پیام آفتاب: کنفرانس قلب آسیا در حالی در شهر دهلی نو آغاز گردید که تیرگی روابط هند و پاکستان بر آن سایه انداخته است.
کنفرانس قلب آسیا در حالی در شهر دهلی نو آغاز گردید که تیرگی روابط هند و پاکستان بر آن سایه انداخته است.
مقامات اسلام آباد در حالی در کنفرانس قلب آسیا شرکت کرده اند که حضور این کشور در این کنفرانس آن هم در دهلی نو، بسیار حساسیت برانگیز نشان می داد و تا چند روز پیش در هاله ای از ابهام بود.
اگرچه موضوع این کنفرانس امنیت و اقتصاد افغانستان است اما ظاهرا جنگ غیر مستقیم هند و پاکستان پر رنگ ترین مساله در این اجلاس است.
نارندرا مودی و اشرف غنی، سخنرانان امروز مراسم افتتاحیه نیز کنایه های سنگینی علیه اسلام آباد داشتند.
نارندرا مودی، نخست وزیر هند در جمع وزرای خارجه قرقیزستان، ایران، افغانستان، اسلواکی در کنفرانس پروسه استانبول ــ قلب آسیا خطاب به سرتاج عزیر مشاور امنیت ملی و امور خارجی نخست وزیر پاکستان گفت: این مهم است تا برای برقراری ثبات در افغانستان، به فعالیت های تروریستی پایان داده شود.
آقای مودی در حالی این حرف را خطاب به مقام پاکستانی بیان کرده است که این کشور، متهم اصلی ناامنی ها در افغانستان می باشد.
نخست وزیر هند در نشست قلب آسیا همچنان گفته است: کمک به افغانستان مسوولیت همگانی و مشترک برای تمامی کشورهای منطقه است تا این کشور از مشکلی که اکنون در آن غرق است خارج گردد.
به تازگی صدیق صدیقی، سخنگوی وزارت داخله نیز گفته است: پاکستان در پی وسعت دادن دامنه جنگ در افغانستان می باشد.
اشرف غنی، رئیس جمهور کشورمان نیز امروز در سخنرانی خود در نشست قلب آسیا کنایه سنگینی به اسلام آباد داشته است.
اشرف غنی در سخنرانی خود با متهم کردن پاکستان به صدور تروریسم از این کشور خواست که کمک ۵۰۰ میلیون دالری را که اسلام آباد برای بازسازی در افغانستان وعده سپرده بود برای مبارزه با تروریست ها در پاکستان هزینه کند!
اشرف غنی تاکید کرد که بهتر است اسلام آباد این ۵۰۰ میلیون دالر را برای مبارزه با تروریسم هزینه نماید چرا که مواضع تروریست های خارجی از نگرانی های جدی افغانستان محسوب می شود و افغانستان نیازمند کمک در زمینه مبارزه با تروریسم است.
وی اظهارداشت که تروریسم بین المللی باید مشخص شده و بودجه ای برای مبارزه با این پدیده روی دست گرفته شود.
پاکستان در نشست اخیر بروکسل از تعهد ۵۰۰ میلیون دالری برای پروژه های توسعه ای در افغانستان خبر داده بود.
رئیس جمهور افزود که وارد بازی اتهام زنی نخواهم شد اما تلفات سال جاری در افغانستان غیر قابل قبول بوده است بنابراین چه کاری باید انجام شود تا جلوی صدور تروریسم گرفته شود.
همچنین گزارشاتی که از دهلی نو مخابره می شود حاکی از آن است که مقامات هند و افغانستان برای کاهش اتکای اقتصادی و ترانزیتی خود به پاکستان، طرحی را برای ایجاد خط هوایی ویژه جهت انتقال محموله های تجاری روی دست گرفته اند.
مقامات افغانستان و هند گفته اند: کابل و دهلی نو به دلیل اینکه کاهش سطح روابط سیاسی آنان با پاکستان، مانع از گسترش روابط تجاری شان شده، در صدد راه اندازی خط ویژه هوایی برای انتقال محموله های تجاری هستند.
این خط ویژه باعث خواهد شد تا دسترسی افغانستان به مارکت های کلیدی در بیرون از کشور افزایش پیدا کرده و چشم انداز صنایع قالی و میوه کشور امیدوار کننده شود.
قابل ذکر است که افغانستان برای تجارت خارجی خود، به بندر کراچی پاکستان وابسته است و راه اندازی این خط ویژه می تواند رونق خوبی به اقتصاد افغانستان تزریق کند.
با توجه به روند کلی نشست قلب آسیا و فشارهایی که علیه پاکستان در این کنفرانس صورت گرفته است، این کشور انزوای بین المللی خود را بیش از پیش احساس خواهد کرد.
با توجه به این فشارهای بین المللی و تغییر رئیس ستاد ارتش این کشور و از سوی دیگر روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا که چندان موافق سیاست های دولت اوباما در خاورمیانه نیست، باید دید استراتژی اسلام آباد برای مبارزه صادقانه با تروریسم و روابط دوستانه با کشورهای همسایه تغییر پیدا خواهد کرد یا خیر.
