من دو پدر داشتم یکی پولدار و دومی بیپول. اولی کلاس هشتم را تمام نکرده بود ولی پدر دوم تحصیل کرده و باهوش بود او مدرک دکتری داشت. یکی از ثروتمندترین مردان هاوایی بود. یکی وقتی مرد، دهها میلیون دلار برای خانوادهاش به جا گذاشت، حال آنکه دیگری پس از مرگش مقروض بود. یکی از پدرهایم توصیه میکرد: خوب درس بخوان تا یک شرکت خوب برای کار کردن پیدا کنی و دیگری توصیه میکرد: خوب درس بخوان تا بتوانی یک شرکت خوب بسازی.
پدر پولدارم میگوید: پرهیز از پول، درست به اندازه چسبیدن به آن موجب روان پریشی است من مردم زیادی را دیدهام که میگویند: آه، من علاقه چندانی به پول ندارم و با این وجود هشت ساعت در روز کار میکنند. این انکار حقیقت است. اگر آنان علاقهای به پول ندارند پس چرا کار میکنند؟ این طرز فکر به مراتب روان پریشانهتر از طرز فکر کسی است که دائما از داراییهایش صورت بردای میکند و به ذخیره پول مشغول است.
پولدارها دارایی میخرند. بیپولها، فقط مخارج دارند. اقشار متوسط بدهیهایی میاندوزند که به خیال خودشان دارایی است. بسیاری از مشکلات مالی بزرگ، ناشی از همگامی با دیگر مردم و تلاش برای عقب نماندن از جامعه و به عبارتی چشم همچشمی است.
سرمایه گذاری کردن، خرید کردن نیست!
سرمایه گذاری کردن، خرید کردن نیست، بلکه بیشتر، نوعی درک وآگاهی است. تمایز پولدارها با افراد بیپول و سطح متوسط جامعه در اینجا است! پولدارها همیشه در آخر کار، به خرید تجملات و وسایل اضافی میپردازند در حالی که آن دو گروه دیگر، ترجیح میدهند اول از همه این کار را انجام دهند. بی پولها و اقشار متوسط جامعه اغلب به خرید اقلامی چون خانه بزرگ، الماس، جواهرات یا کشتیهای تفریحی میپردازند، چون مایل هستند به دیگران نشان دهند که پولدار هستند.
آنها به ظاهر پولدار نشان میدهند. پولدارهای کهنه کار، ابتدا ستون داراییهایشان را میسازند. سپس، از درآمد ناشی از این ستون، کالاهای اضافی مورد نظرشان را خریداری میکنند. پولدارها بر روی ستون داراییهایشان تمرکز و توجه میکنند، حال آنکه بقیه، بر ستون درآمدهایشان متمرکز میشوند.
تعریف مال وثروت این است که پول شما چه مقدار پول میسازد؟ یا به عبارتی، وجوه شما چه مقدار وجه نقد تولید میکند.
اگر من و همسرم، در فکر خرید یک منزل بزرگتر و بهتر باشیم، به راحتی متوجه میشویم که این خانه برای ما، در حکم یک دارایی نخواهد شد، بلکه یک بدهی میشود. زیرا در دراز مدت به خالی کردن جیبمان و بیرون کشیدن پولمان خواهد انجامید.
مهمترین قانون، دانستن تفاوت میان یک دارای و یک بدهی است. زمانی که این تفاوت را فهمیدید، تلاش وتوجهتان را روی داراییهایی متمرکز کنید، که دراز مدت باشد. این بهترین راه ورود به شاه راه پولدار شدن است. دقت کنید ستون بدهیها و مخارجتان حتی الامکان پایین بماند. اگر مایل به افزایش مخارج باشید، اول باید بر درآمد ناشی از داراییتان بیفزایید تا بتوانید خودتان را در سطح رفاه نگاه دارید.
گاهی از مردم میپرسم: کسبوکار شما چیست؟ و آنان پاسخ میدهند: آه من یک بانکدار هستم پس سوال میکنم: یعنی شما صاحب یک بانک هستید؟ وآنان معمولا پاسخ می دهند: نه، من در آنجا کار میکنم. در این حالت، ایشان تخصصشان را با کسبوکارشان اشتباه گرفتهاند. ممکن است تخصص بانکداری داشته باشند اما باز هم نیازمند داشتن یک کاسبی شخصی هستند.
کاسبی چیست؟
کاری که نیاز به حضور شخصی نداشته باشد. من مالک آن باشم ولی توسط شخصی یا اشخاص دیگری اداره میشود. اگر خودم مجبور به کار در آن محل باشم، دیگر نمیتوان نامش را کاسبی گذاشت، در آن صورت، شغل من میشود. به کسب شخصی خودتان اهمیت دهید. مشکلات مالی، اغلب نتیجه مستقیم کار کردن مادام العمر برای دیگران است شغلتان را از دست ندهید، اما شروع کنید به خرید داراییهای حقیقی، و نه بدهی یا خردهریزهای غیر ضروری، که درست پس از لحظه خرید ارزش واقعی شان را ازدست میدهند. مثل چوب گلف ۴۰۰ دلاری من، که از جنس تیتانیم بود، به مجرد اولین ضربه محکمی که با آن زدم،۱۵۰ دلار کاهش قیمت یافت.
پدر تحصیل کردهام همیشه مرا که پسر بچهای بیش نبودم، تشویق به یافتن کاری بیخطر میکرد. از سوی دیگر، پدر پولدارم تشویقم میکرد، به آموختن یا بدست آوردن داراییهایی که بدانها علاقهمندم، بپردازم. او میگفت: اگر علاقهای به آنچه میآموزی یا بدست میآوری نداشته باشی، از آن مراقبت نخواهی کرد. پس من به خرید مستغلات پرداختم چون عاشق خریدن زمین و ساختمان بودم. قادر بودم تمام روز تماشایشان کنم و سیر نشوم.
پدر تحصیلکرده من همواره تشویقم میکرد به دنبال یک شغل خوب در یک شرکت قوی و معتبر باشم. او از فضیلت “پله پله بالارفتن از نردبان ترقی شرکت” سخن میگفت. نمیدانست که مردم چک حقوق ماهیانه خود را دریافت میکنند درحالیکه میدانند با این مقدار حقوق خود و خانوادشان مشکل خواهند داشت و همه کاری که میکنند همین است که به انتضار افزایش حقوق بنشینند و فکر کنند که پول بیشتر، حلال مشکلاتشان خواهد بود.
وقتی نصایح پدر تحصیل کردهام را برای پدر پولدارم بازگو کردم، با دهان بسته، لبخندی زد و فقط یک جمله گفت: “چرا خودت صاحب این نردبان نشوی؟” ولی نباید فراموش کرد بعضی وقتها، مردم نمیتوانند کاری برای خود دست و پا کنند در نتیجه به تاسیس یک شرکت، به عنوان راه حلی برای مشکلشان متوسل میشوند. بد نیست بدانید که از هر ۱۰ شرکت تازه تاسیس یافته، معمولا ۹ تای آنها، در پنج سال نخست پس از تاسیس ورشسکت میشوند بنابراین، فقط اگر واقعا خواستار این هستید که شرکتی از خود داشته باشید، این کار را انجام دهید.
مهارتی را نمیشناسم که با اهمیتتر از مهارت فروش و بازاریابی باشد. مهارتهای فروش و بازاریابی برای اکثر مردم، اصولا به این دلیل مشکل است که از عدم پذیرفته شدن، واهمه دارند. هر چه در برقرای ارتباطات، مذاکره و غلبه بر ترس ناشی از عدم پذیرش خود، بیشتر فایق آیید، زندگی برایتان راحتتر و آسانتر خواهد شد. متخصصشدن از نظر فنی، به همان اندازه که محاسنی دارد نقطه ضعفهایی نیز دارد.
من دوستانی دارم که فوقالعاده باهوش و با استعدادند اما قادر نیستند به طور موثر با دیگران ارتباط برقرار کنند. در نتیجه، درآمدشان رقتانگیز است. من به آنان نصیحت میکنم حداقل یک سال را به آموزش امر فروش بگذرانند. حتی اگر در این مدت، هیچ درآمدی هم نداشته باشند همین که مهارتهای ارتباطیشان رشد کرده و بهبود یابد، با ارزش است.
وقتی از کلاسی که در آن تدریس میکنم، میپرسم: چند نفر از شما قادر است همبرگری بهتراز همبرگرهای مک دونالد درست کند؟ تقریبا همه دانشآموزان، دستهایشان را بالا میبرند. سپس میپرسم: اگر همه شما قادرید بهتر از مک دونالد همبرگر بپزید پس چرا او بیشتر از شما پول در میآورد؟ جواب واضح است. مک دونالد در شیوه کسبوکار، فوق العاده است.
علت اینکه بسیاری از مردم با استعداد، فقیر هستند، این است که آنان، بیشتر روی بهتر پختن یک همبرگر، تمرکز و انرژی صرف میکنند و از سیستم کاسبی و تجارت، بسیار اندک یا هیچ، نمیدانند. اینگونه افراد، معمولا بیشتر از نیازشان، کار میکنند چون یاد گرفتهاند سخت کار کنند، نه اینکه پولشان را در خدمت خودشان، سخت به کار گیرند. پول بیشتر، به ندرت در حل مشکلات مالی افراد موثر است.
……………………………………………………………….
فرهنگ اوباشیگری بوسیله آقای علیزایی پشتون رییس شورای ولایتی در شهر هرات
8 صبح : روز گذشته هرات، یکی از شهرهای عمدهی فرهنگی افغانستان، شاهد اوباشیگری و ریختن افراد مسلح غیر مسوول با جنگافزارهای سبک و سنگین بود. این رویداد ترس و واهمهی جدی را در میان شهریان هرات برانگیخت. این افراد غیرمسوول حداقل سه جادهی عمدهی شهر هرات را به روی ترافیک بستند و فضایی از اختناق، ترس، بیباوری به نظام و پراکندهگی را در شهر ایجاد کردند.
این افراد مسلح غیر مسوول، گفته میشود که از حامیان کامران علیزایی رییس شورای ولایتی هرات اند. آقای علیزایی که پیش از این بسیج افراد مسلح را در سطح شهر برای حمایت از کار فراقانونیاش در کارنامه دارد، این بار نیز بیتوجه به وضعیت زندگی مردم شهر هرات در پی ایجاد ترس و واهمه در این شهر شد و صدها نفر مسلح غیرمسوول را به شهر ریزاند.
کامران علیزایی که یک سال پیش با ورود غیرقانونی و زورگویانهاش به دادستانی هرات، یک مظنون را با خودش برده بود، با واکنش جدی دادستانی افغانستان مواجه شد. آقای لویسارنوال حکم بازداشت رییس شورای ولایتی هرات را صادر کرد و آقای علیزایی نیز شهر هرات را در واکنش به این اقدام از افراد مسلح غیر مسوول پر ساخت. این رویارویی بدون شک انگیزهی لویسارنوالی افغانستان را برای رسیدگی به قضیه بیشتر ساخت و به نحوی به یک قضیهی حیثیتی برای دادستانی مبدل شد. واکنشهای مردم نیز در برابر اقدام آقای علیزایی تند بود.
دستگاههای مجری قانون در افغانستان در سالهای گذشته بارها مورد بیحرمتی از سوی زورمندان قرار گرفته اند. دولت در بسیاری از موارد با نوعی نگاه تسلیمیپذیر و مصلحت با چنین رویدادها برخورد کرده است و همین است که نهادهای مجری قانون برای این که میدانند برخورد مقامات حکومتی با قضایای جرمی افراد قدرتمند جدی نیست، با این قضایا از در مصالحه وارد میشوند و در نتیجه دچار فساد گسترده میشوند. فساد در دستگاه حکومت همان قدر که به افراد زیردست رابطه دارد، به همان پیمانه به مقاماتی رابطه دارد که با مصلحت به مسایل جرمی نگاه میکنند.
نهاد سارنوالی و همچنان دستگاه قضای افغانستان در چنین قضیهای مستحق دفاع از سوی حکومت است. حکومت باید با تمام ساز و برگش در پی اعمال قانون باشد. شهر هرات در کنار این که یک فرماندهی امنیه دارد و پس از کابل بیشترین نیروی نظامی را در چارچوب پولیس دارا است، مقر یک قول اردوی نظامی نیز هست. این نهادها اگر امروز برای حمایت از قانون و حفظ نظم شهر هرات به کار برده نشوند، فردا انگیزهای برای دفاع از نظام نخواهند داشت.
آقای علیزایی که محکمهی ابتدایی، حکم زندانی شدناش را صادر کرده است، یا باید به خواست محکمه و قانون تمکین کند و یا هم باید از راههای قانونی در پی این باشد تا دفاعیهای از خودش در دادگاه بعدی ارایه کند. شهری به بزرگی هرات، اگر از جانب یک مقام منتخب این ولایت، حالت نظامی به خود گیرد، این اقدام جز بیحرمتی به رأی مردم و نقض حقوق شهروندی شهریان هرات، معنای دیگری ندارد.
آقای علیزایی با این نوع بازیاش در برابر قانون، جز این که جرمش را سنگینتر و به خود بیباوری مردم را کمایی کند، سود دیگری به دست نخواهد آورد. حکومت افغانستان نیز اگر نتواند در حمایت از قانون وارد اقدام در برابر افراد قدرتمند شود، انگیزهی فرار از قانون و زورگویی را در میان مردم تقویت خواهد کرد. جنگ افغانستان در جبههی مبارزه با طالبان و تروریسم تنها نبرد این کشور نیست. ما همزمان نیاز داریم تا با زورگویی، فساد، بیعدالتی، فرار از قانون و دهها مورد دیگر نیز پا به پای هم مبارزه کنیم. اگر قضایای جنایی ساده از اقدامات قضایی قابلیت فرار داشته باشد و حکومت هم چشمهایش را از این قضایا بپوشد، مردم خودشان را برای حمایت از حکومت مکلف نخواهند دانست.
زاخارووا: حمله آمریکا به سوریه کمکی به یافتن حقیقت درباره حملات شیمیایی نمی کند
ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که حملات هوایی آمریکا به پایگاه سوریه ارتباطی با تلاش برای یافتن حقیقت حملات شیمیایی در این کشور ندارد.
خانم زاخارووا در جریان برنامه ای در شبکه روسیه-1 گفت که آمریکایی ها خواستار انجام تحقیقات و بازرسی در مورد وسایل و هواپیماهایی که توسط آنها بمب هایی شیمیایی پرتاب شده، هستند.
اما این در حالی است که حملات موشکی آمریکا دقیقا تجهیزاتی را نابود کرده که آنها قصد بازرسی تحقیقشان را داشتند.
به گفته ماریا زاخارووا این اقدام آمریکا در تغایر با خواسته این کشور و جامعه بین المللی برای یافتن حقیقت در مورد حملات شیمیایی در خان شیخون است
چرا ترامپ ویزا را برای افغانستان آزاد کرد
مشرق : آمریکا از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ که حمله به برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک رخ داد، بزرگترین بهانه در طی دو قرن گذشته را برای مبدل ساختن خود به هژمون امنیتی قرن بیست و یک به دست آورد که در این مسیر، لشکرکشی به افغانستان و عراق بزرگترین به بهانه مبارزه با تروریسم بزرگترین ابزار تلقی میگردد. طی این سالها، دولتهای بوش، اوباما، و اخیرا ترامپ پیوسته افغانستان را یکی از خاستگاههای تروریسم دانستهاند و به این بهانه، کشتارهای بسیاری در این کشور صورت دادهاند. در این رهگذر، طبق آخرین اعلام وبسایت جهانی «شاخص گذرنامه»، افغانستان از حیث اهمیت و ارزش گذرنامه در کف جدول و دستهبندی ۹۴ در کنار پاکستان قرار دارد. سوال بزرگ این است که چگونه است که اکنون، رییسجمهور آمریکا در اقدامی عجیب برخلاف سنت آمریکاییها در ۱۶ سال گذشته، تا بدانجا پیش میرود که نیاز به ویزا را برای گذرنامه افغان لغو میکند؟ در پس پرده این اقدام مشکوک دانلد ترامپ، چه اهدافی نهفته است؟ گزارش کنونی، به این سوال مهم و کلیدی پاسخ میدهد.
چند هفته پیش بود که دانلد ترامپ اقدام به صدور دستور اجرایی جدید مبنی بر لغو ویزای آمریکا برای گذرنامه اتباع افغانستان نمود. طبق این دستور اجرایی، اتباع افغان اجازه استقرار در آمریکا به مدت ۱۸۰روز جهت امر گردشگری را خواهند داشت. این در حالی است که بسیاری از افغان ها دارای گذرنامه دوملیتی هستند. بسیاری از آنها اکنون در ایران، سوریه، و چهار کشور دیگر منعشده از ورود به خاک آمریکا زندگی میکنند و جای مضحک قضیه این است که با آن گذرنامهها حق ورود به آمریکا را ندارند.
دلایل سیاسی، امنیتی، و نظامی
“جنگ آمریکا در افغانستان” طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا در یک کشور خارجی خوانده شده است و هزینهای که این کشور در افغانستان مصرف کرده، به مراتب بیشتر از هزینهای است که آمریکا روی بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم مصرف کرده بود. آمریکا همین حالا هم مهمترین حامی افغانستان در زمینه کمکهای مالی و نظامی است و حدود ۸۴۰۰ سرباز در کنار هزاران غیرنظامی آمریکایی در این کشور حضور دارند. اما چیزی که مورد توجه است، مواضع ترامپ به عنوان رییسجمهور کنونی آمریکا در ادوار مختلف نسبت به مسئله افغانستان میباشد. اینکه سطح اطلاعات ترامپ و اطرفیانش نسبت به وضعیت آمریکا در قبال افغانستان تقریبا بسیار کم است، کاملا واضح است. اظهارنظرات متناقض وی درباره افغانستان به سالهای ۲۰۰۹، ۲۰۱۱، و ۲۰۱۵ بازمیگردد که در دو نوبت اول قویا رای بر خروج آمریکا از افغانستان داشت و اظهارنظر سوماش خود را حامی دوآتشه باقی ماندن در این کشور نشان داد. ترامپ بارها به انکار اینکه گفته حمله آمریکا به افغانستان اشتباه بوده مبادرت ورزید و در سخنانی تازه اظهار داشت: «من هیچگاه نگفتم که رفتن ما به افغانستان اشتباه بود. افغانستان یک جای متفاوت است. افغانستان نزدیک به پاکستان است. باید مراقب سلاحهای اتمی بود. همه چیز در آنجا مربوط به سلاحهای اتمی است. بدون آن بازی در آن منطقه کاملا چیزی دیگری میبود». «زلمی خلیلزاد» که بسیاری معتقد بودند به پست وزارت خارجه و یا مشاور امنیت ملی نزدیک است و سرانجام هم دست نیافت، اکنون به عنوان یکی از مشاورین ترامپ بر این باور است که عمده تمرکز ترامپ بر افغانستان بخاطر کمکی است که این کشور میتواند به آمریکا برای مقابله با تروریسم بکند.
