.
او افزود که با فعال شدن این سیستم، فیس عبور از حریم فضایی افغانستان افزایش یافته و درآمد این بخش دولت افغانستان از چهل میلیون دلار اکنون به هفتاد میلیون دلار افزایش یافته و در یکی دو سال آینده با افزایش ترافیک تا ۲۰۰ میلیون دلار هم افزایش خواهد یافت.
چین بار دیگر با تحریم ایران مخالفت کرد
حق نشر عکسREUTERSImage captionوانگ یی و محمد جواد ظریف، وزیران امور خارجه ایران و چین اخیرا در حاشیه نشست آسهآن دیدار کردند
وزارت امور خارجه چین تاکید کرده روابط تجاری و نفتی این کشور با ایران به ضرر هیچ کشوری نیست.
به دنبال خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران و از سر گرفتن تحریمها علیه این کشور، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا هشدار داد از این به بعد کسانی که با ایران معامله کنند نمیتوانند سهمی در بازار آمریکا داشته باشند.
اتحادیه اروپا، چین، روسیه، هند و ترکیه با تحریم ایران مخالف هستند.
- ترکیه و چین: به تجارت قانونی با ایران ادامه میدهیم
- با بازگشت تحریمها، قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش یافت
- واکنش ها به اقدام دولت ترامپ در بازگرداندن تحریم های ایران
چین از روابط تجاری خود با ایران حمایت کرده و گفته است این روابط شفاف هستند.
چین با خرید حدود ۶۵۰ هزار بشکه در روز یکی از مهمترین مشتریان نفت ایران است که حدود هفت درصد نفت وارداتی این کشور است.
وزارت امور خارجه چین در بیانیهای بار دیگر مخالفت خود را با تحریمهای یکجانبه و فراسرزمینی ایران اعلام کرده است.
دور اول تحریمهای آمریکا علیه ایران از هفت اوت اعمال شده و تحریمها در این مرحله شامل مبادلات دلاری و ریالی، معامله بینالمللی طلا و سایر فلزات گرانبها، تحریم صنایع خودروسازی ایران و تحریم تامین قطعات و خرید فروش هواپیماهای مسافربری میشود.
وزارت امور خارجه چین گفته است روابط ایران و چین در زمینه تجاری و انرژی، “مناسب، عادلانه و قانونی” بوده است.
چین گفته است روابط با ایران ناقض قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تعهدات بینالمللی چین نیست و علیه منافع کشور دیگری هم نبوده است.
این کشور گفته است استفاده از تحریمها به هر بهانهای و برای تهدید سایر کشورها مشکلی را حل نخواهد کرد و تنها گفتوگو و مذاکرات راه حل واقعی برای حل و فصل مساله است.
دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا گفته است حاضر است با همتای ایرانی خود “بدون هیچ شرطی” دیدار کند. او گفته است کشورش آماده مذاکره برای یک “توافق خوب” است.
آیا ترکیه در مسیر یک بحران اقتصادی گام بر میدارد؟
اندرو واکربیبیسی
رجب طیب اردوغان گفته است “دلار نمیتواند سد راه ما شود”
به طور قطع تحولات اخیر در بازارهای مالی ترکیه هشدار دهنده بوده است.لیر، پول ملی ترکیه از اول سال ۲۰۱۸ تا کنون بیش از ۳۰ درصد ارزش خود را از دست داده است.
ارزش سهام در بازار ۱۷ درصد کاهش یافته. این کاهش در محاسبه با دلار که بیشتر سرمایه گذاران خارجی با آن معامله میکنند، نشان دهنده یک سقوط ۴۰ درصدی است.
معیار دیگری که معمولا بازارها برای سنجش وضعیت در نظر میگیرند، میزان هزینه اخذ وام توسط دولت است
هزینه اخذ یک وام ۱۰ ساله با پول ملی ترکیه اکنون ۱۸ درصد در سال است. حتی دریافت وام با دلار نیز برای ترکیه گران تمام میشود و حدود ۷ درصد هزینه دارد.
با توجه به این شرایط، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
خطر بدهیها
ترکیه در تجارت بین المللی با کسری تراز بازرگانی مواجه بوده و وارداتش بیشتر از صادراتش است. به عبارت دیگر، خرج کشور بیشتر از دخلش است. دولت باید این کسری را یا از طریق سرمایه گذاری خارجی و یا با اخذ وام جبران کند.
البته این وضعیت به خودی خود غیرمعمول یا خطرناک نیست. ولی کسری تراز بازرگانی ترکیه بسیار زیاد است و سال گذشته معادل پنج و نیم درصد درآمد ملی یا تولید ناخالص داخلی بوده.
علاوه بر این بدهیهای خارجی ترکیه دارای دو خصیصهای است که آسیب پذیر بودن اقتصاد کشور را افزایش میدهد.
اول این که موعد بازپرداخت بخش قابل توجهی از این بدهیها در آینده نزدیک است- وامهایی که باید بازپرداخت شود تا مجددا وامهای تازهای گرفته شود. بنا بر تخمین آژانس سنجش اعتبار فیتچ، کل نیازهای مالی ترکیه در سال جاری معادل ۲۳۰ میلیارد دلار است.
دوم این که بسیاری از شرکتهای ترکیه وامهایشان را با ارزهای خارجی گرفتهاند و چنانچه ارزش پول ملی ترکیه کاهش یابد- همانطور که شاهد آن هستیم- بازپرداخت این بدهیها گرانتر تمام خواهد شد.
تضعیف لیر ترکیه مشکل تورم بلاوقفه را شدیدتر کرده و سبب میشود کالاهای وارداتی گرانتر تمام شوند.
هدف بانک مرکزی ترکیه کاهش نرخ تورم و رساندن آن به ۵ درصد است. سال گذشته میزان تورم به مراتب بیشتر از این هدف یعنی ۱۰ درصد بوده. از آن هنگام تا کنون وضعیت وخیمتر شده و نرخ تورم سالانه به حدود ۱۵ درصد رسیده.
سرمایهگذاران بازارهای مالی، همچنین نگران سیاستهای اقتصادی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه و فشار او بر بانک مرکزی این کشورند.
بانکهای مرکزی معمولا این اختیار را دارند که برای پایین آوردن میزان تورم، نرخ بهره را افزایش دهند.
با یک چنین سیاستی تورم از دو راه مهار خواهد شد. از یک طرف از میزان تقاضا در داخل کشور کاسته خواهد شد و از سوی دیگر با افزایش بهره در کشور، سرمایهگذاران ترغیب خواهند شد لیر بیشتری خریداری کنند که خود موجب تقویت پول رایج و کاهش هزینه واردات خواهد شد.
بانک مرکزی ترکیه تا کنون چندین بار دست به چنین تدابیری زده، اما تاثیر پایداری در حل مشکل تورم نداشته.
- آمریکا دو وزیر ترکیه را تحریم کرد
- واکنش منفی بازار به انتصابهای اردوغان در دوره جدید
- کاهش شدید ارزش پول ترکیه در پی تحریمهای آمریکا
روابط با آمریکا
آنچه بازارهای مالی را نگران میکند مخالفت آقای اردوغان با افزایش نرخ بهره است. سیاستی که از نظر بیشتر اقتصاددانان اشتباه است. رئیس جمهوری ترکیه خود را دشمن نرخ بهره میخواند.
حق نشر عکسAFPImage captionلیر ترکیه
در نتیجه چنین سیاستی، سرمایهگذاران متقاعد نشدهاند که بانک مرکزی ترکیه آنچه را که لازم باشد برای تثبیت پول ملی و کنترل تورم انجام خواهد داد و چشم انداز وضعیت مالی ترکیه آنان را بیشتر نگران میکند.
تیرگی روابط این کشور با آمریکا نیز به کاهش اعتماد سرمایه گذاران کمک کرده است.
ترکیه یک کشیش پروتستان آمریکایی را بازداشت کرده و در مورد نحوه برخورد با سوریه هم با آمریکا دچار اختلاف نظر است.
روز گذشته دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، اعلام کرد تعرفه واردات فولاد و آلومینیوم از ترکیه را دو برابر بالا میبرد.
تحولات داخل آمریکا نیز برای ترکیه میتواند خطر داشته باشد. از آنجا که خزانه داری آمریکا به افزایش نرخ بهره ادامه میدهد، این سیاست سرمایهگذاران را تشویق میکند که پول خود را از بازار اقتصادهای نوظهور خارج کنند. اگر چه تا کنون تاثیر این اقدام چندان قابل توجه نبوده ولی میتواند برای کشورهایی مانند ترکیه که از بسیاری جهات آسیب پذیرند، یک خطر بالقوه جهت وخیمتر شدن وضعیت باشد.
عملکرد اخیر اقتصاد ترکیه از برخی جهات خوب به نظر میرسد. در طول قرن حاضر به استثنای سال ۲۰۰۱ (آخرین بحران اقتصادی ترکیه پس از تضمین بدهیهایش توسط صندوق بین المللی پول) و سال ۲۰۰۹ ( پی آمد بحران مالی جهانی) اقتصاد این کشور هر سال رشد کرده و در بعضی سالها این رشد بسیار قابل توجه بوده.
از سوی دیگر، اگر چه نرخ بیکاری بالاست – ۹ ممیز ۹ در صد طبق تازه ترین ارقام- ولی به طور نسبی ثبات داشته.
یک تفاوت مهم در مقایسه شرایط کنونی با بحران آغاز قرن بیست و یکم این کشور، این است که بر خلاف بحران قبلی، اکنون برای مبادله لیر ترکیه با ارزهای خارجی، نرخ ثابتی تعیین نشده.
بازارهای مالی را نگران می کند مخالفت آقای اردوغان با افزایش نرخ بهره است
در آن موقع به دلیل فشارهایی که بر بازارهای ارز وارد میشد ترکیه مجبور شد از هدفهای تعیین شده خود در مبادلات ارزی صرف نظر کند. اما اکنون هیچ گونه تثبیت نرخ ارز (نرخ برابری لیر با ارزهای خارجی) وجود ندارد و به همین جهت بدون هیچ مانعی همچنان از ارزش لیر ترکیه کاسته میشود.
با وجود آنچه گفته شد، آژانس سنجش اعتبار مودی، میگوید سیاست هزینههای دولتی و مالیاتی دولت ترکیه سبب تقویت رشد اقتصادی و رسیدن آن به سطحی که البته پایدار نخواهد بود، شده است. به گفته این نهاد از آنجا که تمام توجه دولت بر انتخابات متمرکز بوده، سیاستهای رشد اقتصادی دراز مدت به حاشیه رانده شده است.
آژانس سنجش اعتبار فیتچ، در باره خطر از هم پاشیدن وضعیت اقتصادی ترکیه، یعنی کُند شدن محسوس آهنگ رشد و حتی یک رکود اقتصادی هم هشدار داده است.
با داعشیهای افغانستان همچون اسرای جنگی برخورد میشود
یک ژنرال ارشد آمریکا گفت افغانستان به مقامهای واشنگتن گفته است با آن دسته از شبهنظامیان داعشی که اخیرا خودشان را تسلیم نیروهای امنیتی کردهاند همانند اسیر جنگی برخورد میشود نه مهمان.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، همزمان با افزایش فشار برای برگزاری مذاکرات صلح میان دولت کابل و شبهنظامیان طالبان، مقامهای آمریکایی میگویند شاخه داعش و افغانستان جز هیچ کدام از روندهای سازش نیست و باید حذف شود اما هفته گذشته یک فرماندار افغان از احتمال عفو گروهی از شبهنظامیان داعشی از جمله دو فرمانده ارشد آنها خبر داد که خودشان را در پی حملات طالبان تسلیم نیروهای امنیتی افغان کرده بودند.
ژنرال جوزف ووتل، رئیس فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا، افغانها اذعان دارند که این تسلیم شدن که بزرگترین در نوع خود تاکنون از سوی داعش بوده است، میتوانست بهتر مدیریت شود.
او افزود: دولت افغانستان به ما اطمینان داده است که این شبهنظامیان داعشی همانند اسرای جنگی هدف برخورد قرار میگیرد. این شبهنظامیان مورد بازجویی قرار میگیرند و بابت جرایم جنگی که مرتکب شدهاند، محاکمه میشوند.
غیرنظامیانی که از میادین درگیری گریختند از قساوتهای داعش از جمله تجاوز به زنان و دختران، ربودن دختران از خانوادههایشان و قتل غیرنظامیان سخن گفتند. ووتل گفت آنها کمپین بسیار شنیعی علیه این مردم به راه انداختند و توجهای به تلفات غیرنظامی نداشتند.
این فرمانده ارشد آمریکایی یکسال پس از آنکه دولت ترامپ استراتژی جدیدی برای جنگ ۱۷ ساله در افغانستان اعلام کرد، گفت: او انتظار هیچ تغییر مهمی در این استراتژی با هدف پایان دادن به درگیری مذکور را ندارد.
به گفته او کمپین استفاده از فشار نظامی، اجتماعی و سیاسی برای کشاندن طالبان به پای میز صلح همچنان معتبر است.
تمرینات نظامی روسیه در نزدیک مرزهای افغانستان
مقامات ارتش روسیه میگوید که این کشور و هم پیمانان آسیای مرکزیاش در نزدیک مرزهای افغانستان تمرینات نظامی، راه اندازی میکنند.
به گزارش اسپوتنیک، در یک بیانیۀ ارتش روسیه آمدهاست که جزییات این تمرینات در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان از سوی نمایندهگان سازمان امنیت جمعی که روسیه، تاجکستان، قزاقستان و قرغیزستان اعضای آن است، زیر بررسی قرار دارد.
تاجیکستان ۱ هزارو ۳۰۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد.
مسکو و دوشنبه بارها نگرانیشان را از بدتر شدن اوضاع امنیتی شمال افغانستان ابراز کردهاند و گفتهاند که هراسافگنان میکوشند تا به کشورهای آسیای میانه و روسیه، نفوذ کنند.
این تمرینات در اواخر ماه اکتوبر سال روان میلادی در نزدیک مرزهای تاجیکستان با افغانستان، راه اندازی خواهند شد.
هشدار بانک جهانی نسبت به اوضاع نامساعد اقتصادی افغانستان
بانک جهانی در تازهترین گزارش خود از اقتصاد افغانستان، هشدار داد ممکن است رشد سالیان اخیر این کشور در معرض خطر باشد.
از سال ۲۰۱۴ افغانستان موفق شد رشد اقتصادی ملایمی را پس از سالها جنگ و درگیری تجربه کند و رشد تولید ناخالص داخلی این کشور در سالهای ۲۰۱۵، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به ترتیب به ۱.۵، ۲.۳ و ۲.۷ درصد افزایش یافت.
به گزارش ایسنا ، با این حال بانک جهانی گفته است تداوم این روند در معرض خطر است که از جمله علل اصلی آن، کاهش اطمینان فعالیتهای تجاری، تشدید خشکسالی و کند شدن فعالیتهای اقتصادی بوده است. بانک جهانی نرخ رشد اقتصادی افغانستان در سال جاری را ۲.۴ درصد پیش بینی کرده است.
شوبام چادوری- مدیر بخش افغانستان بانک جهانی- گفت: در حال حاضر مهمترین اولویت دولت و شرکای بین المللی آن باید حفظ اعتماد جامعه به اقتصاد برای تداوم حمایت از رشد و اشتغالزایی در این کشور باشد. در حال حاضر نیمی از جمعیت افغانستان در فقر زندگی میکنند و برای تامین مایحتاج خود با مشکلات زیادی مواجهند.
بانک جهانی با بیان اینکه کسری مالی دولت در سال ۲۰۱۷ به حدود ۰.۵ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور کاهش یافت، از سیاستهای اقتصادی کلان دولت این کشور تمجید کرد. تورم در این کشور تا پایان سال ۲۰۱۷ به ۳.۱ درصد رسید و انتظار میرود این نرخ در سال جاری نیز رشد بسیار اندکی داشته باشد.
به گفته چادوری، خصوصیسازی بیشتر و اشتغالزایی باعث تداوم روند رو به رشد اقتصاد این کشور خواهد شد اما کسب حمایت جامعه جهانی ضروری است. پیش بینی شده است نرخ رشد اقتصاد افغانستان تا پایان سال ۲۰۲۱ به ۳.۶ درصد رشد کند.
افغانستان «آسیب پذیرترین» کشور از رهگذر تغییرات اقلیمی است
سفیر اتحادیه اروپا در کابل میگوید افغانستان آسیب پذیر ترین کشور از رهگذر تغییرات اقلیمی است.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از آریانا نیوز، پیر مایودون، سفیر اتحادیه اروپا در افغانستان با نگرانی از افزایش تهدید های برخاسته از این پدیده هشدار میدهد که اگر با موجی از تهدید های تغییرات اقلیمی مبارزه نشود، افغانستان و منطقه با بحران های خطرناکی مواجه خواهند شد.
آقای مایودون گفته که حکومت افغانستان باید در کنار تلاش های صلح و انتخابات به این پدیده هم توجه کند.
موجی از کم آبی، در بیشتر از 20 ولایت کشور، تهی شدن یخچال های طبیعی در بخش های شمالی کشور و سرازیر شدن سیلاب های مرگبار، نشانه های از تهدید های اقلیمی گفته میشوند. تهدیدهای که عامل بخشی از خشونت های موجود درکشور نیز دانسته میشوند.