کشورهای شرکت کننده درکنفرانس قلب آسیاخواهان اجرایی شدن هرچه زودتر توافق بندر چابهار شدند
سران و نمایندگان بیش از 30 کشور در پایان ششمین اجلاس ‘ قلب آسیا’ روز یک شنبه در بیانیه ای مشترک خواهان اجرایی شدن پروژه های ارتباطی از جمله توسعه بندر چابهار در منطقه شدند.
به گزارش ایرنا، در این بیانیه آمده است که توسعه اقتصادی به ایجاد ثبات و امنیت درافغانستان کمک می کند.از این رو کشور های شرکت کننده درکنفرانس ‘قلب آسیا’ خواهان اجرایی شدن هرچه زودتر طرح های اقتصادی وارتباطی چند جانبه مانند طرح توسعه بندرچابهار، ساخت خط آهن پنج ملت و خط آهن میان ترکمنستان، افغانستان و تاجیکستان هستند.این طرح ها سبب افزایش همکاری های منطقه ای در مرکز و جنوب آسیا خواهد شد. دست یابی افغانستان به آب جهت ورود به بازار جهانی بسیار مهم است. از این رو کشورهای ‘قلب آسیا’ توافق مهم سه جانبه اقتصادی میان ایران، افغانستان وهند از طریق بندر چابهار را به رسمیت می شناسند. بااجرایی شدن این توافق افغانستان به راحتی خواهد توانست به بازارهای منطقه، آسیا و جهان دسترسی داشته باشد.
کشورهای ‘قلب آسیا’در این بیانیه در ارتباط با تروریسم اعلام کردند: کشورهای حاضر در کنفرانس ‘قلب آسیا’ از وضعیت وخیم امنیتی درافغانستان وادامه خشونت ها در این کشور از سوی گروه های تروریستی مانند داعش، طالبان، شبکه حقانی، القاعده، حرکت اسلامی ازبکستان،حرکت اسلامی ترکستان شرقی، لشکر طیبه، جیش محمد و سایر گروه های تروریستی بسیارنگران هستند. تروریسم بزرگترین تهدید برای صلح، ثبات و همکاری ها در منطقه است. ما از جامعه بین الملل درخواست می کنیم تا به کمک های خود به دولت افغانستان به منظور مبارزه با تروریسم ادامه دهد. کشور های ‘قلب آسیا’ خواهان همکاری منطقه ای و بین المللی جهت نابودی تروریسم هستند. همچنین ما از تمام کشور های منطقه درخواست می کنیم تا با گروه های تروریستی قاطعانه مبارزه کنند.
کشورهای قلب آسیا ضمن تقدیر از کشور های ایران و پاکستان در پذیرش مهاجران افغان اعلام کردند: ما از مهمان نوازی ایران و پاکستان تقدیر می کنیم.این دو کشور در سه دهه گذشته پذیرای میلیون ها مهاجر افغان بوده اند. ما از تمام کشور ها می خواهیم تا به پذیرش مهاجران افغان تا زمانی که شرایط برای بازگشت آنها به صورت اختیاری و به تدریج مهیا شود ادامه دهند.
اجلاس دو روزه قلب آسیا ازروز شنبه با هدف گسترش همکاری ها برای کمک به حل مسائل و بهبود اوضاع امنیتی افغانستان با حضور نمایندگان بیش از 30 کشور عضو و حمایت کننده این کنفرانس و بیش از 10 نهاد بین المللی و منطقه ای آغاز به کار کرد.
14 کشور عضو قلب آسیا شامل جمهوری اسلامی ایران ، افغانستان ، پاکستان ، چین، روسیه ،هند ، جمهوری آذربایجان ،قزاقستان ،قرغیزستان ،تاجیکستان،ترکمنستان ، ترکیه ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هستند.
آمریکا، استرالیا ، کانادا، دانمارک ، مصر، فرانسه ،فنلاند، آلمان، عراق، ایتالیا، ژاپن ، نروژ، لهستان ،اسپانیا ، سوئد و انگلیس هم کشورهای حامی قلب آسیا به شمار می روند.
نخستین کنفرانس قلب آسیا درسطح وزیران خارجه ، درسال 2011 به میزبانی استانبول برگزار شد. نشست های بعدی به ترتیب به میزبانی افغانستان ،قزاقستان ، چین و پاکستان درسالهای 2012 تا 2015 برگزار شد.
از آنجایی که ترکیه یکی از مبتکران برگزاری کنفرانس قلب آسیا است ، نام این کنفرانس به «قلب آسیا – روند استانبول» معروف شده است.
دولت افغانستان خواستار آزادی یک فرمانده «حزب اسلامی» حکمتیار از انگلیس شد
دولت افغانستان بطور رسمی از انگلیس خواسته است که «زرداد فریادی» فرمانده حزب اسلامی حکمتیار را از زندانی در این کشور آزاد کند.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم به نقل از «خبریال»، دولت افغانستان به طور رسمی خواستار آزادی «زرداد» فرمانده حزب اسلامی از زندانی در انگلیس شد.
زرداد فرمانده حزب اسلامی سال 2005 میلادی از سوی دادگاهی در انگلیس به جرم کشتار جمعی به 20 سال زندان در این کشور محکوم شد.
دادگاه انگلیس زرداد را متهم به کشتار جمعی و آزار و اذیت مردم در منطقه سروبی کابل طی سالهای 1922 تا سال 1996 میلادی کرده بود که حالا دوره محکومیت خود را در انگلیس میگذارند.