اما اگر بخواهیم ترامپ را -هر چند که خیلی به منش و رویکرد جمهوریخواهان وفادار نیست- به چشم یک جمهوریخواه ببینیم، باید بگوییم که وی بعنوان یک جمهوریخواه طرفدار ابقای حضور آمریکا در افغانستان است. جمهوریخواهان قویا از ترک افغانستان هراسانند. چرا که معتقدند به مجرد تخلیه این کشور از حضور نیروهای آمریکایی، بار دیگر تبدیل به خاستگاه تروریسم جهانی میشود. به همین جهت و به دلیل حساسیت موضوع افغانستان، چند تن از تصمیمسازان دولت بوش در دولت ترامپ هم دیده میشوند. افرادی که به شدت جنگطلب و تنشدوست هستند. افرادی چون زلمی خلیلزاد، جان بولتون، ژنرال استنلی مککریستال، استیفن هدلی، و رودی جولیانی که در ظاهر امر در دولت منصب رسمی ندارند اما تاثیر قابل توجهی در سیاستهای خارجی ترامپ میگذارند. به اعتقاد این افراد، اوج فلاکت آمریکا، قدرت گرفتن دوباره گروههای بنیادگراست. هم از آن روست که ترامپ تا بدین حد بر مبارزه با داعش تاکید دارد.
تحلیلگرانی چون «کیت کلارک» و «توماس روتیگ» معتقدند که اگر ترامپ بر مبارزه با داعش تاکید دارد بیشتر به خاطر کنترل داعش بر افغانستان نیست بلکه تمرکز بر خاورمیانه و جلوگیری از سیل سرازیری پناهجویان سوری به آمریکاست. آنها بیشتر بر این تاکید دارند که ترامپ از تسلیحات هستهای پاکستان نگران است و اصطلاحا میخواهد دم گوش پاکستان باشد. لذا، اگر شرایط را برای نزدیک شدن به افغانستان از طریق لغو لزوم ویزا مهیا میکند، در همین راستاست. یکی از قویترین اهداف ترامپ برای حفظ حضور آمریکا در افغانستان این است که بدینوسیله رقابت تسلیحاتی قدرتهای منطقه و هوس آسیب وارد کردن به منافع این کشور در دم خنثی شود. پس اگر بگوییم، آمریکا به زعم خود تمرکز بسیار قوی و دقیقی بر روی ایران کرده، سخنی بیجا نیست. از سوی دیگر، شرایط برای ترامپ بسیار پیچیدهتر نسبت به اوباماست. چرا که میزان پیشروی طالبان در سال ۲۰۱۶ در افغانستان چشمگیر بود و عموما پایگاه اصلی این گروه در پاکستان است. آمریکا بر این باور است که طالبان در مقاطعی از روسیه خط گرفته و تحت امر این کشور است و به همین دلیل باید به هر شکلی شده خط ارتباط بین آن دو را قطع کرد.
وجه دیگری که در این میان بارز است، مربوط به فساد دستگاه «دولت اتحاد ملی» در افغانستان میشود. هیچکدام از نهادهای شفافیت بینالمللی، افغانستان را واجد شرایط اصلاح وضعیت ندانستند و این کشور همچنان پر از نقاط تاریک در فساد مالی مقامات حکومتی است. حالا این مسائل بزرگ پیش رو است که براستی دولت ترامپ باید چه نقشی در قبال افغانستان ایفا نماید و چگونه میتواند با حفظ نیروهای نظامی، شرایط را آنطور که میخواهد پیش ببرد و اینکه چگونه میتواند پاکستان را مجاب به این کند که طبق برنامه آن پیش برود. هماکنون طالبان در حال آمادهسازی خود برای تحرکات سال ۲۰۱۷ است و با ناآرامی افغانستان، بستر برای حضور گروههایی چون «تحریک طالبان پاکستان»، «القاعده» شبه جزیره هند، داعش و بخصوص «داعش خراسان»، و «لشکر طیبه» آماده میشود. در نتیجه، میتوان درگیری هند هستهای و پاکستان هستهای در آینده را محتمل دانست. حضور آمریکا در افغانستان به زعم ترامپ میتواند هرگونه بروز این اتفاق که اصلا مورد خواسته آمریکا نیست را خنثی نماید. همین حالا هم خاک افغانستان محل جنگ نیابتی هند و پاکستان است. برخی گروههای تروریستی از سوی هند حمایت میشوند و برخی از سوی پاکستان.
وقتی اوباما بر سر قدرت آمد، وعده داد که به حضور آمریکا در پاکستان پایان میبخشد. اما در سال ۲۰۰۹، به جای ۳۰ هزار نیرو ۱۰۰ هزار نیروی دیگر به افغانستان اعزام کرد. وی، دوباره اطمینان داد که تا پایان سال ۲۰۱۱ این وعده را تحقق میبخشد. اما در سال ۲۰۱۱ القاعده بر طبل شورش و یاغیگری کوبید و داعش هم به آن اضافه شد. آمریکاییها که خودشان بدشان هم نمیآمد که این بهانه دست دهد، دستاویز کافی برای تداوم حضور در آمریکا و توجیه مردم خود را بدست آوردند. آمریکاییها خوب به خاطر دارند که در طی درگیریهای افغانستان با شوروی سابق در طی دهههای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، منافع برایشان خیلی مهم بود اما به مجرد تخلیه افغانستان از نیروی ارتش سرخ، دیگر منافع برایشان اهمیت نداشت و بعد از آن از گروههای تروریستی مخالف حکومت افغانستان حمایت نکردند. در واقع، یکی از بزرگترین دغدغههای آمریکا طی چند دولت گذشته حضور روسیه و از سوی دیگر تشکیل گروههای تروریستی در افغانستان بوده است. آمریکا خود را مارگزیدهای میبیند که دیگر نمیخواهد اشتباه دوم را تکرار نماید. لذا، وقتی پس از ترک افغانستان در دهه ۱۹۹۰ شاهد شکلگیری القاعده و حادثه یازده سپتامبر گردید، تصمیم دارد که به هیچ عنوان تاریخ را برای خود تکرار نکند.
از سوی دیگر، این ضربالاجلهایی که آمریکا برای تخلیه افغانستان به خود میدهد، پاکستان و هند را بیشتر و بیشتر برای تدارک دیدن عملیاتهای تروریستی در فردای کوچ نیروهای آمریکایی در این کشور آماده میسازد. مشاوران سیاست خارجی ترامپ بر این باورند که وعدههای متعدد ترک افغانستان موجب شده تا فرایند صلح بین طالبان و دولت افغانستان به سر منزل مقصود نرسد. لذا یک حضور متفاوت و جدید ارتش امریکا در افغانستان شاید بتواند این فرایند را تکمیل سازد و منافع آمریکا هم تامین شود. یک افغانستان وفادار و دستنشانده آمریکا یعنی تامینکننده اهداف این کشور در منطقه. لذا، تامین حیات و امنیت حکومت فعلی افغانستان در برابر گروههای تروریستی -خاصه طالبان- بسیار برای دولت ترامپ اهمیت دارد. شکست طالبان در میدان جنگ، گزینه مناسبی برای دولت ترامپ نیست لذا باید چند امر در دستور کار ترامپ قرار گیرد: برچیدن بساط فساد حکومتی و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری شفاف جهت آشتی دادن نیروهای مردمی با حکومتی غیرقابلاعتماد؛ و اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان جهت آموزش دادن نیروهای امنیتی و پلیس این کشور.
یکی دیگر از برنامههایی که ترامپ به شدت به دنبال آن میباشد، حفظ حضور افغانستان در کنار راضی کردن پاکستان به ایجاد صلح بین طالبان و افغانستان از طریق نفوذ عربستان است و احتمال این امر بسیار زیاد است که در صورت تخطی پاکستان از این پیشنهاد، هدف بعدی پهپادهای آمریکا رهبران القاعده، داعش، و طالبان در پاکستان باشند. همانطور که «اختر محمد منصور» در می ۲۰۱۶ در ایالت بلوچستان مورد هدف قرار گرفت. افغانستان در میان کشورهایی که آمریکا در آنها مداخله کرده و حضور نظامی دارد، از معدود کشورهایی است که این حضور را با خرسندی پذیرا شده است. ترامپ هم مانند جامعه نخبگان حزب جمهوریخواه بر این اعتقاد است که هر گونه ترک خاک افغانستان، موجب تقویت تروریسم و سقوط دولت کابل و تشدید رقابت امنیتی کشورهای منطقه میشود. لذا، تمامی این دلایل امنیتی و سیاسی ایجاب مینماید که به افغانستان روی خوش نشان داده شود و در جهت نزدیک شدن به افغان ها، ویزا هم لغو گردد.
دلایل اقتصادی
بحث دیگر مربوط به منافع اقتصادی قابل توجهی است که افغانستان روانه جیب ترامپ تاجر میکند. «اشرف غنی» -رییس جمهور افغانستان- چراغ سبز سرمایهگذاری در ذخایر معدنی و منابع طبیعی کشورش را برای ترامپ زده است. شاید بتوان از این رفتار اشرف غنی به عنوان عصر نوین تجارت ترامپی یاد کرد که در آن، کشورهای خارجی ملتمس سرمایهگذاری پرزیدنت ترامپ تاجر در کشورشان به قیمت فروختن بسیاری از ارزشها و منافع و منابع ملی خود هستند. از آن دست میتوان به سخنان «حمدالله محب» سفیر افغانستان در آمریکا اشاره کرد: «آمریکای ترامپ متوجه پتانسیل اقتصادی ما و سرمایهگذاری در کشورمان شده است. ما با تمامی وجود استقبال میکنیم».
روز سوم سپتامبر بود که ترامپ و اشرف غنی از طریق گفتگوی تلفنی در مورد ثروت معدنی افغانستان به بحث نشستند. طبق تحقیقات پنتاگون هماکنون ثروت معدنی افغانستان به یک تریلیون دلار میرسد. به گفته یکی از مقامات نزدیک به غنی، ترامپ به وی اطمینان داده که در توسعه منابع طبیعی افغانستان به وی کمک خواهد کرد. قابلتوجهترین ثروت مدفون افغانستان، لیتیوم و نقره است که در صنعت ساخت لپ تاپ و باتری تلفن همراه از جزییات اصلی هستند و از آن به عنوان نفت آینده یاد میشود. طبق گزارش سال ۲۰۱۰ پنتاگون، افغانستان میتواند تبدیل به «عربستان لیتیوم» شود. در حالی که دولتمردان سالهای اخیر واشنگتن نشان دادهاند که چندان علاقهای به سرمایهگذاری و بهرهبرداری در افغانستان ندارند، ترامپ نشان داده که علاقه بسیاری به این امر و بخصوص لیتیوم دارد.
همین حالا مقامات افغان از اینکه توانستهاند ترامپ که در سال ۲۰۱۳ این کشور را مردابی دانست که آمریکا باید سریعا از آن دست بکشد را راضی به سرمایهگذاری در افغانستان به قیمت بهرهبرداری عظیم کنند، قند در دلشان آب شده است. وقتی که افغانها شوق وافر ژاپن در خلق ۷۰۰ هزار شغل مشترک و عراق نسبت به سرمایهگذاری آمریکا در صنعت نفتاش را میبینند، ظاهرا دیگر دست از پا نمیشناسند. آمریکا در این سالهای اخیر به گونهای عمل کرده که از دولتهای افغانستان یک نهاد وابسته ساخته که بدون آمریکا خود را قطعا در مقابل طالبان و گروههای تروریستی محکوم به سقوط دیده و میبینند.
چندی پیش، یکی از مقامات دولت اوباما به این اشاره کرده بود که اگر جای اشرف غنی باشد و ترامپ کشورش را جهنم خطاب کند، چگونه میتواند نظر رییسجمهور کنونی آمریکا را جلب نماید؟ ظاهرا غنی و دولتمرداناش پاسخ این سوال را پیدا کردهاند و آن هم پیشنهاد منابع غنی معدنی افغانستان به ترامپ طماع و تاجر است. اینجاست که نوای جدید دوستی را با چرخش ۳۶۰ درجهای میتوان از زبان نماینده ترامپ شنید: «پرزیدنت ترامپ با توجه به نگاهش به دنیای تجارت تصمیم دارد که از زاویه دیگری نسبت مسئله حضور در افغانستان نگاه کند و بانک جهانی و دیگر نهادهای اقتصادی به پتانسیل صادرات افغانستان تا نیل به اقتصاد قدرتمند باور دارند».
ترامپ در گفتگوی خود با «فاکس نیوز» وقتی موضوع نفرت درازمدت و پیشین او از حضور آمریکا در افغانستان مطرح شد، برای اینکه تغییر ناگهانی رویکرد خود را توجیه نماید گفت: «هنوز هم از حضور در افغانستان نفرت دارم اما چه کنم که نگران شیطنتها و فعالیتهای هستهای پاکستان هستم. این موضع ریاکارانه وقتی در آوریل ۲۰۱۷ مطرح شد که درست یکسال و هفت ماه پیش در آگوست ۲۰۱۵، وی در گفتگو با شبکه NBC خاک افغانستان را طلا دانست و به این اشاره کرد که بسیاری از افراد نمیدانند که چه گنجی در منابع طبیعی افغانستان وجود دارد. همین اشاره را هم در ماه دسامبر ۲۰۱۵ در برنامه «گفتگو با الکس جونز» داشت.
لیتیوم
در گزارش سال ۲۰۱۰ پنتاگون که توسط زمینشناسان خبره آمریکا تهیه شده بود، به ارزش منابع طبیعی افغانستان اشاره شد و ژنرال «دیوید پترائوس» -فرمانده وقت نیرهای آمریکایی در عراق- آن را یک میلیارد دلار اعلام نمود. در حالی که دولت ترامپ با فرمان جارد کوشنر -داماد وی- سعی در بهرهبرداری از منابع طبیعی افغانستان دارد، مقامات و مشاوران دولت اوباما اخطار دادهاند که قضیه بهشت معدنی افغانستان افسانهایست شبیه «شهر طلای الدورادو» در جنوب آمریکا و در صورت تمرکز آمریکا بر این منابع، قطعا تصور بهرهبرداری استعماری از این کشور در ذهن مردم افغانستان ایجاد میشود و این امر میتواند موجب شورشها و تنشهای بیشتری علیه آمریکا و دولت افغانستان شود.
ترامپ همان راه اشتباه چین در افغانستان را میرود که در سال ۲۰۰۸، ۳ میلیارد دلار صرف برنامههای عملیاتی معدن نقره در این کشور کرد و دست آخر هم به دلیل نگرانیها شدید امنیتی و هراس از گروههای تروریستی عطایش را به لقایش بخشید و قید پولش را زد و از افغانستان خارج شد. ترامپ در یکی از آخرین گفتگوهایش با «الکس جونز» مدیر پایگاه «اینفووارز» به این اشاره کرد که چرا آمریکا باید در افغانستان جان بدهد و چین بهرهبرداری معدنی کند. غافل از اینکه خود چین نیز از جهنم افغانستان گریخت و ترامپ همچنان بر این باور است که میتواند امنیت عملیاتهای معدنی را تامین نماید و سود کلانی از منابع طبیعی و معدنی افغانستان به جیب بزند. شبکه ABC نیوز معتقد است که اصلیترین دلیل برداشتن ویزای آمریکا برای اتباع افغان، چیزی نیست به جز پیشنهاد گنجی به نام «لیتیوم» از سوی اشرف غنی به ترامپ.
شرکای امریکا به اتفاق آرا عمل متجاوزانه در سوریه را تائید کردند
واضح است که واکنش متحدین غربی ایالات متحده امریکا به حمله امریکا به خاک سوریه، خود به خودی نیست- این بخشی از سناریوی که از قبل برای بیاعتباری دولت سوریه و متحدین آن است.
به جز بریتانیا، فرانسه و آلمان (باوجود اینکه اولاند و مرکل اظهار کردند که تغییر قدرت در سوریه باید بگونه مسالمت آمیز انجام گیرد)، حمله شبانه را ایتالیا، اتریش، دنمارک، لهستان، جمهوری چک، لیتوانی، اسرائیل، و در اخیر ترکیه که جناح آن روز به روز نامعلومتر و غیر قابل پیشبینی میشود، تائید کردند.
این درحالیست که تنها وزارت خارجه کشور بیطرف سویدن پیشنهاد کرد که این اقدامات ایالات متحده امریکا از نقطه نظر روش آغاز اقدامات نظامی نوشته شده در منشور سازمان ملل متحد، ارزیابی شوند.
سفیر اسبق بریتانیا در سوریه هیچ شواهدی بر رابطه اسد با حمله کیمیاوی در ادلب نمیبیند
پیتر فورد سفیر اسبق بریتانیا در سوریه روز جمعه اعلام کرد که باور ندارد که شواهدی بر رابطه بشار اسد رییس جمهور سوریه با استفاده از سلاح کیمیاوی در ولایت ادلب سوریه، وجود داشته باشد.
پنتاگون به حفظ روابط با روسیه درمورد پروازها در سوریه امیدوار است
پنتاگون اعلام کرده است که ایالات متحده امریکا امیدوار است تا روابط با روسیه درمورد امنیت پروازها در سوریه، حفظ شود.
به گزارش اسپوتنیک، میشل بالدانس سخنگوی وزارت دفاع امریکا گفت: “این به همه جناحهایی که در حریم هوایی سوریه فعالیت دارند، به منظور جلوگیری از حوادث و خطاها مفید است. و ما امیدواریم که وزارت دفاع روسیه نیز به این نتیجه برسد”.
وی اشاره کرد که پنتاگون به حفظ روابط از طریق کانال تامین امنیت پروازها، تمایل دارد.
قبل از این گزارش داده شده بود که وزارت دفاع روسیه از تاریخ 8 اپریل کار خط داغ روابط با پنتاگون را متوقف میسازد.
شب جمعه (7 اپریل) ایالات متحده امریکا بیش از 50 راکت “تاماهاوک” را بر پایگاه هوایی دولتی در ولایت حمص سوریه فیر کرد.
عبدالله به خواستهای خود در اصلاحات انتخاباتی رسید
ریاست اجراییه
اسپوتنیک، کابل: سخنگوی عبدالله عبدالله رییس اجراییه حکومت وحدت ملی، میگوید که آقای عبدالله به خواستهای خود در زمینه اصلاحات انتخاباتی رسیده است.
