تغییر دهنده بازی یا مسالهای دیگر؟ یک سال از برنامه جدید ترامپ در افغانستان گذشت
“یک سال از زمانی که رئیس جمهوری آمریکا استراتژی خود را درباره افغانستان ارائه کرد، میگذرد و تنها چیزی که شاهدش بودهایم، موجی از خشونتها و درگیریهای مرگبار در این کشور جنگ زده و کورسویی از پیشرفت بوده است.”
به گزارش ایسنا، خبرگزاری فرانسه در گزارشی به این استراتژی و یک سالگی آن پرداخته است: «هر حمله موفق مخالفان نه تنها یک پسرفت عظیم برای دولت افغانستان محسوب میشود که به دنبال صلح با طالبان است، بلکه یک عقبنشینی عمده برای پنتاگون نیز است که مقامهایش تاکید دارند اوضاع در نهایت رو به بهبود است.
فقط در چند روز گذشته طالبان و داعش یکسری عملیات مرگبار را در سراسر افغانستان ترتیب دادهاند که در جریان آنها تعداد زیادی از غیرنظامیان در خون خود غلتیده و یکی از آنها حمله داعش به یک مدرسه و کشته شدن دهها دانش آموز بوده است.
پیش از این هم، شبه نظامیان طالبان حملهای گسترده را در شهر استراتژیک غزنی انجام داده و نیروهای امنیتی افغان مورد حمایت آمریکا را مجبور کردند تا برای بیرون راندنشان چندین روز درگیر باشند؛ حملهای که روایت پنتاگون درباره این مساله را به چالش کشیده که طالبان برای هدف قرار دادن شهرهای بزرگ و اصلی دچار سختی است.
این اخبار به طور حتم آنهایی نیست که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در ارائه استراتژی جدید خود درباره افغانستان در 21 اوت 2017 مطرح کرد؛ با وجود اینکه او به دنبال خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بوده، نیروهای خود را در این کشور دو برابر کرد و در نهایت باعث شده تا نبرد در افغانستان که پیش از این هم طولانی بوده، بیشتر به درازا بینجامد.
افسران و مقامهای ارشد ارتش آمریکا با اشاره به این دیدگاه باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا که گفته بود دولت واشنگتن نباید بدون تضمین امنیت در افغانستان، نیروهایش را از این کشور خارج کند، تصمیم ترامپ را در استقرار هزاران نیروی اضافی در این کشور مورد استقبال قرار داده و در نهایت وعده خروج زمان بندی شده از افغانستان کنسل شد.
ترامپ همزمان با اعلام استراتژی جدید خود درباره افغانستان و همچنین اعمال فشار بر پاکستان برای مقابله بیشتر با طالبان گفت: پیامدهای یک خروج سریع هم غیرقابل پیش بینی و هم غیرقابل پذیرش است.
اوضاع خوب نیست
درست چند ماه بعدتر، ژنرال جان نیکلسون، فرماندهی نیروهای آمریکایی در افغانستان مدعی شد که این جنگ رو به اتمام است و پیش بینی کرد که نیروهای امنیتی افغان میتوانند به گونهای اقدام کنند تا ظرف دو سال دولت بتواند کنترل خود بر جمعیت را از 64 درصد کنونی به 80 درصد افزایش دهد.
اما براساس گزارش دیده بان دولت آمریکا، این درصد از مردم تحت کنترل دولت کابل تنها به 65 درصد رسید و گروههای شبه نظامی همچنان محکم و قاطع سر جای خود ایستادهاند.
بیل روجیو، کارشناس مسائل افغانستان و یکی از مقامهای ارشد در “بنیاد دفاع دموکراسیها” به خبرگزاری فرانسه میگوید: ما در بسیاری از جهات در افغانستان به نقطه عطف رسیدهایم. اوضاع به نظر کمی غم انگیز میآید. بدون حضور آمریکا در افغانستان، شاهد هستید که بسیاری از مناطق در این کشور به دست طالبان میافتد. نرخ تلفات زیاد است و سایر مشکلات نیروهای امنیتی افغان را از پای در آورده است.
بخش اصلی برنامه ترامپ درباره افغانستان اجبار طالبان برای مذاکره و حمایت از گفتگوهای صلح بین کابل و این شبه نظامیان بوده است.
آتش بس سراسری غیر منتظره بین دولت و طالبان در ژوئن برای غیرنظامیان مایه تسکین و کورسویی از امیدواری بود که این آتش بس میتواند راه را برای مذاکرات با هدف پایان جنگ در کشور هموار کند.
تغییر دهنده بازی
آلیس ولز، یکی از مقامهای ارشد اداره امور جنوب و مرکز آسیا در وزارت امور خارجه آمریکا ماه گذشته میلادی با مقامهای طالبان در قطر دیدار داشت.
و مایک پامپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در سفر ماه گذشته خود به کابل گفته بود که حالا امیدواری درباره مذاکرات صلح میان دولت و طالبان وجود دارد.
او گفته بود: بسیاری از اعضای طالبان حالا میدانند که نمیتوانند با اقدامات نظامی خود پیروز شوند. این به شدت به استراتژی پرزیدنت ترامپ مرتبط است.
اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان استراتژی ترامپ را یک تغییر دهنده بازی میداند و از آن استقبال کرده است.
اگرچه، حملات اخیر باعث شده تا سوالات زیادی درباره این مساله به وجود بیاید که چگونه مذاکرات صلح میتواند با این اوضاع به جلو پیش برود.
ناظران این مساله را مطرح کردهاند که طالبان ممکن است تلاش کند تا پیش از مذاکرات احتمالی موضع خود را تقویت کند.
به طوریکه روز پنجشنبه جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا گفت: این چیزی است که ما پیش از این در اقدامات شبه نظامی دیدهایم؛ زمانیکه اوضاع برای مذاکره یا آتش بس فراهم است، آنها تلاش میکنند تا حملات را افزایش دهند.
سارا سندرز، سخنگوی کاخ سفید نیز گفته است که آمریکا همچنان به یافتن یک راه حل سیاسی برای پایان جنگ در افغانستان پای بند است.
او گفته است: ما در ارتباط نزدیک با دولت کابل همه راهها را برای مذاکره میپوییم و به این روش ادامه میدهیم.
هنوز و با وجود ناآرامیها، نشانهای از پیشرفت در استراتژی جدید ترامپ شاید این باشد که طالبان دیگر قادر نیست تا برای چند روز شهرهایی را که به آنها حمله کرده بود، نگه دارد و تحت سلطه داشته باشد.
نشانههایی از خسته شدن و ناامیدی ترامپ نیز در روند صلح در افغانستان مشهود است؛ جایی که مالیات دهندگان آمریکایی تاکنون بیش از یک تریلیون دلار در آن هزینه کرده و سربازان آمریکایی هنوز هم در آن کشته میشوند.
شبکه خبری ان.بی.سی آمریکا در گزارش روز جمعه خود اعلام کرد که ترامپ به پیشنهاد اریک پرینس، رئیس سابق یک کمپانی خصوصی خدمات رسانی نظامی موسوم به “بلک واتر” روی خوش نشان داده است.
ایده وی که پنتاگون از آن خوشش نمیآید، شامل خصوصی سازی جنگ افغانستان به وسیله جایگزینی اکثر نیروهای آمریکایی در افغانستان با مقاطعه کاران نظامی بخش خصوصی میشود.
در حال حاضر، حدود 14 هزار نیروی آمریکایی در افغانستان حضور دارند که بخش اعظم نیروهای فعال در ماموریت ناتو در ارائه خدمات لجستیکی و آموزش نیروهای محلی را تشکیل میدهند.»
آتش بس دولت افغانستان با طالبان در هاله ابهام است
در پی نشست مشورتی رئیس جمهوری افغانستان با اعضای شورای عالی صلح این کشور و جمعی از علمای افغانستان که روز گذشته در مورد تکرار آتش بس یک سویه دولت با گروه طالبان به مناسبت فرا رسیدن عید قربان برگزار شد، احتمال اجرایی شدن این تصمیم در هاله ابهام قرار گرفته است.
به گزارش ایرنا ، معاون سخنگوی «محمد اشرف غنی» رئیس جمهوری افغانستان روز یکشنبه که مصادف با نودونهمین سالروز بازگشت استقلال افغانستان پس از 80 سال استعمار انگلستان است، گفته که حکومت موضوع آتش بس را بررسی میکند و بزودی تصمیم خود را اعلام خواهد کرد.
خبرگزاری صدای افغان به نقل از «شاه حسین مرتضوی» نوشته است که او این سخن را بدون اشاره به جزئیات بیشتر و توضیح در مورد پیش شرطی که طالبان برای پذیرش آتش بس گذشته، بیان کرده است.
همچنین «هارون چخانسوری » سخنگوی نهاد ریاست جمهوری در صفحه توییتر خود نوشت که بحث درباره اعلام آتش بس دیروز شنبه ادامه داشت و حکومت با مشورت با همه صاحب نظران و بررسی جوانب موضوع نظر خود را اعلام خواهد کرد.
بعد از آن که آتش بس یک سویه و 20 روزه دولت افغانستان به مناسبت عید فطر با آتش بس سه روز طالبان در تعطیلات این عید منطبق گشت بارقه های امید برای تحقق صلحی پایدارتر در میان مردم دیده شد و بر همین اساس تکرارآن رخداد در عید قربان در افکار عمومی قوت گرفته است.
البته برای تکرار آتش بس این بار ملاحظاتی جدی تری وجود دارد، نخست این که طالبان در هفته گذشته بر شدت حملات خود در سراسر افغانستان افزوده است و در عمل غزنی را چند روز اشغال کرد و نمایش قدرتی آشکار راه انداخت و کشتاری بی سابقه را از نیروهای دولتی در یک بازه زمانی 10 روزه راه انداخت که این همه می تواند تکرار آتش بس را تحت شعاع قرار دهد.
نکته بعد آن است که برخی از کارشناسان افغان بر این باورند که افزایش روحیه طالبان برآمده از آتش بس قبلی است و تکرار آن در عمل اقتداری برای دولت مرکزی باقی نمی گذارد و تاییدی خواهد بود بر قدرت گروه طالبان.
البته طالبان از آن سو به موضوع صلح و آتش بس واکنشی متفاوت نشان داده است و دوباره پایان اشغال افغانستان و خروج نیروهای غربی و مذاکره مستقیم آمریکا با طالبان را تنها راه برقراری صلح اعلام کرده است.
ملا «هبیت الله آخندزاده» رهبر طالبان در اعلامیه ای که به مناسبت فرا رسیدن عید قربان منتشر کرده است آورده که از واشنگتن گفت و گویی صادقانه و شفاف را تقاضا دارد و تاکید کرده مذاکره ای که نتیجه داشته باشد و البته هیچ اشاره ای هم به آتش بس با حکومت افغانستان نکرده است.
آمريکا و تکرار تجربه تلخ بلکواتر؛ پيامدهاي خصوصيسازي جنگ در افغانستان
پارستودي: سخنگوي وزارت دفاع افغانستان ضمن مخالفت با تلاشهاي آمريکا براي خصوصيسازي جنگ در آن کشور گفت نيروهاي ارتش افغانستان توان دفاع از خاک کشورشان را دارند.
به گفته غفور «احمد جاويد» تصميمگيري درباره خصوصي سازي جنگ در افغانستان به عهده رئيس جمهور و ديگر رهبران سياسي اين کشور است اما تاکنون تمامي مديريت جنگ را نيروهاي امنيتي افغان به عهده داشتهاند.
نمايندگان مجلس ملي افغانستان نيز با خصوصيسازي جنگ اين کشور ازسوي آمريکا مخالفت کردهاند.
دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا اخيرا اعلام کرد قصد دارد با واگذاري ماموريتهاي ارتش اين کشور در افغانستان به شرکتهاي امنيتي ازجمله بلکواتر، جنگ در اين کشور را خصوصي کند.
برخي معتقدند اين موضع ترامپ برگرفته از ايده «اريک پرينس» موسس بلک واتر است که اکنون آکامي ناميده ميشود. وي اخيرا طرح خود را براي گسترش حوزه عمليات نيروهاي اين شرکت تا تسلط بر معادن افغانستان مطرح کرد.
اين درحالي است که براساس قانون اساسي افغانستان دفاع از تماميت ارضي و مقابله با دشمنان اين کشور برعهده ارتش و پليس ملي افغانستان است و آمريکا نميتواند با ناديده گرفتن حاکميت ملي و استقلال افغانستان براي امور امنيتي اين کشور تصميمگيري کند.
از سال 2001 که آمريکا افغانستان را اشغال کرد وزارت خارجه و وزارت دفاع آمريکا به بهانه تامين امنيت نهادهاي اداري و پايگاههاي پشتيباني از نيروهاي مزدور که در استخدام شرکتهاي امنيتي خصوصي هستند استفاده کرد که جنايات بيشماري را در افغانستان مرتکب شدند.
حامد کرزي رئيس جمهوري پيشين افغانستان معتقد است آمريکا ميخواهد مسووليت امور جنگي در افغانستان را به شرکتهاي خصوصي امنيتي بسپارد که در تناقص صريح و آشکار با حاکميت ملي و نقض صريح قانوني اساسي اين کشور است. خصوصيسازي دفاع و امنيت افغانستان به معناي طولاني ساختن جنگ، ادامۀ کشتار افراد بيگناه و رواج بيشتر خودسري و قانون شکني خواهد بود.
از اينرو؛ در زمان حامد کزري بسياري از شرکتهاي امنيتي خصوصي منحل شدند، اما آمريکا با اعمال فشار بر دولت افغانستان تلاش کرد فعاليت برخي از آنان را در اين کشور حفظ کند.
در جنگ آمريکا ضد عراق در سال 1991 نسبت استفاده ارتش آمريکا از نيروهاي شرکتهاي امنيتي خصوصي در برابر نيروهاي رسمي يک به پنجاه بود اما اکنون آمريکا در افغانستان اين نسبت را يک به يک کرده است و اين نشان ميدهد که نيروهاي شرکتهاي امنيتي خصوصي نه تنها در افغانستان کاهش نيافتهاند بلکه برابر با ارتش آمريکا در اين کشور فعاليت ميکنند.
ولاديمير بروتر، کارشناس موسسه بينالمللي مطالعات بشردوستانه و سياسي روسيه معتقد است “انتقال قدرت نظامي به يک سازمان خصوصي در افغانستان به اين معني است که در اين کشور نظامياني وجود خواهند داشت که نماينده رسمي واشنگتن نبوده و مقامات آمريکا هيچ گونه مسئوليت رسمي درقبال آنها ندارند و اين به نفع تأمين امنيت در افغانستان نيست.”
در هر حال، واگذاري امور امنيتي افغانستان به بخش خصوصي از سوي آمريکا به معناي ادامه جنايات آنان ضد مردم مظلوم افغانستان است که در بسياري مواقع مورد آزار و اذيت و شکنجه نيروهاي اين شرکتها قرار گرفتهاند.
بدون شک؛ سلب مسئوليت آمريکا از عملکرد مزدوران بخش خصوصي در افغانستان به هرج و مرج و ناامني در اين کشور بيشتر دامن خواهد زد و در همان حال سبب تضعيف بيشتر ارتش و پليس ملي افغانستان خواهد شد.
روز استقلال افغانستان در حضور استعمارگران
هر چند افغانستان 99 سال قبل در چنین روزی استقلال خود را از انگلیس بازپس گرفت اما به دلیل جایگاه راهبردی و موقعیت جغرافیایی هرگز از دایره طمع جهانخواران بیرون نرفت و تا امروز به اشکال مختلف آن استقلال را به زخم زده اند.
به گزارش ایرنا، در تقویم رسمی افغانستان 28 مرداد ماه بر اساس قانون اساسی به مناسبت روز استقلال این کشور تعطیل رسمی است و آیین های ویژه در سراسر برگزار و از رشادت های پیشینیان در تاریح به واسطه کسب و نگهداری استقلال این کشور تجلیل می شود.
در این روزها که پرچم های سه رنگ افغانستان در کابل پایتخت این کشور و دیگر شهرهای این دیار ، نماد وطن و مفهوم ملت را تجلی بخشیده اند و انگیزه مضاعف برای مشارکت به مردمان این کشور داده است ، سربازان با رشادت زیادی برای تأمین امنیت روستا ها و شهرها در سنگر ایستاده اند تا دیگران از جشن استقلال تجلیل کنند.
مردم افغانستان از سال 1218 تا سال 1298 شمسی که توانستند در زمان پادشاهی «غازی امان الله خان» استقلال کشورشان را کسب کنند، سه جنگ خونین را با انگلستان پشت سر گذاشتند و اشغالگر را مجبور به امضای معاهده استقلال کردند و بازخوانی آن تجربه سخت برای امروز هم کارآمد است.
اما روند تحولات کشورها در بستر تاریخ و تغییرات ماهوی که در ساختارهای حاکمیتی بر کشورها و نهادهای بین المللی ایجاد شده ، تمامی باعث دگرگونی در ماهیت نمادهای تاریخی شده است و در افغانستان نیز امروز جشن های استقلال نزدیک 18 سال است که امنیتش به کمک نیروهای ناتو به رهبری آمریکا برگزار می شود که بخشی از این نیروها انگلیسی هستند.
افغانستان برای دستیابی به استقلال، راه پرفراز و نشیبی را طی کرده است یکی از سه نبرد مشهور در این ارتباط به اولین جنگ افغان ها با نیروهای انگلیس بازمی گردد که از سال 1839 آغاز و تا سال 1842 ادامه یافت که در این جنگ انگلیس ها شکست خوردند .
البته نباید اشتباه کرد و تصور کنیم که وقتی می گویم نیروهای انگلیسی یعنی همه از سرباز تا فرمانده انگلیسی باشند بلکه فرماندهان انگلیسی حاکم بر شبه قاره هند سربازان بومی همان مناطق را برای جنگ هایشان تجهیز و اعزام می کردند.
جنگ دوم افغان ها با استعمارگران بین سال های 1878 تا 1880 میلادی رخ داد که در آن نبرد نیز افغان ها به پیروزی دست یافتند و جنگ سوم افغان با نیروهای انگلیسی در ششم ماه می سال 1919 آغاز و در ماه آگوست همان سال پایان یافت که نتیجه آن استقلال افغانستان بود.
در 28 مرداد ما سال 1298 خورشیدی که مصادف است با 19 آگوست سال 1919 میلادی، انگلیسی ها مجبور به امضای معاهده استقلال افغانستان شدند و غازی امان الله خان ؛ از نیروهای انگلیس خواست تا مسالمت آمیز و بدون درگیری، افغانستان را ترک کنند و استقلال این کشور را به رسمیت بشناسند.
انگلیس نخست این درخواست شاه افغانستان را نپذیرفت و امان الله خان با ارتش و نیروهای مسلح مردمی توانست اشغالگران انگلیسی را از کشور خود بیرون کنند.
نبرد آزادی خواهی مردم افغانستان ابتدا در استان های «قندهار»، «ننگرهار» و «پکتیا» آغاز شد و مردم پکتیا به رهبری «محمد نادر خان» که بعدها بر کرسی پادشاهی این کشور تکیه زد، دست کم در چهار استان موفق به بیرون راندن انگلیسی ها شدند و در استان های قندهار و ننگرهار نیز نیروهای مردمی مقابل نیروهای انگلیسی قد برافراشتند و آنان را وادار به ترک کشورشان کردند.
این مبارزه به تدریج به سراسر افغانستان گسترش یافت و اراده مصمم مردم این کشور، راهی جز خارج شدن از کشور و به رسمیت شناختن استقلال افغانستان برای انگلیسی ها باقی نگذاشت.
امان الله خان در سال 1919 در سن 27 سالگی پادشاه افغانستان شد. وی پس از 18 سال پادشاهی در 24 می سال 1928 مجبور به ترک افغانستان و عزیمت به کشور ایتالیا شد.
وی پس از 31 سال تبعید در ماه آوریل سال 1960 بر اثر بیماری سرطان درگذشت و جسد وی پس از انتقال به افغانستان، در شهر «جلال آباد» استان ننگرهار به خاک سپرده شد.
جشن های استقلال افغانستان پس از گذشت نزدیک به یک قرن، اینک با شکوه خاصی در این کشور برگزار می شود و از این روز تاریخی تجلیل به عمل می آید.
جشن هایی که برای مدتی پس از حمله ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق کم رنگ و در دوران جنگ های داخلی در دهه 70 خورشیدی بی رنگ و در زمان حاکمیت طالبان محو شده بود ، دوباره بعد از سقوط طالبان و حاکمیت دولت های جدید بر افغانستان که در پی حمله نیروهای آمریکایی و همپیمانان غرب و عربی آن در سال 2001 میلادی شگل گرفتند رنگ تازه به خود گرفت.
آئین جشن استقلال افغانستان در سال 1387 خورشیدی در منطقه «چمن حضوری» شهر کابل ، هدف حمله مسلحانه قرار گرفت و از آن سال این آیین ها از سطح خیابان های جمع و به داخل کاخ ریاست جمهوری منتقل شده است و از آن حمله به بعد جشن یا در وزارت دفاع یا ریاست جمهوری برگزار می شود و مردم عادی در آن سهیم نیستند.
این جشن امسال در زمانی برگزار می شود که انگلیس بتازگی 490 نظامی تازه نفس خود را برای مبارزه با تروریست ها به این کشور فرستاده و درگیری های شدیدی بین افراد طالبان به عنوان شاخص ترین مخالف مسلح دولت افغانستان و نیروهای دولتی در این کشور جریان دارد.
اما روز استقلال با هر شکل و سطحی در هر کشوری روز مهمی برای ملت آن کشور است و اگر هم در مسیر اشتباهات تاریخی به نتایج آن واقعه صدمه خورده باشد ، باز این ملت ها هستند که باید برای صیانت از افتحار گذشتگانشان و بر گرداندن نتایج به جایگاه اصلی آن اقدام کنند.
استفاده ابزاری از سالروز استقلال؛ سرپوشی بر ناکامیهای دولت افغانستان
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ساعات اولیه صبح دیروز ارگ نشینان افغانستان مراسم و تدابیرلازم برای برگزاری هرچه باشکوهتر این مراسم را آغاز کردند.
این مراسمها در حالی برگزار میشود که هفته گذشته، شهر غزنی در جنوب افغانستان تحت حمله شدید و گسترده طالبان قرار داشت و دولت مرکزی افغانستان پس از چهار روز کمکهای نظامی و غیرنظامی خود برای نجات شهروندان این شهر اعزام کرد.
همچنین پس از آن نیز حمله انتحاری در یک مرکز آموزشی، منجر به قتلعام تعداد زیادی از دانشآموزان شیعه در غرب شهر کابل شد.
استقلال افغانستان و برچیده شدن استعمار انگلیس
افغانستان در سال 1919 پس از سه جنگ توانست استقلال خود از انگلیس را اعلام کند.
در این روز مردم مسلمان افغانستان توانستند برای سومین بار نیروهای متجاوز انگلیس را شکست دهند و این واقعه سرآغازی برای شسکت این کشور استعمارگر در منطقه بود که منجر به برچیده شدن عصر استعمار انگلیس گردید.
پیمان «راولپندی» به منظور پایان بخشیدن به جنگهای شاهان افغانستان و انگلیس در زمان «امانالله خان» از شاهان وقت افغانستان منعقد شد. انگلیس در سند پیوست این پیمان در تاریخ 28 مرداد یا 19 اگوست 1919، استقلال را پذیرفت و تاریخ 28 مرداد به عنوان روز استقلال افغانستان تعیین شد.
مقامات افغانستان طی سالهای اخیر به منظور گرامیداشت از این روز، از آرامگاه امانالله خان دیدن میکنند و مراسمهایی را در ارگ ریاست جمهوری برگزار میکنند.