یک مقام ارشد وزارت خارجه افغانستان که نخواست نامش فاش شود، اظهارداشت که دولت افغانستان خواسته خود مبنی بر آزادی این زندانی حزب اسلامی را به مقامات انگلیس اعلام کرده است.
این مقام وزارت خارجه افغانستان میگوید که زرداد، فرمانده حزب اسلامی که به 20 سال زندان از سوی دادگاهی در انگلیس محکوم شده بود حالا تقریبا دوران محکومیت خود را پشت سر گذاشته است و دولت افغانستان از انگلیس خواسته تا او مابقی دوران محکومیت خود را در افغانستان سپری کند.
این در حالی است که دولت انگلیس به طور رسمی هنوز در این مورد هیچ اظهار نظری نکرده است.
گفته میشود آزادی این عضو حزب اسلامی یکی از خواستههای حکمتیار از دولت افغانستان بوده است.
پیش از این، رئیس هیئت مذاکره کنندگان حزب اسلامی اعلام کرد که 2600 عضو حزب اسلامی در زندانهای افغانستان بسر میبرند که اولین فهرست از زندانیان حزب اسلامی برای آزادی به دولت کابل ارائه شده است.
از سویی هم «اکرم خپلواک» رئیس کمیته مشترک اجرای توافقنامه صلح دولت افغانستان و حزب اسلامی اعلام کرده که فهرست 400 زندانی حزب اسلامی برای بررسی به ارگانهای قضایی این کشور ارسال شده است.
طالبان “گروه تکفیری” نیست؛ طالبانیها “دیپلمات” شدهاند/ طالبان ایران را قبول دارد
کارگردان مستند “تنها میان طالبان” گفت: امکان صلح در افغانستان را بعید میدانم چون در مستند اشاره میشود که نه تنها با آمریکاییها بلکه با هرکسی احساس کنند با آنها همکاری دارند، هم میجنگند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ازمشهد، محسن اسلامزاده صبح ديروز در نشست اکران و نقد و بررسی مستند «تنها میان طالبان» که در محل فرهنگسرای فناوری و رسانه مشهد برگزار شد، اظهار داشت: نخستینبار سال 1390 به افغانستان سفر کردم و پیش از آن با تنها بازمانده حادثهای که برای دیپلماتهای ما در مزارشریف پیش آماده بود، دیدار داشتم.
وی افزود: مستند «تنها میان طالبان» حدود 3 سال پیش تولید شده است، شاید میشد بیش از این خود را درگیر کنم اما در این صورت معلوم نبود که بگذارند پایم به برامچه که یکی از مراکز قدرت طالبان در افغانستان است، برسد.
اسلامزاده تصریح کرد: یکسره مرا ارزیابی میکردند و میخواستند بدانند چه میخواهم بسازم به طوری که بعضی شبها وسایلم را میبردند و میگفتند ممکن است دستگیر شوی و اگر این وسایل و دوربینها همراهت باشد، خطرناک است.
کارگردان مستند «تنها میان طالبان» درباره دیگر مشکلات تهیه این اثر گفت: سئوالهای مصاحبهها را باید مکتوب تحویل میدادم و گرفتن پاسخ درباره اجازه مصاحبه حداقل چند ساعت به طول میانجامید باوجود این روند مصاحبه من با معاون والی هلمند فقط 9 دقیقه بود و اکثر سئوالات را به صورت بله یا خیر جواب میداد.
اسلامزاده ادامه داد: شاید میشد کار بهتری انجام داد اما وضعیت بهداشتی و شرایط آب و هوایی بسیار سخت بود حتی قصد داشتم حضورم یک ماه تا چهل و پنج روز باشد اما امکانات نداشتند و وضعیت خطرناک بود.
وی در پاسخ به این سوال که بهنظر میرسد طالبان از برخی عقاید خود فاصله گرفته یا خسته است؟ گفت: خسته نشدند دیپلمات شدند. در واقع امکان صلح در افغانستان را بعید میدانم چون در مستند نیز اشاره میکنند نه تنها با آمریکاییها بلکه با هرکسی احساس کنند با آنها همکاری دارند نیز میجنگند.
اسلامزاده ادامه داد: طالبان دارای یک تشکیلات قوی است و شاید دیواری دور من ایجاد کردند که آنچه میخواهند را ببینم اما یکی از مسائلی که به آن رسیدیم این بود که طالبان یک گروه تکفیری نیست.
وی با بیان اینکه برخی فکر میکنند طالبانی وجود ندارد، گفت: در این مستند نشان دادم طالبانی هست و تعدادشان زیاد است یکی از آنان میگفت تا وقتی نان خشک و اسلحه باشد، میجنگیم و اکنون طالبان در شمال، شرق، جنوب و بعضاً غرب و مرکز افغانستان مشغول جنگیدن هستند.
کارگردان مستند «تنها میان طالبان» در پاسخ به این نظر که این مستند قصد تطهیر طالبان را دارد، گفت: این درست نیست؛ در واقع این فیلم یک اعتراض رسانهای است که میگوید باید طالبان را جدی بگیریم و خارج از تطهیر یا محکومکردن یک جریان باید به شناخت برسیم. با دیدن مستند تنها میان طالبان، بیننده باید به عقایدی که تا به حال به طالبان داشته شک کند.
