ترامپ در اولین روز نشست گروه هفت در انزوا قرار گرفت
از سمت چپ دونالد توسک، رئیس شورای اروپا، ترزا می، نخستوزیر بریتانیا، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن، جوزپه کونته، نخستوزیر ایتالیا و ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اروپا
اختلافها و شکافها میان دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و سایر رهبران کشورهای صنعتی در اولین روز نشست گروه هفت پدیدار شده است.
پیشرفتی در مذاکرات میان طرفین که برای دههها متحد نزدیک بودهاند، حاصل نشد. محور اصلی رهبران گروه هفت بحث تعرفهها بود که آمریکا اخیرا یکجانبه وضع کرده است.
شماری از طرفهای شرکتکننده گفتهاند احتمال دارد در بیانیه پایانی، این هفت کشور بر سر بازبینی روابط تجاری خود توافق کنند.
مقامهای فرانسه گفتهاند آمریکا حاضر شده برای حل مناقشه بر سر تعرفهها، وارد مذاکره شود.
ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اروپا آمادگی خود را برای سفر به واشنگتن و دیدار با مقامهای آمریکایی برای ارزیابی تفاوتهای میان طرفین اعلام کرده است.
دونالد ترامپ در آستانه نشست سران گروه ۷ خواهان بازگشت روسیه به این گروه شد.
عضویت روسیه در گروه ۸ کشور صنعتی در سال ۲۰۱۴ و پس از آن که شبه جزیره کریمه اوکراین را به خاک خود ضمیمه کرد، به حالت تعلیق در آمد.
قرار است رئیسجمهوری آمریکا نشست گروه هفت را پیش از پایان رسمی آن ترک کند
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان گفته است اعضای اتحادیه اروپا که در گروه ۷ عضویت دارند با بازگشت روسیه مخالف هستند.
دونالد ترامپ با امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه هم دیدار کرده است. آنها گفتهاند برای حل اختلافات فیمابین تلاش میکنند.
جیمز رابینز، خبرنگار دیپلماتیک بیبیسی میگوید شروع این نشست بد بوده و ممکن است در پایان نشست، بیانیه معمول که همه کشورهای عضو باید در مورد آن توافق داشته باشند، صادر نشود.
خبرنگار بیبیسی میگوید آمریکا به جز مساله تعرفهها و روسیه با سایر کشورها بر سر توافق هستهای با ایران، تغییرات اقلیمی و بحران اسرائیل و فلسطینیان اختلاف نظر دارد.
خانم مرکل گفته است بهتر است اختلافات و تفاوتهای میان کشورها آشکارا اعلام شود تا به اشتباه، احساس وحدت از این نشست و دیدارها حاصل نشود. او گفته است صداقت بهتر از تظاهر به خوب بودن اوضاع است.
به گفته تحلیلگران، آقای ترامپ در این نشست بدون شک در انزوا قرار گرفته است.
قرار است رئیسجمهوری آمریکا نشست گروه هفت را پیش از پایان رسمی آن ترک کند. قرار است او به سنگاپور برود تا برای دیدار تاریخی با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی آماده شود.
نشست سازمان شانگهای با حضور سران ایران، روسیه و چین برگزار میشود
حق نشر عکسEPAImage captionحسن روحانی در هنگام ورود به چینگدائو
نشست سازمان همکاری شانگهای با حضور سران چین، ایران و روسیه همزمان با نشست سران هفت کشور صنعتی، در شهر چینگدائو چین به میزبانی شی جینپینگ برگزار میشود.
حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران و ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه در کنار رهبران پاکستان و هند هم به این شهر سفر کردهاند.
چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان اعضای اصلی این سازمان هستند و ایران به عنوان عضو ناظر در این نشست شرکت کرده است.
ایران خواهان عضویت کامل در این سازمان است و به گفته ناظران ممکن است در این نشست عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای برای نشان دادن حمایت از توافق هستهای به ایران پیشنهاد شود.
- روسیه: ایران میتواند عضو سازمان همکاریهای شانگهای شود
- هند و پاکستان؛ از رقابت هستهای تا همکاری در شانگهای
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا ۸ مه تصمیم به خروج از برجام (توافق هستهای) گرفت. این در حالی بود که سایر امضاکنندگان توافق هستهای و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا کنون پایبندی ایران به این توافق را تایید کردهاند.
ایران در اواخر دولت محمد خاتمی عضو ناظر سازمان همکاریهای شانگهای شد و در این سالها درخواست ایران برای عضویت کامل بارها به تعویق افتاده است.
حسن روحانی رئیسجمهوری ایران، پیش از سفر به چین، آمریکا را به “یکجانبهگرایی” متهم کرد و این راه و روش آمریکا را “شیوهای خطرناک برای دنیا” خواند.
آقای روحانی خروج آمریکا از برجام را “توهین به جامعه بینالملل و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل” خوانده است.
مساعدت روسیه و چین در حل و فصل وضع افغانستان
رهبران روسیه و چین قصد دارند در حل و فصل بحران افغانستان مساعدت نمایند.
در بیانیه مشترک رهبران روسیه و چین که در نتیجه مذاکرات در پیکن ایراد گردید، آمده است که روسیه و چین قصد دارند در حل وفصل بحران و بازسازی افغانستان سهم بگیرند و همچنان وظیفه خود را در فعال ساختن مبارزه با تروریزم نیز فراموش نمی کنند.
در بیانیه مشترک پوتین و شی جین پینگ آمده است: «یکجا با سایر کشور های منطقه در حل و فصل بحران داخلی و بازسازی افغانستان مساعدت می کنیم و همزمان مبارزه با تروریزم را فراموش نمی نمایم».
قابل یاداوری است که روابط بین رهبران روسیه و چین بسیار صمیمانه است.
قبلاً ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در مصاحبه به رادیوی بین المللی چین گفته بود: ” از هیچ کس پوشیده نیست که من با شی جین پینگ رهبر چین، یگانه شخص از جمله رهبران جهانی است که روز تولدم را بطور بسیار ساده تجلیل کردیم. من نمی خواهم پنهان کنم، ما هر دو یک، یک جام شراب را نوشیدیم، البته با کمی کالبسه.
در همین حال پوتین حاضر نشد که افشا کند در سفر بعدی خود به چین، به رهبر این کشور چه هدیه می دهد. او گفت: “اجازه دهید این راز یک راز باقی بماند، اگر من از قبل بگویم که چه هدیه میدهم، جالب نیست، بگزار این موضوع یک راز باشد”.
در سپتامبر سال 2016 پوتین در یک ملاقات دوجانبه قبل از گردهمایی G20 به رئیس جمهور چینی جمهوری چین آیس کریم روسی تحفه کرد.
شی، از پوتین سپاس گزاری کرد و گفت که در هر سفر به روسیه او همیشه از خانواده خود می پرسد که از روسیه برایتان چه هدیه بیاورم.
ارتش استرالیا در افغانستان مرتکب جنایات جنگی شده است
منابع خبری گزارش دادند: اطلاعات طبقه بندی شده ای که بتازگی بخشی از آن آشکار شده نشان می دهد نیروهای ویژه نظامی استرالیا درافغانستان متهم به ارتکاب جنایات جنگی شده اند.
به گزارش روز شنبه ایرنا بخشی از تحقیقات جدیدی که در مورد فعالیت نیروهای نظامی استرالیا در افغانستان انجام شده توسط فیرفاکس استرالیا منتشر شده است.
این گزارش به نقل از برخی منابع ناشناس از فرماندهان ارتش استرالیا حاکی است که گروههای ویژه ارتش این کشور که در افغانستان حضور دارد، مرتکب اقدامات ضد بشری ،غیرقانونی و غیرمجاز و اعمال خشونت های غیرانسانی علیه مردم افغانستان شدند.
این تحقیقات که توسط ‘سامانتا کرامپوئتز’ مشاور امنیت دفاعی استرالیا انجام شده نشان می دهد که وی نسبت به عملیات نیروهای ویژه هوایی ارتش و سایر فرماندهان این کشور که به عنوان متحد آمریکا پس از حملات 11 سپتامبر در افغانستان حضور دارند، ابراز نگرانی کرده است.
استرالیا به عنوان متحد ایالات متحده آمریکا طی 17 سال گذشته در جنگ و تجاوز نظامی علیه افغانستان حضور داشته است.
براساس آخرین گزارش های منتشره اکنون حدود 300 نفر از نیروهای بخش های مختلف ارتش استرالیا در افغانستان حضور دارند.
دراین گزارش بی اعتمادی ، عدم هماهنگی و رقابت میان فرماندهان ارشد استرالیا در افغانستان نیز مطرح شده است.
موارد بدرفتاری ناشی از مصرف مواد مخدر، مشروبات الکی، خشونت های داخلی و اعمال خشونت های غیرقانونی در عملیات نظامی توسط نظامیان استرالیایی در افغانستان در این گزارش مورد تاکید قرار گرفته است.
هیچ یک از فرماندهان و مسئولان ارشد نظامی استرالیا تاکنون واکنشی نسبت به این گزارش و اتهامات مطرح شده در آن نداشتند اما برخی ازآنها بدون ذکر نام به فیرفاکس اعلام کردند که این تحقیقات را جدی گرفته و توصیه هایی به نیروهای تحت امر خود در افغانستان ارائه می کنند.
جولی بیشاپ وزیر امور خارجه استرالیا نیز با این اظهار نظر که این تحقیقات همچنان در جریان است ، از پاسخگویی در مورد آن خودداری کرد.
برخی از نمایندگان حزب کارگر که مخالف دولت کنونی استرالیاست روز گذشته در پارلمان این کشور واقعیات مندرج در این گزارش را بسیار نگران کننده خواندند و خواستار انتشار عمومی این گزارش به منظور پاسخگویی به نگرانی ها در مورد امنیت ملی این کشور شدند.
شبکه ای بی سی استرالیا نیز به نقل از برخی نمایندگان پارلمان استرالیا خواستار پاسخگویی دولت ترنبول در مورد اقدامات ارتش این کشور در افغانستان شدند.
وزیر دفاع استرالیا در واکنش به انتشار این گزارش نیز گفت باید تحقیقات بیشتری در مورد اقدامات ارتش در افغانستان انجام شود.
پیشتر روزنامه هرالد استرالیا در گزارشی اعلام کرده بود که تحقیقاتی در این کشور از سال 2016 آغاز شده که هدف آن بررسی احتمال نقض قوانین در درگیرهای نیروهای ارتش این کشور در افغانستان در سالهای 2005 تا 2016 است که این بررسی ها همچنان ادامه دارد.
طالبان، انتخابات ۲۰۱۹ و پروسه صلح
جنبش طالبان ظاهرأ جزء نظام سیاسی جمهوری اسلامی افغانستان نمی باشند. مگر تجربه ۲۰۱۴ نشان داد که موضع گیری طالبان نه تنها برای برگزاری انتخابات پر اهمیت است، بلکه می تواند روی نتایج رای دهی ملی تاثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد. این واقعیت یک راز آشکار است که آقای اشرف غنی تا حدی زیاد از برکت معامله مخفی با طالبان پست رياست جمهور را به دست آورد.
سپوتنیک : با در نظر داشت شرایط فعلی احتمال می رود که طالبان در انتخابات ٢٠١٩ نقش بزرگتر را بازی نمايند. نه تنها به دلیل آن که امروز برگزاری انتخابات در مناطق زیادی کشور بدون هم آهنگی با طالبان بسیار دشوار خواهد بود، بلکه به خاطر آن که سیاسیون افغان در صدد برقراری روابط با این گروه هستند.
خلیل الله صافی، تحلیلگر امور سیاسی و فعال مدنی در عرصه آشتی ملی، در این باره چنین اظهار نظر می کند: “امروز تعداد زیادی از سیاستمداران مشهور افغانستان، مخصوصأ آنها یی که برای انتخابات پیش رو آمادگی می گیرند، در تلاش هستند تا با طالبان تماس ها برقرار نمایند. اول به دلیل اینکه این چهره های سیاسی می خواهند خود را برای مردم کشور منحیث مصالحان ملی معرفی نمایند و نشان بدهند که آنها در آینده با طالبان به مصالحه رسیده می توانند. دوم به دلیل آن که این سیاستمداران کوشش می کنند حمایت غیر علنی طالبان را به خود جلب نمایند”.
طالبان تا حال موضع رسمی خويش را نسبت به انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری اعلام نکرده اند. فقط در ویب سایت “امارت اسلامی افغانستان” به نام “صدای جهاد” بعضی تبصره ها به نشر رسیده که در آن مبلغان طالب جریان ثبت نام رایدهندگان را مورد انتقاد قرار میدهند و در باره بی اعتباری مردم در مقابل انتخابات سخن میزنند. اما تا به حال طالبان اقدامات عملی را علیه مسؤلین و یا ساختارهای محلی کمیسیون های انتخاباتی اتخاذ نکرده اند. مسوليت حملات تروریستی اخير را بر مراکز ثبت نام رایدهندگان گروه داعش بعهده گرفته اند.
بنابراین به نظر می رسد اگر با رهبری طالبان برای انتخابات آینده ریاست جمهوری توافق صورت بگيرد اين یک چانس نو برای برقراری صلح در افغانستان خواهد بود. لذا نمی توان رد کرد که طالبان غرض جستجوی راه حل بحران جاری در کشور با نیرو های تاثیرگزار سیاسی افغانستان در باره پشتيباني غیر علنی از یک نامزد ریاست جمهوری به تفاهم برسند.
فعلأ جنبش طالبان نه تنها با سیاستمداران پشتون مثل حامد کرزی، گلبدین حکمتیار، انور الحق احدی و یا عمر داودزی در تماس هستند، بلکه با نمایندگان شمال افغانستان نیز ارتباط غیرمستقيم را برقرار کرده اند. قابل یادآوری است که محمد اسماعیل خان در ماه مارچ پیشنهاد نمود تا در بین مجاهدين اسبق و طالبان مذاکرات رو به رو انجام شوند که عکس العمل مثبت سخنگوی طالبان ذبیح الله مجاهد را به دست آورد. علاوه بر این، قسمی که اسپوتنیک چندی پیش خبر داده بود، رئیس جمهور فعلی افغانستان هم تلاش می ورزد تا روابط خويش را با طالبان بازسازی نماید. بدون شک تصمیم اخیر ارگ در مورد اعلام آتش بس موقت با طالبان جزء همین برنامه می باشد.
به باور تعداد زیادی از تحلیلگران سیاسی، احتمال کم وجود دارد که طالبان بار ديگر هم به يک تفاهم با اشرف غنی برسند. بناء اپوزیسیون سیاسی افغانستان چانس بیشتر دارد تا حمایت غیر علنی طالبان را به یکی از نامزدان خود جلب نماید. اگر واقعأ هم چنین يک توافق صورت بگیرد و نامزد اپوزیسیون در انتخابات ۲۰۱۹ پیروز شود، اين كار در آينده زمينه برای مذاکرات رسمی بين دولت آينده افغانستان و طالبان را فراهم ميكند.
ولی سوال بزرگ این است که آیا امریکا چنین معامله را می پذیرد؟ جنرال جون نیکلسون، فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان، هفته گذشته افشا کرد که ایالات متحده و بعضی متحدین ایشان فعلأ با طالبان وارد گفتگو شده اند. دیده می شود که این مذاکرات نتیجه عملی برای ختم جنگ و برقراری صلح در افغانستان می آورند یا خیر.
آیا طالبان آتشبس یکجانبه دولت افغانستان را میپذیرد؟
پیشنهاد آتشبس دولت افغانستان به طالبان در حالی اعلام شده که این گروه واکنش رسمی نشان نداده است اما باتوجه به دیدگاه آنها، این کشور همچنان در اشغال آمریکا قرار دارد و احتمال پذیرش چنین پیشنهادی توسط طالبان محتمل نیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان اخیرا در توئیتر خود اعلام کرد که نیروهای امنیتی افغان از 27ام ماه رمضان تا 5 روز پس از عید فطر با طالبان در آتشبس خواهند بود.
وی تصریح کرد که این آتشبس تنها شامل طالبان است و مشمول دیگر مخالفان مسلح دولت افغانستان از جمله تروریستهای داعش و القاعده نمیشود.
«بارنت روبین» عضو ارشد مرکز همکاری بینالمللی درباره طرح آتشبس غنی و احتمال پذیرفته شدن آن توسط طالبان در توئیتر خود گفت: از دیدگاه طالبان، اشرف غنی در حالی خواستار آتشبس است که آمریکا همچنان در حال “اشغال” افغانستان است و بنابراین قبول این درخواست برای آنها سخت است.
وی با تاکید بر اهمیت حمایت آمریکا از این طرح گفت که واشنگتن باید به طالبان پیشنهاد دهد تا درباره همه مسایل از جمله حضور نظامیان خارجی با این گروه گفتوگو کند.
این در حالی است که طالبان بارها تاکید کرده است که در زمان حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان حاضر به آغاز گفتوگوهای صلح نیست و خروج نظامیان خارجی از این کشور را به عنوان یکی از مهمترین پیششرطهای خود برای پیوستن به روند صلح یاد کرده است.
اخیرا برخی رسانهها به نقل از ژنرال «اسددرانی» رئیس سابق سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (آی.اس.آی) نوشتند که ناامنی در افغانستان بخشی از بازی بزرگ آمریکا در منطقه است.
این ژنرال بازنشسته پاکستانی تصریح کرد که آمریکا برای کنترل بهتر منطقه و ایجاد بی ثباتی تلاش میکند تا حضورش در افغانستان را حفظ کند و به همین دلیل واشنگتن مخالف برقراری صلح در افغانستان است زیرا صلح در منطقه و جهان به نفع منافع استراتژیک آمریکا نیست.
یک عضو شورای نظامی طالبان نیز به شبکه خبری «ان.بی.سی» گفته است که فرماندهان این گروه در میدانها جنگ طرفدار ادامه درگیری با نیروهای افغان و خارجی هستند.
هر چند طالبان تا کنون بطور رسمی درباره اعلام آتش بس واکنش نشان نداده است اما این مقام ارشد طالبان که خواسته نامش فاش نشود، گفته که نیروهای افغان به عملیات علیه طالبان ادامه میدهند زیرا آنها مناطق زیادی را تصرف کردهاند.
بیماری سیاست و فساد در افغانستان
۸ صبح : یکی از وعدههای ثابت ارگ، چه در زمان انتخابات و چه در کنفرانسهای بینالمللی، «مبارزه با فساد» بوده است؛ مبارزهای که نه سرانجامی دارد و نه مردم دستاورد ملموسی از آن دیدهاند. بر اساس آخرین بررسی سازمان دیدهبان شفافیت، افغانها سالانه برای دریافت خدمات و حل مشکلات خود به مأمورین دولتی سه میلیارد دالر رشوه پرداخت میکنند. نیم این رشوهها در محاکم دست به دست میشود. در کنار این، فساد یکی از عوامل تروریسم و گسترش شورش طالبان در مناطق مختلف به حساب میآید. زیرا، بیقانونی و فساد گسترده مشروعیت دولت را آسیب رسانده است. به عنوان مثال، گاهی باشندهگان مناطق ناامن مشکل حقوقی خود را در محاکم صحرایی طالبان حل میکنند.
این آمار بلند فساد و پرداخت رشوه متعلق به دورهی حکومت وحدت ملی است. رییس جمهور همواره با قاطعیت از مبارزه با فساد حرف میزند، حرفهای درشت و قاطع به زبان میآورد و وعدههای پررنگ به مردم و متحدان غربی خود میدهد، ولی در عمل مبارزهاش با فساد به شدت سیاسی، گزینشی و غیرمستمر است.
گزارش تازهی سربازرس ویژهی ایالات متحده برای بازسازی افغانستان (سیگار) حاکی از آن است که حکومت به دلایلی بیشتر سیاسی در امر مبارزه با فساد ناکام مانده است. در گزارشهای خبری میخوانیم که سیگار در گزارش روز چهارشنبهی هفتهی گذشتهاش آورده است که تلاشهای ضد فساد اداری در افغانستان، در نهادهای کلیدی مبارزه با فساد حکومت، با مشکلات ظرفیتی، منابع، فقدان اقدامات علیه افراد قدرتمند و حضور «افراد فاقد شرایط لازم و مفسد» مواجه است. مبارزه با فساد در سطوح پایین وجود دارد، اما در سطوح بلند این امر عملی نمیشود. این گزارش تأکید کرده است که نیروهای امنیتی و قضایی افغانستان اکثر از «تحقیقات، پیگرد قانونی و مجازات افراد قدرتمند» دوری میجویند. در این گزارش به گونهی مثال نگاشته شده است که یک جنرال پیشین وزارت داخله (که نامی از وی برده نشده است)، در غیاب به فساد اداری محکوم شده، اکنون با شمار زیادی از محافظین مسلح در اطراف شهر گشتوگذار میکند و نیرو های امنیتی از بازداشت او عاجز اند.
طبعاً واکنش حکومت همانند گذشته مبنی بر اذعان به مشکلات و برجسته کردن دستاوردهای کوچکش بوده است. حکومت با ایجاد محکمهی اختصاصی مبارزه با فساد و جرایم سنگین تلاش کرده است که خود را در مبارزه با فساد جدی و متعهد نشان بدهد. ولی همان طور که در گزارش سیگار میخوانیم، این تلاشها محدود به مأمورین میانرتبه و پایینرتبهی دولتی بوده است. در گزارش اخیر یوناما نیز جدی نبودن حکومت در امر مبارزه با چهرههای پرنفوذ فاسد و قانونشکن مورد انتقاد قرار گرفته بود.
مشکل این است که چهرههای پر نفوذ به افراد انگشت شماری محدود نشده، بلکه شبکهی گستردهای از افراد درون و بیرون از دولت را در بر میگیرد. حکومت هر وقت خواسته است برای نشان دادن قدرت و عزم راسخ خود برای مبارزه با فساد و قانونشکنی وارد عمل شود، کار را نیمه تمام گذاشته است. قضیهی کابل بانک در دورههای کرزی و اشرف غنی به طور کامل مورد رسیدهگی قرار نگرفت و افراد اصلی ماجرا مورد مؤاخذه قرار نگرفتند. در قضیهی معاون اول و رییس شورای ولایتی هرات نیز با مسامحه و چشمپوشی برخورد شد. موارد فساد در وزارت معارف و مالیه در زمان وزارت فاروق وردک و عمر زاخیلوال به هیچ وجه جدی گرفته نشد و گزارشهای داخلی و بینالمللی نیز به بوتهی فراموشی سپرده شده است. در عوض، حکومت با شدومدِ تمام برخی افراد میانپایه و مامورین عادی را به دست محکمهی اختصاصی سپرده است.
تمام موارد فوق گواه آن است که ارگ فعلاً در حدی که ضرری نبیند، رد عاملین فساد و قانونشکنی را میگیرد. بر مبنای چنین رفتاری میتوان نتیجه گرفت که حکومت به مبارزه با فساد به عنوان یک ضرورت استراتژیک و حیاتی نمیبیند، بلکه میخواهد بار فشار داخلی و خارجی را از شانهی خود کم کند. دوام فساد احتمال کاهش کمکهای خارجی را به دنبال دارد. حکومت در حال حاضر به طور وسیعی از کمکهای خارجی تغذیه میشود. متحدین سیاسی- قومی ارگ امتیازات فراوان مالی و تشکیلاتی را از ناحیهی کمکهای خارجی به دست میآورند. از زمانی که قسمت زیادی از مؤسسات خارجی بسته شده است و کمکهای بیشتری به خزانهی دولت میرود، ارگ امکانات وسیع ادارات دولتی و قشر وسیع و وفاداری از مامورین دولتی را در اختیار خود دارد که ماشین حکومت را میچرخانند. برای همین، حکومت برای تداوم کمکها نیاز دارد که به دستاوردهایی، هرچند کوچک نایل بیاید تا روند اعطای کمکها ادامه داشته و در عین حال پاسخی به افکار عامهی داخلی و خارجی نیز در اختیار داشته باشد.
دولت معمولاً در برابر انتقادات بر عنصر «زمان» و «محدودیت»هایش انگشت میگذارد: مبارزه با فساد یک کار زمانگیر است و با توجه به مجبوریتها و چالشها باید مورد پیگیری قرار گیرد. طبعاً چنین استدلالی را از سوی سیاستمداران اصلاحطلبی میتوان پذیرفت که واقعبینی و پرهیز از اقدامات پرمخاطره و بحرانآفرین را به صلاح روند اصلاحات میدانند، اما سیاستمداران افغان ویژهگیهای اصلاحطلبی ندارند و به شکل فرصتطلبانه، در پاسخ به فشارها و حل مشکلات مقطعی خود دست به اقداماتی میزنند که گاه نتایج مثبت دارد و گاه منفی. یعنی، اصلاحطلبی فلسفهی سیاسی و رهبری دولتمردان افغان نیست.
یک دلیل آن این است که دولت در افغانستان ضعیف است و ارگ برای راضی نگهداشتن متحدان خود نیازمند مسامحه و چشمپوشی از رفتارهای قانونشکنانه و آلوده به فسادشان است. بدون شک، حکومت در برابر چهرههای قدرتمند محلی و منطقهای احساس ضعف میکند، ولی در عین حال، گاه با این چهرهها نیز برخورد فرصتطلبانه میکند. آقای غنی پیش از انتخابات کاملاً دیدگاه منفی نسبت به جنرال دوستم داشت ولی در زمان انتخابات به خاطر به دست آوردن رای اوزبیکها، او بلندترین مقام دولتی را به این فرمانده محبوب اوزبیکهای افغانستان بخشید. همچنان، آقای غنی برای ضعیف ساختن داکتر عبدالله، قومندانانی را از جبههی مخالفش به سوی خود جذب کرد؛ قومندانانی که لیست بلندی از جرایم را در کارنامهی خود دارند. از سوی دیگر، آقای غنی چهرههایی مانند فاروق وردک و زاخیلوال را نیز سمتهای بلندی داد. این در حالی است که در مورد وزارتهای معارف و مالیه چندین گزارش فساد و حیف و میل منابع وجود دارد. دو انتخاب اخیر نشان میدهد که برای اشرف غنی نفوذ سیاسی مهمتر از برخورد با چهرههای فاسد است.
گزارشگران بدون مرز: در کمتر از سه سال 36 خبرنگار در “افغانستان” کشته شده اند
سازمان گزارشگران بدون مرز «آر.اِس.اِف» از افزایش خشونت علیه خبرنگاران و رسانهها ابراز نگرانی میکند و میگوید که خشونت و سرکوب خبرنگاران در افغانستان افزایش یافته است.
این سازمان با انتشار اطلاعیهای گفته است که از ۱۱ جدی سال ۱۳۹۵ شمسی تاکنون ۳۶ خبرنگار و کارمند رسانهها در حملههای متعدد طالبان و گروه داعش موسوم به دولت اسلامی در افغانستان کشته شده اند.
تنها در یک روز (۱۰ ثور سال جاری شمسی) ۹ خبرنگار در دو حمله انتحاری در کابل و یک خبرنگار در ولایت خوست از سوی مهاجمان مسلح ناشناس کشته شدند. همچنان در ۵ ثور یک خبرنگار در ولایت قندهار کشته شد.
سازمان خبرنگاران بدون مرز از ناامنیهای جاری در ولایت فراه نیز ابراز نگرانی کرده و گفته است که در این ولایت نزدیک به ۳۰ خبرنگار برای دو شبکه تلویزیونی، ۵ رادیو و ۲ نشریه فعالیت میکنند.
این سازمان گفته است که در یک سال اخیر از یکسو شدت جنگ و از سوی دیگر گروههای مسلح غیر مسئول، پلیس و نیروهای اردو به تهدیدی علیه خبرنگاران مبدل شده است.
در اطلاعیه این سازمان آمده است: «گروههای مسلح غیرمسئول که از سوی حکومت، جنگ سالاران و برخی والیان حمایت میشوند، خود به عاملان سرکوب و تهدید (خبرنگاران و رسانهها) تبدیل شده اند.»
در این اطلاعیه به نقل از رضا معینی، مسئول دفتر افغانستان و ایران گزارشگران بدون مرز آمده است که گروههای مسلح غیرمسئول به یکی از «عاملان اصلی» سرکوب رسانهها مبدل شده و حکومت افغانستان باید این گروهها را مهار کند.
معینی از حکومت افغانستان خواسته است که باید به تهدیدات علیه رسانهها و معافیت از مجازات عاملان خشونت علیه خبرنگاران خاتمه داده شود.
این سازمان گفته است که گروههای مسلح غیرمسئول از سوی «جنگ سالاران، فرماندهان جهادی سابق و افراد بانفوذ محلی سازماندهی و از سوی حکومت و یا مردان با نفوذ حکومتی مسلح شده اند.»
گزارشگران بدون مرز گفته است که وظیفه اصلی این گروهها مبارزه با گروههای مسلح مخالف نظام افغانستان است؛ اما آنان به عامل «ناامنی» به ویژه برای رسانهها و خبرنگاران مبدل شده است.
در اطلاعیه این سازمان آمده است: «انتشار خبر و گزارش درباره فعالیتهای مافیایی این گروهها در رسانههای محلی ناممکن شده است. حتی رسانههای سراسری هم از این امر پرهیز میکنند.»
به گفته این سازمان، در برخی از مناطق برخی افراد با نفوذ محلی و والیها «اردوی شخصی» دارند.
براساس اطلاعیه این سازمان، در محلاتی که گروههای مسلح غیرمسئول «حضور قدرتمند» دارند معافیت از مجازات نیز حاکم است.
شفقنا نوشت: تاکنون حکومت افغانستان در مورد این گزارش واکنش نشان نداده است.
هند: نمی خواهیم چابهار قربانی دشمنی آمریکا با ایران شود
سخنگوی وزارت امور خارجه هند اعلام کرد: امیدواریم و انتظار داریم که پروژه چابهار که دارای اهمیت بالا برای این کشور ، افغانستان و آسیای مرکزی است، قربانی دشمنی آمریکا با ایران نشود.