همزمان با برگزاری این مراسمها بسیاری از آگاهان امور در افغانستان از وضعیت وابستگیهای این کشور و همچنین ناتوانی دولت در تأمین امنیت انتقاد میکنند و این وضعیت را در تناقض با تجلیل از سالروز استقلال این کشور میدانند.
وضعیت امنیتی افغانستان در نود و نهمین سالروز استقلال
سالروز استرداد استقلال افغانستان از انگلیس در حالی تجلیل میشود که هفته گذشته، شهر غزنی زیر حملات گسترده طالبان قرار داشت و دولت مرکزی باوجود تلاش رسانهها و شبکههای اجتماعی، پس از چهار روز کمکهای نظامی و مالی خود به این شهر را ارسال کرد.
پس از پایان جنگ چند روزه جنگ غزنی اعلام شد که در این جنگ 60 نظامی و 145 غیرنظامی کشته شدهاند.
چهارشنبه هفته گذشته همچنین زمانی که مردم غزنی در شوک حاصل از این حمله بودند، غرب کابل شاهد یک حمله انتحاری از سوی گروه تروریستی داعش در یک مرکز آموزشی بود. در این حمله خونبار، بیش از 50 دانشآموز دبیرستانی شیعه شهید و دستکم 100 نفر زخمی شدند.
حملات پراکنده در برخی از شهرستانهای افغانستان که تا مرز سقوط پیش میرود طی 17 سال اخیر و بنیانگذاری نظام پس از کنفرانس بن، مبدل به یک روند گریزناپذیر شده است.
وابستگی شدید اقتصادی و سیاسی
کشوری که بیش از 80 درصد مصارف نظامی و غیرنظامی آن را جامعه جهانی و در رأس آن آمریکا تأمین میکند، قطعا به لحاظ وابستگی سیاسی نیز به کشورهای کمک کننده متکی است.
یکی از انتقادهای جدی آگاهان امور در افغانستان به روسای جمهور این کشور این است که این افراد مستقیما با دخالت و تصمیم کاخ سفید در این مقام مستقر شدهاند.
«حامد کرزی» کسی بود که در سال 2001 در کنفرانس بن آلمان به پیشنهاد آمریکا و با حمایت این کشور به ریاست جمهوری دولت موقت رسید و همچنین در دو انتخابات ریاست جمهوری پس از آن نیز حمایت آمریکا نقش جدی برای پیروزی انتخاباتی کرزی داشت.
بنبست سیاسی انتخابات پیشین ریاست جمهوری افغانستان که بر اثر اختلافات شدید میان دو تیم به رهبری «اشرف غنی» و «عبدالله عبدالله» شکل گرفت نیز با شاهکلید «جان کری» وزیر خارجه آمریکا حل شد.
آمریکا با داشتن پیمان استراتژیک امنیتی با افغانستان، پایگاههای نظامی متعددی در افغانستان دارد و تقریبا تمامی سیاستهای سیاسی و نظامی این کشور و کوچکترین مسایل در ارگ ریاست جمهوری را تحت کنترول دارد.
استفاده ابزاری از سالروز استقلال سرپوشی بر ناکامیهای دولت
اگر به این واقعیتها نگاه شود، به نظر میرسد که تجلیل از سالروز استقلال افغانستان از سوی روسای جمهور این کشور بیشتر نوعی ابزار سیاسی برای سرپوش گذاشتن روی وابستگیهای بزرگ و ناکامیهای حکومتداری است.
ارگ ریاست جمهوری هم تاکنون مشی مشخصی در نوع تجلیل از این روز نداشته است. به طور مثال اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان در 28 مرداد سال گذشته به دلیل اختلافات داخلی بین مقامات حکومت وحدت ملی و کشمکش حکومت با جریانهای سیاسی که سمت و سوی قومی یافته بود، صرفا به گذاشتن یک دسته گل پای نهاد استقلال در وزارت دفاع اکتفا کرد.
اما در مراسم امسال تلاش صورت گرفت تا این مراسم به طور گسترده و با حضور مقامات بلندرتبه دولت به شمول رئیس جمهور و رئیس اجرایی در محوطه ارگ ریاست جمهوری تجلیل شود.
اشرف غنی در صحبتهای خود بارها ابراز کرده است که او میخواهد فصل ناتمام شاه امانالله خان را به اتمام برساند.
او طی اقدامات نمادین، پشت میز کار امانالله خان مینشیند و هزینه زیادی را نیز برای مرمت و بازسازی قصر دارالامان که طی جنگهای دهه هفتاد کابل به ویرانهای مبدل شده، اختصاص داده است.
آگاهان بر این باورند که اگرچه امانالله خان توانست افغانستان را از زیر یوغ استعمار نجات دهد و نگاه نو به سیاست سنتی و قومی افغانستان داشت، اما طی این سالها مردم افغانستان هیچگاه طعم شیرین استقلال را نچشیدهاند.
افغانستان در مقاطع مختلف زمانی و بخصوص پس از نظام جدید سیاسی، همواره عرصه تاخت و تاز قدرتهای بزرگ و سود بردن از موقعیت استراتژیک منطقهای این کشور بوده است اما حاکمان افغانستان تاکنون نتوانستهاند نگاه ملی و غیروابسته داشته باشند و استقلال را به معنای واقعی آن جشن بگیرند.
طالبان: دولت در حالی جشن استقلال برگزار میکند که افغانستان تحت استعمار آمریکا است
به گزارش خبرگزاری تسنیم، طالبان در بیانیهای همزمان با فرا رسیدن نود و نهمین سالگرد استقلال افغانستان اعلام کرد که این کشور هنوز تحت استعمار آمریکا قرار دارد.
بر اساس این بیانیه، با وجود تلاش مردم افغانستان برای شکست استعمار انگلیس اما مقامات غربگرای افغانستان استقلال این کشور را با امضای توافقنامه امنیتی با آمریکا به گرو گذاشتهاند.
طالبان خاطرنشان کرد، مردم افغانستان که پیش از این استعمار انگلیس را درهم شکسته بودند این بار با نیروهای اشغالگر آمریکا مبارزه میکنند.
در بیانیه این گروه آمده است که مبارزه مقدس با نیروهای آمریکایی نیز به مرز پیروزی رسیده است و بزودی افتخار شکست استعمار قرن بیست و یکم را نیز از آن خود خواهد کرد.
طالبان به مقامات دولت افغانستان هشدار داد که آنها نیز به سرنوشت دست نشانده استعمارگران انگلیسی دچار میشوند.
این گروه به نیروهای آمریکایی نیز تذکر داده است که انگلیس در گذشته با وجود تلاش های بسیار نتوانست در افغانستان بماند در نتیجه آمریکا نیز در رسیدن به اهداف شوم خود ناکام خواهد شد.
در پایان این بیانیه از نیروهای آمریکایی خواسته شده است که از سرنوشت انگلیس درس بگیرند و به اشغال افغانستان پایان دهند.
مردم افغانستان همه ساله روز استقلال افغانستان را در 28 مرداد جشن میگیرند، اما در این اواخر یادبود از این روز رنگ باخته و سال گذشته دولت افغانستان مراسمی به مناسبت این روز تاریخی برگزار نکرد.
پس از این که نیروهای افغان در جنگ سوم افغانستان-انگلیس پیروز شدند، امان الله خان در 18 اگست 1919 میلادی استقلال افغانستان را رسما اعلام کرد.
شرط تازه طالبان برای برقراری آتشبس با دولت افغانستان
یک مقام دولتی افغانستان که خواست نامش فاش نشود به «تلویزیون یک» گفت: طالبان از طریق یک هیئت دولتی از قطر که چندی قبل با مقامات کابل دیدار کرده بودند برای برقراری آتشبس خواستار آزادی یکهزار نفر از زندانیان خود شده است.
این اظهارات تاکنون از سوی دولت افغانستان و طالبان تایید نشده است.
این در حالی است که پیش از این، طالبان برای اعلام آتشبس در عید فطر پیششرطی مطرح نکرده بود.
روز گذشته نیز طالبان پیام رهبر این گروه «هبتالله آخوندزاده» بهمناسبت عید قربان را منتشر کرد اما به اعلام آتشبس احتمالی اشارهای نشد.
هفته گذشته نیز «رویترز» بهنقل از دو نفر از اعضای ارشد طالبان گزارش داده بود که رهبران این گروه روز سهشنبه و یا چهارشنبه با یکدیگر دیدار میکنند تا درباره شرایط آتشبس گفتوگو کنند.
با این حال «نظر محمد مطمئن» یکی از اعضای سابق طالبان اظهار کرد که این گروه بهدلیل تشدید فشارهای نظامی علیه طالبان پس از آتشبس قبلی تمایلی برای اعلام آتشبس دیگر ندارد.
رهبر طالبان در پیام عید خود بر خروج نیروهای خارجی از افغانستان تأکید کرد.
افغانستان عید قربان، پر قربانی دارد
ایرنا – عید قربان از بزرگترین اعیاد مسلمانان جهان از جمله مردمان افغانستان است و امسال ملت افغانستان به گونه ای خونین و با قربانیان زیاد در آستانه این عید اسلامی قرار گرفتند و مواجه ای غمناک با این عید فرخنده دارند و شور و شوقی در شهرها دیده نمی شود.
چهارشنبه هفته گذشته 21 مرداد ماه جاری یک مهاجم انتحاری خود را در کلاس درس یک آموزشگاه آمادگی کنکور واقع در منطقه «دشت برچی» در غرب شهر کابل و در میان دانش آموزان دختر و پسر آن منفجر کرد که بیش از 40 تن کشته و نزدیک 60 تن زخمی شدند .
این آمار را وزارت بهداشت افغانستان داد که کشته ها 47 تن و زخمی ها بیش از 60 تن هستند اما بعد اصلاح کرد و کشته های این رویداد را 40 تن و زخمی ها را 60 تن اعلام کرد.
اما شاهدان عینی بر این باورند که در این آموزشگاه بیش از 300 دانش آموز دختر و پسر حضور داشتند که تعداد اندکی جان بسلامت برده اند و شمار زیاد از کشته ها یا زخمی ها به دست ماموران امداد جابجا نشده اند زیرا یا خانواده هایشان آنها را به شهرستان های خود برده اند یا زخمی ها بدون مراجعه به بیمارستان برای درمان به خانه خود رفته اند و این نوع رخداد در اغلب حملات تروریستی و انفجارها رایج است و مردم در صورت نبود ضرورت منتظر امداد رسانه ها نمی شوند.
کشته شدن این تعداد دانش آموز جوان که بین 16 تا حداکثر 20 سال سن داشتند و همگی برای کسب دانش و ارتقای توانایی علمی خود برای موفقیت در مدرسه یا قبولی در دانشگاه در آموزشگاه خصوصی مهدی موعود (عج) جمع شده بودند دیگر رمقی برای شاداب ماندن برای رسیدن به عید قربان نگذاشته است.
البته این تنها داستان غم انگیز این هفته مردم افغانستان نبود، زیرا هفته گذشته در این کشور علاوه بر این حادثه تروریستی هولناک، مردم شاهد نبردهای شدیدی در گوشه و کنار کشور بودند ، که در آن تعداد زیادی از نیروهای امنیتی و شهروندان قربانی حملات ددمنشانه تروریست ها و گروه های تکفیری شدند که حداقل در 18 سال گذشته این تعداد کشته در این بازه زمانی بی سابقه است.
هفته گذشته حمله طالبان به شهر غزنی باعث کشته شدن صدها تن از نظامیان و غیر نظامیان شد که در آن صدها خانواده عزادار شدند.
همچنین در این هفته حدود 43 سرباز ارتش و پلیس در پایگاهی معروف به کمپ «چینایی» در شهرستان «غورماچ» استان «فاریاب» بدست طالبان کشته شدند و تعدادی هم به اسارت در آمدند.
در همین مدت 45 سرباز پلیس و ارتش در شهرستان «بغلان مرکزی» نیز در حمله طالبان کشته شدند و در همین هفته 12 سرباز در یکی از روستاهای شهر «قلات» مرکز استان زابل توسط طالبان گلوله باران شدند.
همچنین روز پنجشنبه گذشته اجساد 37 سرباز ارتش، پلیس و نیروی محلی از شهرستان «اجرستان» در غزنی با بالگرد به کابل منتقل شد که همه این حوادث غم انگیز ، عید قربان امسال افغان ها را به عزا مبدل کرده است و روحیه ای برای خانواده ها و شهروندان کابل و دیگر بلاد برای تجلیل از عید قربان باقی نگذاشته است.
شاید تلخی این وقایع بیشتر به خاطر آن بر کام مردم نشسته باشد که امید داشتند با توجه به تجربه آتش بس سه روزه درعید فطر، دوباره شاهد آتش بسی میان نیروهای دولتی و طالبان باشند که آنها را به صلح نزدیک تر می کرد اما وقایع جز این شد.
«محمد هادی عباسی» یکی از شهروندان کابل با نوشتن یک متن در صفحه اجتماعی خود از دوستانش خواسته که عید قربان امسال را برایش پیام تبریک نفرستند زیرا او امسال عیدی ندارد ، زیرا در سوگ مردمان غزنی و شهادت دانش آموزان راه «دانایی» خواهد بود.
«دکتر حفیظ شریعتی» نیز در صفحه اجتماعی خود از مردم کابل خواسته بجای مصارف امسال برای روزهای عید قربان هزینه آن را در یک شماره حساب مشخص که توسط یک گروه راه اندازی شده است، بریزند تا برای خانواده شهدای «دانایی» کابل و مردم غزنی کمک ارسال شود.
وی افزوده است که احساس می کنم غم امروز غزنی و خانواده های شهدای دانایی در کابل بر شانه های مردم این شهرها سنگینی می کند و جرأت و احساسی برای تجلیل و خریدن شیرنی ، آجیل و ذبح قربانی در مردم باقی نمانده و به حمایت از خانواده های بی بضاعت حوادث اخیر بیش از تجلیل عید ضرورت هست.
هر چند مردم افغانستان در سال های گذشته هم عید قربان را با شوقی متناسب با همین حال و هوای درگیری سپری می کردند و به رغم آن که این عید با چهار روز تعطیلی بیشترین تعطیلات رسمی را در تقویم افغانستان به خود اختصاص داده است اما در افغانستان به خاطر نا امنی سال هاست چیزی به عنوان سفر تفریحی نیست و گشت و گذارهای مردم در کوه و دشت ها منسوخ شده است.
بر اساس دستورالعمل وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان ، بیشترین تعطیلات در مناسبت های ملی و دینی این کشور به عید قربان تخصیص یافته و از روز «عرفه» یک روز قبل از عید قربان شروع و تا سه روز بعد از عید قربان ادامه دارد.
مردم افغانستان اعتقاد دارند که قربانی کردن در این روز تنها شامل حال حاجیان نیست و افراد توانمند نیز مناسب است قربانی کنند و فقرا را میهمان آن نمایند و از همین رو اغلب شهروندانی که توانایی مالی مناسب یا متوسط رو به بالا دارند، در روز عید قربان گوسفند، گاو یا حتی شتر ذبح می کنند و گوشت آن را بین آشنایان، همسایگان و نیازمندان توزیع می کنند.
مراسم روز عید قربان در افغانستان مشابه سنت های نوروز در ایران و کشورهای حوزه تمدن فارسی است و مردم ابتدا برای بازدید از بستگان و بزرگان و سپس دوستان که به تازگی یکی از اعضای خانواده خود را از دست داده اند، می شتابند و سپس از اقوام و خانواده ها دیدن می کنند.
میهمانی های عیدانه نیز در بین برخی از مردم افغانستان رواج دارد و شماری از نزدیکان و آشنایان به میهمانی همدیگر دعوت می شوند و هرشب یک خانواده از آن جمع، سایر خانواده ها را به منزل خود دعوت می کند و در این شب ها با انواع غذاها از میهمانان پذیرایی می شود.
استقبال نزدیکان حاجیان یکی از آئین های ویژه مردم است و دوستان و آشنایان حاجی هنگام بازگشت وی در فرودگاه شهر مستقر می شوند و با ورود حاجی، دسته های گل را نثار وی کرده و کاروان خودروها برای انتقال وی به منزل به دنبال او حرکت می کنند.
دوستان و خویشاوندان در روزهای تعطیلی عید به خانه آن دسته از حجاجی می روند که به عنوان نخستین بازگشتی ها از مکه به کابل رسیده اند و ضمن خوشامد گویی ادای وظیفه حج را به او تبریک می گویند و حاجی نیز با آب زمزم و خرما پذیرایی می کند.
اغلب حاجیان به میهمانان خود تسبیح و سجاده هدیه می دهند و در روز سوم ورود وی، مجلس ختم قرآن در منزل خود برگزار می کنند.
اما همانطور که در ابتدا گفته شد ، امسال درونمایی از این خوشی ها و تجلیل از عید قربان در افغانستان در حد سنوات قبل دیده نمی شود و فضا متاثر از شهادت صدها تن از نیروهای امنیتی ، غیر نظامیان و دانش آموزان قرار دارد و بازار در شهر کابل جنب و جوش سال های قبل را در روزهای نزدیک به عید ندارد باشد که دعای حجاج روزگاری بهتر از این روزهای نزدیک به عید قربان برای ملت افغانستان رقم بزند.
امیدواری افکار عمومی افغانستان به دولت جدید پاکستان
ایرنا – وعده «عمران احمد خان نیازی» رئیس دولت جدید پاکستان برای بهبود روابط با هند و افغانستان باعث خلق امیدهایی تازه در اصلاح و تقویت روابط اسلام آباد و کابل شد هر چند تحلیل های موجود بیانگر تحقق همه این انتطارات نیست.
عمران خان رئیس حزب تحریک انصاف پاکستان که اواخر قرن بیستم از دنیای ورزش پا به حوزه سیاست گذاشت و مخالفانش با دادن پسوند «کریکت باز» ضمن یادآوری حضورش وی به عنوان ستاره بازی ها و سابقه کاپیتانی او در تیم ملی کریکت پاکستان سعی در برجسته کردن ضعف فعالیت سیاسی او دارند توانست در انتخابات سراسری مجمع ملی کشورش 116 کرسی کسب کند و سرانجام نخست وزیر شود ، این رخداد باب ارزیابی در مورد پیش بینی آینده را میان سیاست ورزان افغانستان در مورد تعامل دو کشور همسایه باز کرده است.
حکومت در پاکستان از بدو تاسیس و استقلال از هند مستعمره انگلیس در سال 1947 میلادی تاکنون، به جز مواردی که از مسیر کودتا در اختیار فرماندهان ارتش آن کشور قرار گرفته همواره در مدیریت «حزب مردم» به رهبری خاندان «بوتوها» و حزب «مسلم لیگ نون» به رهبری «محمد نواز شریف» بوده است.
اما این حزب پس از افشاء فساد مالی در سطح رهبری حزب مسلم لیگ که رهبر آن به حکم دادگاه به 10 سال زندان محکوم شد و پس از کشته شدن «بی نظیر بوتو» رهبر حزب مردم پاکستان محبوبیت این احزاب میراثی بشدت در بین مردم این کشور افت کرد و عمران خان اولین شخص از جامعه پشتون های پاکستان است که توانسته جایگاه خود را در عرصه سیاسی تثبیت و به مرتبه نخست وزیری برسد.
با اعلام پیروزی این ورزشکار با آن سابقه در ساختار قدرت در انتخابات پاکستان، موجی از تحلیل های ضد و نقیض در مورد آینده روابط افغانستان و پاکستان در دوره نخست وزیری عمران خان در محافل سیاسی و رسانه ای افغانستان مطرح شده است که می توان آنها را به شکل زیر جمع بندی کرد.
هر چند عمران خان درباره سیاست خارجی دولتش به رسانه ها گفته که تأمین صلح و روابط خوب بین افغانستان ، هند و پاکستان را دنبال می کند و همچنین با توجه به باز بودن پرونده مناقشه مرزی بین کابل و اسلام آباد به کنایه از سیاست مرزهای باز برگرفته از الگوی اتحادیه اروپا صبحت کرده است اما بسیاری از کارشناسان معتقدند او نیز مانند همه دولت های قبل خود نمی تواند خارج از رهنمون های ارتش پاکستان عمل کند.
عمران خان گفته که صلح افغانستان و پاکستان به صورت مستقیم به یکدیگر وابسته هستند و صلح در افغانستان به معنی صلح در پاکستان است و این سخن بارقه امید در میان افغان ها برای همراهی پاکستان در روند صلح در کشورشان را ایجاد کرده است .
این امید در تماسی که « محمد اشرف غنی » رئیس جمهوری افغانستان برای تبریک پیروزی با عمران خان برقرار شده بود نیز دیده می شود آن جا که ابراز امیدواری کرد تا روابط دو کشور در زمان حکومت وی بهبود یابد.
اشرف غنی از عمران خان برای سفر رسمی به کابل دعوت کرد و وی نیز این دعوت را پذیرفت و افزود که پس از تکمیل کابینه و تشکیل دولت جدید به کابل سفر خواهد کرد.
اما در محافل سیاسی افغانستان و ارزیابی منعکس شده در رسانه ای این کشور با توجه به اظهارات عمران خان در گذشته های نچندان دور و روابطی که میان وی با برخی گروه های تندرو داخل پاکستان وجود دارد، نظرات متفاوتی در مورد این انتظارات وجود دارد.
عمران خان پیش از این درباره حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان اعلام موضع کرده و ضمن اشغالگر خواندن این نوع از حضور، جنگ طالبان علیه آمریکایی ها را جهاد خوانده است.
اما اغلب کارشناسان مسائل سیاسی افغانستان بر این باورند که عمران خان در کل سیاست ارتش آن کشور را تعقیب خواهد کرد، بویژه در قبال هند و افغانستان هیچ گونه آزادی عملی نخواهد داشت و از نظامیان آن کشور پیروی خواهد کرد.
«مشتاق رحیم» یکی از این افراد است که باور دارد روابط پاکستان با افغانستان مانند گذشته خواهد بود و امکان تیره تر شدن آن نیز با توجه به گاهش کمک های آمریکا به پاکستان وجود دارد.
وی استدلال می کند که عمران خان با ارتباط نزدیکی که با گروه های تندرو پاکستانی دارد و پیش از این هم در جنگ افغانستان ازطالبان حمایت می کرده است نمی تواند چشم انداز بهبود روابط دو کشور را روشن کند.
«شفیق همدرد» یکی دیگر از کارشناسان افغان که سیاست های پاکستان را در قبال افغانستان رصد می کند، این گونه می گوید که همه رهبران سیاسی و نظامی پاکستان، در اوایل رسیدن به قدرت در نخستین سخنرانی هایشان در مورد افغانستان نظر مثبت و حسن نیت نشان می دهند اما به آن عمل نمی کنند .
وی تصریح می کند، منتخبان پاکستانی در سیاست هیچ تغییری را بر کرسی عمل نمی نشانند و همان خواسته های همیشگی ارتش را دنبال می کنند و درباره عمران خان نیز داستان این چنین خواهد بود .
او مدعی شد که حتی وقتی حزب عمران خان در زمان نواز شریف اختیار استانداری «خیبرپشتونخواه» را بر عهده داشت ، صدها میلیون روپیه پاکستانی را در اختیار مدارسی قرار داد که در آنها تندروهای مذهبی برای ادامه جنگ علیه افغانستان آموزش می دیدند.
«احمد سعیدی» یکی از دیپلمات های سابق افغانستان در پاکستان در صفحه اجتماعی خود نوشته است که عمران خان با گروه های تندرو اسلام گرا روابط تنگاتنگی دارد و از بدو ورود وی به سیاست حمایت ارتش و دستگاه اطلاعات نظامی آن کشور را با خود داشته است.
سعیدی نوشته است که حکومت جدید پاکستان به رهبری عمران خان بر وضعیت در افغانستان تاثیری چشم گیر نخواهد داشت زیرا نسبت به دیگر رهبران سیاسی قبلی ، حکومت جدید پاکستان مشاوره و عملکردهای ارتش پاکستان را در برابر افغانستان بیشتر مد نظر خواهد داشت.