خواگه کاکر، مسئول نهاد خدمات مشورتی اپاما میگوید: “این پدیده فقیر را فقیر تر میسازد. درحالی که افغانستان آب های زیادی دارد، اما چگونگی مدیریت آن تصویر گمراه کننده ای را نشان میدهد. این کشور در حال حاضر زیر تهدید های بلند شوک تغیر اقلیم قرار دارد”.
عدم توانایی دولت در مدیریت درست منابع آبی کشور، مشکلات مرتبط با تغییرات اقلیمی را حادتر کرده است. ظرفیت پایین دولت در مقابله با تاثیرات تغییرات اقلیمی یکی ازعوامل مهم در آسیبپذیر کردن افغانستان در برابر تغییرات اقلیمی دانسته میشود.
اما حکومت افغانستان، میگوید که برای کاهش دهی خطرات ناشی از تغیرات اقلیمی، با کمبود بودجه مواجه است.
شاه زمان میوندی، رئیس اداره حفاظت از محیط زیست میگوید: “ضرورت ما 17.4 میلیارد دالر است، برای کاهش دهی تغیر اقلیم و نیاز ما از 2020 تا سال 2030 است. سازمان های بین المللی و صندوق وجهی سبز باید در این راستا ما را همکاری کنند”.
بر بنیاد آمارها اکنون افزون بر کابل، بیشاز 20 ولایت کشور با خشکسالی روبهرواند و زیانهای ناشیاز خشکسالی امسال در بخشهای از کشور سبب بیجاشدن گروهی از مردم نیز شدهاست.
فساد و ناکارآمدي سياسي؛ موانع نهادينه شدن دمکراسي در افغانستان
سرپرست نهاد خدمت گزاران کابل، فساد، تقلب در انتخابات و ناکارآمدي دولت افغانستان در عرصه سياست داخلي و خارجي را از موانع اصلي نهادينه شدن دموکراسي در افغانستان خواند.
به گزارش پاری تودی به نقل از «بشير احمد بيژن» سرپرست نهاد خدمتگزاران کابل درگفتگو با راديو پشتو برون مرزي با بيان اينکه دموکراسي واقعي در افغانستان وجود ندارد تاکيد کرد، يکي از موانع اصلي نهادينه شدن دموکراسي در افغانستان فساد بوده که اين که نه فقط به دموکراسي بلکه به تاريخ اين کشور هم ضربه زده است.
بشير احمد بيژن تصريح کرد، متاسفانه در نشستهاي بين المللي درباره افغانستان، درخصوص نحوه اجراي دموکراسي بحث نمي شود و در اين نشستها بيشتر چانه زني بر اين است که کدام گروه چقدر سهم بگيرد.
سرپرست نهاد خدمتگزاران کابل افزود، در افغانستان انتخابات بر اساس تقلب برگزار ميشود، به شايسته سالاري و لياقت هيچ توجه نمي شود و گروههاي قدرتمند براساس سلايق و منافع سياسي اقتصادي خود به افراد مورد نظر خود پستهاي مهم را مي دهد.
احمد بيژن ناکارآمدي و ضعف سياسي دولت افغانستان در عرصه داخلي و خارجي را از ديگر موانع استقرار دمکراسي در افغانستان خواند و افزود، برخي دولتمردان در اين کشور دموکراسي واقعي را قبول ندارند چون قدرت آنها را ضعيف مي کند.
آیا برگزاری انتخابات الکترونیک در افغانستان ممکن است؟
مبلغ : فرایند انتخابات در کشورهایی که دموکراسی در آنها ریشه دوانیده و تبدیل به یک فرهنگ شده است امری بسیار ساده، شفاف و لذت بخش است و به دلیل بهره گیری از روش هایی با حداکثر شفافیت، پس از پایان یافتن این فرایند هیچ حرف و حدیثی در صحت و یا احتمال تقلب در آن باقی نمی ماند. در افغانستان اما به دلایل مختلف این موضوع همواره به یک بحران تبدیل شده و هیچ انتخاباتی بدون معضل و کشمکش برگزار نمی شود.
در سال های اخیر سیاست مداران افغانستان با درک این موضوع بحث استفاده از تکنالوژی در انتخابات را بارها مطرح کرده اند تا با جلوگیری از نزاع های احتمالی پس از هر انتخابات، هزینه های مادی و معنوی آن که خسارات سنگینی بر دوش ملت می گذارد را کاهش دهند. با این حال، پیشرفت کُند امور جاری در افغانستان به این موضوع هم سرایت کرده و علیرغم احساس نیاز ضروری و مبرم نسبت به الکترونیکی شدن انتخابات، هنوز هیچ عزم و ارده ای برای فراهم سازی مقدمات آن دیده نمی شود.
برگزاری انتخابات الکترونیک معمولا به دو روش انجام می پذیرد: برخی کشورها به جای گذاشتن صندوق و برگه های رای دهی، کامپیوترهایی مصون در مراکز رای دهی تدارک می بینند و رای دهندگان نیز با حضور در این مراکز و پشت سیستم ها پس از طی فرایند ثبت هویت خود، روی گزینه فرد مورد نظر لمس کرده و به نامزد مورد علاقه خود رای می دهند؛ این رای در دیتابیس آن سیستم ثبت شده و بدین ترتیب کاملا مشخص است که چه فردی به کدام کاندیدا رای داده و همچنین شمارش آرا نیز به سهولت هرچه تمامتر توسط سیستم انجام می پذیرد.
در روش دوم، فرد رای دهنده می تواند در هر جایی از دنیا که باشد بدون حضور در مراکز رای دهی، به صورت اینترنتی رای خود را ثبت نماید. در واقع، در این روش، حوزه رای دهی در سطح تمام دنیا پراکنده است و حضور فیزیکی در مراکز رای دهی ضروری نیست. انتخابات آمریکا یکی از بارزترین مثال هایی است که می توان برای برگزاری این نحوه از انتخابات به آن اشاره کرد. قطعا در هر دو روش تمهیداتی برای جلوگیری از تکرار رای اندیشیده شده و به هیچ وجه یک فرد نمی تواند دو بار به کاندیدای مورد علاقه اش رای دهد.
اگرچه عمر «انتخابات» در افغانستان هنوز به دو دهه نرسیده است اما اگر از ابتدای کار، اولین دولت پس از سرنگونی طالبان توجه ویژه ای به این موضوع می کرد تاکنون افغانستان به این مرحله از شفافیت و سهولت در برگزاری انتخابات دست یافته بود. اگرچه کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان به تازگی اعلام کرده است که انتخابات ریاست جمهوری در 31 حمل سال آینده به صورت الکترونیک برگزار خواهد شد اما بررسی شرایط موجود کشور نشان می دهد که چند مانع اساسی پیش روی برگزاری انتخابات الکترونیک در افغانستان وجود دارد.
مساله اول اینکه متاسفانه دولت کنونی و دولت های پیشین اراده ای برای «شفاف» شدن انتخابات ندارند! به عبارت دیگر، دولت که مجری برگزار انتخابات است خواستار انتخاباتی شفاف با مکانیزمی استاندارد نیست و به دلایلی که بر همگان آشکار است می خواهد انتخابات به همان روش سنتی که امکان دخل و تصرف در آرای مردم موجود باشد برگزار گردد.
شاید در این مساله دولت های غربی و در راس آنها آمریکا نیز به طور ویژه ای مقصر باشند زیرا مساله مالکیت قدرت در افغانستان و اینکه فردی همسو با آنها در راس امور باشد برای آنها بسیار مهم است، در حالی که انتخابات الکترونیک، قدرت را به دست منتخب مردم خواهد سپرد و دست متقلبین را به طور طبیعی کوتاه می کند.
موضوع دومی که مانع برگزاری انتخابات الکترونیک در افغانستان است «فرهنگ عمومی» مردم است که متاسفانه مانند سایر کشورها هنوز به رویه های دموکراتیک خو نگرفته است. بیگانه بودن افغانستان با فرهنگ دموکراسی، از بلندپایه ترین مقام دولتی تا ساده ترین شهروند کشور کاملا بروز و ظهور دارد و شخصیت های مطرح کشور و هواداران آنها به هر روشی می کوشند تا پیروز این ماراتن باشند؛ لذا هر نتیجه ای که خلاف میل آنها باشد را نمی پذیرند و با آن مقابله می کنند.
در این میان می توان به پایین بودن سطح سواد و دانش مردم نیز اشاره کرد. افغانستان کشوری است که رکورد حیرت انگیزی در بی سوادی دارد و با این وضع، نمی توان به برگزاری انتخاباتی با پیشرفته ترین استانداردهای دنیا در کشوری همچون افغانستان امید بست. نبود برق، امکانات اولیه و زیر ساخت های لازم را نیز می توان به لیست بلند بالای موانعی ثبت کرد که مانع برگزاری انتخابات الکترونیک در کشور هستند.
با تمام این اوصاف و با یادآوری انتخابات جنجالی گذشته به نظر می رسد انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، امری سرنوشت ساز و حیاتی برای دموکراسی در کشور است. ابهام در نتایج این انتخابات می تواند به طور کلی اعتماد مردم به این روند را سلب کرده و از سوی دیگر، بهره گیری از روش های نوین برگزاری انتخابات می تواند اعتماد و امید مردم به آینده کشور را احیا نموده و مرحله بالاتری از دموکراسی و قدرت مردم را در کشور به مرحله اجرا بگذارد.
غزنی؛ نه بازسازی، نه امنیت، نه انتخابات
جمهور : گروه طالبان یکبار دیگر حملات گسترده خود در مرکز و ولسوالیهای غزنی را شدت بخشیده و نیروهای امنیتی افغانستان را در حالت دفاعی قرار داده اند.
مقامات محلی غزنی در تازه ترین مورد از مهار ۹ مورد حمله گسترده طالبان در برخی ساحات مرکز و چند ولسوالی این ولایت خبر میدهند.
فرید مشعل؛ فرمانده پولیس غزنی گفته است: طالبان حملات شدیدی را بر پسته های امنیتی حوزه اول و دوم شهر غزنی و منطقه شهباز مرکز و همچنین بر ولسوالی های اندر، قرهباغ، گیلان، واغظ و آب بند ترتیب داده بودند که در نتیجه مقاومت نیروهای امنیتی همه حملات به عقب زده شده است.
فرمانده پولیس غزنی افزود که روز گذشته در منطقه منگور مرکز غزنی یک موتر مملو از مواد انفجاری طالبان منفجر شد که در نتیجه آن ۱۵ طالب به همراه یک فرمانده آنان کشته شده است.
این تنها برشی کوتاه از سناریوی غم انگیز روزهای تلخ و دشوار غزنی است؛ ولایتی که روی کاغذ، درجه اول محسوب می شود؛ اما در عمل، هیچ جایگاهی در سیاست های اقتصادی، امنیتی و سیاسی دولت مرکزی ندارد.
یک اداره نیم بند حاکم بر بخشی محدود از مرکز شهر، تاکنون فقط توانسته از محدوده حضور مهره های خود دفاع کند.
مردم غزنی اما نگران اند. نگران سقوط این شهر به دست طالبان، نگران استیلای دوباره حکومت وحشت و دهشت، نگران خونریزی هایی که روز به روز فزاینده تر می شود.
آمار بالای تلفات نیروهای امنیتی و درگیری هایی که می رود تا دامنه آن محدوده مرکز شهر غزنی را نیز فرابگیرد و همه روزه نزدیک و نزدیک تر می شود، چشم انداز تیره ای را در برابر آینده این ولایت قرار داده است.
دیگر هیچ ولسوالی غزنی، امن نیست. نمونه بارز آن، ولسوالی جغتو است که در ۱۷ سال گذشته، امنیت پایدار و قابل قبولی را تجربه کرد؛ اما این روزها جولانگاه بی مهار تروریست های پا برهنه ای است که هیچ مانعی جلودار شان نیست. نیروهای امنیتی معدودی که برای حفاظت از آخرین خاکریزهای دولت در این ولسوالی، مقاومت می کنند، در موج حمله های طالبان، مظلومانه کشته می شوند و روز به روز از شمار آنها کاسته می شود.
علیرغم تغییر در مهره های کلیدی سیاسی و امنیتی حکومت محلی غزنی، وضعیت این ولایت اما هرگز شاهد بهبود نبوده است.
دولت عملا در موضع تدافعی قرار دارد و روشن نیست که تا چه زمانی می تواند در برابر موج های سنگین حملات گروهی طالبان، دوام بیاورد و از سقوط این ولایت به دست تروریست های طالبان، جلوگیری کند.
این تنها بخشی از مشکلات این روزهای غزنی است. به تازگی کمیسیون انتخابات پس از ماه ها تنش و کشمکش و بحران و بی سرنوشتی، اعلام کرد که طرح تعلیق انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالی در غزنی، به حکومت ارائه شده و هیأتی بلندپایه در این زمینه تصمیم می گیرد.
با این وصف، غزنی می رود تا از یکی دیگر از روندهای مهم و سرنوشت ساز ملی، یعنی انتخابات پارلمانی که پس از سال ها تأخیر برگزار می شود، حذف شود.
در این میان، شماری عقیده دارند که ناامنی های جاری و جولان های جنون آمیز تروریست های وحشی در سراسر ولایت غزنی، به ویژه ولسوالی های سابقا امن این ولایت نیز از سناریوی دولت مرکزی برای آشفته کردن فضای انتخابات پارلمانی در این ولایت، آب می خورد؛ سناریویی که از برگزیده شدن ۱۱ نماینده شیعه در انتخابات پیشین پارلمانی و واکنش دولت کرزی به این رویداد، شروع شد و با حوزهای کردن انتخابات در این ولایت از سوی کمیسیون انتخابات و ماجراهای پس از آن، ادامه پیدا کرد و اینک با ناکامی طرح حوزه ای شدن انتخابات غزنی، طرح حذف کامل این ولایت از این روند، کلید خورده است.
با اینهمه، غزنی همواره تافته جدا بافته سیاست های ملی دولت مرکزی بوده است.
این ولایت سال ها پیش، پایتخت فرهنگی جهان اسلام نامگذاری شد؛ اما حتی همین فرصت هم نتوانست این ولایت را به امتیازهایی مانند بازسازی، توسعه و ثبات برساند و چهره غزنی، همچنان غمناک و غریب و غبارآلود باقی ماند.
اکنون تنها یک گام برای کوبیدن آخرین میخ بر تابوت غزنی باقی مانده است و آن حذف این ولایت از نقشه افغانستان و اعلام کشور مستقل «امارت اسلامی» در آن است.
پاکستان در مرز مورد مناقشه با افغانستان ۶۰ هزار نظامی مستقر میکند
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از «بلومبرگ»، یک منبع نظامی پاکستانی اعلام کرد که ارتش این کشور در نظر دارد تا 60 هزار نظامی را به مرز مورد مناقشه با افغانستان اعزام کند.
به گفته این منبع، 40 درصد از این نیروها جذب شدهاند و آموزش آنها نیز دو سال زمان خواهد برد همچنین تاکنون 13 درصد از ساخت حصار مرزی در مرز 2400 کیلومتری پاکستان با افغانستان پایان یافته است.
مقامات پاکستانی هدف از ساخت یکجانبه حصار مرزی در امتداد خط دیورند را جلوگیری از عبور تروریستها عنوان میکنند اما مقامات افغان همواره اسلامآباد را به حمایت از مخالفان مسلح دولت کابل و ایجاد پناهگاه امن برای آنها در خاک پاکستان متهم کردهاند همچنین گفته میشود که احداث حصار نیز در بهبود این وضعیت موثر نیست.
چندی پیش نیز «اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان با اشاره به حملات مکرر راکتی ارتش پاکستان به مناطق شرقی افغانستان و کشته و آواره شدن غیرنظامیان افغان گفته بود که پاکستان جنگ اعلام نشدهای را علیه کشورش آغاز کرده است.
با این حال، پس از پیروزی حزب تحریک انصاف در انتخابات پارلمانی پاکستان «عمران خان» رهبر این حزب وعده داد که به عنوان نخست وزیر آینده پاکستان برای بهبود روابط با افغانستان تلاش خواهد کرد.
عمران خان ماه گذشته در سخنرانی پیروزی خود که از تلویزیون پخش میشد، گفت: اگر در افغانستان صلح باشد، در پاکستان نیز صلح برقرار خواهد شد.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که سیاست خارجی پاکستان در کنترل ارتش این کشور است و نفوذ عمران خان در این زمینه با پرسشهایی همراه است.
به گزارش «بلومبرگ»، ارتش پاکستان تقریبا در مدت نیمی از تاریخ 71 ساله پاکستان نقش این کشور در عرصههای جهانی را تعریف کرده است و عمران خان نیز به عنوان نخست وزیری انعطافپذیر کنترل ارتش بر سیاستهای خارجی و امنیتی کشور را به چالش نخواهد کشید.
بررسی امکان عضویت «دوشنبه» در اتحادیه اقتصادی اوراسیا
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، «نعمت الله حکمت الله زاده» وزیر توسعه اقتصادی تاجیکستان در نشستی از تداوم مطالعه موضوع عضویت این کشور در اتحادیه اقتصادی اوراسیا خبر داد.