به گزارش ایرنا، تارنمای شبکه تلویزیونی خبری ‘نیوز 18’ روز جمعه نوشت: تحولات اخیر توافق هسته ای و خروج آمریکا از آن به پروژه بندر چابهار که می تواند برای دهلی نو یک مسیر جدید نه تنها به سوی افغانستان، بلکه به آسیای مرکزی بگشاید، صدمه نزند.
راویش کومار در یک نشست خبری که دیروز (پنجشنبه) برگزار شد ،موضع این کشور در خصوص پروژه بندر چابهار را صراحتا بیان کرده و همچنین در خصوص چگونگی رشد روابط دهلی نو و تهران با وجود تحریم های آمریکا توضیح داده است.
جواد ظریف وزیر امور خارجه هند هفته گذشته در دهلی نو با همتای هندی خود گفت و گو کرد و خواستار حمایت هند از برجام پس از خروج آمریکا از این توافق هسته ای شد. همچنین روابط نفتی میان هند و ایران و اجرایی کردن پروژه چابهار از جمله مسائل دیگر مورد گفت و گو بین دو وزیر خارجه بود.
سخنگوی وزارت امور خارجه هند با اشاره به این که در این دیدار، هند نظرات خود را در مورد پروژه چابهار به ایران اعلام کرده است افزود: ما به ایران گفتیم که امیدواریم و انتظار داریم که این پروژه تحت تاثیر (تحولات اخیر برجام ) قرار نگیرد. زیرا چابهار یک دسترسی جدید به افغانستان و آسیای مرکزی ایجاد می کند و ما از این بندر برای ارسال گندم به افغانستان استفاده کرده ایم.
بندر چابهار که در استان سیستان و بلوچستان واقع در سواحل جنوبی ایران قرار دارد، راه دسترسی هند به چهار شهر در افغانستان را فراهم می کند. این بندر در نزدیکی بندر گوادر پاکستان که با سرمایه گذاری عظیم چین توسعه یافته است قرار دارد.
وی خاطر نشان کرد که موفقیت این پروژه دستیابی به هدف یک افغانستان باثبات، صلح آمیز و درحال رشد کمک می کند.
کومار تاکید کرد که موضع هند در مقابل برنامه هسته ای ایران این است که تهران حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را دارد.
هفته گذشته در یک مخالفت بی سابقه با آمریکا ، وزیر خارجه هند اعلام کرد که کشورش به تحریم های یک جانبه آمریکا علیه ایران عمل نخواهد کرد و تنها ‘تحریم های سازمان ملل متحد’ علیه کشورها را به رسمیت می شناسد.
سواراج پس از اعلام این موضع، با ظریف در دهلی نو دیدار کرد. ظریف در چند هفته گذشته با هدف بدست آوردن حمایت پس از خروج آمریکا از برجام چندین سفر دیپلماتیک انجام داده است.
لازم به ذکر است که هند برای توسعه بندر چابهار ایران متعهد به سرمایه گذاری 500 میلیون دلاری شده است. فاز اول این بندر در ماه دسامبر سال گذشته با حضور حسن روحانی رئیس جمهور ایران و نمایندگانی از هند و سایر کشور های منطقه افتتاح شد. از طرف دیگر ایران و افغانستان در حال تایید ایجاد یک کریدور حمل و نقل بین المللی هستند و اولین محموله گندم هند از طریق بندر چابهار به افغانستان ارسال شد.
اعلام آتشبس یکجانبه با طالبان؛ مروری بر رویدادهای امنیتی هفتهی گذشته
اطلاعات روز : روز پنجشنبه، ۱۷ جوزای هفتهی گذشته، محمداشرف غنی رییسجمهور افغانستان، به نظامیان کشور دستور آتشبس موقت در برابر طالبان داد. آقای غنی در یک پیام ویدیویی گفت که از بیستوهفتم ماه رمضان تا روز پنجم عید فطر، عملیات تهاجمی در برابر طالبان افغان متوقف میشود.
رییسجمهور غنی در این پیام ویدیویی گفت که حکومت افغانستان به حمایت از فتوای علما با طالبان آتشبس میکند: «به همهی نظامیان افغان دستور داده میشود که در زمان آتشبس تمامی عملیاتهای تهاجمیشان بر طالبان مسلح افغان را متوقف کنند.»
آقای غنی اما، تأکید کرد که حمله بر مواضع و جنگجویان گروههای هراسافگن دیگر مثل داعش و القاعده ادامه خواهد یافت.
رییس ستاد ارتش افغانستان هم پنجشنبه، ۱۷ جوزا در یک نشست خبری گفت که اگر طالبان این آتشبس را رعایت کنند، امکان تمدید آن وجود دارد.
ساعاتی پس از علام آتشبس موقت و یکجانبه، دبیرکل ناتو، آن را یک گام مثبت برای صلح در افغانستان عنوان کرد. ینس استولتنبرک، پس از چاشت روز پنجشنبه، در یک نشست خبری در بروکسل، از این اقدام رییسجمهور استقبال کرد: «من از اعلام آتشبس رییسجمهورغنی و حکومت وحدت ملی، استقبال میکنم. این یک گام مثبت در مسیر صلح است. ناتو به گونۀ کامل از پروسهی صلح به رهبری و مالکیت افغانها حمایت میکند.»
در همین حال، تدامیچی یاماماتو، فرستادهی دبیرکل سازمان ملل در افغانستان نیز از این اقدام رییسجمهور غنی استقبال کرده و آن را «حسننیت» حکومت افغانستان برای آغاز گفتوگوهای صلح خوانده است: «از طالبان می خواهیم که متقابلأ آتشبس موقت اعلام کنند. من یک بار دیگر از طالبان میخواهم تا پیشنهاد صلح رییسجمهور اشرف غنی را بپذیرند، در انتخابات شرکت کنند و برای پایان دادن به رنج مردم افغانستان، گفتوگوهای مستقیم با دولت را آغاز کنند.»
گره طالبان هرچند در واکنش به اعلام آتشبس از سوی رییسجمهور افغانستان موضع رسمیاش را اعلام نکرده است، اما شبکهی خبری «انبیسی» به نقل از یک عضو ارشد شورای نظامی طالبان در پیشاور نوشته که رهبران طالبان پس از رأیزنی دربارهی پیشنهاد آتشبس حکومت افغانستان همچنان علاقمند ادامهی «جهاد» در برابر نیروهای دولتی و خارجی در افغانستاناند.
این عضو طالبان افزوده: «ما ممکن به دو دلیل آتش بس را نپذیریم. اول اینکه جهاد بهترین عبادت است و ما میخواهیم جهاد را در این ماه مبارک (رمضان) ادامه دهیم. دوم اینکه ما قبلاً جنگجویان خود را به ولایتهای مختلف افغانستان اعزام کردهایم و نگهداشتن آنان در این ولایتها بدون ادامهی جهاد بسیار دشوار خواهد بود.»
پیشتر علمای کشور در گردهمایی بزرگ در تالار لویهجرگه جنگ جاری در کشور را ناروا و حملات انتحاری را حرام خواندند.
در همین حال گروه طالبان در واکنش به نشست علمای دین در کابل با نشر اعلامیهیی گفتند که این نشست بهدستور امریکا برگزار شده است و در آن علمای دین نقشی نداشتهاند.
جنگ همچنان ادامه دارد
در حالیکه علمای افغانستان جنگ در کشور را ناروا خواندند و رییسجمهور غنی به حمایت فتوای علمای دین، آتشبس موقتی و یکجانبه اعلام کرد، اما گروه طالبان و دیگر گروههای تروریستی در هفتهی گذشته با راهاندازی حملات تهاجمی، انتحاری و انفجاری همچنان از نیروهای امنیتی و غیرنظامیان قربانی گرفتند.
ساعتی پس از صدور فتوای علمای دین مبنی بر ناروا بودن جنگ جاری در افغانستان و حرام بودن حملات انتحاری، یک مهاجم انتحاری علمای دین را هنگام خروج از محوطهی تالار لویهجرگه هدف قرار داد. در آن انفجار دستکم هشت عالم دین افزون بر یک سرباز امنیتی کشته و ۲۰ تن دیگر زخمی شدند. داعش مسوولیت آن رویداد را به عهده گرفت.
انفجار دیگری روز چهارشنبه، ۱۶ جوزا در یک مرکز ثبتنام رأیدهندگان در شهر پلخمری مرکز ولایت بغلان دو کشته و دو زخمی برجا گذاشت. خبرگزاری پژواک به نقل از یک منبع امنیتی نوشت که پس از انفجار درگیری مسلحانهیی نیز بین نیروهای امنیتی و مهاجمان مسلح صورت گرفت و در آن رحمالدین، فرمانده تولی شاهراه بغلان سمنگان نیز کشته شد. هیچ گروهی مسوولیت آن رویداد را به عهده نگرفت.
پیشتر، دوشنبه، ۱۴ جوزا انفجار دیگری در ناحیهی نهم شهر هرات یک کشته وچهار زخمی برجا گذاشت. به گفتهی عبدالاحمد ولیزاده، سخنگوی پولیس هرات، پس از چاشت روز دوشنبه، دو مرد موترسایکلسوار ناشناس، داخل یک سهچرخه در مقابل «باغ زنانه» واقع در ناحیهی نهم شهر هرات، مواد آتشزا پرتاب و خودشان فرار کردند که در اثر آن یک نفر کشته و چهار نفر دیگر زخمی شدند.
همزمان، سه انفجار دیگر در ولایتهای ننگرهار، کندهار و کنر نیز روی داد که در اثر آن دو تن کشته و چهار تن دیگر زخمی شدند. خبرگزاری پژواک به نقل از عطاالله خوگیانی سخنگوی والی قندهار نوشت که انفجار در چند قدمی مقر ولسوالی بهسود ننگرهار روی داده و در اثر آن دو کودک زخم برداشتهاند. انفجار شهر قندهار نیز ناشی از ماین کارگذاری شده زیر تختهچوبی، در پیش یک نانوایی بوده که هنگام بررسی نیروهای امنیتی منفجر شده و دو پولیس را زخمی کرده است.
همزمان با دو انفجار در ولایتهای ننگرهار و قندهار، انفجار دیگری در ولایت کنر، روی داد و در اثر آن یک فرد ملکی و یک سرباز پولیس کشته شدند. فرید دهقان سخنگوی فرماندهی امنیهی این ولایت گفت که این انفجار در منطقهی «کڅۍ» شهر اسعدآباد مرکز ولایت کنر روی داد.
همچنین سهشنبه، ۱۵ جوزا، خبرگزاری پژواک گزارش داد که انفجاری در ولسوالی آقچهی ولایت جوزجان روی داده است و در آن دو تن از نیروهای خیزش مردمی کشته شدهاند.
حملات تهاجمی طالبان
پنجشنبه، ۱۷ جوزا، طالبان مسلح با حمله بر یک پاسگاه پولیس در ولایت پکتیا پنج سرباز پولیس را کشتند و سه سرباز دیگر را زخمی کردند. خبرگزاری پژواک به نقل از منابع محلی در این ولایت نوشت که طالبان مسلح شبهنگام بر یک پاسگاه پولیس در روستای «هستی» ولسوالی جانیخیل حمله کردند و در نتیجهی آن پنح سرباز پولیس کشته و سه سرباز دیگر زخمی شدند.
خبرگزاری پژواک همچنین گزارش داد که طالبان مسلح روز سهشنبه، ۱۵ جوزا در ولایت جوزجان نیز یک سرباز اردوی ملی را تیرباران کردند.
در عینحال روز سهشنبه، طالبان مسلح بر یک پاسگاه پولیس در روستای «قرچغی» ولسوالی قادس ولایت باغیس حمله کردند و چهار سرباز اردوی ملی را کشتند و دو سرباز دیگر را زخمی کردند. جمشید شهابی، سخنگوی والی بادغیس ضمن تأیید این حمله افزود که طالبان مسلح چهار تن از نیروهای امنیتی را با خود بردند.
۳۴۵ کشته و ۱۹۷ زخمی؛ تلفات گروههای طالبان و داعش در هفتهی گذشته
در سوی دیگر وزارت دفاع ملی اعلام کرده که نیروهای امنیتی کشور در هفتهی گذشته (۱۲ الی ۱۸ جوزا) با راهاندازی ۶۵ عملیات تصفیهیی و ۵۹۴ عملیات ویژه در ۲۱ ولایت کشور، ۳۴۵ بهشمول ۳۲۳ شورشی طالب، ۱۹ جنگجوی داعش و سه فرمانده محلی طالبان را کشته و ۱۹۸ هراسافگن دیگر را زخمی کردهاند. در هفتهی گذشته همچنین ۱۲ تن به اتهام فعالیتهای هراسافگنانه بازداشت شدهاند.
این عملیاتها در ولایتهای ننگرهار، غزنی، قندهار، ارزگان، هرات، نیمروز، بلخ، جوزجان، سرپل، فاریاب، بغلان، تخار، هلمند، فراه، پکتیا، لوگر، میدان وردک، بدخشان، زابل، کندز و پکتیکا راهاندازی شد.
نتیجهی عملیاتهایی را که نیروهای امنیتی افغان در هر ۲۴ ساعت انجام میدهند وزارت دفاع ملی روی وبسایت خود میگذارد. شمار تلفات شورشیان در این گزارش نیز مبتنی بر اطلاعاتی است که در وبسایت وزارت دفاع ملی نشر میشود.
ترامپ در اولین روز نشست گروه هفت در انزوا قرار گرفت
از سمت چپ دونالد توسک، رئیس شورای اروپا، ترزا می، نخستوزیر بریتانیا، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن، جوزپه کونته، نخستوزیر ایتالیا و ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اروپا
اختلافها و شکافها میان دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و سایر رهبران کشورهای صنعتی در اولین روز نشست گروه هفت پدیدار شده است.
پیشرفتی در مذاکرات میان طرفین که برای دههها متحد نزدیک بودهاند، حاصل نشد. محور اصلی رهبران گروه هفت بحث تعرفهها بود که آمریکا اخیرا یکجانبه وضع کرده است.
شماری از طرفهای شرکتکننده گفتهاند احتمال دارد در بیانیه پایانی، این هفت کشور بر سر بازبینی روابط تجاری خود توافق کنند.
مقامهای فرانسه گفتهاند آمریکا حاضر شده برای حل مناقشه بر سر تعرفهها، وارد مذاکره شود.
ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اروپا آمادگی خود را برای سفر به واشنگتن و دیدار با مقامهای آمریکایی برای ارزیابی تفاوتهای میان طرفین اعلام کرده است.
دونالد ترامپ در آستانه نشست سران گروه ۷ خواهان بازگشت روسیه به این گروه شد.
عضویت روسیه در گروه ۸ کشور صنعتی در سال ۲۰۱۴ و پس از آن که شبه جزیره کریمه اوکراین را به خاک خود ضمیمه کرد، به حالت تعلیق در آمد.
قرار است رئیسجمهوری آمریکا نشست گروه هفت را پیش از پایان رسمی آن ترک کند
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان گفته است اعضای اتحادیه اروپا که در گروه ۷ عضویت دارند با بازگشت روسیه مخالف هستند.
دونالد ترامپ با امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه هم دیدار کرده است. آنها گفتهاند برای حل اختلافات فیمابین تلاش میکنند.
جیمز رابینز، خبرنگار دیپلماتیک بیبیسی میگوید شروع این نشست بد بوده و ممکن است در پایان نشست، بیانیه معمول که همه کشورهای عضو باید در مورد آن توافق داشته باشند، صادر نشود.
خبرنگار بیبیسی میگوید آمریکا به جز مساله تعرفهها و روسیه با سایر کشورها بر سر توافق هستهای با ایران، تغییرات اقلیمی و بحران اسرائیل و فلسطینیان اختلاف نظر دارد.
خانم مرکل گفته است بهتر است اختلافات و تفاوتهای میان کشورها آشکارا اعلام شود تا به اشتباه، احساس وحدت از این نشست و دیدارها حاصل نشود. او گفته است صداقت بهتر از تظاهر به خوب بودن اوضاع است.
به گفته تحلیلگران، آقای ترامپ در این نشست بدون شک در انزوا قرار گرفته است.
قرار است رئیسجمهوری آمریکا نشست گروه هفت را پیش از پایان رسمی آن ترک کند. قرار است او به سنگاپور برود تا برای دیدار تاریخی با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی آماده شود.
نشست سازمان شانگهای با حضور سران ایران، روسیه و چین برگزار میشود
حق نشر عکسEPAImage captionحسن روحانی در هنگام ورود به چینگدائو
نشست سازمان همکاری شانگهای با حضور سران چین، ایران و روسیه همزمان با نشست سران هفت کشور صنعتی، در شهر چینگدائو چین به میزبانی شی جینپینگ برگزار میشود.
حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران و ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه در کنار رهبران پاکستان و هند هم به این شهر سفر کردهاند.
چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان اعضای اصلی این سازمان هستند و ایران به عنوان عضو ناظر در این نشست شرکت کرده است.
ایران خواهان عضویت کامل در این سازمان است و به گفته ناظران ممکن است در این نشست عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای برای نشان دادن حمایت از توافق هستهای به ایران پیشنهاد شود.
- روسیه: ایران میتواند عضو سازمان همکاریهای شانگهای شود
- هند و پاکستان؛ از رقابت هستهای تا همکاری در شانگهای
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا ۸ مه تصمیم به خروج از برجام (توافق هستهای) گرفت. این در حالی بود که سایر امضاکنندگان توافق هستهای و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا کنون پایبندی ایران به این توافق را تایید کردهاند.
ایران در اواخر دولت محمد خاتمی عضو ناظر سازمان همکاریهای شانگهای شد و در این سالها درخواست ایران برای عضویت کامل بارها به تعویق افتاده است.
حسن روحانی رئیسجمهوری ایران، پیش از سفر به چین، آمریکا را به “یکجانبهگرایی” متهم کرد و این راه و روش آمریکا را “شیوهای خطرناک برای دنیا” خواند.
آقای روحانی خروج آمریکا از برجام را “توهین به جامعه بینالملل و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل” خوانده است.
مساعدت روسیه و چین در حل و فصل وضع افغانستان
رهبران روسیه و چین قصد دارند در حل و فصل بحران افغانستان مساعدت نمایند.
در بیانیه مشترک رهبران روسیه و چین که در نتیجه مذاکرات در پیکن ایراد گردید، آمده است که روسیه و چین قصد دارند در حل وفصل بحران و بازسازی افغانستان سهم بگیرند و همچنان وظیفه خود را در فعال ساختن مبارزه با تروریزم نیز فراموش نمی کنند.
در بیانیه مشترک پوتین و شی جین پینگ آمده است: «یکجا با سایر کشور های منطقه در حل و فصل بحران داخلی و بازسازی افغانستان مساعدت می کنیم و همزمان مبارزه با تروریزم را فراموش نمی نمایم».
قابل یاداوری است که روابط بین رهبران روسیه و چین بسیار صمیمانه است.
قبلاً ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در مصاحبه به رادیوی بین المللی چین گفته بود: ” از هیچ کس پوشیده نیست که من با شی جین پینگ رهبر چین، یگانه شخص از جمله رهبران جهانی است که روز تولدم را بطور بسیار ساده تجلیل کردیم. من نمی خواهم پنهان کنم، ما هر دو یک، یک جام شراب را نوشیدیم، البته با کمی کالبسه.
در همین حال پوتین حاضر نشد که افشا کند در سفر بعدی خود به چین، به رهبر این کشور چه هدیه می دهد. او گفت: “اجازه دهید این راز یک راز باقی بماند، اگر من از قبل بگویم که چه هدیه میدهم، جالب نیست، بگزار این موضوع یک راز باشد”.
در سپتامبر سال 2016 پوتین در یک ملاقات دوجانبه قبل از گردهمایی G20 به رئیس جمهور چینی جمهوری چین آیس کریم روسی تحفه کرد.
شی، از پوتین سپاس گزاری کرد و گفت که در هر سفر به روسیه او همیشه از خانواده خود می پرسد که از روسیه برایتان چه هدیه بیاورم.
ارتش استرالیا در افغانستان مرتکب جنایات جنگی شده است
منابع خبری گزارش دادند: اطلاعات طبقه بندی شده ای که بتازگی بخشی از آن آشکار شده نشان می دهد نیروهای ویژه نظامی استرالیا درافغانستان متهم به ارتکاب جنایات جنگی شده اند.
به گزارش روز شنبه ایرنا بخشی از تحقیقات جدیدی که در مورد فعالیت نیروهای نظامی استرالیا در افغانستان انجام شده توسط فیرفاکس استرالیا منتشر شده است.
این گزارش به نقل از برخی منابع ناشناس از فرماندهان ارتش استرالیا حاکی است که گروههای ویژه ارتش این کشور که در افغانستان حضور دارد، مرتکب اقدامات ضد بشری ،غیرقانونی و غیرمجاز و اعمال خشونت های غیرانسانی علیه مردم افغانستان شدند.
این تحقیقات که توسط ‘سامانتا کرامپوئتز’ مشاور امنیت دفاعی استرالیا انجام شده نشان می دهد که وی نسبت به عملیات نیروهای ویژه هوایی ارتش و سایر فرماندهان این کشور که به عنوان متحد آمریکا پس از حملات 11 سپتامبر در افغانستان حضور دارند، ابراز نگرانی کرده است.
استرالیا به عنوان متحد ایالات متحده آمریکا طی 17 سال گذشته در جنگ و تجاوز نظامی علیه افغانستان حضور داشته است.
براساس آخرین گزارش های منتشره اکنون حدود 300 نفر از نیروهای بخش های مختلف ارتش استرالیا در افغانستان حضور دارند.
دراین گزارش بی اعتمادی ، عدم هماهنگی و رقابت میان فرماندهان ارشد استرالیا در افغانستان نیز مطرح شده است.
موارد بدرفتاری ناشی از مصرف مواد مخدر، مشروبات الکی، خشونت های داخلی و اعمال خشونت های غیرقانونی در عملیات نظامی توسط نظامیان استرالیایی در افغانستان در این گزارش مورد تاکید قرار گرفته است.
هیچ یک از فرماندهان و مسئولان ارشد نظامی استرالیا تاکنون واکنشی نسبت به این گزارش و اتهامات مطرح شده در آن نداشتند اما برخی ازآنها بدون ذکر نام به فیرفاکس اعلام کردند که این تحقیقات را جدی گرفته و توصیه هایی به نیروهای تحت امر خود در افغانستان ارائه می کنند.
جولی بیشاپ وزیر امور خارجه استرالیا نیز با این اظهار نظر که این تحقیقات همچنان در جریان است ، از پاسخگویی در مورد آن خودداری کرد.
برخی از نمایندگان حزب کارگر که مخالف دولت کنونی استرالیاست روز گذشته در پارلمان این کشور واقعیات مندرج در این گزارش را بسیار نگران کننده خواندند و خواستار انتشار عمومی این گزارش به منظور پاسخگویی به نگرانی ها در مورد امنیت ملی این کشور شدند.
شبکه ای بی سی استرالیا نیز به نقل از برخی نمایندگان پارلمان استرالیا خواستار پاسخگویی دولت ترنبول در مورد اقدامات ارتش این کشور در افغانستان شدند.
وزیر دفاع استرالیا در واکنش به انتشار این گزارش نیز گفت باید تحقیقات بیشتری در مورد اقدامات ارتش در افغانستان انجام شود.
پیشتر روزنامه هرالد استرالیا در گزارشی اعلام کرده بود که تحقیقاتی در این کشور از سال 2016 آغاز شده که هدف آن بررسی احتمال نقض قوانین در درگیرهای نیروهای ارتش این کشور در افغانستان در سالهای 2005 تا 2016 است که این بررسی ها همچنان ادامه دارد.
طالبان، انتخابات ۲۰۱۹ و پروسه صلح
جنبش طالبان ظاهرأ جزء نظام سیاسی جمهوری اسلامی افغانستان نمی باشند. مگر تجربه ۲۰۱۴ نشان داد که موضع گیری طالبان نه تنها برای برگزاری انتخابات پر اهمیت است، بلکه می تواند روی نتایج رای دهی ملی تاثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد. این واقعیت یک راز آشکار است که آقای اشرف غنی تا حدی زیاد از برکت معامله مخفی با طالبان پست رياست جمهور را به دست آورد.
سپوتنیک : با در نظر داشت شرایط فعلی احتمال می رود که طالبان در انتخابات ٢٠١٩ نقش بزرگتر را بازی نمايند. نه تنها به دلیل آن که امروز برگزاری انتخابات در مناطق زیادی کشور بدون هم آهنگی با طالبان بسیار دشوار خواهد بود، بلکه به خاطر آن که سیاسیون افغان در صدد برقراری روابط با این گروه هستند.
خلیل الله صافی، تحلیلگر امور سیاسی و فعال مدنی در عرصه آشتی ملی، در این باره چنین اظهار نظر می کند: “امروز تعداد زیادی از سیاستمداران مشهور افغانستان، مخصوصأ آنها یی که برای انتخابات پیش رو آمادگی می گیرند، در تلاش هستند تا با طالبان تماس ها برقرار نمایند. اول به دلیل اینکه این چهره های سیاسی می خواهند خود را برای مردم کشور منحیث مصالحان ملی معرفی نمایند و نشان بدهند که آنها در آینده با طالبان به مصالحه رسیده می توانند. دوم به دلیل آن که این سیاستمداران کوشش می کنند حمایت غیر علنی طالبان را به خود جلب نمایند”.
طالبان تا حال موضع رسمی خويش را نسبت به انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری اعلام نکرده اند. فقط در ویب سایت “امارت اسلامی افغانستان” به نام “صدای جهاد” بعضی تبصره ها به نشر رسیده که در آن مبلغان طالب جریان ثبت نام رایدهندگان را مورد انتقاد قرار میدهند و در باره بی اعتباری مردم در مقابل انتخابات سخن میزنند. اما تا به حال طالبان اقدامات عملی را علیه مسؤلین و یا ساختارهای محلی کمیسیون های انتخاباتی اتخاذ نکرده اند. مسوليت حملات تروریستی اخير را بر مراکز ثبت نام رایدهندگان گروه داعش بعهده گرفته اند.
بنابراین به نظر می رسد اگر با رهبری طالبان برای انتخابات آینده ریاست جمهوری توافق صورت بگيرد اين یک چانس نو برای برقراری صلح در افغانستان خواهد بود. لذا نمی توان رد کرد که طالبان غرض جستجوی راه حل بحران جاری در کشور با نیرو های تاثیرگزار سیاسی افغانستان در باره پشتيباني غیر علنی از یک نامزد ریاست جمهوری به تفاهم برسند.
فعلأ جنبش طالبان نه تنها با سیاستمداران پشتون مثل حامد کرزی، گلبدین حکمتیار، انور الحق احدی و یا عمر داودزی در تماس هستند، بلکه با نمایندگان شمال افغانستان نیز ارتباط غیرمستقيم را برقرار کرده اند. قابل یادآوری است که محمد اسماعیل خان در ماه مارچ پیشنهاد نمود تا در بین مجاهدين اسبق و طالبان مذاکرات رو به رو انجام شوند که عکس العمل مثبت سخنگوی طالبان ذبیح الله مجاهد را به دست آورد. علاوه بر این، قسمی که اسپوتنیک چندی پیش خبر داده بود، رئیس جمهور فعلی افغانستان هم تلاش می ورزد تا روابط خويش را با طالبان بازسازی نماید. بدون شک تصمیم اخیر ارگ در مورد اعلام آتش بس موقت با طالبان جزء همین برنامه می باشد.
به باور تعداد زیادی از تحلیلگران سیاسی، احتمال کم وجود دارد که طالبان بار ديگر هم به يک تفاهم با اشرف غنی برسند. بناء اپوزیسیون سیاسی افغانستان چانس بیشتر دارد تا حمایت غیر علنی طالبان را به یکی از نامزدان خود جلب نماید. اگر واقعأ هم چنین يک توافق صورت بگیرد و نامزد اپوزیسیون در انتخابات ۲۰۱۹ پیروز شود، اين كار در آينده زمينه برای مذاکرات رسمی بين دولت آينده افغانستان و طالبان را فراهم ميكند.
ولی سوال بزرگ این است که آیا امریکا چنین معامله را می پذیرد؟ جنرال جون نیکلسون، فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان، هفته گذشته افشا کرد که ایالات متحده و بعضی متحدین ایشان فعلأ با طالبان وارد گفتگو شده اند. دیده می شود که این مذاکرات نتیجه عملی برای ختم جنگ و برقراری صلح در افغانستان می آورند یا خیر.
آیا طالبان آتشبس یکجانبه دولت افغانستان را میپذیرد؟
پیشنهاد آتشبس دولت افغانستان به طالبان در حالی اعلام شده که این گروه واکنش رسمی نشان نداده است اما باتوجه به دیدگاه آنها، این کشور همچنان در اشغال آمریکا قرار دارد و احتمال پذیرش چنین پیشنهادی توسط طالبان محتمل نیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان اخیرا در توئیتر خود اعلام کرد که نیروهای امنیتی افغان از 27ام ماه رمضان تا 5 روز پس از عید فطر با طالبان در آتشبس خواهند بود.
وی تصریح کرد که این آتشبس تنها شامل طالبان است و مشمول دیگر مخالفان مسلح دولت افغانستان از جمله تروریستهای داعش و القاعده نمیشود.
«بارنت روبین» عضو ارشد مرکز همکاری بینالمللی درباره طرح آتشبس غنی و احتمال پذیرفته شدن آن توسط طالبان در توئیتر خود گفت: از دیدگاه طالبان، اشرف غنی در حالی خواستار آتشبس است که آمریکا همچنان در حال “اشغال” افغانستان است و بنابراین قبول این درخواست برای آنها سخت است.
وی با تاکید بر اهمیت حمایت آمریکا از این طرح گفت که واشنگتن باید به طالبان پیشنهاد دهد تا درباره همه مسایل از جمله حضور نظامیان خارجی با این گروه گفتوگو کند.
این در حالی است که طالبان بارها تاکید کرده است که در زمان حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان حاضر به آغاز گفتوگوهای صلح نیست و خروج نظامیان خارجی از این کشور را به عنوان یکی از مهمترین پیششرطهای خود برای پیوستن به روند صلح یاد کرده است.