وی با بیان اینکه شناخت ما نسبت به مسائل منطقهای ضعیف است، اظهار داشت: شناخت مسئولان و تصمیمگیرندگان ما نیز نسبت به مسائل منطقهای ضعیف است در حالی که پشتونها را باید جدی گرفت و ارتباطات ایران محدود به ارتباط با فارسیزبانها نباشد چرا که در زمینه ضد آمریکایی و ضد امپریالیست بودن قرابت داریم و طالبان جمهوری اسلامی را قبول دارد.
کارگردان مستند «تنها میان طالبان» تصریح کرد: استدلال طالبان این است که 66کشور در مملکت من چه میکنند و چرا باید از آمریکاییهایی که خانواده مرا میکشند، دفاع کرد.
اسلامزاده با بیان اینکه مونتاژ این فیلم بیش از یکسال طول کشید، گفت: روی جمله به جمله آن فکر کردیم تا حرف جدیدی با نگاهی از درون ارائه دهیم و فیلم غیرواقعی نباشد. اگر اکنون دوباره به افغانستان و به میان طالبان بروم شاید بیشتر تامل کنم اما کلیت اثر در متفاوت بودن است.
مستندساز مشهدی تصریح کرد: سال 90 نخستینبار به افغانستان رفتم و پس از آن با تنها بازمانده حادثه مزار شریف برای دیپلماتهای ایرانی دیدار کردم و چندین بار تاقبل از اینکه به میان طالبان بروم، به افغانستان سفر داشتم.
کارگردان مستند «تنها میان طالبان» با بیان اینکه حضور طالبان در افغانستان علنی است، گفت: باید متقاعد میشدند که دوربینی بیاید و از آنان فیلم بگیرد من نیز به عنوان کارگردان مستند اهل سنت ایران که فیلم سفر به دیار پشتونها را نیز در کارنامه دارم رزومه کاری و فیلمی از مستند سازی به نام آقای گرجی برایشان ارسال کردم که در جلب اعتماد آنان کمک کرد.
اسلامزاده خاطرنشان کرد: البته تمام این موارد تا زمان رسیدن به طالبان موثر بود از آنجا به بعد خودم بودم و خودم؛ با آنان صحبت میکردم و رفتارم میدیدند که سبب شد راه برایم باز کنند. باید با نگاه تحلیلی نشان داد که در افغانستان و میان طالبان چه خبر است و با جریانات مختلف ارتباط برقرار کرده و کار کنیم.
«مدرسـههای غیررسمی افراطیت مذهبی پخش میکنند»
8 صبح : پس از این که به روز شنبه، وزیر ارشاد، حج و اوقاف تایید کرد که «مدرسههای غیررسمی وجود دارند» و «برخی از کشورها، افرادی در افغانستان دارند که برای منافع آنان در افغانستان تبلیغ میکنند»، اینک آگاهان میگویند که پخش افراطیت و تبلیغ تروریسم در مدرسههای غیررسمی به اوج خود رسیده و هدف اکثر این مدرسهها، در کنار حمایت از نیروهای مسلح ضد دولت، «پاشیدن بذر تفرقهی مذهبی» در قالب افراطیت دینی و تروریسم است.
سعادت غزنوی، یکی از آگاهان دینی میگوید: «مدارس غیررسمی، مشخصا، پرورشگاه تروریستاند و مرکزهای بنیادگرایانه و افراطگرایانه افزایش و توسعه پیدا کرده است و پرورش داده میشود، متاسفانه دولت و وزارت حج و اوقاف کدام نظارت ندارد، و آنها بهصورت آزاد و خودسرانه با ارتباطاتی که با شبکههای تروریستی بیرونمرزی، مخصوصا با حلقات مذهبی پاکستان دارند، بیشترین کارها را در ارتباط با توسعهی اندیشهی افراطگرایی در افغانستان نشان دادند و این خطری کلان در برابر افغانستان ظاهر شده است.»
او اگر چه میگوید که «پروژهی راهاندازی جنگ فرقهای در افغانستان» یک پروژهی ناکام است، اما میافزاید: «اگر این [روند روبهرشد افراطگرایی در مدرسههای غیررسمی] کنترول نشود، حلقههایی به نام داعش، طالب و القاعده در این مدارس وجود دارند و با فعالیتشان، افغانستان به یک جنگ فرقهای پیچیده سردچار میشود.»
او میگوید: «داعش، طالب، پاکستان و کشورهای عربی، سعی دارند که بنیادگرایی و افراطگرایی را در هیأت جنگ فرقهای ریشه بدهند.»
به قول آقای غزنوی: «نهادهای مرتبط دولتی، باید سیاست ضد افراطگرایی را در پیش بگیرند و این مدرسهها را کنترول کنند.»
او میگوید که «حتا مدرسههای ثبتشده» نیز بعضا مرکزهای تربیت و پرورش افکار افراطی و طالبانی است.
شماری از مدرسههای دینی غیررسمی نیز وجود دارند که کودکان شامل در آنها به طور شبانهروزی درس میخوانند و از مردم وظیفه (غذای روزانه) میگیرند. حالا آقای غزنوی میگوید که در اکثر این مدرسهها، در عوض غذای اهدا شده از سوی مردم، به کودکانشان، افراطگرایی را آموزش میدهند.