به گفته حکمت الله زاده، «دوشنبه» با تمام کشورهای عضو این اتحادیه هم در قالب دوجانبه و هم در چارچوب سازمانهای بین المللی همکاریهای فعالیت دارد.
وی افزود: بررسی عضویت تاجیکستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا همچنان ادامه دارد، زیرا در این اتحادیه شرکای اصلی تجاری و اقتصادی ما از جمله روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان حضور دارند.
وزیر توسعه اقتصادی تاجیکستان تصریح کرد: در این راستا ما علاقه مند به همگرایی در چارچوب این اتحادیه میباشیم.
وی ادامه داد: اگر چه «دوشنبه» عضو اتحاد اقتصادی اوراسیا نیست، اما ما همکاریهای فعالی با تمام کشورهای عضو این اتحادیه در قالب دوجانبه و هم در چارچوب سازمانهای بین المللی داریم به شکلی که روسیه در ساختار تجارت خارجی تاجیکستان در موقعیت اول و قزاقستان در جایگاه دوم قرار دارند.
وزیر تاجیک ادامه داد: در وزارت توسعه اقتصادی این کشور، کارگروهی در زمینه مطالعه مسائل مربوط به فرآیندهای همگرایی در چارچوب اتحاد اقتصادی اوراسیا فعالیت میکند.
وی افزود: همگرایی در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا فقط محدود به همکاریهای گمرکی نبوده بلکه طیف وسیعی از تعاملات را فرا میگیرد که این فرآیند هنوز تکمیل نشده و همواره مورد پیگیری و مطالعه قرار دارد.
اتحادیه اقتصادی اوراسیا از کشورهای روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان تشکیل شده است.
مجموع مساحت کشورهای عضو این اتحادیه بیش از 20 میلیون کیلومتر مربع، جمعیت آن بیش از 180 میلیون نفر و تولید ناخالص داخلی آن در سال 2013 میلادی حدود 4 هزار میلیارد دلار (بر اساس معیار برابری قدرت خرید) است.
در چارچوب این اتحادیه، اعضای آن موافقت خود را با تردد آزاد کالا، سرمایه، نیروی کار و خدمات در مرزهای اوراسیا اعلام کردهاند. اعضای اوراسیا همچنین اعلام کردهاند که سیاست مشترکی در زمینه انرژی، صنعت، کشاورزی و وسایل نقلیه خواهند داشت.
«دوشنبه» از وضع «روادید ابریشم» بین کشورهای آسیای مرکزی حمایت میکند
به گزراش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، «عالم سلیمزاده» رئیس کمیته امور بین المللی، سازمانهای اجتماعی و اطلاعات پارلمان تاجیکستان وضع «روادید ابریشم» میان کشورهای منطقه را بسیار جالب خواند و گفت: دولت و پارلمان از این ابتکار حمایت خواهند کرد.
وی خاطرنشان کرد: رئیس جمهور تاجیکستان از نخستین روز استقلال کشورهای آسیای مرکزی از همکاری نزدیک میان آنها و حذف موانع ساختگی بر سر راه گردشگران، کالا و خدمات استقبال کرده است.
سلیمزاده افزود: با توجه به این مهم میتوان با اطمینان گفت: تاجیکستان از وضع چنین روادیدی میان کشورهای آسیای مرکزی حمایت خواهد کرد.
وی گفت: از وضع چنین روادیدی تمام طرفها، هم گردشگران خارجی و هم کشورهای منطقه بهره خواهند برد.
سلیمزاده افزود: با دریافت چنین روادیدی گردشگران خارجی میتوانند با فرهنگ منحصر به فرد مردم منطقه، آثار تاریخی و فرهنگی و جاذبههای طبیعی آشنا و کشورهای آسیای مرکزی درآمد بالایی را از گردشگری داشته باشند.
وی ادامه داد: وضع چنین روادیدی به اجرای برنامههای دولت تاجیکستان جهت افزایش قابل توجه تعداد جهانگردان خارجی و فروش محصولات صنایع دستی مردم تاجیک کمک میکند.
بنابه گزارش رسانههای منطقه وضع روادید ابریشم در حال حاضر در کشورهای قزاقستان و ازبکستان به طور رسمی مورد بررسی قرار گرفته است.
کمیته امور بین المللی، روابط اقتصاد خارجی، توریسم و سرمایه گذاری خارجی سنای ازبکستان بررسی این موضوع میان «تاشکند» و «آستانه» را تایید کرد.
نمایندگان سنای ازبکستان نیز معتقد هستند که وضع این نوع روادید میان کشورهای آسیای مرکزی منجر به افزایش گردشگری خارجی خواهد شد.
سال 2018 میلادی از سوی رئیس جمهور تاجیکستان «سال توسعه گردشگری و صنایع دستی مردم تاجیک» نام گرفته است.
روادید ابریشم مانند «روادید شینگن» خواهد بود که گردشگر خارجی با دریافت آن میتواند در یک سفر از چند کشور منطقه آسیای مرکزی بدون مشکل بازدید کند.
اسلام آباد و مسکو قرارداد همکاری نظامی امضا کردند
با امضای قرارداد همکاری نظامی بین اسلام آباد و مسکو، نظامیان پاکستانی از آموزش در سازمانهای ویژه روسیه بهره مند می شوند.
به گزارش روز پنجشنبه ایرنا، وزارت دفاع پاکستان اعلام کرد که قرارداد مشترک همکاری نظامی با روسیه از سوی مسئولان دو کشور به امضا رسیده است.
بر اساس این قرارداد، نظامیان پاکستانی میتوانند در راستای گسترش همکاریهای آموزشی از خدمات موسسات ویژه آموزشی روسی بهرهمند شوند.
این نخستین بار است که شورای مشترک نظامی دو کشور برای یک همکاری نظامی تصمیم میگیرد و معاهده امضا میکند.
بر اساس اعلام وزارت دفاع پاکستان، این توافق نامه در پایان نخستین نشست کمیته مشورتی مشترک نظامی دو کشورامضا شده است.
روسیه و پاکستان اوایل سال جاری در مذاکرات وزیران امور خارجه دو کشور موافقت کردند کمیسیون تقویت همکاری های نظامی دوجانبه تشکیل شود.
این قرارداد که به امضای سرلشکر ژنرال الکساندر فومین معاون وزیر دفاع روسیه و ضمیر الحسن شاه معاون وزیر دفاع پاکستان رسیده، قرار است بزودی اجرایی شود.
مسکو و اسلام آباد که طی سال های گذشته از جمله زمان جنگ افغانستان و شوروی سابق در دهه 1980، به دلیل افزایش نفوذ آمریکا بر پاکستان در آن دوران، مواضعی ناهمسو درخصوص موضوع های گوناگون داشتند، امروز در بسیاری از عرصه ها مانند همکاری های دفاعی-نظامی و تلاش برای حل مسائل جاری در افغانستان، تقریبا در مسیری واحد قرار گرفته اند.
یخ های جنگ سرد میان اتحاد جماهیر شوروی سابق و پاکستان بر سر افغانستان، امروز پس از گذشت حدود سه دهه و وقوع تحولات مختلف از جمله فروپاشی شوروی در سال 1991 و لشکرکشی آمریکا به افغانستان در سال 2001 تقریبا ذوب شده و مسکو امروز به فکر آن است با همراه کردن پاکستان، این کشور را که موقعیت ویژه راهبردی در منطقه دارد و در سال های اخیر نیز از متحدان اصلی واشنگتن محسوب می شد، در صف خود قرار دهد.
سفر سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه به پاکستان در آبان ماه سال 1393 را شاید بتوان آغاز فصلی نو در مناسبات دو کشور به ویژه در حوزه های دفاعی-نظامی قلمداد کرد.
در مهر سال 1395 و برای نخستین بار در تاریخ روابط دو کشور، گروهی 200 نفره از سربازان نیروی زمینی ارتش روسیه برای انجام رزمایش مشترک در مناطق کوهستانی پاکستان با عنوان «رزمایش دوستی»، به این کشور سفر کردند.
مهرماه سال 1396 نیز روسیه میزبان رزمایشی مشترک با نیروهای پاکستانی با عنوان «دروژبا-2017» در جمهوری کاراچایوو چرکسیا در منطقه قفقاز شمالی روسیه بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جنگ آمریکا علیه گروههایی که در مقابل تروریستهای بینالمللی داعش میجنگند
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «پال پیلار» افسر بازنشسته سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در خاور نزدیک و جنوب آسیا اظهار داشت که طالبان دشمنی موثر در برابر داعش است و هفته گذشته نیز این گروه شکست بزرگی را علیه داعش در «جوزجان» تحمیل کرد.
این عضو بازنشسته سیا در پایگاه خبری-تحلیلی «لوبلاگ» نوشت: طالبان هیچگاه تروریسم بینالمللی نبوده و همواره بر قدرت سیاسی و نظم سیاسی در داخل افغانستان تمرکز کرده است.
وی افزود: اساس مداخله آمریکا در افغانستان جلوگیری از تروریسم بود و اکنون نیز ادامه حضور آمریکا در این کشور مبتنی بر همین منطق است و اکنون نیز مداخله نظامی آمریکا در افغانستان در 17 سالگی خود قرار دارد که بیشتر این مبارزه نیز علیه گروهی است که با تروریستهای بینالمللی واقعی (داعش) در حال جنگ است.
عضو سابق سازمان «سیا»: جنگ آمریکا علیه تروریسم در افغانستان تاثیر مخرب داشته است
پیلار اظهار کرد در حالی ماموریت “مبارزه با تروریسم” آمریکا بر گروه طالبان متمرکز است که این طالبان یک گروه تروریسم بینالمللی نیست و خودش مقابل گروه تروریستی بینالمللی داعش میجنگد.
ژنرال «جاوید کوهستانی» کارشناس مسایل نظامی نیز درباره حملات گسترده طالبان علیه داعش تسلیم شدن متعاقب جنگجویان داعش به نیروهای امنیتی افغان گفته بود که طالبان از 3 ماه گذشته حدود 3 هزار از اعضای خود را برای سرکوب داعش به شمال افغانستان آورد و در حالی که تروریستهای داعش در محاصره قرار داشتند بالگردهای دولتی به کمک آنها آمد.
طالبان پیش از این نیز پس از اعلام موجودیت داعش در افغانستان در اواخر سال 94 در شهرستان «خاکسفید» ولایت «فراه» حمله همهجانبهای را علیه تروریستهای داعش انجام داد و پس از تحمیل تلفات و خسارات سنگین به داعش پایگاه این گروه تروریستی را در فراه متلاشی کرد.
افزایش کاروان های مردمی صلح خواه در افغانستان
با نزدیک شدن عید قربان ، مطالبه آتش بس و تحقق صلح در افغانستان به یک خواست عمومی تبدیل شده است و حرکت کاروان های مردمی با شعار صلح خواهی رو به ازدیاد است.
به گزارش ایرنا، کاروان صلح خواه مهاجران افغان با همین هدف دیروز سه شنبه پس از 50 روز پیاده روی از استان خیبر پشتونخواه پاکستان وارد کابل شد.
این کاروان چند ده نفری 50 روز پیش حرکت خود را از شهر«پیشاور» پاکستان آغاز کرد و با ورود به کابل به شیوه مردمی که این روزها در داخل و خارج افغانستان رواج یافته از دولت و گروه طالبان برقراری صلح را می خواهند.
اعضای این کاروان امروز چهارشنبه در یک نشست خبری در کابل حضور یافتند و از طرفهای درگیر جنگ در افغانستان خواستند که به درگیری خانمانسوز در کشورشان نقطه پایان بگذارند و با یک دیگر صلح کنند.
«نظام الدین شینواری» عضو این کاروان به خبرنگاران گفت که تمام مردم افغانستان از تدوام جنگ در کشورشان خسته شده اند و طرفدار پایان جنگ و تحقق صلح و ثبات و امنیت هستند.
وی تأکید کرد که در حال حاضر صلح به یک خواست ملی برای افغان ها تبدیل شده ، گروه طالبان و دولت باید به این خواست برحق مردم احترام بگذارند و برای پایان جنگ به گفت و گو روی آورند.
این کاروان خواهان اعلام آتش بس بین طالبان و دولت است تا بدنبال آن گفت و گوی صلح آغاز شود تا مردم شاهد تامین صلح و امنیت در کشور باشند.
به گفته اعضای این کاروان مردم افغانستان در 40 سال گذشته به دلیل جنگ و ناامنی بیسواد باقی مانده اند و تداوم بیسوادی ، جهل را به ادامه می آورد و جهل نیز تنها به جنگ و کشتار مردم کمک می کند و باید با پایان دادن به جنگ برای آموزش و تحصیل مردم تلاش کرد.
کاروان مشابهی نیز در اواخر ماه مبارک رمضان از استان هلمند در جنوب افغانستان و پس از 27 روز پیاده روی و عبور از استان های «قندهار»، «زابل»، «غزنی» و «میدان وردک» وارد کابل شد که آن ورود همزمان شد با روزهای آتش بس دو طرف درگیری در این کشور که به مناسبت عید فطر برقرار شده بود.
کاروان هلمندی با بست نشستن در مقابل سفارت های خارجی و ارسال نامه به مردم آن کشورها ، خواستند تا با مردم افغانستان برای تأمین صلح همکاری کنند.
اعضای این کاروان باور دارند که مردم کشورهایی که آنها در مقابل سفارت خانه هایشان در کابل تجمع کردند می توانند بر دولت های خود فشار آورند، تا در راستای تأمین صلح همکاری کنند تا این رویای افغان ها به واقعیت مبدل شود.
همزمان با حضور کاروان صلح هلمندی تعدادی از مردم در استان های «بغلان»، «پکتیا» و «کنر» نیز گردهم آمدند و با حمایت از شیوه صلح خواهی مردم خواستار پایان جنگ بین طالبان و دولت شدند.
روز گذشته یک کاروان مشابه از استان هرات پای پیاده راه افتاده تا با پیمودن بیش از یک هزار کیلومتر خود را به کابل برساند و با کاروان های صلح خواهی مهاجران افغان از پاکستان و کاروان هلمندی یکجا شوند.
کاروان صلح خواهان هلمندی اعلام کرده اند که این بار با پای برهنه از کابل به سمت مزارشریف مرکز استان «بلخ» در شمال خواهند رفت و از مردم این استان خواهند خواست که برای تأمین صلح به پاخیزند.
رئیس این کاروان به ایرنا گفت که آنها با بازگشت از مزارشریف باردیگر در مقابل سفارت خانه هایی که بست نشینی کردند ، جواب روشن طلب خواهند کرد.
«اقبال خیبر» گفت که اگر سفارت های خارجی با کاروان صلح خواهان افغانستان صادقانه همکاری نکنند این بار با حضور گروه بزرگ تری از مردم افغانستان درخواست بسته شدن این سفارت خانه ها را خواهیم کرد.
هرچند دولت افغانستان از خواسته های این کاروان اعلام حمایت کرده است اما از آنجایی که صلح به دو طرف قضیه درگیری ارتباط دارد، طالبان در پاسخ به اعضای این گروه برای صلح گفته است که بجای آمدن پیش آنها باید به «بگرام» مهمترین پایگاه نظامیان خارجی رفته و از آمریکایی ها بخواهند که افغانستان را ترک کنند تا صلح تأمین شود.
اکنون دولت افغانستان تأیید کرده است که روی طرحی رایزنی می کنند تا بار دیگر در روزهای عید قربان با طالبان اعلام آتش بس کنند.
رئیس جمهوری، رئیس اجرایی و شورای عالی صلح افغانستان گفته اند که با توجه به آتش بس عید فطر در حال آماده کردن طرحی جدید برای آتش بس در روزهای عید قربان هستند.
شنیده می شود که این بار آتش بس بین 10 روز تا دو ماه اعلام خواهد شد اما شماری از آگاهان مسائل سیاسی و اعضای مجلس سنا و نمایندگان با اعلام آتش بس یک طرفه مخالف هستند و باور دارند که در اعلام آتش بس یک طرفه نه تنها صلح تأمین نخواهد شد بلکه در این زمان تلفات نیروهای امنیتی افزایش یافته و طالبان افراد خود را در داخل شهرها برای حملات در زمان های بعد جاسازی خواهند کرد.
مردم افغانستان از ادامه چهاردهه جنگ، کشتار، آوارگی و مهاجرت خسته شده اند و خواهان صلح هستند اما تاکید دارند که خواستار تامین صلح به شیوه ای که یک بحران تازه جای آن را بگیرد نیستند.
آمریکا نباید تجارت ایران و افغانستان را شامل تحریمها کند
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وزارت خارجه افغانستان با ابراز نگرانی از اعمال تحریم آمریکا بر ایران تاکید کرد: درصورتی که افغانستان از این قاعده مستثنی نشود، بسیاری از زیرساختهای افغانستان با خطر نابودی روبهرو خواهد شد.
به گفته این وزارتخانه، بندر چابهار که به روزنه تازهای از همکاریهای اقتصادی ایران، افغانستان و هند تبدیل شده است و زمینه دست یافتن افغانستان به بنادر آبی جهانی را فراهم میسازد، نباید شامل تحریمهای آمریکا شود.