اخیرا برخی رسانهها به نقل از ژنرال «اسددرانی» رئیس سابق سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (آی.اس.آی) نوشتند که ناامنی در افغانستان بخشی از بازی بزرگ آمریکا در منطقه است.
این ژنرال بازنشسته پاکستانی تصریح کرد که آمریکا برای کنترل بهتر منطقه و ایجاد بی ثباتی تلاش میکند تا حضورش در افغانستان را حفظ کند و به همین دلیل واشنگتن مخالف برقراری صلح در افغانستان است زیرا صلح در منطقه و جهان به نفع منافع استراتژیک آمریکا نیست.
یک عضو شورای نظامی طالبان نیز به شبکه خبری «ان.بی.سی» گفته است که فرماندهان این گروه در میدانها جنگ طرفدار ادامه درگیری با نیروهای افغان و خارجی هستند.
هر چند طالبان تا کنون بطور رسمی درباره اعلام آتش بس واکنش نشان نداده است اما این مقام ارشد طالبان که خواسته نامش فاش نشود، گفته که نیروهای افغان به عملیات علیه طالبان ادامه میدهند زیرا آنها مناطق زیادی را تصرف کردهاند.
بیماری سیاست و فساد در افغانستان
۸ صبح : یکی از وعدههای ثابت ارگ، چه در زمان انتخابات و چه در کنفرانسهای بینالمللی، «مبارزه با فساد» بوده است؛ مبارزهای که نه سرانجامی دارد و نه مردم دستاورد ملموسی از آن دیدهاند. بر اساس آخرین بررسی سازمان دیدهبان شفافیت، افغانها سالانه برای دریافت خدمات و حل مشکلات خود به مأمورین دولتی سه میلیارد دالر رشوه پرداخت میکنند. نیم این رشوهها در محاکم دست به دست میشود. در کنار این، فساد یکی از عوامل تروریسم و گسترش شورش طالبان در مناطق مختلف به حساب میآید. زیرا، بیقانونی و فساد گسترده مشروعیت دولت را آسیب رسانده است. به عنوان مثال، گاهی باشندهگان مناطق ناامن مشکل حقوقی خود را در محاکم صحرایی طالبان حل میکنند.
این آمار بلند فساد و پرداخت رشوه متعلق به دورهی حکومت وحدت ملی است. رییس جمهور همواره با قاطعیت از مبارزه با فساد حرف میزند، حرفهای درشت و قاطع به زبان میآورد و وعدههای پررنگ به مردم و متحدان غربی خود میدهد، ولی در عمل مبارزهاش با فساد به شدت سیاسی، گزینشی و غیرمستمر است.
گزارش تازهی سربازرس ویژهی ایالات متحده برای بازسازی افغانستان (سیگار) حاکی از آن است که حکومت به دلایلی بیشتر سیاسی در امر مبارزه با فساد ناکام مانده است. در گزارشهای خبری میخوانیم که سیگار در گزارش روز چهارشنبهی هفتهی گذشتهاش آورده است که تلاشهای ضد فساد اداری در افغانستان، در نهادهای کلیدی مبارزه با فساد حکومت، با مشکلات ظرفیتی، منابع، فقدان اقدامات علیه افراد قدرتمند و حضور «افراد فاقد شرایط لازم و مفسد» مواجه است. مبارزه با فساد در سطوح پایین وجود دارد، اما در سطوح بلند این امر عملی نمیشود. این گزارش تأکید کرده است که نیروهای امنیتی و قضایی افغانستان اکثر از «تحقیقات، پیگرد قانونی و مجازات افراد قدرتمند» دوری میجویند. در این گزارش به گونهی مثال نگاشته شده است که یک جنرال پیشین وزارت داخله (که نامی از وی برده نشده است)، در غیاب به فساد اداری محکوم شده، اکنون با شمار زیادی از محافظین مسلح در اطراف شهر گشتوگذار میکند و نیرو های امنیتی از بازداشت او عاجز اند.
طبعاً واکنش حکومت همانند گذشته مبنی بر اذعان به مشکلات و برجسته کردن دستاوردهای کوچکش بوده است. حکومت با ایجاد محکمهی اختصاصی مبارزه با فساد و جرایم سنگین تلاش کرده است که خود را در مبارزه با فساد جدی و متعهد نشان بدهد. ولی همان طور که در گزارش سیگار میخوانیم، این تلاشها محدود به مأمورین میانرتبه و پایینرتبهی دولتی بوده است. در گزارش اخیر یوناما نیز جدی نبودن حکومت در امر مبارزه با چهرههای پرنفوذ فاسد و قانونشکن مورد انتقاد قرار گرفته بود.
مشکل این است که چهرههای پر نفوذ به افراد انگشت شماری محدود نشده، بلکه شبکهی گستردهای از افراد درون و بیرون از دولت را در بر میگیرد. حکومت هر وقت خواسته است برای نشان دادن قدرت و عزم راسخ خود برای مبارزه با فساد و قانونشکنی وارد عمل شود، کار را نیمه تمام گذاشته است. قضیهی کابل بانک در دورههای کرزی و اشرف غنی به طور کامل مورد رسیدهگی قرار نگرفت و افراد اصلی ماجرا مورد مؤاخذه قرار نگرفتند. در قضیهی معاون اول و رییس شورای ولایتی هرات نیز با مسامحه و چشمپوشی برخورد شد. موارد فساد در وزارت معارف و مالیه در زمان وزارت فاروق وردک و عمر زاخیلوال به هیچ وجه جدی گرفته نشد و گزارشهای داخلی و بینالمللی نیز به بوتهی فراموشی سپرده شده است. در عوض، حکومت با شدومدِ تمام برخی افراد میانپایه و مامورین عادی را به دست محکمهی اختصاصی سپرده است.
تمام موارد فوق گواه آن است که ارگ فعلاً در حدی که ضرری نبیند، رد عاملین فساد و قانونشکنی را میگیرد. بر مبنای چنین رفتاری میتوان نتیجه گرفت که حکومت به مبارزه با فساد به عنوان یک ضرورت استراتژیک و حیاتی نمیبیند، بلکه میخواهد بار فشار داخلی و خارجی را از شانهی خود کم کند. دوام فساد احتمال کاهش کمکهای خارجی را به دنبال دارد. حکومت در حال حاضر به طور وسیعی از کمکهای خارجی تغذیه میشود. متحدین سیاسی- قومی ارگ امتیازات فراوان مالی و تشکیلاتی را از ناحیهی کمکهای خارجی به دست میآورند. از زمانی که قسمت زیادی از مؤسسات خارجی بسته شده است و کمکهای بیشتری به خزانهی دولت میرود، ارگ امکانات وسیع ادارات دولتی و قشر وسیع و وفاداری از مامورین دولتی را در اختیار خود دارد که ماشین حکومت را میچرخانند. برای همین، حکومت برای تداوم کمکها نیاز دارد که به دستاوردهایی، هرچند کوچک نایل بیاید تا روند اعطای کمکها ادامه داشته و در عین حال پاسخی به افکار عامهی داخلی و خارجی نیز در اختیار داشته باشد.
دولت معمولاً در برابر انتقادات بر عنصر «زمان» و «محدودیت»هایش انگشت میگذارد: مبارزه با فساد یک کار زمانگیر است و با توجه به مجبوریتها و چالشها باید مورد پیگیری قرار گیرد. طبعاً چنین استدلالی را از سوی سیاستمداران اصلاحطلبی میتوان پذیرفت که واقعبینی و پرهیز از اقدامات پرمخاطره و بحرانآفرین را به صلاح روند اصلاحات میدانند، اما سیاستمداران افغان ویژهگیهای اصلاحطلبی ندارند و به شکل فرصتطلبانه، در پاسخ به فشارها و حل مشکلات مقطعی خود دست به اقداماتی میزنند که گاه نتایج مثبت دارد و گاه منفی. یعنی، اصلاحطلبی فلسفهی سیاسی و رهبری دولتمردان افغان نیست.
یک دلیل آن این است که دولت در افغانستان ضعیف است و ارگ برای راضی نگهداشتن متحدان خود نیازمند مسامحه و چشمپوشی از رفتارهای قانونشکنانه و آلوده به فسادشان است. بدون شک، حکومت در برابر چهرههای قدرتمند محلی و منطقهای احساس ضعف میکند، ولی در عین حال، گاه با این چهرهها نیز برخورد فرصتطلبانه میکند. آقای غنی پیش از انتخابات کاملاً دیدگاه منفی نسبت به جنرال دوستم داشت ولی در زمان انتخابات به خاطر به دست آوردن رای اوزبیکها، او بلندترین مقام دولتی را به این فرمانده محبوب اوزبیکهای افغانستان بخشید. همچنان، آقای غنی برای ضعیف ساختن داکتر عبدالله، قومندانانی را از جبههی مخالفش به سوی خود جذب کرد؛ قومندانانی که لیست بلندی از جرایم را در کارنامهی خود دارند. از سوی دیگر، آقای غنی چهرههایی مانند فاروق وردک و زاخیلوال را نیز سمتهای بلندی داد. این در حالی است که در مورد وزارتهای معارف و مالیه چندین گزارش فساد و حیف و میل منابع وجود دارد. دو انتخاب اخیر نشان میدهد که برای اشرف غنی نفوذ سیاسی مهمتر از برخورد با چهرههای فاسد است.
گزارشگران بدون مرز: در کمتر از سه سال 36 خبرنگار در “افغانستان” کشته شده اند
سازمان گزارشگران بدون مرز «آر.اِس.اِف» از افزایش خشونت علیه خبرنگاران و رسانهها ابراز نگرانی میکند و میگوید که خشونت و سرکوب خبرنگاران در افغانستان افزایش یافته است.
این سازمان با انتشار اطلاعیهای گفته است که از ۱۱ جدی سال ۱۳۹۵ شمسی تاکنون ۳۶ خبرنگار و کارمند رسانهها در حملههای متعدد طالبان و گروه داعش موسوم به دولت اسلامی در افغانستان کشته شده اند.
تنها در یک روز (۱۰ ثور سال جاری شمسی) ۹ خبرنگار در دو حمله انتحاری در کابل و یک خبرنگار در ولایت خوست از سوی مهاجمان مسلح ناشناس کشته شدند. همچنان در ۵ ثور یک خبرنگار در ولایت قندهار کشته شد.
سازمان خبرنگاران بدون مرز از ناامنیهای جاری در ولایت فراه نیز ابراز نگرانی کرده و گفته است که در این ولایت نزدیک به ۳۰ خبرنگار برای دو شبکه تلویزیونی، ۵ رادیو و ۲ نشریه فعالیت میکنند.
این سازمان گفته است که در یک سال اخیر از یکسو شدت جنگ و از سوی دیگر گروههای مسلح غیر مسئول، پلیس و نیروهای اردو به تهدیدی علیه خبرنگاران مبدل شده است.
در اطلاعیه این سازمان آمده است: «گروههای مسلح غیرمسئول که از سوی حکومت، جنگ سالاران و برخی والیان حمایت میشوند، خود به عاملان سرکوب و تهدید (خبرنگاران و رسانهها) تبدیل شده اند.»
در این اطلاعیه به نقل از رضا معینی، مسئول دفتر افغانستان و ایران گزارشگران بدون مرز آمده است که گروههای مسلح غیرمسئول به یکی از «عاملان اصلی» سرکوب رسانهها مبدل شده و حکومت افغانستان باید این گروهها را مهار کند.
معینی از حکومت افغانستان خواسته است که باید به تهدیدات علیه رسانهها و معافیت از مجازات عاملان خشونت علیه خبرنگاران خاتمه داده شود.
این سازمان گفته است که گروههای مسلح غیرمسئول از سوی «جنگ سالاران، فرماندهان جهادی سابق و افراد بانفوذ محلی سازماندهی و از سوی حکومت و یا مردان با نفوذ حکومتی مسلح شده اند.»
گزارشگران بدون مرز گفته است که وظیفه اصلی این گروهها مبارزه با گروههای مسلح مخالف نظام افغانستان است؛ اما آنان به عامل «ناامنی» به ویژه برای رسانهها و خبرنگاران مبدل شده است.
در اطلاعیه این سازمان آمده است: «انتشار خبر و گزارش درباره فعالیتهای مافیایی این گروهها در رسانههای محلی ناممکن شده است. حتی رسانههای سراسری هم از این امر پرهیز میکنند.»
به گفته این سازمان، در برخی از مناطق برخی افراد با نفوذ محلی و والیها «اردوی شخصی» دارند.
براساس اطلاعیه این سازمان، در محلاتی که گروههای مسلح غیرمسئول «حضور قدرتمند» دارند معافیت از مجازات نیز حاکم است.
شفقنا نوشت: تاکنون حکومت افغانستان در مورد این گزارش واکنش نشان نداده است.
هند: نمی خواهیم چابهار قربانی دشمنی آمریکا با ایران شود
سخنگوی وزارت امور خارجه هند اعلام کرد: امیدواریم و انتظار داریم که پروژه چابهار که دارای اهمیت بالا برای این کشور ، افغانستان و آسیای مرکزی است، قربانی دشمنی آمریکا با ایران نشود.
به گزارش ایرنا، تارنمای شبکه تلویزیونی خبری ‘نیوز 18’ روز جمعه نوشت: تحولات اخیر توافق هسته ای و خروج آمریکا از آن به پروژه بندر چابهار که می تواند برای دهلی نو یک مسیر جدید نه تنها به سوی افغانستان، بلکه به آسیای مرکزی بگشاید، صدمه نزند.
راویش کومار در یک نشست خبری که دیروز (پنجشنبه) برگزار شد ،موضع این کشور در خصوص پروژه بندر چابهار را صراحتا بیان کرده و همچنین در خصوص چگونگی رشد روابط دهلی نو و تهران با وجود تحریم های آمریکا توضیح داده است.
جواد ظریف وزیر امور خارجه هند هفته گذشته در دهلی نو با همتای هندی خود گفت و گو کرد و خواستار حمایت هند از برجام پس از خروج آمریکا از این توافق هسته ای شد. همچنین روابط نفتی میان هند و ایران و اجرایی کردن پروژه چابهار از جمله مسائل دیگر مورد گفت و گو بین دو وزیر خارجه بود.
سخنگوی وزارت امور خارجه هند با اشاره به این که در این دیدار، هند نظرات خود را در مورد پروژه چابهار به ایران اعلام کرده است افزود: ما به ایران گفتیم که امیدواریم و انتظار داریم که این پروژه تحت تاثیر (تحولات اخیر برجام ) قرار نگیرد. زیرا چابهار یک دسترسی جدید به افغانستان و آسیای مرکزی ایجاد می کند و ما از این بندر برای ارسال گندم به افغانستان استفاده کرده ایم.
بندر چابهار که در استان سیستان و بلوچستان واقع در سواحل جنوبی ایران قرار دارد، راه دسترسی هند به چهار شهر در افغانستان را فراهم می کند. این بندر در نزدیکی بندر گوادر پاکستان که با سرمایه گذاری عظیم چین توسعه یافته است قرار دارد.
وی خاطر نشان کرد که موفقیت این پروژه دستیابی به هدف یک افغانستان باثبات، صلح آمیز و درحال رشد کمک می کند.
کومار تاکید کرد که موضع هند در مقابل برنامه هسته ای ایران این است که تهران حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را دارد.
هفته گذشته در یک مخالفت بی سابقه با آمریکا ، وزیر خارجه هند اعلام کرد که کشورش به تحریم های یک جانبه آمریکا علیه ایران عمل نخواهد کرد و تنها ‘تحریم های سازمان ملل متحد’ علیه کشورها را به رسمیت می شناسد.
سواراج پس از اعلام این موضع، با ظریف در دهلی نو دیدار کرد. ظریف در چند هفته گذشته با هدف بدست آوردن حمایت پس از خروج آمریکا از برجام چندین سفر دیپلماتیک انجام داده است.
لازم به ذکر است که هند برای توسعه بندر چابهار ایران متعهد به سرمایه گذاری 500 میلیون دلاری شده است. فاز اول این بندر در ماه دسامبر سال گذشته با حضور حسن روحانی رئیس جمهور ایران و نمایندگانی از هند و سایر کشور های منطقه افتتاح شد. از طرف دیگر ایران و افغانستان در حال تایید ایجاد یک کریدور حمل و نقل بین المللی هستند و اولین محموله گندم هند از طریق بندر چابهار به افغانستان ارسال شد.
اعلام آتشبس یکجانبه با طالبان؛ مروری بر رویدادهای امنیتی هفتهی گذشته
اطلاعات روز : روز پنجشنبه، ۱۷ جوزای هفتهی گذشته، محمداشرف غنی رییسجمهور افغانستان، به نظامیان کشور دستور آتشبس موقت در برابر طالبان داد. آقای غنی در یک پیام ویدیویی گفت که از بیستوهفتم ماه رمضان تا روز پنجم عید فطر، عملیات تهاجمی در برابر طالبان افغان متوقف میشود.
رییسجمهور غنی در این پیام ویدیویی گفت که حکومت افغانستان به حمایت از فتوای علما با طالبان آتشبس میکند: «به همهی نظامیان افغان دستور داده میشود که در زمان آتشبس تمامی عملیاتهای تهاجمیشان بر طالبان مسلح افغان را متوقف کنند.»
آقای غنی اما، تأکید کرد که حمله بر مواضع و جنگجویان گروههای هراسافگن دیگر مثل داعش و القاعده ادامه خواهد یافت.
رییس ستاد ارتش افغانستان هم پنجشنبه، ۱۷ جوزا در یک نشست خبری گفت که اگر طالبان این آتشبس را رعایت کنند، امکان تمدید آن وجود دارد.
ساعاتی پس از علام آتشبس موقت و یکجانبه، دبیرکل ناتو، آن را یک گام مثبت برای صلح در افغانستان عنوان کرد. ینس استولتنبرک، پس از چاشت روز پنجشنبه، در یک نشست خبری در بروکسل، از این اقدام رییسجمهور استقبال کرد: «من از اعلام آتشبس رییسجمهورغنی و حکومت وحدت ملی، استقبال میکنم. این یک گام مثبت در مسیر صلح است. ناتو به گونۀ کامل از پروسهی صلح به رهبری و مالکیت افغانها حمایت میکند.»
در همین حال، تدامیچی یاماماتو، فرستادهی دبیرکل سازمان ملل در افغانستان نیز از این اقدام رییسجمهور غنی استقبال کرده و آن را «حسننیت» حکومت افغانستان برای آغاز گفتوگوهای صلح خوانده است: «از طالبان می خواهیم که متقابلأ آتشبس موقت اعلام کنند. من یک بار دیگر از طالبان میخواهم تا پیشنهاد صلح رییسجمهور اشرف غنی را بپذیرند، در انتخابات شرکت کنند و برای پایان دادن به رنج مردم افغانستان، گفتوگوهای مستقیم با دولت را آغاز کنند.»
گره طالبان هرچند در واکنش به اعلام آتشبس از سوی رییسجمهور افغانستان موضع رسمیاش را اعلام نکرده است، اما شبکهی خبری «انبیسی» به نقل از یک عضو ارشد شورای نظامی طالبان در پیشاور نوشته که رهبران طالبان پس از رأیزنی دربارهی پیشنهاد آتشبس حکومت افغانستان همچنان علاقمند ادامهی «جهاد» در برابر نیروهای دولتی و خارجی در افغانستاناند.
این عضو طالبان افزوده: «ما ممکن به دو دلیل آتش بس را نپذیریم. اول اینکه جهاد بهترین عبادت است و ما میخواهیم جهاد را در این ماه مبارک (رمضان) ادامه دهیم. دوم اینکه ما قبلاً جنگجویان خود را به ولایتهای مختلف افغانستان اعزام کردهایم و نگهداشتن آنان در این ولایتها بدون ادامهی جهاد بسیار دشوار خواهد بود.»
پیشتر علمای کشور در گردهمایی بزرگ در تالار لویهجرگه جنگ جاری در کشور را ناروا و حملات انتحاری را حرام خواندند.
در همین حال گروه طالبان در واکنش به نشست علمای دین در کابل با نشر اعلامیهیی گفتند که این نشست بهدستور امریکا برگزار شده است و در آن علمای دین نقشی نداشتهاند.
جنگ همچنان ادامه دارد
در حالیکه علمای افغانستان جنگ در کشور را ناروا خواندند و رییسجمهور غنی به حمایت فتوای علمای دین، آتشبس موقتی و یکجانبه اعلام کرد، اما گروه طالبان و دیگر گروههای تروریستی در هفتهی گذشته با راهاندازی حملات تهاجمی، انتحاری و انفجاری همچنان از نیروهای امنیتی و غیرنظامیان قربانی گرفتند.
ساعتی پس از صدور فتوای علمای دین مبنی بر ناروا بودن جنگ جاری در افغانستان و حرام بودن حملات انتحاری، یک مهاجم انتحاری علمای دین را هنگام خروج از محوطهی تالار لویهجرگه هدف قرار داد. در آن انفجار دستکم هشت عالم دین افزون بر یک سرباز امنیتی کشته و ۲۰ تن دیگر زخمی شدند. داعش مسوولیت آن رویداد را به عهده گرفت.
انفجار دیگری روز چهارشنبه، ۱۶ جوزا در یک مرکز ثبتنام رأیدهندگان در شهر پلخمری مرکز ولایت بغلان دو کشته و دو زخمی برجا گذاشت. خبرگزاری پژواک به نقل از یک منبع امنیتی نوشت که پس از انفجار درگیری مسلحانهیی نیز بین نیروهای امنیتی و مهاجمان مسلح صورت گرفت و در آن رحمالدین، فرمانده تولی شاهراه بغلان سمنگان نیز کشته شد. هیچ گروهی مسوولیت آن رویداد را به عهده نگرفت.
پیشتر، دوشنبه، ۱۴ جوزا انفجار دیگری در ناحیهی نهم شهر هرات یک کشته وچهار زخمی برجا گذاشت. به گفتهی عبدالاحمد ولیزاده، سخنگوی پولیس هرات، پس از چاشت روز دوشنبه، دو مرد موترسایکلسوار ناشناس، داخل یک سهچرخه در مقابل «باغ زنانه» واقع در ناحیهی نهم شهر هرات، مواد آتشزا پرتاب و خودشان فرار کردند که در اثر آن یک نفر کشته و چهار نفر دیگر زخمی شدند.
همزمان، سه انفجار دیگر در ولایتهای ننگرهار، کندهار و کنر نیز روی داد که در اثر آن دو تن کشته و چهار تن دیگر زخمی شدند. خبرگزاری پژواک به نقل از عطاالله خوگیانی سخنگوی والی قندهار نوشت که انفجار در چند قدمی مقر ولسوالی بهسود ننگرهار روی داده و در اثر آن دو کودک زخم برداشتهاند. انفجار شهر قندهار نیز ناشی از ماین کارگذاری شده زیر تختهچوبی، در پیش یک نانوایی بوده که هنگام بررسی نیروهای امنیتی منفجر شده و دو پولیس را زخمی کرده است.
همزمان با دو انفجار در ولایتهای ننگرهار و قندهار، انفجار دیگری در ولایت کنر، روی داد و در اثر آن یک فرد ملکی و یک سرباز پولیس کشته شدند. فرید دهقان سخنگوی فرماندهی امنیهی این ولایت گفت که این انفجار در منطقهی «کڅۍ» شهر اسعدآباد مرکز ولایت کنر روی داد.
همچنین سهشنبه، ۱۵ جوزا، خبرگزاری پژواک گزارش داد که انفجاری در ولسوالی آقچهی ولایت جوزجان روی داده است و در آن دو تن از نیروهای خیزش مردمی کشته شدهاند.
حملات تهاجمی طالبان
پنجشنبه، ۱۷ جوزا، طالبان مسلح با حمله بر یک پاسگاه پولیس در ولایت پکتیا پنج سرباز پولیس را کشتند و سه سرباز دیگر را زخمی کردند. خبرگزاری پژواک به نقل از منابع محلی در این ولایت نوشت که طالبان مسلح شبهنگام بر یک پاسگاه پولیس در روستای «هستی» ولسوالی جانیخیل حمله کردند و در نتیجهی آن پنح سرباز پولیس کشته و سه سرباز دیگر زخمی شدند.
خبرگزاری پژواک همچنین گزارش داد که طالبان مسلح روز سهشنبه، ۱۵ جوزا در ولایت جوزجان نیز یک سرباز اردوی ملی را تیرباران کردند.
در عینحال روز سهشنبه، طالبان مسلح بر یک پاسگاه پولیس در روستای «قرچغی» ولسوالی قادس ولایت باغیس حمله کردند و چهار سرباز اردوی ملی را کشتند و دو سرباز دیگر را زخمی کردند. جمشید شهابی، سخنگوی والی بادغیس ضمن تأیید این حمله افزود که طالبان مسلح چهار تن از نیروهای امنیتی را با خود بردند.
۳۴۵ کشته و ۱۹۷ زخمی؛ تلفات گروههای طالبان و داعش در هفتهی گذشته
در سوی دیگر وزارت دفاع ملی اعلام کرده که نیروهای امنیتی کشور در هفتهی گذشته (۱۲ الی ۱۸ جوزا) با راهاندازی ۶۵ عملیات تصفیهیی و ۵۹۴ عملیات ویژه در ۲۱ ولایت کشور، ۳۴۵ بهشمول ۳۲۳ شورشی طالب، ۱۹ جنگجوی داعش و سه فرمانده محلی طالبان را کشته و ۱۹۸ هراسافگن دیگر را زخمی کردهاند. در هفتهی گذشته همچنین ۱۲ تن به اتهام فعالیتهای هراسافگنانه بازداشت شدهاند.
این عملیاتها در ولایتهای ننگرهار، غزنی، قندهار، ارزگان، هرات، نیمروز، بلخ، جوزجان، سرپل، فاریاب، بغلان، تخار، هلمند، فراه، پکتیا، لوگر، میدان وردک، بدخشان، زابل، کندز و پکتیکا راهاندازی شد.
نتیجهی عملیاتهایی را که نیروهای امنیتی افغان در هر ۲۴ ساعت انجام میدهند وزارت دفاع ملی روی وبسایت خود میگذارد. شمار تلفات شورشیان در این گزارش نیز مبتنی بر اطلاعاتی است که در وبسایت وزارت دفاع ملی نشر میشود.
احتمال انتقال تروریسم و ایجاد پایگاه در «خزر» از اهداف مسیر تدارکاتی جدید آمریکا به افغانستان
توافق و رایزنیهای آمریکا با برخی از کشورهای آسیای مرکزی بویژه ازبکستان برای مسیر جدید تدارکات به افغانستان به نظر میرسد که با هدف جایگزینی پاکستان نیست بلکه زمینه انتقال تروریسم و ایجاد پایگاه در دریای خزر نیز از اهداف پشت پرده آن محسوب میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، تلاشهای اخیر آمریکا برای ایجاد مسیر تدارکاتی جدید به افغانستان از طریق کشورهای آسیای مرکزی تنها یک مسیر جایگزین برای انتقال تدارکات نیست و به احتمال بسیار اهداف دیگری را نیز در پی دارد.
اگر چه موضوع انتقال تدارکات نظامی آمریکا و ناتو از کشورهای آسیای مرکزی به جای پاکستان بارها توسط فرماندهان آمریکایی مطرح شده است اما هزینه بالای انتقال تدارکات، استفاده از این مسیر را غیرعادی جلوه میدهد.
با وجود اینکه روال تدارکات رسانی به نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان از مسیر پاکستان بدون مشکل خاصی ادامه دارد اما آمریکا تلاشهای خود را برای ایجاد مسیری از طریق کشورهای آسیای مرکزی نیز افزایش داده است.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در این اواخر با «نورسلطان نظربایف» رئیس جمهور قزاقستان در کاخ سفید دیدار کرد و پس از آن نیز با «شوکت میرضایف» رئیس جمهور ازبکستان نیز جداگانه گفتوگو کرد.
در این دیدارها توافق شد تا تجهیزات و تدارکات ناتو با گذشتن از خاک جمهوری آذربایجان و عبور از دریای خزر در بنادر «آقتاو» و «کوریک» قزاقستان تخلیه شده و از طریق خط آهن به ازبکستان انتقال یابد و سپس وارد افغانستان شود.
تقریبا انتقال بیش از 90 درصد تدارکات نیروهای خارجی به افغانستان از مسیر پاکستان انجام میشود اما دولت آمریکا همواره برای یافتن مسیرهای جایگزین تلاش کرده است.
به نظر میرسد که آمریکا ظاهرا، پاکستان را مسئول شکست تلاشهای نظامی و غیرنظامی خود در افغانستان میداند و به دلیل انتقال تدارکات نیروهای خارجی از مسیر پاکستان، واشنگتن نتوانسته است بر اسلامآباد فشار وارد کند.
این در حالی است که روند انتقال تدارکات ناتو به افغانستان از طریق پاکستان بدون هیچ مشکلی ادامه دارد و استفاده از مسیر کشورهای آسیای مرکزی هزینه بیشتری را به آمریکا تحمیل میکند، بنابراین غیرکاربردی و غیر معقول به نظر میرسد.
باتوجه به آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که آمریکا از ایجاد یک مسیر جدید تدارکاتی از طریق کشورهای آسیای مرکزی اهدافی غیر از تدارکات رسانی در افغانستان را دنبال میکند.
زمینه حضور آمریکا در دریای خزر
با باز شدن پای کشتیهای آمریکایی به دریای خزر به بهانه انتقال تدارکات به افغانستان تنشهای سیاسی در منطقه تشدید خواهد شد زیرا حضور کشتیهای آمریکای در این دریا برای روسیه، ایران و شماری از کشورهای منطقه قابل تحمل نیست.
همچنین این مسیر اثرات منفی بر روند صلح افغانستان نیز برجا خواهد گذشت زیرا حضور آمریکا در دریای خزر با برانگیختن نگرانی روسیه، چین، ایران و شماری از کشورهای منطقه باعث افزایش تنشها در منطقه میشود و تلاشهای دولت کابل برای استفاده از ظرفیت کشورهای منطقه در روند صلح را با چالش روبرو خواهد کرد.