مجیبالرحمان رحیمی میگوید که عبدالله عبدالله پیششرطهایی که در زمینه اصلاحات انتخاباتی مطرح کرده بود، مورد اجرا قرار گرفته است. آقای رحیمی گفت افزود که در ریاست اجراییه اصلاح نظام انتخاباتی یک پیششرط بود. به گفته او، ثبت نام رایدهندگان یکی از پیششرطهای اساسی به شمار میرفت و مشخص شدن حوزههای انتخاباتی نیز یکی از بحثهایی است که در لایحه وظایف کمیسیون فعلی قرار دارد. وی تاکید کرد: «در هردو بخش هم قوانین انتخاباتی و هم نهادهای مدیریتکننده تغییر آمده است. نهادهایی مدیریتکننده که در تقلب دست داشتند و در بی اعتبار ساختن انتخابات صدمه زده و مدعی بودند که برای همیش باقی میمانند، برطرف شدند. مسوولین جدید تعیین شده و این مسوولین وظیفه دارند که بسته اصلاحات را مرحله به مرحله اجرا بکنند. حالا گامهایی برداشته اما صد درصد برنامهها عملی نشده ولی نیازمند وقت هستیم و در همین مسیر کمیسیون حرکت دارد و حکومت از کمیسیون حمایت میکند. برخلاف گذشته، نهادهای بینالمللی و کشورهای کمک کننده هم از کمیسیون حمایت میکنند. به این اساس دچار مشکل نیستیم و امیدواریم که مرحله به مرحله به پیش برویم.»
سخنگوی عبدالله عبدالله همچنین ابرازداشت که انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها امسال برگزار خواهد شد.
کیهـا غور را ناامن میسازند؟
8 صبح : شماری از فعالان مدنی و اعضای شورای ولایتی غور از شدت گرفتن ناامنیها در این ولایت خبر داده و از حضور چشمگیر افراد مسلح غیرمسوول در این ولایت شدیدا نگرانی دارند. از سوی دیگر مدتی میشود افرادی زیر پرچم داعش در شمال فیروز کوه مرکز این ولایت، فعالیتهایشان را آغاز کرده و علیه طالبان و باشندگان غور نبرد دارند.
به گفته آنها در غور سیستم قبیلهای حاکم است و هر بزرگ قبیله دارای امکانات نظامی بالا بوده و از مردم باجگیری میکنند. همچنان این افراد مسلح غیرمسوول فضا را برای مردم غور تنگ ساخته و اصلیترین عامل ناامنیها در غور میباشند. حسن حکیمی، یکی از فعالان مدنی در غور میگوید بحث بسیار مشکلساز در ولایت غور موجودیت چشمگیر افراد مسلح غیرمسوول است که هر کدام موقعیتهای موازی در برابر حکومت محلی تشکیل داده و مانع تطبیق قانون، عدالت، پروژههای انکشافی، فعالبودن مکتبها میباشند و هر کدام از خود قانونگذار جداگانه داشته و مطابق میلشان با مردم رفتار میکنند. مردم محل نیز از روی ناچاری مجبوراند تا برایشان باج داده یا خانههایشان را ترک کنند و یا هم کشته و زخمی شوند.
آقای حکیمی همچنان مدعی است که نیروهای نظامی افغانستان در غور ناکافی بوده و مجبوراند تا در برابر ۴۵۰۰ مخالف مسلح دولت و ۱۰هزار فرد مسلح غیرمسوول با امکانات کم مبارزه کنند. حکیمی میگوید: «فعلا ۸۰درصد ولایت غور تحت حاکمیت افراد مسلح غیرمسوول و مخالفان دولت است. حتی داخل شهر!» وی در ادامه گفت: «غور همراه با مرکز ده ولسوالی دارد. بدون ولسوالی لعل سرجنگل که امنیت است و افراد مسلح حضور ندارند، دیگر در داخل شهر فیروز کوه و ولسوالیها مکمل این گروهها فعالیت دارند. اینها زمینهساز حضور طالب و داعش هم هستند و بیشترین خشونتهای انجام شده توسط همین گروهها اتفاق افتاده است.»
این فعال مدنی ادعا دارد که افراد مسلح غیرمسوول چندی پیش شماری از دانشآموزان و کارگران را در مسیر راه از موتر پایین کرده و تیرباران کردند و چندین قتل دستهجمعی را نیز انجام دادهاند. وی همچنان میافزاید: «ما به دولت گفتیم که اینها باید خلع سلاح شوند که نشدند. امروز این افراد مافیای بزرگ شدهاند. در وقت انتخابات اینها وکیل تعیین میکنند و در وقت انتخابات ریاست جمهوری برای مقامات رای داده و تقلب میکنند. به همین دلایل و رابطههای که وجود دارد هرگز مجازات نشدهاند.»
سه فرد در غور آتش زده شدند
فعالان مدنی غور ادعا دارند که باشندگان این ولایت در اسارت گروهها مسلح غیرمسوول هستند. حسن حکیمی میگوید: «مردم عادی فعلا در اسارت این گروهها قرار دارند. متاسفانه باید باج بدهند، اعدام و سنگسار شوند، باید خانههایشان ویران شود، اطفال و زنهایشان کشته شود، دخترانشان باید به زور گرفته شود. آنهایی که توانایی دارند غور را ترک میکنند و آنهایی که توانایی ندارند باید مسلح شوند و یا باج بپردارند.»
از سوی دیگر بیش از ده روز پیش، در منطقه سیاهچوب دولینه سه فرد از سوی یکی از فرماندهان مسلح غیرمسوول به نام «ارباب صمد» آتش زده شدند. ماجرا به گفته باشندگان غور اینگونه بوده که یک مرد به خانه خالهاش رفته و پس از مشاجره لفظی شوهرخالهاش را میکشد. پس از آن خاله و دخترخالهاش را گرفته میخواسته به خانهاش برود که در مسیر راه ارباب صمد و افرادش اینها را دستگیر کرده و آتش میزنند و سپس تیربارانشان میکنند.
باشندگان غور میگویند این سختترین شرایط برای مردم غور است. حسن حکیمی فعال مدنی در غور همچنان ادعاد دارد که نیروهای فرماندهی غور تا اکنون جز مصرفکردن بودجه کاری دیگری نکرده در حالیکه گروههای مسلح هر روز در داخل شهر فیروزکوه رفتوآمد میکنند. وی همچنان میگوید اگر دولت این افراد را سرکوب کند، غور امن خواهد شد: «شما اگر بیایید غور در داخل شهر هم افراد مسلح عادی میگردند و کسی برایشان گفته نمیتواند چرا سلاح دارید. اینها هر روز قدرتمندتر میشوند و مشکل بیشتر شده است.» از سوی دیگر به باور ضیاالحق مبین فعال مدنی ولایت غور؛ وقتی زمستان سپری میشود، پس از آن فصل بهار نه؛ بلکه فصل جنگ در افغانستان آغاز میشود. در چندسال پیش غور یکی از ولایتهای نسبتا امن افغانستان بود اما اکنون سکه ولایت غور پیش ناامنی دور خورده است. مبین میگوید: «ما در غور چندگروه مسلح غیرمسوول داریم. یکی در ولسوالی شهرک تحت رهبری ملامصطفی است. او نه طالب و داعش است و نه هم فرد دولتی. یک قومندان مسلح است که راه موترها را میگیرد و از هر موتری سه یا چهارهزار افغانی جمع میکند و از موترهای مسافربری هم ۵۰۰ افغانی در هر پوسته جمعآوری میکند. در ولسوالی دولینه یکی از قومندانان فضلالحق خان است. چندی پیش یک خانمی که دره زده شد و یکی دیگری سوختانده شد توسط او بود. قلدریهایی را که بر مردم میکند تا حالا دولت علیه او اقدامی نکرده است.»
در همینحال، عبدالاحد ناطقی عضو شورای ولایتی غور مدعی است که غور دارای سیستم قبیلهای است که بزرگان قبیلهها از امکانات نظامی بسیار وسیع برخوردار هستند. آقای ناطقی؛ ملا مصطفی، محسنخان و قومندان فرهاد را از افرادی میداند که با دولت مشکل ندارند اما بین خودشان جنگهای شدیدی دارند. آقای ناطقی میگوید: «در هر قسمت غور هر کلوکتیف قومی یک قوت نظامی از خود دارد و طبعا در غور سیستم اربابرعیتی بیشتر حاکم است و اربابهای که دارای امکانات نظامی است از مردم موضوعات باجگیری دارند و بزرگ قومی از گروههای قومی خود امکانات جمع میکند و توامندی بسیار قوی دارد.»
هزاران کودک پناهجو در سوئد به سر میبرند
هزاران کودک پناهجوی سوئدی بدون همراه و والدین خود هم اکنون در کشور سوئد به سر میبرند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از رادیو سوئد، حدود 35 هزار کودک در سال 2015 میلادی بدون داشتن همراه و والدین خود وارد این کشور شده اند. بر این اساس، تعداد کودکان مهاجر در کشور سوئد نسبت به دیگر کشورهای اروپایی بیشتر است.
همچنین آمار نشان می دهد که تنها 12 درصد از کودکان مهاجر هنگام ورود به سوئد دارای مدارک شناسایی بوده اند. این میزان در بین کودکان افغان مهاجر حدود 2 درصد بوده است. هم اکنون دولت سوئد در حال بررسی وضعیت کودکان پناهجو در این کشور است.
لازم به ذکر است که بحران مهاجرت در کشورهای اروپایی، از سال 2015 میلادی به نقطه اوج خود رسیده است. رویکرد حمایتی کشورهایی مانند انگلیس، آلمان و فرانسه از گروههای تروریستی و تکفیری در سوریه و عراق و همچنین استمرار بحران امنیت در افغانستان، منجر به حضور پناهجویان و مهاجرین در کشورهای مختلف اروپایی شده است. بسیاری از تحلیلگران مسائل بین الملل معتقدند رویکرد آمریکا و متحدانش در تقویت گروههای تروریستی منتج به وقوع بحران امنیت در منطقه و متعاقبا ایجاد بحران مهاجرت شده است.
داعش در حال ایجاد پایگاههای نظامی در آسیای مرکزی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، صبح ديروز «آستانه» پایتخت قزاقستان میزبان دوازدهمین نشست دبیران شورای امنیت کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای بود.
بنا به اطلاع دفتر مطبوعاتی ریاست جمهوری قزاقستان، این نشست با ریاست «نورسلطان نظربایف» رئیس جمهور قزاقستان برگزار و مسایل امنیتی مورد بررسی قرار گرفت.
نظربایف با بیان اینکه در همایش ماه ژوئن سال جاری که قرار است در آستانه برگزار شود، هند و پاکستان به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای پذیرفته خواهند شد، افزود: با الحاق این دو کشور امکانات سازمان شانگهای توسعه مییابد.
رئیس جمهور قزاقستان همچنین خواستار هماهنگی بیشتر و توسعه فعالیت برای تهیه کنوانسیون سازمان همکاری شانگهای در امور مبارزه با تروریسم و افراط گرایی شد.
در این نشست همچنین «نیکلای پاتروشف» دبیر شورای امنیت روسیه نیز سخنرانی کرد و گفت: فشار بر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای با بهانه مبارزه بینالمللی علیه تروریسم قابل قبول نیست.
این مسئول شورای امنیت روسیه با تاکید به اینکه مسئله تروریسم بین المللی برای کشورهای عضو شانگهای جدی است، تصریح کرد، سازمان افراطی و تروریستی داعش در جنوب، جنوب و شرق آسیا، آسیای مرکزی و افغانستان در حال ایجاد پایگاههای جدید میباشد که این باعث نگرانی است.
پاتروشف هماهنگی کشورها و سازمانها را در امر مبارزه با تروریسم در چارچوب سازمان ملل متحد مهم را موثر عنوان کرد.
سازمان همکاری شانگهای یک سازمان بین دولتی و بینالمللی است که در تاریخ 15 ژوئن سال 2001 میلادی در شانگهای چین از سوی قزاقستان، چین، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان تاسیس شده است.
کشورهای روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان عضو سازمان همکاری شانگهای هستند؛ جمهوری اسلامی ایران، هندوستان، مغولستان، افغانستان و پاکستان اعضای ناظر این سازمان هستند.
در سال 2015 میلادی با درخواست پاکستان و هند برای عضویت رسمی در این سازمان موافقت شد.
حضور مقامات ارشد سعودی در سالگرد تاسیس حزب افراطگرای پاکستانی
درحالی که ۷۱ سال از تاسیس حزب افراط گرای «جمعیت علمای اسلام» میگذرد این حزب صدمین سالگرد تاسیس خود را با حضور حامیان افراطگرایی از جمله مقامات مذهبی سعودی برگزار کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، حزب جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمان که از مراجع فکری بسیاری از گروههای تندرو وافراطی پاکستان به حساب میآید، با حضور وزیر امور مذهبی عربستان سعودی و نایب امام جماعت مکه صدمین سالگرد تاسیس خود را در شهر پیشاور پاکستان برگزار کرد.
«صالح ابن عبدالعزیز» وزیر امور مذهبی عربستان و «صالح بن ابراهیم» نایب امام جماعت مکه در بدو ورود مورد استقبال فضل الرحمان، رئیس جمعیت علمای اسلام قرار گرفتند.
آنچه بدیهی است تزریق مبالغ بسیار هنگفت به گروههای افراطی و تروریستی است که پس از سفر وزیر سعودی انجام خواهد شد.
کارشناسان پاکستانی طبق تجربه سالهای قبل معتقدند که عملیاتهای تروریستی و کشتار مردم بیگناه پس از سفر وزیر امور مذهبی عربستان و نایب «شیخ الغامدی» امام جماعت مکه به شدت افزایش خواهد یافت.
جمعیت علمای اسلام که به تندروی و ایجاد تفرقه میان سنی و شیعه شهرت دارد چندی قبل از گروه تروریستی تحریک طالبان درخواست کرده بود تا به حزب آنان بپیوندد.
این حزب مرجع فکری بسیاری از گروههای تروریستی است که در داخل و خارج پاکستان دست به عملیاتهای تروریستی می زنند.
فضل الرحمان اعلام کرده بود که از نخست وزیر پاکستان نیز برای شرکت در این مراسم دعوت کرده است و علاوه بر شخصیتهای سیاسی پاکستان میهمانانی از بنگلادش، انگلیس، مالزی و 51کشور دیگر نیز در این برنامه شرکت خواهند کرد.
قرار است نماز جمعه این هفته پاکستان به امامت «صالح ابن ابراهیم» نایب امام جماعت مکه برگزار شود، این درحالی است که به فتوای علامه شاه سید تراب الحق که از بزرگترین علمای اهل سنت و الجماعت است، یک فرد اهل تسنن نمیتواند به امام جماعت وهابی اقتدا کند.
………………………………………………………………………
دولت بحرین امروز جمعه با عربستان و اسراییل همسو شد و از حمله موشکی آمریکا به سوریه حمایت و پشتیبانی کرد. به گزارش خبرگزاری رشد به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، وزارت خارجه بحرین در بیانیه خود گفت: “بحرین از محتوای سخنان دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که بیانگر عزم و تمایل برای از بین […]
دولت بحرین امروز جمعه با عربستان و اسراییل همسو شد و از حمله موشکی آمریکا به سوریه حمایت و پشتیبانی کرد.
به گزارش خبرگزاری رشد به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، وزارت خارجه بحرین در بیانیه خود گفت: “بحرین از محتوای سخنان دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که بیانگر عزم و تمایل برای از بین بردن همه اشکال تروریسم هست، ستایش می کند”.
این بیانیه افزود: “موضع روشن آمریکا، حمایت از تلاشها برای پایان دادن به بحران سوریه به شمار می رود و بر لزوم پایبندی همه طرفها به مقدم شمردن منافع ملت سوریه و تلاش برای پایان دادن درد و رنج آنها با جدیت و شفایت کامل تاکید می کند.”
این بیانیه خواهان “افزایش همه تلاش ها برای تضمین آتش بس و مهیا کردن فضا برای مذاکرات به منظور رسیدن به یک راه حل سیاسی فراگیر با استناد به بیانیه اجلاس ژنو ۱ در سال ۲۰۱۲ و مصوبات مربوطه شورای امنیت شد که حاکمیت و وحدت ارضی و سلامت ملت آن را حفظ کند”.
عربستان به عنوان اولین کشور و سپس رژیم صهیونیستی به همراه انگلیس، ترکیه، فرانسه و برخی دیگر از کشورها از حمله آمریکا به سوریه حمایت کردند و تل آویو و پاریس گفتند که از حمله آمریکا پیش از اجرای آن، مطلع بوده اند.
دولت سوریه به همراه روسیه و ایران از جمله کشورهایی هستند که تاکنون این حمله را محکوم کرده و آن را تجاوز و تعدی به حاکمیت یک کشور برخوردار از حاکمیت و نیز حمایت از تروریست ها دانسته اند.
یونان نیز در واکنش به حمله آمریکا به سوریه، با هرگونه دخالت خارجی در سوریه مخالفت کرده است.
فیفا : برگزاری انتخابات افغانستان در سال جاری ممکن نیست
در حالی که حکومت افغانستان از برگزاری انتخابات در سال ۱۳۹۶ اطمینان داده، اما نهادهای انتخاباتی به این باورند که آمادگیهای اساسی برای برگزاری انتخابات صورت نگرفته است.
داکتر عبدالله رئیس اجرائیه و سرور دانش معاون دوم رئیس جمهور غنی روز چهارشنبه در نشستی با مسوولان کمیسیون انتخاباتی گفتهاند که نهادهای حکومتی برای تامین امنیت انتخابات و مسایل لوجستیکی همکاری خواهند کرد. حکومت افغانستان گفته است که انتخابات پارلمانی در سال ۱۳۹۶ برگزار خواهد شد.
مقامهای حکومتی تاکید کردهاند که کمیسیون انتخابات در اجراات خود مستقل است و هیچگونه مداخلهای از طرف حکومت صورت نخواهد گرفت.
این در حالیست که فیفا یا موسسه انتخابات آزاد و عادلانه افغانستان میگوید کمیسیون انتخابات برای برگزاری انتخابات در سال جاری خورشیدی آمادگی ندارد. براساس اظهارات مسوولان فیفا، وقت کمیسیون انتخابات بیشتر صرف بحثهای غیرضروری و حاشیهای شده تا برنامهریزی اساسی برای برگزاری انتخابات پارلمانی در سال جاری خورشیدی.
یوسف رشید رییس اجرایی فیفا روز پنجشنبه در یک کنفرانس خبری در کابل گفت: «نبود یک برنامه مدون یکی از مشکلات اساسی است که ما با آن دست و گریبان هستیم.»
در حالی که رهبران حکومت وحدت ملی تاکید کردهاند که انتخابات پارلمانی در سال جاری خورشیدی برگزار خواهد شد؛ اما آقای رشید گفت در عرصه اصلاحات انتخاباتی کاری انجام نشده است. فیفا ابراز نگرانی کرد که با توجه به کندکاریهای کنونی، انتخابات پارلمانی در سال جاری نیز برگزار نخواهد شد.
این در حالیست که به دلیل تاخیر در برگزاری انتخابات پارلمانی، پارلمان افغانستان دوسال بیشتر از موعد قانونی خود فعالیت کرده است.
آقای رشید افزود زمان برای برگزاری انتخابات بسیار محدود است و آمادگیهای کافی هنوز گرفته نشده است: «ما به این نتیجه رسیدهایم که انتخابات در سال جاری به چند دلیل امکان پذیر نیست.»