مقامات در وزارت خارجه افغانستان از آمریکا میخواهند که در شرایط جدید تحریمها بر ایران، روابط تجاری و سیاسی این دو کشور شامل این تحریمها نشود.
به گزارش «آریانا نیوز»، «فرامرز تمنا» رئیس مرکز مطالعات راهبردی وزارت خارجه افغانستان بیان داشت: درخواست حکومت افغانستان همواره این بوده است که در مورد اعمال تحریمهای جدید بر ایران، افغانستان مشمول این طرح نشود.
«آذرخش حافظی» رئیس اتاق تجارت و صنایع سازمان همکاریهای اقتصادی نیز میگوید که درصورت اجرای تحریمها، مبادلات بانکی نیز بین ایران و افغانستان با مشکل مواجه شده و این دو کشور نمیتوانند معاملات بزرگ بانکی انجام دهند.
براساس آمارهای اتاق تجارت سازمان همکاریهای اقتصادی، افغانستان چهارمین کشور بزرگ برای صادرات ایران است و صادرات این دو کشور به بیش از دومیلیارد دلار میرسد.
این درحالی است که ارزش تجارت غیرنفتی ایران به افغانستان در چهار ماه گذشته به بیش از یک میلیارد دلار رسیده است.
مشوره یا بازی با بزرگان سیاسی؟
پیام آفتاب : ارگ ریاست جمهوری اعلام کرد که رییس جمهور غنی پیرامون مسایل ملی و مهم کشور، با بزرگان سیاسی نشستهای مشورتی داشته است.
در اعلامیهای که “ارگ” به نشر رسانده، آمده است: محمد اشرف غنی رییسجمهوری اسلامی افغانستان به سلسلهی نشستهای مشورتی خویش پیرامون مسایل ملی و مهم کشور، با رهبران و شخصیتهای سیاسی و جهادی به گونهی جداگانه در مورد صلح، آتشبس، انتخابات و دیگر موضوعات مهم جاری افغانستان صحبت و مشورت نمود.
در ادامه اعلامیه آمده است که بزرگان و رهبران سیاسی کشور در خصوص وضعیت جاری و مسایل سیاسی افغانستان به شمول صلح و امنیت، آتشبس و انتخابات، دیدگاهها، پیشنهادات و نظریات شان را با رییسجمهور شریک ساختند.
همچنان گفته شده که در این نشستها آقای غنی بر اهمیت مشوره در خصوص مسایل مهم ملی و کشوری تاکید کرده و آن را یک “اصل” خوانده است.
اینکه آقای غنی هرازچندگاهی با بزرگان سیاسی نشستهای مشورتی برگزار میکند، از جهاتی قابل تامل است:
_ آقای غنی در چهارسال حکومتداریاش نتوانسته اعتماد اکثریت بزرگان سیاسی و جهادی کشور را جلب کند. سردی رابطه میان ارگ و این دسته از سیاسیون، تا جایی کار را به ضرر تیم حاکم پیش برده و عرصه را برای آقای غنی تنگ کرده است. از اینرو، آقای غنی و حواریونش با راهاندازی نشستهایی به بهانه مشوره و نظرخواهی پیرامون مسایل ملی و دهها دلیل ناگفتهی دیگر، میخواهند وجههی تخریبشده حکومت را تا حدی ترمیم کنند. این یک واقعیت است که بزرگان سیاسی و قومی در شرایط فعلی دارای پایگاه و جایگاه اجتماعیاند و مخالفت آنها میتواند مردم را در برابر تیم حاکم بشوراند. پرواضح است که اینگونه نشستها اندکی برای فروکش خشم و دلسردی آنها تا جایی موثر است.
_ به نظر میرسد مشوره دیروز آقای غنی با چهرههای مطرح سیاسی کشور، بیشتر از آنکه “مشوره” باشد، یک تاکتیک و ترفند سیاسی است که بهمنظور جلوگیری از واکنشهای احتمالی بزرگان سیاسی و قومی در برابر برنامههای آینده آقای غنی به کار گرفته میشود. تجربه گذشته نشان میدهد که آقای غنی در رسیدن به اهدافش مایل است حتی نیروهای متخاصم خود را با روشهای فریبنده برای مدتی در کنارش بگیرد. کارنامه او در انتخابات ریاست جمهوری پیشین، نمونه واضح این مدعا است.
_ آقای غنی و اطرافیانش اکنون دریافتهاند که محبوبیت و توان اجتماعی این دسته از بزرگان و نخبهگان سیاسی تا حدی کاهش یافته و تضعیف شده اند. اینجاست که حکومت صرف به مشوره با آنها بسنده میکند؛ در حالی که نیروی حاکم در ارگ، امتیاز و منابع قدرت را در اختیار نورچشمیهای خود میگذارد و فقط در مواردی و آنهم بهصورت نمایشی با بزرگان سیاسی نشست مشورتی دایر میکند.
فراموش نکنیم که کمتر از یک سال زمان به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مانده است. آقای غنی در این مدتزمان کوشش دارد آنعده از سیاستمداران مطرح کشور را که از وی دلخوشی نداشته و یا هم اعتماد چندانی به سیاستهای آقای غنی ندارند، گرد خود جمع کند و بدینترتیب پایههای سیاسی خود را تقویت کند.
با اینهمه، میتوان گفت که مشوره رییسجمهور با شماری بزرگان سیاسی، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و آقای غنی با تدویر چنین نشستهای نمایشی و اما با پیام، اهداف دور و دراز سیاسیاش را مدنظر دارد.
طرح حامد کرزی نسخه دوم «حکومت وحدت ملی» است
گزارشنامه افغانستان : مشکل اصلی ائتلاف بزرگ نجات، بحران نا به هنجار نداشتن زعیم انتخاباتی است. راه حفظ توازن دایمی و جلوگیری از فروپاشی، اتحاد با شورای حراست و ثبات است.
خبرسوال برانگیزی مطرح شده بود که حامد کرزی به حضور رهبران ائتلاف بزرگ نجات اعلام کرده که کاندیدای ریاست جمهوری نخواهد بود. اما درعمل، ایشان در محور نشست های سریالی جا خوش کرده است. دیگر نخبه گان را به چرخیدن بر مدار ائتلاف بزرگ که هنوز خود مدار مشخصی ندارد، ترغیب می کند. عکس ها هم نشان می دهند که برصدر نشسته و( به غیر از محمد عمر داوود زی) همه به او خیره مانده اند!
جاوید کوهستانی یک اندازه گره این معما را باز کرد. وی فاش کرد که آقای کرزی خیال دارد در دولت آینده مقام نخست وزیری را از آن خود کند. به این ترتیب، راه برای تشکیل یک «حکومت وحدت ملی» ثانی هموار می شود که همانا حکومت انارشسیتی خواهد بود. اما اکثر شخصیت های شامل در اردوگاه ائتلاف نجات که از «تمرکز گرایی» فوق افراطی دکترغنی خسته و بیزار شده اند، بالطبع ازین طرح حامد کرزی مشعوف و ممنون خواهند بود. سوال این است که کاندیدای اصلی یا احتمالی ائتلاف نجات برای ریاست جمهوری چه کسی است که همه ارکان نا متجانس درون اردوگاه به وی بیعت کنند؟
چنین کسی وجود ندارد؛ اما هر کسی باشد در زدوبند های پیشا انتخابت و پسا انتخابات، وزن و سرعت و کار آمدی اش مساوی به کرزی نخواهد بود. پس، نظام صدارتی تشکیل می شود؛ با این تفاوت که نخست وزیر اجرایی اش، می تواند از میان نخبه گان سیاسی شامل در ائتلاف، در هر جیب خود یک رئیس جمهور نرم گردن داشته باشد!
به این ترتیب، حامد کرزی از طریق یک فرمان مسالمت آمیز دو باره بر سکوی قدرت فراز می آید. اما این مساله درعمل یک فرضیۀ غیرعملی است. دربرابر این طرح، چهار مانع ایستاده است:
جامعه جهانی، شورای حراست وثبات، طالبان و دم و دستگاه دکترغنی و حنیف اتمر.
چرا ائتلاف نجات احساس می کند که بدون تیم کرزی، محکوم به بی وزنی شده و کسی سلامش را وعلیک نخواهد گرفت؟ شاید به این سبب که هنوز موضع انتخاباتی جنرال دوستم نا مشخص است و از سوی دیگر، لنگر یارگیری انتخاباتی دکترغنی- اتمر از میان اضلاع شامل در ائتلاف درحال افزایش است. ستبری و «دبنگی» ائتلاف بزرگ یاد آور « جبهه ملی» قدیم است که با خروج مارشال فهیم، همه چیز مختومه شد. حالا هم، هرگاه یک حلقه بشکند، دیگر ائتلافی وجود نخواهد داشت. نکتۀ مهم این است که ائتلاف به زودی به این نتیجه خواهد رسید که برای انتخاب رهبر باید دست به دامن شورای حراست به رهبری استاد سیاف شود. اگر برفرض درین مساله بیش ازین تاخیر شود، ائتلاف بزرگ ملی زود تر از موعد مورد انتظار فروخواهد پاشید.
پاسکاری کمیسیون انتخابات و دولت افغانستان؛ پاسخ به طرح انتخاباتی احزاب سیاسی
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «عبدالبدیع صیاد» رئیس کمیسیون انتخابات افغانستان در نشست خبری اعلام کرد که این کمیسیون مخالفتی با طرح پیشنهادی احزاب درباره روند انتخابات ندارد.
وی خاطرنشان کرد که احزاب سیاسی خواستار تغییر نظام رای واحد غیرقابل انتقال به نظام رای چند بعدی، نظارت بر روند انتخابات و استفاده از فناوری بیومتریک در روند رای دهی هستند.
تغییر نظام انتخاباتی
رئیس کمیسیون انتخابات افغانستان درباره تغییر نظام انتخاباتی گفت: این کمیسیون نمیتواند در نظام انتخاباتی تغییر ایجاد کند زیرا این از صلاحیتهای دولت و پارلمان افغانستان است.
وی افزود: تغییر نظام رای واحد نیاز به تعدیل قانون انتخاباتی دارد که در مورد آن تنها دولت و پارلمان افغانستان میتواند تصمیم بگیرد.
صیاد اظهارداشت: طرف احزاب، کمیسیون انتخابات نیست زیرا کمیسیون انتخابات مسئولیت دارد که روند انتخابات را مطابق با قانون انتخاباتی این کشور به پیش ببرد.
نظارت احزاب سیاسی
رئیس کمیسیون انتخابات افغانستان در رابطه با نظارت احزاب سیاسی از روند انتخابات گفت: ما با مشارکت احزاب سیاسی در روند نظارت از انتخابات مشکلی نداریم.
وی افزود: کمیسیون انتخابات بارها خواستار همکاری احزاب سیاسی در روند انتخابات شده است اما به شرط آنکه احزاب از مداخله در روند انتخابات خودداری کنند.
صیاد تصریح کرد که احزاب سیاسی نمایندگانی را برای اخذ اعتبار نامه به کمیسیون انتخابات افغانستان معرفی کنند تا بتوانند از آغاز تا پایان روند انتخابات و شمارش آرا حضور داشته باشند.
روند بیومتریک
رئیس کمیسیون انتخابات افغانستان با اشاره به استفاده از فناوری بیومتریک در انتخابات خاطرنشان کرد که این کمیسیون 14 ماه پیش طرح برگزاری هوشمند انتخابات را به کابینه دولت افغانستان ارائه کرده بود.
وی افزود: اما کابینه دولت افغانستان از تائید طرح این کمیسیون برای استفاده از فناوری بیومتریک در روند انتخابات خودداری کرده است.
صیاد تصریح کرد که کمیسیون انتخابات افغانستان مخالفتی با استفاده از فناوری بیومتریک در انتخابات ندارد اما انتخابات پارلمانی باید در زمان از پیش تعیین شده آن برگزار شود.
رئیس کمیسیون انتخابات خاطرنشان کرد که استفاده از فناوری بیومتریک در انتخابات نیاز به زمان دارد زیرا این کمیسیون باید کارمندان جدیدی استخدام کرده و آنها را آموزش دهد.
وی از احزاب سیاسی خواست که گروه فنی را برای بحث درباره امکان استفاده از فناوری بیومتریک بدون ایجاد تاخیر در زمان برگزاری انتخابات معرفی کند تا با ناظران بینالمللی و اعضای فنی کمیسیون انتخابات افغانستان گفتوگو کنند.
در حالی که کمیسیون انتخابات افغانستان دولت این کشور را به مخالفت با برگزاری هوشمند انتخابات متهم میکند ارگ ریاست جمهوری افغانستان نیز روز گذشته تصریح کرد که مخالفتی با استفاده از فناوری بیومتریک در روند انتخابات ندارد.
دولت افغانستان
«هارون چخانسوری» سخنگوی اشرف غنی روز گذشته در نشست خبری تصریح کرد که به شرط عدم مخالفت کمیسیون انتخابات با استفاده از فناوری بیومتریک در انتخابات پارلمانی این کشور موافقت خواهد کرد.
وی افزود: اگر کمیسیون انتخابات با استفاده از بیومتریک در انتخابات موافقت کند دولت افغانستان نیز حاضر است تا در حد توانش تسهیلات برای استفاده از این فناوری در انتخابات را فراهم کند.
کمیسیون انتخابات و دولت این کشور در حالی یکدیگر را به مخالفت با استفاده از فناوری بیومتریک متهم میکنند که کمتر از 70 روز زمان به برگزاری انتخابات در این کشور باقی مانده است.
احزاب سیاسی
این در حالی است که حدود 20 روز پیش شماری از احزاب و جریانهای سیاسی افغانستان در نشست مشترکی کمیسیون انتخابات را به دروغ گویی متهم کرده و خواستار استفاده از فناوری بیومتریک شدند.
بر اساس گزارش کمیسیون انتخابات 9 نفر در روند ثبت نام رای دهندگان شرکت کردند اما احزاب سیاسی افغانستان این آمار غیر واقعی دانسته و تا کنون حاضر به پذیرش آن نشده است.
با این حال، اختلافات ادامه دارد و احزاب سیاسی افغانستان هشدار دادند که اگر خواستههای انتخاباتی آنها نادیده گرفته شود از برگزاری انتخابات پارلمانی در این کشور جلوگیری خواهند کرد.
انتخابات پارلمانی؛ به نام ملت، به کام حکومت؟
آوا : گلاجان عبدالبدیع صیاد؛ رییس کمیسیون انتخابات میگوید که بهدلیل نبود زمان کافی، استفاده از سیستم بیومتریک در انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالی پیش رو امکانپذیر نیست.
رییس کمیسیون انتخابات گفت: «بهخاطر برگزاری انتخابات شفاف، استفاده از تکنولوژی در طرح کمیسیون بود؛ اما طرح ما ۱۴ ماه بر میز حکومت ماند و تایید نشد. حالا هم هدف ما برگزاری انتخابات شفاف با استفاده از تکنولوژی بایومتریک است؛ اما ۷۰ روز باقی مانده تا ۲۸ میزان، برای استخدام و آموزشدهی افراد و تهیه مواد تخنیکی زمان کافی نیست.»
آقای صیاد افزود: کمیسیون انتخابات در جریان عملیاتی کردن انتخابات پارلمانی است و در این زمان کم، استفاده از تکنولوژی بیومتریک را مقدور نمیداند؛ اما این سیستم در انتخابات ریاست جمهوری ۳۱حمل سال آینده تطبیق خواهد شد.
بهگفته او، کارمندان کمیسیون انتخابات اکنون مشغول روند ثبت اطلاعات (دیتا انتری) هستند و تا حال از حدود ۹ میلیون برگه ثبت نام رأیدهندگان، بیش از سهونیم میلیون برگه را ثبت کرده اند.
کارشناسان می گویند که اظهارات تازه رییس کمیسیون انتخابات، پاسخی صریح و نهایی به فشارهای فزاینده احزاب سیاسی محسوب می شود.
پیشتر شماری از احزاب قدرتمند سیاسی، خواستار ابطال روند ثبت نام رأی دهندگان، بیومتریک سازی انتخابات پیش رو و تغییر سیستم آن از رأی واحد غیر قابل انتقال به سیستم تناسبی شده بودند.
این جریان ها تهدید کرده اند که در صورت عدم تمکین حکومت و کمیسیون انتخابات به این خواسته ها، انتخابات پیش رو را تحریم می کنند و دست به اعتراضات اجتماعی می زنند.
در پی این درخواست، چند دور جلسه میان کمیسیون، ارگ و نمایندگان احزاب، به ریاست سرور دانش؛ معاون دوم ریاست جمهوری برگزار شد؛ اما سرانجام به نتیجه نرسید و ارگ و کمیسیون خواسته های احزاب را غیر عملی عنوان کردند.
احزاب سیاسی همچنین می گویند که آمار ارائه شده از سوی کمیسیون انتخابات از شمار ثبت نام کنندگان برای شرکت در انتخابات، جعلی و تقلبی است و به گفته آنها دست کم پنج میلیون نفر مورد ادعای کمیسیون، هرگز ثبت نام نشده و وجود خارجی ندارند.