به نظر برخی کارشناسان، آمریکا تحت پوشش مسیر تدارکاتی جدید تلاش میکند تا جای پای خود را در کشورهای آسیای مرکزی بیش از پیش باز کند و حتی از بندرهای آقتاو در قزاقستان به عنوان پایگاه نظامیان آمریکایی در خزر استفاده کند.
برخی نیز بر این باورند که واشنگتن فراتر از اهداف نظامی و سیاسی تلاش میکند تا از مسیر جدید تدارکات ناتو برای حمایت و تجهیز گروههای تروریستی در آسیای مرکزی استفاده کند.
آمریکا همواره از سوی کشورهای منطقه متهم است که از گروه تروریستی داعش در افغانستان حمایت میکند و اعضای این گروه تروریستی را برای ناامن سازی مرزهای روسیه و چین به کشورهای آسیای مرکزی صادر میکند.
«بورتینکوف» رئیس سرویس امنیت فدرال در نشست امنیتی با کشورهای آسیای مرکزی گفت، آمریکا به صورت گروه بندی شده داعش را از عراق و سوریه به افغانستان اعزام میکند تا از آنجا به کشورهای آسیای مرکزی نفوذ کنند.
بنا براین گمانهزنیهایی وجود دارند که آمریکا در پوشش انتقال تدارکات ناتو به افغانستان از مسیر کشورهای آسیای مرکزی، زمینه نفوذ و حمایت تسلیحاتی و تدارکاتی از گروه تروریستی داعش در این کشورها را فراهم خواهد کرد.
تناقض آشکار گزارش پنتاگون با وزارت کشور افغانستان درباره قدرت طالبان
یک روزنامه آمریکایی تصریح کرد، پنتاگون در حالی مدعی درماندگی طالبان شده است که وزارت کشور افغانستان از گسترش بیسابقه عملیاتهای نظامی طالبان و افزایش تلفات نظامیان افغان خبر میدهد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از «واشنگتن تایمز»، دولت افغانستان این هفته در گزارشی اعلام کرد که طالبان حوزه عملیاتی خود به تمام این کشور گسترش داده که این نقض اظهارات اخیر ژنرال «جان نیکلسون» فرمانده نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان است.
وزارت کشور افغانستان در گزارش خود آورده است که طالبان «حملات نظامی خود را در جبهههای متعدد در سراسر کشور» آغاز کرده است و نیروهای امنیتی افغان در «دستکم 14 ولایت افغانستان» در حال درگیری با این گروه هستند.
«نجیب دانش» سخنگوی وزارت کشور افغانستان با نقض اظهارات مقامات آمریکایی تصریح کرد: امسال فعالیت طالبان در مقایسه با سالهای گذشته افزایش یافته است. شمار عملیاتهای ما نیز نشان میدهد که متاسفانه شمار تلفات نیروهای امنیتی نیز افزایش یافته است.
دانش افزود: در حال حاضر بطور میانگین روزانه 50 نفر از نیروهای امنیتی افغان کشته و یا زخمی میشوند.
این در حالی است که «دانا وایت» سخنگوی وزارت دفاع آمریکا در جمع خبرنگاران گفته بود که طالبان درمانده شده و مناطق تحت کنترل و ابتکار عمل خود را از دست دادهاند.
«مایکل کوگلمن» مسئول بخش جنوب آسیا در اندیشکده «ویلسون» دلیل قدرت طالبان با وجود حملات هوایی و زمینی علیه این گروه را ناکارآمد بودن دولت افغانستان و عدم بهرهمندی آن از حمایت تودههای مردم دانست.
به گفته وی حکومت وحدت ملی با نزاعهای داخلی و شخصی دست به گریبان است و قادر نبوده تا خدمات ابتدایی از جمله امنیت و اشتغال را به اتباع این کشور ارائه دهد و در نهایت نیز در متقاعد کردن توده منتقد مردم شکست خورده و نمیتواند ثابت کند که جایگزین بهتری نسبت به طالبان است.
افغانستان؛ از ناتوی غربی تا ناتوی عربی
جمهور : برای کشوری که پیش از این میزبان نیروهای نظامی از دست کم ۴۴ کشور خارجی بوده و هم اکنون نیز در قالب «مأموریت حمایت قاطع» ناتو، از نظامیان ۳۹ کشور جهان، سخاوتمندانه میزبانی می کند، فرقی نمی کند که یک کشور وابسته و مستعمره عربی هم در آن، نیروی نظامی پیاده کند.
دولت اعلام کرده که پیشنهاد امارات متحده عربی برای اعزام نیروی نظامی به افغانستان را بررسی و تایید کرده است.
در خبرنامه ارگ آمده است: “جلسه امروز(سهشنبه ۱۵ جوزا) شورای امنیت ملی پیشنهاد امارات متحده عربی را در مورد اعزام نیروهای ویژه به افغانستان در چارچوب ‘ماموریت حمایت قاطع’ به منظور آموزش، مشورتدهی و حمایت در مطابقت به توافقنامه امنیتی افغانستان و ناتو بررسی و تایید کرد.”
در این خبرنامه در مورد تعداد این نیروها و جدول زمانی اعزام آنها به افغانستان، جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
جان نیکلسون، فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان هفته پیش گفت که امارات و قطر میخواهند به افغانستان نیرو بفرستند.
امارات پس از حمله امریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، شمار محدودی نیرو به افغانستان فرستاد و این نیروها در هلمند مشغول فعالیتهایی در زمینه «بازسازی و کمکرسانی» بوده اند.
اظهارات هفته پیش جان نیکلسون به معنای آن بود که حتی اگر اشرف غنی، حضور نظامیان اماراتی در افغانستان را «تأیید» هم نمی کرد، این اتفاق می افتاد؛ زیرا ناتو اراده کرده بود؛ درست همان گونه که پیش از این نیز هلمند، از نظامیان اماراتی میزبانی کرده است، بدون آنکه عملا قراردادی نظامی و امنیتی میان دو کشور منعقد شده باشد یا افغانستان به صورت رسمی، از اعراب یا ناتوی عربی، درخواست نیروی نظامی کرده باشد.
حضور امارات در چارچوب «مأموریت حمایت قاطع» ناتو هم به همان میزان ناموجه و بی بنیاد و غیر مشروع است که «تأیید» این مأموریت نظامی از سوی دولت اشرف غنی در چارچوب پیمان امنیتی افغانستان و ناتو؛ زیرا امارات نه عضو سازمان نظامی ناتو است و نه ناتو حق دارد که خارج از پروتکل های رسمی میان دو کشور، از هر کشوری که اراده کند، در افغانستان نیروی نظامی، پیاده کند، بدون آنکه خواست و اراده و منافع و مقتضیات سیاسی و امنیتی افغانستان در این زمینه، کمترین دخالت یا اولویتی داشته باشد.
با این حال، این اتفاق در حال افتادن است و این یعنی برخورد ناتو با کشور ما درست شبیه برخورد با یک کشور فاقد استقلال سیاسی و حاکمیت ملی است که تحت اشغال و سلطه مستقیم نیروهای خارجی قرار دارد.
البته برای کشوری که پیش از این میزبان نیروهای نظامی از دست کم ۴۴ کشور خارجی بوده و هم اکنون نیز در قالب «مأموریت حمایت قاطع» ناتو، از نظامیان ۳۹ کشور جهان، سخاوتمندانه میزبانی می کند، فرقی نمی کند که یک کشور وابسته و مستعمره عربی هم در آن، نیروی نظامی پیاده کند.
با این وصف، این مهم در مورد امارات، اندکی تفاوت دارد. کشوری که پیش از این، جزء سه کشور منطقه بود که رژيم تروریستی طالبان را به رسمیت شناخت و با آن مراودات همه جانبه دیپلماتیک برقرار کرد و در حال حاضر نیز در جنگ های نیابتی جاری در سرزمین های اسلامی از یمن تا سوریه، عملا و مستقیما درگیر است و در جبهه ناتوی عربی به نیابت از ناتوی غربی می جنگد، نباید به این سادگی اجازه استقرار نیروی نظامی در افغانستان را پیدا کند.
افغانستان با وجود موضع گیری های بعضا عصبیت آلود و بی بنیاد ارگ در قبال جنگ یمن، هنوز به طور کامل به اردوی ناتوی عربی به رهبری عربستان سعودی و با مشارکت فعالانه امارات، وارد نشده و همچنان در برابر صف بندی های خصمانه و فرقه گرایانه قدرت های منطقه ای، رویکردی بی طرفانه اختیار کرده است؛ بنابراین، «تأیید» استقرار نیروهای نظامی عربی در افغانستان، می تواند این سیاست دیرینه را نقض کند و کشور ما را نیز همانند سوریه و عراق و یمن و… عرصه جنگ های نیابتی قدرت های منطقه قرار دهد و به این ترتیب، بحران تازه ای بر ابعاد جاری بحران امنیتی افغانستان افزوده خواهد شد.
افزون بر این، همان گونه که در بالا نیز اشاره شد، رژيم بدنام و دست نشانده ای که هم در گذشته و هم در حال حاضر، از کانون های عمده و فعال تأمین مالی و تسلیحاتی و ایدئولوژيک تروریزم تکفیری از افغانستان تا سوریه و عراق و یمن و… بوده است، نمی تواند در افغانستان در راستای صلح و بازسازی و امنیت و تقویت نیروهای امنیتی و تأمین ثبات و استقرار سیاسی و همبستگی و وحدت ملی و مذهبی، عمل کند و از این منظر نیز حضور نظامی امارات در افغانستان، اقدامی خطرناک، ویرانگر و ضد منافع و امنیت ملی است.
پاسخ تند پدرام به حکمتیار/ ناسزاهایت به شیعیان افغانستان خوشخدمتی به امریکا و اسراییل است
عبداللطیف پدرام؛ نماینده بدخشان در مجلس، به سخنان اخیر گلبدین حکمتیار که او را متهم به کمونیست بودن کرده و گفته بود که او زیر عکس برهانالدین ربانی و احمدشاه مسعود سخنرانی میکند، به تندی پاسخ داده است.
به گزارش اسپوتنیک، لطیف پدرام نماینده مردم بدخشان در متنی که صفحات مجازی منسوب به او منتشر شده، گفته است:«جناب حکمتیار! سخنان نومیدانه، بیشرمانه و سراپا تهمت و بهتان ات را در چهارآسیاب شنیدم. خواستم بگویم زمانی که از ترس طالبان به جبل السراج فرار کردی، همان خراسانی ها بودند که ترا با وجود دشمنی های دیرینه ات نجات دادند و به تاجیکستان یکی از قلمروهای خراسان انتقال دادند و بعد برایت هواپیما دادند تا به ایران بروی و پناهنده شوی؟
این عضو ارشد مجلس نمایندگان در ادامه نوشته است:«همان ایران هم که ترا پناه داد مورد دشنام و سخنان ناسزای تو قرار گرفت. همه می دانند که آن دشنام ها که به ایران و هموطنان شیعه مذهب ما میدهی به خاطر خوش خدمتی به امریکا و اسراییل است نه به خاطر خدا و مردم.»
پدرام همچنین با انتقاد از مواضع گذشته گلبدین حکمتیار نوشته است:«گفتی تا امریکایی ها باشد به کابل نمی آیم؛ اما سوار بر هلیکوپتر ها و محافظین امریکایی به افغانستان داخل شدی، بعدش جلسات بدخشان و پنجشیر و تخار و بغلان را نگاه کن که 60 نفر بوده است یا هزاران آدم عدالت خواه؟»
به نوشته رهبر حزب کنگره ملی «اگر قرار باشد این مردم گریبان کسی را بگیرند و به دادگاه معرفی کنند، آن آدم تو (حکمتیار) هستی و صدها تن از شهریان کابل در روبروی خانه تو مظاهره کردند و خواهان به دادگاه کشاندن تو شدند. اگر دولت عادل می بود روز اول ترا به دادگاه معرفی می کرد. کسانی مثل خودت را که دستش به خون هزاران نفر آلوده است را به دادگاه معرفی می کرد؛ نه مرا که از حق و حقوق مردمام دفاع می کنم و ده و خانه ای را ویران نکرده ام و بر سر هموطنانم بمب و راکت نزده ام.»
پدرام در پاسخ به این سخن حکمتیار که او زیر عکس های ربانی و مسعود، سخنرانی می کند نیز نوشته است:«این قسمت حرفت درست است آنها (ربانی و مسعود) بزرگان من بودند و خواهند بود و من بیرق آنها را برافراشته نگه خواهم داشت.»
نماینده بدخشان در مجلس نمایندگان در پایان، به اتهام کمونیست بودن خود از رهبر حزب اسلامی پرداخته و نوشته است:«بر ما برچسپ کمونیست بودن زدی؛ در حالی که همان کمونیست های سابق مشاوران خودت هستند، عکس هایت بغل در بغل در صفحات با آنها وجود دارد. بهتر است شما خود یک کمی شرم کنید.»
حوادث طبیعی مشکلی مضاعف در “افغانستان”
وقوع حوادث طبیعی در افغانستان هر سال به دفعات رخ می دهد که به علت نبود زیرساخت های نظام مند در حوزه امداد و نجات یا عدم ظرفیت های کافی نهادهای مشخص متولی کمک رسانی در اغلب موارد ، اقدام خاصی در زمان وقوع این گونه رخدادها صورت نمی گیرد.
گاهی در حوادث بسیار بزرگ مانند زلزله بدخشان در دو سال قبل کشورهای خارجی برای کمک وارد عمل می شوند اما خود کمک رسانی نیازمند وجود زیرساخت های مانند جاده و امنیت است که به علت نبود آنها در عمل این نوع امدادها نیز موثر نیست و در عمل مردم محل آنها که باز مانده اند خود دوباره دست به بازسازی می زنند و زندگی را سامان می دهند.
در زمستان سال 1393 سقوط بهمن در استان «پنجشیر» بوقوع پیوست که در آن 187 نفر جان باختند و در سایر مناطق نیز تلفاتی بر اثر اتفاق مشابه رخ داد که جمله تلفات آن به 220 تن رسید.
به علت سقوط این بهمن 100 منزل مسکونی زیر برف مدفون شد و 100 تن دیگر نیز مصدوم شدند.
در این حادثه کشورهای دورو نزدیک از جمله جمهوری اسلامی ایران به کمک آسیب دیدگان این رویداد در قالب «هلال احمر» شتافتند و کمک غذایی و لوازم اولیه زندگی و امداد ارسال کردند که در فرودگاه کابل به مسئولان هلال احمر افغانستان تحویل شد اما راه انتقال هموار نبود.
همچنین حادثه طبیعی دیگر که در هشتم اردیبهشت ماه سال 1394 در شهرستان «خواهان» استان بدخشان رخ داد که در آن صدها تن کشته و مصدوم شدند و بیش از 100 منزل مسکونی ویران وبر اثر رانش زمین در زیر خاک مدفون شدند.
در سال 95 و 96 نیز صدهها نفر بر اثر وقوع سیلاب جان باختند و در سال جاری نیز بیش از 72 نفر اثر قربانی سیل شدند.
اما در اکثر حوادث که در این کشور رخ می دهد «اداره مبارزه با حوادث افغانستان» با امکانات اندک خود پس از گذشت چند روز به کمک آسیب دیدگان می رسد یا هیچ کمکی صورت نمی گیرد.
علاوه بر این مشکلات افغانستان در حوزه محیط زیست نیز با معضلاتی جدی روبرو است که برخی با عوامل کاستی درامداد رسانی مشترک است مانند امنیت و نبود سازمان های مسئول و برخی به تغییرات اقلیم و روش های مصرف انرژی و منابع آب باز می گردد.
آلودگی هوا نیز در شهرهای افغانستان مشکل افزوده بر این مشکل بزرگ است.
در شهرهایی مانند کابل نبود خیابان های آسفالت در عمل موجب بالا رفتن میزان ذرات معلق در هوا می شود و در زمستان نیز به علت مصرف غالب ذغال سنگ و چوب های جنگلی برای ایجاد گرما ، آلودگی شیمیایی مانند منواکسیدکربن ، گوگرد و دیگر ناخالصی های متداول در سوختن کانی ها بر میزان و خزر این آلودگی ها می افزاید.
بر اساس گزارش های منتشر شده در کابل غلظت ذرات معلق در هوا گاهی به 500 میکروگرم در یک مترمکعب می رسد که این میزان پنج برابر بیشتر از حد مجاز است که نرخی معادل 150 میکروگرم را برای حد خطرناک در نظر دارد.
این گزارش ها نشان می دهد که آلودگی هوای کابل چند مرتبه بیش از حد خطر ، خطرناک است .
اداره حفظ محیط زیست افغانستان گفته است که منبع آلودگی هوای کابل جاده های بدون آسفالت ، استفاده ذغال سنگ برای گرم کردن منازل، وجود کوره های آجرپزی و کارخانه های ذوب آهن است که همگی زندگی مردم را به خطر اندخته است.
در حوزه آب نیز مشکل وجود دارد با تغییر اقلیم بارش کم شده است و برداشت از آب های زیرزمینی افزایش یافته و نوع کشت های سنتی با مصرف آب فراوان و استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی و سموم بر آلودگی های آب افزوده است.
در هیچ یک از شهر از جمله کابل شبکه دفع فاضلاب وجود ندارد و عمده مصرف آب منازل از چاه داخل خانه ها و همجوار با چاه فاضلاب تامین می شود و چون حجم آب پایین رفته بر غلظت آلودگی میکروبی آب چاهها افزوده شده است.
در حوزه حفاظت از حیات وحش مشکل وخیم است ، هنوز شکار و فروش پوست حیوانات نادر رواج دارد و ساختاری برای مقابله نیست و محرومیت و فقر بر سرعت این نابودی افزوده است.
جنگل ها نیز با توجه به این که یگانه سوخت ارزان و دردسترس میلیون ها روستایی بدون امکانات و آورگان درگیری های خونین محسوب می شود وضعیت خوبی ندارند و به گفته کارشناسان غربی رو به نابودی است.
واقعیتهای پشت پرده ترانزیت مواد مخدر از ایران
در حالی که حدود نیمی از مواد مخدر کشف شده در ایران، هدفشان کشورهای اروپایی است؛ اما تقریباً هیچیک از کشورهای اروپا حاضر نیست جنگ ایران با قاچاقچیان را به رسمیت بشناسد.
مشرق– بخش عمده مواد مخدری که وارد ایران میشود، از افغانستان میآید. این در حالی است که آمریکاییها، اروپاییها، ناتو و به طور کلی غرب در افغانستان، اساساً به دنبال مقابله با مواد مخدر نیستند و سهم این کشورها در مبارزه با قاچاق مواد مخدر بسیار اندک است. این یعنی ایران چندین دهه است در این عرصه تک و تنهاست.
بخش عمده مواد مخدری که وارد ایران میشود، از افغانستان میآید
جورج بوش، مهمترین وظیفه رئیسجمهور آمریکا را “دفاع از مردم آمریکا در مقابل حمله” نظامی میدانست. حمله به افغانستان نیز با همین بهانه صورت گرفت و تا سالها ادامه پیدا کرد. امروز وقتی پای صحبت مردم این کشور مینشینید، میگویند: “ما باید اینجا بیاییم، بدبختی بکشیم، بمبها را تحمل کنیم، چون مجبوریم.”
مشکل امروز افغانستان نه طالبان است، نه تروریستهای دیگر، چرا که همه اینها را میتوان مهار کرد. مشکلی که امروز این کشور درگیر آن است، اعتیاد یک میلیون شهروند به مواد مخدر است که بحرانی ملی محسوب میشود. طبق بررسی سال 2013 وزارت خارجه آمریکا، بیش از یک میلیون و سیصد هزار معتاد به مواد مخدر در افغانستان وجود دارد، که از این میان، سه هزار نفر کودک هستند. پیشبینیها نشان میدهد این آمار در آینده نزدیک، دو برابر خواهد شد.
از آنجایی که افغانستان دومین کشور جوان دنیا محسوب میشود و این جمعیت بیشترین آسیبپذیری را مقابل مواد مخدر دارند، اعتیاد به این مواد، تهدیدی جدی از نظر استراتژیک، امنیتی و اجتماعی برای این کشور است. “نصیر احمد نور” سفیر افغانستان در تهران میگوید: “این مشکل، معضل بزرگی برای افغانستان است. کشورهای دیگر اگر چنین آمارهایی دارند، چه کمتر و چه بیشتر، امکانات برخورد با آن را هم دارند. درگیر جنگ نیستند، ویران نشدهاند، مشکل اقتصادی ندارند.” یکی از شهروندان افغان در اینباره میگوید: “ما توان بزرگ کردن فرزندانمان را نداریم. حتی نیازهای اولیه آنها را هم به سختی برآورده میکنیم.”
بوش، وظیفه رئیسجمهور آمریکا را “دفاع از مردم آمریکا در مقابل حمله” نظامی میدانست
افغانستان از اوایل قرن بیست و یکم تا کنون بزرگترین تولیدکننده تریاک دنیا بوده است. این در حالی است که این کشور در اوایل دهه 1980 خشخاش را در ابعاد بسیار محدود و تنها برای مصارف داخلی کشت میکرد. افغانستان بهرغم 30 سال جنگ، هرساله میزان کشت خشخاش خود را افزایش داده و شاهد ساخت آزمایشگاههای آمادهسازی هروئین بوده است. سؤال اینجاست که چه ارتباطی میان جنگ در این کشور و کشت خشخاش وجود دارد.
جنگ تریاک میان انگلیس و چین در قرن 19، نمونهای بارز از مجبور کردن یک کشور به تولید و استفاده از تریاک بود. در دوران معاصر هم یک بار دیگر جنگ و تریاک در یک مثلث طلایی به هم ارتباط پیدا کردند: سه کشور در جنوب شرق آسیا شامل میانمار، لائوس و تایلند. این مثلث تولید تریاک در اواخر دهه 1950 تشکیل شد تا به مدت سه دهه، اغلب هروئین دنیا را تأمین کند. سازمانهای اطلاعاتی و مافیای غرب در گسترش و حمایت از این ناحیه نقش مهمی داشتند. هدف آنها، تأمین هزینه جنگ ویتنام با استفاده از تجارت مواد مخدر بود. بعد از پایان جنگ، تولید تریاک در این مثلث هم به شدت کاهش پیدا کرد، اما مافیای غرب برای تولید تریاک به زمینی جدید و نیروی کاری جدید نیاز داشت.
از دهه 80 میلادی، تجارت تریاک از مثلث طلایی به افغانستان منتقل شد. این انتقال پس از حمله شوروی به افغانستان صورت گرفت. در آن زمان، آمریکا با کمک سرویسهای اطلاعاتی پاکستان، جنگ سرد کشت خشخاش را آغاز کرد تا بودجه عملیاتهای مخفی سیا در حمایت از مجاهدین افغان و مبارزه با شوروی را تأمین کند. طی دو سال، مرزهای میان افغانستان و پاکستان به بزرگترین منطقه تولید هروئین تبدیل شد. رهبران افغانستان و گروههای محلی در مرزهای پاکستان و بعدها در جنوب این کشور، هزاران آزمایشگاه آمادهسازی هروئین در پاکستان تأسیس کردند.
از دهه 80 میلادی، تجارت تریاک از مثلث طلایی به افغانستان منتقل شد
تعداد معتادان از حدود صفر در سال 1979 به بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر در سال 1985 رسید. حتی پس از عقبنشینی شوروی از افغانستان نیز رشد سریع تولید تریاک ادامه پیدا کرد. طالبان تا پیش از حوادث 11 سپتامبر، همکاری نزدیکی با سیا داشت. با این حال، وقتی ناتو در جنگ سال 2001 پیروز شد، چند نفر از افغانهای سرشناس در شهر “بن” آلمان با یکدیگر دیدار کردند تا برنامهای برای بازسازی کشور افغانستان بریزند. نتیجه این مذاکرات، توافقنامه “بن” بود. طالبان نیز مسئول تولید و قاچاق مواد مخدر شناخته شد.
“علی هاشمی” عضو کمیته مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران، در خصوص نقش ائتلاف ناتو در گسترش موادمخدر در منطقه بیشتر توضیح میدهد: “ناتو اعلام کرده بود هدف اصلیش مهار کشت خشخاش است، چرا که این مسئله دلیل و انگیزه اصلی تروریسم در منطقه بود. با این حال، در واقعیت عکس این کار را کردند. میبینیم که کشت خشخاش و تولید موادمخدر سنتی، دهها برابر شده است.”
سال 2001 زمانی که حکومت طالبان پایان یافت، تولید تریاک تا کمتر از 200 تن در همان سال کاهش پیدا کرد. با این وجود، پس از حضور ناتو در افغانستان و تشکیل دولتی دائمی، تولید تریاک تا 3400 تن افزایش یافت و سال بعد نیز به 3600 تن رسید. سال 2007 شاهد رکوردی جدید در تولید تریاک بودیم: 8200 تن.
پس از حضور ناتو در افغانستان شاهد رکوردی جدید در تولید تریاک بودیم
“طاها طاهری” معاون دبیرکل دفتر کنترل مواد مخدر ایران معتقد است: “8000 تن، کف تولید مزارع افغانستان است. از اینها حدود 400 تن هروئین تولید میشود.” طبق آمار دفتر مواد مخدر و جرائم سازمان ملل “از مجموع 68 میلیارد دلار درآمد تولید تریاک، 2 میلیارد دلار به گروههای داخل افغانستان میرسد، اما 66 میلیارد دلار به جیب مافیای مواد مخدر در خارج از این کشور میرود. 200 میلیون دلار از درآمدهای تریاک نصیب شورشیان مسلح میشود.”
میان سالهای 2012 و 2013، برنامههای نابودسازی بذر خشخاش، 24 درصد کاهش داشتند. امروزه، درآمد تجارت مواد مخدر از بودجه دولتی افغانستان بیشتر است. همین باعث میشود فساد در جایجای دولت افغانستان ریشه بدواند، از پلیس گرفته تا پارلمان. “داوود مرادیان” رئیس مرکز مطالعات استراتژیک افغانستان تصریح میکند: “دولت انتقالی در افغانستان تا کنون نتوانسته آنگونه که باید روی مسئله مواد مخدر تمرکز کند، چرا که همیشه درگیر مسائلی مثل امنیت و اقتصاد است.” تا زمانی که دولت مرکزی این کشور به اندازه کافی ضعیف باشد تا نتواند امنیت را تأمین کند، تولید و قاچاق مواد مخدر، همچنان سودآوری خود را حفظ میکند.
شاید بهترین راه برای مقابله با تولید تریاک در افغانستان، متقاعد کردن کشاورزان این کشور به تولید گیاهان دیگری مانند انگور، گندم و زعفران باشد. پاشیدن مواد شیمیایی روی مزارع کشت خشخاش نیز میتواند یک راه دیگر باشد، اگرچه این راه هیچگاه در مرزهای افغانستان و پاکستان انجام نشده است.
امروزه، درآمد تجارت مواد مخدر از بودجه دولتی افغانستان بیشتر است
تجارت تریاک 35 درصد از تولید ناخالص ملی افغانستان را شامل میشود. این یعنی تلاش برای از بردن بذر خشخاش، صرفاً رفتن به دنبال یک سراب است. این سؤال اکنون مطرح است که وقتی پهپادها میتوانند یک نفر تروریست را در قعر صحراهای افغانستان شناسایی کنند و هدف قرار دهند، چگونه نمیتوانند آزمایشگاههای تبدیل تریاک به مورفین و هروئین را شناسایی کنند و چرا آنها را از بین نمیبرند؟
نکته دیگر اینکه شکی نیست کشت خشخاش درون افغانستان صورت میگیرد، اما تجهیزات تبدیل آن به مواد مخدر دیگر ممکن نیست درون این کشور ساخته شده باشد. نیروهای ناتو علناً چشم خود را روی فعالیت کشاورزانی که خشخاش کشت میکنند، بستهاند. متخصصین معتقدند که تولید و صادرات تریاک در افغانستان پس از سقوط طالبان به شکل چشمگیری افزایش داشته است. نیروهای خارجی به کشت خشخاش و تولید و صادرات تریاک کمک کردهاند تا این تجارت را به منبع درآمدی برای برخی کشورهای دنیا تبدیل کنند. خروج این میزان مواد مخدر از افغانستان بدون همکاری مقامات دولتی، نیروهای خارجی و شبکههای بینالمللی ممکن نیست.
پولی که از تجارت مواد مخدر در دنیا جابهجا میشود، مبلغی چندصد میلیارد دلاری است، اما آنچه در این میان نصیب افغانستان شده، بیشتر بدنامی کشت خشخاش است. آمریکا و ناتو و غرب در افغانستان اساساً به دنبال مبارزه با مواد مخدر نیستند. اینها اتفاقاً شبکههای قاچاق مواد مخدر را تحریک میکنند تا بتوانند اطلاعات خود را درباره گروههای تروریستی افزایش دهند.
از تجارت چندصد میلیارد دلاری مواد مخدر، بدنامی کشت خشخاش نصیب افغانستان شده است
11 دسامبر 2010، نیویورکتایمز مقالهای درباره ارتباط آمریکا با قاچاقچیان اصلی مواد مخدر نظیر “جمعه خان” منتشر کرد. “جمعه خان” به عنوان بزرگترین و خطرناکترین قاچاقچی مواد مخدر در افغانستان سال 2008 دستگیر و برای محکومیت طبق یک قانون جدید مبارزه با “تروریسم مخدری” به نیویورک منتقل شد. با این وجود، بعدها مشخص شد که “جمعه خان” یکی از مخبرین باسابقه بوده که درباره طالبان، فساد در افغانستان و همچنین سایر قاچاقچیان اطلاعات در اختیار دولت آمریکا میگذاشته است. نیویورکتایمز مینویسد که “جمعه خان” سال 2006 در اوج عملیاتش، مخفیانه به واشنگتن پرواز کرده تا چندین دیدار با مقامات سیا و اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا داشته باشد.