به گفته سعیدی هرچند عمران خان در نخستین صحبت های خود سخنان امیدوار کننده ای در مورد افغانستان گفته اما شناخت که او از عمران خان دارد موید آن است که وی بیشتر طرفدار حلقه های تندرو در پاکستان است.
اما سیاست مداران زیادی در کشورهای مختلف از جمله پاکستان پس از به قدرت رسیدن، رویکردهای متفاوتی را نسبت به مواضع حزبی و سخنان قبلی خود یا شعارهای زمان انتخاباتیشان نشان می دهند و عملکرد های جامع گرانه تری را به عنوان رهبران یک کشور در پیش می گیرند.
البته باید مدتی انتظار کشید و در نظر داشت که شرایط میدانی و داشته های ذهنی منطقه و جهانی که عمران خان به عنوان سیاست مدار تازه پاکستان در آن به قدرت رسیده، تغییرات ماهوی زیادی کرده است و برای دانست آن که دولت جدید پاکستان چه روندی را در پیش خواهد گرفت، نیازمند گذشت زمان هستیم.
ترامپ، بلک واتر را جایگزین نیروهای امریکایی در افغانستان می کند
دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده در حال بررسی احتمال جایگزینی نیروهای نظامی ایالات متحده در افغانستان با اعضای شرکت نظامی خصوصی بلک واتر متعلق به ایریک پرنس است.
به گزارش اسپوتنیک، تلویزیون ان بی سی روز پنج شنبه گزارش داد که ایریک پرنس، بنیانگذار شرکت خصوصی امنیتی امریکایی «بلک واتر» یک بار دیگر پیشنها میکند تا پیمانکاران امنیتی که در ارتش امریکا خدمت کردهاند جایگزین نیروهای امریکایی در جنگ افغانستان شوند و در هر واحد نظامی حمایت کافی هوایی را انجام دهند.
به گفتۀ او، با این کار هزینۀ جنگ افغانستان ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دالر در سال نه بل تنها ۱۰ میلیارد دالر خواهد بود و برای نابودی هراسافگنی نیز این رویکرد اثرگذار واقع خواهد شد.
او میگوید که پاکستان هنوزهم واشنگتن را درجنگ افغانستان فریب میدهد.
آقای پرنس که تجربه جنگی درارتش امریکا دارد میگوید که پاکستان هنوزهم حمایت پایدارش را از طالبان ادامه میدهد.
او ارتش امریکا را درجنگ افغانستان ناکام میداند و میگوید که تنها برای سال آینده میلادی ۶۰ میلیارد دالر این جنگ پنتاگون هزینه خواهد برداشت که به گفتۀ او بیشتر از کل بودجه دفاعی بریتانیا است.
او میگوید که در ۱۷ سال اخیر، پنتاگون واحدهای نظامی ای را به افغانستان فرستاده است که چند ماه را برای تطابق کردن سپری کرده و پس از آن تنها برای برای ناکام شدن فعالیت کردند.
براساس اطلاعات منابع این تلویزیون، ترامپ از عدم پیشرفت قابل توجهی در تحقق بخشیدن سیاست های فعلی ایالات متحده در افغانستان دارد مایوس شده است. او در این آواخر علاقمندی جدی خود را به ایده پرنس، در خصوص جایگزینی نیروهای نظامی امریکایی توسط بلک واتر در این کشور نشان داده است.
پرنس رئیس این شرکت خصوصی امنیتی در تلاش است تا طرحهای خود را در خصوص عملیات بر ضد تروریزم در افغانستان ترویج نموده و علاقمندی را جلب نماید.
این چنین اقدامات از سوی شرکت خصوصی بلک واتر با وجود اینکه اداره رئیس جمهور دونالد ترمپ طرحهای آن را رد کرده، به پیش برده میشود.
منابع دولتی در ایالات متحده امریکا میگویند، آقای پرنس طرحهای مربوط به عملیات برضد تروریزم در افغانستان را به سازمانهای استخبارات امریکا از جمله سی آی ای سپردهاست. اما واضح نیست که تا چه حد حمایت آن ادارات را در این ارتباط کسب کردهاست.
در این میان، اداره استحبارات مرکزی امریکا یا سی ای ای از دریافت چنین طرحهای انکار کردهاست.
بر اساس گفته یکی از مقامهای بلند رتبه دولتی امریکا، پلان رئیس بنیاد امنیتی خصوصی بلک واتر که استفاده از عساکر متقاعد نیروهای خاص امریکا و کشورهای متحد آن در داخل واحدهای نظامی قوای افغان میباشد، پیش از اعلان استراتژی جدید امریکا شامل طرح قصر سفید بود.
بر اساس پیشنهاد و طرح پرنس رئیس شرکت بلک واتر نیروهای خاص ایالات متحده و متحدین آن امکان دارد که برای مدت طولانی در افغانستان باقی بمانند.
بر اساس اطلاعات از منابع مختلف پانزده هزار و پنجصد سرباز امریکایی بر علاوه 7.5 هزار سرباز از کشورهای ناتو در افغانستان مستقر می باشند
افغانستان جدیدترین عرصه رقابت کشورهای عربی برای جلب توجه آمریکا
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از «اکونومیست»، ماه آینده وارد مرحله سوررئالی از جنگ در افغانستان میشود؛ ارتش آمریکا سربازانی را به خدمت خواهد گرفت که در زمان حملات یازده سپتامبر هنوز به دنیا نیامده بودند.
برای بیشتر آمریکاییها افغانستان بحرانی فراموش شده است اما این موضوع برای نزدیکترین متحدان واشنگتن در خاورمیانه صدق نمیکند که ناگهان به افغانستان علاقهمند شدند.
حکام خلیجنشین در حال اعزام نظامیان بیشتری به افغانستان هستند و برای نقش داشتن در گفتوگوهای صلح این کشور نیز با یکدیگر رقابت میکنند؛ اما مشارکت آنها احتمالا بیشتر به دلیل چالشهای خود این کشورها است تا نگرانی درباره آینده افغانستان.
پیش از نشست سران ناتو در بروکسل در تابستان امسال قطر و امارات متحده عربی پیشنهاد اعزام نیرو برای آموزش نیروهای امنیتی افغان را دادند. امارات که در حال حاضر 200 نظامی دارد و شمار نیروهای خود را تنها به یک سوم افزایش خواهد داد و شمار نظامیان اعزامی قطر نیز هنوز مشخص نیست.
با این حال شمار نیروها ناچیز خواهد بود و نظامیان اعزامی اماراتی مجموع نیروها ناتو در افغانستان را تنها چهار درصد افزایش خواهد داد؛ با این حال حتی مشارکت نمادین نیز ممکن است بر رئیس جمهور دمدمی مزاج و تاجر مسلک آمریکا تاثیر داشته باشد.
کشورهای حوزه خلیج فارس از ماه ژوئن برای کسب توجه ترامپ با یکدیگر رقابت میکنند، وقتی سهکشور عربستان سعودی، بحرین و امارات به دلیل مواضع قطر این کشور را تحریم کردند. در ابتدا ترامپ نیز از محاصره قطر حمایت کرد اما پس از آن سریال اقدامات اشتباه سعودیها از جمله بازداشت نخست وزیر لبنان آمریکاییها را نگران کرد.
دولت ترامپ اکنون نسبت به این موضوع بیشتر خنثی است و اکنون هر چهار کشور عرب حوزه خلیج فارس با انعقاد قراردادهای بزرگ تسلیحاتی و پرداخت میلیونها دلار به لابیگران در واشنگتن در حال خوش خدمتی به ترامپ هستند؛ افغانستان نیز جدیدترین عرصه این رقابت است.
پس از تحریم قطر توسط سه کشور حوزه خلیج فارس، سفیر امارات در واشنگتن وجود دفتر سیاسی طالبان در دوحه قطر را نمونهای از «کمک مالی، حمایت و توانمندسازی گروههای افراطی» توسط قطر دانست، حال آنکه چند سال قبل اماراتیها خود برای میزبانی از دفتر طالبان با قطر رقابت میکردند.
سعودیها نیز گذشته خود با طالبان را دارند و در دهه 80 میلادی مقامات این کشور به تجهیز مجاهدین علیه شوروی کمک کردند و عربستان از نخستین و معدود کشورهایی بود که حاکمیت طالبان به افغانستان را برسمیت شناخت.
در ماههای اخیر اما عربستان هم برای مشروعیتزدایی از طالبان و هم برای کسب اعتماد این گروه تلاش کرده است. امام کعبه چندی پیش بحران افغانستان را فتنه خواند که چند هفته پس از آن نیز سازمان همکاریهای اسلامی کنفرانس صلحی را با حضور علمای چندین کشور اسلامی برگزار کرد.
مقامات سعودی در عین حال نیز با شاخههای انشعابی طالبان، که پس از مرگ «ملا عمر» رهبر سابق گروه طالبان بیش از گذشته تقسیم شده، تماس برقرار کرده است.
قطر اما با انتقاد از این تلاش سعودیها دفتر دوحه را «هنوز تنها مکان برای گفتوگوها» میداند. مقامات افغان نیز در این باره مشتاقترند.
«حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان در ماه مارس تصریح کرد که عربستان بهترین جایگاه برای میزبانی از روند صلح را دارد. دیپلماتهای آمریکایی اما این اظهارات را بی معنی دانسته و تصریح میکنند: اگر کشورهای حاشیه خلیج نمیتوانند حتی مشکلات بین خود را حل کنند چگونه میخواهند به پایان دادن جنگی 17 ساله کمک کنند.
طالبان در حال پیروزی و استراتژی ترامپ در حال شکست است
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شبکه خبری «سی ان ان» با اشاره به حملات طالبان در نقاط مختلف افغانستان طی هفته گذشته در پایگاه اینترنتی خود نوشت: «طالبان در حال پیروزی و استراتژی ترامپ در حال شکست است».
با وجود اینکه استراتژی ترامپ برای افغانستان و جنوب آسیا تنها مسئله سیاست خارجی آمریکا است که ترامپ شخصا راهبردی مفصل برای آن ترسیم کرده و این استراتژی با شکست روبرو شده است، کاخ سفید در این باره ناامید بنظر نمیرسد.
وقتی از «سارا هاکابی سندرز» سخنگوی کاخ سفید خواسته شد تا نظر خود در این باره را اعلام کند، سندرز بدون اظهارنظر درباره «غزنی» گفت: کاخ سفید «برای یافتن راهحلی سیاسی برای پایان دادن به بحران افغانستان متعهد باقی میماند» و واشنگتن «بهترین طریق برای حرکت رو به جلو را در دست بررسی دارد».
سی ان ان با این حال درباره طالبان نوشت که «این گروه در موضع قدرت قرار دارد، هم در میدان نبرد و نیز در درک سیاسی آمریکا و متحدانش ناتو که آنها را به عنوان دشمن خود میبینند».
این رسانه آمریکایی اظهارداشت: با گذشت نزدیک به یک سال از اعلام استراتژی ترامپ برای افغانستان شمار مردمی که در مناطق تحت کنترل دولت کابل زندگی میکنند تقریبا بدون تغییر حدود دو سوم باقی ماندهاند، در حالی که کابل چندی پیش اعلام کرده بود، در نظر دارد تا پایان سال 2019 دستکم 80 درصد از جمعیت کشور در مناطق تحت کنترل دولت مرکزی زندگی کنند.
پیش از این نیز «مایکل مالوف» تحلیلگر امنیتی سابق وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) حمله گسترده طالبان به «غزنی» و غافلگیری نیروهای آمریکایی و افغان را نشان دهنده شکست اطلاعاتی آمریکا در برابر طالبان دانست که با وجود فناوریهای پیشرفته اطلاعاتی نتوانست وقوع این حمله گسترده را پیشبینی کند.
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» نیز حملات اخیر طالبان در نقاط مختلف افغانستان را نشاندهنده توانایی طالبان برای انجام عملیاتهای بزرگ در چند جبهه متعدد دانست؛ در حالی که دولت صرفنظر از دیگر مناطق تنها برای پاسخ و مقابله با این حمله به شهر غزنی با مشکل روبرو بود.
متیس از احتمال تشدید حملات طالبان خبر داد
جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا گفت: احتمال می رود در آستانه انتخابات پارلمانی پائیز امسال در افغانستان حملات طالبان در این کشور افزایش یابد.
به گزارش ایرنا به نقل از آسوشیتدپرس، متیس درباره حملات اخیر گروه طالبان در شهر غزنی اظهار داشت که این گروه قصد داشت 6 هدف را در داخل و اطراف شهر تصرف کند اما به هیچ یک از اهداف نرسید.
وی اشاره ای به این اهداف نکرد.
حملات غزنی پنج روز به طول انجامید که طی آن بیش از یکصد عضو نیروهای امنیت ملی افغانستان، بیست غیرنظامی و ده ها عضو طالبان کشته شدند.
متیس گفت که هنوز شماری از نیروهای طالبان در خانه هایی در داخل شهر غزنی حضور دارند، اما وی افزود که کسب و کار در شهر ازسرگرفته شده و اوضاع «باثبات تر» شده است.
وزیر دفاع آمریکا گفت که طالبان احتمالا قصد داشته که با این حمله، پیش از پیشنهاد آتش بس «اشرف غنی» رئیس جمهوری افغانستان در موقعیت بهتری قرار گیرد. به گفته وی، طالبان احتمالا سعی داشته تا از این طریق در آستانه انتخابات پائیز ترس ایجاد کند.
آمریکا در سال 2001 به طالبان که از اسامه بن لادن سرکرده القاعده میزبانی می کرد، اعلان جنگ داد. واشنگتن در جنگ افغانستان موفقیت عمل نکرد و این حمله به یکی از طولانی ترین جنگ های آمریکا تبدیل شد.
دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا یک سال پیش در راهبرد واشنگتن در جنگ افغانستان بازنگری کرد.
طبق این راهبرد، حمایت آمریکا از این جنگ مشمول محدودیت زمانی نخواهد بود.
در سرپل سه هلیکوپتر به طالبان جنگ افزار رسانده اند
سه هلیکوپتر ناشناس هفته گذشته در ولسوالی کوهستانات سرپل به طالبان جنگ افزار رسانده اند.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از سلام وطندار، یک منبع محلی که نمیخواهد هویتش فاش شود، گفته است، که سه هلیکوپتر ناشناس هفتۀ گذشته در ولسوالی کوهستانات سرپل نشست کرده و به طالبان جنگافزار و مهمات توزیع کردهاند.
به گفتۀ این منبع، در حال حاضر وضعیت امنیتی سرپل خوب نیست و طالبان قصد حمله بر مرکز شهر را دارند.
در همین حال، ذبیحالله امانی سخنگوی والی سرپل میگوید، که گزارشهایی در این مورد دریافت کردهاند و تحقیقات در این باره آغاز شده است.
او میافزاید، که اکنون این خبر را «نه رد میکند نه تأیید».
سه هفته پیش شماری از باشندگان ولسوالی کوهستانات سرپل و بلچراغ فاریاب گفته بودند، که جنگجویان خارجی داعش شماری از فرماندهان محلی طالبان را در بدل پول راضی کردهاند تا با این گروه کار کنند.
همچنان چندی پیش مسئولان محلی سرپل فرود دو هلیکوپتر را در منطقۀ زیرکنترل طالبان در ولسوالی صیاد این ولایت تأیید کرده بودند. به گفتۀ آنان، این چرخبالها برای تجهیز طالبان آمده بودند.
یادآوری می کنیم، که روسیه چندین بار خواهان شناسایی نشست هلیکوپترهای ناشناس در قلمرو زیر کنترل گروه های تروریستی داعش و طالبان در افغانستان شده بود.
پاکستان در آغوش روسیه
با نادیده گرفتن پاکستان، ترامپ بر مناسبات هند با روسیه تائثیر مینماید.
شهزاد رضا در مقاله منتشره در نشریه «The Tribune»، چاپ هند می نویسد، چندی قبل مشاورین بلندپایه امریکایی در باره امنتیت اقدامات عاجل اتخاذ میکردند، تا اتحاد استراتیژیک ناتو را نجات دهند و از نفوذ تاریخی روسیه در اروپای شرقی جلوگیری نمایند. در عین حال مطبوعات امریکایی، مانند تخنالوجستان سیاسی به رئیس جمهور ترامپ منزوی نه ساختن پاکستان سفارش میکردند. آنها هراس دارند که پاکستان به دامن روسیه خواهد افتاد. رئیس جمهور امریکا، قهرمان به اصطلاح نژدپرستان سفیدپوست، ظاهراً، اندکترین تشویش هم نداشت.
عقابان واشنگتن در جریان چند ماه اداره ترامپ را به متوقف ساختن کمک نظامی و مالی که به پاکستان تخصیص داده میشود، دعوت میکردند. آنها این دولت آسیای جنوبی را به حمایت از تروریستان و کمک به نیروهای مخالف دولت در افغانستان متهم میکردند. با درنظرداشت سیاست نو در آسیای جنوبی، اداره ترامپ هند را در مورد حل قضیه افغانستان، نسبت به پاکستان، همکار مطمین تر محسوب میکند. نارضایتی آن در همین امر تبارز نموده.
مناسبات بین پاکستان و امریکا در بدترین سطح که از عهد تصحیح پریسلیر (تصویب شده در سال 1985، تصحیح از رئیس جمهور امریکا در آغاز هر سال مالی تائید نمودن این امر در برابر کانگرس مطالبه میکرد که پاکستان سلاح هستوی ندارد و کمک که از جانب امریکا داده میشود، بطور قابل ملاحظه خطر آن را کاهش خواهد داد که پاکستان چنین سلاح به دست خواهد آورد — تبصره مدیریت مسوول) قرار دارد. هردو دولت یک دیگر را متهم میکنند و در این مورد از علل مختلف استفاده مینمایند. فهرست مسایل که در مورد آنها سوءتفاهمات وجود دارند، بسیار طولانی است. توقعات هردو طرف از تصور خارج اند.
اداره ترامپ نه تنها از کمک به اردوی پاکستان امتناع ورزید، بلکه تعلیم مقامات ارشد نظامی پاکستان در اکادمی ها و انستیتوت های نظامی امریکا را متوقف ساخت. از سال 2001 صدها مقام نظامی پاکستان همه ساله به امریکا می رفتند، تا امور معاصر نظامی را در قطعات بین المللی تحصیلی و تمرینی پنتاگون (IMERT) فرا گیرند.
اسلام آباد امکان فیصله های شدید اداره ترامپ را پیشبینی کرده بود و به این ارتباط کارکردن بر تشکل مناسبات با مسکو، به ویژه بعد از تویت شرم آور رئیس جمهور امریکا در آستانه میلاد مسیح، آغاز نمود. ترامپ پاکستان را به بازی دادن، خیانت و عهدشکنی متهم ساخت.
اسلام آباد در هفته گذشته موافقت نامه، مشابه آن که بعد از 11 سپتمبر با ایلات متحده امضا کرده بود، با مسکو امضا نمود. حالا نظامیان پاکستانی حق شمول در انستیتوت های روسیه کسب میکنند، تا در آنجا آموزش بینند. در سال های آینده نزدیک همچنان صدور تخنیک و سامان آلات سنگین نظامی پیشبینی میشود.
مسکو نیز نماینده خود را به اسلام آباد جهت ملاقات با عمران خان که تقرر او در مقام صدارت انتظار میرود، در اقامتگاه او اعزام کرده است. سفیر روسیه عمران خان را به تسریع کردن مناسبات بین دو کشور دعوت نموده. عمران خان به همکاری اقتصادی و پیشبرد اکتشاف نفت و گاز در پاکستان اظهار علاقمندی نموده است.
دلیل برای نزدیکی هردو دولت همچنان تهدید روزافزون حضور جنگجویان «دولت اسلامی» (سازمان ممنوع در روسیه — تبصره مدیریت مسوول) در کشور همجوار افغانستان محسوب میشود که منافع کلیدی روسیه را در ایران و آسیای مرکزی تهدید میکند.
باوجود آنکه از بدو آغاز مناسبات بین اسلام آباد و مسکو 70 سال می گذرند، آنها هیچگاه از چارچوب رسمیات دیپلوماتیک عدول نمی کردند. در جریان چند دوره تاریخی آنها، نسبت نزدیکی پاکستان با واشگتن خصمانه باقی مانده بودند. در سال های 1980، وقتیکه اردوی اتحاد شوروی، جهت حمایت از حزب متحد خود در کابل، وارد افغانستان شد، پاکستان به واشنگتن کمک میکرد و ریاض جهاد جهانی علیه یکی از ابرقدرت ها پیش می برد. پاکستان، به مثابه دولت همجوار، نقش قابل ملاحظه در پیروزی بر اردوی سرخ ایفا نمود که بالاخره به فروپاشی اتحاد شوروی منجر شد.
در واقعیت امر خشم مسکو نسبت به اسلام آباد مدتها قبل از مداخله اتحاد شوروی در افغاستان تشدید گردیده بود. به گونه مثال، در سال 1960 نیروهای شوروی طیاره جاسوسی U-2 امریکا را بر فراز خاک خود سقوط داده بود، اما این طیاره از یکی از پایگاه های هوایی در پاکستان پرواز کرده بود. آنگاه اتحاد شوروی پاکستان را به عواقب شدید تهدید کرده بود.
هنگام جنگ افغان به مردم پاکستان این نظریه جعلی را تبلیغ کردند که اتحاد شوروی میخواهد از طریق پاکستان به آبهای گرم دسترسی پیدا کند. آنچه که بعداً رخ داد، برای پاکستان به فاجعه مبدل گشت. نیروهای شوروی خارج شدند و افغانستان به ویرانه مبدل گشت. و پاکستان بهای سنگین 60 هزار نفر کشته و میلیاردها دالر خسارات مالی به خاطر این ماجراجویی پرداخت.
علت دیگر قابل ملاحظه که به اساس آن پاکستان جهت کسب حمایت روسیه تلاش می ورزد، به اقتصاد آسیب پذیر آن مربوط می باشد. کشور به پلان اقدامات ضد بحران از صندوق بین المللی پول به مبلغ بیش از پنج میلیارد دالر نیاز دارد، تا فیصدی نوبتی قروض خارجی را بپردازد و اسلام اباد تا اندازه زیادی بر کمک چین حساب میکند و به هر دروازه مراجعه میکند، تا دوباره به صندوق بین المللی پول مراجعه نکند. مسکو — یکی از چنین دروازه ها می باشد.
دوم اینکه، بعد از امتناع شدید واشنگتن اسلام آباد در مورد همکاری نظامی به پیکن و مسکو امید بسته است. جنرال قمر جاوید بحوا رهبر اردوی پاکستان هنگام بازدید آخری خود از مسکو امکان خریداری مجتمع های دفاع هوایی و تانک های Т-90 را مورد بحث قرار داد. امکان موافقت نامه خریداری طیارات «Su-35» نیز مورد بحث قرار گرفته است.
شبکه استخباراتی روسیه و حضور فزیکی روسیه در پاکستان تدریجاً افزایش می یابد. روسیه قونسلگری خود را در ایالت خیبر- پشتونخوا، ایالت که با افغانستان سرحد طولانی دارد، گشوده است. کمپنی های روسیه در سکتور نفت و گاز در رهبری بعدی حزب «تحریک انصاف» فعالیت خواهند کرد. اگر این کار صورت گیرد، پس این بزرگترین همکاری اقتصادی بعد از موافقت نامه اعمار کارخانجات در سال 1971 خواهد بود.
مناسبات روسیه — پاکستان به آهستگی انکشاف می یابند، از همینرو آنها باعث فشار از جانب واشنگتن و دهلی نو نمی گردند. ولی بهبود مناسبات با روسیه یکی از عناصر کلیدی سیاست خارجی عمران خان خواهد بود. و او، واضحاً، از حمایت کامل ستردرستیز در این مساله برخوردار می باشد.