براساس طرزالعمل برگزاری انتخابات، ارگانهای محلی، شش ماه پیش از برگزاری انتخابات، گزارش محلات رای دهی را برای کمیسیون انتخابات مشخص میکند در حالی این کار هنوز انجام نشده است.
یکی از مسوولیتهای اصلی کمیسیون انتخابات که بسیار جنجالی و زمانگیر است، تهیه لیست رای دهندگان است. آمار کمیسیون انتخابات نشان میدهد که میلیونها نفر در افغانستان کارتهای اضافی دارند و این کارتها میتواند زمینه تقلب در انتخابات را فراهم کند. براساس قانون انتخابات، کمیسیون باید لیست جدید رای دهندگان را تهیه کند و هر رای دهنده به یک مرکز رای دهی وصل شود اما در عمل هنوز لیست رای دهندگان تهیه نشده است.
در همین حال کمیسیون انتخابات براساس صلاحیتهای قانونیاش آمادگیهای خودرا گرفته ولی مسوولان این کمیسیون تاکید میکنند که برگزاری انتخابات به تامین امنیت و بودجه کافی نیاز دارد. به گفته مسوولان در کمیسیون انتخابات نهادهای دیگر ذیربط نیز باید در برگزاری انتخابات همکاری کنند.
از سوی دیگر ریاست اجراییه نیز روز پنجشنبه گفت که حکومت برای برگزاری انتخابات متعهد است. مجیب الرحمان رحیمی سخنگوی ریاست اجراییه گفته است که کمیسیون انتخابات تلاشها برای دیجیتل کردن انتخابات را آغاز کرده است تا از تقلب در انتخابات جلوگیری شود.
در همین حال نعیم اصغری یکی از مسوولان فیفا تاکید کرد که هنوز خود کمیسیون انتخابات در رابطه به برگزاری تاریخ انتخابات چیزی نمیداند: «کمیسیون هنوز نمیداند که برای اصلاحات چی کاری انجام میدهد. هنوز معلوم نیست که انتخابات در سال ۲۰۱۷ برگزاری میشود و یا تاریخ دیگری. ما منتظریم که کمیسیون در عملکردهایش شفاف باشد.»
افغانستان تاکنون انتخابات شفاف را شاهد نبوده. تقریبا تمام انتخابات با تقلب و دستبرد در رای مردم همراه بوده و کمیسیون انتخابات هنوز قادر به ایجاد میکانیزم شفاف انتخاباتی نشده است.
حسین سیرت کابل
اردوغان: ترکیه آماده حمایت ازعملیات نظامی آمریکا در سوریه می باشد
رئیس جمهور ترکیه اعلام کرد؛ آنکارا از عملیات نظامی احتمالی آمریکا در سوریه حمایت می کند. پیش از این شبکه خبری سی ان ان به نقل از منابع آمریکایی اعلام کرد دونالد ترامپ به اعضای کنگره گفته است در حال بررسی اقدام نظامی در سوریه متعاقب استفاده از سلاح شیمیایی در ادلب است.
به گزارش اسپوتنیک، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در مصاحبه با کانال 7 گفت؛ امیدوارم سخنان ترامپ در مورد مداخله در سوریه فقط در حد حرف باقی نماند. ما در صورتی که این اقدام نظامی انجام پذیرد، از آن حمایت خواهیم کرد.
ائتلاف ملی برای انقلاب و نیروهای مخالفین سوریه روز سه شنبه ازکشته شدن 80 تن و مجروح شدن 200 نفر در پی حمله شیمیایی به شهر “خان شیخون” در استان ادلب خبر داد.
مخالفان دولت سوریه، ارتش این دولت را متهم به این حمله شیمیایی می کند. ارتش سوریه نیز قاطعانه این اتهامات را رد کرد و مسئولیت آن را به شبه نطامیان و حامیان آنها نسبت داد.
وزارت دفاع روسیه اعلام کرد جنگده های سوری، انبار مهمات تروریست ها که حاوی سلاح های شیمیایی بوده و از عراق به این مکان انتقال داده در حومه “خان شیخون” در استان ادلب را بمباران کردند. سازمان ملل و سازمان منع سلاح شیمیایی در حال بررسی این حادثه می باشند، اما تا کنون اطلاعاتی از عاملین احتمالی این حادثه منتشر نکرده اند.
طبق اعلام ولید معلم وزیرامور خارجه سوریه در روز پنجشنبه، نیروهای دولتی سوریه هیچگاه از سلاح های شیمیایی علیه غیرنظامیان و تروریستها استفاده نکرده و نخواهد کرد.
ذخایر سلاح های شیمیایی از سوریه خارج شده و در ژانویه 2016 سازمان منع سلاح های شیمیایی از خروج کامل این سلاح ها از سوریه خبر داد. سوریه در سال 2013 به خاطر خلع سلاح شیمیایی جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
ترامپ آماده اقدام یکجانبه علیه کره شمالی
رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که آماده اقدام یکجانبه علیه کره شمالی است، اما انتظار دارد که چین نیز به آنها بپیوندد.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از رویترز، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به این سوال که آماده اقدام یکجانبه علیه کره شمالی می باشد یا خیر، گفت: بله، البته آماده هستم.
رئیس جمهور آمریکا افزود، من فکر می کنم که چین علاقه دارد که به ما بپیوندد.
ترامپ اقدام نظامی علیه سوریه را در کنگره آمریکا مطرح نکرده است
رئیس جمهور آمریکا، در مورد اقدام نظامی علیه سوریه به اعضای کنگره این کشور موضوعی را مطرح نکرده است.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از رویترز، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به خبرنگاران اعلام کرد، در مورد اقدام نظامی علیه سوریه به اعضای کنگره این کشور موضوعی را مطرح نکرده است.
پیش از این شبکه خبری سی ان ان به نقل از منابع آمریکایی اعلام کرد دونالد ترامپ به اعضای کنگره گفته است در حال بررسی اقدام نظامی در سوریه متعاقب استفاده از سلاح شیمیایی در ادلب است.
وزارت امور خارجه آمریکا: حادثه ادلب روابط آمریکا و روسیه را تحت تاثیر قرار خواهد داد
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا به خبرنگاران اعلام کرد، حادثه اخیرحمله شیمیایی به ادلب بر روابط روسیه و آمریکا تاثیر خواهد گذاشت.
به گزارش اسپوتنیک، حادثه ادلب بر روابط روسیه و آمریکا تاثیر خواهد گذاشت و عکس العمل روسیه بر آنچه رخ داده در مواضع ما منعکس خواهد شد.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا همچنین افزود، این مسئله بر روابط به صورت گسترده ای تحت تاثیر قرار خواهد داد. چگونگی و در کدام سو این مسئله پیش خواهد رفت بستگی به گفتگوهای رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا در طول سفر به مسکو دارد.
رئیسی، قالیباف، زاکانی، بذرپاش و فتاح – 5 کاندیدای ریاست جمهوری ایران شدند
از سوی جبهه مردمی، 5 کاندیدای ریاست جمهوری یعنی “رئیسی، زاکانی، بذرپاش، قالیباف و فتاح” انتخاب شدند.
از سوی جبهه مردمی، 5 کاندیدای ریاست جمهوری یعنی “رئیسی، زاکانی، بذرپاش، قالیباف و فتاح” انتخاب شدند.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از تسنیم، دومین مجمع ملی «جبهه مردمی» در مجموعه شهر آفتاب با حضور سه هزار نفر از اعضای این جبهه برگزار شد.
در این نشست 5 نفر بهعنوان کاندیداهای نهایی جبهه مردمی، انتخاب شدند.
براساس رأیگیری صورت گرفته در شهر آفتاب، از مجموع 2378 رأی حضار، افراد زیر بهعنوان 5 کاندیدای نهایی جبهه مردمی انتخاب شدند:
1 — سیدابراهیم رئیسی با 2147 رأی
2 — علیرضا زاکانی با 1546 رأی
3 — مهرداد بذرپاش با 1404 رأی
4 — محمدباقر قالیباف با 1373 رأی
5 — پرویز فتاح با 994 رأی
شایان ذکر است، انتخابات ریاست جمهوری ایران در روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ برگزار خواهد شد.
تبریک رهبر کره شمالی به بشار اسد به مناسبت 70 ـ مین سالگرد تاسیس حزب بعث
در پیام کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی به بشار اسد، رئیس جمهور سوریه به مناسبت 70 ـ مین سالگرد تاسیس حزب رستاخیز سوسیالیستی عربی (بعث)، حزب حاکم در سوریه گفته می شود پیونگ یانگ به ابراز حمایت و همبستگی خود با ملت سوریه ادامه خواهد داد.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از خبرگزاری دولتی کره شمالی ، در پیام کیم جونگ اون، ضمن بیان این مطلب خاطرنشان می شود: “حزب بعث طی 70 سال گذشته به موفقیت های بزرگی در ایجاد کشور مستقل و شکوفان و تامین صلح و امنیت در منطقه دست یافته است”.
رهبر کره شمالی در پیام خود می گوید:” حزب بعث به رهبری بشار اسد در زمان حاضر با قاطعیت با نیروهای متخاصم خارجی و داخلی مقابله می کند تا از استقلال و تمامیت ارضی سوریه دفاع نماید”.
سفیر سوریه در روسیه از تلاش آنکارا برای ایجاد گروه های تروریستی جدید در سوریه خبر داد
ریاض حداد، سفیر سوریه در روسیه در مصاحبه با اسپوتنیک آنکارا را به تلاش برای ایجاد دو گروه تروریستی جدید متشکل از اعضای داعش و جبهه النصره در سوریه متهم کرد.
ریاض حداد خاطرنشان ساخت نام گروه اول “درع الساحل” و نام گروه دوم “درع العاصی” است.
دیپلمات عالی رتبه سوری افزود اسامی جدید به معنای تفاوت این گروه ها با گروه های تروریستی قبلی نیست و گروه های جدید از اعضای داعش، جبهه النصره و دیگر گروه های تروریستی تشکیل می شوند.
به گفته ریاض حداد، ترکیه برای استخدام شبه نظامیان در گروه های جدید، به آنها وعده می دهد”ماهیانه 400 دلار دستمزد پرداخت کرده و تابعیت ترکیه را واگذار نماید”.
قدرت ایران از دیدگاه رسانه های عربی
یکی از رسانه های عرب زبان نوشت: ما یقین داریم که اسراییل در برابر ایران عاجز و ناتوان است و کشورهای عربی یقین دارند که در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی ناتوانند.
به گزارش اسپوتنیک به نقل العالم، برخی رسانههای عربی نوشته بودند که الباجی قائد السبسی، رئیسجمهور تونس گفته است که ایران حامی مسلمانان در برابر اسراییل است، اما چندی بعد به نقل از وی این خبر را تکذیب کردند، در این راستا خبرگزاری الصریح نوشت: با این که رئیسجمهور ما این خبر را تکذیب می کند اما ما یقین داریم و مطمئن هستیم که اسراییل در برابر قدرت ایران ناتوان ماند. اسراییل از سالها پیش به دنبال نابودی ایران بود و برای تحقق این هدف میان ایران و عراق جنگ ایجاد کرد و بین ایران و کشورهای عربی اختلاف ایجاد کرد و برای ایجاد فشار اقتصادی بر ایران تلاش بسیاری کرد اما تا به امروز خواسته و هدف خود را محقق نکرد و ما شاهد قدرت روز افزون ایران در زمینههای مختلف هستیم و اسراییل روزبهروز کم قدرتتر و ناامیدتر میشود.
به گزارش ایسنا، این خبرگزاری در ادامه نوشت: وقتی که اسراییل در برابر حزب الله لبنان ناتوان است چگونه میخواهد در برابر ایران بایستد و ایران هر روز هرچه میخواهد درباره اسراییل میگوید و آن را به چالش میکشد و این رژیم میشنود و پاسخی نمیدهد زیرا چیزی برای گفتن ندارد و در نهایت سکوت اختیار میکند.
الصریح در پایان نوشت: اما کشورهای عربی میدانند و یقین دارند که در برابر تجاوز اسراییل ناتوانند و بدون شک آنها منتظر بروز جنگ مستقیم میان ایران و اسراییل هستند تا مطمئن شوند که کدام یک قویتر است، اگرچه در حقیقت می دانند که کدام یک پیروز خواهد شد.
آیا بهار تازه ئی در میان امریکا و چین شروع می شود؟
نخستین ملاقات بین دونالد ترامپ و شی جن پنگ بیصبرانه انتظار می رود. در حالی که ترامپ هنوز هم می خواهد چین را از نگاه لفظی زیر فشار قرار دهد، اما چین بر آرامش اش می افزاید و هم آهنگی نشان می دهد
ترامپ علامت داده است که این مذاکرات در اقامتگاه وی در فلوریدا می تواند “دشوار” باشد. او می خواهد قدرت ایالات متحد امریکا را به طور مثال در قسمت تجارت به نمایش بگذارد و تهدید به مناقشه در مورد برنامه هسته ئی کوریای شمالی و اقدام یک جانبه کرده است. به نظر می رسد که همه این ها بر شی جن پنگ رئیس جمهور چین تاثیری نداشته است. رسانه های چینی روحیه هم آهنگی را انتشار می دهند که هردو ملت بزرگ دست در دست هم در راه مشترک آینده می روند.
مجله بریتانیائی “ایکونومیست” این امر را کاملاً به طور متفاوت می بینید، یعنی شی همچون سنگ پشت و ترامپ همچون خرگوش، هریک در جهت های مختلفی می روند. ایکونومیست نوشته است «امریکا از قبول مسؤولیت های جهانی شانه خالی می کند. چین در این راه می رود.»
چین قطعه های زیادی برای بازی کردن دارد
ترامپ در مورد آزمایشهای راکتی و هسته ئی کوریای شمالی می خواهد بر شی فشار وارد کند
تا جائی که به مساله کوریای شمالی مربوط می شود، وو شین باو یک دانشمند سیاسی از دانشگاه فودان در شانگهای می گوید: «چین قطعه های زیادی در دستش دارد و کاخ سفید این را می داند.» ایالات متحد امریکا به مشکل تصمیم می گیرد که برنامه هسته ئی کوریای شمالی را با زور سلاح پایان دهد. «در صورتی که بازهم واشنگتن یک راه حل دیپلوماتیک بخواهد، به چین ضرورت دارد.» مساله بر سر آن نیست که ایالات متحد امریکا به چه می خواهد برسد، بلکه بر سر آنست که چین چه می تواند و چه می خواهد.
طبعاً شی جن پنگ نیز یک لیست آرزوها برای ترامپ دارد که در راس همه این دستور کار، مساله تایوان قرار دارد. البته پس از آنکه ترامپ برای تحریک پیکنگ با تسای انگ ون رئیس جمهور تایوان صحبت تیلفونی کرد، دوباره به سیاست عنعنه ئی و واحد امریکا در قبال چین روی آورد. اما چین نمی تواند صد در صد روی رئیس جمهور امریکا اعتماد کند. این مطلب را شی ینگ هونگ از دانشگاه رن مین پیکنگ می گوید. ترامپ ممکن است افکارش را به زودی تغییر دهد، به طور مثال ارسال اسلحه را به تایوان افزایش دهد.
ریچارد سی بوش از نهاد بروکینگ در واشنگتن بر این نظر است که قبل از همه چین انتظار به رسمیت شناختن ثبات در مناسبات دوجانبه را دارد. این امر با توجه به ۱۹ امین کانگرس حزب کمونیست چین در فصل خزان آینده از اهمیت بی نهایتی برخورادر است، زیرا شی می خواهد در آرامش چندین تصمیم شخصی در سطح رهبری حزب و دولت بگیرد.
بوش که در وزارت خانه های خارجه و دفاع امریکا کار کرده است، در برابر دویچه وله روی اهمیت روابط شخصی بین دو رئیس جمهور تاکید نمود. او گفت: «در صورتی که این دو آقا با هم تفاهم داشته باشند، کارها خیلی آسان تر می گردند.»
مار- ئه – لاگو اقامتگاه شخصی ترامپ در فلوریدا و محل برگزاری این ملاقات
وو شین باو تردید ندارد که هردوی آن ها وجوه مشترک دارند. به این معنا که «ترامپ می خواهد ایالات متحد امریکا را “دو باره بزرگ” گرداند و شی “رویای چینی” خود را دارد. هردو سیاستمدار بسیار شهودی و درونگرایانه تصمیم می گیرند و در مورد آنچه فکر می کنند حرف می زنند. این امر می تواند تعامل میان شان را تقویت کند.»
این که این دو سیاستمدار به همکاری با هم محکوم می شوند، در روزنامه چینی “گلوبل تایمز” به گونه ای بازتاب یافته است. این روزنامه معمولاً ناسیونالیست، که به زبان انگلیسی انتشار می یابد کاریکاتوری را چاپ کرده است که عمو سام و خرس پاندا را در جریان مسابقه نشان می دهد. اما هردوی شان روی عین قایق های بانگسی می رانند که این حاکی از هم سرنوشتی شان است.
rr/SE/Fang Wan
DW.COM
کشور های منطقه باید به یک صدا به امریکا و ناتو اعلان نمایند
که دست تان از افغانستان کوتاه
ضرورت موجودیت امریکا و ناتو که عامل عمده جنگ در این کشور استند ، در چه است؟
قرار است در هفته آینده 12 کشور های منطقه در رابطه به حل معضله افغانستان درمسکو اجلاس ای را دایر کنند.
جای بسا مسرت است که بلاخره این کشور ها می خواهند دست به هم داده معضله بغرنج جنگ در افغانستان را نه از طریق زور، بلکه مذاکرات و تفاهم حل نمایند. چیزی را که ما همواره روی آن بحث نموده ایم و خواهان همکاری های مشترک کشور های منطقه در تامین صلح و امنیت در افغانستان بوده ایم. برای بسیاری ها تا به حال جای سوال است که چرا امریکا و غرب که هیچ نوع مرز مشترک و حتا علایق اقتصادی و امنیتی در این گویا در افغانستان ندارند، لشکر کشی نموده و پایگاههای نظامی بزرگی را در این این مرز و بوم ایجاد نموده اند و جای تعجب است که کشور های منطقه که از هر لحاظ در عدم امنیت و ثبات در افغانستان اسیب دیده استند ، تا به حال دست زیر علاشه نشسته و حیثیت سیل بین و ناظر را بازی می کنند. مخصوصآ این چند سالی است که تغییرات بنیادی منفی در مناسبات بین روسیه ، امریکا و همچنان جامعه اروپا رخ داده و هیچ شواهدی هم در دست نیست که این مناسبات به شکل بهتر آن در آینده های دور و نزدیک تامین گردد ، اما باز هم روسیه و کشور های منطقه چطور می تواند بیشتر از این به امریکا اجازه بدهند که به بهانه مبارزه با ترویرزم در افغانستان اهداف نامشروع خود را که عبارت از نگاه داشتن تشنج در افغانستان ازیک طرف و همچنان حضور نا مشروع نظامی اش از طرف دیگر است، پیاده نماید.