اروپاییها بزرگترین مصرفکنندگان مواد مخدر تولیدی در افغانستان هستند. با این حال، کشورهای همسایه و کشورهایی که در مسیر قاچاق این مواد به اروپا هستند نیز از گزند این تجارت در امان نیستند. ایران دارای مرز مشترک بزرگی با افغانستان و اولین کشور در مسیر قاچاق به اروپاست. این کشور بیشترین تلفات جانی و مالی را نیز در راه مبارزه با مواد مخدر داشته است. مأمورین ایرانی در خط مقدم مبارزه با مواد مخدری هستند که هدفشان اروپاست. هرچه تولید مواد مخدر در افغانستان بیشتر میشود، مبارزه با آن دشوارتر و خطر آن برای اروپا نیز بیشتر است.
در میان نقاط مختلف دنیا، مردم اروپا بیشترین مصرف هروئین را دارند. 26 درصد از 380 تن هروئینی که هر سال در افغانستان تولید میشود به اروپا میرود. مسیر بالکان که کوتاهترین مسیر برای رسیدن به اروپا و در نتیجه، مسیر مورد علاقه قاچاقچیان است، از ایران، ترکیه، یونان و بلغارستان میگذرد تا به بازار غرب اروپا برسد.
اروپاییها بزرگترین مصرفکنندگان مواد مخدر تولیدی در افغانستان هستند
ایران در مرزهای شرقی خود درگیر جنگی دائمی با قاچاقچیان افغانستانی و پاکستانی است. در این میان، استان سیستان و بلوچستان بیشترین درگیری را با قاچاقچیان دارد. این استان، 900 کیلومتر با پاکستان و 300 کیلومتر با افغانستان مرز مشترک دارد. از آنجایی که این دو کشور خیلی به امنیت مرزهایشان اهمیت نمیدهند، همه بار مسئولیت دفاع از این مرزها به عهده مقامات ایرانی است.
“محمد مرعشی” دبیر کل شورای مبارزه با مواد مخدر استان سیستان و بلوچستان در اینباره توضیح میدهد: “ما 6 گروه قاچاقچی اصلی و فعال داریم که عمده فعالیتشان در آن سوی مرزهاست، اما گاهی هم وارد استان ما میشوند و اقداماتی را علیه سربازان و مردم ما انجام میدهند.” وی ادامه میدهد: “عبدالمالک ریگی هم که یکی از سرکردههای اشرار در ایران بود، از طریق اتصال به شبکههای قاچاق مواد مخدر بود که توانست قدرت و امکانات خود را افزایش دهد.
مرعشی درباره دیوارهای بتنی که برای جلوگیری از عبور و مرور و سد کردن راه قاچاق مواد مخدر در استان سیستان و بلوچستان احداث شده، تصریح میکند: “توانستهایم 600 کیلومتر انسداد ایجاد کنیم. در حوزه سیستان این کار کامل شده و جایی که کاروانهای 40 یا 50 خودرویی عبور میکرد، اکنون یک نفره و کولهباری شده است.”
برای سد کردن راه قاچاقچیان، در استان سیستان و بلوچستان دیوار بتنی احداث شده است
بهرغم همه اینها، “ایرج حیدری” شهردار چابهار میگوید: “مرزهای ما اکنون محکم شدهاند و تمام قاچاقچیان مواد مخدر به دریا رو آوردهاند. صیادان ما دچار مشکل شدهاند، چون مأمورین امنیتی و انتظامی حتی به خاطر برخورد با قاچاقچیان هم که به دریا میآیند، مجبور هستند کشتیها و قایقها را بازرسی کنند و همین مسئله برای ماهیگیران مشکلساز شده است.”
“ابراهیم مرزائی” قاچاقچی سابق مواد مخدر درباره سازوکار قاچاق بیشتر توضیح میدهد: “من قبلاً محمولههای مواد مخدر را اسکورت میکردم. جلوی ماشینهای “باری”، راهپاککنی میکردم. معمولاً دو تا ماشین هستند، یکی که بار دارد و دیگری که 5 کیلومتر یا 10 کیلومتر جلوتر میرود و اگر در مسیر مأموری یا راهزنی باشد، زنگ میزند و ماشین دیگر و اطلاع میدهد تا ماشین باری از آن مسیر نیاید.”
وی درباره این که چرا بارهای مواد مخدر را در کشورها دست به دست میچرخانند و هر قسمتی از مسیر را یک گروه، به عهده دارد میگوید علتش این است که هر گروهی با منطقه خودش به خوبی آشناست. بنابراین محموله را اگر از افغانستان بیاید، افغانها آن را به پاکستانیها میدهند، پاکستانیها هم به ایرانیها.
مسیر بالکان برای قاچاق مواد مخدر، از جنوب شرق تا شمال غرب ایران را طی میکند
یکی از قاچاقچیان سابق در این خصوص میگوید: “از 24000 تومان کرایهای که در کل پرداخت میشود، 7000 تومان به افغانیها میرسد که بار را جابهجا میکنند، 7000 تومان به پاکستانیها، 7000 تومان به افرادی که بار را به ایران میآورند. 2000 تومان به کسی میرسد که مسیر را آماده میکند. 1000 تومان هم به دلال میرسد. این وسط افغانیها برد میکنند، چون همه پول به آنها میرسد. مواد را میفروشند و سودشان را میکنند.”
بهرغم همه اقداماتی که انجام میشود، برخی محمولههای مواد مخدر از مرز ایران عبور میکند. آنگاه جنگ را باید به مسیرهای کوهستانی و جاهای دیگر برد. “علی مؤیدی” رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ایران تصریح میکند: “یک کیلو هروئین در افغانستان به پول ایران، 3، 4 میلیون تومان معامله میشود. این در حالی است که همین مقدار مواد مخدر در ترکیه قیمتش بیش از 40 میلیون تومان میشود. این یعنی مسیری که مواد مخدر از آن آمده، مسیر بسیار پرخطری برای قاچاقچیان بوده است.”
جنگ در مرزهای شرقی ایران پایانی ندارد. قاچاقچیها تجهیزات و سلاحهای سنگین و پیشرفتهای دارند. تلفات مالی و جانی آنها نیز به سرعت جبران میشود. تجارت مواد مخدر، فقر و ناامنی در مرزهای افغانستان و پاکستان، منابعی پایانناپذیر برای این مافیاها فراهم میکند. در حالی که حدود نیمی از مواد مخدر کشف شده در ایران، هدفشان کشورهای اروپایی است و با اینکه در صورت ورود همین میزان مواد مخدر به این کشورها، آمار جرم و جنایت در آنها به مراتب بیشتر خواهد شد، اما تقریباً هیچیک از کشورهای اروپا حاضر نیست جنگ ایران با قاچاقچیان را به رسمیت بشناسد.
آخرین جبهه جنگ با مواد مخدر، مرزهای غربی ایران است
آخرین جبهه جنگ با مواد مخدر، مرزهای غربی ایران است. همان دقت، همان عملیاتها و همان جنگ، برای جلوگیری از رسیدن مواد مخدر به اروپا در اینجا هم ادامه دارد. برآوردها نشان میدهد در سال 2004، معادل 12 میلیارد دلار خسارت اقتصادی در این راه به ایران وارد شده است. اگر همان آمار را امروز در نظر بگیریم و تورم را هم به حساب نیاوریم، چیزی حدود 100 میلیارد تومان در روز هزینه مبارزه ایران با مواد مخدر است. سهم دنیا در مبارزه با قاچاق مواد مخدر بسیار اندک و ناملموس است.
4000 شهید و 12000 مجروح نیز آمار تلفات جانی ایران در 35 سال مبارزه با مواد مخدر است. چه کسی پاسخ خانوادههای قربانیان را میدهد؟ چرا ایران باید هزینه مقابله با مواد مخدری را پرداخت کند که قرار است به اروپا برود؟ چرا همین کشورهای اروپایی باید با تحریم ایران، مانع بر سر این راه بگذارند؟
عبدالله عبدالله به بریتانیا رفت
حق نشر عکسCEOImage captionآقای عبدالله امروز وارد بریتانیا شده است. عکس از آرشیو
دفتر عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان اعلام کرده که آقای عبدالله برای دیدار با مقامهای عالی رتبه بریتانیا امروز (چهار شنبه، ۱۶ جوزا/ خرداد) به بریتانیا رفته است.
آقای عبدالله قرار است در این سفر در مراکز پژوهشی و دانشگاهی بریتانیا نیز سخنرانی کند.
در این سفر قراراستآقای عبدالله با خانم ترزامی، نخستوزیر٬ شاهزاده چارلز، ولیعهد٬ بوریس جانسون، وزیر امور خارجه و شماری از مقامهای نظامی و غیر نظامی بریتانیا که در افغانستان کار کردهاند، دیدار کند.
آقای عبدالله در مدت اقامت سه روزه خود، از اندیشکده چتمهاوس و مرکز مطالعات دین٬ آشتی و صلح دانشگاه وینچستر بریتانیا نیز دیدار و آنجا سخنرانی کند.
- عبدالله برای شرکت در اجلاس سازمان همکاریهای شانگهای عازم قرقیزستان شد
- عبدالله عبدالله: جلو تهدید علیه رسانهها را میگیریم
هدف این سفر تحکیم و گسترش روابط دوجانبه٬ سپاسگزاری و قدردانی از کمکهای بریتانیا برای حکومت و مردم افغانستان٬ مبارزه با دهشتافکنی٬ افزایش کمکهای نظامی و غیر نظامی بریتانیا به افغانستان و تجهیز و آموزش نیروهای مسلح افغانستان٬ رفاه اقتصادی و کاهش فقر٬ کمک به برگشت کنندگان و بیجاشدگان داخلی عنوان شدهاست.
در کنار آن , آقای عبدالله درباره اصلاحات و پیشرفتها در حکومت وحدت ملی٬ تقویت حکومتداری خوب٬ مبارزه با فساد٬ راههای تامین امنیت و دست یافتن به صلح، روابط و نقش کشورهای منطقهای در افغانستان نیز با مقامهای بریتانیا صحبت کند.
‘طرح ایران ناقض برجام نیست اما اعتماد ایجاد نمی کند‘
حق نشر عکسGETTY IMAGESImage captionتاسیسات غنی سازی نطنز
اتحادیه اروپا در واکنش به قصد ایران برای افزایش ظرفیت غنی سازی اورانیوم گفته است که این اقدام ناقض توافق اتمی ایران و قدرت ها، برجام، نخواهد بود اما آن را گامی که باعث تضعیف اعتماد می شود توصیف کرده است.
علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، روز سه شنبه گفت که اگر شرایط اجازه دهد فرداشب گشایش مرکز تولید سانتریفوژهای تازه اعلام خواهد شد.
بیشتر بخوانید: صالحی: زیرساخت ایجاد چند هزار سو در نطنز آماده شده است
اتحادیه اروپا گفت که ارزیابی های اولیه اش نشان می دهد طرحی که ایران اعلام کرده ناقض توافق اتمی نیست.
مایا کوسیانجیچ، سخنگوی فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به خبرگزاری فرانسه گفت: “با این حال در این مقطع خیلی حساس، این به ایجاد اعتماد نسبت به ماهیت برنامه اتمی ایران کمکی نمی کند.”
آقای صالحی هم در سخنانش تاکید کرد که اقدام ایران ناقض برجام نیست و فقط شروع یک فرآیند تولید است: “ما خلاف برجام کاری انجام نمی دهیم. ما نیامدیم بگوییم که از الان می خواهیم سانتریفیوژ جدید مونتاز کنیم، گفتیم زیرساخت ها و الزامات لازم را برای روزی که قرار باشد سانتریفیوژهای بیشتری را تولید کنیم، داشته باشیم چرا که نیاز به امکانات زیادی برای تولید داریم و کسی هم نگفته است که برای تولید منعی است.”
رهبر جمهوری اسلامی یک روز پیشتر گفته بود دولت های اروپایی “توقع دارند ملت ایران هم تحریمها را تحمل کند و هم از فعالیت هستهای خود دست بکشد… بدانند که این خواب آشفته تعبیر نمیشود.” برخی از منابع این سخنان را به معنی هشدار قاطعانه رهبر جمهوری اسلامی به سایر امضاکنندگان برجام توصیف کرده بودند.
آیت الله خامنه ای گفته بود که سازمان انرژی اتمی باید سریعا برای رسیدن به ظرفیت ١٩٠ هزار سو جهت غنیسازی اورانیوم آماده شود. سو (SWU) واحد کار یک سانتریفوژ است که توانمندی آن را در جداسازی و میزان غنی سازی اورانیوم نشان میدهد. توان دستگاههای نسل اول سانتریفوژ ایران یا آی آر-۱ در گزارشهای مختلف حدود یک سو برآورد شده است. به این معنا که برای رسیدن به معادل ۱۰ هزار سو توان غنیسازی اورانیوم ، حدود ۱۰ هزار دستگاه آی آر-۱ لازم است.
ایران براساس توافق اتمی که در سال ۲۰۱۵ با گروه پنج به علاوه (آمریکا، روسیه، بریتانیا، چین، فرانسه و آلمان) امضا کرد حق ساختن و آزمایش کردن بعضی از سانتریفوژها را دارد هرچند در ده سال اول امضای برجام با محدودیت های کاملا مشخصی در مورد نوع و تعداد آنها روبروست.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در واکنش به اظهارات آقای صالحی گفت که هدف ایران “غنی سازی نامحدود اورانیوم برای ساختن سلاح هسته ای” برای نابود کردن کشورش است.
حساب توییتر آیت الله خامنه ای روز یکشنبه پیامی قدیمی از او را نقل کرده بود دایر بر اینکه اسرائیل یک “غده سرطانی” است که …. باید ریشه کن شود: این کار ممکن است و خواهد شد.”
حق نشر عکسISNAImage captionسانتریفوژ
امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه روز سه شنبه در کنفرانسی خبری با آقای نتانیاهو از همه طرف ها خواست “اوضاع را آرام کنند و اجازه بالا گرفتن تنش را ندهند چون فقط به یک چیز منجر خواهد شد: مناقشه.”
بیشتر بخوانید: نتانیاهو: تنگناهای اقتصادی برجام را خودبخود متلاشی میکند
هشدار آمریکا
گزارش می شود که یک مقام دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به دولت ها و بخش خصوصی هشدار داده است از هرگونه معامله با ایران بپرهیزند “مبادا مورد سوءاستفاده” قرار گیرند.
به گزارش خبرگزاری رویترز سیگال مندلکر معاون وزارت خزانه داری در امور تروریسم و اطلاعات مالی گفت: “شما باید شبکه های مالی خود را محکم کنید، از شرکت هایتان بخواهید برای جلوگیری از افتادن به دام فریبکارانه ایران بیش از پیش هوشیار باشند، و خطرات انجام معامله با شرکت ها و افراد در آنجا (ایران) را برایشان روشن کنید.”
او گفت که خطر انجام معامله با ایران با اعمال مجدد تحریم های مربوط به برنامه اتمی افزایش خواهد یافت.
آقای ترامپ درحالی در روز ۸ مه تصمیم به خروج از برجام گرفت که همه طرف ها و آژانس اتمی سازمان ملل پایبندی ایران به این توافق را تایید کرده اند.
خانم مندلکر گفت که ایران از شرکت های خارجی برای “پیش بردن فعالیت های خباثت آمیز خود بهره برداری می کند.”
او گفت: “رژیم ایران شرکت های شما را فریب می دهد، سلامت نظامهای مالی شمالی را تضعیف می کند، موسسات شما را در معرض تحریم های قدرتمند ما قرار می دهد، همه برای آنکه منابع لازم برای تروریسم، نقض حقوق بشر و گروه های تروریستی را تامین کند.”
ایران همواره اتهامات آمریکا در مورد حمایت از تروریسم و مداخله در کشورهای منطقه را رد کرده است و در مقابل آمریکا را متهم به دامن زدن به مناقشه های خاورمیانه می کند.
روز سه شنبه همچنین گزارش شد که یسرائیل کاتز، وزیر سازمان های اطلاعاتی اسرائیل، خواستار تشکیل ائتلافی نظامی علیه ایران در صورت اقدام این کشور در تولید اورانیوم با خلوص تسلیحاتی شده است.
برکناری کارمند ترامپ که سناتور بیمار را مسخره کرده بود
حق نشر عکسREUTERSImage captionسدلر از کار در دفتر اجرایی رئیس جمهوری اخراج شده است
کلی سدلر، از کارکنان کاخ سفید که یک سناتور بیمار را تمسخر کرده بود از سمت خود برکنار شده است.
راج شاه، از سخنگویان کاخ سفید گفته است است که “کلی سدلر از این پس سمتی در دفتر اجرایی رئیس جمهوری ندارد” هرچند مشخص نکرده است که آیا خانم سدلر به سمت دیگری انتقال یافته یا به طور کلی از کاخ سفید اخراج شده است.
آقای راج در مورد علت این برکناری توضیحی نداده اما اخیرا کلی سدلر به خاطر اظهارات تمسخر آمیز در مورد سناتور جان مککین مورد انتقاد شدید قرار گرفته بود.
در جریان رسیدگی سنا به فرد پیشنهادی دونالد ترامپ برای تصدی ریاست سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا – سیا – خانم سدلر در مورد نظر مخالف سناتور مککین نسبت به این انتصاب گفته بود که “انتقاد مککین اهمیتی ندارد چون در هر حال مردنی است.”
+ سناتور جان مککین تومور مغزی دارد
+ هسپل با وجود سابقه بحثبرانگیز درباره شکنجه، برای ریاست سیا تایید شد
حق نشر عکسTHE WASHINGTON POST/GETTYImage captionمککین تحت درمان بوده و در چند ماه گذشته در جلسات سنا حضور نداشته است
ساعاتی بعد، خبرگزاری رویترز این اظهار نظر را به نقل از یکی از افراد حاضر در محل گزارش کرد. این اظهارات از سوی افراد و منابع مختلف به شدت محکوم شد.
سال گذشته اعلام شد که سناتور جان مککین، ٨١ ساله، به نوع خطرناکی از بیماری سرطان مغز مبتلا شده است. این عضو سنا از حزب جمهوریخواه تحت درمان قرار دارد و طی چند ماه گذشته قادر به شرکت در جلسات مجلس نبوده است.
سناتور مککین از اعضای برجسته حزب جمهوریخواه و عضو متنفذ سنای آمریکاست. او در جنگ ویتنام اسیر شد و مدتها زیر شکنجه قرار داشت. در جریان رسیدگی به صلاحیت جینا هاسپل، فرد پیشنهادی آقای ترامپ برای ریاست سازمان سیا، سناتور مککین او را به خاطر اینکه قاطعانه حاضر به محکوم کردن کاربرد شکنجه توسط سیا نبوده است مورد انتقاد قرار داد.
سیا متهم است که برای گرفتن اعتراف از افرادی که به ظن ارتباط با تروریسم دستگیر و در زندانهای غیررسمی در خارج از خاک آمریکا بازداشت کرده بود، به شکنجه متوسل میشد.
در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ٢٠١٥، سناتور مک کین از منتقدان دونالد ترامپ بود. در مقابل، آقای ترامپ نیز سابقه نظامی او را مورد تمسخر قرار داده و گفته بود که “سناتور مککین قهرمان واقعی نیست و تنها به خاطر اینکه توسط دشمن اسیر شده بود، قهرمان شناخته میشود. من از کسانی خوشم میآید که اسیر نمیشوند.”
مرگ یک نفر در استرالیا در اثر خوردن انار آلوده به هپاتیت
حق نشر عکسEPAImage captionدستکم بیست و چهار مورد ابتلا به هپاتیت آ گزارش شده است
یک زن استرالیایی بر اثر خوردن انار و ابتلا به هپاتیت درگذشت.
انار منجمد محصول یک شرکت مواد غذایی چند نفر دیگر را هم در استرالیا به هپاتیت آ متبلا کرده است.
وزارت بهداشت استرالیا گفته که یک زن ۶۴ ساله در جنوب این کشور هفته گذشته بر اثر ابتلا به یک نوع “نادر و دردناک” بیماری درگذشته است.
درباره محصولات شرکت کریتیو گورمه در استرالیا هشدار صادر شده است. ظاهرا میوههای یخ زده این شرکت ۲۴ نفر را به هپاتیت آ متبلا کرده است.
از مردم استرالیا خواسته شده که فریزر خود را بررسی کنند و بستههای میوه یخ زده را دوربریزند.
حدود دو هزار بسته یخ زده انار مصری در استرالیا فروخته شده که بیم آن میرود آغشته به عامل ابتلا به هپاتیت آ باشد. بستههای میوه محصول استرالیا و میوههای تازه خطری ندارد.
- مرگ چند استرالیایی به خاطر خوردن طالبی آلوده
- مرگ ۲۲ دانشآموز در هند به دلیل مصرف غذای آلوده در مدرسه
سال گذشته هم پس از گزارش چند مورد ابتلا به هپاتیت محصولات میوه منجمد این شرکت جمع آوری شد.
به گفته مقامهای استرالیا فقط یک زن در ارتباط با مصرف این میوهها جان داده و بقیه افراد مبتلا به هپاتیت آ بهبود یافتهاند.
هپاتیت آ که به کبد انسان حمله میکند بیشتر از طریق تماس با مدفوع، ارتباط جنسی و تماس با مواد غذایی آلوده منتقل میشود.
معمولا بین ۱۵ تا ۵۰ روز طول میکشد تا علایم ابتلای به بیماری شامل تهوع، تب و زرد شدن پوست ظاهر شود.
اوایل سال میلادی در موردی مشابه هفت نفر بر اثر خوردن طالبی آلوده به عامل این بیماری در استرالیا جان دادند.
مخالفان واژه افغان نمیتوانند برای پارلمان کاندیدا شوند
یک منبع در کمیسیون انتخابات افغانستان تصریح کرد، کسانی که خود را افغان ندانسته و مخالف درج این واژه به عنوان ملیت در شناسنامهشان هستند از فهرست نهایی کاندیدای پارلمانی حذف خواهند شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، برخی از نمایندگان پارلمان و تعدادی از رهبران اپوزسیون دولت مخالف درج واژه افغان به عنوان ملیت در شناسنامههای شان هستند.
درج کلمه افغان به عنوان ملیت در شناسنامههای الکترونیکی در افغانستان به موضوع جنجالی بین اقوام این کشور تبدیل شده است.
اخیرا ارگ ریاست جمهوری افغانستان بدون هماهنگی با ریاست اجرایی دولت روند توزیع شناسنامههای الکترونیکی را با درج اجباری واژه افغان آغاز کرده است.
این اقدام اشرف غنی مخالفت صریح ریاست اجرایی، برخی از اعضای پارلمان، رهبران سیاسی، و متنفذین قومی را در پی داشته است.
یک عضو کمیسیون انتخابات افغانستان به روزنامه «مسیر» گفت: اعضای این کمیسیون تصمیم گرفتهاند تا کسانی را که با در واژه افغان به عنوان ملیت مخالف هستند از فهرست نهایی کاندیدای پارلمانی حذف کنند.
تعدادی از اعضای حزب جمعیت اسلامی، رئیس حزب کنگره ملی، و برخی از اعضای پارلمان که مخالف درج واژه افغان هستند نیز خودشان را برای انتخابات پارلمانی کاندیدا کردند.
روزنامه پشتوزبان مسیر نوشت: «لطیفپدرام» رئیس حزب کنگره ملی، «احمدبهزاد» نماینده هرات، «محیالدین مهدی» نماینده بغلان، «فوزیه کوفی» نماینده بدخشان، «اسدالله سعادتی» نماینده دایکندی، «فکوری بهشتی» نماینده بامیان، «غلام سرور عثمانی» نماینده فراه و «ظهیر سعادت» نماینده ولایت پنجشیر از جمله کسانی هستند که با درج واژه افغان به عنوان ملیت شان مخالفند.
افراد یاد شده خودشان را برای رقابت در انتخابات پارلمانی افغانستان کاندید کرده اند اما بر اساس این گزارش اسامی آنها از فهرست از نهایی کاندیدای پارلمانی افغانستان حذف خواهد شد.
شماری از حقوقدانان افغانستان تصریح کردند که برای کاندیدا شدن در رقابتهای انتخاباتی داشتن تابعیت این کشور شرط است و مخالفان درج واژه افغان همه تابعیت افغانستان را دارند.
«عبدالشکور دادرس» حقوقدان افغان گفت: کمیسیون انتخابات افغانستان بدون حکم دادگاه حق ندارد کسی را از فهرست نهایی کاندیدای انتخابات پارلمانی حذف کند.
چابهار، عرصه تضاد سیاست آمریکا
ایرنا : توهم مانده از جهان دو قطبی و خوی استکباری آمریکا به حدی از طغیان رسیده است که با رویکرد زیاده خواهی، تصمیم به خروج یک جانبه و غیرمنطقی از برجام گرفت و در این راه حتی به منافع همپیمانان خود پشت کرده و آماده است سرمایه هند و نیاز افغانستان را نیزدر چابهار قربانی کند.
آمریکا که از سال 2001 میلادی به بهانه مبارزه با تروریسم و با ادعای ایجاد ثبات و امنیت و بهبود وضعیت زندگی مردم به همراه بیش از 35کشورهم پیمان به افغانستان لشگر کشید، در ظاهر خود را متعهد به تقویت اقتصاد افغانستان به عنوان هدفی کلیدی برای خاتمه طولانیترین ماموریت نیروهایش در خارج از ایالات متحده می نامد اما در عمل مخالف آن اقدام می کند.
مرداد ماه سال قبل نیز که رئیس جمهوری آمریکا راهبرد نظامی جدید خود را برای جنوب آسیا و افغانستان ارایه کرد، محور اصلی آن افزایش نقش هندوستان و انزوای پاکستان به اتهام پناه دادن به تروریست ها بود، اما تاکنون تصمیمات و عملکرد آمریکا مغایر با این راهبرد بوده است .
«دونالد ترامپ» از آغاز دوره ریاست جمهوریش در آمریکا سعی کرد با شعار«اول آمریکا» از توافقات مهم بین المللی که دولت های پیش از او امضاء کرده بودند، خارج شود و تاکنون از توافقنامه آب و هوایی پاریس، توافق آسیا – پاسیفیک و این اواخر نیز توافقنامه «برنامه جامع اقدام مشترک » موسوم برجام خارج شد.
خروج آمریکا از برجام که 18 اردیبهشت ماه گذشته انجام شد، علاوه بر این که تعارضی آشکار میان منافع کشورهای اروپایی، چین و روسیه با آمریکا ایجاد کرد، آینده سرمایه گذاری هندوستان و امید افغانستان را در هم منطقه آزاد بندر چابهار به عنوان راهکاری برای ایجاد تنوع دسترسی های افغانستان به مسیرهای تجاری و بهبود وضعیت اقتصادی از قبال آن و افزایش ایفای نقش هندوستان در ثبات منطقه به هاله ای از ابهام فرود برد.
نیاز به توسعه اقتصادی، مواضع سه کشور افغانستان، هند و ایران را به یکدیگر نزدیک کرده است، افغانستان به یک بندر جدید و نفت و ایران به فروش نفت و تنوع منابع درآمدی نیاز دارد و هند هم میخواهد برای کالاهای خود در آسیای میانه بازار پیدا کند و نفت مورد نیاز خود را نیز به راحتی تأمین کند و وابستگیهای سه کشور به یکدیگر برای تأمین نیازهایشان نکتهای نیست که بتوان از آن به سادگی گذشت و چابهار نقطه اتصال منافع این سه کشور با یکدیگر است.
روسای افغانستان، هند و ایران سال گذشته موافقتنامه ای سه جانبه را در مورد چابهار امضا کردند که بر مبنای آن بهره برداری افغانستان و هند از آن برای مبادلات تجاریشان از طریق بندر چابهار در ایران هموار شد که البته خود این توافق سابقه در گفت و گوهای نهایی این سه کشور در پنجم اردیبهشت ماه سال 1391 خورشیدی در حاشیه شانزدهمین نشست سران جنبش غیر متعهدها در تهران باز می گردد.
ایران، هند و افغانستان در سال 1381 خورشیدی نخستین موافقتنامه خود را درباره توسعه بندر چابهار امضاء کرده بودند و بر اساس این موافقتنامه، قرار شد که ایران جاده چابهار تا مرز افغانستان را بسازد و دولت هند نیز این جاده را از مرز افغانستان تا زرنج ـ دلآرام که کنار بزرگراه قندهار ـ هرات واقع است ادامه دهد تا به این شکل بندر چابهار به کابل و نقاط شمالی افغانستان وصل شود.
در حد فاصل سال های 1381 تا 1395 خورشیدی همکاری هند در چابهار به خاطر موانع برآمده از تحریم های آمریکا برای فعالیت شرکت های خارجی در ایران با کندی پیشرفت تا این که با امضاء برجام این موانع از جلوی هند برداشته شد و آنها به سرمایه گذاری و استفاده از این بندر سرعت بخشیدند.
تعهد سرمایه گذاری 500 میلیون دلاری هند درچابهار و ورود نخستین محموله 150 هزار تنی گندم از مجموع یک میلیون تن گندم اهدایی هند به افغانستان از جمله اقدامات عملی در این راستا بود که به اعتقاد برخی کارشناسان با چراغ سبز آمریکا به افغانستان و هند برای استفاده از چابهار تسریع شد.
شاید سخنان «رکس تیلرسون» وزیر خارجه برکنار شده دولت ترامپ که در جریان سفرش به هند در مهر ماه سال 1396 در پاسخ به نگران سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری هندوستان برای توسعه بندر چابهار بیان داشت و اطمینان داد که فراخوان به تحریم اقتصادی ایران این قرارداد را به خطر نخواهد انداخت و تحت تأثیر قرار نمیدهد را در راستای همین نظر بتوان ارزیابی کرد.
البته تیلرسون امروز نیست و برکنار شده است و ترامپ برای اجرای بهتر سیاست هایش در عرصه بین المللی «مایک پمپئو» را از ریاست سازمان سیا به حوزه امور خارجه آمریکا فراخوانده است.