سعادت غزنوی میگوید: «حکومت برای جلوگیری از این موضوع، توانایی فراوان دارد. حکومت باید به شورای علمای سرتاسری افغاستان و یکجا با مردم، جلو آموزشهای افراطی این مدرسهها را بگیرد، حتا باید این مدرسهها در صورت ضرورت تعطیل شوند و حکومت باید به مردم بفهماند که از این مدرسهها حمایت نکنند.»
او میگوید: «بیشتر مدرسههای غیررسمی، وظیفههای دینی و فرهنگی ندارند و در جهت افزایش افراطیت و ترویسم و منافع کشورهای منطقه، کار میکنند.»
به روز شنبه، فیضمحمد عثمانی، وزیر ارشاد، حج و اوقاف با حضور در مجلس نمایندگان پذیرفت که شماری از مدرسههای غیررسمی وجود دارند. او همچنان گفت: «یک دسته از عالمان دینی کمسواداند، طبق معمول من این جمعه در یکی از مسجدها به شنیدن خطبه رفتم، آنچه را که ملای مسجد تبلیغ میکرد، «خندهدار» بود.»
نگرانی از افزایش «ترویج افراطیت و تروریسم» در مدرسههای غیررسمی در حالی مطرح میشود که پیش از این، انستیتیوت مطالعات استراتژیک افغانستان، در یک نظرسنجی از افزایش میزان افراطیت در مدرسههای دینی غیررسمی در ده ولایت کشور ابراز نگرانی کرده بود.
بر بنیاد این تحقیق: « بخش ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪای از ﻣﻨﺎﺑﻊﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻣﺪارس ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺗﺤﻘﯿﻖ، از ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺮدم ﻣﺤﻞ ﺗﻤﻮﯾﻞ ﻣﯽﺷﻮد و ﻣﯿﺰان کمک های ﻣﺎﻟﯽ ﺑﯿﺮوﻧﯽ، ﺑﺴﯿﺎر اﻧﺪک ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽآﯾﺪ بخش ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪای از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻣﺪارس ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺗﺤﻘﯿﻖ، از ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺮدم ﻣﺤﻞ ﺗﻤﻮﯾﻞ ﻣﯽﺷﻮد و ﻣﯿﺰان کمک های ﻣﺎﻟﯽ ﺑﯿﺮوﻧﯽ، ﺑﺴﯿﺎر اﻧﺪک ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽآﯾﺪ.»
بر بنیاد این نظرسنجی که در میان اعضای مدرسههای غیررسمی در ده ولایت راهاندازی شده بود، بیش از ۱۷ درصد پاسخدهندگان رسما با پاسخهایشان انتحار را تحت هر شرایطی، جایز دانسته بودند و ۱۷درصد دیگر، انتحار بر غیر مسلمانان را «توجیهپذیر» دانسته بودند.
در این گزارش تحقیقی مرکز مطالعات استراتژیک آمده بود: «در حالی که ۱۷ درصد از طلبهها و مدرسان مدرسههای غیررسمی معتقد بودند که حملات انتحاری در اسلام تحت هر شرایطی جایز است، ۱۷درصد دیگر هم گفتهاند که توجیهی برای حملات انتحاری در برابر غیر مسلمانان وجود دارد.»
در این جستار مرکز مطالعات استراتژیک افغانستان، ۲۳ درصد از اعضای مدرسههای دینی غیررسمی، ازدواج با زنانی که در حکومت و یا در سازمانهای جامعه مدنی کار میکنند را خارج از دایره اسلام خوانده و اینگونه پیوند را یک مشکل دینی دانسته بودند.
در همین حال کمالالدین حامد، آگاه امور دینی میگوید که فضای حاکم بر مدرسههای دینی باعث شده است که دین بستری برای افراطیتی باشد که خاستگاهش سیاسی است.
آقای حامد میگوید: «فضای فکری حاکم در مدارس افغانستان این است که دولت اسلامی، تنها همان دولتی است که شکل خلافت را دارد، شکل امارت امیرالمومنین داشته باشد و دیگر دولتها نمیتواند اسلامی باشند و در عین زمان، وقتی اسلامی نشد، کفری هم میشود. این فضای فکری نیاز به این دارد که توسط دولت کنترول شود.»
به قول این آگاه امور دینی، خاستگاه افراطیت در مدرسههای افغانستان، سیاسی است: «اساسا افراطگرایی به نظر من بیشتر خاستگاه سیاسی دارد، ولی ظرفیت و بستر دینی پیدا کرده است. چون تعلیماتی را که اکنون در مدارس دینی ارایه میکنند، قبلا هم در مدارس دینی تدریس میشد، ولی هیچ مسالهی افراطیت [در میان] نبود»
او با ابراز نگرانی از افزایش افراطیت در این مدرسهها میگوید: «دین به عنوان یک بستر عمل میکند، ولی اصل [افراطگرایی]، سیاسی میباشد. اگر این مدارس به عنوان یک بستر برای افراطیت تبدیل شود ـ که حالا نگرانیهایی هم وجود دارد ـ شاید ما در آینده شاهد وضعیت بحرانیای باشیم که در عراق وجود دارد.»