این کشور ها او لا شرایط بیرون رفت امریکا و ناتو را برای افغانستان ایجاد نمایند، تا این با بیرون برآمدن نیرو های غربی افغانستان در بحران اقتصادی و امنیتی قرار نگیرد و به تعقیب آن باید به یک صدا به امریکا و ناتو اعلان نمایند که دست تان از افغانستان کوتاه. اگر به گفته های رییس جمهور افغانستان اشرف غنی هم متوجه شده باشیم وی بار هااظهار نموده که معضله جنک در افغانستان یک معضله داخلی نیست و این جنگ بالای افغانستان تامیل گردیده. باید گفت تامیل آن ریشه های بسا عمیق دارد. تروریزم در این کشور باعث عدم رشد مناسبات منطقوی می گردد، چیزی که مضر برای کشور های منطقه و برعکس اهداف غرب را تامین می نماید. تا به کی بیشتر از این طفلانه و ساده لوحانه امید برد که ناتو و امریکا برای خاموش ساختن تشنج در منطقه به افغانستان حضور یافته و وجیبه این همه کشور ها را به دوش خود گرفته.
اینکه کشور های منطقه به شمول روسیه امروز از خواب غفلت بیدار می گردند، امید آن پیدا می شود که تحولات عمیق در تامین صلح در افغانستان در آینده های نزدیک رونما گردد. به شرط آنکه این کشورها بتوانند با قاطعیت تمام پای امریکا و ناتو را از افغانستان کوتاه بسازند. بیاد دارید که چند سال پیش امریکا نه تنها حضور نظامی در افغانستان داشت، بلکه در کشور های پاکستان و آسیای مرکزی هم پایگاه های قوی ایجاد نموده بود. اما شما شاهد استید که روسیه با کشور های اسیای مرکزی قاطعانه تصمیم گرفتند که امریکا گلم خود را جمع کرده از این کشور ها رخت ببندد و حتا پاکستان با قاطعیت پایگاه های امریکا را ازدیر زمانی در این کشور مستقر بود، بسته نمود. آیا با چنین قاطعیت و همکاری مشترک این همه کشور های منطقه که بعضی از ا یشان امروز نه تنها به ابر قدرت های منطقوی ، بلکه جهانی شمرده می شوند، نمی توانند افغانستان را یاری برسانند تا صلح وثبات در این کشور تامین گردد وآتش جنگ خاموش گردد؟
این کشور ها نه تنها مناسبات خوب و حسنه با حاکمیت در کابل دارند، بلکه با جانب عمده در گیر جنگ ، یعنی طالبان نیز دارند وامروز که هم حاکمیت در افغانستان و هم تمامی اسپکتر های سیاسی در داخل این کشور و همچنان طالبان خواهان مذاکره و وساتط این کشور ها در تامین صلح در افغانستان استند، بنآ ضرورت موجودیت امریکا و ناتو که عامل عمده جنگ در این کشور استند ، در چه است؟
حکومت قادر به تصمیم گیری در باره خط دیورند نیست
اسپوتنیک، کابل: همزمان با گرم تر شدن بحث خط مرزی دیورند میان افغانستان و پاکستان، وزارت امور خارجه افغانستان اعلام کرده که هیچ دولتی نمی تواند در باره سرنوشت این خط تصمیم بگیرد.
احمدشکیب مستغنی سخنگوی وزارت امور خارجه افغانستان، امروز در یک کنفرانس خبری بدنبال مطرح شدن بحث خط دیورند، گفت که تصمیم گیرنده اصلی در باره این خط شهروندان دو کشور به ویژه کسانی که در دو طرف خط زندگی می کنند، می باشند.
سخنگوی وزارت امور خارجه از خط دیورند به عنوان خط سرخ برای دولت افغانستان یاد کرده افزود تا زمانی که امنیت در دو طرف خط دیورند حاکم نباشد، بحث ها در این زمینه بی نتیجه نخواهد ماند.
این مساله زمانی از سوی دولت افغانستانن مطرح می شود که اخیرا لطیف پدرام از اعضای مجلس نمایندگان و رهبر حزب کنگره ملی از خط دیورند به عنوان مرز رسمی میان افغانستان و پاکستان یاد کرد. اظهارات آقای پدارم تاکنون واکنش تند نمایندگان و سیاست مداران پشتون را در قبال داشته و برخی از اعضای مجلس بحث “سنگسار شدن” آقای پدرام را مطرح کرده اند.
لطیف پدرام امروز در مجلس نمایندگان از اظهارات روزشنبه گذشته خود در باره خط دیورند دفاع کرد و گفت که براساس قانون هرکسی حق دارد تا در باره مسایل مهم ملی بحث و ابراز نظر کند. آقای پدرام هشدار داد که هیچ کسی نمی تواند وی را از گفتن واقعیت های موجود باز بدارند.
سخنگوی وزارت امور خارجه افغانستان در این کنفرانس خبری خود همچنین از ادامه ی تخطی های مرزی پاکستان شکایت کرد و گفت که دولت افغانستان در این زمینه از پاکستان به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرده است. او گفت که شورای امنیت سازمان ملل متحد احتمال دارد تا در قبال تخطی های مرزی پاکستان در داخل افغانستان اعلامیه ای نیز صادر بکند. او جزییات بیشتری در این که محتوای اعلامیه شورای امنیت در محکومیت پاکستان چه خواهد بود، جزییاتی ارایه نکرد.
احمدشکیب مستغنی افزود که دولت پاکستان به تخطی های مرزی خود در افغانستان به ویژه در مناطق شرقی ادامه داده است. آقای مستغنی از ادامه ی حملات راکتی، ساخت چند پوسته نظامی در داخل خاک افغانستان و همچنین تحرکات نظامی در نوار مرزی به عنوان تخطی های پاکستان یاد کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت که دولت افغانستان بدنبال تنش های اخیر میان افغانستان و پاکستان از راه های دیپلوماتیک برای کاهش این تنش ها تلاش های زیادی انجام داده است، اما این تلاش ها بدلیل رفتارهای غیرصادقانه و عدم پایندی اسلام آباد به تعهدادش نتیجه ای در قبال نداشته است.
سخنگوی وزارت امور خارجه هشدار داد که دولت افغانستان تخطی های مرزی پاکستان را نادیده گرفته نمی تواند و در این زمینه منتظر پاسخ شهروندان افغانستان در قبال پاکستان است. او گفت که دولت به شهروندان افغانستان مراجعه کرده و هرگاه این شهروندان تصمیم بگیرند، دولت در قبال اجرای تصمیم مردم در برابر پاکستان اقدام خواهد کرد. احمدشکیب مستغنی در باره این باره جزییات بیشتری ارایه نکرد.
تنش های مرزی میان افغانستان و پاکستان از سال ها به این سو ادامه داشته است. یکی از عوامل این تنش ها لاینحل ماندن مساله مرزی دیورند پنداشته می شود.
بحث خط دیورند به زمان قبل از تاسیس کشوری بنام پاکستان برمی گردد. خط مرزی میان افغانستان و پاکستان در نتیجه یک توافق میان عبدالرحمان خان از حاکمان وقت افغانستان با دولت تحت حمایت بریتانیا یا هند استعماری مشخص شد. افغانستان این خط را تاکنون به رسمیت نشناخته اما پاکستان آن را به عنوان یک خط مرزی رسمی می شناسد.
توقع ملاقات ترامپ و سیسی بعدها شنیده خواهد شد
علیرغم اینکه بسیاری معتقد هستند که آقای ترامپ هنوز سیاست بین المللی خود را مشخص نکرده اما رفتارهای وی در ملاقات با سران کشورهای دیگر بر عکس این را نشان می دهد.
اگر مقداری با تامل ملاقات های بین المللی آقای ترامپ را پیگیری کنید متوجه می شوید که وی در صدد ایجاد نوعی تغییر اساسی در سیاست ایالات متحده می باشد.
با توجه به رفتارها و گفتارهای وی بسیاری توقع داشتند که روز اول کار ترامپ قرار ملاقاتی با آقای پوتین بگذارد و یا اینکه توافق هسته ای با ایران را پاره کند و یا اینکه دستور دهد بلا فاصله سفارت ایالات متحده از تل آویو به بیت المقدس انتقال پیدا کند و یا اینکه… خیلی چیز های دیگر که همه متصور بودند ترامپ قرار است انجام دهد اما فعلا که انجام نداده.
نمی توان انکار کرد که پس از ورود به کاخ سفید رئیس جمهوری ایالات متحده مجبور است خود را با ساختار های برنامه ریزی شده برای سیاست خارجه ایالات متحده تطبیق دهد اما به هر حال دیدگاه های وی در مورد برخی مسایل را می توان از رفتار او برداشت کرد.
مثلا در ملاقات با نخست وزیر ژاپن مشخص بود که ترامپ تلاش داشت رفتار قلدر معابانه ای را به نمایش بگذارد و دست دادن وی با نخست وزیر ژاپن دقیقا چنین تصویری را به نمایش گذاشت در حالی که وی در مقالات با صدر اعظم آلمان اصلا حاضر نشد به او دست بدهد که نشان می دهد ترامپ علیرغم اینکه آلمانی تبار است ولی خیلی از دست آلمانی ها شاکی و ناراحت می باشد و به اتحادیه اوروپا به عنوان رقیب ایالات متحده می نگرد.
ترامپ برای اینکه از برچسب عامل روس بودن پرهیز کند تلاش کرد ملاقاتی با آقای پوتین نداشته باشد و فعلا رابطه خود با روسیه را در سطح متعارف نگاه داشته.
در مورد عربستان سعودی به وضوح معلوم است که وی می خواست ببیند تا چه حدی می تواند این کشور را مصطلحا بدوشت و به این دلیل به جای ملاقات با شاه عربستان با فرزند وی که از نظر پروتوکولی نفر سوم این کشور به حساب می آید قرار گذاشت چون می دانست شاهزاده محمد بن سلمان جویای حمایت ایالات متحده برای رسیدن به قدرت است و به راحتی می تواند وی را گول بزند و اموال عربستان را بالا بکشد.
به جریان افتادن ماجرای شکایت بر علیه عربستان سعودی توسط متضررین ماجرای 11 سپتامبر بلا فاصله پس از ملاقات ترامپ با شاهزاده محمد را نیز می توان در این راستا قرار داد.
یک بار با یک روزنامه نگار عربستانی صحبت می کردم مدعی بود عربستانی ها درست است 15 نفر از 19 حمله کننده به برج های دوقلو سعودی بودند اما آنها مدارکی در اختیار دارند که سازمان های امنیتی ایالات متحده بودند که نقشه این عملیات را کشیده بودند و مجریان غیر مستقیم عامل تشکیلات امنیتی ایالات متحده بودند، و اگر بنا باشد روزی نامی از عربستان سعودی در این ماجرا برده شود اسناد ومدارک خود را رو خواهند کرد.
اگر اینگونه است پس وقت رو کردن مدارک رسیده.
به هر حال در گیرودار مسایل منطقه خاورمیانه می بینیم که ترامپ نوبت ملاقات با اردوغان که کشورش مهم ترین همپیمان ایالات متحده در خاورمیانه به حساب می آید را دیرتر قرار داده و ملاقات با آقای سیسی دشمن اردوغان را در اولویت قرار داده.
برای آنهایی که نمی دانند باید بگویم به دلیل حمایت ترکیه از اخوان المسلمین و گروه های تروریستی در شبه جزیره سینا و لیبی روابط مصر وترکیه این روزها به بحرانی ترین شرایط خود رسیده و آقای اردوغان آقای سیسی ومصر را دشمن خود می داند.
جلوگیری ایالات متحده از پیش روی ارتش ترکیه در سوریه و رفتار بسیار صمیمی ترامپ با سیسی نشان می دهد که ایالات متحده تصمیم دارد استراتژی خود در منطقه خاورمیانه را تغییر دهد.
بر اساس این استراتژی ظاهرا مصر به عنوان شریک اصلی در کنار اسرائیل تلقی خواهد شد و سطح اعتماد ایالات متحده به دو همپیمان قدیمی خود در منطقه یعنی عربستان سعودی و ترکیه کاهش خواهد یافت.
حال چه تصمیم شخصی آقای ترامپ باشد چه نقشه تشکل های پشت پرده تصمیم گیری در سیاست خارجی ایالات متحده مشخص است که دیگر دو دیدگاه ایدئولوژی تندرو وهابی و اخوان المسلمینی که تا سالها منافع اسرائیل و ایالات متحده را تامین می کردند به برگه های سوخته ای تبدیل شده اند که باید کنار گذاشته شوند و برای کنار گذاشتن اینان سیاست جدید ایالات متحده سرمایه گذاری روی قومیت ها در منطقه است.
همانگونه که ایالات متحده بر عکس تصور ترکیه حاضر شد برای حمایت از کرد های همپیمانش نیرو پیاده کند و رو در روی همپیمان دیرینه خود در ناتو بایستد، در آینده روی مساله قومی گرایی عربی که لیدر آن مصر است سرمایه گذاری خواهد کرد تا رو در روی موج اسلامگرایی تندرو که لیدر آن عربستان سعودی و ترکیه هستند بایستد.
با اینکه بسیاری شاید هنوز نتوانند باور کنند اما تصور بنده بر این است که تغییر رویکرد دولت جدید ایالات متحده در قبال رفتن و یا باقی ماندن بشار الاسد نیز در همین راستا است و ایالات متحده تصمیم گرفته برای مهار اسلامگراهای تندرو حتی از بشار الاسد هم حمایت کند.
واین رفتارها نشان می دهد آقای ترامپ همچین هم بدون نقشه به سیاست خارجی ورود نکرده اما نقشه هایش کاملا با نقشه های قبلی ایالات متحده فرق می کند.
مجلس افغانستان توافقنامه همکاری با مجلس روسیه را تصویب کرد
مجلس نمایندگان افغانستان در نشست امروز خود، توافقنامه همکاری با مجلس نمایندگان روسیه را تصویب کرد.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از فارس، مجلس نمایندگان افغانستان در نشست امروز، توافقنامه همکاری با مجلس نمایندگان روسیه را با وجود مخالفت و واکنش منفی شماری از نمایندگان، تصویب کرد.
کمیسیون امور دینی، فرهنگی و تحصیلات عالی مجلس نمایندگان با رأی گیری بر سر این توافقنامه مخالف بود چرا که معتقد بودند که نفس قوانین مجالس افغانستان و روسیه هیچ مطابقتی با هم ندارند.
به گفته این کمیسیون، نتیجه قانونگذاری در روسیه تجاوز ارتش سرخ در افغانستان بود، اما در افغانستان سرچشمه قانونگذاری، شرع و قانون اسلامی است.
مولوی نذیراحمد حنفی نماینده هرات و عضو کمسیون امور دینی مجلس از مداخله روسیه در امور افغانستان انتقاد کرد و تأکید کرد این توافقنامه باید تعلیق شود و ما نباید با این کشور توافقنامه روابط حسنه و گزارش دهی قانونی امضا کنیم.
لالی حمیدزی نماینده کندهار در مجلس نمایندگان نیز گفت: افسران و فرماندهان ارتش روسیه با حضور در وزیرستان و همکاری با طالبان، به طور رسمی در امور کشور مداخله میکنند، از اینرو ما نباید چنین توافقنامهای را تایید کنیم.
این در حالی است که قرار است در روز 14 ماه جاری میلادی، نشستی با حضور 12 کشور درباره صلح افغانستان، با میزبانی مسکو برگزار شود امریکا حضور در نشست مسکو را نپذیرفته است.
شركت بوئينگ: تفاهم نامه فروش 60 فروند هواپيماي 737 اس با ایران خشم منتقدان آمريكايي را برانگیخت
شركت بوئينگ اعلام كرد كه تفاهم نامهاي براي فروش 60 فروند هواپيماي 737 اس با يك شركت هواپيمايي ايراني امضا كرده است، قراردادي كه مي تواند آزموني براي دولت جديد آمريكا باشد.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر- شركت بوئينگ اعلام كرد كه تفاهم نامهاي براي فروش 60 فروند هواپيماي 737 اس با يك شركت هواپيمايي ايراني امضاء كرده است، قراردادي كه خشم منتقدان آمريكايي ايران را برانگيخته است و همزمان مي تواند آزموني براي دولت جديد آمريكا باشد كه رويكرد خصمانه اي در برابر تهران در پيش گرفته است.
نيويورك تايمز، در مطلبي به قلم راك گلداستون نوشت، شركت بوئينگ در بيانيه اي اعلام كرد اين توافق كه نيازمند تائيد دولت آمريكا است، مي تواند 18 هزار فرصت شغلي در اين كشور ايجاد كند.
قرارداد بوئينگ با شركت هواپيمايي آسمان، اولين قرارداد يك شركت تجاري بزرگ آمريكايي با طرف ايراني از زمان روي كار آمدن دونالد ترامپ در ماه ژانويه است.
بوئينگ در دسامبر سال گذشته از قرارداد فروش 80 فروند هواپيماي تجاري به ارزش 16 ميليارد و 600 ميليون دلار به شركت هواپيمايي ايران اير، خبر داد.
فروش هواپيماهاي تجاري به ايران براساس توافق هسته اي ميان اين كشور و قدرت هاي جهاني، امكان پذير شد.
توافق هسته اي، بخش اعظمي از تحريم هاي اقتصاد ضد ايران را در ازاي تضمين صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي اين كشور، برداشت.
ترامپ بارها از اين توافق انتقاد كرده است و آن را امتياز دهي به كشوري مي داند كه خود و مشاورانش آن را بزرگترين حامي دولتي تروريسم و برهم زننده ثبات درخاورميانه مي دانند.
با اين حال ترامپ، وعده داده است كه از صنايع داخلي و كارگران آمريكايي نيز در برابر بازار رقابت خارجي حمايت كند.
كارشناسان صنعت هوايي معتقدند قرارداد بوئينگ با ايران مي تواند آزموني براي اولويت هاي دولت جديد اين كشور باشد.
اگر بوئينگ از فروش هواپيما به ايران منع شود، شركت هاي هواپيمايي ديگر جاي خالي آن را پر خواهند كرد.
ريچارد ابولافيا، معاون گروه تيل كه در زمينه مشاوره تحقيقات حمل و نقل هوايي فعال است در اين باره گفت، ترامپ وعده داده است رويكر سختگيرانه اي در برابر ايران داشته باشد اما در نهايت دشوار است كه با چشم پوشي از اين قرارداد آن را به شركاي اروپايي مان واگذار كنيم.
بيانيه شركت بوئينگ درباره قرارداد فروش هواپيما به ايران، در تضاد با ساير نشانه هاي افزايش تنش ميان دولت ترامپ و ايران قرار دارد. ماه گذشته، آمريكا، درپي آزمايش موشكي ايران، تحريم هاي جديدي ضد 25 فرد و نهاد اين كشور اعمال كرد.