البته باور این که آمریکا به سخنان تیلرسون در هند مبنی بر تهدید نکردن منافع هندوستان در چابهار پایبند بماند ، سخت است ، زیرا همین دولت غیر مسئولانه زیر تعهد آمریکا در توافقنامه بین المللی برجام زده است، توافقنامه ای که امضای اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل را همراه مهر تایید این سازمان دارد.
افغانستان از تبعات خروج یک جانبه آمریکا از برجام بیش از هند آسیب پذیر است، زیرا این کشور سال ها در تنگنای انحصار دسترسی خود به آب های آزاد از طریق پاکستان بود و به همین علت کمتر می توانست صریح به نقش پاکستان در فعالیت تروریست ها و اثر آن بر ناامنی افغانستان بپردازد.
بعد از اعلام راهبرد جدید ترامپ، بر مبنای ادعای آمریکا مبنی بر تصمیم به افزایش فشار بر پاکستان برای اصلاح رفتارش؛ افغانستان شجاعت بیشتری برای مقابله با نقش پاکستان در وضعیت امنیتی خود پیدا کرد و چابهار به عنوان جایگزینی مناسب برای خروج این کشور از تنگنای بنادر پاکستان، نقطه امیدی شد تا افق بهبود وضع اقتصادی درافغانستان روشن تر شود ؛ اما اقدام اخیر آمریکا این روشنایی را تیره کرد.
افغانستان امید داشت با دسترسی به چابهار و رونق روز افزون فعالیت تجاری خود در این مسیر، دست بالای پاکستان را در حوزه اقتصادی نسبت به خود پایین آورد و در بخش مقابله با تروریست و ایجاد امنیت نیز به اعتبار کاهش وابستگی و بهبود منابع و درآمدها و قول آمریکا ، فشار بیشتری را بر همسایه جنوبی خود اعمال کند تا مذاکرات صلح با گروه های طالبان تسهیل شود اما اقدام آمریکا این امید را از قوت انداخت.
البته شرکای ارشد اروپایی آمریکا در افغانستان و امضا کنندگان برجام از دولت افغانستان خواسته اند که در مورد برجام از مواضع اروپا پیروی کند و روابط اقتصادی و تجاری خود را با ایران حفظ کند.
«صلاح الدین ربانی» سرپرست وزارت امورخارجه افغانستان روز جمعه از جریان دیدار خود با سفیران کشورهای فرانسه ، آلمان و انگلستان و کاردار اتحادیه اروپا در کابل این بخش را منتشر کرد که :«افغانستان از اثر خروج آمریکا از برجام بر روابط ایران و افغانستان ابراز نگرانی کرد و سفرای اروپایی خواستار همراهی افغانستان با رویکرد اروپا در مورد برجام شدند که اساس آن حفظ برجام و تامین منافع ایران است.
در مورد مزیت های چابهار مانند کوتاهی مسیر بین آب های آزاد و کشورهای آسیای میانه، کاهش هزینه های حمل و نقل و ترانزیت و برتری امنیت مسیر و کیفیت زیرساخت های مواصلاتی زیاد سخن گفته شده است.
اما مهمترین برجستگی چابهار آن است که الگویی از همکاری منطقه ای را برای تامین منافع مشترک در بخشی از آسیا که به شدت از فقدان باور امکان وجود معادلات برد – برد در رنج است را به عرصه ظهور رسانده است.
ایران ، هند و افغانستان ساکنان و همسایگان ابدی هم در جنوب و جنوب غرب آسیا هستند و بدیهی است که مانند هزاران سال گذشته تبادلات تجاری خود را فارغ از تصمیم آمریکا در مورد برجام یا بازگشت تحریم ها سامان خواهند داد و در این تردید نیست ، شاید در مقاطعی دچار وقفه یا کندی شود اما این ارتباط قطع شدنی نیست.
داستان تصمیم آمریکا در مورد برجام و اثر احتمالی آن بر فرآیندهای همکاری اقتصادی ایران ، هند و افغانستان در چابهار هر چه که باشد ، یک نتیجه قطعی دارد و آن غیر قابل اعتماد بودن آمریکا است.
شاید ایرانیان جوان متولد دهه های هفتاد و هشتاد نتوانند درک درستی از چرایی اقدامات و شعارهای پدرانشان در مواجه با آمریکا از بعد انقلاب اسلامی تاکنون داشته باشند اما امروز می توانند با مرور سرگذشت افغانستان حداقل در 17 سال گذشته به مصادیقی عینی از آن چرایی برسند ، زیرا درس افغانستان به تنهای یک دوره کامل و جامع رفتارشناسی آمریکا است.
شبکه اطلاع رسانی افغانستان
پشت صحنه سقوط ولسوالی پرچمن فراه
پشت صحنه سقوط ولسوالی ها:
یک نمونه:
ولسوالی پرچمن ولایت فراه سقوط نکرده، بلکه داستان ازین قرار است که برادر سلام رحیمی نامزد پارلمان است، این ولسوالی هشتاد درصد تاجیک نشین است، سلام رحیمی بخاطر پیروزی برادرش قومندان امنیه و ولسوال این ولسوالی را تبدیل وقومندان امنیه قبلی را خانه نشین میسازد، مردم محل از قومندان امنیه و ولسوال قبلی حمایت میکنند وبه افراد سلام رحیمی اجازه نمیدهند که به ولسوالی داخل شود، سرانجام بین هردوطرف درگیری رخ میدهد، دولت اعلان میکند که ولسوالی پرچمن سقوط کرده است، درحقیقت ولسوالی به دست طالب نه، بلکه توسط محل و ولسوال وقومندان امنیه قبلی محافظت میشود.
دولت تصمیم دارد به بهانه طالب بالای این ولسوالی عملیات نظامی انجام دهد.
برادر سلام رحیمی توسط چرخبال های وزارت دفاع به یکی از روستا ها دیسانت میشود و عملا با استفاده از امکانات حکومتی تدابیر حمله بالای ولسوالی را گرفته اند، دو روز است که اسلحه امکانات جنگی ازطریق چرخبال به برادر سلام رحیمی اکمال میشود.
زاخيلوال سفير طالب يا سفير دولت؟
سفير؛ نماينده يك ملت و دولت در كشور ديگر است.
سفير؛ موظف است علاوه بر اينكه كارهاي كنسولي مردم كشورش را انجام دهد، در مورد گسترش روابط اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و… دو كشور تلاش كند.
اما عمر زاخيلوال در پاكستان چكار مي كند؟
زاخیلوال گاهي به ديدار فرمانده هان نظامي در پادگان هاي نظامي پاكستان مي رود،
گاهي به ديدار رهبران طالب به و زيرستان مي رود!
تصاوير وي نشان مي دهد حتي در كنار احمدشاه مسعود در زمان طالبان بوده است.
زاخیلوال در دولت كرزي هم نقش پر رنگي داشت.
در پيروزي اشرف غني از هيچ تلاشي دريغ نورزيد، خيانت وي به حدي در تقلب انتخاباتي بالا بود که فرياد مسوولان دولت كرزي را كشيد. هرچه در خزانه دولت بود صرف حمايت از غني كرد!
وي بعد از كرزي و اتمر سومين فرد اثر گذار در حمايت از غني بود.
موضعگيري و عملكرد زاخيلوال نشان ميدهد وي براي دولت پاكستان جاسوسي مي كند و براي حمايت از قوم و قبيله خود در آن كشور تلاش دارد.
زاخیلوال سفير ملت ما نیست.
زاخيلوال سفير طالبان است.
نقش اتمر، اکلیل در قتل عام مردم افغانستان
نخست باید بدانید که در افغانستان سه نهاد مهم امنیت ملی (دفاع، داخله، امنیت ملی) بدست اتمر است. وزارت مالیه (تمامی درآمد و بانکهای افغانستان) نزد اکلیل حکیمی است. شورای علما مرجع صدور فتوا و روابط مردم باحکومت بدست کشاف است.
هرسه اینها از یک ولایت بنام لغمان است مثبتها و منفیهای این ولایت داستان سفره همه مردم افغانستان است.
هدفم اشخاص فاسد لغمان است، آیان اینها به منافع ملی و اقوام پشتون، تاجک، هزاره، ازبک متعهد هستند؟ نخیر ! اینها فقط و فقط فریبکار هستند و مردم را به جان هم می اندازند و بهره می برند. البته انسانهای شرید و فتنه گر آنرا می گویم نه تمامی مردم شریف لغمان را.
1-اینها تمامی روابط رییس جمهور را منحصر به خود ساخته اند. حتی رییس را قسمی آماده ساخته اند که حرفهای حتی قوم خود احمدزی را نیز گوش نمیکند. آقای استانکزی که از نظر مالی آدم پاک است ولی به وی اکلیل ماهوار طریق مختلف پولهای هنگفت مالی میدهد و تحت نام قومیت را تحت تأثیر خود یعنی آله دست خود ساخته اند. اینکه وی تعصب دارد یاخیر نمیدانم.
2-فکر رییس جمهور را بطور فزاینده بسمت حذف و قتل اقوام ساکن غیر پشتون سوق داده است و خود را حامی پشتونها.
3-رییس جمهور را از پشتونهای اصیل که اصالتا باید در حکومت و هرم قدرت می بودند نیز مایوس و دور ساخته اند.
4-افراد نظامی و حتی قول اردوهای نظامی که اقوام تاجک هزاره و ازبک در آن خدمت می کنند بطور عمدی به طالبان رها می کنند تا آنها حامیان نظام را قتل عام نمایند و این موضوع چندین بار است تکرار می گردد.
5-اقوام ساکن دیگر که همیش در خدمت پشتونها بوده است قسمی معرفی نموده است گویا همه آنها خاین هستند و نیز دشمن درجه یک پشتونها هستند.
6-اینها در تمامی مراکز تصمیم گیری افراد وابسته به اتمر را گماشته اند که اگر آن شخص جاسوسی و به میل آنها رفتار نکند توسط کسر معاش و قطع معاش و یاهم منفکی در طول 24 ساعت از کار برکنار می گردد.
7-به رییس جمهور دروغ می گویند و گزارشات را قسمی ترتیب می کنند که به نفع خود شان باشد.
8-در تمامی مراکز چه داخل افغانستان و یا در سفارت خانه ها بطور همیشگی توسط موبایل افراد به شبکه اتمر گزارش می دهند و تمامی انرژی کدرها را به این موضوع به مصرف می رسانند.
9-تمامی رایزنی و لابی گری اینها برای خارجیها قسمی است که به آنها نیز دروغ می گویند و اصل قضیه را اطلاع نمی دهند بلکه از قومندانان وزارتهای داخله، دفاع و اربکی که متعلق به دیگر اقوام یاهم پشتون است ولی به ذوق اینها کارنمی کند شکایت می کند تا ذهن خارجیها را برای انتخابات آینده تغیر دهند تا از اینها حمایت نماید.
10-آقای اتمر و اکلیل حکیمی اکثریت اشخاص با نفوذ جهادی، قومی و مذهبی را زیر کنترول خود از طریق طمع و پول کرده اند مثلا: منیب معین وزارت حج، عبدالحکیم مجاهد، ملاعبدالسلام ضعیف و دیگران از چندین جای معاش می گیرند، مولوی شهزاده از چندین مرجع معاش دریافت می کند، مولوی تره خیل چندین معاش برای پرداخته می شود، قاسم همت برادر آصف ننگ، رحیم الله مجددی پسر حضرت صاحب، حامد گیلانی پسر پیرصاحب، قاسم حلیمی معین وزارت عدلیه چندین وظیفه دارد و در عین وقت مشاور اتمر نیز هستند، همینگونه اگر تمامی نامها را بنوسیم مشکل است.
11-تنها در وزارت خارجه در 700 مامور 200 مامور توسط اکلیل و اتمر به سفارت خانه ها تعیین شده اند که اکثریت آنها سفرا هستند و اینها بطور روزمره با اتمر و حکیمی در رابطه هستند و به اینها دستور داده شده است که طالبان را در مجالس تروریست نگویند و زمانیکه از اینها پرسیده میشود که در افغانستان این قتلها را که میکند اینها موضوع را پنهان میکنند و آنرا به اقوام دیگر ادرس میدهند و وظیفه اصلی دیگر شان تخریب صلاح الدین ربانی و جمیعت است.
12-در اکثریت اماکن اقتصادی و درامد مالی افغانستان شامل وزارت مالیه، بانکها، گمرکها و غیره افراد بجز از ننگرهار و لغمان دیگر هیچ کسی وظیفه اجرا نمیکند.
13-اکلیل تحت نام انتخابات حتی شخص رییس جمهور را نیز به فساد آغشته ساخته است و به صدها میلیون دالر برای انتخابات در حساب های امریکا برایش ذخیره نموده است.
14-برای همه افراد و اشخاص برجسته کشور اتمر دسیه و توطئه ساخته است و هرکسی که هر نوع حرکت کند شخصا برایش زنگ میزند و تفصیل دسیه را برایش بیان میکند.
15-ده ها جاسوس آی اس آی را در اماکن مهم و سرنوشت ساز تحت نام کارشناس و غیره مقرر نموده اند که اینها روزمره از همه اعمال و تصامیم حکومت آی اس آی و انگلیس ها را اطلاع میدهند.
16-اینها در قتل، تخریب و پارچه پارچه شدن افغانستان نه اینکه مایوس نیستند بلکه لذت میبرند و لذت میبرند بخاطریکه اگر نظام و ثبات آمد مردم و حکومت از اختلاس و دزدیهای صدها میلیون دالر این باند پرده بر میدارند.
16-خانه جنرال باجوه، خانه وزیر مالیه و داخله و دیگر مقامات پاکستانی در لندن، امریکا، سیدنی است و یا داخل پاکستان. وزیر دفاع، داخله، امنیت ملی، مشاور امنیت ملی، ریس جمهور و غیره همه و همه در خارج است چطور امکان دارد که دولت از حق مردم دفاع نماید؟ در جهان 208 کشور است تمامی کشورهای جهان را جستجو نماید که حتی کابینه شان خانه های شان در خارج باشد.
17-خلاصه اینها اینگونه فکر میکنند که مردم افغانستان به هر نام که به قتل میرسند و یا ضعیف میشوند بالاخره اتمر رییس جمهور و اکلیل وزیر خارجه میشود و اینها مطمین هستند که اشرف غنی نظر به وضع صحی که دارد و افکار پرخاشگر و ماجراجویانه که دارند برنده میدان نیست ولی اگر بطور سمبولیک در انتخابات 2019 برنده شود نیز نام از اشرف غنی خواهد ولی قدرت، پول و امنیت کشور از اینها خواهد بود؛ اصل هدف اینها برای انتخابات 2024 است.
موضوع این نیست که اینها نمیدانند، موضوع اصلی این است که اینها قصدا نمیخواهند که استراتیژی، دکترین، گفتمان، عقل و منطق، حقوق و قانون، عدالت و غیره در افغانستان رعایت شود، اینها تمامی انرژی و فکر خود را بخاطر از بین رفتن دیگر اقوام استفاده میکنند. آیا قتل عام هزاره ها در مظاهره،قتل پسر ایزیدیار و سپس انفجار، توطیه علیه دوستم و ده ها مورد دیگر را به چشتم و گوش لمس نمیکنی؛ نخیر اینها کسانی اند که آب را آلوده و ماهی میگیرند؛ کی ها اینها را اصلاح خواهد نمود؟ پاسخ؛ هیچ کسی بخاطر نظام کرزی همه افراد را قبل از قبل به فساد گوناگونی آغشته ساخته است.
کرزی موضوعات قومی را بطور ریشه یی دامن زد و از اسماعیل یون و طاقت شخصیت ساخت. مردم فاقد اعتماد و اعتبار شده اند به همین خاطر است که مردم بروی طالبان امید بسته کرده اند و اینرا نیز میدانند که طالبان به جز بدبختی دیگر کدام پیامی به مردم ندارند.
اجلاس چینگدائو؛ فصل جدید همکاری و توسعهی سازمان همکاریهای شانگهای
اطلاعات روز : اجلاس چینگدائو که قرار است در ماه جون برگزار شود، اولین نشست سازمان همکاریهای شانگهای پس از عضویت هند و پاکستان در این سازمان است و قرار است نقش اساسی و قابلتوجهی را در ارتقای امنیت، صلح و رفاه منطقهیی ایفا کند.
این رویداد مهم دیپلماتیک در شهر ساحلی چینگدائو در شرق چین درست زمانی اتفاق میافتد که جهان نیازمند اقدام مشترک برای رسیدگی به چالشها و تهدیدها، از درگیریهای منطقهیی گرفته تا گسترش تروریسم و از پوپولیسم گرفته تا یکجانبهگرایی است. این رویداد باید به جهانیشدن اقتصاد کمک و حکومتداری جهانی را، طوری که به نفع همه باشد، بهبود دهد.
همکاری سازمانی مؤثر
سازمان همکاریهای شانگهای که در سال ۲۰۰۱ در شانگهای ایجاد شد، اکنون به یک سازمان منطقهیی فراگیر توسعه یافته است؛ سازمانی که به طور فعال نقش سازندهیی در امور منطقهیی و بینالمللی ایفا میکند.
سازمان همکاریهای شانگهای بیش از ۶۰ درصد اوراسیا را در بر میگیرد. این مقدار تقریبا برابر با نیمی از جمعیت جهان و بیش از ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان است. پرجمعیتترین سازمان منطقهیی هشت کشور عضو و علاوه برآن چهار کشور ناظر و شش شریک گفتگو دارد. چین، هند، قزاقستان، قرغیزستان، پاکستان، روسیه، تاجکستان و ازبیکستان هشت کشور عضو این سازمان اند.
کشورهای عضو پیوسته همکاری سازمانی پرباری را در زمینههایی چون امنیت، اقتصاد و مبادلات مردم-به-مردم داشتهاند و شمار زیادی از اسناد مهم را هم به تصویب رساندهاند.
«روحیهی شانگهای» اعتماد متقابل، منافع متقابل، برابری، رایزنی، احترام به تنوع فرهنگی و پیگیری توسعه مشترک که در منشور سازمان همکاریهای شانگهای بیان شده، همواره توسط تمامی اعضا برای پیگیری همکاری عملی مورد تایید و حمایت قرار گرفته است.
یوگنی سیسویف رییس کمیتهی اجرایی سازمان منطقهیی ضدتروریسم (بدنهی دایمی سازمان همکاریهای شانگهای که در تاشکند موقعیت دارد) میگوید که در سالهای اخیر در بخش امنیت، که اولویت کاری این سازمان است، همکاریهای ضدتروریسم در میان کشورهای عضو افزایش یافته است.
سیسویف میگوید که از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ نهادهای کشورهای عضو این سازمان بیش از ۶۰۰ جرائم تروریستی را خنثا و حدود ۲ هزار تن از اعضای گروههای تروریستی را دستگیر کردهاند و ساختار منطقهیی ضدتروریسم به یک جزء موثر سیستم امنیت منطقهیی تبدیل شده است.
در چارچوب سازمان همکاریهای شانگهای تمرینهای دو جانبه و چندجانبه ضدتروریستی بسیاری سازمان یافتهاند. در ماه دسامبر اولین تمرین ضدترویسم با حضور هشت عضو سازمان در شهر ساحلی خیامین در جنوبشرق چین به منظور بهبود هماهنگی و تشریک تجربیات مبارزه با تروریسم سایبری برگزار شد.
پس از پیوستن هند و پاکستان در سال جاری، جلسات وزرای دفاع و وزرای خارجهی اعضای سازمان همکاریهای شانگهای به منظور اجرای اجماع اجلاسهای قبلی و آمادگی برای اجلاس آینده در چین برگزار شد.
همچنین از طریق نشستهای متعدد پس از هفدهمین اجلاس سازمان همکاریهای شانگهای که در ماه جون سال گذشته در آستانه برگزار شد، پیشرفتهایی در زمینه تسهیل تجارت، همکاری در زمینه حفاظت از محیط زیست، عدالت، تکنالوژی و سایر زمینهها صورت گرفته است.
در همینحال مبادلات مردم-به-مردم در چارچوب این سازمان فصل جدیدی را گشوده است چنانچه اولین مجمع مردمی سازمان همکاریهای شانگهای که در ماه آپریل در شهر خان در غرب چین برگزار شد، پیشنهاد داد که دولتها و سازمانهای غیردولتی فعالیتهای مبادلاتی متنوع را در راستای ایجاد یک «جامعه با آیندهی مشترک برای بشریت» انجام دهند.
مقامات گردشگری کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای اولین بار در ماه مِی با هم ملاقات و در مورد یک طرح همکاری برای این بخش (گردشگری) گفتوگو کردند.
همکاری سازمان همکاریهای شانگهای به سود مردم کشورهای عضو تمام شده و به صلح، ثبات و امنیت منطقهیی کمک کرده است. این سازمان باعث ایجاد پتانسیل جدیدی برای همکاری خواهد شد و نفوذ بیشتری در آینده اعمال خواهد کرد.
انتظار میرودکه اجلاس چینگدائو به تصویب طرح پنجساله تطبیق «پیمان همسایگی خوب، دوستی و همکاری درازمدت» و تصویب طرح سه ساله برای همکاری در مبارزه با ترویسم، افراطگرایی و جداییطلبی بینجامد.
این اجلاس با تلاشهای مشترک همهی طرفها یک نشست مهم خواهد بود؛ نشستی که مسیرها و اهداف آینده را تعیین میکند و نقطه عطفی در تاریخ سازمان همکاریهای شانگهای میشود.
دستهی (موسیقی) نظامی ارتش آزادی بخش مردم چین، در پارک المپیک پکن در طی جشنوارهی سازمان همکاری شانگهای، پکن پایتخت چین
جامعهیی با آیندهی مشترک
اجلاس سازمان همکاریهای شانگهای پس از کنفرانس سالانه مجمع آسیایی بائو (که ماه آپریل در ایالت هاینان در جنوب چین برگزار شد) برگزار میشود. رییسجمهور شی جینپینگ در سخنرانیاش در این کنفرانس مجموعهیی از اصلاحات جدید و اقدامات جدید را در راستای برنامه اصلاحات اقتصادی چین اعلام کرد. سال ۲۰۱۸ میلادی چهلمین سالگرد اصلاحات و برنامه اصلاحات اقتصادی چین است؛ برنامهیی که رشد اقتصادی عظیمی را برای این کشور به ارمغان آورد.
اجلاس مجمع همکاری چین و آفریقا که قرار است در پکن در ماه سپتامبر برگزار شود و اولین نمایشگاه واردات بینالمللی چین که قرار است در شانگهای در ماه نوامبر برگزار شود، دو رویداد عمده جهانی دیگر اند که چین در اواخر سال جاری از آنها میزبانی خواهد کرد.
این رویدادها «دیپلماسی عمده کشور با ویژگیهای چینی» و محرک اصلاحاتی چین را به نمایش خواهندگذاشت.
چین از «یک جامعهی با آیندهی مشترک برای بشریت» و نوع جدیدی از روابط بینالملل را که ویژگی آن احترام متقابل، انصاف و عدالت و همکاری برد-برد است، حمایت کرده است و ابتکار یک کمربند یک راه این کشور یا “پروژهی قرن” از حمایت گستردهیی در سراسر جهان برخوردار شده است.
این ابتکار یکجا با «کمربند اقتصادی جادهی ابریشم» و «جادهی ابریشم دریایی قرن بیستویکم» که توسط رییسجمهور شی جینپینگ در سال ۲۰۱۳ معرفی شد، اکنون به پلتفرمی برای ایجاد یک جامعه با آیندهی مشترک برای بشریت بدل شده است.
لی جیانمین پژوهشگر آکادمی علوم اجتماعی چین میگوید: «سازمان همکاریهای شانگهای و ابتکار یک کمربند یک راه، حمایت و فرصتها را در اختیار یکدیگر قرار میدهند. مفهوم ابتکار یک کمربند یک راه قبلازقبل در سازمان همکاریهای شانگهای تعبیه شده و پیشرفت مثبت دارد.»
رییسجمهور شی در سخنرانی سال گذشتهاش در هفدهمین اجلاس سازمان همکاریهای شانگهای گفت: «کشورهای عضو این سازمان با تعهد مستحکم به روحیه شانگهای، پیشرفت جدی در راستای ایجاد یک جامعه با آیندهی مشترک داشتهاند و در نتیجه به نمونهی خوبی از نوع جدیدی از روابط بینالملل با ویژگی همکاری برد-برد بدل شدهاند.»
به گفتهی رشید آلیمف سرمنشی سازمان همکاریهای شانگهای، یک جامعه با آیندهی مشترک برای بشریت نشاندهنده چشمانداز جهانی است که در پشتیبانی چین از عدالت و در همانحال پیگیری منافع مشترک تعبیه شده است و این نشان میدهد که چین در پی توسعه صلحآمیز است.
لی یونگکوان رییس جامعه چین برای مطالعات روسیه، اروپای شرقی و آسیای مرکزی میگوید: «”روح شانگهای” عناصری را در بر دارد که مشابه آن در چشمانداز یک جامعهی با آیندهی مشترک برای بشریت و اصل حکومتداری جهانی برای دستیابی به رشد مشترک از طریق بحث و همکاری، تعبیه شدهاند و همچنان از اهمیت قوی برخوردار خواهد بود.»
رییسجمهور شی در نشست ماه آپریل با وزرای خارجه هفت کشور عضو، سرمنشی سازمان همکاریهای شانگهای و همچنین رییس سازمان منطقهیی ضدتروریسم این سازمان در پکن گفت که تحت شرایط جدید تمامی کشورهای عضو سازمان باید به آرمانهای اصلی خود پابند باقی بمانند، از «روحیهی شانگهای» سازمان همکاریهای شانگهای با جدیت حمایت کنند، از مزایای آن استفاده کنند، پتانسیل گسترش سازمان را کاملا آزاد کنند و با همکاری همهجانبه به پیش بروند. او افزود که چین آماده است تا با کشورهای عضو برای ادامه حمایت سیاسی از یکدیگر، فراهمآوری طرح و فضیلت برای این سازمان، حفظ امنیت و ثبات منطقهیی، ارتقای سطح هماهنگی و قابلیتهای اجرایی، تقویت همکاری در راستای ابتکار یک کمربند یک راه، ایجاد تدریجی تمهیدات نهادی همکاری اقتصادی منطقهیی، گسترش مبادلات مردم-به-مردم و گسترش همکاریهای فرهنگی کار کند.
ذاکر و خواهرش زایره دو دانشجوی روسی دانشگاه پترولیم چین با تخته دستنوشتهای «سلام چینگدائو» و (سلام سازمان همکاری شانگهای) به زبان روسی و چینی؛ شهر چینگدائو میزبان اجلاس سازمان همکاری شانگهای، استان شاندونگ شرق چین.
چینگدائو؛ آغاز جدید سازمان همکاریهای شانگهای
ژنوسبیکف میرویرت دانشجوی قزاقستانی که سال چهارم تحصیلاش در دانشگاه پترولیم چین در شهر چینگدائو را میگذراند، میگوید: «چینگدائو مدرن، بینالمللی و دارای اماکن تاریخی غنی است.»
میرویرت میگوید که او پس از فارغالتحصیلیاش به کشور خودش برمیگردد و یک مرکز آموزشی را برای کمک به کسانی که قصد تحصیل در چین را دارند، باز میکند. او میگوید: «علاوه بر همکاری اقتصادی و تجاری، من انتظار مبادلات فرهنگی و آموزشی بیشتری را بین چین و قزاقستان دارم.»
همچنین چینگدائو شاهد خواهد بود که سازمان همکاریهای شانگهای سفر جدیدی را با همکاریهای موثرتر و گستردهتر در حالی شروع میکند که کشورهای عضو آن به «روح شانگهای» وفادار باقی میمانند.
شهر پویای چینگدائو که بندر اصلی و پایگاه تولید قطار سرعت بالا و لوازم خانگی است، همانطور که چین برای جهان بازتر میشود، از نزدیک نظارهگر همکاری با کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای است.
در ماه آپریل وزارت تجارت چین تصمیم گرفت تا از چینگدائو در ساخت اولین منطقهی نمایش همکاری اقتصادی و تجاری منطقهیی چین-سازمان همکاریهای شانگهای حمایت کند.
این منطقه در پارک صنعتی اقتصادی و تجاری اوراسیا واقع شده که به ابتکار چینگدائو و شورای کسبوکار سازمان همکاریهای شانگهای در سال ۲۰۱۵ ایجاد شد. این پارک ۲۱ پروژه را به ارزش مجموعی ۲.۸ میلیارد دالر به خود جذب کرده است.
سال گذشته حجم تجاری بین چینگدائو و کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای با ۹.۸ درصد افزایش در سال به ۴.۶ میلیارد دالر رسید. همچنین ارزش واردات این شهر از کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگها با صعود ۴۱ درصدی به ۱.۴۶ میلیارد دالر رسید.
شرکت Haier تولیدکنندهی پیشرو تولید لوازم خانگی در جهان مستقر در چینگدائو، کارخانههایی در کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای همچون روسیه، هند و پاکستان دارد.
چینگدائو دارای جاذبههای فرهنگی نیز است. یونسکو سال گذشته با توجه به تاریخ طولانی چینگدائو در رابطه به سینما، آن را بهعنوان «شهر فیلم» نامگذاری کرد. در ماه جون این شهر میزبان جشنوارهی فیلم سازمان همکاریهای شانگهای خواهد بود. در این جشنواره حدود ۶۰ فیلم ساخت کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای به نمایش گذاشته خواهند شد.
سازمان همکاریهای شانگهای با آغاز اجلاس چینگدائو فاز جدیدی از همکاری و توسعه را به معرفی خواهد گرفت تا این سازمان با نفوذتر و پویاتر شود و نقش فعالتری را در ایجاد جامعهیی با آیندهی مشترک برای بشریت ایفا کند.
افغانستان اقتصاد برنامه اقتصادی چین پاکستان جاده ابریشم جدید جاده ابریشم قرن بیست و یک چین چین و افغانستان دهلیز تجاری روسیه سازمان همکاری های شانگهای شانگهای هند
ائتلاف بزرگ ملی افغانستان
کرزی و سیاف با ائتلاف بزرگ ملی وارد مذاکرات شدند
طبق معلومات اخیر که در اختیار اسپوتنیک قرار گرفتند، رهبران ائتلاف بزرگ ملی که به طور غیرعلنی در جلسه انقره ایجاد شده بود، به گفتگوی مفصل در باره تشریک مساعی طی انتخابات آینده پارلمانی و ریاست جمهوری پرداختند.