پاکستان جایگاه خود نزد آمریکا را از دست داده است
شفقنا- ملازهی معتقد است عمران خان خواهان گسترش مناسبات با ایران و نوعی تعامل سازنده تر با افغانستان است، اما در حقیقت باید دید سیاست ارتش پاکستان در قبال مسائل منطقه ای به چه شکل خواهد بود.
با برگزاری انتخابات سراسری پاکستان در تاریخ ۲۵جولای و پیروزی «عمران خان» رهبر حزب «تحریک انصاف» انتظار می رود که شاهد تغییراتی در سیاست خارجی پاکستان در سطح منطقه ای و بین المللی باشیم. دیدگاه مثبت عمران خان به گسترش روابط با ایران و افغانستان در سطح منطقه و همچنین ایجاد توازن در رابطه با آمریکا در سطح بین الملل از جمله موضوعاتی است که در اظهارات اولیه عمران خان مطرح شد. در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با «پیر محمد ملازهی» تحلیلگر و کارشناس مسائل شبه قاره انجام داده است که در ادامه از نظر می گذرد:
*سیاست خارجی عمران خان رهبر حزب «تحریک انصاف» و پیروز انتخابات سراسری پاکستان نسبت به ایران و افغانستان بسیار مثبت و سازنده اعلام شده است. با توجه به این که ارتش پاکستان همواره دست بالایی در ساختار قدرت این کشور دارد، آیا می توان به این موضوع خوشبین بود؟
اگر بخواهیم ارزیابی واقع بینانه ای در مورد اظهارات عمران خان داشته باشیم باید گفت که از همان سخنرانی اولیه وی می توان برداشت کرد که عمران خان خواهان گسترش مناسبات با ایران و از طرف دیگر نوعی تعامل سازنده تر با افغانستان است. اما در حقیقت باید دید سیاست ارتش پاکستان در قبال مسائل بین المللی و منطقه ای به چه شکل خواهد بود. در واقع ارتش پاکستان در دو سطح مجبور به تصمیم گیری است چرا که پاکستان به نقطه ای رسیده است که باید تکلیف خود را در معالادت بین المللی قدرت بین آمریکا، روسیه وچین روشن کند. بنابراین بعد از مشخص شدن این موضع، ارتش به هر طیفی گرایش پیدا کند طبیعتا در مسائل منطقه ای تاثیرات خاص خودش را خواهد داشت. به این معنی که اگر ارتش پاکستان به هر دلیلی به سیاست های همکاری با آمریکا گرایش پیدا کند در آن صورت اظهارات عمران خان مبنی بر گسترش همکاری با ایران در مجموعه ساختار قدرت در پاکستان خریداری نخواهد داشت اما اگر بالعکس ترجیج پاکستان گرایش به سمت چین و روسیه باشد و به طور کلی از کمک های آمریکا ناامید شود و به روابط سیاست بین الملل خود تغییر جهت بدهد در آن صورت قطعا ایران نیز در کنار روسیه و چین نقش بسیار مهمی در سیاست های خارجی پاکستان ایفا خواهد کرد. در نتیجه پاکستان تا حدودی از عربستان فاصله گرفته و به سمت ایران گرایش پیدا خواهد کرد. به عقیده من سیاست عمران خان در واقع ایجاد نوعی توازان بین عربستان سعودی و ایران است و شاید میانجیگری بین این دو کشور را نیز مد نظر داشته باشد.
*در شرایط کنونی شاهد افزایش فشارهای آمریکا به پاکستان از یک سو و همچنین مذاکرات مستقیم واشنگتن با نمایندگان طالبان از سوی دیگر هستیم، با در نظر گرفتن این شرایط تعاملات اسلام آباد با کابل و واشنگتن به چه شکل پیش خواهد رفت؟
باید گفت که سیاست افغانستانی پاکستان ارتباط تنگاتنگی با سیاست هندی پاکستان دارد و نگرانی اصلی اسلام آباد از این بابت است که هندوستان در حال نفوذ در افغانستان است و این نفوذ حتی از سطح همکاری های اقتصادی و کمک های مالی نیز فرا رفته و اکنون هندوستان تصمیم دارد تا با نیروی هوایی افغانستان نیز همکاری کند و اکنون جوانان افغان بسیاری در هند آموزش نظامی و خلبانی می بینند. بنابراین تقویت حضور هند در افغانستان برای پاکستان بسیار مهم است چرا که پاکستان در چنین شرایطی احساس محاصره شدگی خواهد کرد چرا که هم از سمت شرق و هم از سمت مرز افغانستان مورد محاصره هند قرار خواهد گرفت.
بنابراین اگر بپذیریم که انتخابات آمریکایی ها در شبه قاره هند، هندوستان است و پاکستان نخواهد بود و در واقع هند سیاست های اصلی آمریکا در ارتباط با رابطه ای که بین چین و روسیه و آمریکا وجود دارد را بازی می کند. همچنین با توجه به مرزهای طولانی مشترکی که هند با چین دارد و همچنین با توجه به طرح ایندیا-پاسفیک که آمریکایی ها به دنبال آن هستند که در مقابل طرح یک کمربند- یک جاده چینی ها قرار دارد. با در نظر گرفتن همه این موارد و در این چارچوب کلی پاکستان دیگر آن جایگاه سابق را نزد آمریکایی ها ندارد ولی در عین حال پاکستان در طی این ۷۰ سال از تجربه خوبی برخوردار شده است به خصوص رهبران و ژنرال های سابق ارتش پاکستان به نتیجه رسیده اند که نباید خود را کاملا در یک طیف قرار دهند که نتیجه آن از امکانات طیف دیگر محروم شوند. شاید هم در این مقطع هدف پاکستان ایجاد مناسبات بین چین و روسیه از یک طرف و ایجاد توازن در رابطه با آمریکا از طرف دیگر در سطح بین الملل باشد و در سطح منطقه نیز بین ایران، عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس و منطقه توازان ایجاد کند. در واقع به نظر می آید که پاکستان در این مقطع منافع ملی خود را در این مسئله ببیند.
*عمران خان در اظهارت خود از بازگشایی کامل مرزهای افغانستان و پاکستان سخن گفت و از دیگر سو اخیرا رسانه های پاکستان اخباری مبنی بر استقرار ۶۰ هزار نظامی پاکستانی در آینده نزدیک در مرز «دیورند» را منتشر کردند. با توجه با شرایط منطقه ای آیا این امر امکانپذیر است؟
مرز بین پاکستان و افغانستان در حدود ۲۵۰۰ کلیومتر است که از مناطق هموار بیابانی گرفته تا مناطق صعب العبور کوهستانی را شامل می شود. کنترل این مرزها در واقع کار آسانی نیست و امکانپذیر نیز نخواهد بود. در واقع صحبت های عمران خان شاید اشاره به مرز رسمی بین افغانستان و پاکستان یعنی «تورخم» است که تا حدودی قابل کنترل است. اما در بقیه قسمت ها با در نظر گرفتن شرایط منطقه ای و محیطی این امر امکانپذیر نیست چرا که بخشی از قبایل پشتون که به صورت عشایری زندگی می کنند مرزی نمی شناسند این افراد در فصل تابستان به سمت مناطق کوهستانی افغانستان و در فصل زمستان نیز به سمت پاکستان که هوای بهتری دارد کوچ می کنند بنابراین با در نظر گرفتن این شرایط کنترل مرزها بسیار مشکل خواهد بود. چرا که ساختار منطقه ای به گونه ای است که زندگی قبایل پشتون و عشایر منطقه ای به رفت و آمد بین مرزهای دو کشور بستگی دارد در واقع به صورت کلی باید گفت که مرز دیورند مرزی برای دولت ها است نه مردم، مردم پشتون در واقع این مرز را به رسمیت نمی شناسند.
*با توجه به مذاکرات مستقیم آمریکا با نمایندگان طالبان و همچنین اعلام استراتژی جدید واشنگتن مبنی بر عقب نشینی نیروهای دولتی افغانستان از مناطق کم جمعیت آیا می توان چنین برداشت کرد که واگذاری برخی مناطق امن افغانستان به طالبان، جزئی از مفاد تفاهمنامه صلح بین طرفین باشد؟
بله این امکان وجود دارد. این طرح در واقع در زمان فرماندهی ژنرال «پترائوس» در افغانستان مطرح شد. پترائوس در زمان حضور خود به عنوان فرمانده نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان طرحی را مطرح کرد که براساس آن۱۳ ولایت پشتون نشین افغانستان در اختیار طالبان قرار می گرفت و طالبان نیز سلاح را بر زمین گذاشته و به روند صلح می پیوست. بنابراین طرح همچنین دولت افغانستان حدود ۹ وزارتخانه را نیز در اختیار طالبان قرار می داد. از شروط طالبان برای صلح با افغانستان نیز این است که مناطق پشتون نشین را به عنوان مناطق تحت حکومت به آنها واگذار کنند و در دولت مرکزی افغانستان نیز نقش داشته باشند و همه اینها حکایت از ایجاد یک ساختار جدید برای افغانستان است.
اما با همه اینها باید گفت مشکلی که الان وجود دارد این است که همه شاخه های طالبان با هم متحد و یکدست نیستند، اینگونه نیست که اگر دولت افغانستان با یگ گروه از طالبان به تفاهم برسد جنگ تمام شده و صلح برقرار می شود. بنابراین ممکن است که دولت افغانستان با یک جناح از طالبان به تفاهم برسد و آن گروه نیز سلاح خود را بر زمین بگذارد اما واقعیت این است که گروه های دیگر طالبان می توانند همچنان به جنگ با دولت مرکزی افغانستان ادامه دهند چرا که هم اکنون نزدیک به ۲۰ گروه مسلح که تفکر طالبانی دارند در افغانستان حضور دارند. بنابراین می توان تصور کرد که فشاری که آمریکا بر پاکستان دارد برای کشاندن طالبان بر سر میز مذاکره نتیجه بدهد اما این بدین معنا نخواهد بود که همه طالبان را راضی کرده و به توافق رسیده است بلکه صرفا با بخشی ازطالبان به تفاهم رسیده است؛ همانطور که مشخص است اکنون «شورای کویته» طالبان که دفتر مرکزی آنها نیز در قطر است در حال مذاکره با مقامات آمریکایی هستند.
*مقامات دولت وحدت ملی افغانستان مذاکرات مستقیم آمریکا با طالبان را تایید کرده و آن را در هماهنگی با دولت افغانستان مطرح می کنند در صورتی که شورای عالی صلح این کشور همواره اعلام می کند که این مذاکرات باید به رهبری افغان ها صورت بگیرد. آیا مذاکرات مستقیم آمریکا با طالبان به معنای نادیده گرفتن نقش دولت افغانستان در این روند نیست؟
تایید نکردن مذاکرات به صورت قطعی در شرایط کنونی طبیعی است چرا که تا مذاکرات به جمع بندی کامل نرسد طرفین تایید قطعی از مذاکرات نخواهند داد ولی واقعیت این است که دولت اشرف غنی هم به نوعی در مذاکرات نقش دارد و اینگونه نیست که به طور کلی نادیده گرفته شود اما مشکل اینجا است که طالبان دولت وحدت ملی افغانستان را به رسمیت نمی شناسد و معتقد است که این دولت دست نشانده آمریکا است بنابراین این گروه خواهان مذاکره مستقیم با آمریکا است لذا این طالبان است که حاضر به مذاکره با دولت افغانستان نیست چرا که هم نمایندگان شورای صلح افغانستان در این مذاکرات حضور دارند و هم دولت افغانستان آمادگی کامل برای مذاکرات دارد.
*اخیرا اخباری مبنی بر تسلیم شدن افراد داعش در «جوزجان» به دولت افغانستان منتشر شد اما طالبان مدعی شد که افراد داعش پس از آنکه در محاصره این گروه قرار گرفت توسط بالگرد از منطقه نجات داده شدند. آیا می توان گفت که برخی جریان ها در افغانستان از داعش برای مبارزه با طالبان حمایت می کنند؟
اطلاعاتی دقیقی در این باره در دست نیست و برخی تحلیل ها در این باره وجود دارد مبنی بر اینکه داعش در جوزجان در حال شکست خوردن از طالبان بود و خود گروه طالبان نیز این ادعا را داشت و بنابراین فرماندهان گروه داعش تصمیم گرفتند که همراه با ۲۵۰ نفر از افراد خود را تسلیم دولت افغانستان کنند اما چون اطلاعات موثقی در این باره وجو ندارد نمی توان در این رابطه قضاوت کرد اما این واقعیت وجود دارد که جریان های بسیاری در افغانستان از جنگ طالبان و داعش بر سر قدرت استفاده می کنند و آمریکایی ها هم جز این دسته هستند که از این حربه برای مجبور کردن طالبان برای صلح با دولت افغانستان استفاده می کنند.
سرمقاله بیش از ۳۰۰ روزنامه آمریکایی در اعتراض به ‘جنگ کثیف ترامپ علیه رسانهها‘
حق نشر عکسGETTY IMAGESImage captionدونالد ترامپ رسانههای مخالف و منتقد خود را به انتشار “خبر جعلی” متهم کرده و به این ترتیب، به اعتبار آنها در میان بخشی از جامعه آمریکا آسیب رسانده است
حدود ۳۵۰ روزنامه آمریکایی در یک اقدام جمعی در روز پنجشنبه، ٢٥ مرداد (١٦ اوت)، سرمقالههای خود را به انتقاد از نحوه برخورد دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا با رسانههای خبری این کشور اختصاص دادند.
این اقدام با ابتکار روزنامه بوستون گلوب صورت گرفته و از روزنامه های سراسر آمریکا خواسته است سرمقاله یا یکی از مقالات اصلی خود را به انتقاد از آنچه که “جنگ کثیف ترامپ علیه روزنامهها” خوانده اختصاص دهند.
مارجوری پریچارد، معاون سردبیر بوستون گلوب گفته است که تا شامگاه چهارشنبه، تقریبا ٣٥٠ روزنامه به این دعوت پاسخ مثبت دادند و گفتند که در مطالب روز پنجشنبه خود، “در برابر حملات دونالد ترامپ علیه رسانهها و دفاع از آزادی رسانههای خبری” موضعگیری خواهند کرد. در ایالات متحده، حدود ١٤٠٠ نشریه به شکل روزنامه منتشر میشود که برخی از آنها از احزاب اصلی حمایت میکنند. به این ترتیب، تعداد قابل توجهی از روزنامهها به دعوت بوستون گلوب پاسخ مثبت دادهاند.
به گفته خانم پریچارد، روزنامه بوستون گلوب در سرمقاله روز پنجشنبه خود “خطرات حمله قوه مجریه به نشریات را” گوشزد خواهد کرد و از سایر روزنامهها هم خواسته است مطالبی با همین مضمون کلی منتشر کنند.
با توجه به رویکرد و سبک کار متفاوت روزنامههایی که در این مبارزه علیه رئیس جمهوری شرکت دارند، انتظار میرود دیدگاههای گوناگونی در این زمینه مطرح شود.
+ نیویورک تایمز به ترامپ: روزنامهنگاران را دشمن مردم لقب نده
+ دیکشنری کالینز اصطلاح ‘خبر جعلی’ را به عنوان ‘عبارت سال’ انتخاب کرد
+ پاپ فرانسیس: داستان وسوسه حوا اولین نمونه خبر جعلی است
+ سردبیر هندی به خاطر خبر ‘جعلی’ حمله مسلمانان به یک راهب بازداشت شد
حق نشر عکسGETTY IMAGESImage captionرئیس جمهوری آمریکا در برقراری ارتباط با مردم، توییتر را تا حدود زیادی جایگزین روابط مطبوعاتی کرده که به نوبه خود به کمرنگ کردن نقش رسانهها کمک کرده است
از جمله نشریاتی که وعده دادهاند در این برنامه شرکت کنند میتوان از چند روزنامه معتبر مانند نیویورک تایمز، شیکاگو سان تایمز، فیلادلفیا اینکوایرر و میامی هرالد نام برد در حالی که دهها روزنامه کوچک محلی که در سطح شهر و شهرکهای سراسر آمریکا منتشر میشوند هم از این دعوت استقبال کردهاند.
در بریتانیا روزنامه گاردین با انتشار مقالهای در انتقاد از رئیس جمهوری آمریکا نوشته است “دونالد ترامپ اولین رئیس جمهوری آمریکا نیست که مطبوعات را هدف تهاجم قرار میدهد یا احساس میکند که مطبوعات برخوردی منصفانه با او نداشتهاند، اما اولین رئیس جمهوری است که به شکلی حسابشده و نظام یافته به تضعیف، مشروعیت زدایی و حتی به خطر انداختن فعالیت مطبوعاتی مشغول است.”
این روزنامه یادآور میشود که در نتیجه تبلیغات منفی رئیس جمهوری آمریکا علیه مطبوعات “امروزه اکثر طرفداران حزب جمهوریخواه آمریکا معتقدند که مطبوعات دشمن مردم آمریکا هستند.” به نوشته گاردین، نحوه برخورد رئیس جمهوری آمریکا با مطبوعات باعث کاهش اعتبار رسانهها در میان مردم آمریکا شده و “احترام و اعتماد متقابل بین مطبوعات و مردم را سست کرده است.”
حق نشر عکسGETTY IMAGESImage captionنشست خبری کاخ سفید – در گذشته رسانههای خبری کمابیش تنها وسیله ارتباط بین دولت آمریکا و افکار عمومی داخل و خارج بودند
در هفتههای اخیر، آقای ترامپ انتقادات و حملات خود علیه رسانههای آمریکایی را شدت بخشیده و آنها را به انتشار “اخبار ساختگی و منزجر کننده” متهم کرده است. دفتر مطبوعاتی کاخ سفید حتی از ورود یکی از خبرنگاران شبکه تلویزیونی سیانان برای تهیه گزارش خبری جلوگیری کرد. این خبرنگار در یک نشست مطبوعاتی سئوالی را از دونالد ترامپ پرسیده بود که رئیس جمهوری آن را گمراه کننده میدانست.
در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برخی اظهارات و اقدامات دونالد ترامپ مورد انتقاد شدید مطبوعات طرفدار حزب دموکرات قرار گرفت و در مواردی، حتی ناخرسندی برخی روزنامههای حامی حزب جمهوریخواه را هم در پی آورد. آقای ترامپ به خصوص نسبت به انتشار اخبار و گزارشهایی که در صدد تضعیف موقعیت او در میان رایدهندگان بود حساسیت نشان میداد و آنها را تحت عنوان “خبر جعلی” و اطلاعات ساختگی و دروغ، مردود میدانست. وی رسانههای مایل به حزب دموکرات را به موضعگیری مغرضانه علیه خود متهم میکرد.
پس از آغاز دوره ریاست جمهوی نیز دونالد ترامپ همچنان از همین عنوان برای اخبار و گزارشهایی که به موقعیت او آسیب میرساند استفاده کرده است. اصطلاح “خبر جعلی” به واسطه کاربرد آن توسط دونالد ترامپ وارد فرهنگ سیاسی و رسانهای شده است.
دونالد ترامپ هم در جریان مبارزات انتخاباتی و هم پس از آغاز دوره ریاست جمهوری به طور گسترده از رسانههای اجتماعی به خصوص توییتر برای برقراری ارتباط با مخاطبان در داخل و خارج آمریکا استفاده کرده که به نوبه خود، باعث تضعیف موقعیت دست اندرکاران رسانههای خبری به عنوان رابط بین تشکیلات سیاسی و مردم شده است. با استفاده از توییتر، اتکای رئیس جمهوری به رسانهها برای ترسیم چهرهای مثبت از او هم کاهش یافته است.
حمله انتحاری در یک مرکز آموزشی در کابل نزدیک به ۵۰ کشته داد
حمله انتحاری در مدرسه خصوص مهدی موعود در غرب شهر کابل دستکم ۴۸ کشته و ۶۷ زخمی به جا گذاشته است.
حمله انتحاری در یک مرکز آموزشی در غرب شهر کابل دستکم ۴۸ کشته و ۶۷زخمی به جا گذاشته است.
حوالی ساعت چهار بعد از ظهر به وقت محلی، صدای یک انفجار در منطقه دشت برچی در غرب شهر کابل شنیده شده است.
این حمله انتحاری در داخل مرکز آموزشی “مهدی موعود” رخ داده است.
حشمت الله استانکزی، سخنگوی پلیس کابل میگوید حمله کننده انتحاری پیاده بوده و داخل مرکز آموزشی شده و مواد انفجاری همراهش را منفجر ساخته است.
وحید مجروح، سخنگوی وزارت صحت/بهداشت افغانستان گفته این رویداد تاکنون ۴۸ کشته و ۶۷ زخمی داشته است.
این حمله داخل کلاس درس رخ داده است. هنوز کسی مسئولیت حمله را به عهده نگرفته است. گروه طالبان گفته که در این حمله دست نداشته است.
این سومین حمله به مراکز آموزشی در غرب کابل است. مسئولیت دو حمله قبلی را داعش به عهده گرفته بود.
بیشتر جمعیت غرب کابل از نظر مذهبی شیعه و از نظر قومی هزاره هستند.
- حمله انتحاری به یک مرکز فرهنگی در کابل؛ ۴۱ کشته و ۸۴ زخمی
- داعش مسئولیت حمله به مسجد شیعیان در غرب کابل را به عهده گرفت
- شورای علمای شیعه افغانستان: تا تامین نشدن امنیت، برای انتخابات ثبت نام نکنید
علی حسینی، گزارشگر بیبیسی در کابل که به محل انفجار رفته میگوید این کلاس درس برای تدریس آمادگی امتحان کنکور برگزار شده بود و در آن دهها دختر و پسر مشغول آموزش بودند.
گزارشگر بیبیسی میگوید که شاهدان عینی به او گفتند که مهاجم انتحاری در جریان درس وارد کلاس شده و در میان کلاس خود را منفجر کرد.
یک شاهد عینی دیگر به گزارشگر بیبیسی گفته که گمان میرود مهاجم انتحاری در چند روز گذشته برای آموزش در این کلاس شرکت کرده.
انفجار بسیار قدرتمند بوده و سقف کلاس به صورت کامل فروریخته و به گفته گزارشگر بیبیسی صدای زنگ موبایلهای تلفن شماری از قربانیان هنوز شنیده میشد و مردم محل بسیار خشمگین بودند.
- شمار تلفات انفجار در مرکز توزیع شناسنامه کابل به ۶۹ نفر رسید
- شمار کشتهشدگان حمله به مسجد امام زمان در کابل به ۲۸ نفر رسید
- چهار کشته در حمله مرگبار ‘داعش’ به یک مسجد شیعیان کابل
حمله غرب کابل به یک مدرسه خصوصی
نقش آفرینی ازبکستان در صلح افغانستان
تلاش برای نشاندن گروه طالبان پشت میز مذاکره با دولت افغانستان و تحقق صلح در این کشور، وارد مرحله تازه ای شده است و کشور ازبکستان برای ایفای نقشی جدید در این روند، فعالیتی را آغاز کرده که نخستین نمود اجرایی آن ایجاد دفتر سیاسی طالبان در تاشکند اعلام شده است.
به گزارش ایرنا، به نقل از وزارت امور خارجه ازبکستان خبر رسید که نمایندگان گروه طالبان از تاریخ 15 تا 18 مرداد ماه جاری با مقامهای ازبکستان در شهر تاشکند پایتخت این کشور دیدار کردهاند و «شیرعباس استانکزی» رهبری این هیأت طالبان را در مذاکرات برعهده داشته است.
شورای عالی صلح افغانستان گفته است که سفر هیأت طالبان به تاشکند با مشورت این شورا و اطلاع دولت افغانستان صورت گرفته و آنها در جریان این مذاکرات قرار دارند.