ترامپ همچنين ايران را در فهرست كشورهاي مسلماني قرارداد كه براساس فرمان اجرايي وي شهروندانشان از ورود به آمريكا منع مي شوند، فرماني كه اكنون به حكم دادگاه اجراي آن متوقف شده است.
در بيانيه بوئينگ مشخص نيست كه آيا قرارداد فروش هواپيما به شركت آسمان در زمان رياست جمهوري باراك اوباما نهايي شده است يا دوران رياست جمهوري ترامپ.
اجراي اين قرارداد به مجوز اداره كنترل دارايي هاي خارجي وزارت خزانه داري آمريكا نياز دارد. مهمترين مانعي كه دو طرف با آن روبرو هستند، نحوه پرداخت بهاي هواپيماها به شركت بوئينگ است.
براساس آن دسته از تحريم هاي واشنگتن ضد تهران كه همچنان به قوت خود باقي هستند، ايران امكان دسترسي به نظام بانكي آمريكا را ندارد از اين رو پرداخت ها بايد در خارج از آمريكا و به ارزهايي به غير از دلار انجام گيرد.
ايران يكي از قديمي ترين ناوگان هاي هوايي جهان را دارد.
سال ها تقابل با آمريكا مانع از آن شده است كه ايران بتواند هواپيماهاي خود را تعمير يا جايگزين كند.
مخالفان ايران در كنگره آمريكا بارها مخالفت خود را با فروش هواپيماهاي بوئينگ به ايران اعلام كرده اند و معتقدند دستكم بخشي از اين هواپيماها مي تواند براي مصارف نظامي غيرقانوني استفاده شوند.
پيتر روسكام، عضو مجلس نمايندگان آمريكا و از اعضاي بانفوذ حزب جمهوري خواه كه از مخالفان فروش هواپيماهاي بوئينگ به ايران است، در واكنش به بيانيه روز سه شنبه اين شركت گفت، در روزي كه نيروهاي هوايي بشار اسد از سلاح شيميايي ضد كودكان استفاده كردند، يك شركت آمريكايي از تصميم خود براي فروش هواپيما به حاميان اسد در تهران خبر داد.
او ابراز اميدواري كرد دولت ترامپ هرچه در توان دارد براي جلوگيري از اجرايي شدن اين توافق انجام دهد.
شركت بوئينگ مي گويد اين قرارداد براساس توافق هسته اي، قانوني است و تضمين هاي كافي وجود دارد كه مانع از آن مي شود ايراني ها استفاده غيرمجاز از اين هواپيماها بكنند.
كليف كوپكان، مدير گروه ارواسيا، مركز مشاوره مخاطرات سياسي در واشنگتن گفت، اين قرارداد ترامپ را در دوراهي بزرگي قرار مي دهد.
او افزود: از يك سو فروش هواپيما به ايران مي تواند فرصت هاي شغلي زيادي در آمريكا ايجاد كند و از ديگر سو اين هواپيماها مصرف دوگانه دارند و مي توانند براي جابه جايي نيروها نيز استفاده شوند آن هم در زماني كه ترامپ درپي مقابله با نفوذ ايران در منطقه است.
اين قرارداد قمار بزرگي براي بوئينگ است و اين شركت هوايي مبارزه دشواري پيش رو دارد
هشدار پوتین در مورد تهدید های تروریستی در کشورهای مشترک المنافع
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه اعلام کرد، انفجار در مترو سن پترزبورگ نشان می دهد که اکثر کشورهای مشترک المنافع را حملات تروریستی تهدید می کند.
به گزارش اسپوتنیک، رئیس جمهور روسیه در دیدار با روسای سازمان های امنیتی کشورهای مشترک المنافع گفت، هر یک از کشورهای ما، می تواند هدفی برای حملات تروریستی و بسیاری دیگر از تهدیدات باشد.
سفر رسمی وزیر امورخارجه آمریکا به مسکو
وزیر امور خارجه آمریکا برای یک دیدار رسمی در تاریخ 11 و 12 آپریل به مسکو سفر خواهد کرد.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از وزارت امور خارجه روسیه، رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا 11 و 12 آپریل طی یک سفر رسمی به مسکو سفر خواهد کرد.
وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد، این نخستین سفر رکس تیلرسون به عنوان وزیر امور خارجه دولت دونالد ترامپ به روسیه می باشد.
در پیام این وزارتخانه آمده، در سال های اخیر به دلیل اقدامات مقامات دولت سابق واشنگتن، روابط دو کشور در بحرانی عمیق فرو رفته.
زیردریایی هسته ای “کازان” به آب انداخته شد
در روسیه نسل چهارم زیردریایی هسته ای “کازان” از پروژه “یاسین – ام” به آب انداخته شد.
به گزارش اسپوتنیک، پس از فرمان کاپیتان “الکساندر بکتف” فرمانده زیردریایی به خروج از آشیانه، به طور سنتی یک بطری شامپاین در کنار زیردریایی شکسته شد. این زیردریایی برای آزمایش دولتی انتقال داده می شود. زیردریایی هسته ای کازان طبق پروژه پیشرفته “یاسین — ام” ساخته شده و دارای ویژگی های کاملا جدیدی می باشد. این تغییرات مربوط به سلاح های الکترونیکی، تجهیزات مدرن و موادی که تولیدکنندگان روس ارائه می دهند.
داعش به دنبال فتح قم و تهران
ابو الحسن مهاجر سخنگوی رسمی گروه تروریستی داعش در بیانیه ای کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران را تهدید کرده و گفته است که این گروه تهران و قم را فتح خواهد کرد.
به گزارش اسپوتنیک ، عصرایران به نقل از فارس اطلاع داد، المهاجر گفت: سربازان خلافت، شهرهای بغداد، دمشق، قدس، عمان، شبه جزیره محمد (عربستان)، فارس (ایران) و شهرهای قم و تهران را فتح خواهند کرد و سپس سراغ روم خواهند رفت. سربازان خلافت قسطنطنیه (استانبول) را بدون جنگ فتح خواهند کرد.
المهاجر همچنین در سخنان خود به امریکا اشاره کرد و گفت: اداره آمریکا اکنون در دست یک احمق است. او باید نیروهایش را از سوریه و عراق خارج کند، در غیر این صورت سربازانش کشته خواهند شد.
مرور تیترهای مهم صفحه نخست روزنامه های جهان
تجارت آنلاین: روزنامه های جهان در روز سه شنبه صفحه نخست خود را به انفجارهای سن پترزبورگ و چالش های بریتانیا و برگزیت اختصاص داده اند.
به گزارش تجارت آنلاین، کاهش نرخ بیکاری در منطقه یورو، مرگ 11 تن در انفجار متروی روسیه، تغییر موضع ترامپ درباره رئیس جمهور مصر و تلاش ترزا می برای کاهش تنش های جبل الطارق از جمله مهمترین تیترهای صفحه اول روزنامه های معتبر دنیا هستند.
*کاهش نرخ بیکاری در منطقه یورو – فایننشال تایمز
نرخ بیکاری در منطقه پولی یورو به پایین ترین سطح خود در هشت سال اخیر رسیده است که نشانه بهبودی اقتصادی و افزایش رشد اقتصادی در این منطقه است.بازار کار با بهبودی در سال 2017 با قدرت بیشتری عمل خواهد کرد.
*مرگ 11 تن در انفجار متروی روسیه – وال استریت ژورنال
انفجار در متروی سن پترزبورگ روسیه باعث مرگ 11 تن و زخمی شدن دست کم 45 نفر شد. فرد مظنون انفجار مترو دارای تابعیت روسی با اصلیت قرقیزستانی است. تصاویر ضبط شده دوربین های متروی سن پترزبورگ فردی که بمبی را در واگن متروی محل انفجار قرار داده است نشان می دهد.
*تغییر موضع ترامپ درباره رئیس جمهور مصر – نیویورک تایمز
رئیس جمهور مصر عبدالفتاح السیسی درحالی وارد کاخ سفید شد که موضع دولت ترامپ نسبت به دولت های پیشین متفاوت است و تمایل دولت ترامپ برای استقبال از وی در سخنان دونالد ترامپ درباره حمایت از السیسی مشخص بود.
*ترزا می به دنبال کاهش تنش های جبل الطارق – گاردین
نخست وزیر بریتانیا ترزا می اعلام کرد انگلیس سعی دارد تا رویکردی آشتی جویانه درباره جبل الطارق درپیش گیرد. ترزا می و بوریس جانسون به دنبال کاهش تنش ایجاد شده درباره اتحادیه اروپا و جبل الطارق هستند. اسپانیا اعتقاد دارد، در توافقاتی که اتحادیه اروپا با انگلستان پس از برگزیت در خصوص مسائل مختلف فی مابین حاصل خواهد نمود، موضوع جبلالطارق باید منحصرا با نظر مثبت دولت اسپانیا مورد بررسی قرار بگیرد
انفجار بمب در مترو روسیه با 60 کشته و زخمی
رسانه ها از انفجار دو بمب در مترو شهر سن پترزبورگ روسیه خبر دادند که در این انفجار 10 نفر کشته و 50 نفر هم زخمی شدند.
منابع رسانهای از وقوع انفجار در ایستگاه متروی شهر سن پترزبورگ روسیه خبر دادند. بنا بر اعلام مقامهای امنیتی روسیه این انفجار “تروریستی” بوده اما هنوز گروهی مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است.
به گزارش شبکه اسکای نیوز عربی، خبرگزاری تاس از کشته شدن دستکم ۱۰ تن در این انفجار خبر داده است و حداقل ۵۰ تن از جمله چندین زن و کودک نیز زخمی شدهاند.
شبکه خبری روسیا ۲۴ و رویترز اعلام کردند انفجار ناشی از یک بمب دست ساز بوده است.
بر اساس اعلام مقامات روسیه در ایستگاه مترو “پلوشاد واستاناولنیه” در مرکز سن پترزبورگ نیز یک بمب دیگر دست ساز (دستگاه انفجاری) پیدا شده اما این دستگاه انفجاری عمل نکرده است.
به گزارش وستی این انفجار در داخل واگن قطار در حال حرکت در خط متروی آبی رخ داده است.
هم اکنون فعالیت تمام ایستگاههای مترو سن پترزبورگ متوقف شده و نیروهای امنیتی و امدادی در حال بررسی این حادثه هستند. متروی سنپترزبورگ دارای ۶۷ ایستگاه در ۵ خط است که روزانه بیش از دو میلیون نفر مسافر را جابجا میکند و شانزدهمین متروی شلوغ دنیا از حیث جابجایی مسافر محسوب میشود.
پس از انفجار، وضعیت فوقالعاده امنیتی در تمامی پایانههای حمل و نقل این شهر و همچنین مسکو و قازان به اجرا درآمده است و ماموران امنیتی بازرسی همه مسافران را با دقت بالایی انجام میدهند. همچنین حضور نیروهای امنیتی در تمامی فرودگاههای بینالمللی روسیه افزایش یافت.
سازمان امنیت روسیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور را در جریان انفجار امروز قرار داد. پوتین هم با خانوادههای کشته شده این حادثه ابراز همدردی کرد.
پوتین که برای دیداری رسمی با الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس، خود در سن پترزبورگ به سر میبرد تاکید کرد که نهادهای مربوطه دولتی بررسی علت این حادثه و کمک به آسیب دادگان را در دستور کار دارند.
وی تصریح کرده دلیل انفجار هنوز روشن نیست و مقامات مشغول بررسی آن هستند اما همه احتمالها از جمله تروریسم در نظر گرفته میشود.
همزمان گزارش شده شبکه اجتماعی فیسبوک جهت کمک به شهروندان سن پترزبورگ دکمه «من سلامت هستم» را پس از انفجار مترو فعال کرده تا از این طریق اعضای فیسبوک بتوانند سلامتی خود را به دوستان و خانوادههای خود اعلام کنند.
در همین حال وزارت خارجه سوریه با انتشار بیانیهای به شدیدترین وجه ممکن انفجار امروز در متروی سن پترزبورگ را محکوم کرد.
فیلیپ استیفنز _ فایننشال تایمز
ترجمه : فاطمه مهتدی
تا هفته گذشته برگزیت مربوط به انگلیس بود حال درباره اروپاست. بحث به طور گسترده متمرکز به نوع توافق میان بریتانیا با بروکسل برای خروج از اتحادیه اروپا و آنجه 27 کشور اروپایی حاضر به ارائه در این معامله هستند می شود و می توان گفت که بروکسل کنترل را دوباره به دست گرفته است افرادی که در دولت ترزا مه هستند معتقدند می تواند با واقعیت سردی که جهان در چالش است روبرو شوند. اگر دوره دوساله خروج که توسط نخست وزیر به راه افتاد باعث از بین رفتن رنجش ها نشود، باعث می شود تا انگلیس در سال 2019 به کشوری نابود شده تبدیل شود.رابطه انگلیس با قاره اروپا نیز توسط دیگران مشخص خواهد شد و قدرت امروز در جهان متعلق به کشورهای تکرو چون انگلیس نخواهد بود. دراین میان ترزا می در سخنان خود در مجلس عوام از تصمیم گیری انگلیس برای خود صحبت کرد. انگلیس از دیوان عالی اروپا و بازار مشترک اروپایی خارج می شود.اگرچه خانم می به دنبال حفظ یک رابطه عمیق و خاص با اروپا است. دولت کنونی انگلیس روابط اقتصادی و سیاسی که تقریبا برای شکل گیری اش نزدیک به نیم قرن تلاش شده را تخریب می کند.چیزی که نخست وزیر در سخنانش به آن اشاره نکرد چگونگی خروج از اتحادیه اروپا بود.بریتانیا ماده اصلی قدرت را به قیمت سراب حاکمیت از دست می دهد. اتحادیه اروپا نسبت به قابلیت بریتانیا در جهان عقب نشینی نکرده است برعکس اتحادیه اروپا به عنوان عامل تاثیرگذار بر قدرت انگلیس عمل کرده است. اگر از هر سیاستگذاری در واشنگتن، پکن یا دهلی بپرسید، بریتانیا نمی تواند از عامل جغرافیایی فرار کند و نمی تواند از مذاکره درچاچوب ماده 50 معاهده لیسبون رهایی یابد.خانم “ترزا می ” می تواند درخواست خود را روی میز بگذارد اما 27 کشور دیگر هستند که درباره پذیرش آن تصمیم گیری خواهند کرد و هزینه خروج بریتانیا را حساب خواهند کرد.به طور ساده کمیسیون اروپایی و شورای اروپایی برای آینده دستور العمل را مشخص می کنند. درصورتی که خانم می، خود را آماده ارائه پیشنهادی مناسب نکند،هیچ چشم انداز جدی از شراکت آینده میان انگلیس و اتحادیه اروپا وجود نخواهد داشت.بیش از چهار دهه بیشتر مدیریت بخش دولتی کشور انگلیس زیرمجموعه از بروکسل و اتحادیه اروپا بوده است. جایگزینی این قوانین حیاتی برای خدماتی چون بنادر، انرژی، فرودگاهها و خدمات تلفن و تجارت بیش از دوسال زمان می برد. هنوز مشخص نیست نخست وزیر انگلیس آماده سازش با 27 کشور دیگر هست یا خیر. او دعوت مذاکره را به بروکسل داده است همه این اقدامات به نفع طرفی است که کنترل همه چیز را به دست می گیرد.
چطور بريتانيا به اتحاديه اروپا برگردد؟
ولفگانگ مونچائو – فايننشال تايمز
ترجمه : فاطمه مهتدي
جنگ اروپا و بريتانيا همچنان ارزش مبارزه را دارد و حال شايد بهترين زمان براي شروع باشد. شايد بگوييد با گذشت يک هفته از امضاي ماده 50 توسط ترزا مينخست وزير انگليس و کليد خوردن برگزيت اين امر ديوانگي باشد. اما دلايلي وجود دارد که بتوان بازگشت به اتحاديه را ممکن ساخت. ابتدا بايد نتايج همه پرسي برگزيت را قبول کرد و بايد پذيرفت که اين روند رخ خواهد داد و ديگر همه پرسي دوميصورت نميگيرد.دومين پيشنهاد اين است که بايد عصباني بودن را درباره همه پرسي کنار گذاشت و ديگر ابراز نارضايتي درباره راي دهندگان به برگزيت را متوقف کنيد. شايد بخواهيد درباره پيش بينيهاي اقتصادي فکر کنيد يا خوشبيني سرمايه گذاران که ممکن است اشتباه کنند.بايد متوجه بود که منزوي کردن تاثيرات برگزيت درصورت ضعف اقتصادي مشکل خواهد بود. پس سودي براي بحث بيشتر نيست. سومين مورد جدي گرفتن رقيب است.همه افراد غيرمنطقي نيستند و همه افرادي که به برگزيت راي دادند احمق نيستند. دولت خانم ترزا ميشايد پس از رفراندوم برنامه خاصي براي برگزيت نداشت اما حال اين امر تغيير کرده است.نصيحت بعدي حفظ آرامش دولتها در زمان مذاکرات آينده است. هر دو طرف براي منافع خود ميجنگند. ما از هزينه سنگين ماده 50 معاهده ليسبون براي انگليس آگاهيم.تنها شانس بازي در زمين تعهد و قابليت خروج بدون معامله است.پيشتر خانم مياز “عدم توافق بهتر از يک توافق بد است” را مطرح کرد حال بايد قابليت اين حرف را ثابت کند.آخر نکته اين است که اگرچه اتحاديه اروپا ميخواهد که پيوستن و همکاري دوباره با انگليس داشته باشد اما کشوري که خارج شده است متفاوت خواهد بود.اگر انگليس بخواهد دوباره به اتحاديه بازگردد اين امر بايد تحت ماده 49 تعهدليسبون صورت گيرد. امري که باعث دخالت بيشتر اتحاديه اروپا در رويکرد دولت انگليس و بخش بودجه خواهد شد. اگر انگليس بخواهد برگردد بايد به سازماني بپيوند که هرگز جز کامل آن نخواهد بود.مطمئن نيستم اگر تلاش براي بازگرداندن بريتانيا به اتحاديه اروپا موفق شود. اما اگر چنين شود اين عوامل دلايل آن خواهند بود نه اقتصاد بريتانيا که بيرون از يک بازار يکپارچه عملکردي سخت خواهد داشت يا بانکها دفاتر خود را به شهرهاي ديگري منتقل خواهند کرد.