به باور آقای حامد: «این ضعف دولت است که نمیتواند همهی مدارس دینی را در کنترول داشته باشد. دولت فکر میکند که کنترول عبارت از رسمیساختن مدارس یا استخباراتیساختن فضای مدارس دینی است که این غلط است، ولی کنترول به این معنا است که دولت نظارت داشته باشد بر چگونگی فضای فکری که در مدارس حکومت میکند. آنچه که در این مدارس، افراطیت را تولید میکند، فضای فکری حاکم است.»
او میگوید که مضمونهایی که در مدرسهها تدریس میشود، مضمونهایی است که ۱۴ صد سال است که تدریس میشود و پیش از این مشکل جدیای به میان نمیآورد: «تفاسیر، احادیث، ادبیات عربی و بلاغت، کلام، مضمونهاییاند که در همه مذاهب اسلامی تدریس میشود، در کولالامپور، در جاکارتا، در قاهره، اسلامآباد و هم در افغانستان [تدریس] میشود، به این معنا نیست که چرا در اینجا افراطیت تولید میکند، در آنجاها نمیکند، بحث روی فضای فکری حاکم است.»
او میگوید که باید مسایلی چون «فهم دولت معاصر» وارد نصاب مدارس شود و استادان این مدارس باید در عین حالی که استاد مسایل دینیاند، باخبر از مسایل روز هم باشند.
عایدات برخی از پروسه صلح با حکمتیار
افغان پيپر : پروژه صلح با حکمتیار، برای چند تن از مقربان دربار ارگ و بعضی از نمایندگان حزب، میلیون ها دالر عاید آورده است.
بربنیاد خبرهای درز کرده از جانب انجنیر فرهادالله فرهاد معاون دارالانشای شورای عالی صلح و عضو هیات اجرایی کمیسیون تطبیق توافقنامه با حزب اسلامی، تاحال این کمیسیون مبلغ ۱۱ یازده میلیون دالر را از حساب پول های اپراتیفی (یعنی بی حساب و بی پرسان) خرج کرده و معلوم نیست برای چه خرج شده است.
فرهاد در یک مجلس خودمانی اظهار داشته است که داکتر اکرم خپلواک رییس کمیسیون تطبیق توافقنامه با حزب اسلامی تعیین شده و ایشان درکارهای خود سریع عمل می کند؛ چنانکه به دستور وی روزانه برای۷۰۰ هفتصد نفر از اعضای حزب غذا آماده می شود.
هیات حزب اسلامی و شماری از دانه درشت های دوطرف، در هوتل سرینا مستقر هستند و به همین بهانه روزانه برای یک صد و پنجاه نفر مصارف به نام هوتل سرینا حواله می شود.
آیا حکمتیار و نماینده های وی از این مسابقه دالر بازی که به نام آنها به راه انداخته شده و دامنه آن هر روز کلان تر می شود؛ مطلع هستند و یاخیر؟
این کمیسیون تا حال درحدود ۳۵ نفر مشاورین استخدام کرده است که معاش هر کدامش از دوهزار دالر کمتر نیست که به این نام خیلی دوستان خود را جابجا کرده اند.
آنها می گویند که بسته های دالر را در اختیار فرماندهان حزب اسلامی که از ولایات به کابل و دیگر جاها رفت و آمد می کنند؛ قرار می دهند اما قوماندانان از این چور و چپاول خبر ندارند.
حکمتیار یک آدم اطلاعاتی است و آیا از این گردبادی که برخاسته خبر ندارد؟ اگر تا این حد تشنه دالر بود، چرا پانزده سال پیش در جرگۀ «تقسیماتی» ها حضور نیافت.
این پول های مردم افغانستان برای کسانی مصرف می شود که می گویند این حکومت اسلامی نیست.
«ترکستان» قزاقستان پایتخت فرهنگی کشورهای ترکزبان در سال 2017 شد
به گزارش خبرگزاری فارس در بیشکک به نقل از «اسلام.اس.ان.گ»، «دوسین کاسینوف» دبیرکل سازمان بینالمللی «فرهنگ ترکی» در سیوچهارمین جلسه شورای دائمی وزرای فرهنگ کشورهای عضو این سازمان شهر «ترکستان» واقع در منطقه جنوبی قزاقستان را به عنوان پایتخت فرهنگی کشورهای ترکزبان در سال 2017 اعلام کرد.
کاسینوف در این نشست اظهار داشت: سازمان بینالمللی «فرهنگ ترکی» توسط یونسکو در جهان به رسمیت شناخته شده است و بیش از 20 سال است که با اقدامات مؤثر خود، روابط نزدیک و دوستانه کشورهای ترکزبان را تقویت میکند.
به گفته وی، فعالیت این سازمان همچنین موجب ترویج فرهنگ ترکی در جهان و انتقال آن به نسلهای آینده میشود ضمن آنکه یکی از موفقترین پروژههای این سازمان آغاز پروسه انتخاب پایتخت فرهنگی جهان ترکزبان در سال 2012 بود.
موضوعاتی از قبیل ارزیابی ساختار و فعالیتهای سازمان مذکور در سال گذشته، بررسی جشنوارههای سنتی و پروژههای فرهنگی جدید و در حال اجرا در دستور کار سیو چهارمین شورای دائمی وزرای فرهنگ کشورهای ترکزبان قرار گرفت.