آنها کمیسیون و حکومت را به زمینه سازی برای تقلب با استفاده از آمار غیر واقعی ثبت نام کنندگان متهم می کنند.
با موضع گیری تازه رییس کمیسیون انتخابات اما یکبار دیگر توپ به زمین احزاب سیاسی افتاده است؛ احزابی که علیرغم همه اختلاف هایی که دارند، دست کم در این زمینه متفق القول اند که دست هایی از درون حکومت و کمیسیون انتخابات تلاش می کنند تا اراده حاکمیت را بر انتخابات پیش روی پارلمانی تحمیل کنند و یک پارلمان سفارشی، مهندسی شده و منتخب و منصوب حکومت را روی کار بیاورند که در آن، نه نشانی از مردم باشد و نه احزاب قدرتمند و مدعی سیاسی در آن، حضوری مؤثر و ملموس داشته باشند.
تا اینجای کار، با وجود مخالفت های هماهنگ و سازمان یافته احزاب پرنفوذ سیاسی، حکومت و کمیسیون انتخابات، ساز خود را زده و راه خود را رفته اند.
آنها در حالی از نبود زمان کافی برای بیومتریک کردن انتخابات پیش رو سخن می گویند که این طرح مدت ها پیش از آغاز روند ثبت نام رأی دهندگان به حکومت و کمیسیون انتخابات ارائه شده بود.
احزاب سیاسی همچنین می گویند که میلیون ها نفر از کسانی که گفته می شود برای رأی دادن در انتخابات پیش رو، ثبت نام کرده اند، جعلی اند؛ بنابراین، این روند باید باطل شود.
کمیسیون انتخابات و حکومت اما هیچ پاسخی به این خواسته نمی دهند.
با این حساب، تصور اینکه انتخابات آینده نیز به نام ملت اما به کام حکومت تمام شود، دور از انتظار نیست؛ این چیزی است که در گذشته نیز بارها اتفاق افتاده است.
با این حال، این امید همچنان وجود دارد که همه احزاب سیاسی با وجود اختلاف نظرهای عمیق و گرایش های شدیدا متضادی که نسبت به مسایل کلان سیاسی و قومی و ایدئولوژيک دارند، دست کم در یک زمینه، موضع همسانی اتخاذ کنند و آن، مهار روندی است که مستقیما مردم سالاری و قدرت احزاب را هدف گرفته و اگر مهار نشود، زمینه را برای بازگشت به استبداد و انسداد سیاسی فراهم می کند.
اگرچه رییس جمهوری اخیرا با رهبران بسیاری از احزاب قدرتمند سیاسی، جداگانه دیدار کرد و این امر، خطر معامله پشت پرده، شخصی و مورد با مورد با این افراد و احزاب را از سوی حکومت، تقویت می کند؛ اما این انتظار کماکان وجود دارد که احزاب و رهبران سیاسی در روندهای انتخاباتی پیش رو، اجازه ندهند همه چیز به نام ملت و به کام حکومت، تمام شود. این رسالت ذاتی احزاب سیاسی در یک جامعه متکثر و مردم سالار است و در شرایط کنونی افغانستان نیز ضرورتی بالاتر از این، وجود ندارد.
«زنده باد آیسکریم!»: پیشنهاد غنی برای آتشبس با طالبان
رئیسجمهور افغانستان در افتاحیه برق رسانی کاپیسا در جریان سخنرانی هایش در مورد صلح و آتشبس گفت که در روز اتشبس طالبان آیسکریم میخوردند و در روز که با طالبان آتشبس میشود برای طالبان آیسکریم میدهیم «زنده باد آیسکریم!».
به گزارش اسپوتنیک، محمد اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان، در افتاحیه برق رسانی کاپیسا در جریان سخنرانی هایش در مورد صلح و آتشبس گفت که آتشبس فرضیات عظیم را تغییر داد، اما چطور؟ و مردم فکر میکرند که افغانستان در طی این چهل سال به اندازه تکهتکه و پارچهپارچه شدهاند که از داخل یک خانواده گرفته تا یک ناحیه ناحیه تقسیم شدند و همین آتشبس نشان داد که مردم افغانستان آیندهنگر و گذشتهنگر است و صلح پرست است که در روز آتشبس طالبان آیسکریم میخوردند و در روز که با طالبان آتشبس میشود برای طالبان آیسکریم میدهیم «زنده باد آیسکریم!». وی همچنان گفت که من رئیسجمهور طفل، زن و مرد هر افغان استم.
نقطه اساسی دیگر که رئیسجمهور در مورد جنگ افغانستان گفت: اینست که جنگ افغانستان باید از راه سیاسی باید حل نمایم جنگ افغانستان ابعاد مختلف دارد و بعد داخلی جنگ با طالب است از راه صلح ومذاکره سیاسی باید بدست آید.
وبرای هرافغان اطمینان میدهم که صلح در روز روشن بدست میآید ونه در شب تاریک، نه در پشت پردهها، نه درغیاب مردم و نه بدون صحت ملت صلح پایدارو دوامدار برای هر فرد افغان باید باشد.
یک سالگی سقوط میرزاولنگ؛ از آوارگی باشندگان تا حاکمیت طالبان
اطلاعات روز : درست یک سال از حملهی گروه طالبان و داعش به روستای «میرزاولنگ» میگذرد؛ جایی که در آن دستکم ۵۰ تن از باشندگان این منطقه کشته و دهها تن دیگر زخمی و آواره شدند. حالا همزمان با فرونشینی هیاهوی این حمله، قربانیان آن هم از یادها رفته است.
شماری از باشندگان میزاولنگ میگویند که دولت به وعدههایش کمتر عمل کرده و بیشتر از آنچه به آنها داده، تبلیغ کرده است.
آنها میافزایند که هنوز منطقهی میزاولنگ به حالت عادی برنگشته و بیشتر باشندگان آن آوارهاند اما دولت به تازگی ۴۹ تن از اعضای خانوادهی قربانیان این حمله را برای زیارت حج به عربستان سعودی فرستاده است.
پس از کشتار باشندگان میرزاولنگ، دولت افغانستان وعده سپرده بود که به قربانیان و آسیبدیدگان این حمله رسیدگی میکند اما هنوز کاری قابل توجهی انجام نداده است.
محمدعلی بلخی یکی از آسیبدیدگان منطقهی میرزاولنگ میگوید که پس از گذشت یک سال، هنوز باشندگان این منطقه به زندگی عادیشان برنگشتهاند. او پس از حمله به همراه شش عضو خانوادهاش، میزاولنگ را ترک کرد و حالا در مرکز ولایت سرپل، زندگی سختی را تجربه میکند.
این مرد ۴۲ ساله میگوید که در روزهای سقوط میرزاولنگ و آوارگی باشندگان این منطقه سرخط داغ رسانهها و حرف اول مردم بود، دولت به شماری از آسیبدیدگان کمک کرد ولی پس از آن که این حرف از دهن مردم افتاد، میرزاولنگیها فراموش شدند: «منطقهی ما حالا در دست دشمن است و تا هنوز نتوانستم که به آنجا برگردیم. در وقت جنگ دو ماه در میرزاولنگ بودیم و هیچ کمکی به ما نرسید. تنها افرادی که در خط اول بودند یک مقدار کمک دریافت کرد. البته برای هر خانواده یک خیمه و مقداری موادغذایی و پول نقد (۱۰ تا ۲۷ هزار افغانی برای هر خانواده) توزیع شد. بعدا ما در ریاست امور مهاجرین برای دریافت کمک مراجعه کردیم اما هیچ توجهی به مشکل ما نکرد.»
حاجی مهدوی یکی از فرماندهان خیزش مردمی در ولایت سرپل نیز میگوید، در شرایطی که اکثر خانوادهها به کالاهای اولیه محتاجند، دولت ۴۹ نفر از اعضای خانوادهی قربانیان را به زیارت حج فرستاده است. او میافزاید که حدود سه ماه پیش شماری از بزرگان منطقهی میرزاولنگ برای دیدار با رییسجمهور غنی به کابل آمده بودند تا از او بخواهند که به وضعیت آوارگان میرزاولنگ رسیدگی کند. به گفتهی مهدوی، آقای غنی به بزرگان این منطقه وعده سپرده بود که در مدت ۱۴ روز، زمینهی برگشت آوارگان را به میرزاولنگ فراهم میسازد: «تا هنوز دشمن به میرزاولنگ حضور دارد و پاکسازی نشده. آقای غنی به بزرگان منطقه گفته بود که ورثهی شهدا را به حج میفرستم، تا حالا تنها همین وعدهاش را عملی کرده و برای دیگر قربانیان میرزاولنگ و سیلابزدگان ولایت سرپل هیچ نوع کمکی نکرده است.»
این فرماندهی نیروهای محلی میگوید که از میان ۵۰۰ خانوادهی آواره در میرزاولنگ حدود ۱۰ خانواده افغانستان را ترک کرده و به ایران مهاجرت کردهاند.
همینطور سید اسدالله دانش، عضو شورای ولایتی سرپل نیز میگوید که منطقهی میرزاولنگ زیر کنترل گروه طالبان قرار دارد و حکومت هیچ تلاشی برای بازپسگیری این منطقه نکرده است. «تمام خانههای باشندگان میرزاولنگ تخریب شده و درختان آن منطقه نیز قطع شده است. از طرفی هم زمینهای زراعتی به دلیل کمآبی خشک شده است و هیچ فرصت کاری برای باشندگان این منطقه وجود ندارد.»
از جانب دیگر اما مسوولان محلی ولایت سرپل میگویند که برای قربانیان میرزاولنگ کمکرسانی شده است. ذبیحالله امانی، سخنگوی والی سرپل به اطلاعات روز گفت که دولت سال گذشته پس از فاجعهی میرزاولنگ، برای خانوادههایی که اعضای شان را از دست داده بودند صد هزار افغانی و برای خانوادههای که اعضای آن زخمی شده بودند، ۵۰ هزار افغانی کمک کرده است. او افزود که براساس فرمان رییسجمهور قرار است در آیندهی نزدیک برای باشندگان میرزاولنگ در مرکز ولایت سرپل یک شهرک ساخته شود و برای آسیبدیدگان زمین توزیع گردد. با این هم او تأکید کرد که با تمام کمکرسانیهای که از سوی حکومت و نهادهای حقوق بشری به آنان صورت گرفته، اما این کمکها بسنده نیست.
آقای امانی میگوید که تاهنوز کنترل منطقهی میرزاولنگ بهدست طالبان است و تلاشها برای بازپسگیری این منطقه جریان دارد. او گفت که مناطق دیگر این ولایت از جمله ولسوالی کوهستان نیز در اختیار طالبان قرار دارد و قرار است که حکومت محلی و نیروهای کمکی از مرکز، عملیات گستردهیی را برای پاکسازی این مناطق راهاندازی کنند.
به اضافهی اینها، باشندگان میرزاولنگ میگویند که تا اکنون هیچ نهادی در مورد چگونگی حملهی میرزاولنگ تحقیق نکرده است. آنها از ادارهی محلی سرپل انتقاد میکنند که حتا به مناسبت یک سالگی حمله بر میرزاولنگ و گرامیداشت از قربانیان این رویداد، از بازماندگان قربانیان دلجویی نکرده است.
در حملهی گروه طالبان به روستای میرزاولنگ ولایت سرپل که بامداد پنجشنبه ۱۲اسد ۹۶ اتفاق افتاد، حدود ۵۰ نفر از غیرنظامیان این روستا به شمول زنان و کودکان به گونهی فجیعی کشته و دهها تن دیگر زخمی شد و بیش از ۵۰۰ خانوادهی دیگر آواره شدند.
نهادهای حقوق بشری از جمله دفتر معاونیت سازمان ملل متحد (یوناما) در افغانستان در گزارش تحقیقیاش اعلام کرد که در حملهی گروههای طالبان و داعش در میرزاولنگ غیرنظامیان «قتل عام» شدند.
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در گزارشی این حمله را مصداقی از جنایت علیه بشریت خواند. این نهاد گزارش داد که در این حمله صدها خانه تخریب و اموال و ملکیت مردم به تاراج برده شده
خبار فوری روز :
سه شنبه ۱۶ اسد ۱۳۹۷ خورشیدی برابر با ۷ آگست ۲۰۱۸ میلادی
رویارویی «حنیف اتمر» با «اشرف غنی» در انتخابات از شایعه تا واقعیت
به گزارش خبرگزاری تسنیم، عمر حکومت وحدت ملی رو به پایان است و زمان بسیاری به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده است.
اخیرا کمیسیون انتخابات افغانستان تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور را 31 فروردین سال آینده تعیین کرده است شماری از رهبران سیاسی از جمله اشرف غنی و عطامحمد نور برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور اعلام آمادگی کردند.
با نظرداشت اینکه اعضای اپوزیسیون دولت افغانستان برای معرفی نامزد واحد در انتخابات ریاست جمهوری این کشور تلاش میکنند، انتظار میرفت که دولت و احزاب حامی آن نیز در انتخابات آینده تنها از نامزدی اشرف غنی حمایت کنند.
زیرا جریان اپوزیسیون دولت افغانستان که اخیرا تحت عنوان «ائتلاف بزرگ ملی افغانستان» عرض اندام کرده است از چندین حزب بزرگ سیاسی و شماری از شوراهای مردمی تشکیل شده است و اگر تیم اشرف غنی نتواند انسجام خود را حفظ کند شانسی برای رقابت با جریان اپوزیسیون نخواهد داشت.
اما ظاهرا از طرف دولت افغانستان بجز اشرف غنی قرار است «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان نیز برای انتخابات ریاست جمهوری این کشور خودش را نامزد کند.
شماری از کاربران افغان در فضای مجازی تصریح کردند که قرار است «جاوید لودین» معاون سیاسی سابق وزارت خارجه افغانستان مسئولیت ستاد انتخاباتی حنیف اتمر را به عهده گیرد.
با وجود اینکه «قادرشاه» سخنگوی دفتر شورای امنیت ملی افغانستان در واکنش به این موضوع نامزدی احتمالی حنیف اتمر در انتخابات ریاست جمهوری این کشور را تکذیب کرده است اما گزارشهایی درباره بروز اختلافات پنهانی بین اشرف غنی و اعضای تیمش همچنان وجود دارند.
هفته گذشته «سلاموطندار» در گزارشی استعفای «اکلیل حکیمی» و «منصورنادری» وزرای سابق دارایی و شهرسازی را حاصل اختلافات درونی در تیم ارگ ریاست جمهوری افغانستان دانست.
در این گزارش آمده است که حنیف اتمر با استفاده از ریاست شورای امنیت ملی شبکه وسیعی را سازمان داده است.
موضوعی که ظاهرا به دلیل گسترش قدرت اتمر در دولت افغانستان نارضایتی اشرف غنی را به دنبال داشته است.
کارشناسان بر این باورند که بازگشت ژنرال دوستم به کابل و تلاش اشرف غنی برای کسب حمایت اقوام ازبک در انتخابات ریاست جمهوری باعث شده که حنیف اتمر اعتمادش را به اشرف غنی از دست بدهد.
زیرا پس از آنکه ژنرال دوستم حنیف اتمر را به تلاش برای سو قصد به جانش در جریان عملیات نظامی در شمال افغانستان متهم کرد و خواستار محاکمه وی شد اشرف غنی حنیف اتمر را برگزید.
با این حال، در شرایط جاری، موافقت اشرف غنی برای بازگشت ژنرال دوستم گمانهزنیهایی را به وجود آورده است مبنی بر این رئیس جمهور افغانستان دیگر برای اتمر اهمیتی قائل نیست و تلاش میکند که با کسب رضایت ژنرال دوستم بار دیگر با آرای اقوام ازبک در انتخابات ریاست جمهوری این کشور به پیروزی دست یابد.
هنوز منابع موثقی وجود اختلاف در تیم ارگ ریاست جمهوری را تائید نکردهاند اما با توجه به کاهش محبوبیت مردمی رهبران حکومت وحدت ملی ممکن است اتمر برای تضمین بقایش در عرصه سیاسی از تیم اشرف غنی کنار بکشد.
از سوی دیگر، نقش کشورهای غربی در تعیین رهبری دولت افغانستان انکار ناپذیر است، شرایطی که حنیف اتمر از آن برخودار است زیرا روابط عمیق وی با برخی از کشورهای مطرح غربی بر کسی پوشیده نیست.
در حال حاضر باید منتظر ماند زیرا با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری ائتلافهای غیر منتظره را در بین رهبران سیاسی این کشور شاهد خواهیم شد.
جناب اتمرصاحب همین حالا رئیس جمهور است!
گزارشنامه افغانستان : بدون تعارف، بدون بغض و حسادت، اگر من به جای حنیف اتمر باشم، رسیدن به ریاست جمهوری را کسر شأن خود می دانم. به این دلایل:
محمد حنیف اتمر متولد سال ١٣٤٧ در ولایت لغمان است (اصلاً متولد ١٣٣٦) و اسناد تحصیلی اش را از بریتانیا به دست آورده و بین سال های ١٣٧١ – ١٣٨١ سمت های مهمی در موسسات غیر دولتی داشته است. در سال ١٣٨١ سمت وزارت احیا و انکشاف دهات، در سال ١٣٨٥ وزیر معارف و در سال ١٣٨٧ به حیث وزیر داخله کار کرده است.
