تاریخچه مذهب اسماعیله جهان
میانه ناصر خسرو با اسماعیلیان
دربارهی ارتباط ناصر خسرو با فرقهی اسماعیلیه لازم است بحث شود. ناصر خسرو بعد از سفرهای مختلف و مباحثه با بزرگان دینی ادیان مختلف سرانجام به فرقهی اسماعیلیه گروید و در بین آنان به مقام «حجت» دست یافت. اما اسماعیلیه چه فرقهای است؟ «در نیمهی دوم قرن هجری، واقعهای در مذهب شیعهی امامیه به وقوع پیوست و آن ظهور فرقهای بود به نام «اسماعیلیه» که بنیانگذارانش معتقد بودند بر امامت اسماعیل، فرزند ارشد امام جعفر صادق(ع) که در سال 145 هـ ق پنج سال پیش از وفات پدر، دنیای فانی را وداع گفته بود. اما پیروان اسماعیل وفات وی را انکار کردند و مدعی شدند که امام صادق(ع) به دلیل حفظ جان فرزندش از گزند حکومت عباسی، به ناچار مرگ او را اعلام نموده است، اسماعیل زنده و غایب از نظر است و روزی بهعنوان امام قائم و موعود ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد میکند. بنابراین ادعا، اسماعیلیان به امامت امام موسی کاظم(ع) و امامان پس از او اعتقاد ندارند و سلسه امامت را به اسماعیل ختم میکنند.
از اینرو در تاریخ مذاهب اسلامی، این فرقه بانامهایی چون اسماعیله، سبعیه، باطنیه، هفت امامی و…خوانده شده است.»[9]
اسماعیلیان علاوهبر فعالیتهای مذهبی و اعتقادی، چهرهای سیاسی دارند، به جهت مخالفت با حکومت عباسیان. آنان عباسیان را غاصب و ظالم و بیدادگر میدانستند و در صدد براندازی حکومت آنها بودند. این تفکر آنان را به مبارزاتی پیگیر و همه جانبه وامیداشت تا سرانجام توانستند لحسا، یمن و بحرین را به تصرف درآورند و مقدمات تشکیل حکومت مقتدر فاطمی را فراهم کنند. حکومت فاطمیان مصر از سال 279 تا 567 هـ ق ادامه یافت و به تدریج به امپراطوری وسیع و مقتدری تبدیل شد.[10]
«اسماعیلیه به وحدانیت خدا، حقانیت محمد(ص) و امامان تا امام جعفر صادق(ع) معتقدند، در قرآن علاوهبر ترجمهی ساده به تفسیر عرفانی پایبند هستد و به نظر آنان هر امام دوازده «حجت» دارد که هر حجت مأمور تبلیغ دین در بخشی از زمین است که ناصر خسرو در اثر جستجو و تحقیق فراوان سرانجام، اصول اسماعیلیان را پذیرفت و در شبکهی منظم آنان به مرتبهی «حجت» نایل شد و پس از بازگشت از مصر مرکز حکومت اسماعیلیان چندی در بلخ – موطن خویش- به تبلیغ پرداخت اما خیلی زود مخالفانی و دشمنانی هم در حکومت و هم در متن مردم یافت و علمای سنی حکم قتل را به اتهام بددینی و قرمطی(قرمطی اسمی بود که دشمنان اسماعیلیه به آنان میگفتند) صادر کردند و او ناگریز به ترک وطن شد و سرانجام به قلعهی یمگان پناه برد. در طی مدتی که تا آخر در این قلعه بود، اشعار و قصاید استواری سرود در سه جبههی دشمنی با خلیفهی عباسی، دشمنی با دولت سلجوقی و سنیان متعصب؛ بدین سبب غالب قصاید او در این برهه از زندگیاش مشحون است از ظلم ستیزی و ایستادگی در برابر ظلم و بیدادگری است.
آثار ناصرخسرو
آثار این شاعر شامل دو بخش است:
آثار منظوم:
دیوان اشعار؛ شامل قصاید فارسی و عربی بش از دههزار بیت.
روشنایینامه و سعادتنامه ؛ در موعظه و حکمت.
آثار منثور:
– جامعالحکمتین؛(تألیف462ق) جامع حکمت یونان و اصول عقاید اسماعیلیان.
– خوان اخوان؛(تألیف453ق) کتابی است در اخلاق و حکمت و موعظه.
– زادالمسافرین؛ در حکمت الهی به زبان فارسی بر وفق مشرب اسماعیلیان.
– – گشایش و رهایش؛ رسالهای فارسی در جواب چند سؤال یکی از برادران مذهبی.
– وجه دین؛ رسالهای در مسائل کلامی و تأویلات و باطن عبارات و احکام شریعت مشحون به اصطلاحات مذهب اسماعیلی.
– سفرنامه؛ تاریخ نگارش این کتاب به درستی معلوم نیست. این کتاب شرح سفر هفتسالهی مؤلف به بلاد روم، مصر، حجاز، بینالنهرین است. که طی آن ناصرخسرو چهار بار خانه خدا را زیارت کرده است و در خلال آن از شهرها و روستاهای بسیار گذشته ، مراکز تمدن اسلامی و عمارات و ابنیهی تاریخی و مذهبی را دیده و با زندگی اقوام گوناگون و طرز معیشت آنان آشنا شده و به دیدار رجال تاریخی و فرهنگی و سیاسی نایل شده است. ناصرخسرو از مسیر سغر و از توقفگاههای و شهرها و قریهها، از طرز معیشت و آداب و اخلاق و حکومت اقوام مختلف توصیفهای بسیار دقیقی ارائه میدهد و بر خلاف عامهی سفر کردگان دروغ نمیگوید. بدینسان این کتاب از لحاظ جغرافیایِ تاریخی و از جهت آشنایی با اوضاع و احوال جامعه و مراکز مهم تمدن اسلامی در روزگار مؤلف، جامع مزایای فراوانی است. زبان مؤلف با همه اشتمال بر واژهها و ترکیباتی کهنه، بسی ساده و روشن است و نمونهی درخشانی از نثر نغز و پرمغز و خالی از حشو و پاکیزهی فارسی است.[11]
برگرفته از :
[1]- صفا، ذبیحالله؛ تاریخ ادبیات ایران، تهران، فردوسی، 1369، چاپ دهم، جلد دوم، ص 443.
[2]- همان، ص 446.
[3]- همان، ص 449، (به نقل از کلام ناصر خسرو).
[4] – دشتی، علی؛ تصویری از ناصر خسرو، به کوشش مهدی ماحوزی، تهران، جاویدان، 1362، چاپ اول، ص 18.
[5]- اسلامی ندوشن، دکتر محمدعلی؛ مقالهی مشهد، مجموعه مقالات یادنامهی ناصرخسرو، دانشگاه فردوسی، 1352، چاپ اول، ص 50.
[6] – همان، ص 30.
[7] – خسرو، ناصر؛ سفرنامهی ناصر خسرو، به کوشش نادر وزینپور، تهران، فرانکلین، 1350، چاپ اول، 16 مقدمه.
[8] – احمدی، احمد؛ و رزمجو، حسین؛ سیر سخن، مشهد، نشر کتاب فروشی باستان، 1365، چاپ دوم، ص154.
[9]- تبریزی شیرازی، محمدرضا؛ ناصر خسرو قبادیانی، تهران، امید فردا، 1386، چاپ اول، 1386، ص 49.
[10] همان، ص 52.
[11] – خسرو، ناصر؛ سفرنامهی ناصر خسرو، پیشین، ص16-17 مقدمه.