حمله و گریز قبایل عرب به مرزهای ساسانی، مدتها پیش از ظهور اسلام آغاز شده بود. هر دسته از این قبایل عرب که از قرنها پیش به دلایل اقتصادی، سیاسی، بین دو امپراتوری ایران و روم، در ناحیهی بینالنهرین و سوریه مستقر شده بودند، در رقابتهای میان دو رقیب به یکی از دو رقیب منطقهای میپیوستند به این ترتیب حتی پیش از اسلام نیز بهعنوان مزاحمی جدّی، امنیت سواحل و مرزهای ساسانیان را تهدید میکردند.
با سیاستهای غلط خسروپرویز، از جمله نابود کردن حیره و شکست سنگین وی از هراکلیوس، بیم اعراب از ساسانیان از بین رفت. در جنگ ذوقار که با فاصلهی کمی پس از آن رخ داد، اعراب چنان ضربهی سهمناکی بر سپاه ساسانی وارد ساختند که خبر رسانان جرأت رساندن خبر به شاه را نداشتند و همین واقعه، نقطه عطفی در تاریخ عرب و پیش درآمدی بر فتوحات مسلمانان در ایران تلقی شد.
حملات پراکندهی اعراب به متصرّفات اصلی دولت ساسانی و حکام محلی نواحی مرزی در زمان ابوبکر آغاز شد.
هنگامی که اخبار مربوط به نابسامانی وضع داخلی ایران و ناتوانی پادشاهان ساسانی در ادارهی کشور به خارج از مرزهای ایران رسید، «مثنّی بن حارثهی شیبانی» رئیس قبیلهی بکر که در مرز ایران سکونت داشت ضمن گزارش اوضاع ایران به ابوبکر از او اجازه خواست تا به مرزهای ایران حمله برد. ابوبکر لشکری به فرماندهی خالد بن ولید (کسی که پس از سرکوب شورش مرتدّان، این مأموریت جدید به او واگذار شده بود) نزد مثنّی بن حارثه فرستاد و این لشکر بهعنوان نخستین قوای اسلام روانهی ایران شد.
ادامه کل متن