اوصاف و ظرفیت جناب اتمرصاحب بنا به گواهی شخصیت های مطرح، به اندازه ای است که باید رئیس جمهور تعیین کند:
ارگ در گذشته: اتمر با صداقت انجام وظیفه می کند.
ارگ درحال حاضر: اتمر رقیب غنی شده و انگلیس ها از او حمایت می کنند.
رحمت الله نبیل رئیس پیشین امنیت ملی: اتمر به جای اینکه برای ارگ ممد واقع شود، فضا را پیچیده ساخته و بیرون از صلاحیت هایش مداخله می کند.
ظاهر قدیر – معاون پیشین مجلس نمایندگان: اتمر داعش سازی می کند و من در این رابطه اسناد دارم.
جنبش روشنایی: اتمر در حادثه خونین دهمزنگ دست دارد.
جنرال دوستم معاون اول ریاست جمهوری: اتمر در کمین بر من قصد کشتن ام را داشت.
کریم متین والی پیشین پکتیکا: اتمر پول های زیادی را در پروسه داعش و طالب سازی مصرف می کند.
صلاح الدین ربانی پس از حمله انتحاری بر مراسم جنازه شهید سالم ایزدیار از حکومت خواست: اتمر باید برکنار شود.
جمعیت اسلامی بخش اروپا: اتمر خادیست یک پایش را در جنگ بر ضد مجاهدین در جلال آباد از دست داده است.
بشردوست: اتمر در کنار ان جی او سالاری باند بازی، يکی از چپاولگران منطقه شیرپور شهر کابل نيز می باشد.
حضرت علی عضو مجلس: قسم یاد می کنم که اتمر همه چیز را درباره داعش می داند و پول آنها را از همینجا می دهد.
جنرال نقیب الله عضو مجلس: اتمر برای خانواده های داعش در ولسوالی برمل پکتیکا پول توزیع کرده است.
یک کارمند ارگ: اتمر در همه امور مداخله می کند و نماینده انگلیسی ها در حکومت است.
یک مولوی از شورای علما: اتمر از نام دين سوء استفاده کرد و بنام مدارس دينی، فعالیت های مشکوک طالب سازی داشت.
ملاسعدالدین سعید وزیر پلان زمان طالبان: اتمر در زمان حکومت طالبان با موسسات خارجی کار می کرد و با انگلیسی ها به کابل می آمد.
امان الله نام یک دوست سابق اتمر: اتمر مامور انگلیسی ها بود که به دستور انکلیسی ها به کمک آمریکایی ها می آمد.
ویکیلیکس : اتمر از شرکت امریکایی داینکورپ انترنشنل جهت استفاده مواد مخدر و برگزاری محفل بچهبازی برای پولیس افغان در قندوز پول می گرفت.
عضو حزب خلق: اتمر از پلید ترین شکنجه گران استخبارات حزب خلق بود و در بین زندانیان به نام متخصص فحش و ناسزا های رکیک شهرت داشت.
عضو حزب پرچم: اتمر بسیار مذبوحانه تلاش کرده تا هویت اش را پنهان کند و بر جنایات مرتکب شده اش پرده بیفگند.
یک جمعیتی: اتمر جزو پشتونهایی است که بخاطر حفظ منافع قومی دست از تفکرات کمونیستی برداشته و به نفع آمریکاییها تغییر موضع داده است.
یک فرمانده جمعیت در شمال: اتمر در تمامی ترورهای رهبران شمال دست داشته است.
یکی از همرزمانش: اتمر تحصیلات عالی دانشکاهی ندارد ولی کورس موقت زبان و انکشاف دهات را در انگلستان خوانده است.
عضو ارشد جناح کرزی: اتمر مهره انگلیسی و يکی از عناصر اصلی ساخت سیستم فاسد کرزی است که با ان جی او سالاری ميليون ها دالر را بر باد داد
برخی از مردم: اتمر در پس شلیک به روی مظاهره کنندگان در جمعه 12 جوزا دست دارد.
کارمند وزارت داخله: اتمر در زمانی که وزیر داخله بود زمینه کشاندن ناامنی ها از جنوب به شمال را پی ریزی کرد.
سخنگوی سابق وزارت معارف: مکاتب خیالی از مناطق ناامن طرح اتمر بود که بخشی در زمان وردک اجرایی شد.
انتخابات؛ بحرانی در راه
ماندگار : انتخابات سال روان پارلمانی، در صورتی که واقعا برگزار شود، شاید تجربۀ یکی از پرجنجال ترین و بدترین انتخاباتهای پارلمانی کشور باشد. از حالا نشانههای یک وضعیت بحرانی برای انتخابات پیش رو را میتوان در بافت جامعه شاهد بود. دلایل چنین برداشتی به چنین فکتور اساسی برمیگردد که تلاش میشود در این نوشته برجسته شوند:
۱) کمیسیون به اصطلاح مستقل انتخابات خلاف کمیسیونهای گذشته از میان ضعیفترین افرادی که به این سمت خود را نامزد کرده بودند، گزینش شدهاند. به گفتۀ یکی از دوستان که اتفاقا شناخت نزدیک با اعضای کمیسیون انتخابات کشور دارد: اعضای کمیسیون فعلی «بچه» اند. به گفتۀ او معنای این بچهبودن در آن نهفته است که اکثریت اعضای آن افراد کمسن و سال و به دور از دغدغههای انتخاباتی بودهاند و به همین دلیل تا هنوز هم با لایحه وظایف خود و اینکه چهگونه باید انتخابات را مدیریت کنند، آشنایی ندارند. در چنین وضعیتی کسانی که در ردههای پایینی کمیسیون کار میکنند، به سادهگی میتوانند، دیدگاهها و نظرات خود را به اعضای کمیسیون بقبولانند و یا آنها را در راستای هدفهای خود همراه سازند. بیتجربهگی اعضای کمیسیون در تصمیمها و برخی فیصلههای شان کاملا هویداست. گاهی یک نوع میکانیزم را برای پیشبرد انتخابات پیشنهاد میکنند، و گاهی میکانیزم دیگری را. وقتی برخی احزاب و نهادهای سیاسی کشور بر کارکرد و مکانیزم کاری کمیسیون خرده گرفتند و پیشنهادهای تازهیی را به هدف بهبود برگزاری انتخابات ارائه داشتند، اعضای ارشد کمیسیون انتخابات در برابر این حرکت، کاملا بیدفاع شدند و تا هنوز نمیتوانند به قناعت این احزاب موفق شوند. در حالی که یادم هست وقتی در سال ۲۰۱۰ انتخابات پارلمانی برگزار میشد و در راس کمیسیون انتخابات فضل احمد معنوی قرار داشت، چقدر به خوبی میتوانست از تصمیمها و برنامههای کمیسیون دفاع کند و به گونۀ عقلانی به پاسخ انتقادها و خردهگیریهای منتقدان بپردازد؛ اما اکثریت اعضای فعلی کمیسیون انتخابات فاقد چنین ویژهگی اند و حتا از تصمیمهای خود برای برگزاری انتخابات با زبان گویا و روشن دفاع کرده نمیتوانند و حتا آنها به آسانی قادر نیستند که تصمیمها و نوع مکانیزم فعلی برگزاری انتخابات را برای جامعه توضیح دهند. این موضوع باعث میشود در مراحل بعدی کار، که انتخابات وارد مراحل اصلی خود میشود، کمیسیون با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم کند. البته این کاستی در کمیسیون شکایتهای انتخاباتی نیز به همین قوت به چشم میخورد؛ دیده میشود که اعضای این کمیسیون نیز توانایی لازم برای رسیدهگی به شکایات را ندارند. وقتی بحث بررسی فهرست اولیه نامزدان انتخابات پارلمانی مطرح شد، کمیسیون شکایات قادر نشد که در همان اول راه خوش بدرخشد. این کمیسیون هر چند تعدادی از نامزدان را به دلایل مختلف از فهرست اولیه حذف کرد، اما هنوز بسیاری نامهایی که قابل حذفشدن اند، در فهرست اولیه به چشم میخورد. در همین حال حذف نامهای نامزدان نیز چندان قناعتبخش نبوده است. دیده میشود که کمیسیون شکایات به دلیل نارساییهای کاری موفق نشده که عمدهترین افراد متهم به داشتن گروههای غیرمسوول را از فهرست اولیه حذف کنند. گرفتن نام این افراد کار سختی نیست. عملکرد سابق شان در پارلمان چنان مشهود است که همه گمانهزنیها در مورد شان را رفع میکند. اما کمیسیون انتخابات از کنار این افراد به دلایل نامعلوم به آسانی عبور کرده است. شاید یکی از دلایل حمایت این افراد از سوی قدرتمندان حکومتی بوده باشد و شاید هم هراسی که اعضای کمیسیون شکایات از این افراد به دلیل تهدیدهای شان داشتهاند. یکی از این چهرهها که گویا پایگاه محکم زور و زر را نیز با خود دارد بارها در شهر کابل با تفنگ داراناش دست به اعمال خلاف قانون زده است، اما حالا هم نام او در فهرست نامزدان انتخابات همچنان میدرخشد. آیا این برخورد سبب نمیشود که مردم فکر کنند کمیسیون شکایات با نامزدان انتخابات برخورد دوگانه و حتا قومی انجام داده است؟
۲) نفود بیش از حد ارگ در کارهای کمیسیونهای انتخاباتی مشکل دیگری است که میتواند باعث ایجاد بحران در انتخابات آینده شود. اعضای کمیسیونهای انتخاباتی که تقریبا اکثر شان با گزینش رییس حکومت به این موقفها دست یافته اند، چنان زیر فشار و نفوذ ارگ قرار دارند که در سادهترین تصمیمهای خود نیز مجبور اند، به فرمایشهای آن گوش فرا دهند. ارگ هرچند مدعی است که در کار انتخابات هیچ دخالتی نخواهد داشت و دیگران را نیز ازچنین اقدامی مانع میشود، اما برگزاری نشستهای اعضای کمیسیون در ارگ که هرازگاهی به دور از چشم رسانهها صورت میگیرد این شایبه را تقویت میبخشد که ارگ به آسانی از دخالت در امورات کاری کمیسیونها دست بر نمیدارد. گزارشهای تایید ناشدهیی وجود دارند که ارگ از شماری نامزدان حمایت میکند و میخواهد که این افراد را به هر شکلی که هست وارد پارلمان آینده سازد.
۳) معامله با رای و تقلب در جریان رایدهی و شمارش آرا نیز از دیگر نگرانیهای است که میتوانند انتخابات را وارد فاز بحران سازند. همین حالا در کابل و اکثر ولایتهای کشور رای مردم به خرید و فروش گذاشته شده است و تعدادی از نامزدان که از تواناییهای مالی بیشتری برخوردار اند با میکانیزمهای که برای خود ایجاد کرده اند، در حال خرید رای مردماند. در همین حال بخش دیگر این نگرانی مربوط به کارمندان و اعضای ردۀ پایین کمیسیونهای انتخاباتی میشود که آنها نیز در حال برقراری رابطه با یک تعداد از نامزدان قدرتمند استند. این یک نگرانی جدی است که هم سلامت انتخابات را خدشهدار میسازد و هم به اعتماد مردم نسبت به نتایج انتخابات از حالا صدمه وارد میکند.
نتیجه:
نتیجۀ چنین مسایل و موانع باعث میشود که انتخابات پیش رو از مشروعیت کمتری برخوردار شود و پارلمانی به وجود بیاید که به جای نمایندهگی از آرای مردم در خدمت برنامههای شخصی، گروهی و تیمی قرار گیرد.
تسلیم شدن داعش صحنهسازی اطلاعاتی دولت افغانستان است
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «جاوید کوهستانی» ژنرال بازنشسته و کارشناس مسایل نظامی افغانستان اظهارات مقامات دولتی مبنی بر تسلیم شدن سرکردههای گروه تروریستی داعش در شمال افغانستان را بیاساس خواند.
کوهستانی به روزنامه «ماندگار» گفت: از سالها قبل میدانستیم که «مولوی حبیبالرحمن» سرکرده داعش در شمال اهل شهرستان «شولگره» ولایت «بلخ» است و چند سال پیش پس از تسلیم شدن به ژنرال «دوستم» به کابل آمد.
وی افزود: از سه ماه گذشته نیز طالبان از ولایتهای «ارزگان»، «هلمند»، «زابل» و «نیمروز» حدود 3 هزار نیرو را برای سرکوب داعش شمال افغانستان آورده بود و در حالی که شماری از اعضای این گروه به همراه مولوی حبیبالرحمن در محاصره طالبان قرار داشتند توسط بالگردهای دولت نجات پیدا کردند.
کوهستانی ادامه داد: گروه موسوم به داعش در شمال افغانستان ساخته و پرداخته دولت است و اکنون دولت از آنها برای اهداف ویژه خود نگهداری میکند.
«وحید مژده» کارشناس مسایل سیاسی نیز ضمن متناقض خواندن گفتار و رفتار ارگ ریاست جمهوری درباره داعش خاطرنشان کرد که پرواز مشکوک بالگردهای ناشناس در شمال افغانستان بارها مورد اعتراض نمایندگان پارلمان و فعالان سیاسی و مدنی قرار گرفته اما مشاور امنیت ملی افغانستان در پاسخ به اعتراضات گفت: رفتن داعش به شمال ضرری را در پی نخواهد داشت.
وی افزود: طالبان نیز بارها اظهار داشتهاند که هر وقت داعش را در جنگ شکست میدهند، هواپیماهای ناتو و دولت افغانستان از این گروه تروریستی حمایت میکنند.
آگاه امور طالبان ادامه داد که «اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان پس از جنگ طالبان و داعش در مناطق «قوش تپه» ولایت «فاریاب» و شهرستان «درزاب» ولایت «جوزجان» که به شکست داعش و محاصره شدن آنها انجامید متاسفانه این تروریستها را نجات داد و اکنون نیز از آنها حمایت میکند.
مژده تاکید کرد که این گروه از سالها پیش با دولت در ارتباط بوده است و تسلیم شدن آنها به نیروهای دولتی بی معنی است.
بازی جدید اشرف غنی در هرات؛ همدرد والی خواهد شد؟
پیام آفتاب : چند روزی است که زمزمههایی مبنی بر تقرر جمعهخان همدرد بهعنوان والی ولایت هرات در فضای مجازی سایه انداخته و واکنشهای منفی زیادی را به همراه داشته است.
جمعهخان همدرد یکی از فرماندهان ارشد حزب اسلامی گلبدین حکمتیار است که نه تنها کارنامه درخشانی ندارد بلکه موضعگیریهای افراطی و سوابق سیاه وی باعث شده است دلهرهای بزرگ در بین مردم ولایت هرات ایجاد نماید.
همدرد در سال 1333 در قریه علمخیل ولایت بلخ به دنیا آمد و هرچند گفته میشود 12صنف درس خوانده است ولی شنیدهها حاکی از بیسوادی مطلق این فرد دارد. فردی که عمر خود را در جنگ و کشتار سپری نموده است و از سال 1374 رئیس تنظیمه یکی از خونخوارترین احزاب قومگرا یعنی حزب اسلامی حکمتیار در شمال افغانستان بوده است.
وی در حکومت پساطالبان مورد رأفت و عطوفت حامد کرزی هم قرار داشت و در سال 1383 به حیث والی بغلان مقرر گردید و پس از یکسال بساط والیگریاش را در جوزجان پهن نمود. وی از سال 1386 والی پکتیا گردید. همدرد سالهای اخیر نیز با اشرف غنی رابطهای تنگاتنگ داشته تا جاییکه گفته میشد ولایت بلخ یکی از وعدههای اشرف غنی به جمعهخان همدرد بوده است که در این امر موفق نشد و نتوانست برنامههای جابهجاییها در شمال را بطور کامل اجرایی نماید. لذا ولایت هرات پیشکش جدید اشرف غنی به همدرد است آن هم در شرایطیکه ولایت هرات که زمانی یکی از امنترین مناطق کشور بود، چند سالی است به مرکز جولان گروههای افراطی بدل شده است و یک والی افراطی میتواند زمینه بدمستیهای آنها را بیشتر فراهم نماید.
جمعهخان همدرد در فساد و دست داشتن در قاچاق مواد مخدر، جرم و جنایت سازماندهی شده و افراطگرایی شهره خاص و عام است. وی بارها از طالبان حمایت کرده است و گفته بود که طالبان دیر یا زود به قدرت باز خواهند گشت. همدرد بازتاب دهنده کامل افکار افراطی پیشوایش گلبدین حکمتیار است. کسی که جز پشتونگرایی هیچ چیز دیگری برایش اهمیت ندارد. ایدههای سهیمکردن طالبان در قدرت، واگذاری 13 ولایت جنوبی به طالبان و… همه نشان از تحرک و برنامهای خطرناک علیه اقوام دیگر دارد، و آن اتحاد با طالبان نه برای رسیدن به صلح و آبادانی کشور و برقراری دموکراسی و عدالت اجتماعی بلکه با هدف قدرتمندتر نمودن یک قوم خاص و غلبه بر اقوام دیگر است.