شیر عباس استانکزی مسئول دفتر سیاسی گروه طالبان در قطر است ، دفتری که بعد از مذاکرات مستقیم آمریکا با طالبان در سال 2013 میلادی در آن کشور عربی به منظور تسهیل روند مذاکرات و آدرس دار کردند طالبان راه اندازی شد.
شیر عباس در زمان حاکمیت طالبان بر افغانستان به عنوان معاون وزارت خارجه آن حکومت ایفای وظیفه می کرد و سپس به عنوان معاون وزارت بهداشت کار کرد و تا سقوط طالبان در همین سمت بود.
براساس گزارش ها دولت ازبکستان از سال 2017 این کشور تلاش هایی را برای نقش آفرینی در فرآیند ایجاد صلح در افغانستان آغاز کرده است که در اوایل فروردین ماه امسال نیز میزبان یک نشست چند جانبه درباره صلح و توسعه افغانستان بود.
وزارت خارجه ازبکستان همچنین در خرداد ماه امسال اعلام کرد که میزبان مقامات طالبان برای زمینه سازی به منظور گفت وگوهای رودرو برای صلح بوده و گفته بود که گزارش این نشست را به دولت افغانستان نیز ارایه کرده است .
ازبکستان تاکید کرده بود که در این دیدارها درباره همکاری متقابل برای پیشرفت اقتصادی در افغانستان و برقراری صلح پایدار بحث و تبادل نظر شد.
پیش از آن نیز ازبکستان اعلام کرده بود که برای پیشبرد روند صلح در افغانستان با مقامات آمریکا، چین، روسیه، کشورهای جنوب آسیا، آسیای مرکزی و گروه های موثر بینالمللی تماس داشته و گفت و گو کرده است.
«عبدالعزیز کاملوف» وزیر امور خارجه ازبکستان پس از میزبانی اولین هیات طالبان به کابل سفر کرد و با مقامات بلند پایه افغانستان و برخی از رهبران سیاسی در این کشور دیدار کرد که بدنبال این نشست این کشور میزبانی دومین هیأت طالبان را نیز برعهده گرفت .
هر چند گروه طالبان در برابر خبرهای اولیه در مورد مذاکرات تاشکند سکوت را در پیش گرفت اما دیروز در مورد اعزام هیات خود از دوحه به تاشکند آن را تایید کرد.
در همین ارتباط دیروز گزارش هایی منتشر شد که بیانگر تلاش برای گشوده دفتر سومی برای طالبان در «دوبی» بود و اگر این دفتر هم فعال شود در عمل طالبان می تواند از سه مسیر مشخص در خارج از افغانستان با دولت وارد مذاکره شود.
توضیح روشنی برای علت تعدد دفاتر طالبان داده نشده است اما با توجه به این که طالبان گروهی یکپارچگی نیست، منطقی است که دسته های مختلف دارای آدرس های اختصاصی باشند اما این وضعیت می تواند شائبه برنامه ریزی به منظور دریافت جوایز بیشتر دولتی بابت پیوستن به صلح را نیز به بهانه متفاوت بودن گروه ها تقویت کند.
در دیگر گزارش های منتشر شده آمده است که دفتر قطر برای آموزش افراد طالبان، دفتر دوبی برای رفت و آمد افراد این گروه و ارتباطات و دفتر تاشکند نیز برای پیگیری گفت وگوهای صلح بین دولت افغانستان و کشورهای خارجی ها تعریف شده اند.
اگر این خبرها به واقعیت تبدیل شود، می توان انتظار داشت که طالبان در عمل در حال تغییر رویکرد از فاز نظامی به حوزه سیاست است که این احتمال را اخباری مبنی بر مذاکرات مقامات وزارت خارجه آمریکا با طالبان هم تایید می کند.
آمریکایی ها که نزدیک به دو دهه است در افغانستان حضور دارند و طالبان را همواره مانع صلح معرفی کرده اند، در روند صلح یا جنگ در افغانستان موضع روشن ، یکسان وممتد نداشته اند و همواره اظهارات ضد و نقیضی ارایه کرده اند.
آمریکایی ها در گذشته یا حداقل در پنج سال گذشته همواره تأکید می کردند که با طالبان گفت و گوی مستقیم نخواهند کرد ، بلکه از روند گفت وگوهای صلح با مالکیت و رهبری دولت افغانستان حمایت می کند اما نادرستی این اظهارات آشکار شد و خودشان از مذاکرات پنهانی با طالبان خبر دادند.
البته دولت افغانستان با تائید دیدار آمریکایی ها با طالبان اعلام کردند که این دیدارها با اطلاع و توافق دولت وحدت ملی افغانستان صورت گرفته و مقدمه ای برای مذاکرات اثلی صلح است.
با وجود اعلام این موضع دولت افغانستان در مورد مذاکرات پنهانی طالبان با آمریکا ، «رایان کراکر» سفیر سابق آمریکا در کابل به رسانه های غربی گفت که عدم حضور دولت افغانستان در گفت و گوهای طالبان با آمریکا در دوحه باعث کاهش ضریب مشروعیت دولت کابل خواهد شد.
همچنین مقامات آمریکایی گاهی اعلام می کنند که آغاز گفت وگوهای صلح افغانستان نزدیک است، اما با گذشت چند هفته بار دیگر یکی از مقامات آنها می گوید که تا آغاز گفت و گو راه درازی در پیش داریم و این تضاد سبب تیره شدن افق آینده مذاکرات صلح خواهد شد.
«جیمز ماتیس» وزیر دفاع آمریکا در هفته گذشته گفت که راهبرد جدید آمریکا برای تحت فشار گذاشتن طالبان موثر افتاده اما تأکید کرد که تا آوردن طالبان در پای میز مذاکره زمان زیاد باقی خواهد بود.
آمریکایی ها هچنین از گفت وگوی پنهانی خود با طالبان برای فراهم کردن زمینه گفت و گوهای صلح با وجود آن که در میدان جنگ نیز قرار دارند، دفاع می کنند اما از ارتباط کشورهایی مانند روسیه و ایران که برای هدفی مشابه و البته با توجه به همجواری هدفی مشروع تر انتقاد می کنند و این کشورها را متهم به حمایت از این گروه می کنند.
در روزهای اخیر حملات طالبان در مناطق مختلف افغانستان شدت گرفته است و شهر غزنی مورد حملات سنگین این گروه قرار دارد، هرچند اهداف این حملات تاکنون روشن نیست و ابهام زیادی در این مورد مطرح است اما شاید این حملات با نزدیک شدن گفت و گوهای صلح و گشایش دفاتر جدید طالبان در تاشکند بی ارتباط نباشد.
طالبان برای ورود به حوزه سیاست و سهیم شدن در قدرت می خواهد از توان نظامی خود برای چانه زنی استفاده کند، هر چند این که آیا این قدرت نظامی از داشته های ذاتی طالبان است یا امانی از هیات موسس این گروه و ممکن است به گروه دیگری منتقل شود از جمله نکات ظریف و مهم است که خود نیازمند بحث جداگانه ای است.
برنامه آمریکا برای مذاکرات صلح با طالبان چیست؟
خبرگزاری آسوشیتدپرس همزمان با حملات اخیر طالبان، در گزارشی به بررسی مساله دستیابی به صلح با این گروه که از سوی آمریکا مطرح شده، پرداخته است. این خبرگزاری در گزارش خود مینویسد: وزارت دفاع افغانستان اعلام کرده است که حمله طالبان به غزنی، شهری کلیدی که در حدود 120 کیلومتری کابل قرار دارد و مناطق تحت پوشش طالبان را به هم متصل میکند، از روز جمعه منجر به کشته شدن 100 نیروی امنیتی افغان و 20 غیر نظامی شده است. این حمله اگر نشانگر برقراری یک مرکز استراتژیک از سوی طالبان در بزرگراه اصلی این کشور نباشد، توانایی شبهنظامین آن را در حمله نشان میدهد و بر آسیبپذیری نیروهای امنیتی افغان تاکید میکند.
پنتاگون با یادآوری بهای سنگینی که سربازان آمریکایی و خانوادههایشان حتی با وجود حضور نیروهای افغان به عنوان نیروهای اصلی در مبارزه با طالبان پرداخت میکنند، اعلام کرد که ریموند راروگال، از نیروهای آمریکا در افغانستان در یک گشتزنی رزمی در ولایت هلمند کشته شد.
با این حال برای برخی این سوال وجود دارد که دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا میتواند از ادامه جنگی که آمریکا هنوز طی آن سالانه بیش از چهار میلیارد دلار تنها برای نیروهای افغان هزینه میکند، جلوگیری کند یا خیر. او در 12 اوت 2017، هنگامی که استراتژی خود درباره افغانستان را اعلام کرد، گفت تمایل درونیاش این است که کاملا از افغانستان خارج شود.
درگیریها در افغانستان به رغم صلح بسیار کوتاه اوایل تابستان، طی هفتههای اخیر در سراسر افغانستان تشدید شده است. طالبان و دولت در ماه ژوئن به طور جداگانه اعلام آتشبس ملی کردند و دولت با امید سوق دادن طالبان به مذاکره با کابل، با این گروه ارتباط برقرار کرد.
این استراتژی با رویکردی همراه شد که پیش از این در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، رییس جمهور پیشین آمریکا هم تجربه شده و شکست خورد؛ افزایش فشار نظامی به منظور تحت فشار قرار دادن طالبان برای مذاکره با دولت افغانستان. نشانهها حاکی از تلاش ترامپ برای تحت فشار قرار دادن طالبان به همین منظور هستند. او قصد دارد یک ژنرال جدید به نام اسکات میلر را به افغانستان بفرستند تا مسئولیت ائتلاف تحت رهبری آمریکا در افغانستان را بر عهده گیرد.
دیوید سیدنی که از آغاز این جنگ در اکتبر سال 2001 به عنوان یک غیرنظامی بر روی مسائل افغانستان کار کرده، بر این باور است که دستیابی به صلح اکنون از هر زمان دیگر شانس بیشتری دارد. او در مصاحبهای گفته است: این به آن معنا نیست که شانسی عالی وجود دارد. تنها به این معنا است که فرصت بهتری ایجاد شده است.
سیدنی در این باره توضیح میدهد که ترامپ سال گذشته اعلام کرد که آمریکا دیگر در خصوص حمایت نظامیاش از افغانستان محدودیت زمانی تعیین نمیکند و این برای طالبان نشانی از عدم قطعیت است.
ترامپ همچنین آزادی بیشتری را برای حمله به طالبان در اختیار ارتش آمریکا قرار داده و چند هزار سرباز آمریکایی دیگر نیز امسال در راستای “تلاش برای بهبود تاثیرگذاری آموزش و راهنمایی نیروهای زمینی افغان” به این کشور فرستاده شدهاند و یک نیروی هوایی کوچک افغان نیز تشکیل شده است. با این حال نتیجه درگیریها همیشه پیروزی یک طرف نیست و طالبان توانسته نفوذ خود در مناطق متعددی حفظ کند.
ارتش آمریکا در اوایل سال 2018 افغانستان را به عنوان اولویت جنگی اول خود اعلام و آن را جایگزین مبارزه با داعش در عراق و سوریه کرد. هواپیماهای جنگی کلیدی آمریکا از جمله جنگنده A-10که برای حمایت نزدیک از نیروهای زمینی استفاده میشود، به افغانستان فرستاده شدند و پنتاگون ماموریت جدیدی را موسوم به “تیپهای کمکرسانی به نیروهای امنیتی” اعلام کرد تا نیروهایش به نیروهای افغان کمک کنند تا به میدان جنگ نزدیکتر شوند.
با خطری که غزنی را تهدید میکند، آمریکا مشاوران نظامی را اعزام کرده است تا در پسگرفتن این شهر محاصره شده به نیروهای افغان کمک کنند. آمریکا همچنین در این درگیری حملاتی هوایی را نیز صورت داده است.
ست جونز، مدیر پروژه تهدیدهای فراملیتی مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی که مدتها مسائل افغانستان را رصد کرده، اظهار کرد، احتمال کمی وجود دارد که طالبان بتواند مناطق پرجمعیت غزنی را برای مدت طولانی حفظ کند. این شبهنظامیان از حمایت و قدرت نظامی کافی برای حفظ مناطق پرجمعیت برخوردار نیستند.
اما توانایی طالبان در جمعآوری نیرو در مناطقی نظیر غزنی، فاریاب، بغلان و قندوز به طور تقریبا همزمان با این درگیریها باید نگرانی مقامات افغان و آمریکایی را به همراه داشته باشد. جونز میگوید، رهبران قومی و مقامات محلی بارها به سیاستگذاران افغان در کابل هشدار دادهاند که طالبان برای حملات گستردهتری در غزنی آماده میشود.
او با توجه به عدم وجود نشانهای از تمایل ترامپ به در نظر گرفتن اقدامی که بتواند شرایط بازی را تغییر دهد و رهبران ارشد طالبان را در پناهگاه هایشان در پاکستان هدف قرار دهد، نسبت به موثر بودن استراتژی آمریکا در خصوص افغانستان تردید دارد.
جونز میگوید: دولت ترامپ نیز همچون دولت بوش و اوباما ترجیح میدهد بر مناطق دیگری همچون شبهجزیره کره، ایران یا چین متمرکز شود و در صورت امکان از افغانستان خارج شود. اگر دستیابی به یک توافق راه رسیدن به این هدف باشد، آنان تمایل خواهند داشت که این راه را امتحان کنند اما چالش اینجا است که هنوز برای من مشخص نیست که طالبان علاقه جدیای به مذاکره درباره صلحی دارد که برای دولتهای آمریکا و افغانستان قابل قبول باشد و مفادی همچون گسست علنی و رسمی از القاعده را شامل شود یا خیر.
جونز عقیده دارد: طالبان مایل است کمی درباره این مذاکرات صحبت کند اما نه به این معنا که بنشیند و به طور رسمی مذاکره کند. فکر میکنم آنان نفع خود را در سپری شدن زمان طولانی تر میبینند و معتقدند که هر چه جنگ طولانیتر شود، در این مذاکرات از جایگاه بهتری برخوردار خواهند بود.
این گروه نفوذ منطقهای فزایندهای دارد. حمله طالبان به غزنی در حالی آغاز شد که رییس دفتر سیاسی آن حمله دیپلماتیک کمسابقهای را علیه ازبکستان صورت میداد.
جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا که تابستان گذشته به متقاعد کردن ترامپ برای خارج نشدن از افغانستان کمک کرد، میگوید قضاوت درباره احتمال انجام مذاکرات صلح در زمان نزدیک هنوز خیلی زود است.
او هفتم اوت در این باره گفت: بدون شک این استراتژی با دلیلی برای آتشبس و آغاز گفتوگوها درباره مذاکرات احتمالی، با طالبان مقابله میکند اما هنوز برای روند مصالحه زود است.
سقـوط غـزنی و سـوالهـای بیپاسـخ!
ماندگار : با گذشت بیش از چهار روز از آغاز نبردها در ولایت غزنی ابعاد تازهیی از این جنگ ویرانگر برملا میشود و سوالهای پاسخناپذیری ذهنها را به چالش میطلبد. چهگونه طالبان با یک یورش منظم و دقیق موفق شدند که وارد شهر غزنی شوند و همه چیز را به آتش بکشند؟ آیا دولت و نیروهای امنیتی و به ویژه نهادهای استخباراتی از چنین حملۀ برقآسا خبر نداشتند؟ وضعیت غزنی به صورت ناگهانی به وخامت نگراییده بود که کسی بگوید طالبان آنها را غافلگیر کردهاست. غزنی از بیش از پنجسال به این طرف به مرکز طالبان تبدیل شده بود و بخشهای وسیعی از این ولایت در اختیار نیروهای طالبان قرار داشت. این نیروها طی این سالها بارها تلاشهای ناکامی را به هدف تسخیر غزنی انجام داده بودند ولی هرگز موفق نشدند که وارد شهر غزنی شوند. از لحاظ قومی نیز برای طالبان مقدور به نظر نمیرسد که وارد شهر غزنی شوند. در برخی از ولسوالیهای غزنی که طالبان خانه کردهاند، عمدتآ با مردم محل وارد معامله شدهاند. در بخشهایی از غزنی طالبان از سالها به اینطرف حضور دارند در حالی که در بخشهای دیگر آن هیچ رد پایی از آن ها به چشم نمی خورد. دلیل این امر همان بافتار قومی و زبانی ولایت غزنی است که بعضی ولسوالیها را برای آنها سهلالوصول میسازد اما راه برای برخی دیگر از ولسوالیها باز نمیکند. اما این بار در آستانۀ انتخابات و در زمانی که کمیسیون انتخابات در تبانی با ارگ تصمیم به حوزهییساختن غزنی خلاف دیگر ولایتهای کشور گرفت، طالبان موفق شدند که وارد شهر غزنی شوند. حوزهییساختن انتخابات در غزنی عملا با واکنشهای زیادی روبهرو شد. از یکطرف اگر عدهیی از آن حمایت کردند اما اکثریت ساکنان غزنی آن را حرکتی در جهت قومیساختن انتخابات دانستند. ظاهرآ دلیل این تصمیم عدم حضور نمایندۀ پشتونها در میان برندهگان انتخابات پارلمانی سالهای گذشته عنوان شدهاست. این درحالی است که ساکنان غزنی چنین ادعایی را نمیپذیرند و میگویند براساس سازوکارهای دموکراتیک همۀ ساکنان غزنی حق داشتهاند که در انتخابات حضور پیدا کنند و به نامزدان مورد حمایت خود رای بدهند. اما به نظر میرسد که این استدلال به مزاج تمامیتخواهان چندان خوش نخورد و همین امر سبب شد که غزنی به سهحوزۀ انتخاباتی تقسیم شود. حالا اینکه تقسیمشدن غزنی به چهار حوزه ربط مستقیم با جنگهای امروزی دارد کسی چیزی گفته نمیتواند اما نمیتوان آنرا تکذیب هم کرد. بدون شک اتفاقهای افتاده که چنین فاجعۀ بزرگی را به وجود آوردهاست. در همین حال مقامهای امنیتی کشور از کمکاری در غزنی سخن میگویند و اعتراف میکنند که برای دفع تهاجم طالبان اقدام بهموقع نکردهاند. ویس برمک وزیر داخلۀ افغانستان در یک نشست خبری اعلام کرد که به دلیل نوپایی ارتش و پولیس افغانستان، چنین اتفاقهای میافتد. آیا این سخن پذیرفتنیاست؟ بر اساس چه منطقی مقامهای کشور ارتش و پولیسی را که هفدهسال است با پولهای کلان جامعه جهانی آموزش و تمویل میشوند نوپا خطاب میکنند؟ از نظر این آقایان چه زمانی بسنده است که ارتش و پولیس نیرومند شود؟ صدسال؟ دوصدسال؟ به نظر نمیرسد که هفدهسال زمان کمی برای قدرتمندشدن نیروهای امنیتی باشد. اینگونه توجیهها هرگز نمیتواند کم کاری و بیکفایتی مسوولان امنیتی را در قبال حادثۀ خوفناک غزنی پنهان کند. در همین حال از چهار روز بهاینسو گفته میشود که نیروهای کمکی برای جنگ غزنی فرستاده شدهاست، اما طی این مدت از این نیروها اصلا خبری نیست در حالی که فاصله میان کابل و غزنی کمتر از سه ساعت است. آیا واقعآ دولت نیروهای کمکی را به غزنی فرستاده و یا منتظراند که طالبان وارد شهر غزنی شوند و آنچه را که میخواهند با این شهر زیبا و تاریخی انجام دهند. شهری که همین چندسال پیش از سوی سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی به حیث پایتخت تمدن اسلامی انتخاب گردید. آیا از تمدن اسلامی در افغانستان اینگونه پاسداری میشود؟ در همین حال برخی کارشناسان سیاسی سقوط غزنی به دست طالبان را به مسایل اخیر گفتوگوهای صلح میان امریکا و طالبان نسبت میدهند. گفته میشود که امریکاییها با طالبان و توافق ارگ تصمیم گرفتهاند که بخشهای از افغانستان را به این گروه تسلیم کنند. طرح واگذاری مناطق کمجمعیت به طالبان بخشی از این طرح است که قبلا حکومت افغانستان از آن پرده برداشت. این کار شناسنان مدعیاند که عدم توجۀ نیروهای ناتو و افغانستان برای جلوگیری از تهاجم طالبان به شهر غزنی این گمانه را تقویت میکند که نوعی هماهنگی میان طالبان و امریکا و حکومت افغانستان برای واگذاری بخشهایی از غزنی به طالبان صورت گرفته و حملۀ تهاجمی این گروه به شهر غزنی پیامد این معامله بودهاست. به هرحال آنچه که از اوضاع غزنی برمیآید، سقوط آن فقط جنبۀ تصادفی نداشته و نههم مقامهای ارشد کشور از آن بیخبر بودهاند. حرفهای زیادی در مورد این فاجعه وجود دارد که بدون شک به مرور زمان روشن خواهند شد. اما چه کسی و یا کسانی پاسخگویی خونهایاند که در این شهر مظلومانه به زمین ریختند؟
سقوط احتمالی غزنی، بهای «آیس کریم» غنی به طالبان!
پیام آفتاب : با حمله امریکا به افغانستان در سال 2001 میلادی و همکاری نیروهای ائتلاف شمال که عمدتا از احزاب جهادی سابق تشکیل شده بود، رژیم طالبان سقوط کرد. اکنون بعد از هفده سال و علیرغم هزینه شدن صدها میلیارد دالر، به جا ماندن هزاران کشته و زخمی از نیروهای امنیتی و دفاعی افغان و متحدان خارجیاش و رفتن و آمدن دو رئیس جمهور در امریکا طالبان نه تنها از بین نرفتهاند که قویتر از گذشته فعالیت میکنند.
طالبان از روز جمعه گذشته تاکنون در سرکهای غزنی، یکی از شهرهای استراتژیک افغانستان که در فاصله تنها صد کیلومتر از کابل واقع شده قدم میزنند، دهها سرباز اردو و پلیس ملی را کشتهاند، پایههای مخابراتی را منفجر کردهاند و بر شاهراه کابل-قندهار مسلط گشتهاند.
این قدرتنمایی طالبان در غزنی به نوعی دروغ بودن ادعاهای مقامات افغان و متحدین امریکاییاش درباره پیشرفت در جنگ غزنی و احتمالات صلح را نشان داد. اینک اما مشخص نیست که طالبان چه شرایطی را برای مذاکره با دولت کابل مطرح خواهند نمود.
رحمتالله نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان، میگوید چالشهای سیاسی درونی دولت وحدت ملی و ضعف دولت در کنترل تحرکات طالبان قبل از حمله آنان به شهر غزنی از جمله مشکلات عمده در بروز جنگ غزنی به شمار میرود. نبیل جنگ غزنی را به حمله طالبان به کندوز در سال 2016-2015 که پاکسازی طالبان از شهر دو هفته زمان برد شبیه میداند.
«داستان مشابه در کندوز نیز اتفاق افتاد؛ طالبان ابتدا نواحی اطراف و پایگاههای نظامی را تصرف کردند و در ادامه به شهر کندوز یورش بردند. وقتی شهر از اطراف محاصره شد، نفوذ به آن آسان گردید.»
نبیل تاکید میکند عزنی از این جهت که ولایات اطراف آن با نواحی قبایلی شمال پاکستان هممرز میباشد، مهم است. این مناطق پاکستان لانههای امن طالبان به شمار میرود و تسلط بر غزنی گسترش سلطه طالبان بر دیگر ولایات افغانستان را تضمین میکند. کنترل غزنی به طالبان این امکان را میدهد که کابل را محاصره کنند.
طالبان در طی این یک و نیم دهه اخیر، هیچگاهی تا این حد قدرتمند نبودهاند. اجرای عملیات غزنی و بعد نگهداری شهر در طی چند روز و تداوم پیشروی به سوی مناطق نظامی و امنیتی شهر نشان میدهد که طالبان توانمندی سوق و اداره عملیاتهای مهم و بزرگ را پیدا کردهاند و حتی امکان این وجود دارد که طالبان به زودی از شکل جنگ چریکی در شهرها به تصرف و کنترل شهرها روی بیاورند.