قابل یادواریست که احزاب و گروه های سیاسی ذیل علاقمندی خود را غرض شرکت در ائتلاف مذکور نشان دادند:
جنبش ملی اسلامی افغانستان به رهبری معاون —اول ریاست جمهوری آقای عبدالرشید دوستم،بعضی از رؤسای جامعیت اسلامی افغانستان به —ویژه آقای عطا محمد نور و آقای احمد ضیا مسعود، حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان به رهبری —معاون دوم رئیس اجرائیه آقای محمد محقق،جبهه ملی نوین افغانستان به رهبری وزیر پیشین —مالیه آقای انور الحق احدی،نمایندگان شورای لوی قندهار به ویژه وکیل ولسى جرگه آقای نعیم لالی حمیدزی، نمایدگان شورای لویه پکتیا به رهبری نایب اول —ولسی جرگه آقای همایون همایون، نمایدگان شورای لوی ننگارهار به رهبری وکیل —ولسی جرگه آقای عبدال ظاهر قادر.مشورت های وسیع بین سیاستمداران نامبرده مبنی بر ایجاد تشکیلات اتحادیه جدید، برنامه آن و اقدامات بعدی جریان دارند. قرار است که شورای عالی ائتلاف و شورای اجرائیه ائتلاف به عنوان ارگان های اساسی آن ایجاد شوند.
شورای عالی، منحیث ارگان تصمیم کننده متشکل از رهبران احزاب سیاسی، رؤسای شورا های اقوام و نهاد های اجتماعی و مدنی و شورای اجرائیه منحیث نهاد دایم الفعال ائتلاف ایفای وظیفه خواهند نمود. طبق معلومات اخیر، آقای احمد ضیا مسعود به حیث رئیس اجرائیه ائتلاف انتخاب گردید و فغلأ نقش اساسی را در هم آهنگی مذاکرات اعضای ائتلاف بازی می نماید.
یکی از مهمترین موضوعات در آجندای نشست رؤسای ائتلاف، تشریک مساعی طی انتخابات پارلمانی می باشد که ممکن اولین امتحان برای این اتحادیه سیاسی باشد. اگر رهبران ائتلاف به توافقات مشخص مبنی بر همکاری طی انتخابات وکلای ولسی جرگه برسند و این توافقات را عملی می نمایند، بنیاد محکم برای ایجاد یک تیم واحد متشکل از شخصیت های کلیدی آئتلاف برای انتخابات ریاست جمهوری 2019 گذاشته شود.
قابل ملاحظه است که با گذشت زمان سایر چهره های اساسی اپوزسیون سیاسی افغانستان وارد مذاکرات با ائتلاف بزرگ ملی می گردند. به ویژه، بر اساس منابع اسپوتنیک، شورای حراست و ثبات به رهبری استاد عبدالرب رسول سیاف فعلأ با آئتلاف گفتگو را آغاز کرده اند.
همچنان آقای حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان، چند روز قبل از اقامت گاه استاد محمد محقق بازدید نمود. طبق اطلاعات دریافت شده، سیاستمداران نامبرده هم بیشتر به مسأله همکاری طی انتخابات آینده پارلمانی و ریاست جمهوری متمرکز شدند.
بنأ رویداد های اخیر نشان می دهند که اپوزسیون افغانستان با وجود مخالفت ها و تفاوت نظر نسبت به بعضی مسائل سیاسی در حال تشکیل یک اتحادیه بزرگ ملی می باشد تا بتواند طرح آقای اشرف غنی را مبنی بر حفظ قدرت بعد از انتخابات 2019 ناکام بسازد.
سایه فساد و تقلب بر سر انتخابات افغانستان
انتخابات پارلمانی و شوراها در افغانستان در پاییز برگزار میشود. ثبتنام کاندیداها شروع شده اما صلاحیت آنها در گرو حداقل ۱۰۰۰ حامی و ۴۲۰دلار دارایی است. این شروط خطر خرید آرای مردم از سوی نامزدهای متنفذ را دارد.
به گزارش ایسنا به نقل از شبکه خبری دویچه وله، آخر اکتبر ۲۰۱۸ قرار است در افغانستان انتخابات پارلمانی و برای نخستین مرتبه انتخابات شوراها برگزار شود. نیروهای طالبان و داعش کوشیدهاند با حملات تروریستی به مراکز ثبتنام، مردم را از مشارکت در انتخابات و استفاده از این حق بترسانند. یکی از این حملات در کابل در ماه آوریل ۵۷ غیرنظامی را به کشتن داد.
به موازات تهدیدهای تروریستی روزمره، تقلب و بینظمی بر فرآیند دموکراسی در افغانستان سایه افکنده است. ثبتنام نامزدهای انتخاباتی نیز که از آوریل شروع شده و تا میانه ژوئن ادامه خواهد داشت، از این خطر مبرا نیست.
کاندیداها برای اثبات صلاحیت خودشان، باید به کمیسیون انتخابات نشان دهند که تعدادی رایدهنده و میزان معینی دارایی دارند. حدنصابی که برای کاندیداهای پارلمانی تعیین شده، جلب حمایت ۱۰۰۰ رایدهنده و ۳۰هزار افغانی (معادل ۴۲۰ دلار) است. برای ورود به انتخابات شوراها نیز باید حمایت ۳۰۰ رایدهنده و ۱۴۰دلار موجودی داشت.
هر کاندیدا برای اثبات این که رای دهنده دارد، باید کپی اوراق هویتی مهر خورده حامی خود را به کمیسیون انتخابات ارائه دهد.
با این اوصاف، به سادگی میتوان به رایدهندگان پول داد تا برگه هویت خودشان را به عنوان حامی یکی از کاندیداها مهر بزنند. شهروندان ولایت غزنی به دویچه وله گفتهاند که در کابل، کپی اوراق هویت از ۷ تا ۲۷ دلار معامله میشود.
فصل احمد مناوی، مدیر سابق کمیسیون مستقل انتخابات میگوید تا کنون این کمیسیون در جلب اعتماد مردم برای مشارکت در انتخابات موفق نبوده است. از میان ۱۴ میلیون نفری که واجد حق رای هستند تنها ۴ میلیون نفر برای حضور در انتخابات ثبتنام کردهاند.
نعیم ایوب زاده، از سازمان غیردولتی “بنیاد انتخابات شفاف برای افغانستان” هم نسبت به روند انتخابات بدبین است. او میگوید کاندیداهایی که کپی مدارک رای دهندگان را میخرند، هیچ مشروعیتی ندارند.
ایوبزاده میافزاید، مشکل دیگر این است که قانون انتخابات افغانستان، هیچ معیار تحصیلی برای نامزدهای انتخابات پارلمانی تعیین نکرده است و به این ترتیب ممکن است شانس ورود بیسوادان و یا کمسوادانی که زور و پول دارند بیشتر از کسانی باشد که دانش سیاسی دارند.
با این همه هنوز بسیاری در افغانستان معتقدند که انتخابات تنها راه جلو رفتن افغانستان در مسیر دموکراسی است. عبیدالله عزیزی، که نامزد انتخابات محلی در ولایت بلخ است، ابراز امیدواری میکند که کاندیداتوری جوانان و افراد تحصیلکرده، مردم را به مشارکت در این امرتشویق کند؛ ولو آنکه برخی برای خودشان با پول رای خریده باشند.
طارق اقتداری از سازمان “نسل خوشبین” کارزاری در شبکههای اجتماعی به راه انداخته است. او در فیسبوک به رایدهندگان هشدار داده که حق مشارکت خودشان را نفروشند زیرا “کسی که امروز رایدهندگان را میخرد، فردا فروشنده منافع کشور خواهد بود.»
آلمان: دولت افغانستان قادر به انجام مسئولیتهای خود نیست
وزارت خارجه آلمان در گزارش اخیرش تصریح کرد که دولت افغانستان در محافظت از مردم قادر به انجام مسئولیتهای خود نیست و فقط از نفوذ محدودی بر زورمندان و فرماندهان محلی برخودار است.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، پس از انتقادات گسترده اداره بازرسی ویژه آمریکا از عملکرد حکومت وحدت ملی این بار وزارت خارجه آلمان نیز دولت افغانستان را در انجام مسئولیتهایش ناموفق دانست.
وزارت خارجه آلمان در گزارش اخیرش از وضعیت افغانستان حکومت وحدت ملی را در انجام مسئولیتهایش بویژه در زمینه محافظت از شهروندان افغان ناکام دانسته است.
بر اساس این گزارش، دولت افغانستان قادر به محافظت از مردم نیست و از نفوذ محدودی بر زورمندان و فرماندهان محلی برخوردار است.
فرماندهان و زورمندان از قدرت سوءاستفاده میکنند اما سیستم قضایی افغانستان به صورت بسیار محدودی عمل میکند و دسترسی به سیستم قضایی نیز تضمین شده نیست.
قرار است بر اساس گزارش وزارت خارجه آلمان از وضعیت امنیتی افغانستان وزارت کشور آلمان درباره اخراج و یا پذیرش درخواست پناهندگی پناهجویان افغان در این کشور تصمیم گیری کند.
این در حالی است که دولت افغانستان تا کنون به گزارش وزارت خارجه آلمان از وضعیت افغانستان واکنشی نشان نداده است.
پیش از این نیز اداره بازرسی ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان از عملکرد حکومت وحدت ملی و استراتژی ترامپ در تامین امنیت شهرها انتقاد کرده بود.
در چند سال اخیر ناامنیها بطور فزاینده در شهرهای بزرگ افغانستان افزایش یافته و حملات گروه تروریستی داعش بارها از غیرنظامیان افغان قربانی گرفته است.
«زیرک و خاموش»؛ لقبی فریبنـده برای رییس اجـرایی
ماندگار : داکتر عبدالله رییس اجراییِ حکومت وحدت ملی را برخی رسانههای غربی سیاستمداری «زیرک و خاموش» لقب دادهاند؛ اما وقتی عملکردِ آقای عبدالله در همین چند سالِ گذشته را مرور کنیم، صرفاً بر نیمی از نتیجهیی که رسانههای غربی در مورد او رسیدهاند(خاموش)، میتوان صحه گذاشت.
آقای عبدالله سیاستمداری خاموش در حکومت وحدت ملی بوده است و با وجود همۀ مشکلاتی که برایِ خود و یاران و هواخواهانش درست کرده و جمعِ بزرگی از آنها را از خود سرخورده و ناراضی ساخته، هرگز روی تُرش نمیکند، بهآرامی انتقادها را میشنود و وقتی نتواند پاسخ قناعتبخش بدهد، خاموشی اختیار کرده و یا دندان بر جگر میگذارد.
بدیهیاست که این رویه در سیاست، مزیتِ کلان و قابلِ افتخاری شمرده نمیشود؛ زیرا سیاست عرصۀ تعقل، تحرک و جسارت است و فقط آنهایی که این سه عنصر را داشته باشند، میتوانند تحول بیافرینند و تاریخساز شوند. بسیاری از مخالفانِ آقای عبدالله و در واقع مخالفانِ ایجاد پست ریاست اجرایی، بهخاطر همین خاموشی و مدارا، نگاهی رضایتآمیز به او دارند و با وجود آنکه نمیخواهند او در قدرت شریک باشد، ولی بازهم وقتی بحث شراکتِ ناگزیر در قدرت پیش میآید، اعتراف میکنند که از هر فرد دیگری، آقای عبدالله مناسبتر است!
زمانی که بانوی نخست کشور، مشکلاتِ فعلیِ افغانستان را مستقیماً به آقای عبدالله و پست ریاست اجرایی منسوب کرد و از هوشیاری و مدیریتِ شوهرش داد سخن داد، آقای عبدالله در هیچ جایی از چنین برخوردی شکوه نکرد، و شاید سخنان بانوی نخست را به «هیچ» انگاشت و گفت بگذار بگوید؛ هرکس هرگونه که میخواهد در مورد او قضاوت کند، اما روزی میرسد که واقعیتها روشن خواهند شد و معلوم خواهد شد که کی چه کرد.
اما آیا واقعاً گـذر زمان میتواند همه چیز را روشن کند؟ آیا بهتر نیست که یک سیاستمدارِ زنده بهجای اینهمه صبر و سکون و حواله دادنِ چیستیِ مسایل و مشکلات به گذر زمان، خود فعالانه وارد معرکه شود و با استفاده از جایگاه و پایگاهی که در اختیار دارد، تاریخ و قضاوت در بسترِ آن را به سودِ خود رقم زند؟ آیا سکون و سکوت و مدارا و تساهلِ بیش از حد، به سیاستمداری که آرایِ میلیونیِ مردم را با خود دارد، زیبنده و قابل افتخار است یا اینکه نوعی ضعف و سرافکندهگی به شمار میآید؟
چرا بانوی نخسـتِ کشور که نه جایگاهِ مردمی دارد و نه جایگاه حقوقی و قانونیِ مشخص در ساختار نظام، با لهجۀ شکستۀ فارسیِ خود ولی در نهایتِ صلابت و اطمینان میتواند سخن بگوید و بر موضوعات و مسایلِ پیچیدهیی انگشت بگذارد که نه به او ارتباط دارند و نه هم بهدلیلِ بیگانهگیاش از محیط و جامعۀ افغانستان میتواند آنها را عمیقاً درک و تحلیل کنـد؟ و چـرا آقای عبدالله که بیهیچ شک و شبههیی هم ریشه در این آبوخاک دارد و هم از بسترِ وسیعِ جهاد و مقاومت و همسنگری با قهرمان ملیِ افغانستان برخاسته است، نمیتواند با اطمینان سخن بگوید و با صلابت تصمیم بگیرد و عمل کند؟
سخنانِ چند روز پیشِ همسرِ آقای غنی در مورد قوم سادات، از انفجارِ یک بمب در میان یک جمعیتِ بزرگ چیزی کم داشت؛ سخنانی که نشان میدهد که اگرچه او بسیار کم میداند و کم میفهمد اما در عوض قصد دارد نقشی همپایه با رییسجمهور را در مسایلِ افغانستان ایفا کنـد. خانمِ آقای غنی زیر عنوان «بانوی نخست» چنان سخن میگوید و چنان نشست و کنفرانس دایر میکند که گویی افغانستان سرزمینِ آبا و اجدادیِ وی بوده و او به پشتوانۀ این ریشه، نمیخواهد و نمیتواند در هیچکدام از مسایلِ این کشور سکوت کرده یا بیطرف بماند. از همین روست که خانمِ اول خود را پشـتون و افغان میخواند و قومی به نامِ سادات را به رسمیت نمیشناسد.
ناگفته پیداست که بانوی اول اینهمه جرأت و جسارت را از یکهتازیهایِ شوهرش در صحنۀ سیاستِ افغانستان به میراث برده و آقای غنی نیز اینهمه یکهتازی را از سکون و خاموشیِِ ریاست اجرایی و شخص داکتر عبدالله.
آقای عبدالله در مقام رییس اجرایی و در پرتوِ توافقنامۀ تشکیل دولت وحدت ملی، صاحبِ نیمی از قدرت سیاسی در افغانستان است اما متأسفانه نتوانسته از این قدرت بهره و استفادۀ حداقلی را ببرد. گویا او از سیاست، خاموشی و خوشپوشیِ پیوسته را خوش دارد؛ همان دو عنصر و ویژهگییی که غنی و تیمِ ارگ در سایۀ آن میتوانند سیاستِ حذف، انحصار و تحقیر را به پیش برانند؛ سیاستی که در آن یک تیم میتواند هر شخصی را در هر موقف و مقامی نصب کند و تیمِ دیگر حتا نمیتواند برای کسی که به او کمپاین کرده، قلم زده و صادقانه رای داده، یک کمکهزینۀ کوچکِ تحصیلی مهیا کنـد.
لقب «زیرکی و خاموشی»، لقبی بسیار فریبنده برای ریاست اجرایی، شخصِ آقای عبدالله و همۀ هواخواهانِ احتمالیِ اوست. خاموشی، زمانی میتواند قابل استناد و افتخار باشد که در سایۀ آن، شهکاریهایی صورت بگیرد. آقای عبدالله بیشتر خاموش بوده و بعضاً بر اثرِ یکهتازیهایِ تیم مقابل و فشار مطالباتِ همپیمانان، منفعلانه دست به اعتراض زده است؛ اما در سایۀ هیچکدام از این دو رویکرد (خاموشی پیوسته و اعتراض گاهگاه) هیچ شهکار یا برنامۀ بزرگی صورت نداده است. با این حساب، صفتِ «زیرک و خاموش» در مورد آقای عبدالله، صفتی دوجزیی و متناقض به نظر میرسد که یکی دیگر را نقض میکنند و حتا این تردید را برجسته میسازند که این لقب توسط رسانههای غربی، به سفارشِ ارگ و تیمِ آقای غنی به عنوان یک «تسـلی واهی» برای رایدهندهگان و هواخواهانِ داکتر عبدالله، و یک «تشویق گمراهکننده» برای ادامۀ این منش و روش در دستگاه ریاست اجرایی صادر شده باشد.
اخیراً آقای عبدالله در گفتوگو با ایرونیوز در پاسخ به یک پرسش تأیید کرده که قومگرایی در بدنۀ دولت وحدت ملی وجود دارد. اما او بهصورتِ مشخص از کسـی و گروهی نام نمیبرد. این اشارۀ ضعیف و ناقص آنهم در پایان عمر حکومت موجود، دقیقاً بازتابدهندۀ صفتِ خاموشیِ آقای عبدالله بوده میتواند؛ اما «زیرکی» صفتِ دیگریاست که گویا برخیها میخواهند بر رویکرد ضعیفِ آقای عبدالله در صحنۀ سیاستِ افغانستان تحمیل کننند
القاب رسانهیی و بازیهای زبانی، ابداً تکیهگاه و و پشتوانهیی محکم برای یک سیاستمدارِ خوب به شمار نمیآید. یک سیاستمدار ورزیده، از آیینۀ قضاوتِ مردم و هواخواهانش دربارۀ رفتارها و تصمیماتش، خویشتن را مورد محاسبه قرار میدهد و بر مبنای آن، اقدامات و سیاستهایِ بعدیاش را تنظیم و ترتیب میکنـد.
دکتور غنی و فرصتهای روغنی
۸ صبح : دکتور اشرفغنی، رییس حکومت وحدت ملی افغانستان، بهحیث یک چهرهی اکادمیک و جهان دیده، فرصتهای زیاد و بیتکراری در اختیار داشت تا با تعمق و تعقل یک سلسله کارهایی را انجام دهد و دست به اقداماتی بزند، که از او در تاریخ افغانستان، بهمثابهی یک چهرهی ملی، با برنامه و مفید برای همه شود. اما متاسفانه او چنین نکرد، فرصتهای زیادی را از دست داد و با تصامیم و عملکردهای مبتنی بر احساسات، سلیقهگرایی و دور از شأن یک متخصص واقعی، تصویر منفی و نامناسبی از خود در اذهان عامه شکل داد و به جای حل مشکلات موجود در کشور، به گونهی بیسابقه، عامل ازدیاد و افزایش مشکلات و گسترش بیسابقهی تبعیض، فساد و تضادهای قومی و زبانی در کشور شد. او هنوز هم فرصت دارد تا برای ترمیم وجههی آسیبدیدهی خود ـ اگر ماهیتش آنچه که مردم میپندارند نیست- و کاهش مشکلات مردم و مملکت، دست به یک سلسله فعالیتهای مفید و مبتنی بر رویکرد ملی و غیرسودجویانه بزند.
دکتور غنی، آنگونه که مشخص است، شوق جا باز کردن در دل مردم و مبدل شدن به یک چهرهی ماندگار را دارد؛ ولی، متاسفانه برای رسیدن به این آرزوی خویش، راه اشتباه و بستر بسیار کوچکی را انتخاب کرده است؛ در حالی که، با داشتن باور و دید ملی و انجام فعالیتهای فراگیر و مورد قبول همه، میتوانست به این آرزوی خویش رسیده، به یکی از چهرههای ماندگار تاریخ افغانستان مبدل شود. او در کشور لبنان درس خوانده است و شاهد آن بوده است که چگونه مردمان متعلق ادیان، مذاهب و باورهای متفاوت با درک و پذیرش یکدیگر، در کنار هم در چارچوب یک ساختار عام شمول کار و زندهگی کرده، کشور واحدی را شکل دادهاند. او در ایالات متحدهی امریکا، سرزمین موزاییک انسانی، درس خوانده است، زندهگی و کار کرده است و شاهد بوده است که چگونه افراد و مردمان متعلق به نژادها، فرهنگها، ادیان و باورهای متفاوت کنار هم ملتی پویا و مقتدر را شکل دادهاند. او در بانک جهانی، یک نهاد چند فرهنگی کار کرده است و دیده است که چگونه انسانهای متفاوت روی اهداف مشترک کنار هم کار میکنند؛ مهمتر از همه، خودش مثالی از خانوادههای چند فرهنگی، دارای ادیان متفاوت و شکلیافته از باهمیهای معاصر است. از سوییهم، او یک چهرهی تحصیل یافته و دارای تجارب و فعالیتهای اکادمیک میباشد و شوخیهای متفکرانهاش هم بجای خودش.
با چنین سوابقی، بیتردید از آقای غنی توقع میرفت و توقع میرود تا با دید باز و با درک و تحمل تفاوتهای موجود در کشور، بهحیث یک چهرهی مفید برای مردم و مملکت و مورد قبول تمام مردم ساکن در کشور، نقش بازی کند، برنامه داشته باشد و کار کند. با تجارب جدی و طویلی که از زندهگی در جوامع چندرنگ و متنوع داشت، باید به گونهی بیسابقه در راستای از بین بردن فاصلههای موجود در میان مردم، فراهمسازی زمینههای تماس، گفتوگو و تفاهم در میان مردمان متعلق به اقوام، زبانها و مذاهب متقاوت ساکن در کشور و همچنان در راستای فراهمآوری زمینههای ملتسازی و دولتسازی در کشور، به گونهی دقیق و مبتنی بر عدالت اجتماعی و واقعیتهای موجود در کشور برنامههای معقول و عملی را روی دست میگرفت. از او توقع میرفت، تا با پدیدههای تبعیض، تعصب، سلیقهگرایی و برتریجوییهای بیمورد مبارزه کرده، اساس یک جامعهی مدرن و مبتنی بر دانش، کار و یکدیگر پذیری را بگذارد. همچنان، از او توقع میرفت تا با پدیدههای ویرانگر جعل، تزویر، فساد و رشوهستانی با جدیت مبارزه نموده و با استفاده از تجارب کاری اش در بانک جهانی، در راستای پایهگذاری یک اقتصاد پویا، پایدار و مفید برای همه، برنامهها و کارهای مفیدی را روی دست گرفته و از داشتههای زیر زمینی و فرصتهای زیربنایی کشور برای بهبود شرایط زندگی مردم و تحکیم ثبات در کشور استفاده نماید. همچنان، از وی توقع میرفت تا در راستای تحقق عدالت و شایستهسالاری، مجازات مجرمین بدون در نظرداشت ویژگیهای فردی و تباری آنها و همچنان فراهم سازی سهولتها و فرصتهای یکسان کاری برای تمام مردم در کشور، برنامههای معقول و مفیدی را طرح و عملی می نمود؛ همچنان، توقع میرفت تا در راستای هزینه کردن بودجههای انکشافی و تطبیق پروژههای ملی، به تمام مردم و مناطق کشور نگاه یکسان میداشت و هیچگونه تبعیض و تفاوت را نمیپذیرفت؛ در صورت انجام کارهای یاد شده، او در این سن و سالیکه دارد، به یک چهرهی مفید و ماندگار ملی مبدل میشد و زمینههای سوقدهی مردم و مملکت به سوی آسایش و پیشرفت را نیز فراهم میکرد!
اما، آقای غنی به مسایل و مکلفیتهای یاد شده توجه نکرد و همزمان با بهدست گرفتن قدرت، چنان با قضایا و سرنوشت مردم برخورد کرد و چنان روی آجنداهای قومی و سلیقوی تمرکز نمود، که گویی این همه عمر را در خارج از کشور برای فراگیری دانش و درایت و دانستن تجارب مثبت دیگران سپری نکرده است، بلکه همواره انتظار روزی را میکشیده است تا فرصت با او یاری کند و بدون در نظرداشت تمام مصالح و معیارها، به تحقق باورها و برنامههای سلیقوی و مبتنی بر برداشتهای تباری خودش بپردازد. از نحوهیی برخودر و کارکردهایش فکر میکنی که همان غنی تازه قصد سفر کرده به لبنان برای تحصیل است و هنوز نه چیزی را تجربه کرده است و نه چیزی را آموخته است و گویا پیرامون تحمل و یکدیگرپذیری نیز چیزی را ندیده است و نمیداند.
وقتی او در نتیجهی یک انتخابات جنجالی و مملو از تقلب، که نزدیک بود کشور را بهسوی پرتگاه بکشاند، روی کار آمد، بیدرنگ آغاز کرد به انحصار قدرت و امکانات، طرح و تطبیق برنامههای سلیقوی و تبارگرایانه. همچنان، زیر پا کردن معیارهای شایسته سالاری و مبتنی بر عدالت اجتماعی، استخدام کرکترها و چهرههای جعلی و کذایی هم تیم و تبار خود در جایگاههای مهم کاری و ترجیح دادن آنها بر کرکترها و ظرفیتهای واقعی و ارزشمند خارج از چارچوب تیم و تبار آقای خودش و تضعیف بستر و جایگاههای سیاسی، اجتماعی و مردمی دیگران از جمله کارهای عملی وی محسوب میشوند. تبعیض و تعصب در حاکمیت زیر ادارهی آقای غنی بگونهی بیسابقه گسترش یافت و فساد، استفادهجویی و سلیقهگرایی به اوج خود رسید. دهها کرکتر جعلی تا سطح وزیر، مانند وزارت تحصیلات عالی در دو دور پیهم، وزیر مخابرات و …، به کار گماشته شدند و مشاورین به اصطلاح تکنوکرات و متخصص وی کمکهای سخاوتمندانهی کشورها و نهادهای خارجی برای ظرفیتسازی در افغانستان، مانند کمکهای بانک جهانی به تحصیلات عالی افغانسان را، در راههای بیمورد و مبتنی بر سود و سلیقهی شخصی، مانند پروژهی بیمورد (eDX)، هزینه و حیف نمودند.
مقاماتیکه حاضر به پیشبرد کارهایشان از مجراهای غیر قانونی و سودجویانه نشدند، مانند علی احمد عثمانی وزیر انرژی و آب، در انزوا قرار گرفتند و شرکای قدرت و اعضای تکت انتخاباتی آقای غنی و بعضی از چهرههایی دارای دستاوردهای برجسته در عرصههای سازندگی و تامین امنیت در بعضی از ولایات کشور، که با آقای غنی دارای تیم و تبار مشترک نبودند، با بهانههای مختلف از قدرت کنار زده شدند، اما در عوض چهرههای مشهور در ویرانگری، که همتبار آقای غنی بودند، با امتیازات فراوان مهمان حکومت و مقامات ارشد حکومتی شدند. از سوییهم، بسیاری از جنرالان و افسران با ظرفیت خارج از محدودهی تیم و تبار آقای غنی از کار برکنار شدند و حتا به تقاعد سوق داده شدند و بعضی از چهرههای هم تبار وی، مانند وزیر دفاع فعلی و دهها تن دیگر، با ترفیعات و امتیازگیریهای زود هنگام و غیر قابل توجیه، همه کارهی امور شدند.
با طرح و تطبیق برنامههای مبتنی بر سلیقه و تبارگرایانه، فاصلههای جدی در میان مردم ایجاد گردید و همچنان با بر هم زدن ساختار دفاعی و امنیتی کشور و گماشتن چهرههای نا توان در راس نهادهای دفاعی و امنیتی، وضعیت امنیتی کشور بگونهی بیسابقه وخیم و نگران کننده شده است و روزانه دهها تن از نیروهای امنتی و مردم، در اکثر موارد بگونهی مرموز، جانهای خود را از دست میدهند. در نهایت، آقای غنی بخاطر باورها و برنامههای بیمورد سلیقوی و تبارگرایانه خودش، فرصتهای مهم و ارزشمند بیشماری را، که هم میتوانست باعث بهبود زندگی مردم و تحکیم ثبات در کشور شوند و هم باعث ماندگار شدن وی بهحیث یک شخصیت مفید ملی، از دست داد؛ به این ترتیب، هم به وجهه و جایگاه خودش را در اذهان عامه و تاریخ به شدت آسیب رسانید و هم کشور را بهسوی بیثباتی و قتل و کشتار پیهم سوق داد. او نشان داد که، تا محتوا مفید و مهم نباشد، با بودن در جایگاههای مهم و استفاده کردن از تجارب مفید دیگران، کسی مفید و مهم نمیشود! البته، ممکن است او به یک حلقه و قبیلهی خاص مفید و مهم باشد، اما او فرصت داشت تا برای همه مفید و مهم باشد و بهیک چهرهی ماندگار تاریخ کشور مبدل شود، که خودش اراده اش را نداشت و نشد. حالا در سن و سال و شرایط زندگی که آقای غنی قرار دارد، باید از مرکب تعصب و ضد بازی پایین شود و با فرصتهای روغنی که در اختیار داشت و دارد، در پی بهبود جایگاه و وجههی کاری و شخصیتی خودش، بهبود شرایط زندگی مردم و بهبود شرایط عمومی در کشور باشد. در غیر آن، اینگونه هم خودش، هم مردم و هم وطن را بهسوی سوق میدهد و به با سرنوشتی مواجه میسازد، که درخور شان آدمها و مردمان عاقل و سزاوار سرنوشت باشندگان سرزمین ابن سینا، البیرونی، ابیحنیفه، مولوی و … نمیباشد!