همدرد در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری از اشرف غنی حمایت میکرد و در یکی از سخنرانیهای حمایتیاش دلیل این اتحاد را چنین بیان میکند: «من بر پشتونهای شمال صدا می زنم که ای مردم! شما در این سیزده سال چی نقشی داشتهاید؟ بر شما صدا می زنم که از این دسته پشتیبانی کنید و به این دستۀ انتخاباتی رای بدهید و حلقۀ غلامی را از گردنتان بیرون کشید» همدرد به روشنی افکار قوممدارانه خود را بدون هیچگونه ترسی بیان میدارد و تنها دلیل حمایت از اشرف غنی را بحث قومی و تباری ذکر میکند و اینکه زمان آن رسیده است تا مناطق امن شمال را نیز از دست اقوام دیگر بگیریم و طبق نظر آقای حکمتیار ناامنی را به این مناطق گسترش دهیم تا هیچ قوم دیگری نتواند در برابر ما قد علم نماید.
تفکرات فاشیستی و تندروانه همدرد، حکمتیار و اشرف غنی در طول این سالها آهسته آهسته در حال عملیاتی شدن میباشد. اشرف غنی با امید جلب حمایت حداکثری اقوام پشتون برای پیروزی دوباره در انتخابات سعی دارد تا مناطقی که کمترین نفوذ را در آنجا دارند را تحت سیطره خود بگیرند و در روند انتخابات مداخله مستقیم نمایند. از سوی دیگر برای در هم شکستن قدرت اقوام متحد مخالف استبداد قومی در زون شمال و غرب افغانستان نیازمند جایگزینی مهرههای تاثیرگذار در پستهای بالای حکومتی مانند مقام ولایت میباشند. برنامه حساب شده اشرف غنی و تیم گلبدین حکمتیار اگر اجرایی گردد چیزی جز پشیمانی ابدی برای تاجیکها، هزارهها و ازبیکها به ارمغان نخواهد داشت لذا در این برهه حساس تمام احزاب و گروههای عدالتخواه باید در برابر این تحرکات موزیانه هوشیار باشند و نسبت به آنها سکوت اختیار ننمایند و تا دیر نشده است جلوی یکهتازیهای ائتلاف قوم و قبیلهگرایی غنی و حکمتیار را بگیرند.
دولت ترامپ بودجه غیرنظامی برای افغانستان را کاهش داد
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دولت آمریکا کمکهای غیرنظامی به افغانستان را نسبت به سال گذشته کاهش داد. این در حالی است که از زمان روی کار آمدن ترامپ همواره به تشدید جنگ در افغانستان تاکید شده و در سالجاری بارها اماکن غیرنظامی هدف قرار گرفته است.
در بودجه 717 میلیارد دلاری آمریکا برای سال 2019 میلادی که از سوی کنگره آمریکا تصویب شد، 5 میلیارد دلار برای همکاری نظامی و امنیتی به افغانستان اختصاص داده شده است.
به گزارش «صدای آمریکا»، در این بودجه که در ماه سپتامبر 2018 اجرایی خواهد شد، 630 میلیون دلار نیز برای کمکهای ملی و توسعهای درنظر گرفته شده است.
این درحالی است که سازمان توسعه بینالمللی آمریکا (یو اس آی دی) در گزارشی تصریح کرده بود، آمریکا در سال 2018 حدود 783 میلیون دلار و در سال 2017 نیز حدود یک میلیارد دلار را به کمک در بخش غیرنظامی در افغانستان اختصاص داد.
در متن ارائه شده به کنگره آمریکا برای بودجه سال آینده میلادی گفته شده که در این بودجه بیش از 5 میلیارد دلار برای کمک و آموزش به نیروهای امنیتی افغان در نظر گرفته شده است تا نیروهای آمریکایی بتوانند عملیات ضد تروریستی را در خاک افغانستان انجام دهند.
این درحالی است که ترامپ در آگوست سال گذشته اعلام کرد که قصد افزایش هزینهها و نظامیان در افغانستان را دارد.
رئیس جمهور آمریکا پیش از این نیز وعده داده بود تا به طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا پایان دهد، اما زمان مشخصی را برای خروج نظامیان آمریکایی در افغانستان تعیین نکرده است.
آیا جنگ امریکا در ویتنام و افغانستان شبیه هم است؟
۸ صبح : حضور امریکاییها در افغانستان را همیشه با جنگ ویتنام مقایسه میکنند. گفته میشود که ایالات متحده همان طوری که در ویتنام از جنگ خسته شده بود و منابعش ضایع میشد، اینجا هم به همان سرنوشت دچار شده است، اما در مقایسهی جنگهای افغانستان و ویتنام باید در کنار مشابهتها به تفاوتهای جدی هم توجه کرد. واقعیت این است که تفاوتهای جنگ امریکا در افغانستان و ویتنام بر شباهتهای آن میچربد.
ایالات متحده در سال ۱۹۵۸ به طور مستقیم در جنگ ویتنام دخالت کرد. پیش از آن، ایالات متحده از نیروهای فرانسهای و دولت مورد حمایت آنان در ویتنام جنوبی حمایت مستشاری و تسلیحاتی میکرد، اما پس از سال ۱۹۵۷ آهستهآهسته در این جنگ دخیل شد و در سال ۱۹۶۳ شمار نیروهای رزمی امریکا در ویتنام به مرز نیم میلیون تن رسید. چریکهای ویتکنگ و دولت ویتنام شمالی که مخالف ایالات متحده و حکومت ویتنام جنوبی بودند، کارزار نظامی چریکی فعال و گستردهای را علیه امریکا و متحدانش به راه انداخته بودند. ایالات متحده نتوانست به رغم بمباردمانهای وسیع و استفادهی گسترده از نیروی زمینی در جنگ با چریکهای ویتکنگ پیروز شود، به همین دلیل در سال ۱۹۶۴ به مذاکره تن داد و تا سال ۱۹۷۵ به صورت راهبردی از ویتنام بیرون شد. دولت ایالات متحده در همان سال ۱۹۶۴ به این نتیجه رسیده بود که جنگ را به چریکهای ویتکنگ و دولت ویتنام شمالی باخته است. در این جنگ، ایالات متحده تقریباًً ۵۸۰۰۰ سرباز و ۱۰۰۰۰ هواپیما و چرخبال خود را از دست داد.
اما در افغانستان وضعیت خیلی متفاوت است. ایالات متحده در اکتبر سال ۲۰۰۱ به طالبان و القاعده حمله کرد و توانست به کمک نیروهای داخلی ضد طالبان، حکومت این گروه را در ظرف چند هفته سقوط دهد و سران القاعده را از قلمرو پاکستان بازداشت کند. طالبان تا سال ۲۰۰۴ دیگر حضور موثر در صحنهی نظامی افغانستان نداشتند. آنان در سال ۲۰۰۴ و پس از حملهی نیروهای امریکایی به عراق از خلایی که به میان آمده بود، استفاده کردند و به صحنه برگشتند. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ افغانستان تقریباً تمام نامزدان انتخابات ریاست جمهوری و سفیران خارجی مقیم کابل بر علاوهی فرمانده نیروهای بینالمللی مستقر در افغانستان به این باور رسیده بودند که طالبان ربط خود را با وضعیت از دست دادهاند و دیگر ارزش آن را ندارد تا بقایای این گروه در روستاهای دور مورد حملهی نظامی قرار گیرد.
اما از سال ۲۰۰۵ به بعد، طالبان رفتهرفته به تهدید جدیای برای دولت افغانستان بدل شدند. آنان واحدهای اداری را به آتش کشیدند، در شاهراهها شبیخون زدند و به مراکز ولایات و شهرهای بزرگ بمبهای انسانی فرستادند. این امر نیروهای بینالمللی را واداشت تا علیه آنان عملیات کند. در آن زمان، فرمانده نیروهای بینالمللی یک جنرال بریتانیایی به اسم دیوید ریچادرز بود. نگارنده به یاد دارد که این جنرال در آن زمان در مصاحبهای با بیبیسی گفت که اگر کشورهای عضو ناتو منابع لازم را در اختیار او قرار دهند، میتواند گروه طالبان را در ظرف یک سال شکست دهد و دوباره آنان را با وضعیت بیربط بسازد، اما منابع و امکانات لازم در اختیار او قرار نگرفت. در آن زمان ایالات متحده در جنگ عراق گرفتار بود و نمیتوانست برای جنگ افغانستان کاری انجام دهد، اما در ویتنام ایالات متحده پیوسته به شمار نیروهای خود میافزود و جبههی ویتنام هیچگاه با کمبود منابع مواجه نشد.
ایالات متحده تا سال ۲۰۰۸ در افغانستان حضور نظامی گسترده نداشت، با روی کار آمدن بارک اوباما شمار نیروهای امریکایی در افغانستان به صد هزار نظامی رسید، برخلاف ویتنام که در اوج جنگ شمار نیروهای امریکایی در آن دیار به ۵ صد هزار نفر میرسید. راهبرد اوباما هم به دلایل سیاسی بیشتر روی تاریخهای معین تأکید داشت. او از همان آغاز اعلام کرده بود که شمار نیروهای امریکایی را از سال ۲۰۱۱ به بعد کاهش میدهد و در سال ۲۰۱۴ آن را به صفر میرساند.
او بعداً اعلام کرد که در سال ۲۰۱۷ کل نیروهای امریکایی را خارج میکند. در سال ۲۰۱۵ شمار نیروهای امریکایی در افغانستان به کمتر از شش هزار نفر میرسید. شمار نیروهای امریکایی در افغانستان هیچگاه از مرز صد هزار بلند نرفت.
در ویتنام تلفات نیروهای امریکایی ظرف ۱۰ سال از مرز ۵۸۰۰۰ تن هم گذشت، اما در افغانستان در طول ۱۷ سال گذشته جانباختگان و زخمیهای امریکایی به ۱۰۰۰۰ تن نمیرسد و شمار هواپیماهای سقوطکردهی آنان توسط آتش دشمن، از شمار انگشتان یک دست تجاوز نمیکند. پس از سال ۲۰۱۴ تلفات نیروهای امریکایی در میدان نبرد افغانستان تقریباً به صفر تقرب کرده است. برخلاف جنگ ویتنام، تکنولوژی نظامی ایالات متحده در جنگ افغانستان بسیار پیشرفته است و این فناوری به امریکاییها کمک کرده است تا از تلفات نیروی انسانی و نابودی وسایط زرهی و هواییشان جلوگیری کنند. عملیاتهای جستجو و شکار آنان هم با دقت و پیچیدگی در افغانستان اجرا میشود و آسیبهای جانبی آن کمتر است، اما در ویتنام اینطوری نبود.
بمباردمانها و عملیاتهای امریکاییها در ویتنام به دلیل ضعفهای تکنولوژیک، آسیبهای جانبی زیادی داشت و در آن غیرنظامیان آسیب میدیدند؛ آسیبی که به غیرنظامیان در جنگ ویتنام میرسید وجههی جهانی ایالات متحده را خدشهدار کرده بود. به همین دلیل بود که جنبشهای اعتراضی علیه جنگ ویتنام در اروپا و کشورهای دیگر به وجود آمد. در داخل ایالات متحده جنبش ضد جنگ ویتنام روزبهروز نیرومندتر میشد و دیگر دولت امریکا نمیتوانست صدای این جنبش را نادیده بگیرد. به بیانی دیگر، در دههی ۱۹۶۰ ایالات متحده هم در میدان جنگ ویتنام زیر فشار نظامی بود و هم در داخل امریکا. جنبش اعتراضی ضد جنگ بر کاخ سفید فشار شدید سیاسی و اجتماعی وارد کرده بود تا میدان را به چریکهای ویتگنگ واگذار کند. از سوی دیگر، چریکهای ویتکنگ از یک سازمان چریکی، بدل به یک اجتماعی گسترده در سراسر ویتنام شده بودند. بخش بزرگی از مردم ویتنام از چریکهای مخالف امریکا و متحدان داخلی ویتنامیاش حمایت میکردند.
هیچکدام این ویژگیها در افغانستان وجود ندارد. پس از سال ۲۰۱۴ تلفات نیروهای امریکایی در جنگ افغانستان نزدیک به صفر است. هیچ جنبش اجتماعی بر ضد حمایت امریکا از افغانستان در درون قلمرو ایالات متحده شکل نگرفته است. مخالفتهای پراکنده در خاک امریکا علیه حضور نظامی محدود این کشور در قلمرو افغانستان وجود دارد، ولی جنبش اجتماعی نیرومندی که مطالبهاش واگذاری افغانستان به گروه طالبان باشد، در جامعهی امریکا شکل نگرفته است. افکار عمومی دنیا هم برخلاف جنگ ویتنام با حضور امریکا در افغانسان مخالفت فعال ندارند.
واقعیت دیگر این است که گروه طالبان برخلاف جنبش ویتکنگها، در داخل افغانستان محبوبیت ندارند. طالبان نیروی پیشرو سیاسی نیستند. ویتکنگها یک جنبش اجتماعی ناسیونالیستی بودند که حمایت بخش بزرگی از مردم ویتنام را با خود داشتند، اما طالبان گروه عقبماندهای با افکار سیاسی بدوی هستند. فکر سیاسی و نظم اجتماعی مطلوب طالبان چنان عقبمانده است که هیچ کشوری با افتخار از روابطش با این گروه سخن نمیگوید، اما ویتکنگها به صورت بسیار آشکار از سوی چین و اتحاد شوروی وقت حمایت میشدند. آرمان طالبان برگشت به امارت ملا محمد عمر است که با تمدن معاصر و عقلانیت این عصر، هیچ ربطی ندارد. به همین دلیل است که داعیهی این گروه نه حمایت گستردهی داخلی دارد و نه افکار عمومی دنیا از آن پشتیبانی میکند. مردم افغانستان تجربهی حکومت طالبان را دارند و بیشتر شهروندان افغانستان دیگر نمیخواهند به آن دوره برگردند.
این واقعیتها، موقف نیروهای امریکایی و بینالمللی را در داخل افغانستان قویتر ساخته است. بنابراین دلیلی وجود ندارد که جنگ افغانستان را با جنگ ویتنام شبیه بدانیم. تنها شباهتی که میان این دو جنگ وجود دارد، مصرف وافر منابع مالی امریکا است. منابع مالی امریکا به صورت وافر در افغانستان مصرف شد، اما اهداف زیر نظر آن طوری که باید، به دست نیامد، ولی با وجود آن هم موقف نیروهای بینالمللی در داخل افغانستان قوی است و این امر هم به افغانستان و هم به کشورهای حامی آن در آینده در میز مذاکره، قدرت چانهزنی بیشتر میدهد.
احتمال وقوع فاجعه انسانی بر اثر گرسنگی در شمال افغانستان
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شماری از مردم ولایت سرپل که به دلیل خشکسالی مجبور به ترک خانههای خود شدند با کمبود شدید مواد غذایی روبرو هستند.
شماری از این خانوارها به ولایت بغلان آواره شدند که به کمکهای فوری غذایی و درمانی نیاز دارند.
آنها هشدار دادند که اگر کمکهای غذایی دریافت نکنند، کودکان و افراد ناتوان بر اثر گرسنگی تلف میشوند.
«عبدالغفور» رئیس شورای مردمی آوارگان داخلی به «سلاموطندار» گفت: ما از دولت افغانستان میخواهیم تا در کمترین زمان ممکن به آوارگان داخلی در ولایت بغلان کمک رسانی کند.
وی در ادامه تصریح کرد، اگر آوارگان داخلی در ولایت بغلان کمکهای فوری دریافت نکنند یک فاجعه انسانی رخ خواهد داد.
«محمود حقمل» سخنگوی والی بغلان نیز احتمال وقوع فاجعه انسانی در این ولایت را تائید کرده است.
بر اثر خشکسالی بیش از 21 هزار خانواده دیگر در غرب افغانستان نیز مجبور به ترک خانههای خود شدند.
دو ماه پیش نیز سازمان ملل با هشدار نسبت به پیامدهای خشکسالی در افغانستان خواستار اختصاص بودجه مازاد برای مبارزه با بحران گرسنگی در این کشور شد.
این در حالی است که صدها موسسه غربی تحت عنوان فعالیتهای بشردوستانه و حقوق بشری در افغانستان فعالیت میکنند.
از سوی دیگر، دولت افغانستان نیز هیچ تدابیری را برای کمک به آوارگان داخلی که شما آنها نزدیک به یک میلیون نفر است روی دست نگرفته است.