شهر «شکی» در آذربایجان در سال 2016 پایتخت فرهنگی کشورهای ترکزبان «فرهنگ ترکی» بود که در کنار آن، این شهر تاریخی توانست در جهان مشهور شود.
سازمان بینالمللی «فرهنگ ترکی» در پی توافق وزرای فرهنگ آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکیه و ترکمنستان در سال 1992 اعلام وجود کرد.
پس از آن، موافقتنامه تأسیس این سازمان در تاریخ 12 ژوئن 1993 در شهر «آلماتی» توسط اعضای این شورا به تصویب رسید.
این سازمان همچنین در سال 1996 با یونسکو توافقنامه همکاری امضا کرد.
وظیفهٔ این نهاد اداره مشترک برنامههای فرهنگی و هنری مردمان ترکزبان عنوان شده است.
آمریکا؛ عرصه همپیوندی «راست آلترناتیو» و ترامپیسم
ایرنا- انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا در حالی به انجام رسید که بسیاری شاهد رونمایی از جنبش راست آلترناتیو بودند؛ جنبشی که شعارهایش با برخی مواضع «دونالد ترامپ» پیروز این دوره از رقابت ها همخوانی دارد و پاکسازی نژادی و ملی گرایی را راهکاری برای برونرفت از بسیاری از چالش های آمریکا می داند.
ترامپ نامزد حزب جمهوریخواه که به عنوان چهل و پنجمین رییس جمهوری آمریکا به زودی راهی کاخ سفید می شود در کنار وعده هایی در مورد بیمه اجتماعی، رونق اقتصادی، اشتغال و ارایه برنامه برای توسعه فعالیت واحدهای صنعتی، اظهاراتی نژادپرستانه و مبتنی بر جلوگیری از ورود مسلمانان و مهاجران به آمریکا و نیز مخالفت با جهانی شدن را مطرح کرد که بنا به گفته کارشناسان، با اقبال جنبش راست آلترناتیو در این کشور روبرو شد.
راست آلترناتیو جریانی است که «هیلاری کلینتون» نامزد حزب دمکرات و بازنده این دوره از انتخابات، در کارزار خود هنگامی که در «ایالت نوادا» ترامپ را متهم به دامن زدن به شعلههای نژادپرستی کرد، آن را بر سر زبانها انداخت و توجه رسانه ها را به این جنبش جلب کرد؛ جنبشی که اعضای آن از تمام اهداف و شعارهای ترامپ پشتیبانی نمیکنند ولی سیاست سختگیرانه وی در مورد مهاجرت و جهانبینی او مبنی بر شعار «اول آمریکا» را گامی در مسیر درست میدانند.
بررسی مواضع و اهداف جنبش راست آلترناتیو و تاثیر آن بر سیاست های داخلی و خارجی آمریکای دوره ترامپ، بهانه ای شد تا گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا به گفت وگو با «دیاکو حسینی» تحلیلگر مسائل بین الملل و «فواد ایزدی» مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل آمریکا بپردازد.
** راست آلترناتیو از فضای مجازی تا واقعی
اعضای جنبش راست آلترناتیو، محافظه کارانی اند که با هدف دفاع از برتری سفیدپوستان و ارزش های غربی و مخالفت با مهاجرت و چند فرهنگی، نخستین فعالیت های خود را در فضای مجازی با عضوگیری قشر جوان ملی گرای افراطی آغاز کردند. این گروه در جهت رسیدن به اهدافشان در شبکه های اجتماعی با استفاده از روش ها و ابزارهای گوناگون به بیان مواضع و جمع آوری نظرات کاربران خود می پردازند. پیروزی انتخاباتی ترامپ، بسترساز ظهور این جنبش در فضای واقعی بود؛ پیروزی که به باور شماری از کارشناسان حمایت راست آلترناتیو در آن تاثیرگذار بوده است.
در این زمینه، حسینی کارشناس مسائل آمریکا جنبش راست آلترناتیو موسوم به «آلت رایت» را جنبشی اقلیت و نوپا معرفی کرد که تا به امروز ایدئولوژی منسجمی از خود نشان نداده اند و از این رو نمی توان به معنای کلاسیک نام جنبش را بر آن نهاد. وی اظهار کرد: نوع نگاه این جنبش به مسائل و مباحث به طور معمول جذب کننده طبقه متوسط تحصیل نکرده در جوامع حاشیه ای و روستایی آمریکا است. به همین دلیل هم مورد استقبال نخبگان و طبقه متوسط تحصیلکرده آمریکایی قرار نمی گیرد.
فواد ایزدی هم درباره پیدایش این جنبش گفت: داستان به وجودآمدن این جنبش به وضعیت موجود در آمریکا که باعث ایجاد نارضایتی و بی اعتمادی عامه مردم به دولت شد، برمی گردد؛ آن جا که احساس شد دولتمردان به دنبال منافع شخصی و جذب منابع مالی از نهادهای ثروتمند جامعه برای پیروزی در انتخابات هستند و به همان نسبت بانک ها و شرکت های بزرگ هم در سیستم سیاسی آمریکا نفوذ دارند. درون این جنبش، چهره هایی هم وجود دارند که نگاه ملی گرایانه تند و نژاد پرستانه دارند؛ گروهی که با انتخاب «باراک اوباما» به عنوان فردی دورگه در منصب ریاست جمهوری مخالف بودند و اکنون ترامپ را چهره جدیدی می بینند که ادبیات وی در مورد مخالفت با مهاجران و حرفهای تند درباره مکزیکی ها برای آنان جذابیت دارد، فردی که تریبون حرف های راست آلترناتیو است و می توانند با اتصال به او به شعارهای تند جامه عمل بپوشانند.