ارتش و نهادهای امنیتی دولتی کاملا ناکارآمد، عاجز و درمانده به نظر میرسند.
طالبان بعد از غارت و ویرانی غزنی به خانههای خود میروند و برای عملیاتی دیگر آماده میشوند. دقیقا همان کاری که آنها در گذشته چند بار در قندوز هم انجام دادند.
این دولت اگر عزم و انگیزه جنگ با طالبان را داشته باشد باید در سطح ولایت غزنی پاکسازی خانهبهخانه طالبان را آغاز کند و از هر فرد مشکوک پرسش و بازخواست صورت گیرد. سرکوب بیرحمانه طالبان و آنانی که به طالبان پناه میدهند تنها راهحل مشکل طالبان است.
دولت کابل ضعیف، بیکاره و فاقد ابتکار عمل در میدانهای جنگ نشان دادهاست. با توجه به این که مدت مشروعیت قانونی دولت رو به اتمام است و توانایی برگزاری انتخابات هم در دولت دیده نمیشود، احتمال بحرانهای احتمالی کلانتر در افغانستان و حتی سقوط دولت دور از ذهن نیست.
همان طور که دولت نتوانست انتخابات پارلمانی را در وقت قانونی برگزار کند، انتخابات ریاست جمهوری نیز بعید است که در وقت اعلام شده برگزار شود.
جامعه جهانی و آمریکا نیز عزم و اراده گذشته را در حمایت از دولت کابل ندارند.
دولت اگر هرچه سریعتر با اعزام نیروهای بیشتر، پاکسازی خانه به خانه و حفاظت از تاسیسات دولتی در غزنی اقدام نکند، این ولایت مهم ممکن است سقوط کند و طالبان در ادامه به پیشرویهای بیشتر فکر کنند.
اداره کشور با لاف زدن ممکن نیست؛ اینکه غنی آتشبس گذشته را موفق توصیف کرده به فکر اعلام آتشبس دوم در عید قربان باشد و مرتب جیغ بزند «زنده باد آیس کریم!» گرهای از کلاف سردرگم جنگ در افغانستان باز نمیکند.
نامزدان حذف شده، چالش تازهی کمیسیون انتخابات افغانستان
اطلاعات روز : کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان سرانجام پس از اندکی تأخیر فهرست نهایی نامزدان انتخابات پارلمانی ۳۳ ولایت را منتشر کرد و براساس قرعه، شماره انتخاباتی نامزدان و جایگاه آنان در ورق رایدهی را نیز مشخص کرد. هرچند که صفحات نامزدان به گفتهی حفیظالله هاشمی، کمیشنر کمیسیون انتخابات هنوز نهایی نیست و ممکن است تغییر کند.
براساس معلومات کمیسیون انتخابات، از میان ۱۴۱ نامزدی که در فهرست ابتدایی به دلایل مشکلات تخنیکی حذف شده بودند، ۱۰۲ تن از آنها دوباره از سوی کمیسیون مستقل رسیدگی به شکایات انتخاباتی شامل فهرست نهایی شدهاند.
در فهرست ابتدایی نامزدان انتخابات پارلمانی، ۲ هزار و ۶۹۱ نفر درج شده بودند که در میان آنان ۴۰۴ تن را زنان تشکیل میدادند. این رقم شامل ۳۳ ولایت کشور است و در ولایت غزنی به دلیل بسته بودن دفتر کمیسیون انتخابات و تعلیق فعالیتهای آن هیچ فردی برای شرکت در انتخابات پارلمانی نامزد نشده است.
کبرا رضایی، معاون سخنگوی کمیسیون مستقل انتخابات میگوید که در فهرست نهایی ۲ هزار و ۵۶۵ نفر راهیافتهاند و از این میان ۳۹۱ نامزدان زن اند. او به روزنامه اطلاعات روز گفت که پس از رسیدگی به شکایات نامزدان ۱۰۲ نفر از سوی کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی شامل فهرست شده و ۳۵ نفر دیگر از سوی کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی حذف شدهاند.
کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی افغانستان نام ۳۵ نامزد انتخابات پارلمانی را فهرست نامزدان حذف کرد و اعلام کرد که افزون بر حذف این نامزدان، ۴۵ نامزد دیگر اخطار و توصیه دریافت کردهاند.
علیرضا روحانی، سخنگوی کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی روز شنبه (۲۰ اسد) گفت که ۱۳۴ اعتراض و شکایت پس از اعلام فهرست ابتدایی نامزدان در کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی درج شده بود که در نهایت ۱۰۲ نامزد اسناد و شواهد شان موجه پنداشته شدند.
هفت درصد از مجموع نامزدان انتخابات پارلمانی وابسته به احزاب سیاسی اند که در فهرست نهایی نیز درج شده است. این درحالی است که شماری از احزاب سیاسی از ماهها به این طرف تلاش دارند حکومت و کمیسیون انتخابات به آنان در پارلمان سهم بدهند. افزون بر این، برخی از چهرههای مطرح این احزاب که در کنفرانسهای خبری به نمایندگی از احزاب سیاسی ظاهر میشوند، خود نامزدان مستقل اند.
اتهامها و پاسخ نامزدان حذف شده چیست؟
نام ۳۵ نامزد انتخابات پارلمانی به دلایلی چون متهم بودن به نقض حقوق بشر، داشتن ارتباط با گروههای مسلح غیر مسوول، غصب زمین و محکومیت از سوی محاکم توسط کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی حذف شد. این نامزدان از ولایتهای کابل، ننگرهار، قندز، بغلان، بدخشان، خوست، سمنگان، بلخ، تخار، پروان، پکتیا و بامیان از فهرست نهایی نامزدان انتخابات پارلمانی حذف شدهاند.
قیس حسن، الحاج مولوی ترهخیل محمدی، سید داود نادری، صداقت زاهد، ضیاءالحق امرخیل، احسانالله عاطف، شیرعلی احمدزی «کوچی» و زرداد فریادی «کوچی» از حوزه کابل، محبالله، احمدشاه شمس، امانالله هوتکی از ولایت ارزگان، عبدالرحمان شهیدانی از بامیان، فوزیه کوفی، محمدنبی بیان، عبدالصمد عبدالحمید و مریم کوفی از ولایت بدخشان، سید جعفر نادری، اسدالله اسلامزوی و حیاتالله وفا از ولایت بغلان، اسدالله شریفی از بلخ، غلامحیدر جیلانی و نوراحمد سکندر از پروان، اللهمیر و نوید ابراهیمخیل از پکتیا، بشیر قانت و اسدالله ایوب از ولایت تخار، لیاقتالله بابکرخیل و جبار جبارخیل از ولایت خوست، معصومه خاوری، محمدآصف عظیمی و رییس خیرالله از ولایت سمنگان، سخی نوید از ولایت فاریاب، شایسته باز ناصری از ولایت قندوز، اکبر ستانکزی از ولایت لوگر و جاوید زمان از ولایت ننگرهار از جمله افرادی هستند که نامهای شان از فهرست نهایی نامزدان انتخابات پارلمانی حذف شدهاند.
برخی از این افراد در واکنش به حذف نام شان گفتهاند که به حقخواهی ادامه میدهند و تصمیم کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی را قبول ندارند.
ضیاءالحق امرخیل، رییس پیشین دارالانشای کمیسیون انتخابات که متهم به انجام تقلب گسترده در انتخابات ۱۳۹۳ ریاستجمهوری است، گفته که نام او براساس فرمایش ریاست اجراییه از فهرست نهایی حذف شده است.
زرداد فریادی، از اعضای حزب اسلامی افغانستان که متهم به شکنجه و قتل و آدمربایی است و در بریتانیا به بیست سال حبس محکوم شد، یک و نیم سال پیش پس از پایان دوران محکومیتش به کابل بازگشت و در انتخابات از حوزه انتخاباتی کوچیها نامزد شده است. او مدعی است که ملاحظات سیاسی باعث شده تا نامش از فهرست نهایی حذف شود.
فوزیه کوفی، نمایندهی برحال بدخشان مدعی است که حذف نام او «دسیسهیی برای حذف چهرههای سیاسی موثر» است. مولوی ترهخیل محمدی نیز گفته که حذف نام او از فهرست نامزدان یک توطئه سیاسی است.
معترضان دروازه کمیسیون را بستهاند
پس از آنکه نام این ۳۵ نامزد منتشر شد، شماری از هواداران این نامزدان دست به اعتراض زدند و خواهان درج نام نامزدان حذف شده در فهرست نهایی گردیدند. این افراد میگویند که نامزدان حذف شده نباید از فهرست حذف شوند زیرا مرتکب جرم نشدهاند و افزون بر این، شماری از نامزدان حذف شده نیز به تصمیم کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی واکنش نشان دادهاند.
روز دوشنبه شماری از معترضان در مقابل دفتر مرکزی کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان تظاهرات کرده و دروازه این کمیسیون را بستند. شماری از این معترضان هواداران مولوی ترهخیل محمدی است که نامش از فهرست نهایی حذف گردیده.
همزمان با برگزاری این تظاهرات، عنایتالله، یکی از سربازان پولیس حوزه نهم امنیتی کابل فرد انتحاری را که میخواست خود را در میان معترضان برساند در آغوش گرفت و همراه با مهاجم جان باخت.
در کنار این برخی از معترضان در مقابل دفتر کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی دست به اعتراض زدند. معترضان تصمیم کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی را قبول ندارند. هواداران فوزیه کوفی، نامزد انتخابات پارلمانی از ولایت بدخشان نیز در چندین ولسوالی و مرکز ولایت بدخشان اعتراض کردهاند.
گلاجان بدیع صیاد، رییس کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان میگوید که کسانی که اعتراض دارند در چوکات قانون اعتراضات خود را بیان کنند و بستن دروازهی کمیسیون در مرکز و ولایات بازی با روند ملی انتخابات است و اگر در نتیجهی دوام این اعتراضات روند انتخابات ناکام شود، کمیسیون در قبال آن مسوولیت ندارد.
او روز گذشته در یک نشست خبری گفت که روز دوشنبه کارمندان کمیسیون انتخابات به دلیل اعتراضات هواداران نامزدان حذف شده نتوانسته به کار شان ادامه بدهند و این باعث شده تا درج نام رایدهندگان در دیتابیس معطل شود.
آقای صیاد گفت که رسیدگی به شکایات نامزدان وظیفه کمیسیون مستقل انتخابات نیست بلکه معترضان باید برای حل مشکل شان به کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی مراجعه کرده و استینافخواهی کنند. او گفت: «ما گفتیم مشکل خود را در آنجا حل کنند. تاخیر در هر پروسه انتخاباتی، پروسه انتخابات را به تعویق میاندازد.»
رییس کمیسیون مستقل انتخابات از حکومت، نیروهای امنیتی و معترضان خواست که به کمیسیون اجازه بدهند که کارهای خود را به پیش ببرند تا بتوانند براساس تقسیماوقات از پیش تعیین شده انتخابات در ۲۸ میزان برگزار شود. او همچنان از نهادهای امنیتی خواسته که امنیت دفاتر و کارمندان کمیسیون انتخابات را تأمین کنند.
از سوی دیگر شماری از نهادهای ناظر بر روند انتخابات گفتهاند که بستن دروازه کمیسیون انتخابات از سوی معترضان اهانت به قانون اساسی است و نه تنها کارهای انتخاباتی را مختل میسازد بلکه در مغایرت با اصول دموکراسی نیز قرار دارد.
تهیه فهرست نهایی نامزدان انتخابات پارلمانی و اعلام تصمیم کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی مبنی بر حذف نام ۳۵ نامزد از فهرست نهایی حمایت حکومت افغانستان و سازمان ملل را نیز با خود همراه کرده است.
ریاست جمهوری کشور با نشر اعلامیهیی گفته که به استقلالیت کمیسیونهای انتخاباتی احترام میگذارد و «موفقیت روند انتخابات و آزمون ملی وابسته به همکاری مردم و رعایت قوانین نافذه کشور توسط تمام مردم» است.
71 سال استقلال پاکستان؛ دستاوردها و چالش ها
به گزارش ایرنا پاکستان در روز چهاردهم آگوست سال 1947 (23 مرداد 1326) به رهبری ‘محمدعلی جناح’ معروف به قائد اعظم بنیانگذار این کشور از استعمار حکومت وقت بریتانیا آزاد شد و کشور جداگانه ای به مرکزیت شهر «کراچی» اعلام موجودیت کرد.
آن روز، ‘قائد اعظم’ محمد علی جناح در سخنانی گفت که سرانجام پس از 10 سال کوشش و ممارست، امروز به خواست خداوند متعال کشور پاکستان تشکیل شد که هدف از تشکیل آن، ایجاد کشوری برای مسلمانان است تا بتوانند بنا به خواست خود و طبق فرهنگ و تمدن اسلامی زندگی خود را شکل دهند.
۱۴ و ۱۵ آگوست ۱۹۴۷ سالگرد جدایی دو کشور هند و پاکستان است و این دو کشور هر سال در این تاریخ طی مراسمی با نام «روز آزادی» این استقلال را جشن می گیرند.
بیست و سوم مارس سال ۱۹۴۰ میلادی مسلمانان شبه قاره هند در قطعنامه رسمی، عزم قاطع خود را برای تشکیل کشوری مستقل که بتوانند در آن بر اساس ارزشها، فرهنگ و سنتهای خود زندگی کنند اعلام کردند.
مسلمانان شبه قاره به رهبری «محمد علی جناح» قائد اعظم و بنیانگذار نظریه جنبش آزادی مسلمانان در این کشور، به مدت هفت سال با اتحاد و جدیت برای تشکیل کشوری مستقل تلاش کردند و سرانجام در چهاردهم ۱۴ آگوست سال ۱۹۴۷ تلاشهای آنان به ثمر نشست و کشوری به نام ‘پاکستان’ تشکیل شد.
برای نخستین بار «علامه اقبال لاهوری» شاعر معروف و پر آوازه موضوع تشکیل کشوری مستقل برای مسلمانان را مطرح کرد و محمدعلی جناح با پیروی از این نظریه جنبش آزادی بخش مسلمانان را پایهگذاری کرد.
خدمات اندیشمندانی همچون «سرسید احمد خان»، «شاهولیالله» و «سید اسماعیل شهید» و بسیاری دیگر از مسلمانان مخلص راه را برای تشکیل پاکستان هموار کرده و در سرعت بخشیدن به انقلاب مسلمانان تأثیر زیادی داشت.
نام پاکستان به معنی کشوری است که از وجود کفار پاک میباشد که در ۱۴ اگوست ۱۹۴۷ این نام برای نخستین بار بر روی نقشه جهان ظاهر شد.
روز استقلال پاکستان که در این کشور به نام «روز پاکستان» شناخته میشود، ثمره سالها مجاهدت و تلاش مسلمانان شبهقاره برای احیای ارزشهای دینی و اسلامی و رهایی از یوغ استعمار است که سرانجام با پایداری مردم به ثمر نشست.
ملتی که این روزها هفتاد و یکمین سالروز استقلال خود را جشن می گیرد، طی این دوران به یقین دستاوردهای فراوانی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و دیگر عرصه ها داشته است و حتما با چالش هایی در تحقق اهداف خود مواجه بوده و در آینده نیز مواجه خواهد بود.
*** چالش های استقلال پاکستان
در بخش شمال شرقی پاکستان کشمیر قرار دارد که یک سوم آن به نام کشمیر آزاد تحت کنترل پاکستان است و باقی مانده اش تحت کنترل هندوستان است، این اختلاف بر سر کشمیر یکی از اختلافات بزرگ پاکستان و هندوستان په شمار می آید که تاکنون حل نشده است.
ایالت های پاکستان شامل ‘پنجاب، سند، ایالت خیبرپختونخواه ( سرحد شمالی ) و بلوچستان از تفاوت های زبانی، نژادی ناشی از سنت منحصر به فرد هر منطقه برخوردارند.
پنجاب طبق بیان محمد علی جناح، ‘بنیان’ پاکستان است و ارتش و اقتصاد را در دست دارد و ایالتی صنعتی است، ایالت سند نیمه فئودالی و کشاورزی است.
ایالت خیبرپختونخواه (سرحد شمالی) مهم ترین جمعیت پشتون را در خود جای داده است و بیشتر پناهندگان افغان در آن جا هستند ومسیر قاچاق به افغانستان است.
ایالت بلوچستان که هم مرز ایران وافغانستان است و با وجود منابع معدنی، ذغال سنگ و ذخایر گاز و نفت، مردم این ایالت با وجود همه اقدامات انجام شده فقیر هستند.
علاوه بر چهار ایالت پاکستان، مناطق قبایلی خودمختار به صورت فدرال اداره می شدند که اخیرا با تصویب قانون، مجمع ملی پاکستان الحاق مناطق قبایلی به خیبرپختونخواه را تصویب کرد.
ایالات مختلف پاکستان اشتراکات کمی با یکدیگر دارند و از اختلافات رنج می برند و تنش بین آن ها در مورد تامین و دسترسی به منابع طبیعی مثل آب و گاز اختلافات بیشتری به وجود آورده است.
پاکستان معادن و منابع طبیعی مهمی ندارد که در اقتصاد این کشور نقش اساسی ایفاء کند، برخی منابع طبیعی چون زغال سنگ، گاز، مس، سولفور، نمک در بازار داخلی به مصرف می رسند.
پاکستان در عرصه مصرف انرژی نیازمند واردات است و اقتصاد این کشور بر پایه کشاورزی است که ۴۷ درصد جمیعت آن در بخش کاورزی مشغول فعالیت هستند.
البته صنعت آب و برق، استخراج معادن، مواد شیمیایی، نساجی و ریسندگی، صنعت سیمان، مواد ساختمانی، ذوب آهن، فولاد، وسایط نقلیه، دارو، کاغذسازی، محصولات پلاستیکی، تجهیزات پزشکی و ورزشی و صنعت هسته ای از نقاط قوت و صنایع مهم این کشور است.
*** تروریسم چالش جدی پاکستان در تامین امنیت
تروریست ها از سال 2001 حملات خود به پاکستان را افزایش دادند ولی از سال 2014 و با آغاز عملیاتهای ضد تروریستی ارتش پاکستان فعالیت تروریستها به صورت چشمگیر کاهش یافت.
معاون وزیر امورخارجه پاکستان اخیار در سخنانی با اعلام آمادگی کشورش برای همکاری با کشورهای سازمان همکاری شانگهای در خصوص مبارزه با تروریسم از خسارتهای فراوان حملات تروریستی برای پاکستان سخن گفت.
«تهمینه جنجوعه» اعلام کرد:جنگ با تروریسم طی سالهای اخیر بیش از 120 میلیارد دلار برای پاکستان هزینه در برداشته است.
طی سال های گذشته مردم و دولت این کشور، از تروریسم آسیب های فراوانی دیده اند و در بسیاری از این اقدامات تروریستی، شهروندان و شخصیت های فراوانی جان خود را از دست داده اند.
البته جمهوری اسلامی پاکستان امروز 14 آگوست 2018 در حالی هفتاد و یکمین سالروز استقلال خود را جشن می گیرد که ارتش و دولت این کشور، طی سال های اخیر جدی تر و مصمم تر از پیش و در طول تاریخ استقلال پاکستان، برای مبارزه با تروریسم و رهایی این کشور از بند خشونت و افراط گرایی گام به عرصه عمل گذاشته اند.
*** تنش های 71 ساله هند و پاکستان
پس از استقلال پاکستان از هند در سال ۱۹۴۷ و تشکیل کشور مستقلی به نام ‘پاکستان’، به دلیل مسائل مختلف از جمله موضوع بنگلادش، روابط دو کشور با تنش ها و تحولات فراوان همراه بوده که در برخی موارد منجر به درگیری و برخوردهای نظامی شدیدی نیز شده است.
اختلافات دینی و جغرافیایی، اختلاف بر سر مسئله کشمیر، اختلاف بر سر سهم آب، اخلاف بر سر منطقه مرزی سیاچن و در نهایت اختلاف در خصوص مسائل سیاسی افغانستان بخشی از مجموعه افتراقاتی است که به اعتقاد کارشناسان؛ منجر به نشان دادن واکنشهایی از سوی هر دو کشور در زمان های مختلف و دوران حیات استقلال پاکستان شده است.
این تنش ها در برخی موارد، جان مرزنشینان را هدف قرار داده و هیچ نتیجه مشخصی در بر نداشته است.
از دیگر اختلافات پاکستان با هند واقع بودن سرچشمههای رودهای پنجاب در هند است.
قطع جریان آب در سال 1948 از طرف هند سبب شد پاکستان با اکراه موافقتنامهای با هند امضا کرده و براساس آن از تمامی حقوق اساسی خود نسبت به استفاده از کنار رودخانه صرفنظر کرد و پذیرفت که بابت آب مصرفی مبلغی به هند بپردازد.
امتناع هند از استرداد سهم پاکستان ضررهای مالی شدیدی در نخستین سالهای تأسیس پاکستان به این کشور وارد کرد، تا جائیکه این کشور در آستانهٔ ورشکستگی قرار گرفت. سرانجام با وساطت مهاتماگاندی، هند سهم مزبور را به پاکستان پرداخت.
با وجود اینکه سالها از اختلاف هند و پاکستان میگذرد دو کشور به عناوین مختلف یکدیگر را متهم میکنند.
پاکستان همیشه عنوان میکند که هند با ساختن سد بر روی سرچشمه رودهای ایالت پنجاب از ورود آب این رودها به پاکستان جلوگیری میکند که ضرر جبرانناپذیری به بخش کشاورزی این کشور وارد کرده است.
از سوی دیگر، در فصل بارندگی و طغیان رودها هند آبهای اضافی را روانه پاکستان میکند که موجب سیل در این کشور شده و محصول کشاورزان را از بین میبرد.
*** پاکستان و آغاز گام موثر دیگر در تحقق مردم سالاری
پانزدهمین دوره مجلس ملی پاکستان و مجالس ایالتی این کشور روز گذشته – دوشنبه- در آیین های جداگانه ای با حضور منتخبان مردم کار خود را آغاز کرد تا مردم و دولت این کشور دوره جدیدی از تحولات سیاسی در این کشور را آغاز کنند.
این رویداد سیاسی همزمان با سالروز استقلال این کشور به وقوع پیوست که چندی پیش، مردم این کشور در سوم مردادماه جاری با حضور در پای صندوق های رای، بار دیگر با انتخاب خود، حزبی که به نظرشان می تواند بیش از دیگران در مسیر تحقق آرمان های این ملت گام بردارد را انتخاب کردند.
این برای نخستین بار در تاریخ سیاسی پاکستان پس از استقلال در سال 1947 است که در انتخابات ،حزبی غیر از احزاب مسلم لیگ نواز و ‘مردم ‘ پیروز می شود.
این به معنای آن است که عرصه سیاسی پاکستان سه قطبی شده است، زیرا همواره دو حزب ‘مردم ‘ و ‘مسلم لیگ’ نواز قدرت سیاسی را در این کشور دست به دست می کردند و در بسیاری از مواقع نیز ارتش پاکستان با کودتا قدرت را به دست گرفته است.
یکی دیگر از شگفتی های انتخابات پارلمانی پاکستان شکست سنگین سیاستمداران و رهبران مذهبی قدیمی است که حدود چهار دهه همواره به عنوان نماینده مردم در پارلمان حضور داشتند .مولانا فضل الرحمن رئیس جمعیت علمای اسلام شاخه فضل و سراج الحق رهبر جماعت اسلامی از گروه های اسلامی و شاهد خاقان عباسی نخست وزیر پیشین پاکستان از حزب مسلم لیگ نواز از شخصیت های سیاسی و مذهبی بازندگان بزرگ انتخابات اخیر پارلمانی این کشور هستند که از نامزدهای حزب تحریک انصاف به شدت شکست خوردند.