خانوادهی بن لادن: حمزه بنلادن به جای اسامه بنلادن
۸ صبح : به سخنِ خانوادهی بن لادن، حمزه بن لادن پسر رهبر متوفی گروه القاعده، با دختر «محمد عطا» کسی که طرح هواپیماربایی را در حادثهی یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ رهبری میکرد، ازدواج کرده است. خبر ازدواج حمزه توسط اعضای خانوادهی بن لادن در گفتوگو با گاردین مطرح شده است. احمد و حسن ال-اتاس کاکاهای حمزه بن لادن معتقد اند که حمزه در میان گروه القاعده از مقامهای ارشد آن است. حمزه بن لادن قصد دارد با انجام حملاتی علیه امریکاییها انتقام کشته شدن پدرش را که هفت سال پیش به ضرب گلولهی نیروهای ویژهی امریکایی در پاکستان کشته شد، بگیرد. حمزه بن لادن پسر یکی از سه همسرِ باقی ماندهی اسامه بن لادن است. ام خالد، زنی که با همسرش یکجا تا زمان مرگش در ابیتآباد نزدیک یک پایگاه نظامی ارتش پاکستان زندگی میکرد. حمزه از زمان مرگ پدرش، پیوسته در اظهارات عمومیاش به پیروان القاعده، خواستار ادامهی جنگ با واشنگتن، لندن، پاریس، و تلآویب شده است، به او، به عنوان معاون رهبر فعلی این گروه تروریستی، ایمن ال-ظواهری دیده میشود. محمد ال-اتاس ناپدری حمزه دربارهی او میگوید: «شنیدهایم که با دختر محمد عطا ازدواج کرده است. از جای زندگی او هیچ اطلاعی نداریم، اما یحتمل در افغانستان باشد.»
سازمانهای اطلاعاتی غرب در طول دو سال گذشته به طور فزایندهای بر محل زندگی حمزه بن لادن تمرکز کردهاند.
مزاوجت با دختر محمد عطای مصری که از افراد کلیدی گروه القاعده است، نشان میدهد که از مرکز مهم آموزشی القاعده در مصر که از تئوری حمله به غرب آب میخورد، کسانی باقی ماندهاند و نیز مینماید که القاعده هنوز هم بر اساس تفکر بنیانگذار آن «اسامه بن لادن» به فعالیت خود ادامه میدهد و از میراث او مسیر و جهت گروه را تعیین میکند. یکی دیگر از پسران بن لادن، خالد نیز در عملیت نظامی امریکاییها در ابیتآباد کشته شد. پسر سوم بن لادن، سعد نیز در سال ۲۰۰۹ در عملیات هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در افغانستان کشته شد. در نامههایی که پس از مرگ سعد، از مراکز القاعده به دست آمده و به نظر میرسد توسط اسامه بن لادن نوشته شدهاند، بن لادن اظهار میدارد که به جای خودش «حمزه بن لادن» را گمارده تا انتقام مرگ «سعد بن لادن» را بگیرد.
همسران و کودکان بازمانده از بن لادن، دو مرتبه به عربستان سعودی برگشتهاند؛ جایی که به وسیلهی ولیعهد پیشین عربستان سعودی محمد بن نایف پناه داده شدند. در تمامی این سالها زنان و کودکان بن لادن با مادرش «عالیه غانم» در ارتباط نزدیک بودهاند؛ مادری که در گفتوگو با گاردین گفته بود که به مدد تماس و ارتباط منظم با اعضای خانوادهاش زنده مانده است. محمد ال-اتاس، ناپدری حمزه بن لادن میگوید: «وقتی فکر میکردیم برای همهی ما این ماجرا به سر رسیده و تمام شده است، متوجه شدم که حمزه قصد گرفتن انتقام پدرش را دارد. ما نمیخواهیم دوباره تجربهاش کنیم». و ال-اتاس همچنان میگوید: «اگر اکنون حمزه در مقابلم بود، برایش میگفتم: خدا ترا هدایت کند، در مورد کاری که میکنی بیشتر بیندیش. پا جای پای پدرت نگذار. تو وارد بخشهای بسیار منفی و وحشتناکی از روح خود میشوی.»
خانوادهی بن لادن متذکر میشوند که از سال ۱۹۹۹ تا هنگام مرگش در سال ۲۰۱۱ هیچگونه ارتباطی با اسامه بن لادن نداشتهاند. و نیز از حمزه چیزی نشنیدهاند، از او خبری ندارند و هیچ پیامی دریافت نکردهاند. حمزه بن لادن در ماه جنوری ۲۰۱۷ از طرف دولت امریکا تروریست جهانی معرفی شد. به این معنی که داراییهای او میتواند مسدود شود و هر کسی که با او معامله کند نیز دستگیر خواهد شد. این همه، نشاندهندهی به رسمیت شناختن موقعیت آشکار حمزه در گروه القاعده از جانب دولت امریکا است. ادعای خانوادهی بن لادن برخی را متعجب کرده است و نیز تأیید این ادعا دشوار است که محمدعطا که قبلاً تصور میشد مردی سرگردان و مجرد بوده، پیش از آنکه در هواپیمای امریکایی پرواز ۱۱ کشته شود، صاحب فرزندانی بوده است. او در واقع پنج سال پیش از حملهی یازدهم سپتمبر در هیچ جایی اشارهای به بستگانش نکرده بود. هرچند ممکن است در سالهای نزدیک به ۲۰۰۱ او صاحب فرزند شده باشد.
عطا چندین ماه در روزهای پر التهاب اعتصاب نیویورک واشنگتن در سال ۲۰۰۰ را در افغانستان گذراند و در آن زمان هیچ چیزی از فعالیتهای او برای دولت امریکا مشخص نشد.
حمزه بن لادن چندین سال بعد از حملات یازدهم سپتمبر، در ایران زندگی کرد؛ جایی که او و دهها تن دیگر از طراحان و کارگزارانِ حملات یازدهی سپتمبر توسط مقامات ارشد اطلاعاتی و نظامی ارتش ایران محافظت میشدند.
در آن روزگار، این گروه بارها در برابر بازداشت خانگی قرار گرفتند و زمانی هم در ایران آزادانه گشتوگذار میکردند. حمزه در ایران مورد حمایت ابو ال- خیری ال- مصری، که معاون ال-ظواهری پس از مرگ اسامه بن لادن بود، قرار گرفت. ال- مصری از بند دولت ایران آزاد و با عبور از مرزهای ترکیه وارد سوریه شد. او در ماه فبروری ۲۰۱۷ توسط یک هواپیمای بدون سرنشین امریکایی در ولایت «ادلب» سوریه کشته شد. در همین زمان برخی گزارشها از سفر حمزه بن لادن به کشور سوریه خبر دادند. با این حال، حمزه در تلاش است تا راهی میان سرزمینهای قبیلهای بین افغانستان و پاکستان برای خودش بیابد.
در حمله خونین طالبان ‘بیش از چهل سرباز’ ارتش افغانستان کشته شدند
حق نشر عکسAFPImage caption به گفته منابع محلی بیش از چهل سرباز ارتش در ولایت جنوبی ارزگان کشته شدند
جنگجویان طالبان به یک پایگاه نظامی ارتش در ولسوالی چنارتو ولایت ارزگان حمله کردند و کنترل پایگاه را به دست گرفتند.
اخترمحمد، فرمانده پلیس ولسوالی چنارتو ولایت ارزگان امروز یکشنبه ۱۴ اسد/مرداد به بیبیسی گفت در این حمله ۴۴ نفر از نیروهای ارتش کشته شدند و اجسادشان هنوز در میدان جنگ باقی مانده است.
او میگوید تنها جسد سه سرباز و شماری از زخمیان در فرماندهی پلیس نزد آنهاست.
آقای اختر محمد میگوید طالبان حوالی ساعت یک نیمه شب شنبه به این پایگاه حمله کرده و ساختمان آن را نیز نابود کردهاند.
او میگوید جنگجویان طالبان آنها را از چهار طرف محاصره کردهاند و به دولت هشدار میدهد که اگر نیروهای کمکی به آنها نرسد، سربازان پلیس در این ولسوالی نیز کشته خواهند شد.
جان محمد، از سران قومی ولسوالی چنارتو نیز از کشته و زخمی شدن نزدیک به چهل سرباز ارتش در این ولسوالی خبر میدهد .
به گفته او، جنگ در ولسوالی چنارتو هنوز هم ادامه دارد و افراد گروه طالبان به سوی فرماندهی پلیس این ولسوالی در حال پیشروی هستند.
Image caption ارزگان در جنوب افغانستان از ولایات نسبتا ناامن این کشور است
گزارشهایی نیز وجود دارد که طالبان مسلح، برخی از تأسیسات دولتی این ولسوالی را که هنوز به بهرهبرداری سپرده نشده بود، با جاسازی مین تخریب کردهاند.
مقامهای نظامی این ولایت اما تنها سقوط پایگاه نظامی را به دست طالبان تائید میکنند و آمار تلفات را بسیار کمتر میخوانند.
محمد معروف احمدزی، فرمانده پلیس ارزگان تایید میکند که پایگاه نظامی در ولسوالی چنارتو به دست طالبان افتاده اما در این رویداد تنها سه سرباز کشته و سه نفر دیگر زخمی شدند.
او میگوید که در این درگیری ۱۱ جنگجوی طالبان کشته شدند و نیروهای امنیتی دولتی اکنون تلاش دارند تا منطقه را از وجود مخالفان مسلح پاکسازی کنند.
- درگیری نیروهای ارتش افغانستان و طالبان در فراه؛ هردو طرف ‘تلفات دادند’
- در حمله طالبان ‘یازده سرباز ارتش’ در غرب افغانستان کشته شدند
قاری یوسف احمدی، یکی از سخنگویان طالبان گفته در این حمله پایگاه ارتش را تصرف کردند و مقدار زیادی مهمات و سلاح به دست آوردند.
طالبان ادعا کرده در این حمله ۵۵ سرباز دولتی را کشتهاند.
ولسوالی چنارتو، در شرق شهر ترینکوت مرکز ولایت ارزگان قرار دارد و بسیاری از ساحات آن، در جریان دو سال گذشته تحت تصرف مخالفان مسلح حکومت بود.
جشنواره موسیقی عربستان،
تلاشهای حامی محمد بن سلمان
برای لابیگری
سام فرزانهبی بی سی، واشنگتن
از زمانی که محمد بن سلمان به ولیعهدی عربستان رسیده، تغییرات زیادی در این کشور روی داده.
از زمانی که محمد بن سلمان به ولیعهدی عربستان سعودی رسید، اینکشور شاهد تغییرات بسیاری در زمینههای سیاسی و فرهنگی بوده است. تغییراتی که بسیاری از هوادارانش در خارج از کشور با تکیه بر آنها سعی میکنند از عربستان چهره کشوری در حال تغییر ارائه دهند که حالا سمت و سوی جدیدی را پیش گرفته است.
از صاحبان صنعت نفت و گاز تا تولید کنندگان محصولات گوشتی، از کشورهاگرفته تا بلوکهای قدرت در جهان همه سعی میکنند در واشنگتن با لابیگری بر سیاستهای دولت آمریکا اثر بگذارند. یک عربستانی – آمریکایی به نام سلمان انصاری، سعی میکند در آمریکا نقش لابیگر برای عربستان سعودی را بازی کند. او موسسهای تاسیس کرده به نام کمیته روابطعمومی سعودی – آمریکاییها، که همکارانش میگویند موسسهای برای کارهای روابط عمومی و لابیگری است.
ریم دفع، معاون این موسسه، میگوید که آنها تا به حال در یک موردبرای دولت بحرین لابی کردهاند.
خانم دفع، میگوید که جشنواره یک روزه موسیقی عربستانی به ابتکار موسسه آنها بوده و خرج و مخارجش از جایی تامین نشده است.
Image caption همام معداوی میگوید که نواختن پیانو را با نگاه به فیلمهای نوازندگان در اینترنت آموخته است
او که خود به تازگی از عربستان بازگشته بود میگوید تغییرات در این کشور بسیار چشمگیر است. او میگوید حالا میتوان صدای موسیقی را در مراکز خرید یا لابی هتلها شنید و هر ماه در این کشور کنسرتی برگزار میشود. کنسرتهایی که در بعضی از آنها خوانندگان زن میخوانند و مخاطبانشان هم مردها هستند و هم زنها.
خانم دفع میگوید که برای او و موسسه آنها مهم است که نشان دهندعربستان فقط کشوری نیست که فروشنده نفت است. بلکه این کشور به لحاظ فرهنگی هم چیزهایی برای ارائه به جهان دارد.
جشنواره موسیقی عربستانی در روز جمعه ۲۷ فوریه برگزار شد. یک روز پیش از آن سفارت عربستان درهایش را به روی مردم گشوده بود و علاوه بر غذاهای خاورمیانهای برنامهای برای آشنایی با لباسهای مردم عربستان هم تدارک دیده بود.
موسیقی سالها در عربستان سعودی با ممنوعیتهای بسیاری روبهرو بوده است. نواختن ساز برای عموم با محدودیت روبهرو بود. در گزارشی که مهرنوش پورضیایی چهارسال پیش برای بیبیسی ساخت، ماجرای یک موسیقیدان عربستانی نقل میشود که داخل کشور با روش آکاپلا تولید موسیقایی داشت. یعنی با صداهایی که با دست و دهانش میساخت موسیقی راتنظیم میکرد و در کارهایش از ساز خبری نبود.
Image caption ریم دفع معاون موسسه برگزار کننده جشنواره میگوید هر بار که عربستان سفر میکند شاهد تغییرات بسیاری در آنجاست
فراگرفتن نوازندگی هم در عربستان کار راحتی نبود. همام معداوی،یکی از شرکت کنندگان در این جشنواره، نواختن پیانو را از روی فیلمهایی که در یوتیوب تماشا کرده فراگرفته است. او زاده مکه است و به یاد میآورد وقتی که در این شهر بزرگ میشد و حتی تا همین اواخر کلاس موسیقی نبود. اما معلمهایی بودند که به صورت خصوصی درسموسیقی میدادند.
«تغییرات از همین سال پیش شروع شد. از سال ۲۰۱۷»، ریم دفع میگوید:«چیزی که عوض شده، این است که ما دیگر مثل قبل در عربستان سعودی پلیس مذهبی نداریم که مردمی را که میخواهند از موسیقی لذت ببرند سرکوب کنند.»
دو زن در این جشنواره کوچک برنامه اجرا کردند. یکی از آنها که عربستانیبود، میخواند اما نه با حنجره، بلکه با دستهایش. او به زبان اشاره و برای ناشنوایان ترانههایی را اجرا کرد. زن دیگری که در این جشنواره بود و کارش خوانندگی است، اصلا عربستانی نبود. او اسما اشبان نام دارد و از مراکش به آمریکا مهاجرت کرده است. خانم اشبان دو ترانهاز خوانندگان مرد عربستانی اجرا کرد که از بس ترانههای مشهوری هستند، خوانندگان زن هم آنها را میخوانند.
Image caption یکی از شرکت کنندگان آوازهایی را به زبان اشاره برای ناشنوایان اجرا کرد
نکته قابل توجه دیگر در این جشنواره راحت نبودن زنان تماشاچی بادوربین و پخش تصاویرشان در این نشست بود. چند نفری معدود از زنانی که حجاب نداشتند هربار که سر دوربینها به سمت تماشاچیان میرفت، از تصویر رو میگرفتند. چند نفری از تماشاچیان محجبه هم تمایلی به ثبت تصویرشان نداشتند. ریم دفع، که خود از برگزار کنندگان جشنواره بود هم تا پیش از شروع شدن مصاحبه با ما بیحجاب بود. او توضیح داد که چرا حجابش را برای مصاحبه و خوشآمد گویی به شنوندگان به سر کرد: «سر مصاحبه حجاب سرم کردم برای اینکه حس تعلق را داشته باشم. یعنی وقتی که مردم عربستان سعودی من را میبینند بدانند که من به فرهنگ آنها تعلق دارم.»
خانم دفع و زاکاری هنسون از کارکنان موسسه، در صحبتهایشان چندینبار به عوض شدن دوره و زمانه در عربستان سعودی اشاره کرده و از محمد بن سلمان که باعث و بانی آن است به نیکی یاد کردند.
اگر سری به وبسایت این موسسه بزنید همین سیاستها در آنجا هم بارزاست. به جز این، مطالبی هم به چشم میخورد که بسیار همسو با سیاستهای کنونی عربستان سعودی است. تحلیلهایی در مذمت قطر، ایران و حزبالله لبنان. در یکی از مطالب قطر به حمایت از داعش متهم شده و در مطلبی دیگر از «رابطه ایران با القاعده» صحبت شده است.
سلمان انصاری، مدیر کمیته روابط عمومی سعودی – آمریکاییها، یکی از هواداران سرسخت سیاستهای جدید عربستان سعودی است. آقای انصاری در حمایت از ایدههای ولیعهد جدید کشورش چنان تند میرود که بسیاری از پیشنهادهایش جنجالی هم شده است. مثلا در یادداشتیاو پیشنهاد کرده بود که عربستان و اسرائیل باید با هم همکاری داشته باشند. او در این مطلب میگوید که داشتن دشمن مشترکی به نام ایران دلیل کافی برای داشتن روابط بهتر بین دو کشور نیست. او حتی این ایده را مطرح میکند که روابط بهتر بین عربستان و اسرائیل به صلح در منطقه کمک خواهد کرد.
آقای انصاری همچنین روابط نزدیکی با سازمان مجاهدین خلق دارد و در نشست اخیر آنها در پاریس یکی از سخنرانان بود که به نام عربستان در آنجا صحبت کرد. او در صحبتهای خود از حکومت ایران انتقاد کرد. سلمان انصاری سعی میکند چهره عربستان را در جهان اصلاح کند و به نوعی لابیگر ایدهها و نظرات ولیعهد کشورش باشد.