اهمیت بازارهای نوظهور برای غربی ها
هوان استیینز – فایننشال تایمز
ترجمه: فاطمه مهتدی
درجریان بحران مالی دریافتم که توجه به تاریخ اقتصاد به خصوص تاریخ بازارهای نوظهور در زمیانه سیاستگذاریها مدل های اقتصادی عادلانه مهم است.نمی توان به این امر بی توجه بود که سرمایه گذاری در بازارهای غربی هر چه بیشتر شبیه به بازارهای نوظهورمی شود.بازارهای نوظهور نیازمند تمرکز شدید بر خطرهای اقتصادی سیاسی است. سرمایه گذاران در غرب مدتهای زیادی خطرهای سیاسی را نادیده گرفتند اما چشم انداز رفراندوم استقلال اسکاتلند تنها جزویک سری شوک های اخیر بوده که موسسات غربی دچارش شدند.نظارت هوشیارانه درباره قدرت موسسات سیاسی و مالی برای موفقیت سرمایه گذاری در بازارهای نوظهور مهم هستند.امری که تاثیر عمیقی بر ارزش رشد اقتصادی دارد.برای همین بازار تحلیلگران اقتصادی پررونق است.از زمان بحران مالی در بخش های تولید داخلی ، بانک های آمریکا 51 درصد در دوازده ماه اخیر افزایش داشته است. این درحالی است که بانک های آمریکا با کاهش 21 درصد سرمایه گذاران بین المللی روبرو شدند.بازارهای نوظهور به ما می آموزند که اقتصاد ناسیونالیستی اغلب تشدید کننده است. درغرب پس از وابستگی گسترده به سیاست مالی تغییر در رژیم تجاری ف مالی مورد استقبال قرارگرفت. اما تجربه بازارهای نوظهور نشانگر آن بود که ما باید هوشیارانه آنرا ببینیم. درآن زمان بازارهای نوظهور متنوع شدند و برخی موفقیت خوبی داشتند و برخی در جذب سرمایه گذاری مشکل داشتند. درحال حاضر نوسان بالاتر از ناسیونالیسم اقتصادی است. بازارهای نوظهو همچنین نشانگر عفونی بودن پوپولیسم است. در سراسر اروپا ، احزاب پوپولیست در هلند ، فرانسه و ایتالیا خوراک خوبی دارند. همچنین برگزیت و انتخاب دونالد ترامپ نیز تاثییر زیادی داشته است.اگرچه ما شاهد چالش های روبه رشدی شده است.این امر شامل وابستگی به بانک های مرکزی نبوده است. اگرچه قدرت موسسات غرب باعث پیروزی است اما این راه نیازمند جستجواست. تهدید حمایتگری در اقتصاد ممکن است باعث قدرت گرفتن سیاستهای داخلی و رشد اقتصادی در اروپا شود. به دلیلی که تغییرات فنی و اینترنتی وجود دارند این تاثیر ادامه خواهد داشت. بازارها و اقتصادهای بی ثبات نتیجه توضیع بازگشتهای اقتصادی و مالی است. یک راهنمایی اصولی برای سرمایه گذاران باعث همگرایی در 30 سال اخیر شده است. چه بازارهای نوظهور به بازارهای توسعه یافته برسند چه شرق و جنوب اروپا در غرب اروپا به همگرایی برسند. کاهش کمی باعث سرکوب و واگرایی شده اما نباید آنرا دست کم گرفت . اگر ما بیشتر نسبت به دنیای همگرا تحقیق کنیم ، بازارهای نوظهور درکنار درک از تکنولوژی باعث شکل دادن به جامعه و بازارها می شود.
رفراندوم استقلال در کردستان عراق
نماینده حزب دمکراتیک کردستان از برگزاری رفراندوم استقلال سخن گفت.
در این روزها آنتونیو گوتِریش دبیرکل سازمان ملل متحد سفری به خود مختاری کردستان عراق داشت. در جریان دیدار گوتِریش با مسعود بارزانی ریاست خودمختاری در « اربیل»، طرفین به بررسی مسائلی مانند ارسال کمک های انسانی برای پناهندگانی که در اردوگاه های واقع در اراضی کردستان عراق ساکن هستند ، راه های حل و فصل مسائل آن منطقه پس از آزادی از شر «داعش» و همچنین موضوع برگزاری رفراندوم در باره استقلال کردستان عراق، پرداختند. در این دیدار، بارزانی اعلام نمود که ملت کرد « در آینده نزدیک سرنوشت آتی خود را با برگزاری رفراندوم مشخص خواهد کرد».
سعید ماموزینی سخنگوی حزب دمکراتیک کردستان در کردستان عراق در موصل در مصاحبه با « اسپوتنیک » اعلامیه بارزانی را مورد تفسیر قرار داد و در باره مقدمات برگزاری رفراندوم طی ماه های آینده تعریف کرد. به گفته ماموزینی ، 95 درصد کردها خواهان اعلام استقلال در منطقه هستند: ما از اعلامیه مسعود بارزانی، رهبر کردستان عراق در باره برگزاری رفراندوم استقبال می کنیم. کردها از حق دستیابی به استقلال برخوردارند و بیصبرانه منتظر چنین روزی هستند. هنوز تاریخ دقیق برگزاری رفراندوم مشخص نشده است و تهیه مقدمات آن جریان دارد. اما رئیس جمهور بارزانی متذکر شد که در آینده نزدیک رأی گیری انجام خواهد شد».
ماموزینی به فقدان ارتباط بین شرکت نیروهای پیشمرگ در عملیات آزادسازی موصل از «داعش» و بررسی استقلال کردها در دستور روز، اشاره نمود. « اعراب، ترکمن ها و دیگر اقوامی که در اراضی کردستان عراق ساکن هستند از ایده استقلال کردستان عراق حمایت می کنند. زیرا کردستان از حق آنها نیز دفاع می کند. بین کردها و اقوام دیگر شکافی وجود ندارد و آنها از حقوق یکسان با کردها برخوردارند. از تمام حقوق انسانی و فرهنگی آنها حمایت می شود».
ماموزینی متذکر شد که بعضی از کشورها از استقلال کردستان حمایت می کنند و بعضی مخالف این تصمیم هستند: « ملت کرد به قدرت خود اطمینان دارد و قاطعانه بسوی استقلال پیش خواهد رفت. کشورهایی آن را برسمیت خواهند شناخت و کشورهایی برسمیت نخواهند شناخت. ما خواهان داشتن مناسبات خوب با کشورهای همسایه پس از اعلام استقلال هستیم. ما سعی می کنیم در صلح و تفاهم با کشورهای همجوار ترکیه، ایران و همسایگان دیگر زندگی کنیم».
طارق گردی((Tarık Gerdi معاون رئیس فراکسیون حزب دمکراتیک کردستان در پارلمان عراق در صحبت با خبرنگار « اسپوتنیک» اخبار مربوط به تهیه مقدمات برگزاری رفراندوم را مورد تأیید قرار داد. اما گفت اطلاعات بیشتری در این خصوص ندارد، زیرا در بغداد بسر می برد.
انفجار در متروی سنپترزبورگ؛ نخست وزیر روسیه حمله را ‘ تروریستی’ خواند
دادستانی روسیه: حمله متروی سن پترزبورگ تروریستی بوده
وقوع انفجار در متروی شهر سنپترزبورگ روسیه در مرکز این شهر، ۱۱ کشته و ۴۵ مجروح بر جا گذاشته است.
به گفته کمیته ملی ضد تروریسم روسیه، این حمله بین دو ایستگاه سنایا و موسسه تکنولوژی هسکی اتفاق افتاده است.
این کمیته گفت که بمب منفجر نشدهای هم در یک ایستگاه دیگر متروی این شهر پیدا و خنثی شده است.
به گفته شاهدان عینی کودکان هم در بین کشته شدگان بودهاند.
مقامات روسی در حالی میگویند تنها یک انفجار در مترو اتفاق افتاده که پیشتر بعضی گزارشها از احتمال دو انفجار خبر داده بودند.
تحقیقات ضدتروریستی شروع شده اما سایر احتمالات هنوز رد نشده است.
آندره پرژسدومسکی از کمیته ملی ضدتروریسم گفت که انفجار ناشی از یک “وسیله انفجاری ناشناخته” بود اما علت دقیق حادثه هنوز روشن نشده است.
با این حال کشف یک وسیله انفجاری دیگر در ایستگاه پلوشچاد ووستانیا به عمدی بودن حادثه اشاره دارد. به گزارش رسانه های روسیه ظاهرا کیفی حاوی بمب در قطار رها شده بود.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه که برای دیدار با همتای بلاروسی خود به سن پترزبورگ رفته بود، گفته همه احتمالها از جمله “تروریسم” هم در نظر گرفته میشود.
دیمیتری مدودف، نخست وزیر روسیه و همچنین دادستانی این کشور حمله را “تروریستی” خوانداند.
به گفته سخنگوی رئیس جمهوری روسیه، آقای پوتین که پیشتر در سن پترزبورگ بوده از این شهر خارج شده است.
اسوتلانا پترنکو محقق اصلی این پرونده به رسانه های روسیه گفت که تصمیم راننده مترو برای ادامه حرکت تا ایستگاه بعدی به نجات جان مردم کمک کرد چون امکان کمک رسانی فوری به مجروحان فراهم شد.
ورونیکا اسکورتسووا وزیر بهداشت گفت که ۱۰ نفر کشته شده اند که هفت مورد آنها در محل انفجار بود، یک مورد در آمبولانس و دو نفر در بیمارستان درگذشتند. آمار کشته ها بعدا به ۱۱ نفر افزایش یافت.
سن پترزبورگ دارای نوزدهمین متروی شلوغ دنیاست که روزانه بیش از دو میلیون مسافر را جابجا میکند.
این مترو که در سال ۱۹۵۵ تأسیس شده دارای ۵ خط و بیش از ۶۵ ایستگاه است.
این انفجار در ایستگاه میدان سنایا اتفاق افتاده است.
تصاویر متعددی از سالنهای دود گرفته مترو و افرادی منتشر شده که به نظر میرسد زخمی شده باشند.
بر اساس گزارشها مأموران پلیس مردم را از ایستگاه مترو خارج کردهاند.
گفته میشود تمامی ایستگاههای مترو در سن پترزبورگ تعطیل شدهاند و تدابیر امنیتی در مسکو هم افزایش یافته است.
هنوز هیچ شخص یا گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است.
بوریس جانسون، وزیر خارجه بریتانیا در واکنش به این حمله این انفجار را “ترسناک” خوانده و با خانواده قربانیان ابراز همدردی کرده است.
سن پترزبورگ دومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو، پایتخت این کشور است.
در سال ۲۰۰۹ میلادی، انفجار بمب در قطار سریعالسیر مسیر سن پترزبورگ به مسکو ۲۷ کشته و ۱۳۰ مجروح بر جای گذاشت.
هواپیماهای روسیه برای ایران
روسیه، هواپیما و بالگرد برای ایران می سازد.
مذاکرات در خصوص احتمال تحویل هواپیماهای « سوخوی سوپر جت 100» شرکت « هواپیماهای مدنی سوخی» روسیه به ایران یکسال و نیم پیش آغاز شده بود.
ایران با رهایی از تحریم های چند ساله، در رابطه با خرید هواپیماهای جدید ابراز ذینفعی کرد. علاوه بر امضای قراردادها با شرکت های بزرگ هواپیماسازی مانند « ایرباس» و « بوئینگ» آمریکا، تهران به « سوپر جت» روسی نیز توجه نشان می دهد.
طی سال 2016 میلادی، مذاکراتی در این خصوص انجام شد و توافق های مقدماتی در مورد تحویل « سوخوی سوپر جت 100» به ایران حاصل شد که به لحاظ یکسری دلایل قراردادهای مربوطه به امضا نرسیدند.
چندی پیش موضوع تحویل هواپیماهای « سوپرجت» روسیه در سطح عالی در دستور روز مذاکرات قرار گرفت.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در جمعبندی سفر دو روزه حسن روحانی، رئیس جمهور ایران به مسکو، اعلام نمود که فدراسیون روسیه می تواند هواپیماهای « سوپر جت 100» و بعلاوه بالگردهای اورژانس را به ایران تحویل بدهد. رئیس جمهور روسیه گفت: « در جریان مذاکرات راه های گسترش همکاری در رشته ماشین سازی و هواپیمایی مدنی به بحث گذاشته شد. در دستور روز به تحویل هواپیماهای « سوخوی سوپر جت 100» و بالگردهای اورژانس به ایران توجه شد».
الکساندر شاروف ، مدیر شرکت « روس ایران اکسپو» و « خیم ترانس» ، کارشناس امور همکاری تجاری — اقتصادی و حمل و نقل، معاون رئیس بخش ایران باشگاه کاری سازمان همکاری شانگهای در مصاحبه با « اسپوتنیک» در این خصوص گفت: این پروژه از چشم انداز بسیار خوبی برخوردار است. با وجود آنکه شرکت های هواپیمایی غرب قراردادهای زیادی در باره تحویل هواپیماهای « ایرباس» و « بوئینگ» با ایران به امضا رساندند، اما تا کنون تهران فقط 3 هواپیما از 180 هواپیمای « ایرباس» را که باید به ایران تحویل داده شوند، دریافت کرده است. در خصوص « بوئینگ» وضع پیچیده تر است. دو هواپیمای « بومباردیر» کانادایی نیز به ایران تحویل داده شد که مدل های 6-5 سال قبل هستند. ایران نیاز شدیدی به هواپیما دارد. از اینرو، اگر در عالی ترین سطح در خصوص تحویل هواپیما صحبت شده است و روسای جمهور دو کشور توافقنامه چارچوبی را به امضا رساندند، می توان آن را یکی از گام های مهم تحویل « سوپر جت» روسیه و دیگر بالگردهای اورژانس به ایران تلقی نمود. احتمال آن می رود که « ام.اس-21» و « تو —204» و مدل های دیگر هواپیما به ایران تحویل داده شوند».
احیای مذاکرات در باره خرید « سوپر جت» توسط ایران و شرکت های هواپیمایی ایران، گویای آن است که تولید کنندگان روسیه توانستند قیمت ارزان تر، مرغوبیت و شرایطی بهتر از رقبای غربی به ایران پیشنهاد کنند.
شاروف در این خصوص گفت: قیمت و مرغوبیت کالا به نفع روسیه است. البته شرکت های غربی از امکانات بهتری در رابطه با پرداخت بطور قسطی و بیمه برخوردارند. نهاد مربوطه در روسیه کمتر به این موضوع توجه می کند. اما فکر نمی کنم آژانس بیمه اعتباری صادراتی و سرمایه گذاری روسیه (اکسار) بتواند اینگونه وسایل را بیمه کند. هر چند اگر توافق های مکمل بین دو کشور به امضا برسد، این نکته نیز می تواند یک مزیت شود. شرکت های غربی به حساب های مسدود ایران دسترسی دارند ، از این رو آن ها دچار هیچ نوع ریسکی نمی شوند و می توانند براحتی کالا های خود را به ایران تحویل بدهند که در کشورهای غربی به ثبت خواهد رسید. به عنوان مثال، همان « ایرباس» هایی که به ایران تحویل داده شده اند در ایرلند به ثبت رسیده اند».
الکساندر شاروف در خصوص همکاری روسیه و ایران در رشته حمل و نقل، به اهمیت ساخت خطوط مستقیم راه آهن توجه کرد که می تواند مسائل حمل و نقل بار را رفع کند و کمک بزرگی برای گفتگو و مذاکره در باره« راه کبیر ابریشم» باشد.
ابتدا باید خط راه آهن مستقیم تا ایران بر طبق موازین داخلی (عرض های عریض خطوط) ساخته شود و بعد به خطوط راه آهن ایران با عرض های نوع اروپایی متصل شود. چنین پروژه ای ایران را از انزوا خارج خواهد کرد. هم اکنون حمل ونقل بار از ایران از طریق کشتی های بخار از طریق دریاچه « وان» و خطوط راه آهن ترکیه انجام می شود. حتی مسافران خط راه آهن مشهور « اکسپرس شرق» که از بوداپست تا تهران در حال رفت و آمد است، متأسفانه در یک بخش با کشتی حمل و نقل می شوند. اما اگر خط راه آهن از طریق جمهوری آذربایجان کشیده شود، بدین ترتیب می توان خط جدید راه آهن را به خطوط ایران متصل کرد. با اجرای این پروژه می توان در باره « راه کبیر ابریشم» صحبت کرد.خط راه آهنی که از طریق سرخس و اینچه برون کشیده شده است ، قدرت بالای ترانزیتی از طریق ترکمنستان ، ازبکستان و قزاقستان را در نظر می گیرد.
معاون اداره امنیت ملی پکتیکا کشته شد
علاوه بر سرهنگ عبدالوهاب، معاون پیشین اداره امنیت ملی پکتیکا نیز در غزنی کشته شده بود
مقامهای ولایت پکتیکا در جنوب شرق افغانستان تایید کردهاند که معاون اداره امنیت ملی این ولایت کشته شده است.
ژنرال خلیل ضیایی فرمانده پلیس پکتیکا به بیبیسی گفته که عبدالوهاب، معاون رئیس اداره امنیت ملی در منطقه “اندر” ولایت غزنی در غرب ولایت پکتیکا کشته شده است.
آقای ضیایی به جزئیات بیشتری اشاره نکرد اما گفت پلیس تحقیقات خود را دربارۀ چگونگی قتل این مقام اداره امنیت ملی آغاز کرده است.
فهیم امرخیل، سخنگوی فرمانده پلیس غزنی به بیبیسی گفت که چهار کارمند دولتی ولایت پکتیکا در اثر کمین اعضای گروه طالبان در منطقه اندر کشته شدهاند.
آقای امرخیل افزود که این چهار نفر از ولایت پکتیکا عازم ولایت غزنی بودند، اما هنوز مشخص نیست که آنها چه کسانی بودهاند.
سخنگوی پلیس غزنی گفت که براساس گزارشهای رسیده به فرماندهی پلیس غزنی، دو نفر از کارمندانی که در این رویداد کشته شدهاند، کارمندان اداره امنیت ملی پکتیکا بودهاند و دو نفر دیگر احتمالاً از نیروهای ارتش یا پلیس پکتیکا بودهاند.
نعمتالله بابری عضو شورای ولایتی پکتیکا هم خبر کشته شدن معاون اداره امنیت ملی و سه محافظ او را در گفتگو با بیبیسی تایید کرده است.
گروه طالبان مسئولیت قتل معاون اداره امنیت ملی پکتیکا را به عهده گرفته و سخنگوی این گروه مدعی شده که شش محافظ معاون اداره امنیت ملی هم کشته و هفت نفر دیگر زخمی شدهاند.
معاون پیشین اداره امنیت ملی پکتیکا نیز در اثر حمله گروه طالبان در غزنی کشته شده بود.
سرهنگ عبدالوهاب از یک سال پیش در این سمت کار میکرد و پیش از آن در اداره امنیت ملی ولایت خوست، در همسایگی پکتیکا مشغول کار بود.
سیاهی لشکر روسی زبان
سیاهی لشکر روسی زبان در تمرینات نظامی آمریکا وحشی گری محض است.
در آلمان استخدام « سیاهی لشکر روسی زبان» برای تمرینات نظامی آمریکا آغاز شد. خبر استخدام مردم در سایت رسمی برلین منتشر شده است. در توضیح این حرفه آمده است: « سیاهی لشکر نقش شهروند غیر نظامی در مناطق بحرانی را بازی می کند. بدین ترتیب برای سربازان سناریوی واقعی تمرینات نظامی ایجاد می شود تا آنها بتوانند به بهترین وجه برای مأموریت های خارجی آماده بشوند».