مولانا فضل الرحمن حدود چهار دهه در پارلمان پاکستان حضور داشت، غلام احمد بلور از رهبران حزب عوامی ملی، اسفندیار ولی خان رهبر حزب ملی عوام، ذوالفقار علی کهوسا فرماندار پیشین پنجاب و افتاب احمد شیر پاو رهبر حزب قومی وطن از دیگر رهبران سیاسی و حزبی پاکستان بو.دند که در انتخابات اخیر، از حزب تحریک انصاف متحمل شکست سنگین شدند.
*** قدرت نظامی و اتمی؛ دست برتر پاکستان در عرصه بین الملل
مردم پاکستان، بیست و هشتم ماه می 2018 (هفتم خردادماه امسال) بیستمین سالروز آزمایش هسته ای این کشور را با عنوان ˈیوم تکبیرˈ، به صورت گسترده و ملی گرامی داشتند.
پاکستان پس از انجام آزمایش موفقیت آمیز هسته ای، به عنوان هفتمین قدرت اتمی جهان و نخستین کشور اسلامی دارای قدرت هسته ای در جهان شناخته شد.
به گزارش رسانه های محلی، مردم پاکستان پس از آزمایش هسته ای این کشور متحمل تحریم های سنگین اقتصادی از سوی جامعه بین المللی شدند، با این حال بر مواضع خود پایدار بوده و آزمایش هسته ای را موضوع مهم و بازدارنده در مقوله دفاع ملی اعلام کردند.
روزنامه اردو زبان ˈجنگˈ چاپ اسلام آباد پنج سال پیش در گزارشی درباره سالروز آزمایش هسته ای پاکستان نوشت:’گوهر ایوب خان’ وزیر وقت امور خارجه دولت نواز شریف نخست وزیر پیشین پاکستان در روز 15 می 1998درست 13 روز قبل از انجام آزمایش هسته ای برای اطلاع به کشورهای همسایه به صورت پنهانی به چند کشور منطقه سفر کرد.
درادامه این مطلب اضافه شده است گوهر ایوب خان با سفر به کشورهای منطقه، مقام های عالی رتبه این کشورها را از تصمیم پاکستان برای انجام آزمایش هسته ای مطلع کرد.
پاکستان درحالی بیستمین سالگرد دستیابی به سلاح هسته ای را جشن می گیرد که به ویژه در دو سه سال اخیر ، چه در پایان دولت باراک اوباما و چه در دولت دونالد ترامپ، با فشارهای شدید آمریکا برای کنترل و محدود کردن توان هسته ای نظامی خود مواجه بوده است.
برخی مقامات آمریکا نسبت به رشد سریع زرادخانه های هسته ای پاکستان ابراز نگرانی کرده و گفته اند که با توجه به حضور گروه های شبه نظامی و تروریستی در پاکستان، دارایی های هسته ای این کشور از امنیت کافی برخوردار نیست.
برخی موسسات تحقیقاتی بین المللی نیز در گزارش های خود اعلام کرده اند که پاکستان با شتاب زیاد در حال افزایش سلاح های هسته ای خود است و می تواند تا 15 سال آینده، بعد از آمریکا و روسیه، به سومین قدرت هسته ای جهان تبدیل شود. گزارش این موسسه های بین المللی حاکی است که پاکستان حدود 120 کلاهک هسته ای در اختیار دارد.
پاکستان ضمن واکنش شدید به هرگونه درخواست از این کشور برای محدود کردن توانمندی های هسته ای خود، بارها اعلام کرده است که سلاح هسته ای را به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر تهدیدهای احتمالی از سوی هند نیاز دارد.
پاکستان مدعی است که هند مواد لازم را برای ساخت ‘دو هزار و 600 بمب هسته ای’ در اختیار دارد.
به گفته مقامات رسمی پاکستان، هند در میان کشورهای صاحب سلاح هسته ای جهان، سریع ترین رشد را در ساخت این سلاح ها دارد و این امر یک نگرانی جدی برای ثبات راهبردی در جنوب آسیا و همچنین برای امنیت ملی پاکستان محسوب می شود.
توان نظامی بالای ارتش پاکستان در میان کشورهای مسلمان و منطقه باعث شده تا این کشور در صدر فهرست ائتلاف نظامی خودساخته عربستان قرار گیرد. در ماه ها و سال های اخیر، بارها گزارش هایی درباره چشم دوختن عربستان به سلاح های هسته ای پاکستان مطرح شده اما این موضوع هربار از سوی مقامات پاکستان به شدت تکذیب شده است. کارشناسان مسائل هسته ای نیز معتقدند که عربستان از زیرساخت های لازم برای در اختیار داشتن سلاح های هسته ای برخوردار نیست.
به هرحال، عربستان حتی اگر به سلاح هسته ای پاکستان هم چشم داشتی نداشته باشد، توان بالای نظامی ارتش پاکستان به عنوان کشوری که به ویژه در سال های اخیر و به واسطه برخی بده بستان ها، حرف شنوی خوبی از ریاض داشته، یکی از عوامل مهم تمایل ریاض داشتن روابط نزدیک با اسلام آباد است.
پاکستان دو سال پیش، در اقدامی رقابتی با هند، رسما خواستار ملحق شدن به گروه تامین کنندگان مواد هسته ای شد. هند هم به دنبال ملحق شدن به این گروه است اما هیچ یک از این دو کشور، معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای (ان.پی.تی) را به عنوان یکی از پیش نیازهای پیوستن به گروه تامین کنندگان مواد هسته ای، امضا نکرده اند و تاکنون نتوانسته اند به گروه تامین کنندگان مواد هسته ای ملحق شوند.
فناوری هسته ای در زمینه های پزشکی ،بهداشت، کشاورزی، صنعت، حفظ مواد غذایی، مدیریت آب و تولید برق کاربرد دارد.
همچنین پاکستان اعلام کرده است که به عنوان یکی از کشورهایی که از تغییرات آب و هوایی آسیب های زیاد دیده است، در نظر دارد تا ظرفیت تولید برق هسته ای خود را تا سال 2050 به چهار هزار و 50 مگاوات به عنوان جایگزین پاک و مقرون به صرفه سوخت فسیلی افزایش دهد.
اسلام آباد همچنین به دنبال گسترش همکاری بین المللی در صنعت انرژی هسته ای در راستای برآوردن نیازهای مشروع توسعه اقتصادی و اجتماعی مردم خود است.
آخرین وضعیت امنیتی «غزنی» افغانستان در سکوت خبری
گروه طالبان بامداد روز جمعه گذشته به شهر غزنی مرکز استانی به همین نام در افغانستان حمله کرد و بخش هایی از شهر را تصرف کردند اما اواخر آن روز دولت از دفع حمله آنها خبر داد و اکنون در حالی که همه خطوط مخابراتی آن استان با بیرون قطع است ، اخباری از ادامه درگیری می رسد.
به گزارش ایرنا، در پی حمله طالبان به غزنی و بعد از انتشار خبر شکست مهاجمان، تمام زیرساخت های شبکه مخابرات در این استان هدف قرار گرفت و از ساعت 14 روز جمعه 19 مرداد ماه جاری ارتباط این استان به شکل کامل با دیگر استان های همجوار و کابل مرکز افغانستان قطع شده است و دولت نیز به عنوان تنها مرجع اطلاع رسانی در حال حاضر گزارشی از وضعیت منطقه نمی دهد و رسانه ها نیز در وضعیت بی اطلاعی قرار دارند.
«فرید مشعل» فرمانده پلیس غزنی در آخرین تماس خود در روز جمعه به خبرنگاران گفت که طالبان از مرکز شهر عقب رانده شده اند و حدود 150 تن از افراد آنها کشته و زخمی شده اند و تنها از زخمی شدن 10 سرباز پلیس در این نبردها سخن گفت اما برخی رسانه ها و منابع تعداد تلفات نیروهای دولتی را 26 تن اعلام کرده اند.
در حال حاضر تنها تبلیغات و اطلاعات ناموثق و تائید نشده در صفحات اجتماعی به دست مردم قرار می گیرد که قابل اعتماد نیست زیرا در غزنی انیترنت هم قطع است و رسانه ها برای نشر اطلاعات موثق ابزاری در اختیار ندارند و صفحات اجتماعی تنها به نشر خبرهای ضد و نقیضی می پردازند که منابع آن مشخص نیست .
امروز یکشنبه یکی از شاهدان عینی که توانسته است از محل درگیرهای غزنی خارج شود و خواست نامش محفوظ بماند به ایرنا گفت که در درگیری های شهر غزنی و در شب جمعه دو فرمانده بلند پایه طالبان همراه با 52 تن از افرادشان کشته شدند و در حال حاضر وضعیت امنیتی شهر غزنی بهبود یافته است.
وی گفت که نگرانی ها درباره سقوط شهر غزنی بدست طالبان کاملا رفع شده است، اما در شهرستان های دیگر فشار حملات طالبان بر نیروهای دولتی همچنان ادامه دارد.
وی گفت که دیروز و شب گذشته شهرستان های «جغتو» و «اجرستان» بطور کامل بدست طالبان سقوط کرد و در شهرستان اجرستان 25 تن از نیروهای ویژه ارتش به اسارت طالبان در آمدند.
«جاوید احمد سلیم» سخنگوی نیروهای ویژه ارتش نیز در صفحه اجتماعی خود نوشت که شب گذشته این نیروها شهر غزنی را از وجود افراد طالبان پاکسازی کرده اند و نگرانی در باره وضعیت غزنی نیست اما او افزوده است که برای نیروهای دولتی در شهرستان های دیگر این استان باید دعا کرد.
«ذبیح الله مجاهد» که خود را یکی از سخنگویان گروه طالبان معرفی می کند در صفحه توئیتر خود مدعی حضور طالبان در برخی مناطق شهر غزنی شده و افزوده است که زندان این شهر را نیز تصرف کرده اند و تمام زندانیان آن را آزاد کرده اند.
وی همچنین به تسلیم شدن 60 نیروی دولتی به طالبان اشاره کرده و نوشته است طالبان همچنان به پیشروی در داخل شهر غزنی ادامه می دهند.
این خبرها از طرف دولت و منابع مستقل تایید یا رد نشده و ارتباط با شهروندان استان برای سومین روز قطع است و حتی افرادی که خانوادهایشان در غزنی ساکن هستند قادر به بر قراری ارتباط و آگاهی از وضعیت سلامتی آنها نیستند.
به تازگی صفحه اجتماعی تلویزیون «یک» افغانستان نوشته است که پزشکان بیمارستان غزنی در تماس با آنها گفته اند که 43 تن از زخمی های نیروی دولتی و 90 غیر نظامی به این بیمارستان رسیده اند.
«اسدالله خالد» رئیس سابق اداره امنیت ملی افغانستان و استاندار پیشین غزنی پیشروی طالبان در شهر غزنی را کوتاهی مقامات دولتی عنوان کرده و گفته است که تعداد زیاد از ادارات دولتی در این حمله از بین رفته اند.
«عتیق الله امرخیل» آگاه مسائل نظامی و بازنشسته ارتش افغانستان نیز از دولت و مقامات امنیتی بشدت انتقاد دارد و گفته که طالبان موفق شدند تعداد زیاد از پاسگاه ها را از بین برده و ادارات دولتی را بطور کامل نابود کنند و بعد از این اگر تمام افراد طالبان در غزنی کشته هم شوند، موفقیت از آن طالبان است زیرا آنها به اهداف خود رسیده اند.
وی گفت که دولت باید به طالبان اجازه نمی داد که وارد شهر شوند و پیش از رسیدن به داخل شهر باید توسط بالگردها و نیروی ویژه هدف قرار می گرفتند.
استان غزنی یکی از ناامن ترین استان های افغانستان در 145 کیلومتری کابل پایتخت است که در مسیر بزرگراه کابل- قندهار قرار دارد و این مسیر نیز از سه روز گذشته به این سو مسدود است که خود این رخداد سبب بروز مشکلات متعددی برای مسافران مانده در دوطرف این جاده شده است.
غزنی 16 شهرستان دارد که تنها شهرستان های «جاغوری»، «مالستان» و «ناهور» امنیت نسبی دارند و در 13 شهرستان دیگر طالبان حضور گسترده داشته یا هم تمام شهرستان را در اختیار دارند.
ائتلافی از بزرگان که به نجات افغانستان می اندیشد
35 حزب سیاسی مهم افغانستان شامل بسیای از رهبران سابق جهادی و برخی از اعضای بلند پایه دولت وحدت ملی تشکلی را به موسوم به «ائتلاف بزرگ ملی افغانستان» تشکیل داده اند که هدفش نجات این کشور از بحران های امنیتی اعلام شده است.
به گزارش روز یکشنبه ایرنا، رهبران سیاسی و منتقدان دولت وحدت ملی افغانستان با شماری از اعضای دولت در کابل اعلام موجودیت کرد که بدنبال آن شماری از سیاستمداران و اعضای جامعه مدنی این کشور مخالفت ها و موافقت های خود را ابراز کردند.
«عطامحمد نور» استاندار سابق «بلخ» و رئیس اجرایی حزب «جمعیت اسلامی»، ژنرال «عبدالرشید دوستم» معاون اول ریاست جمهوری، «صلاح الدین ربانی» سرپرست وزارت امورخارجه، «احمد ضیا مسعود» عضو رهبری جمعیت اسلامی، «محمد محقق» رهبر حزب «وحدت اسلامی مردم افغانستان» و معاون دوم ریاست اجرایی، «رحمت الله نبیل» رئیس سابق اداره امنیت ملی، «ظاهرقدیر» یکی از بزرگان استان «ننگرهار» و معاون اول سابق مجلس نمایندگان، «همایون همایون» معاون مجلس، «اسماعیل خان» رهبر سابق جهادی و وزیر پیشین انرژی و آب و تعدادی از چهرهای مطرح سیاسی دیگر در این ائتلاف عضویت دارند.
اساس اولیه این ائتلاف سال گذشته در روز عید قربان در شهر آنکارای ترکیه زمان بنا گذاشته شد زمانی که دوستم معاون اول ریاست جمهوری در آن شهر به تعبیری در تبعید خودخواسته بسر می برد.
عطامحمد نور، ژنرال دوستم، صلاح الدین ربانی و محمد محقق در تعطیلات عیدقربان در ترکیه اساس این ائتلاف را گذاشتند و اعلام کردند که بزودی در داخل کشورموجودیت این حزب را بطور رسمی اعلام می کنند، دوستم معاون اول رئیس جمهوری پس از آن طی یک سال گذشته دو بار تلاش کرد که وارد کشور شود اما با موانع سیاسی در داخل افغانستان مواجه شده و از ورود وی به افغانستان جلوگیری شد.
ژنرال دوستم که به اتهام خشونت و بدرفتاری جنسی با یکی از بزرگان قوم ازبک در شمال افغانستان یک سال در ترکیه بسر می برد اواخر ماه گذشته پس از تظاهرات گسترده 21 روزه و به دنبال بازداشت یکی از فرماندهان محلی حزب جنبش ملی به رهبری وی به کابل برگشت و اواخر ماه گذشته تشکیل این ائتلاف را اعلام کردند.
اعضای این ائتلاف اعلام موجودیت خود را با انتقاد از عملکردهای دولت وحدت ملی بویژه رئیس جمهور و کمیسیون انتخابات آغاز کردند.
در اطلاعیه این ائتلاف آمده است که رئیس جمهوری افغانستان در کار کمیسیون مستقل انتخابات مداخله می کند و اعضای ائتلاف انتخابات تقلبی را هرگز نخواهند پذیرفت.
«عطامحمدنور» در جریان اعلام ائتلاف و سخنرانی خود گفت که از وضعیت حاکم در کشور نگران بوده، تبعیض های قومی و تلاش برای حذف دیگران و سلطه جویی کشور را به پرتگاه سقوط نزدیک کرده است.
محمد نور از رهایی اعضای طالبان و حزب اسلامی به نحوی تلویحی انتقاد کرد و گفت که جنایتکاران از زندان رها می شوند و این کار تلاش های بی ثمر برای دست یافتن به صلح بوده است با این روش ها ، صلح هرگز تحقق نخواهد یافت.
استاندار سابق بلخ افغانستان و عضو برجسته جمعیت از کارکردهای رئیس جمهوری انتقاد کرد که برخلاف قانون، صلاحیت برخی از وزیران کابینه را گرفته و نهادهای موازی را برای پیشبرد امور کاری آنها ایجاد کرده است.
«محمد محقق» در این مراسم از سفارت های آمریکا، اتحادیه اروپا، انگلیس و سازمان ملل متحد انتقاد کرد که مانع بازگشت معاون اول رئیس جمهوری از ترکیه می شدند.
وی تصریح کرد که نمایندگان این سفارت ها و دفاتر با وی دیدارهای داشت و از شخص خودش خواست که برای برگشت ژنرال دوستم از ترکیه تلاش نکند.
اما وی با تلاش و حمایت شماری از سیاستمداران و مردم به به این کار خود برای برگشت معاون اول ریاست جمهوری ادامه داد و در این راستا موفق نیز شد.
محقق به جامعه جهانی گفت که از این ائتلاف هراس نداشته باشند زیرا آنها برای پر کردن خلاء های دولت کنونی تلاش خواهد کرد و دولت کنونی را تخریب نمی کنند.
محقق تأکید کرد ائتلاف می خواهد به احزاب سیاسی اعتبار داده شود و پایه های دولت کنونی تنها با نقش احزاب تحکیم خواهد شد.
وی در واکنش به سخنان رئیس جمهوری افغانستان که گفته احزاب، نمایندگان مردم نیستند و نباید در هر مورد اظهار نظر کنند، گفت که این احزاب سیاسی بودند که در 17 سال گذشته انتخابات پرشور برپا کردند و دموکراسی را تقویت بخشیدند.
محقق به دادن نقش بیشتر به احزاب سیاسی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری تأکید کرد و گفت که این ائتلاف طرحی را برای اصلاح نظام انتخابات آماده کرده و اگر دولت آن را نپذیرد، اعتراض های مدنی جدیدی را براه خواهند انداخت.
کمیسیون انتخابات افغانستان در حال حاضر نقش کاملا حزبی انتخابات را نپذیرفته و بطور مشترک به نامزدان احزاب و مستقل تأکید دارد.
دولت افغانستان هم زمان با برگزاری این ائتلاف به آن واکنش نشان داد و گفت که بزودی با اعضای آن دیدارهای مشورتی خواهد داشت و از ایجاد ائتلاف های سیاسی مطابق با قانون در راستای منافع مردم و کشور حمایت می کند.
پس از اعلام ائتلاف بزرگ ملی شماری از چهره های سابق جهادی، سیاسی، دولتی و اعضای جامعه مدنی این ائتلاف را فاقد طرح واحد سیاسی و رهبری دانسته و تأکید کردند که نظر به گذشته تشکیل چنین ائتلاف ها آنها نیز دوام نمی آورند.
«جواد سلطانی» عضو جامعه مدنی افغانستان گفت که این ائتلاف هیچ طرحی برای اداره و مدیریت بهتر کشور ندارد بلکه، ائتلاف برای خواسته های شخصی افراد تشکیل شده است.
وی در یک نشست خبری در کابل، گفت که ائتلاف جدید توسط کسانی تشکیل شده که از مقامات بلند پایه دولت هستند و راه حل برای چالشهای کنونی در کشور ندارد و دوام نمی یابد.
«ناصر موسوی» یکی از این فعالان گفت که با در نظر داشت گذشته این ائتلاف ها نمی تواند تا زمان انتخابات ریاست جمهوری دوام بیاورد.
وی افزود که در گذشته نیز منتقدان بزرگی تشکیل شده بودند و طرحی برای آینده نیز نداشتند و به همین دلیل بزودی از هم پاشیدند و این ائتلاف نیز پیرو آنها خواهد بود.
برخی از شخصیت های سیاسی از جمله «حامد کرزی» رئیس جمهوری سابق از ائتلاف بزرگ ملی افغانستان اعلام حمایت کرده است.
دفتر مطبوعات کرزی، با انتشار اطلاعیه ای گفته است که احزاب سیاسی مختلف، شوراهای مردمی، جامعه مدنی و نمایندگان استان ها برای تقویت اتحاد و اتفاق میان افغانها و برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه تلاش می کند که به همین دلیل وی از این ائتلاف حمایت قاطع خود را اعلام می کند.
پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال 1393 نیز ائتلاف های بزرگی تشکیل شده بود که از جمله «جبهه ملی افغانستان» متشکل از ژنرال عبدالرشید دوستم، محمد محقق، احمد ضیا مسعود بود اما این ائتلاف با نزدیک شدن انتخابات از هم پاشید و با ائتلاف های دیگری پیوستند که ازجمله احمدضیا مسعود با تیم «زلمی رسول» وزیر سابق امور خارجه، محمد محقق با تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری عبدالله عبدالله رئیس کنونی اجراییه، و ژنرال دوستم نیز با تیم «تحول و تداوم» به رهبری «محمد اشرف غنی» متحد شدند و خود نتوانستند نامزدی برای انتخابات معرفی کنند به همین دلیل مردم به تشکیل این ائتلاف ها اعتقاد کامل ندارد.
برخی از فعالان صفحات اجتماعی نیز استدلال کرده اند که اگر این ائتلاف از هم نپاشیده و دنباله رو ائتلاف های سابق نشود، با شرکت شخصیت های با نفوذ و برجسته که در خود دارد و بتواند نامزد واحدی معرفی کند، برنده انتخابات ریاست جمهوری سال آینده خواهند شد.
به همین دلیل باید انتظار کشید که این ائتلاف بزرگ تا چه زمان دوام می آورد و آیا موفق خواهد شد که نامزد واحدی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده معرفی کند یا بار دیگر متلاشی خواهد شد.
وقتی قدرت در سایه دموکراسی در افغانستان «پدرمیراثی» میشود
افغانستان رو : قدرت و سیاست در افغانستان میراثی شده است. بسیاری از رهبران سیاسی افغانستان، فراتر از چهار دیواری خانۀ شان نمیاندیشند. کمکهای بیحساب کشورهای خارجی نوعی لجام گسیختگی اقتصادی و سیاسی را به وجود آورده است. رهبران سیاسی به دستگاه دولتی به عنوان یک بنگاه تجاری مینگرند. به محض قرارگرفتن فردی در رأس نهادهای دولتی، قدرت و ثروت او تضمین میشود و جایگاه اجتماعی و اقتصادیاش عوض میگردد. افغانستان در هفده سال گذشته در جمع چهار فاسدترین کشورهای جهان قرار داشته است.
کمکهای میلیارد دالری جامعۀ جهانی در راستای بازسازی و توسعۀ اقتصادی به مصرف نرسیده است. بلکه شمار معدودی از زورمندان، تفنگسالاران و مسوولان دولتی، دارایی عامه را به جیبزده و در دوبی، ترکیه، کانادا، امریکا و انگلیس سرمایهگذاری کردهاند. غنایم دولتی، سطح زندگی سیاسیون ردهنخست را متحول ساخته است. کاروان موترهای ضدگلوله و خانههای مجلل رهبران، گویای فساد گسترده در یک جامعۀ به شدت فقیر، تهیدست، مظلوم و وابسته به جامعۀ جهانی است. رهبران سیاسی به قیمت بدبختی یک ملت به آرگاه و بارگاه دست یافتهاند. بربنیاد آمارهای نهادهای بینالمللی، در حال حاضر 58 درصد مردم افغانستان زیر خط فقر قرار دارند؛ اما نحوۀ زندگی رهبران سیاسی کاملاً با شرایط حاکم در کشور متفاوت است. برخی چهرههای سیاسی به گونهیی میپوشند و رفتار میکنند که انگار رهبر یکی از کشورهای آنگلوساکسون باشند!