** بهره جویی ترامپ از مطالبات راست آلترناتیو
هسته های مرکزی که جنبش راست آلترناتیو بر آن تکیه دارد عبارتند از طرفداری شدید از سفیدپوستان، مخالفت با جنبش فمینیسم، ضد یهودگرایی، بیگانه هراسی و اسلام ستیزی؛ مواضعی که در وعده های انتخاباتی دونالد ترامپ هم تکرار شد و به نوعی وجه مشترک این جنبش با رییس جمهوری جدید آمریکا به شمار می رود.
در این مورد، حسینی با اشاره به استفاده ترامپ از مواضع جنبش آلت رایت برای رسیدن به پیروزی نهایی اظهار داشت: ترامپ در دوره کمپین های انتخاباتی سعی کرد با الهام گرفتن از برخی مباحث اعضای جنبش راست آلترناتیو، رای طبقه روستایی و تا حدی بی اطلاع از ماهیت واقعی ترامپ و ناآگاه از چالش های جامعه آمریکا را جلب کند که به این وسیله به پیروزی نهایی هم رسید.
وی درباره احتمال عمیق شدن نفوذ آلت رایت در سیاست های کلان آمریکا گفت: بر اساس ارزیابی ها نظرات این جنبش، تنها نشان دهنده نارضایتی بخشی از جامعه آمریکا نسبت به وضع موجود است و در ارتباط با سیاست گذاری های اجتماعی، اقتصادی و سیاست خارجی، اثرگذاری نخواهد داشت. می توان گفت بعید به نظر می رسد که در آینده شاهد قدرت گرفتن این جنبش یا جنبش های مشابه آن با شعارهایی که امروز مطرح می کنند باشیم چرا که مفهوم آزادی و احترام به تنوع در یک جامعه چندفرهنگی مانند ایالت متحده، بسیار بنیادی تر از آن است که به واسطه خواست گروه هایی از این دست تغییر پیدا کند.
** دورنمای فعالیت آلت رایت در آمریکا
به گفته حسینی، اهمیت جنبش راست آلترناتیو تنها در کمپین های انتخاباتی و موازی بودن با بعضی از شعارهای ترامپ آشکار شد و از این به بعد ضعیف تر خواهد شد. وی افزود نباید فراموش کرد که فردی که به عنوان رییس جمهوری آمریکا وارد کاخ سفید می شود، به سرعت دیدگاه های افراطی خود را در جهت موازینی بر مبنای قانون اساسی آمریکا و جامعه مدنی تعدیل و تلطیف می کند. از این جهت همخوانی مواضع ترامپ با راست آلترناتیو موضوع پایداری نخواهد بود.
حسینی در پاسخ به این پرسش که آیا انتخاب «استیو بنن» به عنوان مشاور ارشد ترامپ که به نوعی تریبون راست آلترناتیو به شمار می رود، دلیلی بر عمق تاثیرپذیری ترامپ از آلت رایت نیست؟ گفت: این انتخاب که در منصبی غیراجرایی و در حد مشاور صورت گرفته، فقط برای ادامه جلب حمایت های طبقه روستایی و قشر عامه مردم آمریکا است چرا که ترامپ نگاهی به انتخابات چهارسال بعد هم دارد. رییس جمهوری جدید آمریکا می داند چالش هایی که قشر عامه آمریکا به دنبال رفع آن هستند، برای چهارسال آینده هم باقی خواهد ماند یعنی مسائلی مانند بیگانه هراسی و اسلام هراسی، چالش های قومیتی و اعتماد اجتماعی به نوع سیاستگذاری واشنگتن در این دوره به طور کامل بازسازی نخواهد شد. بنابراین همه این شعارها در چهارسال بعد هم قابل استفاده است و به احتمال زیاد ترامپ، با انتخاب استیو بنن، یک تاکتیک انتخاباتی برای چهارسال بعد بنا نهاده است.
ایزدی درباره تاثیر راست آلترناتیو بر سیاست های خارجی ترامپ به خصوص در مورد ایران اظهار کرد: بخشی از ادبیات جنبش آلت رایت برای کشور ما مطلوب است به ویژه قسمتی که به نفوذ لابی اسراییل در کابینه و سیاست آمریکا انتقاد می کند و سیاست های آمریکا را به سود اسراییل و نه مردم آمریکا می داند.
این مدرس دانشگاه درباره آینده همکاری ترامپ با این جنبش بیان داشت: ترامپ با کسب پیروزی در انتخابات، 2 گزینه پیش رو دارد؛ یا خود را از جنبش راست آلترناتیو دور کند که این دوری حمایت اعضای این جنبش از ترامپ برای انتخابات چهار سال آینده را خواهد کاست، یا روابط خود را به طور کامل قطع نکند و به صورت گسسته و پیوسته به این روند ادامه دهد که با توجه به آینده نگری ترامپ، گزینه دوم پابرجا خواهد ماند.