شخص باید به زبان روسی مسلط باشد و زبان انگلیسی هم در سطح پایه بداند. کار آنها 26 آوریل آغاز خواهد شد. تمرینات نظامی در پادگان « خواِنِفلس» در حومه نورنبرگ برگزار خواهد شد. در ازای هر روز کار، هر یک از افراد سیاهی لشکر از 88 تا 120 یورو دریافت خواهد کرد.
انتخاب کاندیدها توسط شرکت Optronic HR انجام می شود که مطابق با توضیحات منتشره در سایت رسمی، « پرسونل موقت برای تمرینات نظامی ارتش آمریکا استخدام می کند».
در مسکو در رابطه با این موضوع که همکاری ناتو و اتحادیه اروپا اغلب با خطر « خیالی» روسیه توضیح داده می شود، صحبت کردند. به گفته سرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه ، ائتلاف ناتو بخوبی از فقدان هر گونه نقشه مسکو جهت حمله به هر یک از کشورهای اروپایی آگاه است، اما از این بهانه برای استقرار نیروهای بیشتر در مرزهای روسیه استفاده می کند.
الکساندر کامکین، کارمند ارشد علمی مرکز تحقیقات آلمانی پژوهشکده اروپا آکادمی علوم روسیه در مضاحبه با « اسپوتنیک» متذکر شد که این اولیه مورد از این نوع نیست.
— به عنوان مثال، چندی پیش در بریتانیا، تمرینات نظامی انجام شد که از موزه ها و کلکسیونر های سراسر اروپا ، تانک های قدیمی شوروی برای تقلید حمله روسیه به بریتانیا جمع آوری شده بود. بدین ترتیب، تمام این کارها بخشی از جو عمومی است. به نظر من، این نوع اقدامات که جنگ تبلیغاتی و خبری است بیشتر برای تحریک روسیه به انجام عملیات مشابه نامناسب انجام می شود. هر چه باشد « وحشی گری» به نظر می رسد.
کارشناس روسیه به این نکته توجه کرد که در آلمان همانا بدنبال سیاهی لشکر روسی زبان می گردند. این کارها بیشتر به « شوخی سیاه» شباهت دارد.
— این نوع کارها واقعا هم شبیه « شوخی سیاه» است. فقط مانده که 9 ماه مه (روز پیروزی در جنگ جهانی دوم) این تمرینات را برگزار کنند. بدون شک این نوع کارها باعث کاهش تشنج در مناسبات آلمان — روسیه نخواهد شد و بطور کلی در روابط روسیه و ناتو. آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان در سفر رسمی به مسکو شاید مجبور شود به سوالات ناخوشایند در این خصوص پاسخ بدهد».
ملت عراق، مدیون ایران در نبرد داعش است
به نقل از مشعان الجبوری یکی از نمایندگان پارلمان عراق: ملت عراق خود را قدردان و مدیون حمایت های ایران در مبارزه این کشور بر علیه گروه تروریستی داعش در عراق می دانند.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از ایرنا، مشعان الجبوری سیاستمدار عراقی در ادامه سخنان خود گفت: ایران در مبارزه با تروریسم داعشی بدون هیچ چشمداشتی در کنار عراق ایستاد و از کشور ما حمایت می کند.
الجبوری در مصاحبه با شبکه تلوزیونی المیادین در ادامه افزود: ایران کارشناسان نظامیاش را به میدان های نبرد در عراق اعزام کرد در حالی که آمریکا و کشورهای عرب از کشورمان در نبرد با تروریست های تکفیری حمایت نکردند. هم اکنون نیز مجروحان عراقی در نبرد های خود با تروریست های داعش در ایران تحت مداوا قرار مي گيرند.
وی در ادامه، نقش بسیج مردمی در عراق موسوم به الحشد الشعبی را قابل ستایش دانست و گفت: من از اهل تسنن هستم و فرزندم هم اکنون فرمانده یکی از تیپ های الحشد الشعبی در عراق است. در واقع الحشد با عملیات نظامی خود، امید مخالفان دمکراسی را در کشور عراق به نابودی تبديل کرد.
خط دیورند توسط اشرف غنی معامله شده است
افغانستان برای طالبان اداره سه ولایت و سی درصد از کابینه را پیشنهاد کرده بود و آنها قبول نکردند. حتی می گویند که خط دیورند را با پاکستانی ها معامله کرده اند بدون اینکه با ملت مشورتی شده باشد.
نگرانی ها از گسترش داعش و موجودیت این گروه به عنوان یک تهدید برای تمام نیروهای ملی و محلی است. در حال حاضر هم بعضی از نهادهای بین المللی نگرانی های خود را از پیدایش داعش در افغانستان ابراز کرده اند. رابطه گفتگوهای صلحی که این روزها موضوع درشت و داغ رسانه ها و برنامه های گرم حکومت افغانستان است با این فصل جدید و این حضور جدید داعش در افغانستان چگونه است؟
به گزارش اسپوتنیک به نقل از شبکه اطلاع رسانی افغانستان(afghanpaper)، داکتر زلمی زابلی عضو مجلس سنا گفت: ابوبکر بغدادی رهبر داعش ها از عراق است یا می خواهد که به نام خراسان منطقه را زیر تسلط خود داشته باشد اما در افغانستان داعش همان طالبان هستند که قوماندان بوده اند و یا عده ای از آنها هستند که از گروه خود ناراضی بوده اند، ناراضی هایی که از وزیرستان و پاکستان آمده اند بیرق خود را به سیاه تبدیل کرده اند و تحت عنوان داعش فعلاً در افغانستان فعال هستند.
وی در ارتباط با وجود داعش در کشور اظهار کرد: چه ما بخواهیم و چه نخواهیم داعش در کشور ما نفوذ کرده است. یکی از نمونه های فعالیت آنها این بود که در مسیر زابل قندهار سی و یک نفر از هم وطنان را ربودند. آنها در شهرهای زیادی که دولت نفوذ چندانی ندارند قرارگاه دایر کرده اند و در حال سربازگیری هستند.
زابلی وجود برنامه ای درست و واقعی برای صلح را از سوی رییس جمهور واقعی نمی داند و می گوید: اگر واقعاً صلحی وجود داشت، اگر واقعاً پاکستان صادق می بود رییس جمهور با افتخار پشت تریبون رسانه می نشست و به ملت مژده می داد که من اینگونه کار کردم و صلح آمده است اما هیچ چیزی در این مورد وجود ندارد.
این عضو مجلس سنا در رابطه با امتیازدهی های بی مورد و یکطرفه حکومت به پاکستان گفت: حکومت باید در جریان صلح به تمام حقوق مردم و به تمامیت ارضی و حفظ قانون اساسی پایبند باشد. روزنامه اکسپرس چهار روز قبل در پاکستان نشر کرد که افغانستان برای طالبان اداره سه ولایت و سی فی صد از کابینه را پیشنهاد کرده بودند و آنها قبول نکردند. حتی می گویند که خط دیورند را با پاکستانی ها معامله کرده اند بدون اینکه با ملت مشورتی شده باشد. در قانون اساسی ماده ای وجود ندارد که تمام صلاحیت به رییس جمهور داده شود پس چرا رییس جمهور این گونه سرخود عمل می کند و این امتیاز دهی های یکطرفه را حاتم بخشی می کند.
وی دلایل افشا نکردن موارد صلح را از سوی رییس جمهور این گونه بیان می کند: یکی از دلایل می تواند این باشد که رییس جمهور به اعضای حکومت خود آنقدربی اعتماد است که اطلاعات صلح را به کسی نمی دهد یا می توانیم حدس بزنیم که در پشت پرده راجع به صلح حرفهایی بوده است که توافق نشده که رییس جمهور در این صورت حرفی برای گفتن به مردم ندارد یا صلح نتیجه بسیار خطرناکی دارد که رییس جمهور نمی تواند آن را افشا کند. رییس جمهور باید عقل سلیم خود را کار بگیرد و ابتدا با رییس اجرایی بنشیند و یک طرح را بسازد و طرح را به تمام مردم اعلام کند ، یک شورا بسازد و یک چکیده از اراده ملت ایجاد کند و با همه در این مورد صحبت کند در غیر این، صلح نیست و یک فریب است.
پرنس چارلز خواستار متوقف شدن تهاجم امریکا به افغانستان شده بود
ویلیام فارش سفیر پیشین امریکا در لندن، پس از گذشت قریب به 16 سال از حمله کشورش به افغانستان فاش کرده است که پرنس چارلز ولیعهد انگلیس خواستار متوقف شدن این تهاجم نظامی به احترام ماه مبارک رمضان شده بود.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از ایرنا، ویلیام فارش 78 ساله در بیوگرافی جدید از ولیعهد انگلیس که روز شنبه از سوی روزنامه دیلی میل منتشر شد، عنوان میکند که پرنس چارلز از او خواسته بود که این درخواست را به جورج بوش رئیس جمهوری امریکا منتقل سازد.
این دیپلمات پیشین امریکا می گوید، پرنس چارلز در حدود همان ماهی که این عملیات نظامی صورت گرفت از طریق تیلیفون این درخواست را مطرح ساخت.
وی گفت: پرنس چارلز از من درخواست کرد اگر امکان آن وجود دارد این تهاجم به احترام ماه رمضان متوقف شود و درصورت امکان این درخواست را به جورج بوش منتقل سازم.
این دیپلمات پیشین امریکا میگوید: وقتی از پرنس چارلز پرسیدم آیا واقعا شما در این درخواست جدی هستید؟ او تکرار کرد “بله من هستم”.
در اکتوبر سال 20011 میلادی و در آستانه ماه مبارک رمضان، در حدود 20 هزار سرباز امریکایی و انگلیسی به بهانه عدم تحویل بنلادن رهبر القاعده از سوی حکومت طالبان، تجاوز نظامی خود را به افغانستان آغاز کردند.
ویلیام فارش از سال 2001 تا 2004 میلادی سفیر امریکا در انگلیس بوده است.
اظهارات سفیر پیشین امریکا این نظر مهم می رسد که درخواست مطرح شده از سوی پرنس چارلز دارای تعارض با جایگاه سلطنت در انگلیس است.
مقام سلطنت در انگلیس، براساس یک رویه پذیرفته شده، جنبهٔ تشریفاتی و نمادین دارد و اگرچه بسیاری از نهادهای حکومتی به نام پادشاه یا ملکه این کشور فعالیت می کنند، اما او عملاً دارای اختیارات اجرایی و در نتیجه، مسئولیت سیاسی نیست و نمی تواند در مسایل سیاسی مداخله کرده و یا نسبت به حزبی تمایل نشان دهد.
براین اساس، تصمیمات حکومتی، حتی در مورد بسیاری از موضوعهای مربوط به خاندان سلطنتی و نهاد سلطنت، به نام پادشاه یا ملکه اما توسط دولت، پارلمان و سایر نهادها اتخاذ و اجرا میشوند.
ترکیه هراسی به جای اسلام هراسی
ترکیه هراسی و اردوغان هراسی جای اسلام هراسی را در اروپا گرفته است.
جان بایدارول معاون رئیس مرکز تحقیقات سیاسی بین المللی و اتحادیه اروپا در مصاحبه با « اسپوتنیک» در خصوص مناسبات ترکیه و کشورهای اروپایی و چشم انداز توسعه این روابط در زمینه تشنج کنونی اظهار نظر نمود. به عقیده بایدارول، شدید ترین فاز بحران ترکیه — اروپا تا انتخابات پارلمانی ماه سپتامبر آلمان ادامه خواهد داشت. بعلاوه، کارشناس به این نکته اشاره کرد که تشنج در مناسبات برای ترک های مقیم آلمان محسوس تر خواهد بود و متذکر شد که در غرب « گرایش جایگزین شدن اسلام هراسی با ترکیه هراسی و « اردوغان هراسی» مشاهده می شود».
— واقعیتی ایجاد نگرانی می کند که در این اوضاع بحرانی ، ترک های مقیم اروپا به عنوان طعمه مورد استفاده قرار خواهند گرفت. در شرایطی که در غرب ارزش های اروپایی از اهمیت باید و شاید برخوردار نمی شوند و در شرایطی که تأثیر جریان های مافوق راست شدت می گیرد، شهروندان ترکی الاصل اروپا طعمه ای برای حمله می شوند. هم اکنون در اروپا گرایشی آشکار می شود که ترکیه هراسی و اردوغان هراسی جای اسلام هراسی را می گیرد که گرایشی خطرناک است».
به عقیده کارشناس سیاسی، بحران در مناسبات ترکیه و هلند تأثیر منفی بر هر دو کشور دارد.
— در چنین شرایطی در درازمدت این تشنج به اندازه مساوی، به ضرر ترکیه، اتحادیه اروپا و هلند تمام خواهد شد. به نظر من، در قرن 21، اصول دمکراتیک اداره کشور که ما به آن ها عادت کردیم ، اهمیت خود را از دست می دهند. این یک فرایند نگران کننده است. علت در سطح معین جهل است که در بین مقامات حکومتی رواج دارد و فقدان اطلاعات موثق و کامل در باره یکدیگر در پاپولیسمی است که در همه جا شاهد آن هستیم. در ترکیه این فرایند شدیدتر است، زیرا ترکیه در مرکز این سیستم قرار دارد».
بایدارول متذکر شد که نگرانی اصلی نه به آینده مناسبات ترکیه و اتحادیه اروپا، بلکه به آن وابسته خواهد بود که چه چیزی باعث تضعیف موضع ترکیه در شورای اروپا و نمایندگی آن در دادگاه اروپایی حقوق بشر خواهد شد.
— همه چیز اشاره به آن دارد که ترکیه بتدریج و بطور غیر قابل بازگشت در جهتی پیش می رود که می تواند آن کشور را به « باطلاق خاور میانه» مبدل سازد. اما آنها مسائلی را که بعدها بروز خواهند کرد درک نکرده و توجهی به آن نمی کنند».
یک حقوقدان: قرار است در سیستم جدید حکومت ترکیه رئیس جمهور بسیار قدرتمند و پارلمان بسیار ضعیف باشد
تا برگزاری رفراندوم در ترکیه کمتر از یک ماه وقت باقیمانده ولی بحثها پیرامون مسایل ارائه شده برای نظرخواهی فقط بیشتر میشود.
خانم اوزسوی بوینوسوز دانشمند حقوق دانشگاه گالاتاسرای ترکیه در مصاحبه با اسپوتنیک آن متمم هایی را مورد تفسیر قرار داد که باید مطابق نتایج همهپرسی 16 آوریل ترکیه وارد قانون اساسی آن کشور شود. به گفته این حقوقدان، خصلت ممیزه تغییرات پیشنهادی برای سیستم حکومتی این کشور تقویت بیش از حد اختیارات رئیس جمهور و از دست دادن تقریباً کامل احتیارات پارلمان ترکیه است. اگر این اصلاح ها پذیرفته شوند فعالیت شورای عالی قضایی و دادستان های ترکیه زیر کنترل رئیس جمهور ترکیه قرار گرفته و او شخصاً از حق انتصاب اعضای این شورا برخوردار خواهد شد.
حقوقدان ترک خاطرنشان کرد که در نتیجه وارد شدن این متمم ها اختیارات رئیس جمهور در انتصاب مقام های قضایی به مراتب بالا خواهد رفت. بویونسوز گفت:
«در نتیجه این کار رئیس جمهور در فعالیت سیستم قضایی اختیارات نامحدود خواهد داشت. رئیس جمهور امکان خواهد داشت خودش فرامین صادر کرده و بدین سان یک تعداد حقوق و آزادیها از جمله در عرصه اجتماعی و اقتصادی را تنظیم کند. او خواهد توانست بدون تصویب در پارلمان این یا آن قانون را صادر کند».
بویونسوز اشاره کرد که اینگونه موقعیت ممکن است فعالیت سیستم دموکراتیک در این کشور را به مخاطره بیندازد.
این دانشمند ذکر کرد که هنگام موجودیت سیستم پارلمانی کنونی قانون میتواند با 151 رأی موافق به تصویب برسد ولی اگر رژیم تغییر کند این رقم تا 301 رای افزایش خواهد یافت و فعالیت پارلمان در عرصه قانونگذاری عملاً مختل خواهد شد.
اگر سیستم سیاسی جدید پیاده شود حکومت در دست حزب حاکم متمرکز شده و قوانین به تدریج قوه خود را از دست خواهند داد. بویونسوز گفت:
«به نظرم، خطرناک ترین نکته این است که در این صورت صدور فرامین در دست رئیس جمهور قرار گرفته و او تنها با صادر کردن فرمان خواهد توانست این یا آن وزارتخانه و یا سازمان دولتی مرکزی را افتتاح کند و یا آنرا ببندد. به این طریق با انتخاب هر رئیس جمهور جدید تشکیلات این سازمان ها کاملاً عوض خواهد شد و آنها نخواهند توانست به شکل یک مؤسسه دولتی انجام وظیفه بدهند. در حال حاضر این نکات به وسیله قانون تنظیم می شود. همچنین اگر یک فرد، قانونی صادر کند و اجرای آنرا نیز زیر نظر خودش داشته باشد این امر سبب خودکامگی و استبداد او خواهد شد. بعنوان خلاصه میشود گفت که مطابق سیستم حکومتی جدید احتمال آن وجود دارد که در این کشور رئیس جمهور بسیار قدرتمند و پارلمان بسیار ضعیف وارد عمل شوند».
بهترین وضعیت خوابیدن برای بدن
دانشمندان می گویند خوابیدن روی پهلوی چپ مناسب تر است.
به گفته دانشمندان، خوابیدن روی پهلو کمترین ضرر طبیعی را برای ستون فقرات به همراه دارد.
بعلاوه، با توجه به مسیری که روده در شکم دنبال می کند، در صورتی که به پهلوی چپ بخوابید ضایعات مواد غذایی هرچه سریع تر پردازش می شوند. در این وضعیت غذا روان تر و سریع تر از روده کوچک به روده بزرگ منتقل می شود.
حتی توصیه می شود پس از خوردن غذا به مدت10 دقیقه روی پهلوی چپ خود دراز بکشید تا به گوارش هر چه بهتر مواد غذایی کمک کرده و بهبودی سریع تر از “کمای غذایی”، حالتی از خواب یا بی حالی شدید که واسطه مصرف مقدار زیاد غذا شکل می گیرد، حاصل شود.
دانشمندان همچنین می گویند بخش اعظم سیستم لنفاوی در سمت چپ بدن قرار گرفته و هنگامی که تراکم لنفاوی رخ می دهد، اغلب سمت چپ بدن را درگیر می کند؛ در نتیجه هنگامی که روی پهلوی چپ خود خوابیده اید، به نیروی گرانش اجازه می دهید تا مقداری از فشار تخلیه لنف از قلب و طحال شما دور شود.