بدتر از اینها، نظام پدر میراثی بدترین سناریویی است که در برابر افغانستان قرار دارد. در زیر چتر دموکراسی و انتخابات، مصلحت سیاسی و قومی، موقعیت آدمها را مشخص میسازد. آینده از فرزندان رهبران کنونی افغانستان است؛ نه از آنانیکه زحمت کشیدند، درس خواندند و آرام ننشستند.
به محض درگذشت رهبران سیاسی و یا کناررفتنشان از صحنه، فرزندانشان روی صحنه میآیند. به گونۀ نمونه به تصامیم تازۀ شماری از چهرههای سیاسی اشاره میشود.
عبدرب الرسول سیاف، رهبر حزب دعوت و از رهبران جهادی افغانستان نیز فرزندش را نامزد مجلس نمایندگان ساخته است. فرزند سیاف هم شاید به مجلس راه بیابد. فرزند ارشد سیاف آماده میشود که در سالهای پیش رو جای پدر را پر کند.
گلبدین حکمتیار هم تصمیم دارد که فرزندش در آیندۀ نزدیک رهبری حزب اسلامی را بر عهده گیرد. در ملاقاتها و دیدارهای حکمتیار با دیگر چهرههای سیاسی و مقامات خارجی فرزندش او را همراهی میکند. بلندپروازیهای حبیبالرحمن حکمتیار باعث خشم و ناراحتی جمعی از سران حزب اسلامی شده است.
در واقع، در افغانستان نوعی نظام شاهی ناننوشته حاکم است. مقامات سیاسی و رهبران پس از بازنشستگی و درگذشت، ولیعهد و جانشین تعیین میکنند!
این وضعیت بحث شایستهسالاری، اهلیت و ظرفیت را تحت شعاع قرار داده است. آدمها بر اساس توانایی، تجربه و کارآییشان در سمتهای دولتی قرار نمیگیرند. بلکه جایگاه پدر و خانواده تعیین میکند که در چه موقعیتی قرار بگیرید. در چنین شرایطی فرصت از طبقۀ متوسط و قشر پایین جامعه گرفته شده است.
نجات جنگجویان داعش در 2 ساعت و اما نجات مردم غزنی؟
فاصله ی کابل و شهر غزنى در حدود 120 كيلومتر بيشتر نيست.
به گزارش اسپوتنیک، فاصله ی کابل و شهر غزنی حدود 120 کیلوم متر است، اما طی نزدیک به یک روز هيچ كمک هوايى و زمينى از سوى كابل فرستاده نشد، تا اينكه سرانجام شهر غزنى بجز ساختمان ولايت سقوط كرد و گروهى از مردم بى دفاع و مدافعان راستين و فداكار نظامى افغانستان کشته شدند و دارايى هاى دولتى و خصوصى به آتش كشيده شد.
پس از حدود سيزده ساعت كه شهر غزنى به تصرف طالبان درآمد نيروى كمكى از كابل به غزنى رسيد و درگيرى ها مجددا شروع و برخى مناطق شهر دوباره به تصرف نيروهاى دولتى درآمد و اما در روز سوم درگیری ها شدید شد و شهر غزنی به شهر سوخته تبدیل شد. درحالیكه حافظه مردم افغانستان نجات دادن جنگجويان داعش را در ظرف زمانى دو ساعت توسط هليكوپترهاى دولتى از ولسوالى درزآب فراموش نكرده است.
این روز ها یکی از مواردی که توجه بیشتر را جلب و انگشت انتقاد را جانب حکومت بلند کرده است، انتقال افراد تسلیم شده داعش یا «دولت اسلامی» توسط حکومت از فاریاب است.
ظاهر قضیه این طور است که در نبرد میان داعش و طالبان که هردو جریانهای تندرو و به هیچ عنوان پابند به اصول نیستند، داعشیان شکست خورده و در نهایت به دولت افغانستان تسلیم شدند.
انتقادها زمانی از دولت افغانستان و پشتیبانان خارجی اش به اوجش می رسد، که سه روز است که جنگ در غزنی ادامه دارد و دولت نتوانسته نیروهای کمکی را به این شهر برساند و شهر و مردم این شهر را از سوختن و مردن در اثر گلوله باری ها و یا گرسنگی و تشنگی نجات بدهند.
پس از سه روز جنگ، شهر غزنی به شهر ارواح تبدیل شده و بیش از 250 نفر کشته و زخمی در درمانگاه ها و کوچه ها است و ساختمان های دولتی و خانه ها و ساختمان های تجارتی توسط طالبان به آتش کشیده شده است.
در همین حال، جنرال یفتلی پاکستان را متهم به طراحی حمله به غزنی نموده، می گوید: پاکستان تختۀ خیز تروریزم بینالمللی است، هر کس که از هرجایی میآید، اول به پاکستان میآید، پس از آنکه آنجا مسلح و تجهیز شدند، به افغانستان میآیند و به جنگ روی میآورند، حمایت اساسی که در ظاهر وجود دارد، آی.اِس.آی پاکستان قرار دارد.
ادعای دو طرف
پس از سه روز جنگ حرف های حکومت، نمایندگان مردم غزنی در مجلس، بیجا شدگان این شهر و طالبان هیچ هم خوانی با هم ندارند.
سخنگویان دولت افغانستان از بازپس گیری پاسگاه ها سخن می زند، اما طالبان از پیشروی و گرفتن پاسگاه های جدید سخن می زنند.
در همین حال، شبکه های مخابراتی و رسانه ها ارتباط شان به گونه کلی در غزنی قطع است، اما نخستین گروهی از بیجا شدگان شهر غزنی امروز به کابل رسیدند.
آنان می افزایند، که طالبان شمار زیادی از ساختمان های دولتی و برخی از حوزه های امنیتی را به آتش کشیده اند.
آنان می گویند، که قیمت یک قرص نان از 40 تا 45 افغانی است و آن هم به بسیار مشکل پیدا می شود.
وضعیت اسیران در اسارت طالبان
بیش از 1000 سرباز و افسر نیروهای مسلح افغانستان در اسارت طالبان قرار دارند.
منبع اسپوتنیک خبر داده است که فعلاً بیش از یک هزار سرباز و افسر قوای مسلح افغانستان نزد طالبان* اسیر اند.
آنها تحت شنکجه قرار ندارند و وضع صحی ایشان عادی ارزیابی میگردد. اگر اقارب نزدیک اسرا بیایند و ضامن شوند که دیگر فرزند شان سلاح به دست نگرفته و در برابر طالبان نخواهند جنگید، طالبان میتوانند آنان را رها کنند.
منبع میافزاید که در میان اسیران، زنان و اطفال نیستند.
بخشی از این اسیران کسانی استند که پس از جنگ با داعش* و محاصرۀ این گروه توسط طالبان، به دست این گروه افتاده اند.
گفته میشود که در بین اسیران طالبان اتباع خارجی وجود ندارد.
اما جنرال محمد عوض، از افسران عالرتبه پیشین اردوی افغانستان در گفتگو با اسپوتنیک ضمن آنکه شمار تقریبی اسیران را بر اساس منابع خودش نیز حدود یک هزار تن میگوید، افزود که بر أساس اطلاعات مختلف، اسیران طالبان مورد شکنجه قرار گرفته و در مواردی حتی برخی از این اسرا، زخم برداشته اند و یا معیوب شده اند.
این جنرال متقاعد افغانستان میگوید که اسرای طالبان در یک محل نگهداری نشده و در افغانستان و اطراف افغانستان نگهداری میشوند. او میگوید که حتی ویدیوهای نشر شده در شبکههای اینترنتی نشان میدهد که طالبان با اسیران به ویژه نیروهای امنیتی افغانستان برخورد بسیار بد میکنند و در مناطق تحت کنترول شان به خانوادههای نیروهای امنیتی اجازهٔ خروج از این محلات را نمیدهند.
حذف نام امرخیل، شهکار کمیسیون شکایات انتخابات است
ماندگار : ضیاالحق امرخیل، رییس پیشین دبیرخانۀ کمیسیون مستقل انتخابات، کسیکه متهم به چاقکردن گوسفندها ( تقلبات گوسفندی) و ریختن آرای تقلبی به صندوق یک نامزد مشخص و متهم به گوسفندی کردن انتخابات است، از لیست نامزدان پارلمان حذف شد.
کاربران شبکههای اجتماعی از حذف نام ضیاالحق امرخیل که او را مبتکر تقلبات گوسفندی میخوانند، از میان نامزدان پارلمان، استقبال بیسابقه کرده و این اقدام را شهکار کمیسیون شکایات انتخاباتی عنوان کردهاند.
این کابران گفتهاند که امرخیل نقطه اوج شکست دموکراسی در افغانستان است و اقدام او سبب شد تا دموکراسی نوپا در افغانستان بیاعتبار گردد و باعث شد تا مردم امروز یک حکومت ناکارا و غیرمسوول را تحمل کنند.
به باور این کاربران تقلبات سازمانیافتۀ امرخیل به نفع تیم خاص در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۳سبب شده تا حکومت وحدت ملی شکل گیرد، حکومتی که به گفتۀ این کابران ناکاراترین و فسادترین حکومت در طول تاریخ افغانستان است و مردم با موجی از مشکلات اقتصادی، ناامنی، فساد گسترده، بیکاری مواجهاند و مردم هر روز شاهد کشتهشدن جوانان و فرار آنان از وطن هستند.
این کاربران شبکههای اجتماعی این اقدام کمیسیون شکایات انتخاباتی را ستایش کرده میگویند: حذف نام امرخیل و سایر زورمندان از لیست نامزدان کار سادهیی نیست؛ بنابر این خدا کند که این معادله با فشار و زور تغییر نکند.
برخی از کابران شبکههای اجتماعی هم تاکید دارند که: حذف اسامی قاچاقبران، دزدان، غاصبین زمین، متقلبین و قلدران از لیست نهایی نامزدان انتخابات پارلمانی بسنده نیست، آنها باید به مراجع عدلی و قضایی معرفی و مطابق قانون مجازات شوند.
برخیها هم گفتهاند که جو زده نشوید، اگر سیستم تغییر نکند و اگر بایومتریک رایدهندگان پذیرفته نشود، عدالت و شفافیت در انتخابات را در خواب هم کسی نمیبیند. از یاد نبرید که این سیستم فسادزا و مافیاپرور، ظرفیت زایش هزار امرخیل را در درون خود دارد. ما پی حل مسالهایم و نباید با پاککردن صورت مساله، اغفال شد. بهویژه که اخراج امرخیل، پاککردن صورت مساله هم نیست.
اصلاحات بنیادین نظام انتخاباتی باعث میشود که اگر همۀ کارمندان کمیسیون مثل امرخیل باشند، سیستم برایشان اجازۀ کار امرخیلی نمیدهد. با سیستم موجود اعضای کمیسیون هرچه صادقانه و پاک خدمت کنند، نتیجۀ کارشان تفاوتی با کار امرخیل ندارد. چون این سیستم و میکانیزم، خود تقلب است.
در همین حال ارگ ریاستجمهوری از این اقدام کمیسیون شکایات انتخاباتی طی اعلامیۀ استقبال کرده است.
در اعلامیه مطبوعاتی ارگ آمدهاست: حکومت وحدت ملی همواره متعهد به برگزاری انتخابات شفاف، عادلانه و به موقع بوده و میباشد، استقلالیت و صلاحیتهای کمیسیونهای انتخاباتی در قانون واضح و تصریح شدهاست. حکومت احترام کامل به استقلالیت کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایات انتخاباتی طبق قوانین نافذۀ کشور را داشته و دارد.
برگزاری انتخابات بهاساس تقویم اعلام شده، خواست ملت و دولت بوده، و برخواسته از تعهد حکومت وحدت ملی به رعایت قانون اساسی افغانستان و سایر قوانین نافذۀ کشور میباشد. بناً در برگزاری به موقع انتخابات هیچگونه تردید وجود ندارد.
موفقیت این پروسه و آزمون ملی منوط به همکاری مردم و رعایت قوانین نافذه کشور توسط تمام اقشار و هموطنان عزیز میباشد.
اما برخیها هم از خذف نام امرخیل انتقاد کرده و گفتهاند که اگر امرخیل تقلب کار بوده است، پس چرا در آن زمان که اسناد و شواهد هم برعلیه او وجود داشت محاکمه نشد.
اما امرخیل در واکنش به حذف ناماش از لیست نامزدان گفته که من نه کدام قاتل هستم، نه کدام جرم جنایتی دارم و نه هم غاصب زمین هستم؛ اما به اساس فرمایش داکتر عبدالله رییس اجراییه از فهرست نامزدان انتخابات پارلمانی حذف شدهام، نظری که کاربران شبکههای اجتماعی آن را رد کرده و گفتهاند که داکتر عبدالله صلاحیت تقرری یک رییس یا معاون را ندارد، چه رسد به اینکه امرخیل را از لیست نامزدان حذف کند.
و اما امرخیل کیست؟
ضیاالحق امرخیل رییس پیشین دارالانشای کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان متهم به تقلبات گوسفندی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۳ است.
پولیس کابل در روز انتخابات در سال ۹۳ حوالی ساعت ۲ بجۀ بعد از ظهر در ناحیۀ نهم کابل یک موتر که حامل مواد حساس انتخابات بود و گفته میشد به دستور ضیاالحق امرخیل رییس دارالانشای کمیسیون انتخابات به ولسوالی سروبی کابل انتقال داده شود، را متوقف ساختند و پس از آن جنجالها آغاز شد.
جنرال ظاهر ظاهر قوماندان امنیه کابل که انتقال دهندهگان این مواد را دستیگر کرده بود، ادعا کرد که آقای امرخیل میخواست با انتقال این مواد به نفع یک نامزد مشخص تقلب کند.
پس از اینکه رییس دارالانشاء کمیسیون مستقل انتخابات از سوی پولیس کابل متهم به تقلب شد وزیر داخلۀ آن وقت در یک نشست خبری در کابل این موضوع را سوءتفاهم میان این دو مقام خواند. اما آقای ظاهر گفت، این مقام کمیسیون مستقل انتخابات بدون اطلاع پولیس خواسته مواد مهم این کمیسیون را انتقال دهد که اینکار وی خلاف قانون است و باید این فرد مورد تحقیق قرار گیرید.
ستاد انتخاباتی داکتر عبدالله عبدالله نامزد ریاست جمهوری هم پس از دستگیری این مواد نوار صوتی را در اختیار رسانهها قرار داد که به ادعای آنان جریان گفتوگوی تلفنی رئیس دارالانشای کمیسیون مستقل انتخابات با اعضای ستاد انتخاباتی محمد اشرف غنی و یکی از مسوولین ولایتی کمیسیون مستقل انتخابات بوده است.
ستاد انتخاباتی داکتر عبدالله ادعا کرد که در این نوار صوتی ضیاالحق امرخیل، رئیس دارالانشای کمیسیون مستقل انتخابات با یک مسوول ولایتی کمیسیون انتخابات و اعضای ستاد محمد اشرفغنی در بارۀ سازماندهی تقلب در انتخابات صحبت میکرده است.
بریالی ارسلا، یکی از اعضای ستاد انتخاباتی تیم داکتر عبدالله گفته بود، این مدرک ثابت میسازد که آقای امرخیل تقلب را به سود یکی از نامزدان سازماندهی میکرده است.
در نهایت جنجالهای انتخاباتی بیش از چندماه طول کشید و هردو طرف به نتیجۀ انتخابات قناعت کرده و این جنجال و تنشها افغانستان را تا پرتگاه تجزیه به پیش برد و بالاخره با پادرمیانی جانکری وزیرخارجه وقت امریکا، با تقسیم ۵۰-۵۰ قدرت میان دو تیم پیشتاز( اصلاحات و همگرایی و تحول و تداوم به رهبری عبدالله و محمد اشرفغنی)، حکومت وحدت ملی شکل گرفت.
افشای اسرار رشوه ارگ به حکیمی
رسانه های افغانستان مدعی شده اند که اشرف غنی به اکلیل حیکمی 300 میلیون دالر رشوه داده است تا از مقام اش استعفا نماید.
اسپوتنیک به نقل از اطلس پرس، پس از گذشت حدود دو ماه از استعفای اکلیل حکیمی، اکنون برخی منابع آگاه جزئیات بیشتری از پشت پرده استعفای غیر منتظره اکلیل حکیمی از وزارت مالیه ارائه کرده اند.
اکلیل حکیمی، وزیر مالیه 5 سرطان سال جاری در یک تصمیم غیر منتظره استعفا کرد و محمد همایون قیومی، مشاور اشرف غنی در امور زیربناها، به عنوان وزیر مالیه جدید کشور معرفی شد.
برخی منابع می گویند اکلیل حکیمی در پی عدم قبول رشوه 300 میلیون دالری اشرف غنی برای تخصیص بخشی از بودجه کشور برای انتخابات استعفا داده است.
بر این اساس، اشرف غنی در نظر داشته است تا قسمت زیادی از بودجه کشور به پیروز شدن نامزدهای همسو با وی در انتخابات پارلمانی اختصاص یابد که با رد این موضوع توسط وزیر مالیه، وی مجبور به کناره گیری می گردد.
اکلیل حکیمی مسائل شخصی را دلیل استعفای خود اعلام کرده بود. آقای حکیمی در حال حاضر در آمریکا به سر می برد.
پـروژۀ راه آهـن و لیـن بـرق؛ موضـوع گفتوگوهای طالبـان در تاشکنـد
دفتر سیاسی طالبان با نشر اعلامیهیی گفته است که یک هیأت دفتر سیاسی امارت اسلامی افغانستان به سرکردهگی شیر محمد عباس استانکزیی، رییس دفتر این گروه از تاریخ ۶ الی ۱۰ اگست سال روان به کشور ازبیکستان، بنابر دعوت مقامات آن کشور سفر کرد.
در اعلامیۀ طالبان آمده است که هیأت دفتر سیاسی این گروه در این سفر با عبدالعزیز کاملوف، وزیر خارجه ازبیکستان و عصمت الله ارگاشیف، نمایندۀ ویژۀ رییسجمهور ازبیکستان برای افغانستان ملاقات کرده اند.
اعلامیه افزوده است که در این دیدار در مورد امنیت پروژههای ملی جاری و آیندۀ ازبیکستان در افغانستان مثلا راه آهن و لاین برق صحبت شده است.
همچنان طالبان گفته اند که آنان با مقامهای ازبیکستان در مورد خروج نیروهای خارجی از افغانستان نیز تبادل نظر کرده اند.
اما وزارت خارجۀ ازبیکستان روز شنبه با نشر اعلامیهیی گفت که در این دیدار در مورد چشماندازهای تازه صلح در افغانستان با هیأت طالبان گفتوگو صورت گرفته است.
در این میان شورای عالی صلح افغانستان، ضمن تایید دیدار هیأت گروه طالبان با مقامات ازبکستان در تاشکند، گفت که این مذاکرات در تماس و مشوره با حکومت افغانستان صورت گرفته است.
سید احسانالله طاهری، سخنگوی شورای عالی صلح افغانستان، این مذاکرات را تأیید کرده و گفته که حکومت افغانستان، حین تشکیل اجماع منطقهیی و بینالمللی، از کشورهای حامی صلح افغانستان، علمای جهان اسلام، علمای افغانستان و نهادهای بینالمللی میخواهد که برای تسریع روند صلح و آغاز مذاکراتِ حکومت افغانستان با طالبان به رهبری نمایندههای حکومت افغانستان، میانجیگری کنند.
آقای طاهری افزود: «بدون شک این تماسهایی که امروز ازبیکستان با هیأت طالبان دارد، این هم در حد همان همکاریهایی است که پروسه صلح افغانستان را به خاطر رسیدن به مذاکرات مستقیم حکومت افغانستان و طالبان مسلح تسریع میبخشد، ما این را استقبال میکنیم.»
او گفته است که ازبکستان در راستای تسریع روند گفتوگوهای مستقیم حکومت افغانستان با طالبان همکاری خوب دارد و قبل از این که هیأت طالبان به ازبیکستان سفر کند، دولت ازبیکستان با افغانستان در تماس بود و اجازه خواسته بود.
این اظهارات در حالی از سوی شورای عالی صلح افغانستان مطرح میشود که گروه طالبان ضمن رد آن گفته اند که آنان به درخواست حکومت ازبیکستان به تاشکند رفته و وارد گفتوگوها با مقامهای آن کشور شده اند.
در همین حال گفتوگوی مقامهای امریکایی با هیأت گروه طالبان در قطر نیز جریان دارد. رهبران حکومت وحدت ملی در مورد دیدارهای قطرنیز گفته اند که مذاکرات قطر با مشورت حکومت افغانستان در حال انجام شدن است.
آواره شدن بیش از ۷۰ هزار نفر در بزرگترین خشکسالی افغانستان
به گزارش خبرگزاری تسنیم، کاهش شدید بارش برف و باران در بیشتر مناطق افغانستان بدترین خشکسالی چند دهه اخیر افغانستان را رقم زده است. زندگی میلیونها نفر از کشاورزان افغان با تهدید روبرو شدهاندرا تهدید میکند و درباره کمبود مواد غذایی در این کشور هشدار داده میشود.
«عباس» کشاورز 45 ساله مانند بسیاری دیگر از خانوادههای کشاورز در روستاهای معمولا حاصلخیز ولایت «بلخ» به همراه 11 نفر از اعضای خانوادهاش برای یافتن شغل مجبور به کوچ به «مزارشریف» شده است.
وی که بیش از 3 دهه گذشته عمر خود را مشغول کشاورزی بوده به «خبرگزاری فرانسه» گفت: خشکسالی به بدی امسال را به یاد نمیآورم و هیچوقت در گذشته به خاطر خشکسالی مجبور نبودیم احشام خود را فروخته و روستاهای خود را ترک کنیم.
براساس برآوردهای «شبکه هشدار زود هنگام قحطی»، برداشت گندم افغانستان در سال 2018 پایینترین مقدار خود از سال 2011 را تجربه خواهد کرد و به دلیل کاهش بارش و گرمی هوا برداشت گندم کاهش 2.5 میلیون تنی خواهد داشت.
سازمان ملل نیز هشدار داده است که در پی کاهش برداشت گندم 2 میلیون نفر از مردم افغانستان به شدت به دریافت کمکهای غذایی و انسانی نیاز خواهند داشت.
«توبی لانزر» معاون نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان در این باره میگوید: اگر مقامات و جامعه جهانی اکنون برابر این چالش برنخیزند افغانستان در زمستان سال آینده ممکن است با فاجعه روبرو شود.
این در حالی است هزاران کشاورز مانند عباس با از دست دادن امید خود، مزارع را ترک کرده و برای بقا به شهرها کوچ کردهاند.
براساس برآوردهای سازمان ملل به دلیل خشکسالی شدید در افغانستان بیش از 70 هزار نفر از مردم افغانستان مجبور به ترک خانههای خود و انتقال به مناطق شهری شدند.
اقتصاد افغانستان بر کشاورزی استوار است و گزارش سازمان ملل نیز نشان میدهد که نزدیک به 15 میلیون نفر از مردم افغانستان در 20 ولایت این کشور شدیدا از خشکسالی متاثر شدهاند.
«اکبر رستمی» سخنگوی وزارت کشاورزی و دامپروری افغانستان نیز به «خبرگزاری فرانسه» گفت: قیمت گوسفند و بز کاهش شدیدی داشته زیرا کشاورزان پیش از ضعیف شدن دامهایشان به سرعت در حال فروش آنها هستند و قیمت علوفه نیز افزایش قابل توجهی یافته است.
معاون نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان افزود که در چند ماه اخیر بیش از 460 هزار نفر از کمکهای غذایی و دیگر کمکهای سازمان ملل بهرهمند شدهاند اما بیش از سه چهارم نیازمندان هنوز کمکی دریافت نکردهاند.