یکی از پسران بنلادن در بدخشان است
یک عضو مجلس نمایندگان افغانستان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس، از حضور یکی از پسران اسامه بنلادن، سرکرده سابق شبکۀ القاعده در ولایت بدخشان خبر داد.
فضل عظیم زلمی مجددی وکیل مردم بدخشان در مجلس نمایندگان افغانستان به خبرنگار فارس گفت: بر اساس گزارشهایی که از منابع محلی، جنبشهای مردمی و منابع موثق در شهرستان “کران و منجان” به وی رسیده، یکی از پسران اسامه بنلادن به نام عبدالله در این شهرستان حضور دارد.
به گفته مجددی، عبدالله از راه چترال که بدخشان را به پاکستان وصل میکند با حمایت طالبان مستقر در این شهرستان، وارد کران و منجان شده است.
این عضو مجلس نمایندگان افغانستان، شهرستان کران و منجان را نقطه استراتژیک و دروازه شمال افغانستان دانست که طالبان از پاکستان و ولایت نورستان به این منطقه وارد و به اقداماتی در بدخشان و سایر ولایتهای شمالی افغانستان دست میزنند.
این در حالی است که دو شب پیش، منطقه دره منجان مربوط به شهرستان کران و منجان به تصرف نیروهای مردمی این شهرستان درآمد.
به گفته این عضو مجلس نمایندگان افغانستان، یک فرمانده ارشد طالبان به نامهای “ملا جمعه گل” که جنگجویان خارجی را در رسیدن به بدخشان همکاری میکرد، نیز به اسارت جنبشهای مردمی در آمده است.
به گزارش فارس، مجددی از حکومت مرکزی افغانستان میخواهد که با حمایت از جنبشهای مردمی شهرستان کران و منجان و دو شهرستان دیگر این ولایت را از وجود طالبان و جنگجویان خارجی پاکسازی کنند.
آدم ربایی فشاری مضاعف بر اقتصاد افغانستان تحمیل می کند
وقوع مکرر آدم ربایی از بین بازرگانان و بستگان آنها که از سوی اتاق تجارت و بازرگانی افغانستان گزارش شده، نشان می دهد که اقتصاد بیمار این کشور اکنون با فشار و تهدید مضاعفی روبرو شده است.
به گزارش ایرنا، «سیام پسرلی» سخنگوی اتاق تجارت و بازرگانی افغانستان روز یکشنبه در گفت وگو با ایرنا در کابل گفت که در دو ماه بهار امسال 22 مورد آدم ربایی در میان جامعه فعالان اقتصادی و اقوام آنها در این کشور رخ داده است.
وی افزود: با مقایسه آمار آدم ربایی ها در سنوات قبل از میان جمعیت صرافان و بازرگانان افغانستان می توان نتیجه گرفت که این اقدامات ضد امنیتی رو به افزایش است.
وی با مقایسه سال های 1394 و 1395 گفت: در سال 1394 در مجموع 80 مورد گزارش آدم ربایی به این اتاق رسید و در سال 1395 این رقم به 95 مورد رسید.
او گفت که آمار آدم ربایی از میان فعالان اقتصادی در سال 1396 که بیش از سال 95 است ، با توجه به ضرورت تایید مراجع رسمی قطعی و نهایی نشده است اما مقایسه آن با وقوع 22 مورد طی ماه های فروردین و اردیبهشت سال جاری نشانگر تداوم رشد این پدیده نامبارک و ادامه آن در سال جاری نسبت به سال گذشته است.
روند سرمایه گذاری و گردش امور اقتصادی در افغانستان خود به خود به علت ناامنی برآمده از درگیری های مسلحانه، فعالیت گروه های تروریستی، انفجارهای انتحاری و بمب گذاری بسیار ضعیف است و حال آدم ربایی نیز این روند را کندتر کرده است.
پسرلی گفت که از دولت افغانستان خواسته شده تا امنیت جان بازرگانان را تامین کند وگرنه این روند باعث فرار سرمایه ها از کشور خواهد شد که این خود عامل بدتر شدن امنیت اجتماعی می شود.
هر چند «نجیب دانش» سخنگوی وزارت کشور افغانستان با رسانه های محلی از آمادگی این وزارتخانه برای تامین امنیت فعالان اقتصادی و اختصاص محافظ سخن گفته است اما پسرلی تصریح می کند که تمام هزینه های این حفاظت بر عهده خود بازرگان گذاشته می شود که این روند مناسب نیست.
به گفته پسرلی متقاضیان محافظ باید علاوه بر هزینه غذا و محل استقرار، باید دستمزد این نیروها را نیز پرداخت کنند که اغلب بازرگان توان پرداخت چنین هزینه هایی را ندارند.
«خانجان الکوزی»، معاون اتاق تجارت و صنایع افغانستان نیز پیش از این گفته بود که گروه های آدم ربا پیش از اقدام، اطلاعات دقیقی درباره دارایی و حسابهای بانکی بازرگانان یا بستگان آنها بدست می آورند که این خود سوال برانگیر است.
پیش از این تنها گسترش ناامنی ها چالش بزرگ فرا روی سرمایه گذاری و تجارت در افغانستان محسوب می شد اما آدم ربایی عاملی افزون بر این ناامنی شده است و اهمیت این مشکل وقتی بیشتر می شود که بدانیم تمام تحلیل ها از شرایط امنیتی افغانستان بیانگر آن است که وضعیت بد اقتصادی و ناامنی لازم و ملزوم یکدیگرند.
تلاش آمریکا برای مبادله جاسوس سیا با برخی مقامات طالبان پاکستان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در اسلامآباد، آمریکا برای مبادله شکیل آفریدی جاسوس سیا با برخی رهبران طالبان و اعضای شبکه حقانی با پاکستان ارتباط برقرار کرده است.
آمریکا در ازای تحویل دادن مولانا فضل الله رهبر طالبان پاکستان سعی دارد شکیل آفریدی را آزاد کند. قبل از این برای تحویل گرفتن سرباز آمریکایی که به دست طالبان اسیر شده بود سازمان سیا معاملاتی با پاکستان انجام داد که به نتیجه نرسید.
قرار بود در ازای تحویل سرباز آمریکایی، عافیه صدیقی شهروند پاکستانی که در آمریکا است و چند تن دیگر آزاد شوند. در زمانی که قرار بود دو طرف برای مبادله اسرا به توافق برسند مقامات پاکستانی معامله را بر هم زدند.
حالا بار دیگر مقامات آمریکایی و پاکستانی سعی دارند برای مبادله اسرا به ویژه رهبران شبهنظامی با یکدیگر توافق کنند. انتظار میرود به زودی شکیل آفریدی آزاد شود.
یک مقام پاکستانی با تأیید ارتباطات پشت پرده بین مقامات این کشور و آمریکا گفت: رایزنی درباره مبادله اسرا از یک ماه پیش یعنی هفته دوم ماه آوریل آغاز شد. پاکستان و آمریکا در حال حاضر تلاش میکنند برای مبادله برخی افراد به توافق برسند. در حال حاضر مبادله ملا فضل الله با شکیل آفریدی مهمترین توافق پاکستان و آمریکا است.
چند روز پیش پرویز مشرف رئیس جمهور و حاکم نظامی سابق پاکستان اعلام کرد که اگر به جای مقامات پاکستانی بود شکیل آفریدی را با گرفتن امتیاز از آمریکا به این کشور تحویل میداد این در حالی است که مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا ئر سخنان تازه خود در کنگره گفت به زودی موفق به آزادی شکیل آفریدی خواهیم شد.
با اینکه جمیل آفریدی برادر شکیل آفریدی حاضر نیست در این زمینه با رسانهها مصاحبه کند اما خانواده شکیل آفریدی بسیار خوشحال و مطمئن هستند که وی به زودی آزاد میشود.
احتمال دارد پاکستان از شکیل آفریدی و سایر کسانی که به آمریکا تحویل میدهد به عنوان ردیاب برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند. روابط آمریکا و پاکستان در پایینترین سطح قرار دارد بنابراین بعید است دو طرف به صورت صادقانه با یکدیگر معامله کنند بلکه هر یک هدف خاصی را دنبال میکنند.
به تازگی خبر مرگ عافیه صدیقی و برخی اسرایی که پاکستان خواهان تحویل گرفتن آنها بود منتشر شد اما سفارت اسلامآباد برخی کارمندان خود را برای تأیید موضوع اعزام کرد که اطمینان پیدا کردند افراد مورد نظر زنده هستند.
فوزیه صدیقی خواهر عافیه صدیقی در گفت و گو با رسانهها گفت: خواهرش و بسیاری از افراد در بازی اطلاعاتی پیچیده پاکستان و آمریکا به عنوان یک مهره شناخته میشوند و قربانی این بازی شوم شدهاند اما حقیقت چیز دیگری است که درک آن بسیار مشکل میباشد.
بو براگدل سرباز آمریکایی از ژوئن سال 2009 تا می سال 2014 در اسارت طالبان بود و سرانجام با 5 زندانی طالب که در گوانتانامو زندانی بودند مبادله شد. مقامات پاکستانی نخواستند در این معامله عافیه صدیقی را تحویل بگیرند و با آزادی زندانیان طالبان موافقت کردند.
خواهر عافیه صدیقی بیان میکند تلاش زیادی کرد تا ضمن برقراری ارتباط با مقامات آمریکایی و طالبان مقدمات آزادی خواهرش را فراهم کند اما کاری از پیش نبرد.
فوزیه صدیقی میگوید بعد از اینکه طالبان اعلام کردند که طبق خواسته مقامات پاکستانی با آزادی خواهرش موافقت نشده است بسیار ناامید شد و اعتماد خود را به پاکستان از دست داد. زندانیان طالبان که با سرباز آمریکایی مبادله شدند در حال حاضر ساکن قطر هستند.
در حال حاضر نیز قرار است برخی رهبران طالبان که دسترسی به آنها برای آمریکا راحت است آزاد و به یک کشور سوم مانند قطر انتقال پیدا کنند. توافقات پشت پرده پاکستان و آمریکا برای تحویل اسرا به زودی جنبه عملی پیدا میکند.
آمریکا داعش را به مرزهای افغانستان و پاکستان منتقل کرده است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در اسلامآباد، سرویس امنیت پاکستان در گزارشی مفصل اعلام کرد، داعش بیشترین سهم را در گسترش ناامنی در این کشور دارد.
طبق این گزارش، حضور داعش در مرزهای پاکستان و افغانستان امنیت منطقه را تهدید میکند.
سرویس امنیت پاکستان در گزارشی 87 صفحهای هشدار داد آمریکا داعش را به مرز افغانستان و پاکستان منتقل کرده است تا این کشورها را به سوریهای دیگر تبدیل کند.
در این گزارش همچنین به بازگشت مهاجرین افغان، تغذیه مالی تروریستها، نیروی ضربتی، سخنرانی علیه ادیان دیگر و گسترش داعش در مناطق مرزی افغانستان نزدیک به پاکستان نیز اشاره شده است.
سال گذشته گروه داعش مسئولیت عملیاتهای تروریستی در روز قدس را پذیرفت و عکس عامل انتحاری انفجار کویته را منتشر کرد.
داعش پاکستان در سال 2014 بنیان نهاده شد و بعد از مطرح شدن نظریه تشکیل ولایت خراسان به افغانستان نیز نفوذ پیدا کرد.
داعش با کمک لشکر جهنگوی، طالبان و القاعده در حال افزایش نفوذ خود در پاکستان است این در حالی است که وزارت کشور پاکستان اعلام کرد: بیشترین عملیاتهای تروریستی در این کشور مربوط به داعش میباشد که البته در برخی موارد به نام لشکر جهنگوی و طالبان تمام شده است.
«گره کور کار»؛ نخبه افغانستانی رتبه یک کنکور از دردهای «اشتغال» میگوید
اشتغال فارغالتحصیلان مهاجر پس از اتمام تحصیل یکی از مشکلاتی است که دانشگاهیان مهاجر را بلاتکلیف و سردرگم ساخته، نبود شرایط بازگشت از سویی و کسب شغلی در جامعه میزبان متناسب با تحصیل و تخصص همواره یک پای درددلهای نخبگان افغانستان است.
تسنیم: «عزیزالله موحدی» نخبه افغانستانی رتبه یک آزمون کارشناسی ارشد 97 در رشته تاریخ در گفتوگو با تسنیم با بیان اینکه موفقیتهای تحصیلی مهاجرین افغانستانی فقط چند سالیست که دیده میشود، اظهار کرد: در چند دهه مهاجرت همواره جامعه نخبگانی افغانستان در ایران موفقیتهای بسیاری را کسب کرده اما حقیقت موضوع این است که فقط چند سالی است که فرصت بروز و معرفی این ظرفیتها در رسانهها ایجاد شده است.
وی افزود: واقعیت قضیه این است که برای من مهاجرت عامل برای ترقی و پیشرفت بوده، این نافی بر این نیست که مهاجرت محدودیتهایی دارد اما وقتی با خودم فکر میکردم که افغانستان در چه شرایطی بسر میبرد و اینجا هم آینده شغلی مناسبی در انتظارم نیست بهترین راه را ارتقا سطح علمی و آکادمیک خود دیدم.
این نخبه افغانستانی ادامه داد: البته تاکید بر تحصیل علت دیگری هم داشت، شاید به تصویر کشیدن چهره نادرست از مهاجرین در دهههای اخیر خود علت بزرگی برای ایجاد شکاف میان افغانستان و ایران میشد، تحصیل و نشان دادن روی واقعی جوانان افغانستان که در سختترین موقعیت ها هم به دنبال پیشرفت سالم و سازنده هستند موضوعی بود که همیشه از دید رسانهها مغفول ماند.
موحدی در پاسخ به اینکه آیا پس از تحصیل قصد بازگشت به افغانستان را دارد و شرایط برای بازگشت چگونه است؟ گفت: ببینید واقعیت این است که ما درگیر شرایط نامطلوبی برای اشتغال در حوزه تخصصی مان پس از فارغالتحصیلی هستیم.
وی یادآور شد: پس از چند دهه مهاجرت ما دانشجویان پس از فارغ التحصیلی واقعا مشکل کار داریم، خانوادههای ما اینجا هستند، وضعیت تردد میان ایران و افغانستان به گونهای نیست که مدام بتوانی بیایی و بروی و همین دشواری شرایط سبب شده بسیاری از تحصیلکردگان به افغانستان بازنگردند.
موحدی گفت: در ایران هم تحصیلکردگان مهاجر نمیتوانند مشاغلی مناسب با توانمندی و تخصص خود داشته باشند و این میشود که گره استفاده از ظرفیتهای تحصیلکردگان مهاجر همچنان کور مانده است.
این نخبه افغانستانی رتبه یک کنکور کارشناسی ارشد تاکید کرد: در حوزه تحصیل اتفاقات مبارکی را شاهد بودهایم، نمونهاش فرمان تاریخی رهبر معظم انقلاب در ارتباط با تحصیل کودکان افغانستانی یا بورسیه شدن رتبههای زیر 100 کنکور در دانشگاهها؛ البته امیدوارم این اتفاقات ادامه دار باشد و مهمتر این احساس نیاز بوجود بیاید که دانشجوی افغانستانی پس از تحصیل چه دستارودهایی داشته و چگونه میشود از ظرفیت تحصیل و تخصص او استفاده کرد.
وی در خاتمه در ارتباط با وضعیت تعاملی ایران و افغانستان در حوزههای علمی و تحصیلی خاطرنشان کرد: انتظار میرفت روابط میان ایران و افغانستان با توجه به اشتراکات فراوان و همسایگی خیلی بیشتر باشد اما این ارتباطات با وجود خواسته دانشجویان و جامعه نخبگانی خیلی مطلوب نیست.
موحدی گفت: امیدواریم در ادامه بیش از پیش باب تعاملات تحصیلی و علمی میان ایران و افغانستان باز شود.
انتقاد شدید از آمریکا در اجلاس وزرای گروه هفت؛
جنگ جهانی تجاری در راه است
استیو منوچن، وزیر خزانهداری گفته است دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نگرانیها درباره تعرفههای وارداتی را در اجلاس رهبران گروه هفت رفع خواهد کرد
استیو منوچن، وزیر خزانهداری آمریکا که کشورش مورد انتقاد شدید وزاری گروه هفت (جی ۷) قرار گرفته است، گفته است دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نگرانیها درباره تعرفههای وارداتی را در در اجلاس رهبران گروه هفت رفع خواهد کرد.
اجلاس رهبران این کشورها قرار است هفته آینده برگزار شود.
گروه هفت که متشکل از هفت کشور صنعتی جهان است، شامل بریتانیا، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و آمریکاست.
آقای منوچن البته ادعای وزاری کشورهای گروه هفت درباره “دور زدن” قوانین تجاری بینالمللی توسط آمریکا را رد کرده است.
وزرای هفت کشور اقتصادی جهان در ونکوور کانادا با انتقاد از آمریکا، وضع تعرفههای فولاد و آلومینیوم را زمینهساز آغاز یک جنگ تجاری قریبالوقوع دانستهاند.
سیاستهای اقتصادی ترامپ، موضوع اصلی نشست گروه هفت در کانادا
در جلسه دیروز (شنبه دوازدهم خرداد/ دوم ژوئن) وزرای هفت کشور صنعتی جهان که در دهکده گردشگری وستلر در شمال ونکوور کانادا برگزار شد، وزرای اتحادیه اروپا و کانادا آمریکا را تهدید به اقدام متقابل کردند و وزیر خارجه فرانسه هم هشدار داده جنگ تجاری جهانی ظرف چند روز آینده آغاز خواهد شد.
برونو لاماری، وزیر خارجه فرانسه در این جلسه با انتقاد شدید از تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا با وضع تعرفه ۲۵ درصدی برای واردات فولاد و تعرفه ۱۰ درصدی برای واردات آلومینیوم هشدار داد که: “جنگ تجاری ممکن است “ظرف چند روز آینده” آغاز شود.
در عین حال خبرگزاری دولتی چین، شین هوا گفته است در صورتی که آمریکا تحریمهای تجاری جدیدی را معرفی کند، مذاکرات تجاری دو کشور بینتیجه خواهد بود.
این خبرگزاری پس از دیدار لیئو هی، معاون نخست وزیر چین و ولیبر راس، وزیر بازرگانی آمریکا گفته است چین در پی افزایش واردات از بسیاری از کشورها از جمله آمریکاست؛ وزیر بازرگانی آمریکا این مذاکرات را صادقانه و دوستانه توصیف کرده است.
- چین تعرفه کالاهای وارداتی را کاهش داد
- تعرفههای آمریکا برای محصولات چینی، تا یک ماه دیگر
- چین دولت آمریکا را به ‘سوء استفاده از موازین تجارت جهانی’ متهم کرد
بگذر از پست توییتر شماره از @realDonaldTrump
When you’re almost 800 Billion Dollars a year down on Trade, you can’t lose a Trade War! The U.S. has been ripped off by other countries for years on Trade, time to get smart!
۳۶٫۲ هزار نفر دارند درباره این صحبت میکنند
اطلاعات و حریم شخصی آگهیهای توییتر
پایان پست توییتر شماره از @realDonaldTrump
با وجود این، آقای ترامپ یک بار دیگر تاکید کرده که دیگر کشورها برای سالها از آمریکا بهرهکشی کردهاند و اکنون “زمان درایت رسیده”.
رئیسجمهور آمریکا میگوید افزایش تعرفه واردات فولاد و آلومینیوم برای نجات صنایع فولاد کشورش ضروری است چرا که این صنایع به لحاظ حفظ امنیت ملی ایالات متحده ارزش ساختاری دارند.
آقای ترامپ همچنین میگوید وضع تعرفهها ابزاری است برای مقابله با موانع دست و پاگیری که کشورهای دیگر از جمله در اروپا و سایر نقاط جهان برای ورود آمریکا به بازارهایشان وضع کردهاند.
اجلاس وزرای جی ۷ بدون صدور بیانیه مشترک پایان یافت که خود میتواند نشان از اختلاف جدی میان هفت وزیر شرکت کننده در این اجلاس تلقی و از انزوای آمریکا در میان جامعه جهانی به ویژه متحدان خود در دنیای غرب خبر دهد.
قرار است هفته آینده رهبران گروه هفت در کبک کانادا اجلاس سران این گروه را برگزار کنند؛ جایی که دونالد ترامپ یک بار دیگر با رهبرانی چون آنگلا مرکل (آلمان)، ترزا می (بریتانیا)، امانوئل مکرون (فرانسه) و احتمالا شیجینپینگ (چین) روبرو خواهد شد آن هم تنها دو روز مانده به دیدارش با کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی در سنگاپور.
اتحادیه اروپا تهدید به مقابله به مقل کرده و گفته برای محصولات کلاسیک آمریکایی چون موتور هارلی دیویدسن تعرفه وضع خواهد کرد
یونیسف: تقریبا نیمی از کودکان در افغانستان به مدرسه نمیروند
صندوق کودکان سازمان ملل ( یونیسف) اعلام کرده که نزدیک به نیمی از کودکان در افغانستان به مدرسه نمیروند. گفته شده این بالاترین رقم از سال ۲۰۰۲ است.
براساس گزارشی که این نهاد منتشر کرده درگیری های جاری در کشور و وخیم ترشدن شرایط امنیتی از جمله دلایل این مسئله است، علاوه بر آن تبعیض اعمال شده علیه دختران هم به این مسئله دامن زده است در چندین ولایت در افغانستان، تا ۸۵ درصد دختران به مدرسه نمی روند.
یکی از سخنگویان یونیسف گفته که ضرورت دارد دولت این کشورسال ۲۰۱۸ را سال تحصیل در این کشور اعلام کند و اقداماتی را در جهت فراهم آوردن امکان تحصیل ایجاد کند.
افزایش تنش میان چین و آمریکا بر سر تحرکات نظامی پکن
در این عکس متعلق به سال ۲۰۱۵ ناوگان جنگی چین در کنارههای میسچیف جزایر مورد مناقشه اسپرتلی دیده میشوند
چین در پاسخ به اظهارات وزیر دفاع آمریکا گفته حق خود میداند که در هر نقطه از سرزمینش که اراده کند نیروی نظامی مستقر کند. جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا از تحرکات نظامی پکن در دریای جنوب چین به شدت انتقاد کرده و این این کشور را به ارعاب همسایگانش متهم کرده است.
روز شنبه (دوم ژوئن – ۱۲ خرداد) یک ژنرال عالیرتبه ارتش چین با “غیرمسئولانه” خواندن اظهارات وزیر دفاع آمریکا از حق کشورش برای اعزام و جابجایی نیرو در داخل مرزهای کشورش سخن گفت.
این در حالی است که مالکیت بر مناطقی از دریای جنوب چین محل مناقشه میان شش کشور است و همسایگان چین بارها از این کشور به علت استقرار و استحکام مواضع در جزایر متعدد آبهای این منطقه به شدت انتقاد کردهاند.
ژنرال متیس، وزیر دفاع آمریکا در حالی که در یک کنفرانس نظامی در سنگاپور حضور یافته با انتقاد از تحرکات نظامی چین گفته این کشور تسلیحات نظامی سنگین شامل موشکهای ضدناو، موشکهای زمین به هوا، و تجهیزات کورکننده رادار به دریای جنوب چین گسیل کرده است.
در پاسخ به این سخنان وزیر دفاع آمریکا، ژنرال هی لی که او هم در کنفرانس نظامی سنگاپور حضور یافته گفته: “هرگونه اظهارنظر غیرمسئولانه از سوی کشورهای دیگر (برای چین) پذیرفتنی نیست.”
این ژنرال ارتش چین گفته اعزام نیروها به جزایر جنوب دریای چین بخشی از سیاست ملی دفاعی پکن است و “هدف از این تحرکات پیشگیری از اجازه تعرض دیگران” بوده است.
“تا جایی که در داخل اقلیم و ارضی خودتان هستید میتوانید تسلیحات و نیروها را به هر نقطه که اراده کنید بفرستید. و ما هر کشوری را که بخواهد در این زمینه سر و صدا راه بیندازد به چشم مداخلهگر در امور داخلیمان نگاه میکنیم.”
- وزیر دفاع آمریکا: چین همسایههایش را ارعاب میکند
- دریاهای جنوبی و شرقی چین، خطرناکترین جای روی زمین؟
- مناقشه دریای جنوبی چین بر سر چیست؟
ژنرال جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا علاوه بر اشاره به تحرکات نظامی چین گفته است: “بر خلاف ادعای چین استقرار این تسلیحات دقیقا با هدف استفاده از قدرت نظامی برای ارعاب و تهدید صورت گرفته است.”
“سیاست پکن در دریای جنوب چین کاملا در تضاد با استراتژی است که ما از بسط آن صحبت میکنیم و آن مبتنی بر شفافیت و گشایش است. این چنین سیاستی از سوی پکن موجب زیر سوال رفتن اهداف این کشور در مرزهایش میشود.”
با وجود این انتقاد تند، وزیر دفاع آمریکا گفته واشنگتن همچنان در پی “همکاری سازنده و روابط مبتنی برای نتایج ملموس با چین است” و هر زمان که فرصتی برای مشارکت در این زمینهها به وجود آید آمریکا با چین همکاری خواهد کرد.
چین ماه گذشته اعلام کرد که برای نخستین بار بمب افکنهای خود را در جزیره وودی واقع در مجموع الجزایر پاراسل مستقر کرده است؛ اقدامی که آمریکا آن را “موجب بر هم خوردن ثبات در منطقه” ارزیابی کرد.
مالکیت بر جزیره وودی که چین آن را یونگشین مینامد مورد مناقشه سه کشور چین، ویتنام و تایوان است.
ژنرال متیس که برای حضور در این کنفرانس به سنگاپور سفر کرده این سخنان را تنها ۱۰ روز پیش از برگزاری ملاقات تاریخی میان دونالد ترامپ و کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی، طرح کرد. دیداری که قرار است روز ۱۲ ژوئن در سنگاپور برگزار شود و برای نخستین بار رهبری از کرهشمالی با یک رئیسجمهور وقت آمریکا بر سر میز مذاکره بنشیند.
او در این کنفرانس همچنین به مذاکرات میان آمریکا و کرهشمالی اشاره کرده و گفته “موضوع خروج نیروهای آمریکا از کرهجنوبی روی میز این مذاکرات نیست” بلکه خواسته واشنگتن مبتنی بر خلع سلاح کامل، غیرقابل بازگشت و قابل راستیآزمایی پیونگ یانگ همچنان محور اصلی گفتگو میان دونالد ترامپ و کیم جونگ اون خواهد بود.
کوبا اصلاحات قانون اساسی را کلید زد؛
ازدواج همجنسگرایان و محدودیت دوران ریاستجمهوری
هیاتی به رهبری رائول کاسترو، رئیسجمهور سابق کوبا کار اصلاح قانون اساسی این کشور را آغاز کرده است؛ اصلاحاتی که کوبا امید دارد با نهایی شدن آن ضمن حفظ نظام سوسیالیستی راه برای اصلاحات اقتصادی و گشایش اجتماعی در این کشور هموار شود.
آن طور که گفته شده محدود ساختن دوره ریاستجمهوری و به رسمیت شناختن حق ازدواج برای همجنسگرایان دو بخش اصلی اصلاحاتی است که این کمیته مشغول بررسی آن است.
یکی دیگر از اهداف اصلی اصلاح قانون اساسی رسمیسازی نظام اقتصادی کوبا و افزایش تسامح اجتماعی در این کشور عنوان شده است هر چند مقامهای کوبا تاکید میکنند هر اصلاحاتی باید با توجه به “اصل غیرقابل بازگشت بودن نظام سوسیالیستی” در این کشور مد نظر قرار داده شود.
میگوئل دیاز-کانل، رئیسجمهوری جدید کوبا اعلام کرده رائول کاسترو، رئیسجمهور سابق و برادر فیدل کاسترو، رهبر و بنیانگذار انقلاب کمونیستی کوبا رهبری شورای اصلاح قانون اساسی را بر عهده خواهد داشت.
فیدل کاسترو و برادرش رائول روی هم رفته حدود ۶۰ سال یعنی از سال ۱۹۵۹ تا ۲۰۱۸ قدرت را در کوبا در دست داشتند اما اکنون یکی از موارد اصلی اصلاح قانون اساسی تعیین محدودیت برای دوره زمامداری در این کشور است.
آقای دیاز-کانل هم یک سوسیالیست قسم خورده است و در مراسم تحلیف خود تاکید کرد که “در کوبا هیچ جایی برای آنهایی که در پی رواج کاپیتالیسم (سرمایهداری) هستند وجود ندارد.”
آخرین اصلاح قانون اساسی کوبا به ۱۶ سال پیش (۲۰۰۲) باز میگردد که “غیرقابل بازگشت بودن نظام سوسیالیستی” در آن به تصریح گنجانده شد.
با وجود این، اغلب مردم کوبا با خوشبینی منتظر این اصلاحات و پیامدهای آن بر اقتصاد این کشور و آینده اجتماعی آن هستند.
- میگل دیاز-کانل به عنوان رئیس جمهور جدید کوبا سوگند یاد کرد
- آیا دوران کاستروها در کوبا پایان می یابد؟
ویل گرانت، خبرنگار بیبیسی در کوبا میگوید صاحبان کاسبیهای کوچک امیدوارند این جنبش اصلاحی به تنوع و تکثر در نظام اقتصادی کوبا ختم شود و فعالان حقوقبشری هم نسبت به اصلاح قوانین ازدواج و قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان امیدوارند، آن هم در کشوری که عرف به شدت ازدواج را تنها در چارچوب روابط زناشویی میان یک مرد و یک زن تعریف میکند.
دولت کوبا جدول زمانی برای بررسی و نهایی شدن کار شورای اصلاح قانون اساسی تعیین نکرده اما گفته اصلاحات تدریجی و گام به گام خواهد بود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا سال گذشته با لغو احکام باراک اوباما درباره کوبا، محدودیتهای سفر و تجارت با کوبا را دوباره وضع کرد هرچند از سرگیری روابط سیاسی و دیپلماتیک که در ماههای پایانی دوران آقای اوباما با بازگشایی سفارتهای دو کشور آغاز شد را متوقف نکرد.